به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 37
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 مرداد 88 [ 15:55]
    تاریخ عضویت
    1386-12-14
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    5,495
    سطح
    47
    Points: 5,495, Level: 47
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    169

    تشکرشده 176 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کوشش بیهوده به از مردگی

    سال چهارم ابتدایی بودم که خوندن کتاب "جامع المقدمات" که در اون موقع در حوزه ها درس پایه ی ادبیات عرب بود رو شروع کردم ، به تحصیلات حوزوی علاقه مند بودم به گونه ای که بطور مثال در دوره راهنمایی مطالعه کتابهایی مثل تفسیر نمونه رو دست گرفتم . بعد راهی دبیرستان شدم و بعد از سال اول تجربی به الزام برخی از دبیران و کادر دبیرستان حافظ قم به دوم ریاضی رفتم . یادم میاد موقع ثبت نام سال دوم معاون دبیرستانمون بهم گفت : تو باید بری ریاضی ، اگه میری ثبت نامت می کنم در غیر اینصورت برو و فکراتو بکن حالا حالا تا 31 شهریور وقت داری ، شایدم حق داشت چون یکی از برجسته های دبیرستان بودم و ... . از داستان نرفتن به حوزه که بگذریم ، بعد راهی دانشگاه شدمو چشم باز کردم دیدم اطرافیان "آقای مهندس" خطابم می کنند ، بعد هم با یه فترت چند ساله مقطع ارشد و با داستانهای خاص خودش .
    حالا بعد از چند سال فیلم یاد هندوستان کرده و بیش از یکساله که اندیشه سالهای پیش در قالب ادامه تحصیل در مقطع ارشد رشته حقوق ذهن و توان مطالعاتی من رو به خودش اختصاص داده ، دارم سعی می کنم شغل تخصصیم بخشی از زندگیم باشه نه همه ی اون ، ضمن اینکه اینطور نیست که از روند پیش اومده ناراضی باشم ، نهایتا با خودم میگم باید زودتر از اینها سراغ این کار می رفتم .
    احساسم اینه که ما با خودمون نباید رودربایستی داشته باشیم ، بدترین تعارف اونیه که آدم با خودش داشته باشه ، پنهان کردن علاقه مندیها و منکوب کردنشون از یه جای دیگه و به نوع دیگری سرباز می کنه به گونه ای که دیگه ممکنه تحت کنترل ما نباشن گو اینکه بروز اونها هم راه داره و بایستی از بستر مناسب خودش ظهور پیدا کنه ، در این بستر و مسیره که خلاقیت ها بروز می کنن و استعدادها شکوفا میشن .
    این مسئله فقط در انتخاب رشته تحصیلی نیست و حتی در انتخاب همسر و نقاط عطف اینچنینی زندگی هم خلاصه نمیشه ، بسیاری خواسته ها رو در خلوتهای شخصیمون و بدور از رودربایستی می تونیم لیست کنیم ، بعد مطرح کردنشون ساده تره !
    ریسک کردن به شرط اونکه در چارچوبه ی تعریف شهامت و شجاعت بگنجه ، از خط قرمز تعقل نگذره و در محدوده ی دیوانه وار خودش وارد نشه درخور تحسینه ، خصیصه ای که اروپاییها – به تعبیر رهبر معظم انقلاب – اونو دارا هستن و ماها باید از اونها یاد بگیریم . صحنه های قابل توجهی از زندگیمون منتظر تصمیمات جسورانه ی ما با حفظ شرایط مذکورند . البته عنصر کوشش و برنامه ریزی هم باید چاشنی اصلی این اقدامات باشه ، اونوقته که به قول مولانا :
    دوست دارد یار این آشفتگی
    کوشش بیهوده به از مردگی

  2. 6 کاربر از پست مفید آرمانخواه تشکرکرده اند .

    آرمانخواه (چهارشنبه 28 فروردین 87)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 فروردین 91 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-27
    نوشته ها
    731
    امتیاز
    8,030
    سطح
    60
    Points: 8,030, Level: 60
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    730

    تشکرشده 755 در 381 پست

    Rep Power
    91
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    موضوع "نفت ، کتاب و سرگرمی "و این موضوع حاضر" کوشش بیهوده به از مردگی" هردو از بابتی بهم شبیه هستند .
    بنظرم شما فیلم هم بسازید چون خوب میتوانید موضوعاتی که چندان شباهتی بهم ندارند را بهم ربط بدهید و تماشاچی را سر کار بگذارید و تا آخر فیلم دنبال موضوع بکشید تا بداند لیلی بالاخره زن بود یا مرد...البته کمی شوخی بود وکمی هم واقعیت !!
    ضمننا مراقب خودتان باشید این سایت مسریه!! اگر گرفتار بشوید فیلتان هندوستان که نمیرود هیچ!! ...از رشته مورد علاقه تان هم جا میمانید ...من دیگه گفتم نگید نگفتی:rolleyes:
    ولی از شوخی گذشته حضور در تالار هم یک جور کمک به جامعه است اینم یک جور کمک به هموطنه اینم یک جور یاری دادن به کسانیست که به فکر شما نیاز دارند اینم یک جور باغبانی است و کاشتن گلهای زیبا پس از این همیاری هم غافل نشوید.

  4. 4 کاربر از پست مفید آرزو تشکرکرده اند .

    آرزو (سه شنبه 03 اردیبهشت 87)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 فروردین 89 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    4,302
    سطح
    41
    Points: 4,302, Level: 41
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    300

    تشکرشده 303 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    سلام
    این پست برای من خیلی جالب بود
    چون من هم یه تجربه مشابه با تجربه ی شما رو دارم.
    از اول دبیرستان همه خانم مهندس صدام می زدند.نمی دونم چرا ...ولی می گفتند اصلا تیپ و حرکاتت مثل مهندسهاست(اصلا من نمی دونم ..مگه مهندسها تیپ خاصی دارند؟؟؟!)ولی خب...می گفتند دیگه!
    سالهای دبیرستان خیلی عالی سپری شد،همه چیز خوب و مهیا بود برای وارد شدن به دانشگاه ،البته در رشته فنی!
    گذشت و گذشت تا در مرحله اتنخاب رشته دانشگاه پرتاب شدم به سمت علوم انسانی...اصلا نمی دونم چی شد..مهم هم نیست!
    مهم اینه که بعد از مدتی فکر کردن و جدال درونی ،به این نتیجه رسیدم که باید به دنبال اون چیزی برم که بهش علاقه دارم.نباید تسلیم بشم و بگم:خب ،قسمت این بود که من بیام توی این رشته.
    من اشتباه کردم،ولی از بابت این اشتباه خوشحالم،چون چیزهایی رو به دست اوردم که اگر از همون اول در رشته ی خودم مشغول به تحصیل می شدم ،محال بود به دست بیارم.
    من فهمیدم که باید مبارزه کرد.
    فهمیدم که به حرف دیگران به اندازه ای که ارزش داره ،بها بدم.
    فهمیدم به دست آوردن آرامش حقیقی اونقدر ارزشمنده ،که بابتش میشه از خیلی چیز ها گذشت.
    فهمیدم که فرصت های زندگی همیشه و در همه حال برام مهیا نیست ...من باید تیز بین و زیرک باشم.
    و مهم تر از همه ...فهمیدم که بهترین کسی که من رو راهنمایی می کنه،می تونه در همه حال بهم کمک کنه و درست ترین تصمیمات رو بگیره ،خود من هستم...نه هیچکس دیگه.
    فهمیدم که باید به خودم اعتماد کنم،به معنای واقعی.


    الان ،بعد از گذشت مدت زمانی نه چندان کوتاه و نه چندان طولانی!!و بعد از تحمل نا ملایماتی که بابت این اشتباه به سراغم اومده بود، خدا روشکر ،تونستم تصمیم درستی بگیرم و به دنبال چیزی برم که خلاش رو در درونم احساس می کنم

  6. 4 کاربر از پست مفید zeinab تشکرکرده اند .

    zeinab (چهارشنبه 28 فروردین 87)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    175
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    شاید از چیزی که خواهم گفت ناراحت شوید یا دیدگاهتان نسبت به من بد گردد(آیا اصلاً پیش از این خوب بوده!!) اما راستش اینه که من در رشته ام که تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد کردم،ضعیفم!؟؟اما از هنگامیکه کلاه در کلاه کردن و تیزبازی را یاد گرفتم،هم موفقم و هم احساس بهتری دارم.
    باید در کسب و کار اخلاق *ماکیاولیستی* داشته باشیم و رودربایستی با خود را کنار گذاریم که هرکس بیشتر کار می کند و قوی تر و زرنگ تر است،موفق است و این البته تمرکز بر هدف را می طلبد بی توجه به ضعیفان و دیگران.
    در این جامعه باید تنها و تنها **پول** داشت،همین.آبرو،سواد،تحصیل ت عالیه،احترام و همه فضایل اخلاقی فقط با پول بدست می آیند و باقی سخنها و حرفها هم برای دکانداری و کلاهبرداری است.
    این حقیقتی مطلق است،مرا ببخشایید که کامتان تلخ شد.

  8. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    سلام گرد آفرید
    شاید به ظاهر همه اینها را به دست آوریم...
    اما رضایتمندی، و آن چیزی که ما را آرام می سازد و احساس خوب و پایداری را به ما می دهد، در وجود خود حسی می کنیم؟!
    شاید از بیرون همه به به و چه چه بکنند، و ما را موفق بدانند! اما در درون به صورت پایدار حس خوبی را داریم!؟

  9. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 27 فروردین 87)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 87 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,213
    سطح
    46
    Points: 5,213, Level: 46
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 239 در 119 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    سلام
    خوش به حال شما که بالاخره می دونید به چه چیزی علاقه دارید من که یادمه موقع انتخاب رشته تحصیلبم تو مقطع دبیرستان وقتی می خواستم از خونه خارج بشم تو نظرم بود که رشته ریاضی رو بزنم ، وقتی به دم در مدرسه رسیدم گفتم نه ریاضی سخته تجربی رو انتخاب می کنم وقتی هم که خواستم فرم پر کنم رشته انسانی رو انتخاب کردم
    یعنی بدون اینکه بدونم به چه چیزی علاقه مندم و چه چیزی باعث رضایتمندی من می شه .
    حالا هم رشته دانشگاهیم هم همینطوره بدون اینکه بدونم چقدر به این رشته علاقه دارم از سر اجبار انتخابش کردم و حالا هم بی انگیزه برای ادامه تحصیل .
    شما می گید من چکار کنم ؟

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 فروردین 89 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    4,302
    سطح
    41
    Points: 4,302, Level: 41
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    300

    تشکرشده 303 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    سلام
    من نمی دونم منظور نظر گرد آفرید نوشته ی من بوده یا نه
    اگه مخاطب من هستم ،باید بگم که،متاسفانه خیلی از حرفهای شما درسته،(متاسفانه به خاطر تلخ بودن مسائل)من هم خیلی از وضعیتی که در جامعه فعلی ما وجود داره ناراضیم ، نمیدونم بگم بد بختانه یا خوشبختانه، اما همه چیز رو میبینم،درک می کنم ،حس می کنم و در جایی قرار گرفتم که از نزدیک باخیلی از مسائل در ارتباطم.
    درسته....توی این دوره زمونه پول و فقط پول حرف اول رو می زنه.تا پول داری همه تا کمر برات خم میشند و اسمت از زبونشون نمی افته،کسی کاری نداره تو سواد داری یا نه!این پول که به دست اوردی ،از چه راه بوده،نون ملت رو بریدی،خون مردم رو توی شیشه کردی یا واقعا کار کردی!هیچکس به این کاری نداره،فقط مهم اینه که پول داری...
    اما وقتی احساس کنند که بله،مثل اینکه کفگیر طرف ته دیگ خورده....دود میشند و می رن هوا...انگار نه انگار این همونیه که دیروز ،تا صبح اول وقت بهش اظهار ادب و ارادت نمی کردند ،روزشون شروع نمی شد.
    خب، چه میشه کرد؟؟
    آیا درمانی برای این درد سراغ دارید؟؟
    اگه درمانی سراغ نداریم و نمی تونیم کاری بکنیم...خب لااقل خودمون مثل بقیه نباشیم.هیچ چیز بدتر از این نیست که آدم پیش وجدانش سر افکنده باشه،هیچ چیز دردآور تر از این نیست که نتونی توی آینه به چشم های خودت نگاه کنی و از خودت خجالت بکشی....
    من این رو می دونم که توی جامعه ی فعلی ما اگه بخوای خیلی خوب و انسانی عمل کنی در اکثر مواقع هیچ چی ازت باقی نمی مونه،نمی دونم چرا....نمی دونم چرا وقتی راست حرف می زنی سوءاستفاده می کنند،وقتی خالص تحویل می دی ،ناخالصی تحویل می گیری...نمی دونم ،..به هر حال وضعیت دنیای ما ،فعلا اینجوریه،چه خوب ،چه بد ...ما باید زندگی کنیم.
    (روزگار غریبیست نازنین...)

    من یکی که به این نتیجه رسیدم ،بهترین کاری که می تونم بکنم اینه که برای خودم زندگی کنم.طوری که پیش وجدانم سرافکنده نباشم و از چیزی که هست و دارم لذت ببرم.
    اگر هم جایی ،دیدم که کاری از دستم بر می آد ،برای اصلاح بعضی از چیزهای دور و برم ،دریغ نکنم.
    اینجوری بعد از یه عمری ،نمی گم ...ای بابا ،ما که از زندگیمون هیچی نفهمیدیم.

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    175
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    عزیزم با پرداخت اندک پولی می توان از شر وجدان آسوده گشت و البته کاملاً عرفی و . . . هم می باشد.فراموشی هم بسیار کمک می کند و اما این حرفهای تو آینه خود را دیدن و شرمسار شدن و غیره و غیره تنها برای خواندن در کتب و رمانها و گفتن برای نوجوانان و جوانان خوب است.
    واقعیت چیز دیگری است و چونان خورشیدی است که در بیابان بی ابری می درخشد و آنهم:زر،زور و زن است که همه بسته به توانایی خود هدف غایی و نهایی شان همین سه چیز است.
    این سخنان مثلاً نصیحت گونه هم برای شیره مالیدن سر خلق ا . . . است و بس.اگر شما و یا دیگران نمی توانید یا نمی خواهید واقعیت را بپذیرید و *قوی* باشید،این فقط و فقط از **ترس** شماست.

  13. #9
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    شنبه 17 خرداد 04 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    سلام گردآفرید
    اگر ممکنه لفظ همه را یه کمی تخفیف بده...
    به هر حال شما می دانید که از نظر منطقی، باید استنثناء ها را هم دید.
    حالا میزان این استثناء ها از نظر هر کس ممکن است متفاوت باشه...
    بعد ما نمی خواهیم اینجا همنوایی و نظر جمع را بحث کنیم. که به قول شما مثل خورشید می درخشه...
    ما می خواهیم ببینم این «همه افراد »، آیا آنچه که طالبند می یابند و بعد خوشبختند یانه؟!

  14. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    175
    Array

    RE: کوشش بیهوده به از مردگی

    نمی دانم!اما شاید بیابند،هرچند که بیشتر مواقع اینچنین نیست.اما . . . اما خوشبختی چه عرض کنم؟؟!زر و زور و زن به هر حال سرخوشی و خوشبختی که می آورند دیگر،غیر این است؟؟؟


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.