+اعتراف

سلام
من یکبار مشکلم رو گفتم و از راهنمایی دوستان متشکرم.
بیشتر از یک ماه که با شما اشنا شدم الان هم یک سوال دارم که داره منو دیونه می کنه اگه می تونید کمکم کنید.
به نظره شما من باید به خاطره اشتباهی که کردم از اون معذرت خواهی کنم یا جوری رفتار کنم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده؟
من 2ماه پیش به کسی که 4 سال بهش علاقه مند بودم تماس گرفتم ولی خودم رو معرفی نکردم (چون از فامیله و پسر بدی نیست)تا 3روز با من خیلی خوب صحبت می کرد ولی بعد به من مشکوک شد و فهمید کی هستم.
الان احساس گناه می کنم حسابی پشیمونم که چرا بعد از 4سال دیگه نتونستم تحمل کنم نمی دونم این کاره درستی هست که ازش معذرت خواهی کنم یا نه لطفا کمکم کنید:203:

سلام عزیزم
از کجا مطمئنه که تو بودی ؟
آخر کار خودت هم گفتی ؟
دیوار حاشا بلنده
جوری رفتار کن که فکر کنه اشتباه می کنه

احساس گناه نکن . احتیاجی هم به عذر خواهی نیست بالاخره حرف دلتو زدی اگر دوست داری عذر بخواهی و جایی با هم روبرو شدید که کسی متوجه صحبت شما نبود یک عذرخواهی کوچک بکنید البته اگر مطمئن هستید که او شما را کاملا شناخته است.

سلام
یک روز اس ام اس زد که :من به یک نفر شک دارم فامیلش فلانیه فامیل شما چیه وحاضرید قسم بخورید.
من هم حاضر نبودم قسم دروغ بخورم گفتم بله خودم هستم.
الان هم حسابی پشیمونم چون باهم فامیلیم و از مادرش خجالت می کشم چون 3سال معلمم بودن
نمی دونم چرا بعد از تحمل 4سال یکدفعه چی شد که دست به چنین کار احمقانه ای زدم
منتظره یک فرصت مناسبم که ازش معذرت خواهی کنم نمی دونم معذرت خواهی بهتره یا نه واقعا موندم؟

سلام هانیه جان اصلا نمیخواد عذر خواهی کنی مگه تو قصد مزاحمت داشتی تو که نیت بدی نداشتی نیتت ازدواج بوده . شرمندگی نداره تو به اون علاقه داشتی که تماس گرفتی دوست داشتن که گناه نیست .

سلام
پس بگذارید موضوع رو براتون بگم
من ازاولش هم نمی خواستم باهاش دوست بشم فقط می خواستم بهش هر چند وقتی اس ام اس بزنم همین
2بار براش اس ام اس زدم و هر 2بار ازش معذرت خواهی کردم و گفتم اشتباه شده و گفت:بازهم به معرفت شما هیچ کس از من یادی نمی کنه
من هم گفتم اگه می خوای بهت اس ام اس می زنم همین که گفت:نمی خوام مزاحم کسی باشم
گفتم:نه مزاحمتی برام نداره
که شروع کرد به پرسیدن اسم سن و...
بعد هم که فهمید کی هستم گفت:همه چیزو فراموش کن و خداحافظ برای همیشه
اینو که گفت حسابی بهم ریختم چند روزی همش گریه می کردم که با گروه شما اشنا شدم و ناراحتم که ای کاش زودتر با شما اشنا می شدم شاید این ماجرا برام رخ نمی داد
اخه هیچ کس تو فامیل باورش نمی شه که من همچین کاری کرده باشم خودم هم تا یه مدتی احساس می کردم دارم خواب می بینم ای کاش واقعا خواب بود
اینو هم مطمعنم که علاقه ام بهش از سر هوس نیست
حالا نمی دونم اگه ازش معذرت خواهی کنم چه برداشتی می کنه لطفا راهنمایم کنید

دوستان سلام
از کمکتون ممنونم ولی نگفتید که چی کار کنم؟

سلام هانیه 66:72:

آیا بیشتر از این چیزهایی که گفتی اتفاق دیگری هم افتاده که تو رو ناراحت می کنه ؟
اگر نه . پس مهم اینه که بعد از این بتونی دیگه این کار رو تکرار نکنی و از این تجربه درس بگیری .

دوست گل من
نمی دونم چندسالته اما نکته ای که نباید فراموش کنی اینه که ما باید بتونیم احساساتمون رو کنترل کنیم . و به تجربیاتی که از اتفاقات ناخوشایند بدست می یاریم اعتماد کنیم . اگه قرار باشه هر رفتار اشتباهی که می کنیم مدتها در اون بمونیم اونقدر که قدرت تجزیه و تحلیل مساله رو از خودمون بگیریم که کلاهمون پس معرکه هست ....
مهم اینه که از اشتباهاتی که می کنیم به نفع یک تصمیم گیری بهتر استفاده کنیم .

از طرف دیگه ، خیلی وقتها ممکنه چیزهایی که دوست داریم ، بهترین و مناسب ترین ها برای ما نباشه . برای اینکه بتونیم به این تشخیص برسیم که آیا تمایل و انتخاب ما ، در نهایت به نفع ما هست یا نه لازمه در برابر احساسات و خواسته هامون صبوری کنیم و با دقت بیشتری اونها رو ارزیابی کنیم تا کمتر دستخوش اشتباه و عذاب وجدان بشیم .

سلام هانیه
به نظر من مشکل حادی هم اتفاق نیافتاده که انقدر خودتون رو اذیت میکنید شما گناه کبیره که نکردید در ضمن یه راه راحت:
یه پیام براش بزنید و ازش بخواهید در باره این موضوع با کسی صحبت نکنه بابا مگه خاله زنکه که بخواد تو فامیل پخش کنه؟
پسره به نظرمن الان بازم منتظره اس ام اس های شما ست