موضوع: هنر زن گرفتن !!!

سلام

من به یه تضاد ذهنی رسیدم که مدتیه اذیتم میکنه
و اون مشکل خانمان سوز زن گرفتنه !!! (البته شوخی کردم . کلی هم افتخار داره !)

من به خاطر این مشکل و این مشکل فعلاْ نتونستم با خودم کنار بیام که کی وقتشه
اما سوال
چطور و از کجا و چگونه باید زن گرفت ؟

مثلاْ شاید بگید که دوستان و فک و فامیل و همسایه ها مورد پیشنهاد بدن
مشکل اینه که من از این بنگاه های معاملاتی سیار خوشم نمیاد !
هرکسی هم که سعی میکنه نزدیکترین دوستشو بندازه به من

شاید هم امر کنید که خودم یکی رو پیدا کنم
۱ : من اون توانایی رو ندارم که بفهمم کی برای زندگی بهتره
۲ : چون جون هستم ( ! ) به احتمال ۹۰٪ میرم دنبال اونهایی که زیادی تو چشن و خیلی به خودشون میرسن (درو داف !)
۳ : تو محیط هایی که من هستم دختر گیر نمیاد

مونده فقط اطلاعیه بزنم و شرایطم رو بگم !!!


البته یه چیزی رو هم باید بدونید
من ذهنیت درستی از انتخواب همسر ندارم
منظورم همون ملاک هاست
کلاْ نمیدونم دنبال چه کسی برم

و نهایتاْ تا دو سال دیگه باید به این درک و انتخواب برسم (چون اون وقته که مامی یه بلایی سرم میاره !)

چه کنیم ؟

چند سالته؟معرفی که دوست نداری کسی بهت بکنه،خودتم که نمی تونی کسی رو پیدا کنی.پس چجوری می خوای

زن بگیری؟

حدود ۲۴

اگه میدونستم که پست نمیدادم و وقت دوستان رو نمیگرفتم !

سلام

يه راه خيلي خوب اما وقت گير دارم

خوب شما الان برا چي وقت گذاشتي اومدي اين سايت پربار و راه حل از بچه ها ميخواي
همين جا و جاهاي ديگه بگرد و بخون تا بفهمي اصول درست زندگي چيه، معيار درست چيه، خواسته واقعيت از زندگي چيه و اينا
مطالب و مقالات بدرد بخور زيادن
فقط بايد وقت بزاري

خيلي از ما براي يه گوشي يا لپ تاپ كلي تحقيق مي كنيم
به نظرت يه زندگي عالي چندين ساله 100 ساعت مطالعه خوب و مفيد و دقيق نياز نداره؟

سلام.
گفتی که:

هرکسی هم که سعی میکنه نزدیکترین دوستشو بندازه به من

شما نباید اینجوری فکر کنی.
البته میتونم حدس بزنم که چرا اینجوری میشه.
با توجه به این حرفت:

البته یه چیزی رو هم باید بدونید
من ذهنیت درستی از انتخاب همسر ندارم
منظورم همون ملاک هاست
کلاْ نمیدونم دنبال چه کسی برم

شما به معرفِ محترم، هیچ مختصاتی از دختر مورد نظر رو نمیدی. خب معلومه اونم فکر میکنه نزدیکترین دوستش بهترینه.
شماباید اول خودت رو خوب بشناسی و بعد دنبال شخصی باشی که به خصوصیات اخلاقیت نزدیکه. (و همچنین موارد مذهبی و سیاسی و فرهنگی و ... همه رو باید مد نظر قرار بدی.)
و برای این کار باید وقت بذاری. (برای شناخت خودت و تعریف معیارهات)
من یه جای دیگه، یه بار دیگه هم گفتم اینو: از بین همه کسانی که راجع به ازدواج صحبت میکنن، من دکتر فرهنگ رو خیلی میپسندم. و تقریباً همه ی حرفاش رو قبول دارم. علاوه بر اینکه منطقی صحبت میکنه، خیلی دسته بندی شده و مرتب مباحث رو عنوان میکنه. با یه سرچ میتونی فایل های صوتیش رو پیدا کنی.
شاید توی بعضی از مسائل خیلی ایده آل نگاه کرده. اما توی قسمت شناختِ خود، خیلی میتونه کمک کنه.
امیدوارم کمکی کرده باشم.

سلام دوست عزیز


با توجه به شرایط حال جامعه و همچنین خیلی از مزیت های دیگر من به شما همان توصیه ی قبلی را می کنم.یعنی ادامه تحصیل دهید.

همان طور که فرمودید قرار نیست که کار و همه چیز را فدای تحصیل کنید.من خیلی ها را می شناسم که در کنار کارشان که خیلی هم سنگین است ، تحصیل هم می کنند.ببینید ممکن است که خیلی ها به خاطر سربازی ، پیدا کردن دوست دختر ، اسم و رسم و ... وارد دانشگاه ها شده باشند.ولی بعد از تحصیل ناخواسته چیز هایی بیشتر از این ها عایدشان شده است.من در پست اولم هم این را عرض کردم که هنگامی که وارد دانشگاه می شوید به واسطه ی ارتباط :

1 - با قشر جنس مخالف
2 - هم سن ها و هم رشته ها که همکاران آینده تان خواهند بود
3 - فضای خاص دانشگاه و برنامه هایی که در آن توسط دانشجویان و دولت برگزار می شود

خیلی بیشتر از این ها را کسب می کنید.مثال ساده اش همین معیار های انتخاب همسر است.کلاس های متعدد رایگانی توسط دانشگاه و دانشجویان در این زمینه وجود دارد که با حضور آقایان و خانوم ها در کنار یکدیگر برگزار می شوند و می توانید در آن ها نظرات خانوم ها را هم در این باره جویا شوید.








به هر حال شما فرض کنید که دانشگاه اصلا به درد نمی خورد و رفتن به آن ، مساوی است با اتلاف وقت ! من برای شما یک دلیل برای رفتن به دانشگاه می آورم:

شما در حال حاضر در کار خود به موفقیت های چشمگیری دست یافته اید.به سربازی هم رفته اید.از طرف دیگر انتخاب همسر مهمترین و بزرگترین کاری است که هر کس در زندگی خود تجربه می کند.شما هر چقدر پول داشته باشید و موفق باشید ، اگر همسر خوب انتخاب نکنید همه شان برباد خواهند رفت.از طرفی خانواده های ایرانی هم اکثرا برایشان داشتن مدرک تحصیلی اهمیت زیادی دارد.پس مجبورید که برای به دست آوردن یک همسر مناسب ، به دانشگاه بروید.مگر اینکه خیلی خوش شانس باشید

به نظر من همین یک دلیل برای به دانشگاه رفتن شما کافی است

در حقیقت با دانشگاه رفتن شما ، خانواده ی خانوم با یک آقایی که شغل مناسبی دارند ، سربازی رفته اند و تحصیل کرده اند مواجه می شوند ، پس اگر خودتان را بپسندند دیگر دلیلی برای "نه" گفتنشان باقی نمی ماند






از همه ی این ها که بگذریم شما مدیر چند شرکت هستید و موفقیت های خوبی کسب کرده اید.در کلامتان طی این سه موضوعی که باز کردید تنش زیادی مشاهده می شود.همانطور که فرمودید دانشگاه رفتن ملاک بر غرور نیست . پس آرامش خود را حفظ کنید ، خودتان را دست کم نشمارید و اجازه ندهید که حرف های اطرافیان شما را برنجاند.


به نظر من قبل از تصمیم برای اینکه :

ادامه تحصیل بدهید یا خیر.
ازدواج بکنید یا خیر
و ...

به دست آوردن آرامش فکریتان در اهم موارد است.سعی کنید راه حل هایی که به آرامش شما می افزایند را پیدا کنید.برای مثال گوش کردن به یک موسیقی خاص ، رفتن به نقطه ای خلوت ، ورزش و یا مسافرت و معاشرت با دوستان می تواند خیلی تاثیر گذار باشد.سپس با فکر باز و خالی از دغدغه برای آینده ی خود برنامه ریزی فرمایید



امیدوارم توانسته باشم کمکی بکنم
موفق باشید

دوست من arix
مثل اینکه یه اشتباهی کردی و اشتباهی نظرتو تو این پست گذاشتی.خواستم دوستان از نظرات تعجب نکنن.
و اما شما دوست گرامی سن ازدواج هرکس به خودش مربوطه شاید هنوز احساس نیاز نمی کنی که این قدر سر درگمی.نباید به خاطر اصرار خانواده ازدواج کرد.ممکنه به خاطر عدم آمادگی زودتر از موعد ازدواج کنی و هم زندگی خودت و هم دیگری رو تلخ کنی.البته نمیگم دست به سینه بشینی که سنت بره بالا

با عرض سلام

من سایتی در این زمینه به شما معرفی میکنم:

http://www.aifci.com/index.php