سلام...راستش مشکل من اینه:
حدود3ماه پیش مامانم با آقایی آشنا شدالبته نه به صورت حضوری بلاکه به صورت اسمسی ..چون 1روز مامانم رفته بود توی یکی از اتاق ها ی گفتگو ودراونجابا اون آقاآشنا شداسم اون آقابهرامه...اون اول خیلی کم به هم اسمس میدادند ولی حالا خیلی زیاد شده..اون آقا هم سن مامانمه35سالشه ودختری داره که2سال از من کوچیک تره...من 13سالمه...اون هم مثل مامان من با همسرش مشکل داره... ...........
این چند وقته خیلی دارم اذیت میشم...حالا از چی؟...از اسمس و زنگ های مامانم و اون...من فکر میکنم که اون داره جای من و بهنام وبابامو پیش مامانم پر میکنه....من از این بابت خیلی ناراحتم.....حالاهم دیگه زودپزمغزم داشت منفجر میشد ومیخواستم بایکی حرف بزنم ودردودل کنم وازش راه چاره بگیرم...اول به148 زن زدم ولی اشغال بودبرای همین اومدم اینجا عضو شدم که بلکه 1کسی پیدا بشه که به من 1راه چاره ای بده....تازه همین نیم ساعت پیش رفتم یکی از اسمس هایش را خوندم...اون گفته بود کهوبعد رفتم دیدم که مامانم این جواب را داده1اسم دیگه برای من بزاروبگو از کدوم خصوصیت من خوشت میادوجمله ای را که تا حالا بهم نگفتی چیه..این بود که کاسه ی صبر منو لبریز کرد.....شما را به خدا قسمتون میدم که 1راه حلی بدید1-جنتلمن2-مهربونیت3-عاشقتم و....![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)