با خودم حرف میزنم
فحش میدم
کنترلی رو رفتارم ندارم
32 ساله هستم
کسی منو نمیپسنده
نمایش نسخه قابل چاپ
با خودم حرف میزنم
فحش میدم
کنترلی رو رفتارم ندارم
32 ساله هستم
کسی منو نمیپسنده
سلام
عزیزم سن ازدواج بخاطر مشکلاتی که هست بالا رفته.اما از اون مهمتر اینه که ایا خودت،خودتو میپسندی؟خودتو دوست داری؟نقل قول:
با خودم حرف میزنم
فحش میدم
کنترلی رو رفتارم ندارم
32 ساله هستم
کسی منو نمیپسنده
به این سوالها هم جواب بده.
به ازدواج چطوری فکر میکنی؟نظرت راجب ازدواج چیه؟
از خودت بگو.تحصیلات.کار.خونواده.ظاه رت.چه فعالیتایی داری؟برنامه روزانت چیه؟
مرد دلخواهت برای ازدواج چه خصوصیاتی داره؟
از نظر خودت موانع ازدواجت چیان؟
خوب فکر کن و جواب بده.سرسری ننویس.
مرسی
من اعتماد به نفسم بهار جون پایینه
در عین اینکه احساس حقارت دارم احساس غرورم تو قیافه ام موج میزنه
همه چیز صورتم خوبه جز بینی نوکش کمی کوفته هست و بالا اومده
نمیتونم عمل زیبایی کنم دکترا گفتن عمل سختیه
لیسانس دارم رشته ام نگم بهتره شغل درس و درمون ندارم تو این کارهای کوتاه مدت 2 یا سه ماهه هستم
هیچ فعالیت دیگه ایی ندارم
یه دونه دخترم دو تا برادر دارم
با خانواده ام مشکل دارم از بچگی تحقیرم کردند بابام یه بار بهم گفته گاو یه بارم بدقیافه تا جایی که تونسته ما رو کتک زده تا سن دبیرستان
شاید زشتم شاید نمیتونم مهربون باشم مغرورم اینا از نطر خودم دلایل ازدواج نکردنم هست
ولی افسرده هم شدم چند ساله
ساناز جان هیچ اتفاقی بی حکمت نیست.انشالله بعد از اینکه مشکلاتتو حل کردی ازدواج هم میکنی و گرنه با این وضعیت اگه فردا هم ازدواج کنی به مشکل میخوری و اونجوری ناراحتیت بیشتر میشه.
اگه موافقی اول تمرکزو بذاریم روی خودت بعد روی ازدواج.
از احساست بگو.از خونوادت.از کارهایی که دوست داری انجام بدی.
چیزی که ادیتم میکنه احساس تنهایی هست
همه علا قه ام مرده هیچی ندارم
فقط میخوام از تنهایی در بیام
من تو زندگیم محبت ندیدم
سلام عزیزم . اولا اینکه به خودت مسلط باش و مشکلت رو واضح تر بگو تا بتونیم بهت کمک کنیم .
در مورد خودت بیشتر بگو . تحصیلاتت چقدره ؟ شغلت چیه ؟ روابط اجتماعیت چطوره ؟ ظاهر ؟ خانواده ؟ و ....
بعد هم برامون بگو که تا به حال خواستگار داشتی ؟ اگر بله به چه علتی ردشون کردی یا اون ها به چه علت شما رو نپسندیدن ؟
نحوه آشنا شدن خودت با اون خواستگارها رو هم بگو
ضمنا برامون بگو که در خانوادتون معمولا در چه سنی ازدواج دخترها صورت می گیره ؟ آیا خواهر بزرگتری داشتی که ازدواج کرده یا مجرد باشه ؟
این لینک ها رو هم مطالعه کن.
http://www.hamdardi.net/thread-9311.html
http://www.hamdardi.net/thread-29066.html
http://www.hamdardi.net/thread-28246.html
http://www.hamdardi.net/thread-28573.html
- - - Updated - - -
پستم با پست های بهار جان همزمان شد
آسمانی عزیز بالا تا حدودی توضیح دادم
وای نمیدونید چقدر بیحوصله ام حتی نای نوشتن هم ندارم و فقط دارم گریه میکنم
من مادرم شاغل همکارای مامانم معرفی میکنند مثلا من فقط میخوام تهران زندگی کنم اونا قبول نکردند
یا چادری نشم اونا چادری میخوان
ولی من میگم اصل نپسندیدن قیافه ام هست حس خوبی به قیافه ام ندارم
من تک دخترم
برای اینکه از این وضعیت بیرون بیای باید اول مشکلاتتو حل کنی.
1-اعتماد به نفس پایینت
2-دوست نداشتن خودت
3-بدبینی زیادت و اینکه درکت از واقعیات ناقص و تحریف شده است
اگه موافقی شروع کنیم.اگه نه هم برم پی کارم تو هم اینجا فقط ناراحتیتو بنویسی.
فقط یادت باشه اگه شروع کردیم باید تلاش کنی و یه سختیایی رو تحمل کنی تا به روزای خوب برسی انشالله
عزیزم همه دخترای فامیل نهایت تا 22 شوهر کردن رفتند
- - - Updated - - -
بهار جون میگم حتی دیگه نای نوشتن هم ندارم بیحالم بی انگیزه هستم من میخوام ازدواج کنم بگم مامانم چی میکشه بابام ناراحته خدایا
تا وقتی خودت عاشق خودت نشی ، محاله کسی عاشق تو بشه . به نوشته های بهار خوب توجه کن و کارهایی رو که ازت می خواد رو انجام بده . به سوالاتش خوب و دقیق جواب بده . روی خودت کار کن تا عاشق خودت بشی . معیار ازدواج هیچ مردی بینی نیست که تو داری بهش فکر می کنی . مردا نیاز به یه زن شاد ، سرحال ، امیدوار و با اعتماد به نفس دارن . پس شروع کن روی خودت کار کردن . میخوای روی خودت کار کنی یا نه ؟