-
آیا شوهرمن روانی است؟
سلام
می دونم انگ زدن روی آدمها کاردرستی نیست مخصوصا" انگ روانی بودن ولی شوهر من واقعا" این تصوررو درمن به وجودآورده که شاید روانی یا همچین چیزی شده باشه.
الان 6 ساله ازدواج کردم یک پسر 3 ساله دارم که فقط به خاطر اون زنده ام. واماشوهرم ...ازش متنفرم، بیزارم. شوهر 2 هفته اینجاست و 2 هفته مناطق نفتی درآمد بالایی داره فوق لیسانسه و پست مهمی ولی این فقط ظاهر قضیه هست. خرجی به من نمی ده حداکثر صدالی دویست تومن درماه برای من وبچم باتوجه به حقوق 2-3 میلیونی که می گیره که تازه این خرجی روهم مواقعی می ده که خلقش خوش باشه والا هیچی. که اکثرمواقع هم دلش نمی خوادبده. خیییییییییییلی خسیسه البته برای من وبچم . بیشترپولهاشو خونوادش می چاپن و می خورن ویه آبم پشتش. ازاول ازدواجمون اشتباه بوداینو مشاورا به من گفتن ، گفتن ازدواج یه دختر تحصیلکرده شهری با خانواده تحصیلکرده وکم جمعیت بایه پسردهاتی پرجمعیت وسطح پایین اشتباه محض بوده. عاشقش نبودم فقط 4 سال آزگار دم درخونمون قطار وایساده بودن که یا باید لاله رو بدین یا این دیگه خودشو می کشه . منم گفتم لالبدخیلی دوستم خواهدداشت وداره درآمد وپرستیژ اجتماعی داره و باخانوادشم که نمی خوام زندگی کنم حالا زیادن که اشکالی نداره و.....ولی غافل ازاینکه اونها به قول مشاورم "طعمه" خودشون رو پیداکرده بودن. توی این 6 سال یه چشم اشک بوده یه چشم خون همه کاری وتلاشی کردم ولی درست نشد که نشد خساستش نه هاااااا ای کاش فقط همین بود. این آقا 2 هفته ای که میاداینجا فقط دربست نوکرسینه چاک 11 تا خواهروبرادرش + پدرومادرشه. دوا، دکتر، پول، همش داره توکابینتامو شخم می زنه تایه چیزی توش پیداکنه ببره خونه باباش. تمام قرض های پدرشو داره می ده نه اینکه باباش نداشته باشه داره ولی اینومجبورمی کنه همش بهش پول بده. 2 هفته ای که این نیست یکیشون زنگ نمی زنن حال ماروبپرسن ولی ازهمون موقعی که میاد تلفن مایه ریز زنگ می خوره بیا ماروببر فلان جا بیا پول بده ماچک داریم و.....وقتی هم بهش می گم لااقل یه نون بگیربیارمی گه خستمه وکاردارم وخلاصه 14 روز رو هم به ولگردی توی دهاتشون و رفع مشکلات خونوادش می گذرونه خوب معلومه منم ناراحت می شم افسرده می شم، می میرم، منم کارمندم خسته هستم نمی تونم یه تنه خونه رو بگردونم پس اون به چه درد من وبچم می خوره؟؟تاحالا 2 بارمسافرت رفتیم باقهروگریه برگشتم ازبس ازصبح راه می افته برای خونوادش خریدکردن وسوغات خریدن از بچه 1-2 ماهه بگیر تاپیرمرد وپیرزن لب گورش تامن یه چیزی می خوام بخرم اخم می کنه چه خبرته مگه تازه مثلا" کفش نخریدی؟ بعد خونواده "مفت خورش" یه عیدی حتی سال نو به بچه من نمی دن. یه موقع ازسرکارمیام ساعت 4ونیم می گه امشب مهمون دعوت کردم خواخرم بیادشام. اگه هم حرف بزنی دری وری می گه و خرجی اون ماه پریده. شب یلدا خواهرشو بادامادش باوجودخستگیم شام دعوت کردم زنگ زد گفت اون یکی خواهرم رو هم می خوام دعوت کنم اونها هم 5 نفربودن منم گفتم نمی تونم برای این همه آدم ساعت 5 بعدازظهرغذابپزم ، حالا بماند که این یکی خواهرش تاحالا چقدربه من بی احترامی کرده نه عقددخترش منودعوت کرده بود، نه تولدبچه هاش بچه منو دعوت می کنه "البته اون تولد بچه من باید باشه ها" وخیلی چیزهای دیگه خلاصه گفت اصلا" لازم نکرده هیچکس رو دعوت کنی وخلاصه زنگ زد به خواهرش ودامادش وکلی آبروی منو برد "این یکی خواهرش به نسبت بقیه یه کم بهتره" اون شب من تاصبح گریه کردم خلاصه این مدت آقاطلبکارشده وقهرکرده وخرجی هم نذاشته ورفته تازه من روزقبل ازرفتنش برای اینکه این ماجراتموم بشه داداشش رو ناهاردعوت کردم وکلی هم سنگ تموم گذاشتم ولی فکر کنم می خوادمنو اذیت کنه وداغون کنه هرکاری کردم پول مهدکودک پسرم رو نذاشت وگفت به توربطی نداره دلم نمی خوادبدم . خلاصه این یه چشمش بودولی ایندفعه تصمیم گرفتم دیگه من ازش انتقام بگیرم ، انتقام اون موقعی که تازه زایمان کرده بودم ومی خواست مجبورم کنه ضامن بانک برادربیکارش بشم وچون نشدم ازهموم 5 روزگی بچم شروع کرد به آزارواذیتم، انتقام جوونی وزندگی ازدست رفتم رو ازش می گیرم دیگه نمی ذارم به خاطر ترس ازطلاق زجرم بده. باوکیل صحبت کردم مهریم رو همین روزها می گذارم اجرا حالا بچرخ تابچرخیم .
راستی یادم رفت سوالم رو بپرسم من یه ماشین دارم که به اسم منه ولی این ماشین درواقع سرویس خونواده شوهرمه می خوام بفروشمش به نظرتون کاردرستیه؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
لاله عزیز
به تالار همدردی خوش اومدی.
تا اینجا تنها می خوام بگم که زندگیتون مشکل عمده واساسی نداره ، نیاز به شناخت بیشتر دارین از همدیگه واینکه خواسته ها وتوقعاتتون رو از همدیگه بدونید وسعی کنید اونا رو برآورده کنید.(هر دوتون)
اون هم روانی نیست ، خانوادشو خیلی دوست داره ، وباید این ارتباط با خانوادش تعدیل بشه. اگه یه مقدار باهاش همراهی کنی من معتقدم زندگیتون بهشت میشه.
ماشین هم مال شماست ، می تونی بفروشیش.
درعفو لذتی است که در انتقام نیست (اما خدا وکیلی خیلی سخته):72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام Baby عزیز
من ازش خسته شدم به خاطر بی توجهیهاش خسته شدم به خاطر اینکه بودونبودش برای من فرقی نمی کنه به خطراینکه واسه خاطر خونوادش روزگارمنو سیاه کرده بارها گفته خونوادش به من وبچم ارجحیت دارن ، به خاطراونها به من خرجی نمی ده و.......یعنی بازهم میشه موند ودوام آورد؟ نه دیگه نمی تونم.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام لاله عزیز
یکم آروم باش خانومی خیلی بهم ریخته ای
تمام این چیزهایی که به گفتی رو تا حالا به همسرت گفتی؟؟ عکسالعملش چیه؟؟
ببین نباید از اینکه به خانوادش کمک میکنه ازش ایراد بگیری چون حساس تر میشه و بیشتر لج میکنه باید بیادش بیاری که شما و فرزندتون هم وجود دارید
من احساس میکنم چون شما شاغلید همسرتون از مخارج خونه سلب مسئولیت کرده؟؟
باید یادش بیارید که اون مرد خونه است و باید به وظایفش عمل کنه البته نه با غر و گله و داد و بی داد باید سیاست داشته باشی
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
با سلام
بین پدر و مادر من هم تقریبا همین جور موضوعی بود و مادرم خیلی اذیت کشید مثل این میمونه که پدر خانواده به خانواده زن و بچه هاش کمتر اهمیت میده و این به نوع خانواده ای که در اون بزرگ شده بر میگرده.
به نظر من عوض کردن اخلاق شوهرتون خیلی سخت و تقریبا غیر ممکن هست.
سوال من از شما اینه که در این مدتی که با هم زندگی میکنید چطور خواسته های خودتون را با شوهرتون در میان میگذارید؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام Shokan
این مدت به همه راهی که بگم دست زدم بازبون خوش بگیرتا آخرش به فحش وناسزا به خونوادش که اونم واقعا" زمانی بود که اینقدراذیتم کرده بودکه اصلا" دچارحمله عصبی شده بودم. با خانوادش هم درمیون گذاشتم چندبارخانواده خودم باهاش حرف زدن ولی بدترشد که بهترنشد. از صبح علی الطلوع که از خواب پا می شه گوشی دستشه داره باخواهربرادراش قصه می گه . حالم ازش بهم می خوره.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
لاله عزیز
ببینید باید ایشون رو بیارید سرخط ، اگه شما خرجی خونه رو انجام میدید (که قاعدتا انجام میدید چون اون سایت میره) 12- 1-ایشون مسول پرداخت هزینه هاست. ومخارج زندگی بعهدشونه.
2- هزینه های خونه رو شما انجام ندید ودر آمدتون رو برا خودتون پس انداز کنید.
3- به این صحبت که شما از اول بدرد هم نمی خوردید و.... بها ندید و ذهنتون رو از این حرفا آزاد کنید.
4- هزینه هائی که انجام می دید ثبت کنید خود بخود معلوم میشه که مثلا ماهانه خرجیتون 600-700 هزارتومنه.
5- اگه تو مهمونی دادن با هم مشکل دارید ، برا دعوت کردن مهمون با هم هماهنگ بشید و عجله نکنید اجازه بدید همسرتون راحت بگه که مثلا 20 نفر دعوت کنیم وشما هم با دلیل - جای کم ، خستگی و....- بگید که نمی تونید مخوبه که 10 نفر دعوت کنیم و...
همچنین وقتی ازتون دعوت میکنن بگید که ممنون خبرتون می کنیم ، بعد با هم صحبت کنید و اگه نتونستید برید محترمانه عذر خواهی کنید.
6- فاصله هاتون کم کنید و سعی کنید همدیگه رو درک کنید.
7- شما توانائی اینو دارید که زندگی رو به حالت تعادل نزدیک کنید.
خوشبخت باشید:72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
لاله خانم:به تالار خوش آمديد!از ديد يه ناظر بيطرف چند سوال خانم محترم :1-حقوق خودتان دست خودتان است ؟2-يك مرد خوب به نظر شما ؟انسانيت چه تعريفي دارد ؟آيا در تالار جستجو كرديد ؟ مرد رواني يعني چه ؟خانوم خيلي تند نميروي ؟من منكر اشتباهات شوهرتان نيستم ولي شما اشتباه نكردي ؟ آيا كار در مناطق جنوبي ميداني يعني چه ؟تنفر از شيطان است و رحمت از خدا با تلقين حس تنفر چه مشكلي حل ميشود ؟و محبت اكسير خوشبختي :72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
خانم laleh زیاد به خودتون فشار نیارید و خودتون را اذیت نکنید. بلاخره شوهر شما یک وظایفی نسبت به شما و پسرتون داره که باید انجام بده شما فقط حق خودتون را بهش گوشزد کنید مثلا اینکه دادن خرج خونه وظیفه شوهرتون هست و دلخواهی که نیست که هر وقت خواست بده و هر وقت هم نخواست به هر دلیلی نده. یا اینکه اون باید به شما و پسرتون به اندازه کافی توجه کنه و رسیدگی به خانواده خودش در صورتی اشکال نداره که شما کمبودی نداشته باشی. شما هم بهتره که این چیز ها را بهش بگید بدون اینکه حرفی از خانوادهش بزنید.
یک سوال دیگه دارم که اگر شوهر شما اون چیزی را که شما میخاهید انجام بده بازم ازش بدتون میاد؟ یا اینکه براتون مهم هست که اگر شوهرتون به شما و فرزندتون رسیدگی کنه چقدر به خانواده خودش میرسه؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام مرسی ازجوابهاتون
آیابه نظرتون مردی که شبانه روز داره از خونوادش که هیچ کاری جز زحمت وعذاب براش نداشتن حرف می زنه و اگرزورکی لبخندنزنی ونگی آره راست می گی روزگارت رو سیاه می کنه روانی نیست؟ مردی که خانواده تشکیل می ده بعداز 14 روزکه ازبخوروبخواب برگیرده " شوهرمن پست مهمی داره ودست به سیاه وسفید نمی زنه فقط ناظر هست بعدش مناطق جنوب نیست اتفاقا" جای خوش آب وهواهست" به جای توجه به زن وبچش ویک ذره محبت به بچش " من که هیچی" می ره محبتش رو به بچه های خواهروبرادرش می کنه روانی نیست؟ اصلا" به نظرمن مرد خسیس روانی هست حالا می خواهیدبگید تند نرو ولی اینم یک بیماری هست. من خرج تحصیل خودم رو پرداخت می کنم ماهی تقریبا" چهارصد، پانصدهزارتومن نبایدبگه شماازکجامیارید بخورید؟ بعدخودش 3 میلیون حقوقش رو یاجمع کنه یابده به خونوادش؟ shokan عزیز من بارها بهش گفتم اگه یک قدم به سمت من بیایی من ده قدم به سمتت میام ولی فایده نداشته. شمانمی دونید به خاطر خونوادش بامن چه کارها که نکرده چه حرفهای زشت ورکیکی به من نزده . من که توی خونه پدرم بالاترازگل نشنیدم. مثلا" یه پرتقال می گیره دستش پوستش رو میریزه کف خونه وهستش رو هم تف می کنه رو ی قالی تا منوزجر بده. پس اسمش چیه؟ ای کاش یه عیب دیگه داشت حتی می گم ای کاش معتاد بود ولی هرچی فکرمی کنم عقلم به جایی نمیرسه که چه طورممکنه یکی به خاطر فامیلاش زنش رو که با هزارآرزو اومده توخونش اذیت کنه.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام
متاسفانه تفاوت فرهنگی بین شما و همسرتان یکی از علل موثر در بروز اختلافات می باشد اما نحوه برخورد نامناسب با این تفاوت ها به گسترش اختلافات شما دامن زده عدم پذیرش خانواده همسر پس از 6 سال زندگی مشترک ، تصمیم گیری عجولانه و به اصطلاح انتقام ( اجرا گذاشتن مهریه ) مسلما در بهبود وضعیت کنونی بی تاثیر هست و مقدمه ای برای از هم پاشیدن کامل زندگی می شود .
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
خواهر عزیز به تالار همدردی خوش آمدید:72:
ببینیید خواهرم ، این واژه « روانی » به نظر من مناسب رفتار و حال شوهر شما نیست . چون شخصی که مشکل روانی( اون طوری که منظور شماست) داره نمیتونه چنین تحصیلاتی داشته باشه ، نمیتونه تو چنین شرایط سختی کار و فعالیت کنه ، نمیتونه آروم باشه و ...
شوهر شما خیلی خونوادش رو دوست داره و این موضوع ربطی به تعداد افراد خانواده نداره بلکه به میزان مهر و محبت و صمیمت موجود بین اعضای خانواده مربوط میشه ممکنه یه خونواده تنها از زن و شوهر و یک فرزند تشکیل شده باشه اما مدام بی حرمتی و جنگ و تنفر بین اونها وجود داشته باشه و برعکس خونواده ای باشه با 10 نفر عضو اما به قدری به هم نزدیکن و صمیمی هستن که چیزی نمیتونه اونها رو از هم دور کنه .
ربطی به محل زندگی افراد هم نداره که فکر کنید کسی که توی روستا زندگی میکنه ننسبت به کسی که تو یه کلان شهر زندگی میکنه ، باید از مهر و محبت بری باشه و عشق و صمیمیت فقط مال آدمهای شهرنشینه !
پس این اصطلاح « دهاتی » بودن هم درست نیست که بکار میبرید.
شاغل بودن خود شما شاید یک دلیل برای این باشه که ایشون به مخارج خونخ زیاد توجه ندرن ! منظورم اینه که شاید با کار کردن شما مخالف باشند یا مخالف بودن و عدم پذیرش شما باعث تلافی کردن به این شکل باشه.
شما فکر میکنید خانواد ش دارن اما شاید واقعا" کمکش به خانوادش خیلی موثر باشه و نیاز داشته باشه .
شما چقدر فرزند یک خانواده روستایی که پشتکار داشته باشه و از روستا بیاد شهر درس بخونه و فوق لیسانس
بگیره و یه کار عالی داشته باشه تحسین میکنید ؟
گرفتن فوق لیسانس توسط کسی که توی روستا زندگی میکنه یا زندگی کرده خیلی باارزشتر از کسیه که تو شهر با امکانات رفاهی و آموزشی فراوان و توی ناز و نعمت و کلی کلاسهای تقویتی و جور واجور این مدرک رو گرفته .پس شوهر شما هم پشتکار داره و هم سختی کشیده و خانوادش بدون شک در کنار بودن که به اینجا رسیده و حالا نمیتونه اونها رو نادیده بگیره و میخواد جبران کنه.
میدونید تحصیل کردن تو چنین شرایطی چقدر سخته و این خانواده برای چنین فرزندی چقدر زحمت کشیدن ؟
کسی به اندازه خود شوهر شما نمیدونه خانوادش چقدر مشوق و مددکارش توی تحصیل بودن . شوهر شما
میخواد زحمات خانوادش رو جبران کنه.
اگه ضامن برادرش میشدید مشکلی پیش نمی اومد اما شما با مخالفتتون اونو پیش خانوادش کوچیک کردین و بهش اعتماد نکردین .
ماشین هم مال شماست و اختیارش رو دارید اما با فروختنش تو این شرایط کارو خرابتر میکنید و شوهرتون رو عصبانی تر و بی اعتماد تر
شاید مدام هم مهریه تون رو به رخ شوهرتون میکشید که ...
به نظر من شوهر شما به دلایل این رفتارها رو داره
1- شاغل بودن شما
2- نوع رفتار و برخورد شما با خانوادش و اینکه به خاطر مهمونی یا ضمانت یا هر چی باهاش مخالفت میکنید
3- خستگی و کار سخت تو این رفتارها بی تاثیر نیست
4- حس قدرشناسی خانواده و محبتهای فراوان خانوادش که هیچوقت یادش نمیره
5- بکار بردن همین کلمات و اصطلاحاتی که در شان هیچکدام از شما نیست اونو ناراحت میکنه
حالا سوال :
1- از خانوداه ایشون کسی هست که حس حسادت شما رو به هر دلیل شعله ور کنه ؟
2- در مورد رفتار شوهرتون با خانواده خودتون بگید !
3- مهریه تون چقدره ؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط laleh
آیابه نظرتون مردی که شبانه روز داره از خونوادش که هیچ کاری جز زحمت وعذاب براش نداشتن حرف می زنه و اگرزورکی لبخندنزنی ونگی آره راست می گی روزگارت رو سیاه می کنه روانی نیست؟ مردی که خانواده تشکیل می ده بعداز 14 روزکه ازبخوروبخواب برگیرده " شوهرمن پست مهمی داره ودست به سیاه وسفید نمی زنه فقط ناظر هست بعدش مناطق جنوب نیست اتفاقا" جای خوش آب وهواهست" به جای توجه به زن وبچش ویک ذره محبت به بچش " من که هیچی" می ره محبتش رو به بچه های خواهروبرادرش می کنه روانی نیست؟ اصلا" به نظرمن مرد خسیس روانی هست حالا می خواهیدبگید تند نرو ولی اینم یک بیماری هست. من خرج تحصیل خودم رو پرداخت می کنم ماهی تقریبا" چهارصد، پانصدهزارتومن نبایدبگه شماازکجامیارید بخورید؟ بعدخودش 3 میلیون حقوقش رو یاجمع کنه یابده به خونوادش؟ shokan عزیز من بارها بهش گفتم اگه یک قدم به سمت من بیایی من ده قدم به سمتت میام ولی فایده نداشته. شمانمی دونید به خاطر خونوادش بامن چه کارها که نکرده چه حرفهای زشت ورکیکی به من نزده . من که توی خونه پدرم بالاترازگل نشنیدم. مثلا" یه پرتقال می گیره دستش پوستش رو میریزه کف خونه وهستش رو هم تف می کنه رو ی قالی تا منوزجر بده. پس اسمش چیه؟ ای کاش یه عیب دیگه داشت حتی می گم ای کاش معتاد بود ولی هرچی فکرمی کنم عقلم به جایی نمیرسه که چه طورممکنه یکی به خاطر فامیلاش زنش رو که با هزارآرزو اومده توخونش اذیت کنه.
تا زمانی که شما شوهرتان (پدر فرزندتان) را فردی دهاتی خطاب کنید انتقاد از رفتارهای خانواده اش را مستقیما گوشزد و از فحش و ناسزا استفاده کنید شوهرتان به لجبازی های خودش ادامه میدهد .منظور من این نیست که شما کاملا مقصر هستید اما با تغییر رفتار های گذشته خود می توانید تاثیر زیادی در نحوه عملکرد همسرتان بگذارید .
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام مرسی ازپاسخهاتون
چرا اینقدر این کلمه دهاتی برای بعضی از افرادسنگین وثقیله هرچند که من هیچوقت مستقیما" این کلمه رو به شوهرم نگفتم ولی این کلمه روزشت وبدنمی دونم. به هرصورت من منتظر این جواب نبودم . حالا سوالات شما عزیزان
نه به هیچ کس حسادت نمی کنم چون چیزی برای حسادت ندارن اگه هم باشه بیشتربه خاطر حسادتیه که موقع محبت شوهرم به خانوادش به من دست می ده. یعنی احساس می کنم اگه شوهرم شاید یه زن دیگه داشت بازهم شاید بیشتربه من وپسرم می رسید. الان دیگه واقعا" وقت اضافه نمیاره. درضمن من درمورد مهریم هیچوقت بهش چیزی نگفتم شایدالان اصلا" یادش نباشه من چه مهریه سنگینی دارم. درضمن شوهرمن رفتارش با خانواده من اصلا" محترمانه نیست . فقط ازشون طلبکاره. توی این 2 هفته ای که نیست بیشترکارهای من وپسرم به عهده خانهواده منه ولی دریغ ازیه تشکر. یه دفعه برای باراول وآخربهش گفتم گفت ماخانوادگی عادت نداریم ازکسی تشکرکنیم. درضمن نمی خوام بگم پدرومادرش کاری براش نکردن ولی اینطوری که می بینم وخودش هم بارها گفته باباش اصلا" به خاطر درس خوندن باهاش بده. می گه توبه چه دردی می خوری عوض کشاورزی رفتی درس خندی.
شوهرم یه کم اختلال شنوایی داره وخودش می گه چون منو دکتر نمی بردن اینجوری شدم. حالا ای کاش فقط به پدرومادرش می رسید 11تا خواهروبرادرش و بچه هاشون چی؟ من اول که با اون ازدواج کردم می دونستم شوهرم شهری نیست نخواستم هم مثل خودم بشه ولی اون چرا می خوادازمن یه زن روستایی بسازه؟ خنده داره.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
پدر من هم مثل شوهر شماست و همیشه با مادرم جروبحث دارند والا منم از این وضعیت کلافه شدم فکر کنم به خاطر اختلاف فرهنگی هست که این جور مواردی پیش میاد. اگر میشه کمی بیشتر در مورد رفتارهای شوهرتون با خودتون و فرزندتون و همین طور رفتار خودتون با ایشان و فرزندتون و اختلافاتتون بیشتر بگین.
در ضمن چند تا سوال هم دارم:
1- آیا خانواده شوهرتون در زندگی شما دخالت میکنند و اگر میکنند چطور؟ و شما چطور با این دخالتها برخورد میکنید؟
2- اگر مسئله خانواده شوهرتون را نادیده بگیری از بقیه خصوصیات شوهرتون راضی هستی یا نه؟
3- از خانواده خودتون هم بگید؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط laleh
. ازاول ازدواجمون اشتباه بوداینو مشاورا به من گفتن ، گفتن ازدواج یه دختر تحصیلکرده شهری با خانواده تحصیلکرده وکم جمعیت بایه پسردهاتی پرجمعیت وسطح پایین اشتباه محض بوده.
سلام مرسی ازپاسخهاتون
چرا اینقدر این کلمه دهاتی برای بعضی از افرادسنگین وثقیله هرچند که من هیچوقت مستقیما" این کلمه رو به شوهرم نگفتم ولی این کلمه روزشت وبدنمی دونم. به هرصورت من منتظر این جواب نبودم
مطمئن هستین این کلمه رو زشت نمی دونید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بنابراین عناوین روانی ،سطح پایین و ..... !!!!!!!!!!
دوست عزیز
هدف همه دوستان کمک و همفکری در جهت حل مشکلات هست .اگر منتظر هستید همه حق رو به شما بدهند مشکل شما حل می شود ؟؟؟؟؟؟
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام sokan
فکرکنم شمابیشتر مسئله منو درک کرده باشید. خانواده شوهرمن کلا" خیلی عاشق غیبت کردن هستن مثلا" من هردفعه خونه یکی ازاینها می رم اینقدرپشت سرهم حرف می زنن که تهوع می گیرم سرم می خوادبترکه می گم خسته نمی شید ازاین حرفای تکراری وجالبیش همینه اینهاهیکدوم باهم خوب نیستن ومن لذتی ازباهم بودن توی اینها نمی بینم ولی کلا"دمهایی هستن که با غریبه خیلی بدن اصلا" دوست ورفیق ندارن مثلا" شوهرمن یک دونه هم دوست صمیمی نداره هرکی هم میادطرفش تحویلش نمی گیره اگه بایکی ازهمین مثلا" هم کلاسیهاش که اونهاهم تحصیلکرده وکارمندهستن می گشت شایددیدش بازتر می شد حتی با خانواده من هم که این همه تحویش می گیرن دوست نداره رفت وآمدکنه من احساس می کنم زورش می گیره یا ببخشید به خاطر عقده ها وکمبودهاشه که نمی تونه با ازخودش بالاتر بگرده. ولی متاسفانه الان فقط زندگی روستایی برادرهاوخواهراش رو میبینه وفکرمی کنه تازه خودش خیلی داره باکلاس زندگی می کنه. ولی زندگی که من الان باهاش دارم نصف زندگی 6 سال پیشم خونه پدرم هم نیست. ما 3 تاخواهریم یکی دندانپزشک، یکی دکترمتخصص، منم دارم فوق لیسانس می گیرم، پدرومادرم هم لیسانس دارن وکارمند بودن، مازندگی خوب ومرفهی داشتیم. سالی 1 بارمسافرت خارج رو می رفتیم الان هم مامانم اینها می رن ولی من....بایدحسرت بخورم.
خانم sogand
ببخشید اینومی گم ولی من قصد تحقیر کسی روندارم ولی واقعیت تلخه. شمانمی دونید 6 سال زندگی کردن باافرادی که که وقتی نزدیکشون می ری ازبوی بد عرق وپهن وگاو وگوسفند حالت بدمی شه یعنی چی؟ من می دونم آدمها رو بااین مسائل نمیشه قضاوت کرد که کسی سطح بالا هست یا کی پائینه ولی من منظورم ازسطح پایین بیشترسطح سوادوفهم ودرک آدمهاست . اونهاهم زندگی منوقبل ازازدواج دیده بودن می دونستن که من اصلا" چیزی از زندگی روستایی نمی دونم پس نمی فهمیدن که یک باره ساعت 1 بعدازظهربی خبر 10 تاآدم قطارشن خونم که ناهاربراشون بپزم وبخورن و10 دفعه چایی براشون دم کنم ، ببخشید ولی دلیلی جز بی شعوری و سطح پایین بودن نداره.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
خواهر من چرا از ابتدا و توی اشنایی های اولیه این اختلافات رو مطرح نکردید ؟
اینها مسائلیه که باید قبل از ازدواج و تو همون مراحل اولیه مورد بررسی قرار میگرفت و بر سر این موضوعات به توافق میرسیدید و اگه رسیدید دیگه الان نباید فکر گذشته و سفر خارج از کشور باشید.باید به فکر زندگی و همسر و فرزندتون باشید . هر طور شده شما با هم ازدواج کردید و یک بچه دارید .شما الان یک دختر مجرد نیستید بلکه یک مادر و یک همسر هستید که میتونید در کنار همدیگه زندگی خوبی داشته باشید . مادر همیشه فداکاره و حاضره برای حفظ زندگی و راحتی فرزندش از خودش بگذره و مطمئنا" شما هم همینطور هستید پس تت بچه تون کوچیکه و از این مسائل چیزی متوجه نمیشه سعی کنید رابطه تون رو با همسرتون بهتر کنید .قبول دارم که ایشون هم کوتاهی و گاهی لجاجت میکنه اما شما پیشقدنم بشیدو برای بهبود زندگیتون بیشتر تلاش کنید به خاطر طفل معصومتون.
الحمدالله که هر دوی شما تحصیلکرده هستید و فهیم اما یه خورده لجوج هستید که با کمی گذشت و صبوری این مشکل هم حل میشه انشاء الله.
موفق باشید
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط laleh
]
خانم sogand
ببخشید اینومی گم ولی من قصد تحقیر کسی روندارم ولی واقعیت تلخه. شمانمی دونید 6 سال زندگی کردن باافرادی که که وقتی نزدیکشون می ری ازبوی بد عرق وپهن وگاو وگوسفند حالت بدمی شه یعنی چی؟ من می دونم آدمها رو بااین مسائل نمیشه قضاوت کرد که کسی سطح بالا هست یا کی پائینه ولی من منظورم ازسطح پایین بیشترسطح سوادوفهم ودرک آدمهاست . اونهاهم زندگی منوقبل ازازدواج دیده بودن می دونستن که من اصلا" چیزی از زندگی روستایی نمی دونم پس نمی فهمیدن که یک باره ساعت 1 بعدازظهربی خبر 10 تاآدم قطارشن خونم که ناهاربراشون بپزم وبخورن و10 دفعه چایی براشون دم کنم ، ببخشید ولی دلیلی جز بی شعوری و سطح پایین بودن نداره.
دوست عزیز
درسته که من جای شما نیستم اما احساس شما رو کاملا درک می کنم اینکه از خیلی رفتار ها آزرده خاطر هستین رو می فهمم ولی آیا می توان کسی که با این نحوه تربیت رشد پیدا کرده را تغییر داد ؟؟؟ خانواده ایشان قابل تغییر هستند ؟؟؟؟؟در شرایط فعلی بهتره آرامش خودتون رو حفظ و سعی کنید در مدت زمانی که همسرتون به خونه بر می گردند هیچ گونه انتقادی نسبت به خانواده اش نداشته باشید بیشتر فکرتون رو متمرکز کنید روی خودتون بچه و همسرتون فضای خونه رو شاد تر کنید احساس آرامش و همراهی در همسرتون ایجاد کنید کاری کنید که همسرتون از بودن در کنار شما لذت ببره و حاضر بشه بیشتر وقتش رو با شما بگذرونه اگر کمی تلاش کنید و ابتدا روی مهارت های ارتباطی خودتون با همسرتون کار کنید کم کم ایشون هم متقاعد میشن سعی می کنند برای نظر و خواسته های شما اهمیت بیشتری قائل بشن نباید احساس کنه شما در جبهه مخالف هستین :72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
مرسی sogand ازجوابتون
راستش من خیلی توی فکرطلاق هستم خانواده من هم خیلی روی این موضوع اصراردارن می دونم حالا یه موجی ازانتقادشروع می شه که چرا طلاق؟ وسعی کن و...ولی من واقعا" دیگه تحمل این زندگی که یک لحظه توش خوشحال نبودم روندارم. اون همیشه باعث سرشکستکیم بوده سعی کردم بهش افتخارکنم ولی خودش زده همه چیزرو خراب کرده. بیشترازهمه خساستش رنجم می ده ای کاش این عیب رو حداقل نداشت . ای کاش یه کم فکرمی کرد که چه تیشه ای به دستش گرفته وبه ریشه ما می زنه. تاشنبه خداحافظ. برام دعاکنید.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط laleh
ای کاش یه عیب دیگه داشت حتی می گم ای کاش معتاد بود ولی هرچی فکرمی کنم عقلم به جایی نمیرسه که چه طورممکنه یکی به خاطر فامیلاش زنش رو که با هزارآرزو اومده توخونش اذیت کنه.
خدایا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لاله خانم سلام
به تالار خوش اومدی
تمام این هایی که گفتی همه اش از روی حس خشم و عصبانیتت شکل گرفته بود
مطمئن باش که مشکلت حل می شود
قبل از هرچیز یه نکته ای بهت می گم یه کم روش فکر کن
چرا شوهرت را دوست داری؟
دوستش نداری؟پس اگر دوسش نداری چرا برایت مهم هست که به دیگران محبت می کنه ؟
برای طلاق که دیر نمیشه ؟میشه؟
یه کم از نکته های مثبت شوهرت بگو
دلیل اینکه این قدر شوهرت برایت مهم هست چیست
از روی خشم و نفرت جواب نده
با صبر و در آرامش جواب بده
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام خانمی
بهت حق میدم و رفتار شوهرت واقعا زشت و زننده هست و هیچ دلیل منطقی وجود نداره که باهات اینجوری برخورد کنه اگر به هر راهی زدی و درست نشده ازش جدا شو تا عمر داره خودش فدای خانوادش کنه.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط همون شادزی
سلام خانمی
بهت حق میدم و رفتار شوهرت واقعا زشت و زننده هست و هیچ دلیل منطقی وجود نداره که باهات اینجوری برخورد کنه اگر به هر راهی زدی و درست نشده ازش جدا شو تا عمر داره خودش فدای خانوادش کنه.
سرنوشت بچه حاصل از این ازدواج هم که مهم نیست چون ما جای اون نیستم ......!!!!!!!
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
اختلاف سطح تربیتی شما واقعا زیاده . و بعیده که بشه با این روند کمش کرد.
به هر حال شاید یه اولتیماتوم اساسی کار ساز باشه.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام ..لاله چان ..نوشته هات از خيلي بابت برام آشنا بود ....ميدونم اگر شوهرت به خانوادش محبت ميكرد و كمي از محبتش رو هم براي تو و پسرت ميگذاشت اينطوري عصباني نميشدي ....و حق داري ..ميفهمت ...من با كمي اينور اونور ..اين دوران رو گذروندم ..الان سالها از اون دوران ميگذره ..و همسرم ...تغيير كرده ..اما ميدوني ..من با اينكه خيلي سعي كردم فراموش كنم تمام بي محبتي هاشو ..اما رد پاي اون خاطرات هميشه با منه و منجر به خيلي اتفاقايي تو زندگيم شده كه اصلا خودم قبولشون ندارم ..اما خوب خشمي كه در وجود ادم ..ريشه كنه اثرشو يك روزي توي زندگي ميگذاره ...من اگر به گذشته بر گردم ..به خودم ميگم كاش همون روزا ازش جدا شده بودم ...بخاطر بچه ها زندگي كردن ...خيلي قشنگه ..خيلي با ارزشه ..اما يه روزي ميبيني بچه ها هم رفتن ..و تو موندي ..تو ..با يك زندگيه باخته ...و تنها ..و مطمئن باش اينجور مردا رو نميتوني عوض كني ..يعني اصلا هيچ ادمي رو نميتوني عوض كني ..مگر اينكه خودش بخواد .......
به نظر من هم همسرت خيلي مشكل داره ..و با اين كاراش ميخواد تو رو تحقير كنه ...و انتقام بگيره كه اون همه منتظرش گذاشتي تا بهش پاسخ مثبت دادي .......
..........من از تجربيات خودم گفتم تا بدوني بي خودي حرف نميزنم ...خيلي اتفاقا تو زندگي رد پاشون تا اخر عمر باقي ميمونه ..و زخمهايي كه ايجاد ميشه ...جاشون ميمونه ......
...........به نظر من خيلي منطقي بشن باهاش حرفاتو بزن ..و سنگاتو باهاش وا بكن ...عصباني نشو ..ارام و منطقي ...بدون كشمكش ..(البته بعيد ميدونم بشه ..چون خودم هزار بار امتحان كردم و نشد فقط با سكوت من تومو ميشد ...هميشه هم متهم بودم ...) در هر حال ...اگر به نتيجه رسيدي ..كه اميدوارم برسي ..كه خيلي خوبه و گرنه ...درباره ي مهريه ..و به اجرا كذاشتن ..جز اينكه اونو خشمگين تر بكنه و بيشتر حرمتت از بين بره ..فايذه اي نداره ..به نظر من بري اقدام كني براي جدايي ...آبرومند خيلي بهتره از اين كاراي ..عكس العملي كه نتيجه ي مثبتي برات نداره ......اما يه چنذ روزي با خودت تنهايي بشين فكر كن ..همه چي رو سبك سنگين كن ..بعد تصميم نهايي رو بگير و اقدام كن ....اقدام نهايي ........خدا كمكت كنه ..من كه شهامتشو نداشتم ..و الان خيلي از اين بابت خودمو سرزنش ميكنم ..زندگي زناشويي براي آرامشه ..براي اينه كه ادم در كنار هم ..به تكامل برسه ..نه اينكه همش صحنه يجنگ و رودر روئي و زور ازمايي باشه ...من ديگه اعتقاد دارم اگر آدم با كسي كه هم راهشه حتي ..فقط 10 سال زندگيه ارام داشته باشه بهتر از سالها زندگي ؟؟؟ با عذاب و جنگه ........برات بهترينها رو آرزو ميكنم ....:72::72::72::72::72::72::72::72::72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
با سلام
من هم کاملا با kimiakhaton موافقم چون پدر من هم همینطور هست.پیش خودت فکر کن که همین الان همه کمتوجهی هاش و... تموم بشه ببین میتونی کاملا گذشته را فراموش کنی انگار که اتفاقی نیافتاده و دوستش داشته باشی.
پدر من هم که الان نسبت به قبلا بهتر شده ولی من نمیتونم بی توجهی هاش را فراموش کنم.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
قابل توجه دوستان عزیز که اصرار دارند بسازی و بسوزی.
بعد از چندین و چند سال هم همسر از ادامه زندگی ناراحته و هم فرزند از تحمل شرایط نحمیلی ناراضی و خشمگین.
تجربیات kimiakhaton و shookan4 نشون میده طلاق, این واژه منفور بعضی مواقع عین نعمته.
با چه منطقی میشه عذاب کشیدن و مجازات در تمام عمر فقط به خاطر یه اشتباه (انتخاب همسر) را توجیه کرد؟!!!
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tarane.h
قابل توجه دوستان عزیز که اصرار دارند بسازی و بسوزی.
بعد از چندین و چند سال هم همسر از ادامه زندگی ناراحته و هم فرزند از تحمل شرایط نحمیلی ناراضی و خشمگین.
تجربیات kimiakhaton و shookan4 نشون میده طلاق, این واژه منفور بعضی مواقع عین نعمته.
با چه منطقی میشه عذاب کشیدن و مجازات در تمام عمر فقط به خاطر یه اشتباه (انتخاب همسر) را توجیه کرد؟!!!
مسلما حق با شماست ما مسئول انتخاب های خود نیستیم .آمار انجمن متارکه و طلاق هم نشان میدهد که پس از طلاق مشکلات کاملا برطرف میشود و فرد مطلقه با مشکلاتی کمتر از گذشته روبه رو می شود و بچه های طلاق پس از رهایی از شرایط تحمیلی واقعا خوشبخت زندگی می کنند .پیشنهاد تلاش برای بهبود وضعیت فعلی سوختن و ساختن محسوب می شود اما پیشنهاد طلاق بدون شنیدن صحبت های همسر این خانم کاملا منطقی و عین نعمته !!!
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
باسلام به همه دوستای خوب ودلسوزم
ازدیدن جوابهاتون اشک توی چشمام حلقه زده وسخت می تونم تایپ کنم. این دوروز رو اصلا" نخوابیدم. sogand عزیز من کاملا" می فهمم که حرفهای شما بی حساب وکتاب نیست نمی خوام هم بگم که فقط منتظرم همه تاییدم کنند وبگن آره برو طلاق بگیر، ومطمئن باش تاحالا هرچی تحمل کردم فقط به خاطر پسرم بوده ویک کم هم به خاطر اینکه تحمل دیدن یکی دیگه رو سرخونه وزندگیم که باسختی نگهش داشتم روندارم حالا می خواد ازدواج مجدد اون باشه یا حتی خوشحالی که خونوادش از خالی کردن عرصه توسط من پیدا می کنن ازفکراینکه بیان توخونم راحت بشینن وبگنن آخیش راحت شدیم این ... مزاحم هم خونه رو خالی کرد ورفت دیگه حالا راحت می تونیم ازصبح بیاییم اینجابشینیم وکیف کنیم. والا واقعا" ازشوهرم متنفرم. باورم نمیشه ازدواج این بلا رو به سرم آورده باشه. باورم نمیشه بامن این کارهاروکرده باشه. ببین شوهرم وقتی بامن دعواش می شه خرج پسرم رو هم نمی ده حتی باهاش حرف هم نمی زنه طوریکه پسرم بازبون شیرینش می گه بابا مگه زبون نداری، مگه زبونت رو پیشی خورده؟ پس واقعا" فکر می کنی این بچه به این پدرنیازداره؟ هرچندشایدبرای آزارمن مثلا" بعداز7 سالگی ازم بگیردش ولی فقط برای زجرمن، اینکه فکرکنم پسردسته گلم توگاوو گوسفندها بخوادبزرگ شه، آرزوی مرگ می کنم.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
سلام
لاله خانم عزیز سعی کنید آرامشتون رو حفظ کنید و امیدوارم پس از مشاوره با متخصصان مجرب بهترین و مطمئن ترین تصمیم رو بگیرید:72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
لاله عزیز
ماها متاسفانه قدر نعمتهائی رو که داریم نمی دونیم ، اگه همسرتون خدای نکرده معتاد بود میو مدید تو این تالار و می گفتید شوهر من معتاده وادامه زندگی برام جهنمه و....
حالا خیلی راحت میگید کاش معتاد بود و مثلا دهاتی نبود ویا خسیس نبود..
من این جمله رو از بعضی خانوما تو دنیای حقیقی شنیدم ... متاسف هم شدم ، اما الان هم زندگیاشونو نگاه که می کنم با یه مقدار تغییر در روش دارند زندگی می کنند ولحظات شیرینی رو تجربه می کنند.
تو ارسال قبل گفتم که بنظر من زندگیتون به بن بست نرسیده که طلاق راه حل اون باشه. خواهشا دوباره بخونید :72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
مرسی از جوابتونbaby
به نظرشما فرق آدم معتاد به موادبا فرق آدم معتادبه خانوادش چیه؟
آیا فرقی وجودداره حداقل اون موقع دیگه تکلیفت رو می فهمی که طرف مثلا" بهش موادکه می رسه حالش خوش می شه ولی این آقایی که معتادبه خانواده وخواهروبرادرشه ومی گه زندگی یک لحظه بدون اونهابرام مشکل سازه بایدباهاش چه کارکرد. اون معتاده موادبهش نرسه رعشه می گیره خوب شوهرمنم اگه یک ساعت به خواهرش یابرادرش زنگ نزنه همینجوری می شه. معتاده بی مسئولیته وپولش رو خرج مواد می کنه اینم به من وبچم پول نمی ده خرج اونها می کنه وهزارویک دلیل دیگه برای این حرفم دارم سفسطه هم نمی کنم بهش اعتقاددارم.
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
خواهر عزیز به نظر من طلاق راه حل مشکل شما نیست چرا که راههای دیگه ای وجود داره که شما امتحان نکردید .
الان از روزی که این تاپیک رو زدید دوستان راههایی رو پیشنهاد کردن اما شما مدام از شوهرتون بد میگید و کار دیگه ای نمیکنید از جمله اینکه خودتون رو به همسرتون نزدیکتر کنید ، فضای خونه رو براش طوری شادی آور و لذت بخش کنید که فکر بیرون رفتن به سرش نزنه ، یه مدت کمتر حرف پول و خرجی رو بزنید حتی اگه سختتونه و حتی اگه خونوادش بدی کردن شما کمتر به رخ شوهرتون بکشید و بهشون کاری نداشته باشید و ...
طلاق رو خداوند حلال کرده و منفورترین حلاتل قرار داده برای مواقعی که هیــــــــچ راه دیگه باقی نمونده باشه .طلاق عرش خدا رو به لرزه در میاره اما گاهی نجات بخشه .ولی در مورد شما من فکر نمیکنم طلاق راه حل مناسب و تنها راه باشه .به پسر کوچولو تو هم فکر کنید په پس از طلاق پی به سرش میاد ؟
پیش کی زندگی میکنه ؟ و ...
خواهر خوبم شما الان عصبی و ناراحت هستید و البته حق دارید اما شما هم یه جاهایی کوتاهی یا کم کاری کردید که همسرتون اینجوری وابسته خونوادش شده !
به خودتون رجوع کنید و از جانب یک فرد بی طرف ببینید شما کجا اشتباه کردید ؟ شوهرتون کجا ؟
بشینید با همدیگه خیلی شفاف و رک حرف بزنید و به همدیگه قول بدید که برای سعادت هر سه نفرتون دست از یکسری اشتباهات و انتظارات بردارید و بیشتر به زندگی سه نفرتون برسید در کنارش به خونواده های همدیگه هم احترام بذارید چون این احترام متقابله نه یکطرفه !
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
لاله جان
اول باید خصوصیات یه معتاد به مواد رو بشناسین ، می تونید از افرادی که تو سایت با یه معتاد زندگی کردن بپرسین ، شما که بوی یه دهاتی رو نمی تونین تحمل کنید چطور بوی لباس یه سیگاری - دیگه بقیش رو نگفتم- رو می تونستین تحمل کنید.
ضمن اینکه کسی که خانواده دوسته ، بنظر من گناه نکرده ، زیاده روی کرده که شما بعنوان همسر می تونید تعادل بدید به این قضیه. فکر کنید اگه بجای خانواده ، مثلا خانم باز بود اون موقع چی؟!
می خوام نظرتون رو راجع به ارسال زیر بدونم؟
لاله عزیز
ببینید باید ایشون رو بیارید سرخط ، اگه شما خرجی خونه رو انجام میدید (که قاعدتا انجام میدید چون اون سایت میره)
1-ایشون مسول پرداخت هزینه هاست. ومخارج زندگی بعهدشونه.
2- هزینه های خونه رو شما انجام ندید ودر آمدتون رو برا خودتون پس انداز کنید.
3- به این صحبت که شما از اول بدرد هم نمی خوردید و.... بها ندید و ذهنتون رو از این حرفا آزاد کنید.- اگه زندگیتون براتون مهمه که مهمه تا یه مدتی به طلاق فکر نکنید.
4- هزینه هائی که انجام می دید ثبت کنید خود بخود معلوم میشه که مثلا ماهانه خرجیتون 600-700 هزارتومنه.
5- اگه تو مهمونی دادن با هم مشکل دارید ، برا دعوت کردن مهمون با هم هماهنگ بشید و عجله نکنید اجازه بدید همسرتون راحت بگه که مثلا 20 نفر دعوت کنیم وشما هم با دلیل - جای کم ، خستگی و....- بگید که نمی تونید مخوبه که 10 نفر دعوت کنیم و...
همچنین وقتی ازتون دعوت میکنن بگید که ممنون خبرتون می کنیم ، بعد با هم صحبت کنید و اگه نتونستید برید محترمانه عذر خواهی کنید.
6- فاصله هاتون کم کنید و سعی کنید همدیگه رو درک کنید - اون داره با هاتون لجبازی میکنه ، ببینید تو مجردی هم اینقدر به خانوادش می رسیده؟
7- شما توانائی اینو دارید که زندگی رو به حالت تعادل نزدیک کنید.
خوشبخت باشید:72:
-
RE: آیا شوهرمن روانی است؟
زن یعنی یه ظرف بزرگ درک و فهم که اول از همه خودش باید این رو قبول کنه تا بتونه بقیه رو توی خودش جا بده
زن یعنی یه شوهر نفهم رو فهیم کردن و به نتیجه رسوندن
زن یعنی یک عمر تربیت درست یا غلط یه مرد رو به راه صحیح هدایت کردن
زن یعنی یک ایل آدم دور و بر یک مرد رو با زبون خوش راهی خونه خودشون کردن
زن یعنی یک سیاست مدار بزرگ که هیچ وقت توی تلویزیون گزارش کاری نمیده و هیچ رای نمیاره حتی رای خودش
زن یعنی یه موجودی که خون دل میخوره تا دل تولید کنه
زن یعنی یه فرشته
زن یعنی یکی که باید نازشو کشید و باهاش حرف زد و حرف زد و لذت برد
زن یعنی یه موجودی که سنگ رو تبدیل میکنه به پنبه نرم و ظریف و لطیف
زن یعنی یه عمر معلمی کردن و یه عمر غصه شاگرد بد خوردن و نگران حالش بودن
زن یعنی تدریس یک درس تکراری برای پیشرفت شاگرد بد
زن یعنی هزاران چیزی که میشه در موردش خوب فکر کرد
اما مرد
یه شاگرد شلوغ که یا یه معلم قبلا تبدیلش کرده به شاگرد شلوغ خوب یا تبدیلش کرده به شاگرد شلوغ بد
پس زن ها بنده خداها باید کلی زحمت بکشن تا (شوهرشون) شاگردشون رو تربیت کنند