سال چهارم ابتدایی بودم که خوندن کتاب "جامع المقدمات" که در اون موقع در حوزه ها درس پایه ی ادبیات عرب بود رو شروع کردم ، به تحصیلات حوزوی علاقه مند بودم به گونه ای که بطور مثال در دوره راهنمایی مطالعه کتابهایی مثل تفسیر نمونه رو دست گرفتم . بعد راهی دبیرستان شدم و بعد از سال اول تجربی به الزام برخی از دبیران و کادر دبیرستان حافظ قم به دوم ریاضی رفتم . یادم میاد موقع ثبت نام سال دوم معاون دبیرستانمون بهم گفت : تو باید بری ریاضی ، اگه میری ثبت نامت می کنم در غیر اینصورت برو و فکراتو بکن حالا حالا تا 31 شهریور وقت داری ، شایدم حق داشت چون یکی از برجسته های دبیرستان بودم و ... . از داستان نرفتن به حوزه که بگذریم ، بعد راهی دانشگاه شدمو چشم باز کردم دیدم اطرافیان "آقای مهندس" خطابم می کنند ، بعد هم با یه فترت چند ساله مقطع ارشد و با داستانهای خاص خودش .
حالا بعد از چند سال فیلم یاد هندوستان کرده و بیش از یکساله که اندیشه سالهای پیش در قالب ادامه تحصیل در مقطع ارشد رشته حقوق ذهن و توان مطالعاتی من رو به خودش اختصاص داده ، دارم سعی می کنم شغل تخصصیم بخشی از زندگیم باشه نه همه ی اون ، ضمن اینکه اینطور نیست که از روند پیش اومده ناراضی باشم ، نهایتا با خودم میگم باید زودتر از اینها سراغ این کار می رفتم .
احساسم اینه که ما با خودمون نباید رودربایستی داشته باشیم ، بدترین تعارف اونیه که آدم با خودش داشته باشه ، پنهان کردن علاقه مندیها و منکوب کردنشون از یه جای دیگه و به نوع دیگری سرباز می کنه به گونه ای که دیگه ممکنه تحت کنترل ما نباشن گو اینکه بروز اونها هم راه داره و بایستی از بستر مناسب خودش ظهور پیدا کنه ، در این بستر و مسیره که خلاقیت ها بروز می کنن و استعدادها شکوفا میشن .
این مسئله فقط در انتخاب رشته تحصیلی نیست و حتی در انتخاب همسر و نقاط عطف اینچنینی زندگی هم خلاصه نمیشه ، بسیاری خواسته ها رو در خلوتهای شخصیمون و بدور از رودربایستی می تونیم لیست کنیم ، بعد مطرح کردنشون ساده تره !
ریسک کردن به شرط اونکه در چارچوبه ی تعریف شهامت و شجاعت بگنجه ، از خط قرمز تعقل نگذره و در محدوده ی دیوانه وار خودش وارد نشه درخور تحسینه ، خصیصه ای که اروپاییها – به تعبیر رهبر معظم انقلاب – اونو دارا هستن و ماها باید از اونها یاد بگیریم . صحنه های قابل توجهی از زندگیمون منتظر تصمیمات جسورانه ی ما با حفظ شرایط مذکورند . البته عنصر کوشش و برنامه ریزی هم باید چاشنی اصلی این اقدامات باشه ، اونوقته که به قول مولانا :
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از مردگی
علاقه مندی ها (Bookmarks)