موضوع: اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج

با توجه به شناخت قبلی ای که ازش داشتم و توی مسجد و جلسات مذهبی و سیاسی همسو دیده بودمش تصمیم گرفتم خانواده را به خواستگاری اش بفرستم چند سال از من کوچکتر بود و توی دانشگاه با من کلاس داشت (کلاس حل مساله ) قبلا یکی از دوستان رفته بود خواستگاری اش اما پاسخ شنیده بود که "من با دکترا ازدواج می کنم " !!!
پیش خودم گفتم این حرف را زده که پاسخ منفی بده واسه همینم ب خواهرم گفتم تماس بگیره با خانه شون و همین حرف را خواهرم از مادرش شنیده بود و این که خواستگاری داشته که دانشجوی دکترای یکی از رشته های علوم انسانی بوده اما گفته من چون خودم مهندسی می خونم می خواهم همسرم هم ریاضی خونده باشه!
این نوع تفکرش نظر من را در مورد عوض کرد و از جواب منفی اش ناراحت نشدم اما سوالی که برام مطرحه اینه که واقعا این مساله چقدر مهمه ؟ آیا سطح تحصیلات شعور و فرهنگ میاره؟ که من یکی که چنین چیزی توی دانشگاه ندیدم حتی از سطح تحصیلات سواد بیشتر هم ندیدم توی محل کارم همه سطح تحصیلاتشون از من بالاتره اما من اگه بالاتر از اون ها نباشم کمتر از اونها نیستم (خیلی مغرورم؟)
سوالی که دارم اینه که سطح تحصیلات چه تاثیری در انتخاب همسر داره؟ و چه چیزهایی را می تونه عوض کنه ؟؟

برای من " درک " انسان مهمتر و کاربردی تر از "مدرک " هست و تحصیلات بالا بدون دین و اخلاق هیـــــــچ ارزشی نداره.

یه ضرب المثل هست که میگه : درخت وقتی به ثمر میشینه و میوه میگیره سنگین تر میشه و شاخ و برگش خم میشه !

این یعنی اینکه انسان وقتی علم و دانشش بالاتر میره باید متواضع تر و فروتن بشه نه اینکه به خاطر چند کلاس درس و دانشگاه مغرور بشه و دیگران رو نبینه .
کسی هم که از نظر شما مذهبی باشه و خانواده مذهبی هم داشته باشه بدیهیه که انتظار بیشتری ازش میره و باید بهتر از دیگران متوجه باشه که صرفا یه مقطع تحصیلی بالاتر یا پایینتر خوشبختی یا بدبختی نمیاره

البته خیلی خوبه که از لحاظ تحصیلات هم دو نفر هم کفو هم باشند و بهتره که مرد بالاتر باشه اما نه دیگه تا این حد که رشته اش رو هم تعیین کنه در حالیکه خودش همچین تحصیلاتی نداره.

به نظر من سطح درك و فهم و شعور افراد خيلي از سطح تحصيلاتشون مهمتره ولي بهتر است كه خيلي هم از نظر سطح تحصيلات با هم تفاوت نداشته باشند مثلا خانم دكترا داشته باشد ولي همسرش در حد ابتدايي. اين هم خيلي مساله خوشايندي نيست. ولي كلا مسائل مهمتري نسبت به تحصيلات وجود دارد. همتراز بودن تحصيلات فقط كمي به درك متقابل افراد كمك ميكند

سلام.ببخشيدا چقدر دختره اعتماد به نفس داره !
به نظر من دكتر با دكتر
مهندس با مهندس و ديپلمه با ديپلمه وبي سواد با بي سواد ازدواج كنه !تموم شد!

نوشته اصلی توسط BABY

مسلمان عزیز

از نظر شما سطح تحصیلات ممکنه در اولویت پنجم وششم باشه (مثل من)
اما از نظر این خانم سطح تحصیلات و حتی رشته تحصیلی یکی از مهمترین اولویتها و معیارها برا انتخاب همسره.

قدم اول در خواستگاری اینه که به ایده های طرف مقابلمون احترام بذاریم ولو از دید ما مسخره بیاد.
موفق وخوشبخت باشید

این حرف را کاملا قبول دارم که باید به ایده ها و فکرهای شخص مقابل احترام گذاشت اما مساله این جاست که این نوع فکر اشتباهه و به یقین در آینده خودشونم به اشتباهشون پی می برند(نه در پاسخ منفی دادن به من بلکه در اولویت هاشون)
به هر حال سطح تحصیلات من کمتر از ایشون نبوده توی دانشگاه بهشون آزمایشگاه درس داده ام و الانم توی یکی از شرکت های بزرگ ایران کار می کنم
مساله اینجاست که ما توی دانشگاه با سیلی از اساتیدی که درک پائینی دارند روبرو بوده و هستیم روبرو شدن با افراد با سطح سواد بالا و رفتار اجتماعی ضعیف و یا سطح مدرک بالا اما سطح سواد پائین به خوبی من را به نتایجی که گفتم رسونده که مدرک چیزی به انسان اضافه نمی کنه (جز پایه حقوقی !) و حتی دانش بیشتر هم در گرو تلاش خود انسان است و نه مدرکی که می گیرد (شاید به همین دلیل نخواسته ام ادامه تحصیل بدم)

از ملاک ها و اولویت های هر شخصی می شه به نوع فکر و ساختار فکری او پی برد احترام به این ساختار فکری بحث دیگری است و این که اصلا این درست است یا خیر هم بحث دیگری است

آقای مسلمان من هم با شما موافقم.این طرز تفکر اشتباهه و متاسفانه اهل این تفکر وقتی متوجه میشن که دیگه خیلی دیر شده و فرصتهای خیلی خوب رو از دست دادند.
اما در کل این افراد زیادی به خودشون بها میدن(بیشتر از اینکه بگیم عزت نفس دارند ) و جز عده کمی که به نتیجه میرسند اکثراً به خواسته شون نمیرسند و چیزی جز پشیمانی براشون نمی مونه.
خدا رو شکر کنید که همین اول کار متوجه طرز تفکر این خانم و تفاوتی که با شما داره شدید
موفق باشید

تفکیک مسایل اعتباری و قراردادی از مسایل اصیل حقیقی کلید درک عمیق پدیده هاست. در حالیکه استعداد، هوش، معلومات، قدرت تفکر و اندیشه و ... مسایلی اصیل و حقیقی هستند؛ مدرک دانشگاهی که در ازای گذراندن تعدادی واحد درسی در سیستمی معین، به فرد اعطا می شود، صرفا امری اعتباریست و اطلاعی راجع به متغیرهای حقیقی به دست نمی دهد. البته بگذریم از وضع جامعه ای که در آن افراد ارزش خود و دیگران را بر اساس اعتباریات تخمین می زنند. افرادی که تماسی با "خود واقعی" خویش ندارند و خود را با مسایلی از قبیل طبقه اجتماعی، دانشگاه و مدرک تحصیلی، میزان درآمد و حتی مسایلی از قبیل محل سکونت و اتومبیل (!) می شناسند.
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت...

نوشته اصلی توسط مسلمان

مساله اینجاست که ما توی دانشگاه با سیلی از اساتیدی که درک پائینی دارند روبرو بوده و هستیم روبرو شدن با افراد با سطح سواد بالا و رفتار اجتماعی ضعیف و یا سطح مدرک بالا اما سطح سواد پائین به خوبی من را به نتایجی که گفتم رسونده که مدرک چیزی به انسان اضافه نمی کنه (جز پایه حقوقی !) و حتی دانش بیشتر هم در گرو تلاش خود انسان است و نه مدرکی که می گیرد (شاید به همین دلیل نخواسته ام ادامه تحصیل بدم)

سطح سواد هیچ رابطه مستقیمی با سطح درک و شعور نداره ... اما در نمونه گیری از یه دانشگاه به تصادف (افراد تحصیلیکرده) ... باشعورهای بیشتری پیدا میکنیم تا نمونه گیری مشابه در خیابون.....یا ...
همینطور این نمونه گیری در بین اساتید ... نتایج بهتری رو میده تا نمونه گیری بین دانشجوها...

آقای مسلمان من برداشتم از آوردن اساتید و همکار و ... اینه که شما اصولا کسی رو که با گرایشهای مذهبی و سیاسی شما همسو نیست صاحب درک و شعور بالائی نمیدونین...


البته آواتارتون یادآور چیز دیگه س یه چیز بزرگ و عظیم: گوزن GNU و ایده نرم افزار آزاد و فراتر از آن خود آزادی! همون چیزی که توی دنیای نرم افزار دنبال میکنین اینجا هم به کار ببرین راستی به نظرتون استالمن چقدر شعور داره؟ :دی (جوابی که اول بار BABY هم در این تاپیک مطرح کرد....)