به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-02
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,838
    سطح
    25
    Points: 1,838, Level: 25
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 39 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام ....


    من دوباره اومدم.دفعه ی قبل چون اطلاعات کافی از این انجمنهای همدردی نداشتم به خاطر رعایت نکردن قوانین از طرف من توسط مدیریت محترم اسمم خط خورد وحالا خیلی خوشحالم که بازم تونستم بیام پیشتون.دفعه ی قبل پاسخهای دوستان به سوالاتم خیلی خوب بود با اینکه عضویت من به علت رعایت نکردن قوانین فقط48 ساعت طول کشید ولی نتیجه امو گرفتم و به یه آرامش روحی خاصی رسیدم واز اینکه دیدم اسمم خط خورده خیلی ناراحت شدم.امیدوارم میدیریت محترم در صورت دیدن اشکال از من بهم پیام بدن چون راستش خیلی به همدردی اعضا احتیاج دارم و دوباره حذف شدنم یه نا امیدیه بزرگه.

    من یه پسر 21 ساله ام که به علتهای مختلف نیاز به همدلی یه جنس مخالف به عنوان یه دوست خوب یا همسر دارم ولی شرایط ازدواج واسم فراهم نیست و تا به مرحله ی ازدواج برسم حداقل 3...4.. سالی باید صبر کنم چون دانشجوام سربارزیم نرفتم سال پیش خواستگاری یه خانمی رفتم که بعد از اینکه فهمیدم ایشون از لحاظ فرهنگ اجتماعی با فرهنگ خانواده ما فرق داره از خواستگاری دست کشیدم.ولی دوست شدن با دختری 16 ساله باعث شد تا به محبتهای موقتش وابسته بشم و پس از جدایی زجر بکشم.تصمیمم واسه ازدواج قطعیه ولی به دلایل زیر نمیتونم:
    1-نداشتن سرمایه ی کافی
    2-نداشتن کار و درآمد ثابت برای تامین معاش
    3-من یه دختر خوب میخوام ولی با تجربه هایی که توو دوستی داشتم نسبت به همه بی اعتماد شدم و انتخاب همسر خوب واسم مشکل شده
    4-احساس میکنم اگر برای انتخاب همسر عجله کنم ممکنه بعدها پشیمون شم
    5-شرایط بالا: سربازی نرفتمو هنوز دانشجوام
    توضیح مختصر دلایلم:
    1-بلاخره اگه الان بخوام ازدواج کنم باید پول یه انگشتر یه عروسی مختصر اجاره خونه و خرید بعضی از لوازم خونه که به عنوان شیر بها واسم تعیین میشه رو داشته باشم
    2-دختر به این امید میاد خونه من که اگه از خونه پدرش بهتر نباشه بدترم نباشه یعنی خورد و خوراک پوشاک خرید مایحتاج یه زندگی معمولی به پول نیاز داره دیگه منم که کار ندارم چون اولا کمتر پیدا میشه که به یه دانشجو به صورت نیمه وقت کار بدن که به درسمم برسم دوما میخوام توو حرفه ی خودم مشغول به کارشم تا اگه درسم تموم شد و خواستم وارد بازار کار شم چیزی بلد باشم که بازم پیدا نمیشه متاسفانه !!!
    3-من با دوستام توو مجالس عروسی به عنوان ارکس شرکت میکنم البته به خاطر علاقه ام به این شغل برای شغل دومه وتوو این مجالس چیزهایی میبینم که گفتنش لازم و جایز نیست ولی همین مسائل علت عدم اعتمادم شده.و احساس میکنم اونیکه میخوام و مطابق معیارامه رو نمیتوونم پیدا کنم.خودم با وجود رابطه های کمی که داشتم پسر بدی نیستم
    4- با توجه به معیارهایی که واسه انتخاب همسر دارم دنبال افرادی چه توو دانشگاه یا فامیل یا آشنایان میگردم ولی یا کسی پیدا نمیکنم یا اونیم که پیدا میکنم بهش اعتماد کافی ندارم یا خانوادش باهام نمیخونه
    5-که دیگه توضیحی نداره

    حالا میخوام راهنماییم کنید که چیکار کنم.تو خیلی از مواقع پیدا کردن یه دوست خوبم خیلی سخته.الان دیگه همه به پولو ظاهر و بیان ادم نگاه میکنن و اگه کسی اینارو نداشته باشه کلاش پس معرکه اس و باید تنها باشه !!!!
    ممنون از اینکه حرفامو گوش میدیدو راهنماییم میکنید.سرتونم درد آوردم.معذرت میخوام.خواهش میکنم راهنماییم کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید mohammad lover تشکرکرده است .

    mohammad lover (پنجشنبه 11 آذر 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    84
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    mohammad lover عزیز سلام و خوش اومدی
    دوست عزیز خودت جواب همه سوالاتت و می دونی ما چی باید بهت بگیم؟ خودت می دونی که ازدواج چقدر خرج داره. خودت می دونی یه کم سنت کمه و باید یه کم دیگه هم صبر کنی. خودت می دونی شغلی نداری سربازی نرفتی و اینا رو هیچ کدوم و نمی شه بعد از ازدواج یا حتی تو دوران نامزدی انجام داد. باور کن ازدواج خوبه اما مسوولیت داره. تو در سن 21 سالگی باید خوش بگذرونی البته تاکید دارم سالم باشه. چون هر چی با دخترای بیشتری دوست بشی و وابستگی و بعد هم شکست عشقی هم بی اعتمادیت بیشتر می شه و 4-5 سال که واقعا خواستی ازدواج کنی انتخاب برات سخترین کار ممکنه هم این پروسه دوستی و وابستگی و جدایی روحت و داغون می کنه.
    این هم تفریحات سالم. برو خوش باش تا موقش برسه.
    وقتت و به بهترین نحو می تونی پر کنی که به کمبود یه دختر خانم تو زندگیت فکر نکنی.
    دنبال کار تو حرفه خودت بگرد جوینده یابندس بالاخره پیدا می شه شغل دوم خوب و ابرومندی پیدا کن ( از کارای کامپیوتری گرفته تا فروشندگی و ...) تا بتونی یه پس اندازی داشته باشی.
    کار عار نیست موقت انجام بده تا درست تمام شه.
    موفق باشی

  4. 7 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (شنبه 06 آذر 89)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-02
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,838
    سطح
    25
    Points: 1,838, Level: 25
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 39 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام به دوست خوبم sisili عزیز

    ممنون از راهنماییت.ولی یه سوال.....؟؟؟
    به نظر شما ایا شغل ارکسی به عنوان شغل دوم خوب نیست؟ یا آبرومند نیست؟؟
    راستش چون این شغلو واسه شاد دیدن مردم و بودن خودم توی مجالس شادی دوست دارم انتخابش کردم.بله درآمد خیلی خوبیم داره ولی بستگی به دیدگاه جامعه نسبت به این شغل داره.ما که در 40کیلومتری پایتخت زندگی میکنیم توو شهر ما بهش میگن مطربی.اگه این اسمو روش بذارن بله ابرومند نیست ولی من خودم به عنوان هنرمندی این شغلو انتخاب کردم.بلاخره شاد کردن مردم یه هنره دیگه....
    من چون دیدم ممکنه طولانی شدن مطلبم باعث شه که دوستان حوصلشون نگیره بخوونن سعی کردم مطلبمو با سوالات شما عزیزان کامل کنم.
    من علاقه ی زیادی به کارهای کامپیوتری دارم.یکی از دوستانم که به نوعی متخصص کامپیوتره.الان رفته توو کاره خدمات مجالس مثل فیلم برداری و میکس فیلم عروسی.منم این کارو دوست دارم.من کارگری و دوست ندارم.یه سری ها دوست دارن برن یه جا کارگری کنن تا صاحب کارشون اون کار مورد نظر رو بهشون یاد بده مثلا مثل شاگرد تاجر که تو بازاره یا کسی که کاره افستو دوست داره میره تو چاپخونه. منم دوست دارم چند وقتی بدون هیچ حقوقی تو یه آتلیه کار کنم و این کار و یاد بگیرم ولی کسی حاضر نیست همچین کمکی بهم بکنه.
    من اسفندیم.یه پسر خیلی خیلی احساساتی.به طوری که اصلا نمیتونم روی احساساتم کنترلی داشته باشم.تنها راه شاد بودنمو توو وجود یه همدم مهربون میبینم.اگه چنین کسی توو زندگیم باشه همیشه شادم واین مسئله بهم ثابت شده.زندگیه خوبی دارم از لحاظ محبت تو خانوادم وفامیلای نزدیکم کم ندارم ولی هر کسی تو زندگیش زمانی به محبت یه زن احتیاج داره به وجود یه همسرو شریک خوب.حالا این نیاز در من زودتر اتفاق افتاده و نبودش تمام خوشی و انگیزه ی منو توو زندگی گرفته.پدر ومادرمم حرف شمارو میزنن.میگن دست خواهر برادرتو بگیر ببرشون سینما پارک گردش ولی حوصلم نمیگیره.ترجیح میدم توو خونه بمونم تا اینکه برم اینور اونور.نمیدونم واسه چی نمیتونم نیاز به یه همدمو از زندگیم اونم توو این سن خط بزنم.همنطور که گفتم دور و برم پره از ادمهایی که نگران آینده ی من هستن.چون نوه ی بزرگ خانواده مادریم هستم تووی خانواده مادریم خیلی هوامو دارن ولی اوناهم توو این مورد کاری از دستشون بر نمیاد.
    حالا من موندمو تنهایی هام.حوصله انجام هیچ کاریو ندارم.کاملا بی انگیزه ام.زندگیو دوست دارما ولی طاقت تنهاییو ندارم.تا تنها میشم انگار دنیا تموم شده واسم.از نظر دوستی مشکلی ندارم ولی شخصیتمو با دوستی با هر کسی پایین نمیارم و اعتمادمو دارم واسه این از دست میدم که همیناییم که مثلا گلچین میکنم اونا هم غیر قابل اعتماد در میان و ترکم میکنن.
    اینم شده واسه ما زندگی کردن.بازم خدارو شکر میکنم (تعریف از خود نباشه)پسر سالمی هستم.دنبال هیچ خلافی نیستم دوست دارم سالم کار کنم سالم بگردم سالم جوونی کنم و خوش باشم ولی روحیه ام خرابه.
    نیاز به انرژی مثبت دارم ولی اطرافم همش انرژی منفیه.
    ممنون میشم اگه راهنماییم کنید یه کم روحیه مو عوض کنم.
    مرسی از اینکه وقتتونو صرف خووندن مطلب من کردید.لطفا راهنماییم کنید.به خدا خیلی خوشحالم که عضو این انجمنم.حداقل میدونم کسانی هستن که میتونن با دادن نظرهای متفاوت روی افکار من تاثیر مثبت بذارنو منو راهنمایی کنن.بازم ممنون از شما sisiliعزیز.
    شب بخیر

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    به نظر من هنوز برای شما زوده ازدواج کنی. من هم نیاز به کسی دارم اما این قدرها هم سخت نیست. در ضمن 25 سال هم دارم. کار کن و ورزش کن و پول دربیار. حتما می تونی انتخاب های بهتری در 3 یا 4 سال دیگه داشته باشی و اگه الان ازدواج کنی، توی این چند سال معیارهات ممکنه تغییر کنه و بعد پشیمون بشی. در ضمن به نظر من تو هنوز به کمال فکری نرسیدی و چند سال دیگه بهتره ازدواج کنی.

  7. 6 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (شنبه 06 آذر 89)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام دوست گرامي! ببينيد اگه شما يه زن با كمالات بخواين بايد خودتون با كمالات باشين! كمال و موفقيت هم چيزي نيست كه بشه تو بازار خريد، نياز به تلاش و زمان و تجربه داره...
    شما الان نه سنتون و نه شرايطتون مناسب ازدواج نيست! بايد خلاء هاي زندگيتونو پر كنيد تا زماني كه هيچكدوم از اين مشكلات رو نداشته باشين، يعني درستون تموم باشه، كار داشته باشين و قادر باشين جز خرجي خودتون، خرجي يه خانواده رو بدين، غصه ي سربازي هم نداشته باشين و از همه مهمتر از لحاظ احساسي و فكري به ثبات رسيده باشين....
    پيشنهاد ميكنم اين انرژي و وقت رو بذارين واسه موفقيت هاتون و سعي كنيد واسه خودتون كسي باشين. در ضمن شغل شما شايد يه هنر باشه ولي خيلي از دختر ها راضي نميشن با شغلتون كنار بيان چون خيالشون راحت نيست! شما ميتونيد مربي موسيقي بشين ، در اين صورت شرايط شغليتون خيلي بهتر خواهد بود...
    كار هم بگردين پيدا ميشه، من خودم دانشجو هستم ، مجله نگارم، ربطي هم به درسم نداره ولي اميد دارم چند مدت ديگه بتونم كتاب بنويسم و مطمئنم موفق ميشم... شما هم يه كار دنبال كنيد، شده بدون حقوق، ولي اطمينان داشته باشين يه روز به آرزوهايي كه واسشون تلاش كردين مي رسين...
    در مورد اعتمادتون به دختر ها هم بايد بگم حق با شماست! دختر هاي خيابوني واقعا قابل اعتماد نيستن.... توهين نميكنم ولي خودشونم نمي دونن از زندگي چي ميخوان! پس به موقش وقتي شرايط ازدواج رو داشتين، از خانواده بخواين دختر هاي نجيبي كه مناسب شما هستند رو نشون كنن تا شما هم بهترينشونو انتخاب كنيد. ولي از دوستي با جنس مخالف پرهيز كنيد كه اشتباه فوق العاده بزرگيه، نياز به توضيح من نيست، كافيه يه گشت تو انجمن بزنيد و ببينيد چه معضلاتي داره...
    پيروز باشين.

  9. 9 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (پنجشنبه 04 آذر 89)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-02
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,838
    سطح
    25
    Points: 1,838, Level: 25
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 39 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام......

    دوستان عزیزم همیشه تنها و تسوکه ممنون از راهنماییتون.
    تسوکه عزیز نیازهای دیگری هم هست که دقیقا نمیشه بهش اشاره کرد ولی باعث میشن ادم گناه کنه و به اشتباهاتی که ممکنه بعدها واسش زیان بار باشه دست بزنه.من همه اینکارارو کردم ولی این نیاز لعنتی توو من اصلا خاموش نمیشه.من معیارهایی که واسه خودم دارمو قابل تغییر نمیبینم چون عاقلانست.این معیارهارو هر کسی داره برای خودش.معیارهای خاصی نیست.هرکسی دوست داره با یه دختر نجیب ازدواج کنه.من مطلب شمارو که برای ross22 نوشته بودید خوندم.حتی دوست شما که تجربه ی دوستی رو داشت هم دنبال یه خانم نجیب بود.من نمیگم این اشتباس.حق هر کسیه.ولی ای کاش خود ادمم همینطور باشه.من که نبودم.من بر عکس معیاری که دارم که دختر مورد نظرم اصلا نباید با کسی رابطه دوستی داشته باشه خودم رابطه هایی داشتم.درسته کم بودن ولی بالاخره بودن ولی من برعکس اینو از طرف مقابلم انتظار دارم.هر مردی دوست داره همسرش بهش وفادار باشه ولی جامعه ی امروز داره بر خلاف این مسئله پیش میره و این مسئله خودش یه نوع نگرانی توو من ایجاد میکنه که ایا با وجود اینکه خیلی از خانومها تمایل دارن رابطه دوستی داشته باشن من میتونم در اینده با کسی مثل اون چیزی که میخوام ازدواج کنم.بحث در مورد این مطالب زیاد.ما نمیتونیم خودمونو گول بزنیم که نه... بالاخره یکی گیرمیاد که ما دوسش داشته باشیم.من ادامه ی این مطلبو در جواب دوست عزیزم همیشه تنها میگم.
    من تمایل دارم مطالبمو با راهنماییهای شما عزیزان کامل کنم.
    دوست عزیزم همیشه تنها هر پسری باید بره سربازی من نمیدونم شما چرا گفتید مشکل سربازی نداشته باشم .چه کسی حاضره 2 سال از بهترین دوران زندگیه خودشو (منظورم جوونیه)بیکار توو پادگان بچرخه و نتونه با انجام یه کار مفید به جایی برسه سرمایه ای خمع کنه.کاری یاد بگیره.سربازی کار افرادی مثل منو که عجله ی زیادی واسه ازدواج دارن خیلی عقب میندازه.خیلی فرصت هارو ازمون میگیره.ممکنه کاری داشته باشیم و به خاطر رفتن به سربازی از دست بدیم.اینا خودش خیلی مهمه.راجب شغل باید بگم اگه در متن بالا که نوشتم توجه کرده باشید موسیقیو به عنوان شغل دوم انتخاب کردم و همونطور که گفتم علاقه ی زیادی به فیلمبرداری و میکس فیلم دارم و نسبت به اجرای موسیقی و ارکست بودنم علاقه ی زیادی دارم.این شغل در آمد خیلی خوبیم داره.این حرفو با توجه به مطالب دوستان قبلی که راهنماییم کردن میگم.شغل ارکسی دیدگاه خیلی جالبیو توو جامعه از آنه خودش نکرده.شرایط الانم طوری ایجاب کرده که من با ارکستهای زیادی در ارتباطم که با چندتاشون دوستم اونطور که میشناسم اصلا انسانهای قابل اعتمادی واسه زندگیه مشترک نیستن.چندتاشون زندگیه مشترکشونو چندباره خراب کردن باز دوباره ساختن یا با کسی دیگه ای ازدواج کردن ولی درست نیست اگه همه ارکستارو با یه چشم دید.یکی همین که الان باهاش کار میکنم.3ساله ازدواج کرده.زنو زندگیشو دوست داره ولی برعکس کسی رو میشناسم که 5بار خانمشو طلاق داده.بالاخره یه فرقی بین این دو هست دیگه.این ضعف ادما در برابر عوامل بیرونیه که اونهارو به کج روی میکشه.منم میخوام در کنار حفظ شخصیتم این شغل رو دنبال کنم.این شغل جدای از اینکه باعث میشه ادم توو محیط شاد بیشتر وقشو بگذرونه شغل خیلی پر در آمدی هم هست.ما از بهار تا حالا عروسیهای زیادی بود که رفتیم.و یه چیزی حدود 18-20 میلیون تومن در آمدش بود.و الان نسبت به جوونای هم سنو سال خودش خیلی جلو هست.یه فروشگاه سیسمونی هم داره...
    خب خیلی از مسئله اصلی دور شدیم ولی لازم بود چنین توضیحی بدم.ممکن بود دوستامون دچار مشکل شن و حق دارن.حقیقتا خیلی از همکاران ما غیر قابل اعتماد هستن و این موضوع چهره ی این شغلو بد کرده ولی در حقیقت همه مثل هم نیستن.
    راجب دوستیها بحث خیلی مفصله.ولی به عنوان یه برادر کوچکتر عرض میکنم اگه به این مطلب رسیدین حتما بخونیدش......
    اینکه شما گفتید دخترهای خیابونی اصلا قابل اعتماد نیستن درسته ولی اینو بگم توهین به خانمها نشه ولی خیلی خانمها هستن که اصلا تو خیابون نمیرن ولی رابطه دارن.شاید بشه بهشون حق داد ولی کار اشتباه.اشتباهه...من به خاطر سن کمم نمیتونم دیدگاه کاملی داشته باشم واین روابط و توجیه کنم شاید واسه خانمها دلیل داشته باشه ومنطقی باشه ولی منظور من خانمهایی هستند که با وجود اینکه متاهل هستند از رابطه با افراد غیر از همسر امتناع نمیکنند و این یه مشکل که تو بعضی خانمهای جامعه شایع شده.
    یکی از دوستام میگفت من یه زن و شوهری و میشناسم که زن وقتی از لحاظ محبت از سمت شوهرش ارضا نمیشه با کسی دیگری ارتباط برقرار میکنه.به نظر شما این رفتار ناهنجار و نادرست نیست؟؟
    چرا زن و شوهر نباید با هم انقدر صمیمی باشن که اگه مشکلی دارن به هم بگن؟این چیزیه که من میخوام.به نظر من زن و شوهر باید قبل از اینکه متعهد وظایف همسری میشن باید دو دوست بسیار صمیمی واسه هم باشن.خیلی خیلی صمیمی.ولی توو این جامعه کمتر چنین مواردی دیده میشه و این خیلی بده.....
    این مسئله یکی از نگرانی های من واسه ی انتخاب همسره.
    من بیش از حد فکرمو واسه انتخاب همسر مشغول کردم.به تمام این نکات ریز ولی سنجیده فکر میکنم و ذهنم از این افکار پره.قسم میخورم دارم تلاشمو واسه اینکه فکرمو در جهت دیگه سوق بدم میکنم.من به حرفای شما گوش میدم ولی باور کنید حتی میخوام خودمو مشغول کنم تا به این مسائل فکر نکنم بازم نمیشه.این افکار یه جورایی ملکه ی ذهنم شده و واقعا عذابم میده.
    من ممنونم که دوستان وقت خودشونو برای خوندن مطلب من میذارن و منو راهنمایی میکنن واقعا خوشحالم که با این انجمن آشنا شدم و دوستان خوبی مثل شما پیدا کردم
    لطفا منو راهنمایی کنید.

    شاید خیلی حرفام نامفهوم بوده ولی خیلی طول کشید تا بتونم اون مطالبیو که نو ذهنم بود و دلم میخواست بهتون بگم تایپ کنم ممکنه جمله بندی هام به خاطر اینکه خسته شدم از تایپ کردن خیلی نمفهوم و قابل درک نبوده ولی ازتون میخوام به بزرگیه خودتون ببخشید.ان شاالله در موضوعات بعدی اشتباهات انشایی رو جبران میکنم.البته طوری نیست که حرفی رو به اشتباه گفته باشم ولی مطمئنم نوشته ام نیاز به ویرایش داره.
    مرسی.فعلان خدانگهدار

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    اگر دختر دست نخورده می خوای خودتم باید دست نخورده باشی.

  12. 6 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 05 آذر 89)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    84
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام دوست عزیز
    ببین خودت همه هنجارها و ناهنجاریهای جامعه رو خوب خوب حتی بهتر از من می دونی. خب پسر خوب وقتی بخوای با یه خانمی ازدواج کنی و امیدوار هم باشی که بعداز تاهلش با شما مثل بعضی از خانمهای که خودت مثال زدی و روز به روز هم زیاد می شن به سمت دیگری نرن خب باید خودت شرایط و بستر این قضیه رو فراهم کنی. چجوری؟ بهت می گم:
    1- خودت هر روز با یکی نباشی تا بعدها هم اون دختر رو پاک بودن شما قسم بخوره هم خودت بتونی قسم بخوری که خطا نکردم پس توقع خطا ندارم ( هر چند ,چند تا زیر ابی رفتی)
    2-باید شرایط کار و تحصیل و وضعیت مالیت جوری باشه که همسرت و پابند زندگی کنی. ازدواج همین جوری نیست که هی تو بگی دوستت دارم اون بگه دوستت دارم خورد و خوراک و خونه وزندگی و ... هم کشک.
    3-باید صبر کنی تا به ثبات فکری برسی. هرچقدرم بگی خیلی می دونم اونایی که ازت بزرگترن می دونن که نمی دونی.
    من در مورد نوع شغل هیچ نظری نمی دم چون هر کسی به یک حرفه علاقه داره و اگه همه این حرفه ها نباشه که زندگی سخت می شه حتی من نوعی هم اگه بگم از ارکس و .... خوشم نمیاد پس کی بیاد عروسی من و راه بندازه( این مثال بود من شخصلا از ارکس و اهنگهای مزخرف منتفرم)
    فقط گفتم می تونی وقتت و خوشگل پر کنی. کار خوب ,تحصیل خوب و عالی, و ثبات فکری,سنت که یه ذره بیشتر شه بهتره و بهتر می تونی یه زندگی و اداره کنی.
    من بلد نیستم افکاری که تو ذهن کسی شکل گرفته از ذهنش پاک کنم مثل افکار شما که تو سن 21 به همدم نیاز داری و منی که 7 ساله وارد زندگی مشترک شدم می دونم از پسش بر نمیای با چیزایی که از خودت گفتی.
    یه کم به خودت برس 3-4 سال دیگه بهتر می تونی تصمیم بگیری.
    در ضمن حرفای دوستان و نخون و رد شو روشون فکر کن. اگه میخوای اخرش باز حرف خودت و بزنی و بگی من زن می خوام اخر کارت معلومه نوشتن ما هم بی تاثیره.
    موفق باشی

  14. 6 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (جمعه 05 آذر 89)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام دوست خوبم. مثل اينكه بايد مسئله رو كمي باز تر كنم.
    در مورد سربازي بايد بگم كه مفهومش از اسمش مشخصه! خدمت! يعني خدمت به خانوادت، به تمام اعضاي اين سايت و به تمام افراد اين جامعه! درسته كه يه مانع هست واسه خيلي از آقايون ولي اگه همه مثل شما فكر كنن، كي ميخواد از اين مرز و بوم مراقبت كنه؟ كي ميخواد از ايرانيت، از ناموس و از سه هزار سال تمدنمون دفاع كنه؟ اگه از پس اين مسئوليت دو ساله بر نياين، ميخواين از پس مسئوليت اداره كردن يه عمر زندگي بر بياين؟ شما براي كشورتون از خود گذشتگي نكنيد ، ميخواين واسه همسرتون از خود گذشتگي كنيد؟ نتونيد دو سال از كشورتون مراقبت كنيد، ميخواين يه عمر از همسر و فرزندتون مراقبت كنيد؟ دوست خوبم تازه بي چشم داشت كار كردنو و دلتنگ شدنو وسازگار شدنو تو سربازي ياد ميگيرين.... خيلي چيزاي ديگه هم هست كه مجال گفتنش نيست.
    در مورد نياز هاي مردانتون كه حالا احتمالا بهتون فشار مياره بايد بگم كه اقتضاي سنيتونه ولي بايد راه كنترلشو ياد بگيرين. آيا كسي كه نميتونه بر خودش مسلط باشه ميتونه به چند نفر ديگه به عنوان خانوادش مسلط باشه؟ اين مشكل هم راه خودشو داره كه اگر راهنمايي بخواين تو تالار مخصوص تاپيك بزنين تا دوستان راهنماييتون كنن...
    در مورد شغلتون بايد بگم كمتر دختري اونم از نوع نجيبش راضي ميشه شوهرش تا نصف شب مراسم بريز و بباش يكي ديگه باشه اونم جايي كه همه جور مردمي هستند، جايي كه ممكنه مشروب بخورن، سيگار بكشن، مختلط باشه و ..... كه جز نگراني واسه يه دختر چيز ديگه اي نداره.... البته هر جور ميلتونه . من يه دخترم و نظرمو به عنوان نظر يه دختر نسبت به اين شغل گفتم.....
    عنوان دختر هاي خيابوني هم كه مطرح كردم منظور كسايي كه تو خيابونن نيست، خيابوني يه اصطلاحه.... منظور كساييه كه شيطون يه مقدار دور و برشونو گرفته! وگرنه به اين معني نيست كه هر دختري تو خونه نشست نجيبه و بقيه نا نجيب! از اون لحاظ ميگن كه دختر هاي نجيب به كانون خانواده پايبند ترن. به خاطر لذت ها و وسوسه هاي نفسشون خودشونو جلف خيابونا نميكنن...
    دوست خوبم همه ي اعضاي اين تالار ميدونن كه شما شرايط ازدواج رو نداري و كسي هم اينجا از رو احساس تصميم نميگيره.. پس توصيه ميكنم از اين توجيحات پرهيز كنيد و اين وقت با ارزش رو صرف نظراتي كه بهتون پيشنهاد شده بكنيد.
    پاينده باشيد.


  16. 6 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (جمعه 05 آذر 89)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 22:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-02
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,838
    سطح
    25
    Points: 1,838, Level: 25
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 39 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام ازدواج کنم ولی نمیتونم !!!

    سلام به دوستان خیلی خیلی خوبم که منو راهنمایی کردن.
    در جواب دوستمون فرهنگ 27 باید خدمتتون عرض کنم که کسی که دوستی کرده با کسی که دست خوردست تو این جامعه معنیش تفاوت داره.
    من دست خورده نیستم و فقط چندباری رابطه ی دوستی سالم داشتم فقط برای رفع تنهایی.همین.شخصیت خودمو تا این حد پایین نیاوردم که دنبال دخترایی باشم که به فکر ارضای لذتهای نفس خودشون هستن.بادخترهایی بودم که خوشگذران و عیاش نبودن بلکه خانواده دار ولی تنها بودن.هدف اونها هم مثل من رفع تنهایی بود.انسان عیاش در پی خوشگذرونی هر روز با یه نفره ولی کمترین مدت روابط من10 ماه بود.که دلیل جداییمون هم همش دعوا جرو بحث بود نه انتخاب کسی دیگه.
    از دوست خوبم sisili عزیز هم بخاطر راهنماییشون ممنونم.جواب خاصی ندارم حرفای خیلی خوبی زدید.همونطور شما گفتید ازدواج واسه من زوده و من نمیتونم همه کارامو از جمله سبازیو ادامه تحصیلو بیخیال شم برم زن بگیرم.این امر قابل توجیه است برای من و ممنونم که شما یادآوری کردید و بهم گوشزد کردید.من بخوام نخوام باید حداقل 2سالیو واسه آمادگی به کار و اتمام تحصیل صبر کنم.من از راهنمایی های شما انرژی میگیرم تا تلاشم رو برای تکمیل خودم زیاد کنم.
    همیشه تنهای عزیز حرفای خیلی قشنگی بهم زدی.ولی یه چیزی...
    شما یه خانمی شاید مسئولیت تامین مالی خانواده روی دوش شما نباشه ولی نمیدونید این 2سالی ما داریم توی پادگان بیکار میچرخیم چه ضرری به ما میزنه.مخصوصا ما پسرا..چرا؟؟؟پسشرفت ما پسرا توی سنین جوونیمونه البته همه همینطوریما منظورم پیشرفت شغلی و مالی بوداگه توو این سنین جوونی مفید کار کردیم که هیچ اگه نه امکان پیشرفتمون به کمترین حد ممکن میرسه.هر کشوری آموزش نظامی داره ماهم توی 2ماه آموزشی تمام این نکاتی که شما گفتید رو یاد میگیریم.مثل دلتنگی.استقامت.صبر.سازش.ولی در صورتی که جنگ نیست(خدار و شکر)چه نیازی به نگه داشتن ما توی پادگان هست؟؟ در صورتی که به خیلی ها اجازه داده میشه بعد از ظهرا بیان خونه....
    از بحث جدا نشیم من که سربازی نرفتم ولی و تا جایی که اطلاع دارم آموزشهای نظامی فقط توی اون 2 ماه انجام میگیره..بقیش بیکاریه که اگه میتونستیم این وقت و آزاد باشیم حتما میتونستیم به کار دیگه ای جز بگو بخند با دوستان و نوشتن یادگاری روی دیوار پادگان اختصاص بدیم.سربازی فقط یک خاطره اس و واسه امثال من که عجله ی خاصی واسه شروع یه زندگیه مشترک دارم مثل یه یه سد خیلی محکمه.
    نظرتون راجب شغلم به عنوان یه خانم واقعا واسم جالب بود .حتی به فکرمم نمیرسید چنین دیدگاهی داشته باشید ولی خانم محترم پس اعتماد طرفین چی میشه؟؟بله تمام اینایی که گفتید توو مجالس هست سیگار قلیون مشروب مجالس مختلطو هزار نوع کار دیگه ولی اگه اعتماد بین زن و شوهر نباشه بیرون رفتن زن از خونه هم کار اشتباهیه.البته درکتون میکنما.شما حق دارید ولی آدما هم با هم فرق میکنن.اونطور که شما میگید شغل فیلم برداری هم زیر سوال میره چون شرایط این شغل عملا خیلی شبیه ارکسیه.ولی این شرایطی که شما گفتید در حالت عادی هم میتوونه بوجود بیاد.کسایی هستن که مدام قهوه خونه اند و اونجا خونه دومشونه.مدام مست مدام با زنهای مختلف در ارتباطن ولی خانم هر فرد اگه بخواد کاری بکنه در شرایط عادیم اینکارو میکنه.قبول دارم بودن توو چنین مجالسی به تحریک افراد واسه انجام چنین کاری کمک میکنه.این امر راجب خانمها هم صادقه اگه خانمی بخواد راهه خودشو بره چه دره خونرو به روش قفل کنی چه آزاد باشه کار خودشو میکنه.پس شرط این مسئله اطمینان طرفین هست.اگر یک زنی به شوهرش اعتماد نداشته باشه و همش نگران باشه که آخ اینطوری نشه ..وای اونطوری نشه که دیگه هیچ.این رابطه رابطه نیست.من توو این مراسم ها هزار نوع شیشه مشروب از جلوی چشمام رد شد ولی حتی با یه قطره لبم رو هم تر نکردم چون معتقدم مشروب مرد و از مردونگی میندازه و دود خارو ذلیلش میکنه پس هیچ وقت سمت هیچ کدوم از اینا نمیرم.خیلی پایبند خانواده ام و بودن با خانوادرو به همه چی ترجیح میدم.
    دیدگاه افراد نسبت به این شغل خیلی منفیه.من اینو میدونستم ولی نمیدونستم خانمها انقدر نگران میشن!!!!!.ایجاد این دیدگاه در جامعه تقصیر افرادیه که این شغل رو به عنوان یه شغل اجتماعی خراب کردنو با کارهای زشت و قبیحشون باعث شدن تا شخصیت این قشر از هنرمندان جامعه زیر سوال بره.ولی همه اینطور نیستن. بازم ممنون از راهنماییتون.خیلی خوشحال میشم وقتی میام میبینم دوستان واسم نظر گذاشتن و راهنماییم کردن.بازم تشکر میکنم از سیسیلی و همیشه تنهای عزیز.موفق باشید.


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.