سلام آوين گرامي
با توضيحاتي كه داديد
به نظر مي رسد كه همسر شما
شخصيت وسواسي داشته باشد. اينگونه افراد درون گرا، و به جزئيات زيادي گير مي دهند. آنها قوانين نامرئي در ذهن خودشون دارند كه گاهي خودشون هم نمي دانند.

(اين افراد بعد از سخت گيريهاشون ، ممكن است تا اندازه اي خودشون دچار احساس گناه بشوند. آنها به خودشون بيشتر از ديگران گير مي دهند، لكن ديگران متوجه نمي شوند.)
يك راه اساسي رفتار با اينگونه افراد اينست كه با آنها همدلي و هم حسي كنيد. پذيرا باشيد و حداقل در حالت زباني با آنها بحث نكنيد و حالت حمايتي داشته باشيد. اينگونه افراد بسيار به مهرباني و تائيد حساس هستند و در هر شرايط سختي اگر بتوانيد حداقل در كلام گرم و خوشرو باشيد (همان اصطلاح ناز كشيدن)، خيلي خوب مي توانيد او را پيرو خود كنيد.
اما در دراز مدت همانطور كه ثمين 1360 گفته هست بايد بازخورد مناسب بگيرد.
يعني وقتي زمان مشكل گذشت و شما همراهي و همحسي كرديد. مثلا چند روز بعد يا چند هفته بعد. با اشاره كوتاهي به اتفاقي كه افتاده هست. براي او بگو كه اهميت اين موضوعات جزئي هست و تو (يعني شوهرت) نبايد خودت را آزاد بدهي.
مشاوره حضوري اگر همسرتون بيايد و با شخصيت خودش آشنا بشود مي تواند كمك كننده باشد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)