خيلي حساس و هميشه مضطرب هستم چه كار كنم؟

سلام بر ياران همدردي :72:

يسنا ٢٧ ساله .متاهل و يه دختر ٢ ساله دارم.مشكلي كه من دارم مربوط به خيلي وقته .شايد از ١٣ يا ١٤ سال پيش.هميشه مضطربم و هميشه به اين فكر ميكنم كه

داره يه اتفاق بد ميوفته وقتي خبر بدي رو ميشنوم سريع به هم ميريزم.

فوق العاده حساسم و با كوچكترين انتقاد و يا حرف تندي به هم ميريزم و تا مدتها توي ذهنم

ميمونه.مثلا اگر كسي بگه چه دختر بي ادبي داري همون لحظه هيچ جوابي نميدم و توي خودم ميريزم ولي فوق العاده ناراحت ميشم و تا مدتها از اون شخص كناره

گيري ميكنم و حس بدي بهم دست ميده.

خيلي دوست دارم بي تفاوت باشم و به قولي با جنبه.حساسيتم روي فاميل و اطرافيان خودم كمتره ولي به شدت نسبت به فاميل همسرم آلرژي دارم چون اونا خيلي رك

هستند و حرفهاي بي ادبي هم زياد استفاده ميكنن و خيلي طعنه ميزنند سعي ميكنم كه ازشون دور بشم ولي مجبور به داشتن رابطه هستم.(اين موضوع شامل پدر

شوهر و مادر شوهرم هم ميشه.اونا خيلي راحت حرف ميزنند و ميگن تو خيلي بي جنبه هستي ما كه چيزي نگفتيم .دوست دارم زندگي رو راحتتر بگيرم و ديدم نسبت به

آينده خوب باشه.ميدونم كه بعضي وقتا خيلي تند ميشم ولي كنترلي ندارم و بايد حتما خودمو تخليه كنم اگر نتونستم حرفمو به طرف مقابلم بزنم ناراحتيم رو بر سر

عزيزانم خالي ميكنم.

از درون داغونم ولی اکثر وقتا ساکتم در صورتی که درونم اتشفشانی فعاله که نزدیک فوران کنه.

خسته شدم میخوام بیخیال باشم و مثبت نگر و به قولی باجنبه

چه كار كنم كه خونسرد باشم و اينقدر حساس و زود رنج و عصبي و مضطرب نباشم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ترسم از اینده مربوط به سرنوشت دخترم و همچنین خانواده ام و خودم و همسرم .وقتی خبربدی میشنوم خودم رو جای افراد اسیب دیده میذارم و همچنین دلم برای اون افراد خیلی میسوزه
یکی از مثالهاش خواهر دوستم دچار سوختگی شدید شده بود من به قدری نگران بودم که خانواده ی دوستم به من دلداری میدادند اصلا دست خودم نیست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:325:
خوشحال میشم نظر دوستان:72::72::72::72::72::72::72::72: رو در مورد مشکلم بدونم.

دوست عزیز
زن ها از لحاظ روحی زودرنج هستند این فقط مشکل شما نیست ولی باید کنترلش کرد . من تو یک مقاله خوندم کسانی که خیلی زودرنج هستند ممکن خودشون رو از بعضی لحاظ کمتر از دیگران بدونند و اعتماد به نفس پائینی داشته باشند . نمی دونم این موضوع در مورد شما صدق می کنه یا نه .
به نظر من :
1-افرادی که دچار فشار روانی هستند از اجتماع گوشه گیری می کنند و سعی می کنند بیشتر اوقات تنها باشند و این استرسی که دارند با فکر کردن در مورد رفتار و حرکات بقیه تشدید میشه . پس باید کمتر تنها باشید و روابط اجتماعی تون رو گسترده کنید .
2- زیاد بخندید : به هنگام خنده هورموني ضد درد (كه باعث احساس خوشي و سلامتي در فرد میشه) در مغز آزاد مي‌شود و ميزان هورمونهاي استرس زا در خون پايين میاد.
3- زیاد مطالعه کنید و در زمینه بالا بردن اعتماد به نفس کتاب بخونید .
4- ورزش کنید به خصوص پیادوری سریع . چون گردش خون رو بالا می بره .
5- سنگ ( ابسیدان رنگین کمان ) رو بگیرید برای درمان منفی بافی ( به نظر من ) موثر هست . بهصو رت گردنبند یا انگشتر استفاده کنید و هر وقت به اون نگاه کردید یادتون بیافته که باید آروم باشید چون دختر شما در حال کپی برداری از رفتار شماست و این موضوع ممکنه تو شخصیت بچه تون تاثیر بذاره :72:

از ميزان استرس زيادم همين رو بگم كه توي جمعي يا محيطي كه هستم مثلا ميهماني و... بايد حتما همون لحظه اونجا رو ترك كنم و گرنه ديوانه ميشم و تحمل محيط برام غير قابله تحمله.مثلا وقتي ميريم ديدن خانواده ي همسرم اگر حرف توهين و بي ادبي بشنوم ديگه نميتونم اونجا بمونم و حتما بايد برم.خانواده ي همسرم در شهري به فاصله ي ٣ ساعت با ما زندگي ميكنند يادمه كه يه بار نصف شب اينقدر ناراحت بودم كه ساعت ٢ صبح دخترم رو اماده كردم و شوهرم رو بيدار كردم و گفتم نميتونم اينجا بمونم بايد برين خونه خودمون .

اگر وضعیتتون فکر می کنید حاد هست و با خوندن کتاب و... نمیشه کاری کرد باید تحت نظر یک روانشناس این عادات رو کناد بزارید و خیلی زود نتیجه می گیرید :310:

حدودا ٤ ساله كه شديدتر شده.البته خيلي وقته حساس و زود رنج و عصبي هستم ولي شدتش به اين حد نبوده.قبلا به اين صورت نبودم ولي الان خيلي حساس تر شده ام بيشتر هم وقتي با خانواده ي همسرم رفت و امدي داشته باشم.توي جمع دوستان و فاميل خودم خيلي راحت تر هستم .بعضي وقتا فكر ميكنم كه تا اخر عمرن مجبورم اينا رو تحمل كنم اعصابم شديد خرد ميشه .آخه به خاطر همسرم هم كه شده بايد باهاش رفت وامد كنم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

كاش ميتونستم خيلي چيزا رو ناديده بگيرم و به قول معروف پوست كلفت باشم و از اين گوش بشنوم و از اون گوش بيرون كنم ولي

نميشه.

بارها با خانواده ي همسرم دعوا داشتم شديد.نميگم كه من اصلا مقصر نبودم من هم مقصر بودم چون بايستي ناديده ميگرفتم ولي نشده .

كسي نيست به من كمك كنه؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:302::302::302::302::302:انسانهاي خونسرد چه جوري فكر ميكنن كه خونسردن؟

چرا هيچكس جواب منو نميده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستان راهنمايي كنيد اگر بر اثر اضطراب مردم (انشاالله بعد از ١٢٠ سال)تقصير شماست چون راهنماي نكردين منو.:311:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من فكر ميكردم دوستان و همچنين چندين مشاور به ما كمك ميكنند .فقط غزاله خانم زحمت كشيدن و به من جواب دادن

سلام يسنا خانوم .
من هم تقريبا مشكلي مثل شما دارم دوستان زحمت كشيدن و راهنمايي هاي خوبي كردن .شما هم ميتونيد به تاپيك من مراجعه كنيد و تا حدودي استفاده كنيد.
به هر حال من فكر ميكنم تا حدي نگراني به هر حال وجود داره .ولي بيش از حدش خوب نيست.
در مورد زود عصباني شدن و نظرتون نسبت به خانواده ي همسرتون .به نظر من كه بد برداشت نكنيد بذاريد اونا هر چي ميخوات بگن شما به فكر سلامتي خودت باش و مواظب دخترت باش و به فكر گرم كردن محيط خانواده ي خودت باش.
اميدوارم كه موفق باشي .

این چیزا بیشتر عصبانیت بود نه اضطراب.
اگه اضطراب دارین و مداومه در طول روز و از کار و درس و زندگی انداختتون باید برین پیش روانپزشک دارو بگیرن. اضطراب طوریه که ادم نمی تونه اصلا روی درساش تمرکز کنه. کلا دارو هایی که روانپزشک می ده و هر دارویی که روی مغز اثر می ذاره رو نباید یکدفعه قطع کرد. باید تعداد قرص ها رو و فاصله ی خوردن اونا رو کم کم کمتر کرد تا انقدر کم شه که بشه قطعش کرد. مثلا اولش اگه هرروز خوردین اونوقتی که خواستین قطع کنین میاین مثلا یه هفته یه روز در میون می کنین بعدش یه هفته دو تا در هفته و بعدش یکی در هفته و اینا.
اما اگه کلا زود عصبانی می شین و همیشه هم اینطوری بودین یه اخلاق فردیه و می تونین مهارت ها رو از روی همین سایت بخونین و سعی کنین عصبانیتون رو مهار کنین. می تونین هر وقت عصبانی می شین یه ورزش معمولی کنین که تخلیه شین مثل شنا یا دویدن. دوش اب خنک هم ادمو ساکت می کنه ولی به وضع فجیعی! اگه بتونین ورزش کنین خیلی بهتره.
رفتارای جراتمندانه رو هم از همین فروم می تونین بخونین. شاید کمک کنه در روابطتون با خانواده ها.
اینجا لینکای مفیدو گذاشتم شاید به درد شما هم بخوره
http://www.hamdardi.net/thread-23001.html
پست 10
و
http://www.hamdardi.net/thread-19883.html
موفق باشید.