موضوع: شوهرم اصلا به حرف من گوش نمیشه میخاد که همیشه من تابع اون باشم

شوهرم منا اصلا تو تصمیم گیریهاش شریک نمی کنه اون هر تصمیمی گرفت همونه و نظر من براش مهم نیست و خواسته های من براش اصلا مهم نیست. مثلا من می گم فلان چیزا می خوام اون فقط با نظر خودش می سنجه که این چیز واقعا لازمه یا نه و هیچ اهمیتی به نظر من نمی ده . به نظر شما چی کار کنم . خیلی دوست دارم من تو تصمیم گیریهای شوهرم تاثیر بذارم و با هم مشورت کنیم .

سلام دوست خوبم
شما و همسرتون چند سال دارید ؟
چند وقت ازدواج کردید؟

آیا همسرتون نسبت به همه مخصوصا خانوادش هم این طوره یا فقط با شما؟

اختلاف سني تون چقدره؟

سلام دوستای خوبم ممنون از توجهتون . ما با تقریبا هم سن هستیم و یک سال عقد کردیم و دو ماه که ازدواج کردیم و در جواب شما رایحه عشق عزیز باید بگم که بله اون با خانواده ش هم همین طوره ولی نسبت به بقیه را دقیقا نمیدونم . ممنون میشم اگه جواب بدین

خب همین چیزایی که اینجا گفتی به خودشم بگو
گاهی وقتا ما یک اخلاقایی داریم که واقعا نمیدونیم باعث رنجش همسرمون میشه
من خیلی دوست دارم اگه زنم انتقادی ازم داره بهم بگه و منم حتما سعی میکنم اون اشکالم رو بر طرف کنم

اگه واقعا با خانوادش هم اینطوره تحملش راحت تره یعنی قابل هضم تره .اول طرف پر لیوان رو ببین اگه اون از خانوادش نظر می خواست خیلی زجر آور تر بود.در ثانی همین که مرد زندگیت اقتدار داره باعث افتخاره اما یواش یواش باید یاد بگیره زن با خانواده فرق داره.
شوهره من خیلی به نظراتم احترام می ذاره اما من گاهی دوست دارم اقتدار داشته باشه چه در برابر من چه خانوادش

من به خودشم گفتم اون در جواب با خنده می گه که تو باید از من اطاعت کنی.بارها بهش گفتم بریم ماه عسل ولی اون قبول نکرد چون خودش دوست نداشت می خوام مسافرت برم اون اصلا گوش نمیده . من میخام که زودتر خونه بسازیم یا می خوام فلان چیزا برای خودم یا خونمون داشته باشیم ولی اون یه مقدار بی فکره و هنوز سرش تو حساب و کتاب نست می خوام روی تصمیماتش تسلط داشته باشم که بیشتر تلاش کنه برای زندگیمون لطفا اگه می تونید راهنماییم کنید.

سلام خانم خانما
مردای ایرانی برای زندگی مشترک اصولا تربیت نمیشوند وما باید تا چند سال اول صبر و تحمل کنیم .
من هم همین مشکل را با شوهرم داشتم
ولی به مرور زمان تجربه کرد که باید دونفری این کارا را بکنیم. البته هنوز خوب خوب نشده.
کتاب رازهایی درباره مردان و زنان را بخوان تا خیلی خوب بتونی درکش کنی و بفهمی که اکثر مردان این طوری هستند تا قلبت آروم بگیره.
از راه های مختلف بهش اثبات کن که داره اشتباه میکنه.
مثل اینکه شما هم خودت درباره مسایل زندگی تصمیم جداگانه بگیر و البته بعدا بهش بگو که این کار رو کردم تا ببینی که اصلا کار درستی نیست.

عزیز دلم اولا که اقتدار ربطی به خودسری نداره.
مردی که خودش بالای قله باشه دست زنش رو میگیره تا او هم به بالای قله برسه.
اختلاف سنی شما خیلی در این مورد مهمه که فکر می کنم دقیقا مشکلتون از همین جا نشات میگیره که باید یواش یواش بهش عادت کنی و خودت رو یک جور دیگه با مسایل وفق بدی .
درباره اطاعت هم باید بهت بگم این حرف همه مردا در اول زندگی هست و به زن ها می گوین تا آنها را مغلوب کنند. از نظر اسلام فقط درباره مسایل جنسیو بیرون رفتن زن از خونه اطاعت از مرد لازم است من دراین باره خیلی تحقیق کردم .
خواستی خودت هم از اینترنت و کتاب های دینی . یا آدم های معتبر و روشن بپرس و این قضیه را به صورت دین یبا شوهرت مطرح کن. این قضایا فقط به خاطر اختلاف سن کم شماست.