با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
سلام به همه عزيزان.:72:
دقيقا نميدونستم بايد مطلبم را در چه قسمتي بنويسم اميدوارم جاي درستي انتخاب كرده باشم.
چند ماهيست داداشم ازدواج كرده.همه با اين ازدواج مخالف بودن اما داداشم پاشو كرده بود تو يك كفش كه يا اين يا هيچكس.از هيچ لحاظ با ما جور نيست.(دين واخلاق و كردار).الان داداشم پشيمونه عاصي شده.علنا ميگه ديگه دوستش ندارم نميتونم ديگه به صورتش نگاه كنم اما هيچ حرفي هم تا حالا از جدايي نزده اما ميبينيم كه داره اذيت ميشه وحفظ ظاهر ميكنه.من خودم متاهلم و دورادور در جريانم.نميدونم بايد چيكار كنم فقط غصه ميخورم و دعا ميكنم.در ضمن داداشم هيچ اقدامي براي تغيير اون نميكنه.حالا نميدونم يا زورش بهش نميرسه.همش اوامرش را انجام ميده.تا حالا چندين بار پدر ومادرم باهاش صحبت كردن ام افاقه نكرده.
(اگه اطلاعات خاصي نياز هست بهم بگيد.ممنون.)
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
ضمن خوش آمد گویی به جهت حضورتان در تالار همدردی
زندگی برادر شما ارتباط مستقیم به شما ندارد و کار زیادی از دست شما ساخته نیست اما می توانید بدون موضع گیری و دوستانه با برادرتان برای ادامه زندگی و رفع و نواقض زندگی اش صحبت کنید و از تجارب خود به شکل غیر مستقیم صحبت کنید .
افرادی که قصد کمک به آنها را دارند باید به موارد زیر توجه کنند
اساسا آنها از شما طلب کمک و راهنمایی کرده باشند
با نگاهی دوسویه به طرفین مسائل را ریشه یابی و راهنمایی کنند
اطمینان داشته باشید در این اختلافات تنها عروس خانم مقصر نیست و برادر ارجمند شما هم حق و سهمی دارد که اگر بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
ممنون از توجهت ani جان.بله ميدونم كار زيادي از دست من ساخته نيست.چون حرفها واگاه كردن او قبل از نامزدي هم فايده اي نداشت واصلا گوش نميكرد.شايد بهتر باشه اين سايت را به داداشم معرفي كنم.كه البته وقتش را هم ندارد.در هر صورت ممنون.به هر حال خوشبختي هر كس دست خودشه داداشم بايد خودش براي ارامش خود تلاش كنه .
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
خواهر گرامی خوش آمدید به تالار همدردی:72:
ببینید خواهر من ، تا کسی خودش نخواد و تصمیم نگیره که تو زندگیش تغییراتی ایجاد کنه ، کس دیگه ای نمیتونه اونو مجبور به تغییر در شیوه زندگی ، اعتقادات ، نحوه پوشش یا ... کنه. و اگر هم تحت شرایطی و به اجبار کسی تغییر کنه اون تغییرات مقطعی و بی پایه ست و قابل برگشت به نقطه اول !
پس برادر شما نمیتونه همسرش رو وادار کنه با خانواده شما هماهنگ بشه حالا از هر نظر . چون قبل از ازدواج با همین خصوصیات ایشون رو انتخاب کرده و احتمالا" تو صحبتهای اولیه در این مورد هم بحث شده و در نهایت ازدواج صورت گرفته و اینطور نبوده که ازدواج به شرط خانم انجام شده باشه .
برادر شما باید بدونه که ازدواج یک معامله و خردی جنس نیست که با کهنه شدن جنس بتونه اونون دور بندازه یا ازش دلزده بشه .بلکه ازدو.اج یک تعهد و قرار داد بین دو نفر انسان عاقل و بالغه که برای یک عمر زندگی مشترک بسته میشه و اون همه امضایی که (فکر کنم هیچکس بهشون توجه نمیکنه و همه سریع امضا میکنن که زودتر تموم شه ) از دو طرف میگیرن ، برای همینه.
برادر شما و خانمش چطوری با هم اشنا شدن ؟
معیارهای برادر تون برای ازدواج چی بوده اطلاع دارید ؟
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
بله.شايد دادشم با ظاهرودين او مشكلي ندارد.اما چند مشكل هست كه به ما هم مربوط ميشه.عروس ما دوست ندارد با خانواده شوهر رفت و امدي داشته باشد.از وقتي وارد جمع ميشود اخمش را توي هم ميكند و مينشيند.با هيچكس حرف نميزند علي رقم همه تلاشي كه بقيه ميكنن تا او را به سمت خود جلب كنند هرچند ما با ظاهر و دين و افكارش كاري نداريم.ما جمع شادي بوديم.دورو ودورنگي در ما نيست.اما از وقتي او امده, خانه پدرم ومادرم غمزده شده.همه معذبند.بعضي موارد هست كه بعد از ازدواج خودش را نشان ميدهد.ما عروس ديگري هم داريم.اما همه با او راحتن.عروس جديد ما هر دفعه به زور خانه پدر ومادرم مي ايد.
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
مروارید دریا سلام
خب تازه به جمع شما اومده ، یه کم طول می کشه تا با خلقیات هم آشنا بشید. این سوء تفاهمها معمولا تو اوائل یه رابطه طبیعیه.
شما پیش قدم بشید وسعی کنید ببینید عروستان از چی خوشش میاد ، براش اون کار رو انجام بدید.
دادن هدیه به مناسبتهای مختلف رو فراموش کنید.
شما با بزرگواری وبدون چشمداشت محبت کنید ، اگه فرد سالمی باشه به امید خدا سوءتفاهمها هم رفع میشه و....:72:
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
برادر شما و خانمش چطوری با هم اشنا شدن ؟
معیارهای برادر تون برای ازدواج چی بوده اطلاع دارید ؟
1.اشنايي انها از طريق معرف بود و البته عروس از شهر ديگري است(تهران)و از طريق خواستگاري
2.راستش من در انتخابي كه داداشم كرد متحير ماندم.چون بسيار با چيزي كه ميخواست متفاوت بود.واقعا نمي دونم چي شد كه قبول كرد.خودش زياد اهل حرف نيست.
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
مرواريد دريا عزیز مواردی که شما به آن اشاره می کنید نشون میده که خانواده هنوز عروس جدید را پذیرش نکردن و به گونه ای متفاوت با عروس دیگر برخورد می کنند. ایشون احتمالا متوجه این مسائل شده و در ارتباط برقرار کردن عقب نشینی می کنه.
از طرف دیگه مطمئنا از اینکه خانواده قلبا با این ازدواج موافق نبودن مطلع شده و همین باعث دلخوری شده.
با گذشت زمان و با برخورد صمیمی و صحیح از طرف شما این دلخوری ها فراموش می شه.
ببین عزیزم ما باید خانواده مون (پدر, مادر , خواهر, برادر ,فرزند و...) را همانگونه که هستند بپذیریم و دوست داشته باشیم. خانم برادر شما نیز جزئی از این خانواده است و شما باید ایشون را با تمام معایب بپذیرید و سعی در تغییر نداشته باشید.
در مرحله انتخاب شما به وظیفه خودتون عمل کردین و برادر را راهنمایی کردین ولی از این به بعد تنها باید یکدیگر را قبول کنید
فقط اگه در مواردی در برخورد با ایشون و پذیرش این خانوم مشکل دارین با کنترل ارتباط و حفظ حریم رفت و امدها را کم کنید.
اما در خصوص برادرتون...
شما به طور واضح از مشکلات ارتباط ایشون با خانومشون صحبت نکردین. اگه برادرتون تفاوت فرهنگی را پذیرفته پس ریشه مشکل چیست؟
ایا رفتار خانواده و صحبت های پشت سر به این مشکلات دامن نزده؟
عزیزم برای هر تصمیمی برادرتون شخصا باد اقدام کنند. شما در صورتی که به برادرتون نزدیک هستین باید از ایشون بخواید برای حل مشکل پیش مشاوره برند.
با توجه به اینکه شما از ابتدا با این ازدواج مخالف بودین نه برادرتون و نه خانومشون نمی تونند به عنوان فرد بی طرف به شما اعتماد کنند. دخالت شما می تونه منشا کدورت بشه.
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
:72:هي زندگي......ممنون عزيزان ها از لطف توجهتون.من از صحبت هاي شما عزيزان به اين نتيجه رسيدم كه از دست من كار خاصي ساخته نيست.بايد صبور باشم و نظاره گر تا ببينم چه پيش مياد.البته من موضع خودم را هم بگم كه من يك خواهر شوهر بي خاصيت هستم اسما خواهرشوهرم.از دخالت و حرف اين بر و اون بر بردن بيزارم اين هم از غصه خوردن پدر و مادرم ناراحتم و از نارضايتي برادرم كه اگه ببينم اونها خوشبختن من خوشحال ترم.بگذريم...
عزيزان من همين الان متوجه موضوعي شدم كه فقط ميتونم آه بكشم.عزيزان اوضاع عروس ما ازين مسايل پيش و پا افتاده گذشته ...فكر كنيد يك مار خوش خط و خالي بوده كه الان داره تبديل به يك اژدها ميشه اون دنبال كسي بوده كه براش پول خرج كنه خونش را بخوره واتيش بزنه به اطرافش و همه چي را نابود كنه.ببخشيد من خيلي حالم بده و براي نجات داداشم از دست اين جادوگري كه طللسمش كرده كاري بر نمياذ.خدا حافظ:72:
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
عجب تفکر و نوع دیدگاه جالبی .
توصیه دوستانه می کنم . شما به هیچ عنوان در مسائل برادرتان و خانم ایشان دخالت نکنید . .
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
دوست عزيز شما قصور خودتون رو در زمان انتخاب همسر براي برادر عزيزتون به گردن اون خانم ميندازين؟؟؟چرا اين طوري راجع بهش قضاوت ميكنيد؟واقعا جا خوردم....خدا رو شكر كه بنده از فيض خواهر شوهر در امانم!!!
اگر خواهر شوهر بي خاصيت همچون شما در باره عروس نظر بده خدا به داد با خاصيتش برسه!!!!:303:
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
دوستان گرامی
کسی که اینجا مشکلی رو مطرح میکنه نیاز به راهنمایی داره ، فکر میکنم وظیفه ما اگه بتونیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم ، راهنماییه نه خدای نکرده بکار بردن الفاظ و توصیه هایی که نه تنها مشکلی رو حل نمیکنه بلکه سوال کننده رو ناامید و نسبت به این تالا و اعضای اون بی اعتماد و بدبین کنه :305:
پس اینکه ایشون خواهر شوهر هستن یا خود عروس برای ما فرقی نداره ما باید ببینیم برای بهبود روابط این عروس و خونواده همسرش میتونیم راهکار مفیدی ارائه بدیم یا نه ؟ اگه میتونیم دریغ نکنیم و اگه نمیتونیم و چیزی به ذهنمون نمیرسه ، بهتره چیزی نگیم !
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
آقاي m.mouod ازتون ممنون.قضاوت از طريق نوشتن سخته.من ديگه مطلبي براي گفتن ندارم.خواهش ميكنم كسي ديگه جوابي ندهد.من از حرفهاي شما يكه خوردم ولي ناراحت نشدم. طرح موضوع از اولش اشتباه بود وهر مطلبي را هر جايي نميشه بيان كرد.لطفا ديگه جوابي ندهيد.
فقط يه چيزه ديگه.من از مدير محترم اين سايت به خاطره مطلبي كه نوشتم عذز خواهي ميكنم.هر چند حرفهاي اوليه خيلي مفيد بود ولي من تند رفتم و بقيه قضاوت اشتباه كردن.ولي حداقل باعث شدين گريه كنم و خالي بشم خوب شوهرم خونه نبود وگرنه از اينكه حرفهاي شما من را به گريه انداخت ازم مي خنديد.نگران عروس ما هم نباشين .
براي هر مشكلي راهي هست و دريچه هاي عشق خداوند به روي همه گشوده هست....
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
خواهر عزیز منو ببخشید که من بر خلاف خواهش شما پست میذارم:43:
خواهر خوبم من خانم هستم و میدونم منظور شما من نبودم اما میخوام از طرف خودم و بقیه دوستان که باعث شدیم شما ناراحت بشید ، عذر خواهی میکنم .از حرفهای بعضی دوستان دلخور نشید اگه چیزی گفتن منظورشون شخص شما نبوده بلکه متاسفانه برای همه تقریبا" عادی شده که نسبت به مادر شوهر و مادر زن و عروس و خواهر شوهر دید بدی دارن و بدون تفکر و آگاهی از اصل قضایا ، یکی رو محکوم میکنن مثلا" به خودهر شوهر یا عروس بودن !
شما خودتون رو ناراحت نکنید ، سوالتون خیلی بجا بود و جای خوبی مطرحش کردید و این نشونه عشق و علاقه شما به خانواده و خصوصا" برادرتو و همسر و زندگیشونه که شما رو وادار به این مشورت کرد .اگر شما به زندگی برادرتون و همسرش بی تفاوت بودید ، خواهر شوهر خوبی نبودید در ضمن شما برای حل مشکل ایشون از دوستان مشورت خواستید نه اینکه خودتون به تنهایی کاری بکنید :43::104:
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
ببخشيد خانم m.mouod آخه معمولا آقايون ميگن خواهر.ببخشيد.
چقدر حرفاتون به دل ميشينه.خيلي آرومم ميكنه.اگه همه مثل شما منطقي بودن هيچكس از هيچ چيز ناراحت نميشد.مشكل من اينه كه خيلي احساساتي هستم و در عين حال خوددار وگرنه اگه ميتونستم با عروسمون دوست بشم شايد يه قدم مثبت برميداشتم.بازم ممنون.:43::46::72:
RE: با اين عروس چيكار ميشه كرد؟
خواهش میکنم عزیزم :43: خیلیها منو با آقا اشتباه گرفتن اشکالی نداره :311:
خواهر مهربون شما که انقد به فکر روابط عروستون با برادرتون و خونواده تون هستید ، حتما" خوار و خواهر شوهر خوبی هستید اگر غیر از این بود ، شما مجبور نبودید به خاطر بهیود این روابط با کسی مشورت کنید و بی تفاوت می بودید !
حالا که انقد دلسوز و مهربون هستید به خاطر برادر تون هم که شده و به خاطر اینکه همون عشق و علاقه اولیه دوباره در وجودش شعله ور بشه ، سعی کنید هر طور شده به عروستون نزدیک بشید و باهاش رابطه صمیمی ایجاد کنید .میدونم ممکنه اون نخواد یا حتی کم محلی کنه اما شما بزرگواری کنید و نادیده بگیرید .تا جوان هستن سعی کنید کمکشون کنید روابطشون با هم و با خونواده شما بهتر بشه چون کینه و کدورت جزئی اگه تبدیل به محبت و صمیمیت نشه به مرور زمان ریشه دار میشه و کهنه اونوقت به این رفتارها عادت میکنید همه تون ضمن اینکه ناخوشاینده اما به سختی باید تحمل کنید .پس شما پیشقدم بشید و کاری به دیگران نداشته باشید اما باشبد صبور باشید وبا یه کم توجهی یا اخم اون از کوره در نرید و تلافی نکنید .اگر بدی هم کرد به مادر یا برادر تون نگید و بهش ثابت کنید که خواهر شوهر دلسوز و خوبی هستید:43:
مطمئن باشید اون هم الان از اینکه روابطش با شما و شوهرش بد باشه راضی نیست و خوشش نمیاد اما از ابتدای ازدواج و مخالفت چند نفر این مونده تو ذهنش که مثلا" فلانی مخالف بوده پس باید بهش کم محلی کنم .
اما در اصل هیچکس دوست نداره رابطه اش با دیگران بد باشه خصوصا" اگه خونواده ش باشن .
مسئله دیگه نوع رفتار عروس بزرگتر و شما با همدیگکه هست که تاثیر داره تو این رابطه !
شما سعی نکنید اونو به رخ عروس کوچیکتر و تازه وارد بکشید و اونها رو با همدیگه مقایسه کنید چون هم به اون بدبین میشه و هم به خود شماها .به هردوشون احترام بذارید خصوصا" در حضور مهمونهای دیگه و عروس بزرگتر بهش توجه کنید و تحویلش بگیرید تا نسبت به جاریش احساس حقارت نکنه و به تبعش در صدد تلافی برنیاد .
موفق باشید