موضوع: روز پزشك مبارك ...

ساراگلي عزيزم روزت مبارك...

یكم شهریور ماه سالروز ولادت بزرگ دانشمند و طبیب برجسته نامدار ایرانی جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و روز پزشك بر تمامی طبیبان فرزانه و جامعه پزشكی تلاشگر ایران خجسته باد.

سارا جان روز تو و دلبند و شیخ الرئیس نازنین مان بر شما و همکاران محترم مبارک .

سارا جان من هم روز پزشک رو به تو و دلبندت تبریک میگم

خدا قوت دکتر مهربون دهکده همدردی

غزاله جان روز پزشک رو به دلبند تو هم تبریک میگم

سارا خانم رو ز پزشك رو به شما همسر گرامي تون تبربك مي گم

روز تون مبارك پزشك دهكده همدردي

سلام به همه دوستان همدردی..

غزاله جان و سایر دوستان که تبریک گفتید..از همه شما ممنونم..
من که هنوز اول راهم و آنقدر زمان لازمه تا بتونم واقعا به قسم نامه خودم پایبند باشم...
ولی از همه شما ممنونم که این روز به یاد من هم بودید و با تبریکات خودتون خوشحالم کردید..

نمی دونم تو این تاپیک جای گفتن این حرفها هست یا نه .ولی خوب یادمه از وقتی که تونستم چیزی رو با عنوان شغل درک کنم دوست داشتم جراح قلب بشم..شاید باورش سخت باشه که همه دوران کودکی ام با تصور جراح قلب شدن گذشت..الان بعد اهمه اون سالها دیگه نمی خوام جراح قلب باشم ولی خیلی خوشحالم که تونستم با تلاش و درس و سختی شبانه روزی این مسیرو به سلامت طی کنم...
قبول شدن تو دانشگاه سراسری و اونم رشته ای که خوب به هر حال طرفدارای خودشو داره کار سختی بود..اون روزها پر از اعتماد به نفس بودم و به چیزی کمتر از اونی که می خواستم راضی نمی شدم..هیچ زمان از ش نترسیدم..انار ساخته شده بودم..
من مثل خیلی ها به فکر پرستیژ و احیانا پول و ..واردش نشدم.این آرزوی کودکی من بود که با سختی زیادی محققش کردم و امروز خوشحالم.با اینکه 1 ماه دیگه تازه طرحم تمام میشه ولی احساس خیلی خوبی دارم..دوسش دارم و می دونم که درست اومدم و برای این شغل ساخته شدم...
سالهای زیاد دانشجویی من سپری شد با کتاب و کشیک و خستگی..
به جرات میگم هیچی از زندگی بلد نبودم و اصلا برام چیزی جز کتاب هام مهم نبود.نمی گم زرنگ بودم نه... ولی وقتی برای چیزی نداشتم..ولی آشنا شدن من با اینجا نقطه عطف زندگیم بود..از دنیای کتابهای خشنم بیرون اومدم و تازه دنیای زندگی را هم شناختم..با کمک شما و پله پله با دست های مهربون دوستانم در تالار....
دوستانی که اصلا و ابدا از روی شغل آدم ها بهم نگاه نمی کردند و این منو خیلی جذب می کرد ...دوست داشتم ..
همو برای اونچه نشون می دهند و فکر می کنند ..می خواستند...
من حرفه ام رو دوست دارم چون از اول با دید باز و فکر و علاقم انتخابش کردم..
و اکنون بیشتر عاشقش هستم چون در کشاکش همان سالهای سخت همسرم رو یافتم..بهترین کشیک هام وقتی بود که با اون کشیک بودم و امروز از یاد آوری اون روزها هردومون غرق شادی می شیم..
خدا یا شکرت..
دوست دارم...

از همه دوستان بازم ممنونم....و خوشحالم که منم جزئی از خودتون می دونید...
بازم ممنون...
سارا

روز پزشک به همه ی پزشکای عزیز مخصوصا سارا بانوی مهربون تالار مبارک باشه