آرامه های گمشده ما (آرامه های سجاد)
یا لطیف
درود بر آنان باد که بر اعتقاد نيكو توفیقشان دادی تا تنها چشم امیدشان را به تو دوزند
و به آنچه نزد توست دلبسته شوند،
درود بر آنها که از بدگمانی به خودت به خاطر آنچه نزد خلق است بر حذر داشتی
و چنان كنى كه تنها شوقشان به تو باشد و بيمشان از حضرت تو،
و آنان را به فراخى جهان از دست رفتنى بىرغبتشان گردانى،
و محبت عمل كردن براى آن جهان، و آمادگى براى بعد از مرگ را در دلشان افكنى،
و هر مشكلى كه ايشان را به وقت جان كندن مىرسد آسان نمايى،
و آنان را از هر محذورى كه از فتنهها و محنتها خيزد در عافيت دارى،
و از سختى و صدمه آتش دوزخ و جاودانگی در آن معاف گردانى،
و آنان را به مقام امن و آرام كه جايگاه اهل تقواست منتقل نمايى.
RE: آرامه های گمشده ما (ان الانسان خلق هلوعا )
در قرآن در مورد یکی از روحیات انسان آمده است که انسان حریص و هلوع خلق شده است.
(ان الانسان خلق هلوعا )
هلوع به مفاهیمی اشاره دارد. خلاصه اش اين دو معناست :
يكى حريص و يكى كم طاقت و غيرصبور,
انسانى كه نه طاقت و تحمل ثروت و رفاه زياد را دارد ،
نه تاب و تحمل فقر زياد را دارد
یعنی نه مى تواند در بى چيزى خودش را حفظ كند و نه مى تواند در عين دارايى و مكنت تعادلش را حفظ كند و حرص هم دارد ((ان الانسان خلق هلوعا)).
هلوع معنايش اين است و اما 2 آیه بعد از این آیه آمده است (و اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا ) که مى تواند هلوع را توضیح دهد و هم مى تواند خودش مضمون مستقل باشد.
(و اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا )
مى فرمايد از خصوصیات انسان اینه که اگر شرى, مصيبتى به او برسد داد و فريادش بلند مى شود و جزع وفزغ مى كند.
و اگر چيزى به او برسد و منعم بشود كارش به اطراف برسد آنموقع هم خودبزرگ بينى در او غالب مى شود و دچار كبر و نخوت و سپس تجاوز و تعدى به حقوق ديگران و كوچك شمردن ديگران مى شود و اين يكى از صفات بد انسان است و يكى از روحيات بد انسان به شمار می آيد .
حالا با توجه به آیات فوق اگر انسان اينگونه است پس آيات ديگر قرآن با مضامین دیگر چه می گویند:
قرآن كه مى فرمايد: ((ولقد خلقناالانسان فى احسن تقويم))
انسان را در بهترين حالات و ارزشمندترين محتوى آفريديم.
پس انسان هلوع است يا ((ولقد كرمنا بنی آدم))
خداوند بر سر بنى آدم تاج كرامت قرار داده و آيات فراوان ديگر, ما ترديدى نداريم كه انسان احسن مخلوقات و ترديدى نداريم كه گل سرسبد موجودات است و ترديدى نداريم كه خداوند مى نازد به اين مخلوق پيچيده و مهم و پر اسرارش و آثار حكمت الهى در انسان به وفور وجود دارد در تك تك سلولهاى انسان كه صحبت از ميلياردهاست هر سلولى اسرار و حكمت هايى دارد اين انسان, انسان موجود بدبخت وفاسد نيست اما اين صفات را كه خداوند مى فرمايد چيست؟
اينها بسيار مهم است اگر تفسير اين آيات موازى با هم ديده شود يك نكته اساسى اينجا روشن مى شود و آن اينكه:
خداوند در وجود ما براى تكامل, رشد و كمال يك استعدادها و منابع عظيم بى پايانى گذارده و عمده انسان هم همين استعدادهايش است و ارزش عالى انسان در اين استعدادهائى است كه خداوند به او داده و مى تواند تا مقام قرب الهى پيش برود و آنچنان پرواز كند كه بال و پر جبرئيل هم بسوزد اگر بخواهد او را همراهى كند آنچنان پرواز كند كه نمونه اى خدايى مى تواند از وجود انسان بيرون آيد در اينها ترديدى نيست ولى همين انسان هلوع و حريص هم هست ما تفسير محكم تر هلوع را حريص مى دانيم انسان حريص هم هست.
كار مهم آفرينش اين است كه اين استعداد را در ما قرار داده و ما را هدايت كرده تا اين استعداد بى پايان را در مسير تكامل فى سبيل الله و راه خداوند بكار بريم,
اين حرص اگر در مسير درست قرار گيرد و بال پرواز انسان به لاينتهى بشود آن انسانيت واقعى ما خودش را نمايان مى سازد ((ولقد كرمنا بنى آدم)) تحقق پيدا مى كند و ((لقد خلقناالانسان فى احسن تقويم)) نيز محقق مى شود
ولى همين استعداد بى پايان و حرص و آز اگر در مسير اشتباه, استفاده از حقوق ديگران, تنگ كردن ميدان و فرصت ديگران, تجاوز به حقوق ديگران و زياده خواهى از حقوق و حدودى كه خداوند براى او تعيين كرده, قرار گيرد آن انسان در مسير شيطان است و همان روايتى كه سراغ حضرت آدم آمد و همان گرفتارى كه شيطان براى انسان بوجود آورد اينجاست كه اغواگرى شيطان نقش اساسى دارد . روايت حضرت آدم(ع) به دنبال اغواگرى شيطان تحقق پيدا مى كند.
براى حضرت آدم سجده كردن تبديل مى شود به حرصى كه به شجره ممنوعه تجاوز مى كند و از ميوه اى كه نبايد استفاده بكند, استفاده مى كند و شيطان بر او مسلط مى شود و گرفتار مسير تنزل مى شود.و سقوط مى كند كه نمونه سقوط بزرگش حضرت آدم است كه در قرآن به هبوط تعبير مى شود و از بهشت الهى به زمين پرگرفتار وارد مى شود.
بنابراين مسئله حرص را را باید بسيار جدى گرفت.
اين حرص مى تواند در مسير تكامل انسان براى نقدكردن استعدادهاى بى پايان انسان مورد استفاده قرار بگيرد كه اين با ((احسن تقويم)) و ((كرمنا بنى آدم)) و اينها سازگار است
و اما این حرص مى تواند انسان را به طرف جهنم و خلود در آتش پيش ببرد كه اين همان شقاوت است كه خدا مى فرمايد ((ما شما را آفريديم)), ((انا هديناكم السبيل اما شاكرا و اما كفورا))
پس اين انسان شناسى, اين روانشناسى انسان اين جامعه شناسى, اين بحث مهم فلسفى و جهان بينى به نكته بسيار ظريفى مى رسد كه مربوط به خود ما است كه از اين استعدادهاى خداوند چگونه استفاده كنيم.اخلاق اسلامى متكفل اين است كه انسان را هدايت كند, راهنمايى كند كه در مسير درست از نعمتهاى الهى بهره بگيرد و كفران نكند ((اما شاكرا و اما كفورا)) اين كفران انتخاب بسيار, بسيار بدى است كه متاسفانه سراغ خيلى ها می آيد.امروز جوامع بشرى هم از لحاظ مرزى, هم از لحاظ اجتماعى داخلى و هم از لحاظ بين المللى گرفتار اين مصيبت بزرگ حاكميت حرص و ولع و آز ناموزون, نامشروع و انحرافى شده اند.
گزیده ای از تفسیر آیه 19 سوره معارج
RE: آرامه های گمشده ما، خدایا به تو پناه می برم
بار خدایا به تو پناه می برم!!!
بارخدایا؛به تو پناه می آورم:
از طغیان آز ، تندی خشم
و چیرگی حسد، و سستی صبر
و کمی قناعت، و بدی اخلاق و
زیاد روی در شهوت،
و پافشاری بر عصبیت و پیروی هوا و هوس ،
و مخالفت با هدایت و خواب غفلت
و کوشش بیش از اندازه،
و انتخاب باطل بر حق ،
و پافشاری بر گناه و کوچک شمردن معصیت و بزرگ شمردن طاعت .
و فخر و مباهات با ثروتمندان و تحقیر تهیدستان و کوتاهی در حق زیردستان خود
و ناسپاسی نسبت به آن که به ما خوبی کرده ،
یا آنکه ستمگری را یاری کنم یا ستمدیده ای را تنهای گذارم
یا آنچه را که حق من نیست بخواهم یا از آنچه که نمی دانم دم زنم.
بارالها؛ پناه می برم به تو :
از اینکه نیت داشته باشم به کسی خیانت ورزم
و در کردارم خودپسندی نمایم
و آرزوهای خود را دور و دراز سازم .
و به تو پناه می برم:
از زشتی باطن و ناچیز شمردن گناه
و از چیرگی شیطان بر وجودم
و از اینکه روزگار مرا به سختی در اندازد
یا سلطان بر من جور و ستم روا دارد.
و به تو پناه می برم:
از آلوده شدن به اسراف و بلای تنگدستی.
و به تو پناه می برم :
از سرزنش دشمنان و نیازمندی به همنوعان
و از زندگی در سختی
و از مرگ ناگهانی و بدون توشه.
وبه تو پناه می برم:
از حسرت و اندوه بزرگ و مصیبت سترگ
و از بدترین تیره بختی و بدفرجامی
و نومیدی از ثواب و فرود آمدن عذاب .
بارخدایا؛ بر محمد و آلش درود فرست و مرا از همه این امور در پناه رحمتت جای ده و نیز همه مردان و زنان مومن را .
ای مهربانترین مهربانان ...
دعای هشتم -صحیفه سجادیه