+ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام به دوستان
من تازه امروز با انجمن همدردی آشنا شدم و تعداد زیادی از پست ها رو خوندم. می خوام سوالم رو از اعضای خوب انجمن بپرسم و امیدوارم که دوستان راهنمایی ام کنند.
من یک دختر مذهبی هستم و خارج از کشور تحصیل می کنم. چند ماهه با پسری که چهارسال ازم بزرگتره آشنا شدم اما رابطه ما دو هفته و در حد چند بار صحبت حضوری و صحبت های اینترنتی بوده. از اولین صحبت جدی مون بحث ازدواج رو پیش کشیدم( و الان پشیمونم :302:). ایشون میگه می خواد ارتباطی به قصد شناخت با من داشته باشه اما تا یکی دو سال دیگه به هیچ وجه قصد ازدواج نداره. از طرفی خود من هم الان آمادگی ازدواج رو ندارم.
خانواده هامون کمابیش می دونند ولی با هم صحبتی نکردند. من ازش خواستم خانواده ها همو ببینند و ارتباطمون با اطلاع اونها باشه ولی قبول نکرد و گفت تا وقتی خودش به مرحله لازم از شناخت نرسیده باشه به طور جدی با خانواده اش صحبت نمی کنه. الان فقط من رو به عنوان یک مورد مناسب معرفی کرده و گفته می خواد شناخت پیدا کنه.
با توجه به اینکه معیارهای اساسی من از قبیل ایمان، نماز، روزه، اعتقاد به حجاب، راستگویی، تحصیلات، ... رو داره(البته خودش اینها رو میگه من که مدرکی ندارم) آیا صحیح هست که وارد چنین رابطه ای بشم یا نه؟
از راهنمایی همه دوستان سپاسگزارم.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
به نظر من شناخت شرط لازم برای یک ازدواج موفقه و هیچ چیز مثل زمان نمی تونه شناخت لازم رو به شما بده ولی این قضیه چند تا مشکل داره
این که وابسته نشین که این محاله بخصوص خانوما خیلی سریع وابسته میشن
اگه احساسی بیتون شکل بگیره باعث میشه عیب های طرف مقابلتون رو تا حدی نادیده بگیرید یعنی سعی می کنید به واسطه احساستون روی یه سری مسائل سرپوس بزارید
همچنین گاهی شخصیت مصنوعی که دوطرف به خودشون میگیرن شناخت رو سخت میکنه
مثلا آقایون همیشه تو این جور مواقع غلام حلقه به گوش هستن و خانوم ها هم به چیزی اعتراض نمی کنن و شخصیت واقعی رو نشون نمی دن
البته اینایی که من گفتم کلیه و همیشه همه مثل هم نیستن ولی اگر می دونید که ایشون فرد قابل اعتمادی هستن و میتونید احساساتتون رو کنترل کنید و به سمت یک شناخت درست مدیریت کنید
شاید مشکلی پیش نیاد
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
خیلی ممنون mamfred از جوابی که نوشتید.
خب من هم از همین وابستگی می ترسم. از طرف دیگه نمی خوام که این فرصت خوب رو از دست بدم.
الان تقریبا یک هفته است که کامل قطع ارتباط کردیم. چون من گفتم باید به خانواده ها گفته بشه و اون هم عقیده داره که الان وقتش نیست. نمی دونم چی کار کنم. می ترسم با این سکوتم از دستش بدم و بعد پشیمون بشم. تو این یک هفته خیلی فکر کردم. مطالعه کردم. از خانواده و دوستان مشورت گرفتم ولی بازم به نتیجه ای نرسیدم!
اینکه شخص قابل اعتمادی هست تقریبا بهم ثابت شده و مطمئنم که قصدش شناخت هست والا سراغ من نمی اومد. اما چه تضمینی وجود داره که بتونم در آینده احساساتم رو کنترل کنم؟
یه لحظه با خودم می گم نه من این همه صبر کردم، سختی کشیدم چون عقیده داشتم فقط ازدواج و می خوام به همسر آینده ام وفادار بمونم حالا چرا خرابش کنم!
یه لحظه دیگه می گم بیخیال از این همه تنهایی خسته شدم، این توی غربت خیلی می تونه کمکم کنه، آخرش که چی، من هم دوست دارم شناخت داشته باشم، تازه تا کی برای همسری که معلوم نیست کی بیاد و آیا بیاد یا نه سختی بکشم؟؟
نمی دونم، لطفا کمکم کنید. دیگه وقت ندارم! حوصله اشم ندارم. اگه طرز فکرم خیلی قدیمیه و دیگه الان کسی حاضر نیست بدون شناخت طولانی ازدواج کنه بگید؟ ولی آخه یک سال و نیم خیلی زیاد نیست؟؟ توی همین فروم می بینم تقریبا همه ارتباطهای طولانی با شکست مواجه شده و خیلی ها توصیه کردند که از ارتباط طولانی خودداری کنید مخصوصا اگه بدون اطلاع خانواده باشه. لطفا کمکم کنیدددد
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
عزیزم
شما تحت هیچ شرایطی نباید عقاید خودتون رو تغییر بدید
شما دختر خانم مذهبی هستید و شناخت بدون اطلاع خانواده برایتان امکان پذیر نیست
این خصوصیت های اخلاقی مثبت در هر کسی وجود ندارد و پسرها معمولا به دنبال چنین دختر هایی هستند
به نظر من شما باید به این اقا پسر بگید
درسته که من خارج از کشور زندگی می کنم ولی این دلیل نمی شه که من عقایدم را تغییر بدم من معتقدم که شناخت دو نفر می بایستی به صورت رسمی و تحت اطلاع دو خانواده صورت بگیره
حالا که شما شرایط ازدواج رو ندارید پس ادامه این رابطه عاقلانه نیست هر زمان که شرایط داشتید می تونید برگردید
البته امکان داره برای من توی این فاصله موقعیت دیگری پیدا بشه و من نسبت به شما متعهد نیستم
عزیزم اگه این اقا واقعا شما رو بخواهد حرکت جدی از خودش نشون خواهد داد به شرطی که شما محکم باشید و عقاید تون رو تغییر ندهید:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
ممنون از شما گرداب عزیز... و ممنون که از من تعریف کردید:rolleyes:
نقل قول:
به نظر من شما باید به این اقا پسر بگید
درسته که من خارج از کشور زندگی می کنم ولی این دلیل نمی شه که من عقایدم را تغییر بدم من معتقدم که شناخت دو نفر می بایستی به صورت رسمی و تحت اطلاع دو خانواده صورت بگیره
من این حرف رو بهش گفتم، گفت چون دو تا برادر بزرگتر داره نمی تونه با پدر مادرش صحبت کنه و اینکه الان آمادگی ازدواج نداره. و چون الان داره به یه کشور دیگه می ره و نمی تونه تا یک سال و نیم دیگه به ایران بیاد پس نمی تونه به ازدواج فکر کنه و هزار و یک دلیل دیگه!
من هم دوباره در جوابش، جواب شما رو گفتم:
نقل قول:
حالا که شما شرایط ازدواج رو ندارید پس ادامه این رابطه عاقلانه نیست هر زمان که شرایط داشتید می تونید برگردید
البته امکان داره برای من توی این فاصله موقعیت دیگری پیدا بشه و من نسبت به شما متعهد نیستم
دفعه اول قبول نکرد. خیلی ناراحت شد گفت به خودت و به من فرصت بده. گفت روی حرفهام فکر می کنه و از منم خواست که فکر کنم.
دفعه بعد ازش پرسیدم نتیجه چی شد گفت سر حرفم هستم و یک عالمه دلیل و منطق آورد.
منم گفتم فرض کن ما بعد از یک ارتباط طولانی به نتیجه نرسیدیم و همه چی تمام شد. حالا فرض کن تو مورد بعدی من هستی. آیا برات قابل قبول هست که من قبلا با کسی دیگه ارتباط داشته ام؟ خیلی فکر کرد و گفت اگه به قصد شناخت بوده باشه اشکال نداره. گفتم یعنی در چه حد؟ گفت خارج از حد شرع نباشه. بعد شک کرد و گفت ارتباطی داشتی؟ گفتم آره ولی هرگز از شرع خارج نشده. خیلی ناراحت شد. اولش گفت تعریف کن. بعد گفت نه نگو. با خودش کلنجار می رفت. آخرش اصرار کرد که بگم و من ارتباط قبلی ام رو صادقانه براش گفتم.(برای جزئیاتش پ.ن. در پایین رو بخونید)
و در ضمن بهش گفتم که دو سه تا موقعیت دیگه تازگی برام پیش اومده که یکیشون رو هم می شناخت و خودش تایید کرد که اون شاید از خودش بهتر باشه. و گفت به خاطر همینه که عجله کرده و می خواسته خودشو به من بشناسونه قبل از اینکه موقعیت های دیگه بیان.
گذشت و فردا شبش بهم تلفن کرد. و گفت از دیشب عذاب وجدان داره و اینکه خودخواه باشه نابودش می کنه و نمی خواد که موقعیت های بهترم رو ازم بگیره. و بعد لیستی از مزایای قطع ارتباط برای من رو برام شرح داد و گفت با اینکه من مایل نیستم و قطع ارتباط مزیتی برام نداره ولی چون نمی خوام خودخواه باشم همین جا خداحافظی می کنم. من هم فقط سکوت کردم و آخرش هم گفتم خداحافظ. واقعا نمی دونستم چی بگم.(ولی من فکر می کنم دلیل قطع ارتباطش این بود که با ارتباط قبلی من مشکل داشته و شاید اشتباه برداشت کرده و من خوب براش تفهیم نکردم که واقعا چیزی نبوده، فکر کرده فراتر از اینها بوده:47:...)
و حالا همش می ترسم که در آینده پشیمون بشم. هیچ کدوم از موقعیت های دیگه ام رو دوست ندارم. و احساس می کنم این از همشون بهتره. توی این مدت فقط ازش خوبی دیدم و فرصت نداشتم که بدی هاشو ببینم و فکر می کنم این در زندگی آینده من هم تاثیر خواهد گذاشت چون این فرصت رو از خودم گرفتم و در آینده به خودم خواهم گفت اگه اون فرصت رو از خودم نگرفته بودم خوشبخت تر بودم. (دقیقا مثل زمانی شده که می خواستم تصمیم بگیرم برم خارج از کشور یا نه و در نهایت با خودم گفتم اگه این فرصت رو از خودم بگیرم قطعا در آینده پشیمون می شم و اومدم و الان هم خیلی راضیم.)
یکی از دوستام میگه: شکست خوردن بهتر از اینه که از ترس شکست همه فرصت ها رو از خودت بگیری:302:
منتظر راهنمایی های ارزشمندتون هستم...mamfred و گرداب عزیز، با توجه به جزئیاتی که گفتم لطفا بیشتر راهنمایی ام کنید... از بقیه دوستان هم خواهش می کنم کمکم کنند...
ببخشید اگه پرحرفی کردم... یک هفته است زندگی ام فلج شده... نمی تونم با خودم کنار بیام:302:
پ.ن.: قبلا یک پسری شدیدا به من علاقه داشت، اما چون شرایط ازدواج نداشت من با بی تفاوتی دو سال طی کردم اما به خاطر مشکلاتی که براش پیش اومد حس دلسوزی پیدا کردم و کم کم من هم بهش علاقمند شدم ولی باز هم هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. فقط در حد ایمیل من سعی می کردم کمک فکری و درسی بهش بدم تا بتونه افت تحصیلی اش رو جبران کنه. اما کم کم توی ایمیل هاش شروع به پیش کشیدن حرفهای احساسی کرد و من هم برام قابل قبول نبود و برخوردهای تندی می کردم و کم کم ایمیل هم دیگه نزدیم. گاهی من سراغشو می گرفتم و ازش معذرت می خواستم ولی اون بی تفاوت بود. من هم گمان کردم همه چی تموم شده ولی تازگیها باز احساس می کنم که اون علاقه قبلی از طرف اون پسر هست هرچند من فقط یک سری خاطره تلخ و شیرین از اون دارم و واقعا علاقه ای از طرف من نیست. اما همیشه این شک در من بوجود میاد که نکنه شکستی که اون در زندگی خورد تقصیر من بوده و دارم به این نتیجه می رسم که من خیلی سختگیرم و دور خودم دیواری کشیدم و اجازه نمی دم کسی بهم نزدیک بشه.
بهرحال فکر کردم ممکنه مورد قبلی از ارتباط جدیدم خبردار بشه و مشکل درست کنه به خاطر همین تصمیم گرفتم از همین اول اون مسئله رو بگم تا بعدا ابهام و شکی نباشه. ولی انگار خوب نگفتم و برداشت اشتباه شده:47:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام
یک سال و نیم، زمان زیادی هست و من فکر میکنم کار خیلی سختی هست که درگیری احساسی پیدا نکنین...
و همونطور که میدونین درگیری احساسی معمولان نتیجه ائی نداره به جز عدم شناخت و تصمیمگیری منطقی...
در مورد رابطه قبلیتون، برای برخی آقایون این مساله سنگین هست به خصوص اگر خودشون کمی مقید هم باشن...
به هر حال من فکر میکنم، ضمن اینکه حق ایشون بوده که در مورد رابطه قبلی شما بدونه، ایشون مدت زمانی رو لازم دارن تا در این مورد فکر کنن و باهاش کنار بیان، و با توجه به اینکه رابطه گذشته شما رابطه خاصی نبوده اگر واقعا به شما علاقه داشته باشن، دوباره درخواستشون رو تکرار میکنن...
اما باز هم تاکید میکنم، ۱.۵ سال زمان زیادی هست و برای من به عنوانه یه پسر در این مدت زمانی مشکل هست که درگیری احساسی پیدا نکنم، شمارا نمیدونم...
موفق باشین،:72:
کامران
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام:72::
من هم با کامران گرامی موافقم..
دوست من این مدت زمان خیلی زیاده و من به شما قول می دم حتما حتما به هم وابسته می شید...
به نظر من هم این کار صحیحی نیست..کسی که قسمت شما باشه و به واقع شما براش مهم باشید به درخواست ها و عقاید شما احترام می گذاره چون می خواد به هر قیمتی این شانس رو از دست نده...
چطور اون نباید فکر کنه که دختر خوبی مثل شما رو داره از دست میده ..
کار شما کاملا صحیح بوده.حتما باید خانواده هر دوطرف اگر قصد حتی شناخت برای ازدواج هست در جریان باشند و جر این مسیر واقعا این کار شما یک ریسک بزرگ هست و باید یک سال و نیم دیگه تاپیک بزنید ..
( البته خدا نکنه یک احتماله) من رو گذاشت و رفت..با دوری اش چه کنم؟
دوست گرامی این تالار پر از سرگذشت های این چنین است.اگر شما شانس داشتن او را از دست می دهید او هم شما را از دست می دهد و این چیز کمی نیست دوست من..
به نظر من این ریسک را نکنید.ایشان هم هر زمان آمادگی لازم را دارد می تواند حتی با یک تماس کوچک خانواده ها اجازه شناخت شما با هم را بگیرد...
باز هر طور خودتان صلاح می دانید...
موفق باشید.:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
ممنون از کامران و سارای عزیز.:72:
با توجه به جوابهای همه دوستان من دیگه تصمیممو گرفتم. خوشحالم که همه یک نظرو داشتند. من نه امّل ام، نه دیوار دور خودم کشیدم و نه خشک مذهبی ام.
توکل بر خدا راهمو انتخاب کردم و محکم در این مسیر قدم بر می دارم.
من به هیچ وجه از عقیده خودم کوتاه نمیام. حالا دیگه صددرصد مطمئنم که تصمیم درستی گرفتم.
اگه در آینده بازم مشکلی پیدا کردم میام و اینجا می نویسم و خیلی خوشحالم که با دوستان به این خوبی در این تالار آشنا شدم:227:
از همتون ممنونمم:72:
راستی یک چیزی رو در مقالات انجمن خوندم که اون هم خیلی به تصمیم گیری ام کمک کرد. گفتم شاید بد نباشه برای افراد دیگه ای که ممکنه مشکل من رو داشته باشند اینجا بذارم:
اگر بحث شناخت هست باید از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد. چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولی زمان خاتمه و نتیجه گیری نامشخص باشد.
پس دختران باید بدانند پسری قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرایط ازدواجش را فراهم کرده است.
متعهدانه و بدون مخفی کاری در ارتباط ظاهر می شود.
به جای تمرکز افراطی روی احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معیارها همت می گمارد.
از آشکار شدن رابطه و در جریان گرفتن خانواده ها بیمی ندارد.
خیلی زیاد قبول دارم. حرف حساب جواب نداره
البته مورد من اول از احساس وارد شد ولی بعد گفت احساس و روابط عاطفی رو فعلا بروز ندیم برای بهتر تصمیم گرفتن... اما این کافی نبود برای اینکه من بخوام عقیده امو زیر پا بگذارم:rolleyes:
بهرحال برای ایشون و همه افرادی که الان شرایط ازدواج رو ندارند دعا می کنم خدا کمکشون کنه و بتونن در مسیری که باعث سعادتشون می شه قرار بگیرند:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام yosra... امیدوارم که خوب باشید
دوستان بسیار خوب راهنمایی کردند اما لازم می دانم نکاتی را عرض کنم.
1> اصولا هیچ گونه رابطه ای را نمی توانید بی یابید که به مدت طولانی بین دختر و پسر شکل گرفته اما آنان ""وابسته"" نشده باشند.
2>این را با اطمینان کامل می گویم... اگر پسری قصد ازدواج داشته و هدفش تشکیل یک زندگی باشد هیچ گاه برای شناخت و ازدواج با دختری مدتی طولانی را پیشنهاد نمی دهد... اولین اقدام پسری که تصمیم به ازدواج دارد خواستگاری رسمی از دختر و در میان گذاشتن موضوع با خانواده است.. وگرنه قدری مواظب رابطه باشید.
3> اگر مایل هستید با ایشان ازدواج کنید تنها توصیه این است که به او بگویید هر وقت که آمادگی ازدواج داشت با ایجاد یک رابطه 2 ماهه برای شناخت(خانواده هر دو در جریان باشد) رسما برای خواستگاری اقدام نماید.
موفق باشید:72:
...........................
حاشیه>> بنده هنگام ارسال متوجه متن بالایی شما (مقاله) نشدم.. خب با این مقاله توضیح ما تنها تاکید آن را شامل میشد.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام دوستان... :72:ببخشید که من باز اومدم
امروز فرصت شد دوباره با هم صحبت کنیم.
من احساس می کنم ایشون برداشت خوبی از من نداره. فکر می کنه طرز فکرم اشتباه است! (و شاید خودخواه و مغرور هستم و فقط به خودم فکر می کنم!)
چرا آقایون از یه ارتباط اینترنتی آدم ناراحت می شن اما وقتی نوبت به خودشون می رسه می گن چرا نمی ذاری ارتباط داشته باشیم؟! باید همدیگه رو بشناسیم!
در ضمن ایشون امروز به من گفت علاقه ای بوجود نیومده هنوز براش و درصورت ادامه رابطه بوجود میاد...
و گفتند که الان اصلا دل و دماغ ازدواج کردن ندارند و به خاطر دغدغه ی خانواده شون برای فرزندان بزرگتر نمی تونن با اونها مطرح کنند و خودشون هم به خاطر فشار درسی و کاری و رفتن به یک کشور دیگه به زودی، نمی تونن فعلا ازدواج رو در نظر بگیرند.
من هنوز هم معتقدم که این رابطه صحیح نیست. اما وقتی همه اطرافیانم می گن وارد رابطه شو بعد از سه چهارماه اگه دوست نداشتی قطعش کن خیلی شک می کنم. همه معتقدند یک سال و نیم خیلی زیاده ولی می گن می تونی بعد از شروع رابطه کاری کنی که زودتر رسمی بشه. (تاکید می کنم منظور من از رابطه فقط صحبت کردن و ارتباط اینترنتی هست)
چیزی که الان منو اذیت می کنه هنوز اینه که ایشون اگه علاقه ای نداشت چرا رابطه رو شروع کرد؟؟(که از خودشون که پرسیدم گفتن چون یه علاقه ی کوچکی بوده ولی نه اینقدر زیاد که به ازدواج منتهی بشه)
و اینکه اگه من احساس کنم این مورد از همه مناسبتره آیا صحیحه در این شرایط وارد رابطه بشم به این امید که علاقه در آینده بوجود میاد یا نه؟
خیلی ممنون از راهنمایی های دوستان.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
من متوجه ازدواج از نوع ایرانی نمی شم! خواستگاری از کسی که هیچ چیز از اون نمی دونید یعنی چی؟! مثلا تو جلسه خواستگاری چیا به هم می گن؟ ارتباط اینترنتی به قصد شناخت یعنی چی!؟ مثلا در یک ارتباط اینترنتی چی بدست میاد؟ صحبت از تحصیلات و حق تحصیل و کار خانومها هست و شرایط ازدواج را هنوز باید پسر فراهم کند؟!
دختر مدرنی که حق تحصیلات (وشاید طلاق) می طلبد و از برابری زن و مرد سخن می گوید و منتظر است که خواستگار به در خانه اش بیاد!!
راستی آهنگ پیتزای قرمه سبزی رو شنیدید؟!!:227:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
ممنون از نظر جناب chashmdarrah عزیز...
خوشحالم که یک نظر مخالف با دوستان همدردی داده شد. نظری که با نظر تمام اطرافیان من و متاسفانه اطرافیان اون آقا یکیه!
من احساس می کنم دیگه در هیچ کجای دنیا پاکی و صداقت اهمیتی نداره. فقط مسخره دیگرانه. از من که گذشت. دو بار این بلا سرم اومد که به خاطر اعتقاداتم علاقه خودمو زیر پا گذاشتم و بعد مورد نفرت واقع شدم. اما الان نگران این هستم که دیدگاه این فرد نسبت به همه دختران مومن بد نشه. فکر نکنه خب اینها هم که ارتباط قبلی داشته اند!! و اینقدر هم خودخواه و مغرور هستند که حتی حاضر نیستند به کسی اجازه بدند باهاشون صحبت کنه!!
و تمام حرفهایی که جناب chashmdarrah گفتند. که این دختر از خودش اختیار نداره که اینقدر روی خانواده ها تاکید داره. و اینکه حق و حقوق برای خودش قائل نیست. و در ازدواج عجله داره!!(که از این نتیجه عیب و ایراد داشتن دختر رو هم می گیرند!) طرز فکرش سنتی و قدیمیه و ...
از این عصبانی هستم که ایشون به من می گه: یعنی تو با نفر قبلی بیرون نمی رفتی؟ کافی شاپ نمی رفتی؟ تلفنی حرف نمی زدی؟؟ و این در حالیه که در به قول خودم ارتباط قبلیم من حتی صدای طرف مقابلم رو می شنیدم نمی شناختم! حتی یکبار هم تلفنی صحبت نکردم باهاش! فقط چند بار در حد مبادله جزوه بود و چهار سال ما همکلاس بودیم و من اجازه ندادم حتی یک بار به من نزدیک بشه چون معتقد بودم جز به قصد ازدواج نباید رابطه ای شکل بگیره!!! آش نخورده و دهن سوخته!
من که تصمیم گرفتم مثل این همه دختری که اینجا هستند و هرروز یکیو عاشق خودشون میکنن و مدام می گن که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارند باشم!! آخه آدم برای کی این همه سختی بکشه؟؟ دیندارهاشون که اینن!!
دلم از مدعیان دینداری سخت گرفته!
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
yosra عزیز شما از رابطه قبلی حرف زدید ولی می گید هیچ ارتباط تلفنی و بیرون رفتن نبوده فقط جزوه ردوبدل می کردین؟
می بخشید این کجاش معنی رابطه میده؟ فکر نمی کنید این آقا حق داره حرفتون را باور نکنه؟ شما یا مسائل را کامل برای ما نگفتین و یا با توهم یه رابطه برای خودتون پرونده ساختین.
از طرف دیگه می گید دلتون گرفته چرا این روزها دخترها چنین و چنان می کنند ولی شما نمی کنید؟!!
و تصمیم دارید مثل دیگران باشید که به اشتباه با احساسات دیگران بازی می کنند؟!!
من نمی دونم تعریف دقیق شما از دین چیه و البته دین و مسلک شما هرچه که باشد برایم قابل احترام است.
ولی در تمام ادیان رعایت یکسری مسائل اخلاق مبناست.
عزیزم این آقا کاملا جوانمردانه چون شرایط ازدواج را نداشتند خود را کنار کشیدند, حالا دلیل دلخوری شما چیه؟
همیشه شرایط وفق مراد دل ما نیست.شاید در شرایط بهتر ایشون دوباره به شما رجوع کنند و یا جفت بهتری برای خودتون پیدا کنید.
در مورد رفتار دخترای دیگه هم این نوع قضاوت و این که رفتار اونها مبنای تصمیم شما باشه چیزی جز ضایع کردن اعتقاداتتون نیست.
شما راهی را که فکر می کنید درسته پیش بگیرید و بهش عمل کنید و کاری به رفتار دخترای دیگه نداشته باشید.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
واقعا که خیلی جالب بود مخصوصا نتیجه گیری آخرتون آفرین:104:
خانم محترم شما فکر کردین که خوب بودن یعنی فقط اینکه به طرفتون بگین که من باید خانوادم در جریان باشن این نشون ازخوب بودن یا پاکی کسی نداره بلکه این فقط یه چیزی هست که به دختر کمک میکنه ازش سوءاستفاده نشه و اینکه رابطه رو بتونه با کمک والدین بهتر کنترل کنه.که به سود دختر است .
در پاسخ به افرادی که میگن که اگه اون تو رو میخواد مطمئن باش که یه اقدام جدی باید بکنه !!!!!من میگم که این بنده خدا چه جوری باید بدونه که اینو صد در صد میخواد .آیا به صرف 2 بار صحبت کردن یا دیدن طرف!!!!
اخه چرا بعضی از شما خانما اینقدر خودخواهین
خانم محترم اینو بدون که توی مملکت ما اصولا تفکر افراط و تفریط هست یا میخواییم خیلی سنتی بریم جلو و یا میخواییم به قول شما هر روز با یکی باشیم اصولا انگار که یاد نگرفتیم که میشه مثه آدم هم زندگی کرد
و جالبه که توی همین تفکر سنتی هم اون پسر بدبختی که رفته خواستگاری اگه بعد مدتی بفهمه که این رابطه رو نمیخواد مورد نفرین شما و خانوادتون قرار میگیره که با احساساتتون بازی کرده و حتی اومده خواستگاری !!! چرا به شما بی احترامی شده و ...
به هر حال اینو بدون که الان این نوع تفکر هم هست تکلیفتو معلوم کن یا میخواین که سنتی باشین که بسم ا... اگه هم میخواین که اونوری بشی باید بدونین که اول از همه تو این نوع رابطه باید احساس رو سعی کنی وارد نکنی و به جای فاز احساس طرفت رو بشناسی و با عقایدش کامل آشنا شی و مثه یه دوست معمولی واسش باشی تماس ها زیاد نباشه و اینکه مدت رابطه هم کمتر از 1.5 باشه بهتره. ادمها میتونن اگه درست عمل کنن تو یه مدت کمتر هم هم رو بشناسن .و اجازه سوءاستفاده هم ندهی هرگز.
و البته این رو بدون که این وسط ممکنه که یه موردهایی رو از دست بدهی .اما خوب اگه سعی بر این باشه که مدت کمتر بشه و خصوصیات مثبت شما در این مدت نشان داده بشه حتما او هم از این تاکید1.5دست بر میداره .به هر حال هر کاری در زندگی درجاتی از ریسک رو داره.و همیشه اینو بدونی که ممکنه که بعد از این مدت رابطه به هم بخوره پس در رابطه زیرک باشی .یعنی حتما بعدش ازدواج نیست...
فقط من یه توصیه مهم دارم توی زندگیتون همیشه قبل از اینکه کاری رو بخواین شروع کنین در مورد عواقبش خوب فکر کنین و اینکه باید چگونه عمل کنید و اینکه چگونه از هم سوءاستفاده میکنن و ... با چشم باز وارد هر کاری شویم .
اما با توجه به تفکری که از شما دیدم و اینکه آدم مذهبی هستین و... بهتره که همون طرو که بچه ها گفتن سنتی عمل کنین تا خانواده ها در جریان باشن
موفق باشین
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
با سلام
اول از همه به خاطر عصبانیت و پست قبلیم از همه دوستان معذرت می خوام:163:
ترانه و محمد عزیز ازتون ممنونم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tarane.h
yosra عزیز شما از رابطه قبلی حرف زدید ولی می گید هیچ ارتباط تلفنی و بیرون رفتن نبوده فقط جزوه ردوبدل می کردین؟
می بخشید این کجاش معنی رابطه میده؟ فکر نمی کنید این آقا حق داره حرفتون را باور نکنه؟ شما یا مسائل را کامل برای ما نگفتین و یا با توهم یه رابطه برای خودتون پرونده ساختین.
از طرف دیگه می گید دلتون گرفته چرا این روزها دخترها چنین و چنان می کنند ولی شما نمی کنید؟!!
و تصمیم دارید مثل دیگران باشید که به اشتباه با احساسات دیگران بازی می کنند؟!!
من نمی دونم تعریف دقیق شما از دین چیه و البته دین و مسلک شما هرچه که باشد برایم قابل احترام است.
ولی در تمام ادیان رعایت یکسری مسائل اخلاق مبناست.
عزیزم این آقا کاملا جوانمردانه چون شرایط ازدواج را نداشتند خود را کنار کشیدند, حالا دلیل دلخوری شما چیه؟
همیشه شرایط وفق مراد دل ما نیست.شاید در شرایط بهتر ایشون دوباره به شما رجوع کنند و یا جفت بهتری برای خودتون پیدا کنید.
در مورد رفتار دخترای دیگه هم این نوع قضاوت و این که رفتار اونها مبنای تصمیم شما باشه چیزی جز ضایع کردن اعتقاداتتون نیست.
شما راهی را که فکر می کنید درسته پیش بگیرید و بهش عمل کنید و کاری به رفتار دخترای دیگه نداشته باشید.
در مورد رابطه قبلی قبلا هم گفتم که به صورت اینترنتی بوده. نخواستم وارد جزئیات اون بشم به خاطر اینکه وقت دوستان انجمن گرفته نشه. البته دوستانم هم می گن که اسم اون رو نباید رابطه گذاشت! ولی من نمی دونستم باید اسمشو چی بذارم. گفتم که نگرانی ام به خاطر این بود که شخص قبلی متوجه بشه و بعد شک یا ابهامی پیش بیاد و خواستم قبل از اینکه قضاوت قبلی بشه مثلا گفته باشم! این رو بذارید به حساب خام بودنم:163:
درواقع ارتباط قبلی از وبلاگ من شروع شد که ایشون بازدیدکننده من و ازقضا همکلاسی ام هم بود. و بعد ما یک کار تیمی اینترنتی رو شروع کردیم با چند نفر دیگه و کم کم شروع به تبادل ایمیل های رسمی و درسی کردیم. و این دو سال طول کشید. در این مدت من احساس می کردم علاقه ای ممکنه بوجود اومده باشه اما ایشون این قدر محترمانه و رسمی صحبت می کرد که من نمی تونستم به خاطر حدسیاتم عکس العملی داشته باشم! بعد از دوسال این قضیه(در همون اینترنت) جدی شد. و من با خانواده ام مطرح کردم و اونها خواستند که ایشون بیاد خواستگاری. من ایمیل زدم و خواسته خانواده امو گفتم و اون هم با تاکید بر اینکه الان شرایط ازدواج رو نداره خواست که شناخت بیشتری نسبت به هم داشته باشیم و معیارهامون رو بررسی کنیم. ولی من مدام تحت فشارش می گذاشتم که باید با خانواده ها مطرح کنیم. و ایشون هم اصرار داشت که الان وقتش نیست و همون ارتباط اینترنتی رو هم قطع کردیم. چند ماه گذشت. ایشون دچار افت شدید تحصیلی شد. طوری که چند تا از همکلاسی ها فهمیده بودند که عاشق شده. جمع شدند و تصمیم گرفتند با ایشون صحبت کنند و من هم در جریان بودم. این بود که با یکی از اونها صحبت کردم و قضیه رو تعریف کردم و از من پرسیدند که آیا واقعا می خواهی که ایشون به خواستگاری ات بیاد و تا اینجا نظر تو مثبت هست؟ من هم گفتم نظرم تا اینجا مثبته. بعد از صحبت بچه ها باهاش متوجه شدم که از من بسیار عصبانیه و از اینکه به این خاطر که من رو مقصر می دونست خیلی ناراحت بودم. این بود که ایمیل زدم و معذرت خواهی کردم و در آخر حاضر شدم اگه ارتباط درسی باشه اشکال نداره و من تمام گذشته رو فراموش می کنم. و این مدتی ادامه داشت و ارتباط اینترنتی خیلی زیاد شد و در این مدت من دو تا خواستگار رو بی دلیل رد کردم به خاطر علاقه ای که بهرحال در من ایجاد شده بود و نمی تونستم به هیچ کس دیگه ای فکر کنم. تا یک تبادل جزوه که من در اون خیلی سریع خداحافظی کردم و رفتم. (چون قرار ما تبادل جزوه بود و من فکر نمی کردم کار دیگه ای لازم باشه انجام بدم!!) و ایشون از من دلخور شد و دوباره قطع شد. یک سال بعد با اسم یکی دیگه از همکلاسی های پسر(!!) شروع کرد به من ایمیل بزنه و از اونجایی که توی این مدت روش خیلی شناخت داشتم، مطمئن بودم که خودشه. این بود که رفتم و از اون همکلاسیم پرسیدم که شما ایمیل به من می زنید!؟ اون هم با تعجب گفت نه و بعد حدس زده بود کار کیه و باهاش کلی دعوا کرده بود و اون به من ایمیل زد که چرا بهش گفتی و .... این قصه سر دراز دارد!! ( کاملا قبول دارم که این ها همش زنجیره ای از بچگی کردن های ما بود که چندین سال طول کشید!!) و این اواخر ارتباط ما به یک ارتباط معمولی بدون علاقه تبدیل شد(حداقل من این طوری فکر می کردم) و گاهی من ایمیل می زدم و سوالاتی می پرسیدم و گاهی ایشون. و ضمن اینکه یک سری جزوه پیش هم داشتیم که به هم برگردوندیم...
همین! شاید من در این قضیه خودم رو گناهکار می دونستم و در ضمن به خاطر علاقه ای که برام ایجاد شده بود تا مدتی نمی تونستم به هیچ فرد دیگه ای در زندگی ام فکر کنم... این بود که فکر می کردم مهمه.
منظور من از دخترهای دیگه، دخترهای این دیاره نه ایران! نمی خوام قضاوتی کنم که دخترهای اینجا بهترن یا اونجا یا هرچی. فقط روش زندگی دخترهای اینجا با دخترهای ایرانی فرق داره و همانطوریه که گفتم. و فکر می کنم حتی اگه یک ایرانی این کار رو انجام بده اعتقاد به درستی اش نداره.(البته ببخشید قبول دارم بد گفتم و معذرت می خوام) اون حرفها به خاطر این بود که احساس می کردم روم قضاوت اشتباه شده. شاید یک جورایی از وقتی اومدم اینجا نسبت به هرچیزی که مربوط به دین باشه خیلی حساس شدم! یا شاید هرکی هرچی بهم میگه احساس می کنم ربطی به دین داره!!! این خیلی بده و دارم خودم رو اصلاح می کنم. امیدوارم همه کسانی که باعث ناراحتی شون شدم منو ببخشند:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MOHAMMAD.
واقعا که خیلی جالب بود مخصوصا نتیجه گیری آخرتون آفرین:104:
خانم محترم شما فکر کردین که خوب بودن یعنی فقط اینکه به طرفتون بگین که من باید خانوادم در جریان باشن این نشون ازخوب بودن یا پاکی کسی نداره بلکه این فقط یه چیزی هست که به دختر کمک میکنه ازش سوءاستفاده نشه و اینکه رابطه رو بتونه با کمک والدین بهتر کنترل کنه.که به سود دختر است .
در پاسخ به افرادی که میگن که اگه اون تو رو میخواد مطمئن باش که یه اقدام جدی باید بکنه !!!!!من میگم که این بنده خدا چه جوری باید بدونه که اینو صد در صد میخواد .آیا به صرف 2 بار صحبت کردن یا دیدن طرف!!!!
اخه چرا بعضی از شما خانما اینقدر خودخواهین
خانم محترم اینو بدون که توی مملکت ما اصولا تفکر افراط و تفریط هست یا میخواییم خیلی سنتی بریم جلو و یا میخواییم به قول شما هر روز با یکی باشیم اصولا انگار که یاد نگرفتیم که میشه مثه آدم هم زندگی کرد
و جالبه که توی همین تفکر سنتی هم اون پسر بدبختی که رفته خواستگاری اگه بعد مدتی بفهمه که این رابطه رو نمیخواد مورد نفرین شما و خانوادتون قرار میگیره که با احساساتتون بازی کرده و حتی اومده خواستگاری !!! چرا به شما بی احترامی شده و ...
به هر حال اینو بدون که الان این نوع تفکر هم هست تکلیفتو معلوم کن یا میخواین که سنتی باشین که بسم ا... اگه هم میخواین که اونوری بشی باید بدونین که اول از همه تو این نوع رابطه باید احساس رو سعی کنی وارد نکنی و به جای فاز احساس طرفت رو بشناسی و با عقایدش کامل آشنا شی و مثه یه دوست معمولی واسش باشی تماس ها زیاد نباشه و اینکه مدت رابطه هم کمتر از 1.5 باشه بهتره. ادمها میتونن اگه درست عمل کنن تو یه مدت کمتر هم هم رو بشناسن .و اجازه سوءاستفاده هم ندهی هرگز.
و البته این رو بدون که این وسط ممکنه که یه موردهایی رو از دست بدهی .اما خوب اگه سعی بر این باشه که مدت کمتر بشه و خصوصیات مثبت شما در این مدت نشان داده بشه حتما او هم از این تاکید1.5دست بر میداره .به هر حال هر کاری در زندگی درجاتی از ریسک رو داره.و همیشه اینو بدونی که ممکنه که بعد از این مدت رابطه به هم بخوره پس در رابطه زیرک باشی .یعنی حتما بعدش ازدواج نیست...
فقط من یه توصیه مهم دارم توی زندگیتون همیشه قبل از اینکه کاری رو بخواین شروع کنین در مورد عواقبش خوب فکر کنین و اینکه باید چگونه عمل کنید و اینکه چگونه از هم سوءاستفاده میکنن و ... با چشم باز وارد هر کاری شویم .
اما با توجه به تفکری که از شما دیدم و اینکه آدم مذهبی هستین و... بهتره که همون طرو که بچه ها گفتن سنتی عمل کنین تا خانواده ها در جریان باشن
موفق باشین
خیلی ممنون از نوشته های خوبتون. حتما روی مواردی که اشاره کردید فکر می کنم.
ای کاش این دوتا پست آخری همون اولین باری که این مبحث رو باز کردم ارسال می شد. شاید من بیش از حد توقع داشتم و اگه اینو می دونستم شاید صحبت هایی که در این صحبت آخریمون ردوبدل شد و باعث ناراحتی من شده گفته نمی شد.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
yosra جان ممنون از توضیحاتت ولی اینجا کسی از دست شما ناراحت نشد و این پستها صرفا برای این ارسال شد که فکر کردیم مسیر فکری شما اشتباهه و این طرز فکر به خودتون آسیب می زنه.
yosra عزیز از مسائلی که بیان کردین مشخصه شما تنها به رابطه ای که تحت کنترل خانواده و به قصد ازدواجه فکر می کنید.
ولی اشتباهاتی داشتین برای جلوگیری از تکرار اونها در آینده متذکر میشم.
1.اول شخص را به عنوان همسر آینده بررسی کن و در صورتی که فکر می کنی شرایط ازدواج را نداره فکر خودت را مشغول نکن.
2.درصورتی که مورد 1 حل شد لازم نیست شما بگید باید بیای خواستگاری و از خانواده اجازه بگیری.
این حرف شما معنیش اینه که از نظر من شما کاملا قابل تائید هستید و فقط مراسم رسمی مونده.
بهتره بگید من برای تصمیم گیری باید نظر خانواده ام را بدونم و آشنایی به خانواده شما و منطبق بودن دو خانواده از شرایط اصلی منه.
این دو جمله در عمل یه معنی میده ولی جمله اول چون در شخص این حس را به وجود میاره که توافق 100٪ شما را داره شخص را به تعلل می اندازه.
در افکار جامعه ما این مسئله جا افتاده که آشنایی خارج از چارچوب رسمی و بدون اطلاع خانواده تنها می تونه برای دختر مشکل ایجاد کنه ولی آقا بدون هیچ مشکلی فرصت شناخت کافی طرف مقابل را داره.
این که این طرز تفکر درسته یا غلط خارج از مبحثه ولی شما برای اینکه به طرف مقابل فرصت ندید با این دیدگاه باهاتون برخورد کنه نباید قبل از اشنایی خانواده ها جواب مثبت بدهید.
3.اگه کسی شرایطت را قبول نکرد باید کاملا نظرش را بپذیری و اصلا از چیزی ناراحت نشی. همانطور که شما وقتی از خواستگاری خوشتون نمی یاد خیلی راحت ردش می کنید باید به طرف مقابل هم این حق را بدی اگه از شرایطت خوشش نیامد بتونه رابطه راقطع کنه.
4.طبق گفته هاتون رابطه قبلیتون بیشتر مثل یه احساس درونی و تعلق قلبی شخص شماست تا یه رابطه جدی. بهتره خیلی شفاف تر به طوریکه برای طرف مقابل دچار ابهام نشه از رابطه قبلیتون حرف بزنی.
من کاملا با این مسئله موافقم که باید تمام روابط قبلی برای شریک زندگی روشن بشه ولی روابط شامل احساس درونی شما نمیشه.
مطمئن باشید توی سن شما شریک شما یا هر فرد دیگه ای حداقل یکبار احساس عشق را تجربه کرده و این برای طی مرحله بلوغ یه چیز طبیعیه.
بهتره در این حد بگید که با یکی از همکلاسیاتون قبلا صحبت از شروع رابطه به قصد ازدواج پیش اومده ولی چون اون شخص شرایط ازدواج را نداشته هیچ رابطه ای شکل نگرفته و فقط برای هم همکلاسی باقی ماندید.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام ترانه جان.
در مورد اینکه چطور از رابطه قبلی صحبت کنم من هم به همین نتیجه رسیدم. این تجربه خیلی خوب بود که متوجه بشم باید چطور صحبت کنم که نه چیزی رو پنهان کرده باشم و نه به خودم بیهوده اتهام بزنم. کاملا با این جمله ات موافقم و به دوستانی که ممکنه اینجا رو بخونن پیشنهاد می کنم حتما به توصیه شماره 4 گوش کنند.
در مورد بقیه توصیه هات من همه اش رو قبلا انجام داده بودم ولی قضایا خارج از اختیار من به نحوی پیش رفت که نتیجه چنین شد. در همون پست اولم هم اشاره کردم که ایشون مطابق با معیارهای اصلی من هست.
در مورد توصیه دومت هم من دقیقا به همین صورت گفتم که من هنوز نیاز به شناخت دارم و به همین دلیل هم می خوام که خانواده ها در جریان باشند تا بتونم شناخت لازم رو پیدا کنم و بدون شناخت نمی تونم هیچ نوع ارتباطی رو شروع کنم. و این مطلب رو به خوبی تاکید کردم و می دونم که از این نظر مشکلی نبود. مشکل اینجا بود که ایشون معتقد بود وقتی به خواستگاری من بیاد به این معناست که از نظرش من 100% قابل قبول هستم. درحالیکه از نظر من اصلا این طوری نیست. مگر نه این طوره که خیلی از خواستگارها خودشون جوابشون منفی هست؟
ناراحتی من از اینکه شرایطم پذیرفته نشده نیست. اگه اینطور بود اصلا این مبحث رو باز نمی کردم! قبل از اینکه اصلا من با همدردی آشنا بشم شرایطم پذیرفته نشده بود و ارتباط قطع شده بود. من فقط به این فکر می کردم با توجه به اینکه ایشون به معیارهای من خیلی نزدیکه باید شرایطم رو تغییر بدم یا نه؟ این بود که اینجا سوال کردم و دوستان گفتند به هیچ وجه از شرایطت کوتاه نیا و حق داری که این انتظار رو داشته باشی و ایشون اگه واقعا قصدش ازدواج باشه خودش برمی گرده وگرنه نه و ...
و بعد از یک هفته اتفاقی پیش اومد که ما دوباره صحبت کردیم و ایشون از من پرسید که آیا در این یک هفته تجدید نظر نکردم و من محکم تر از قبل گفتم نه! سر حرفم هستم! و بعد شروع به جروبحث کردیم و حرفهایی پیش اومد که خیلی بهم برخورد و عصبانی بودم و اون پست عصبانی رو نوشتم!:163:
باز هم ممنونم ترانه جان:72::72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
با سلام،
الان 7 ماه از وقتی که من سوالم رو اینجا مطرح کردم می گذره. فقط خواستم به عنوان بیان یک تجربه تصمیمی که گرفتم و نتیجه رو اینجا بنویسم.
من تصمیم گرفتم رابطه شناخت رو با این آقا شروع کنم، و الآن تقریبا می شه گفت نامزد هستیم.
در این مدت خیلی وقتها به تصمیمم شک کردم و حتی گاهی دعواهای بسیار سختی کردم و حتی یک بار یک ماه و نیم رابطه رو کاملا قطع کردم!(واقعا چی از دست من کشید نامزدم!:311::311:) و الآن که هفت ماه تجربه من بیشتر شده، واقعا به تمام نگرانی هایی که داشتم می خندم!:311:
به مرور زمان ایشون هم متوجه شدند یک و نیم سال برای شناخت با توجه به شرایط ما زیاد هست، و حتی تاریخ دقیقی برای پایان دوره شناخت(حدود یک سال) تعیین کردیم. و خیلی زودتر از اون تاریخ، هر دو به تصمیم قطعی رسیدیم و الآن خانواده ها کاملا در جریان قرار گرفتند.
مواردی که Mohammad و tarane اشاره کردن کاملا صحیح بود و خیلی به کارم اومد. بازم ازشون تشکر می کنم.
با طرز فکر chashmdarrah هم بسیار موافقم.
من فقط به دخترهای مذهبی توصیه می کنم یه کم دید بازتری نسبت به این مسئله داشته باشند، من اون موقع فکر می کردم باید با هرگونه احساسی در درون خودم بجنگم، در حالیکه بعدا فهمیدم فقط باید روش صحیح استفاده از اونها رو یاد بگیرم و به موقع به کار ببرم. لزومی نداره در دوره شناخت من احساساتم رو بیان کنم، و یا از وابسته شدن بترسم...
الآن خیلی خیلی خوشحالم که به کسی که دوستش داشتم فرصت شناخت دادم، و با درک متقابل مشکلاتی که باعث می شد ایشون از ازدواج بترسه رو حل کردیم. من فکر می کنم نامزدم همان فردی است که آرزویش را داشتم و از این بابت بسیار راضیم:43: