سلام به همه. من در مورد موضوعی نظر میخوام.
من حدود سه سال پیش از روی تنهایی با کسی دوست شدم که شرایط ازدواج رو نداشت و کلا به نیت دوستی بود.وقتی بعد از یک سال بهش علاقمند شدم ،باهاش مطرح کردم و اون هم استقبال کرد. اما دقیقا بعد از اون رفتارهای دوگانه از خودش نشون دادو در نهایت قرار شد بعد از تمام شدن درسش با خانواده مطرح بشه . و دقیقا یادم هست که اومد و در این مورد حضوری صحبت کردیم. اما خواست فرداش هم قرار بزاریم تا بیشتر صحبت بشه که گفتم با تلفن هم میشه صحبت کرد و نرفتیم(ارتباط ما کاملا سالم بود و محدود)تا اینکه من هم ارتباط رو قطع کردم. و تازه اون موقع و بعد از یک ماه قهر گفته مشکل جنسی داره و نمیتونه پدر شه. با اینکه کپ کردم اما ازش خواستم اقدام کنه برای درمان و گفتم حاضرم باهاش بمونم،فقط به شرطی که بره دکتر و با خانواده اش مطرح کنه. اما این کار رو نکرد. و میگه حاضر نیست زندگی من رو خراب کنه. اما ازم میخواد باهاش دوست بمونم و بعد از ازدواج هم به عنوان برادر کنارم باشه. من هم با اینکه دوستش داشتم ،اما کات کردم. الان 5 ماه شده . اون هم به قول خودش سعی میکنه من رو اذیت نکنه و هر چند وقت درمیون تماس میگیره خونه،که جواب نمیدم. ولی الان کم آوردم. به نظرتون کارم درسته؟ یا به خاطر علاقه سعی کنم کمکش کنم تا مشکلش حل شه؟ آخه احساس میکنم ناراحته،اما نمیتونم درک کنم چی درسته و چی غلط
علاقه مندی ها (Bookmarks)