چطوررفتارکنم؟

باسلام.من دختری 33ساله هستم مجرد هستم
من حدود یکساله ازطریق سایتی بامردمطلقه که41سالشه اشناشدم تواین مدت وابستگی زیادی بهش داشتم در طول این یکسال باهاش خیلی دعوامیکردم بهم میگفت تو خیلی شکاکی.این اقابنا به گفته خودش دکترای معماری داره وبخاطرمشغله کاری نمیتونم بهم زنگ بزنه یاجواب پیامهامو بده.مدتیه که ازش بی خبرم .
هربارکه قرارمیزاره سرقرارنمیاد.بهم قول دادکه بهم دروغ نمیگه ادم مومن وباخداییه.شایدبخاطررفتاره� �ی من ازمن سرو شده.نمیدونم مشکل ازکجاست از من با از اون.
لطفا منوراهنمایی کنید که چکارکنم چطوربایدرفتارکنم؟ویااینکه اگراین رابطه تموم بشه چطورباورکنم که حرفهاش دروغ بوده چون خیلی بهش اطمینان داشتم .

هدف شما از این رابطه چیه؟ ازدواج؟
هدف ایشون چیه؟
چرا توی این یکسال اقدامی نکردند؟
علت طلاقش چی بوده و کلا در مورد زندگی قبلیش چی می دونید؟

گفته ی خودش را مطمئن نیستید؟ اسمش را سرچ کنید، بالاخره یه جایی باید اسمی از ایشون باشه. دانشگاه، پایان نامه اش و ...

البته الان که به قول خودتون غیب شده، شاید لازم نباشه دیگه این سوالها را جواب بدین و دنبال چیزی باشید.
شاید باید فراموش کنید. احتمالا یه چیزی این وسط دروغ بوده.

هدف ما ازدواج بود.باورمیکنید تواین یکسال یکساعت درست وحسابی باهم حرف نزدیم.منم خودم بعضی وقتها همه چی دروغ بوده.اما دلیلی داشت این هنه دروغبهم بگه .وقتی هربار قسم میخورو که بااحساساتم باری نمیکنه.وقتی تو ماه رمضون خودش سحربیدارم میکرد وقتی هرنماز صبح بهم اس میداد وبرام دعا میکرد.چه دلیلی داشت این چیزا بازی باشه؟من درد میکشم که واقها این اقا کی بود؟

یکی که مطلقه نبوده
و زن و بچه داشته
و عقده ی دکتر بودن هم همینطور

شک نکن به این مسئله عزیزم
دلش هوای یکی رو برداشته بوده
اونم موقت

شمام مسلما با یه دختر 14 ساله یکی نیستی که این مسئله رو نفهمی
از زندگی اش کاملا برو کنار که بتونه واسه ی زن و زندگی خودش لااقل یه مرد کامل باشه
این تیپ مردهای نامرد بدشون نمیآد دور خودشون کلی عاشقو چشم به راه جمع کنن

شما به قدری تنفر نیاز داری
تا بتونی از این چاله بیرون بیای

عزیزم انشالله بهترش واست پیدا میشه
کسی که هوای احساساتت رو نداره
سایه ی سر خوبی برات نمیشه

Aye عزیز من یه سوال برام پیش اومد شما از کجا فهمیدین که ایشون مطلقه نبودن

ممنونم دوستان.کاش همینطوری باشه که شما میگید کاش متاهل باشه ومن دیگه چشم به راهش نمونم.درسته من 14ساله نیستم که احساساتم زودگذر باشه مت برپایه عقل واحساسم دوسش داشتم.کاش هیچوقت وارد زندگیم نمیشد .کاش میتونستم ازش متنفربشم

با سلام

عنوان تاپیک گویای اصل مشکل شما نیست . لطفاً عنوانی مناسب را از طریق گزارش پست ارسال دارید تا جایگزین شود و سپس تاپیکتان باز شود و ادامه یابد