RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
سلام مريم جان
ورودت را به سابت خوش امد مي گم
اينقدر پريشان و مظطرب نباش
شما در كجا زندگي مي كنيد كه مي گوييد در غربت هستيد ؟
بابت چه بدهي شوهرتان از شما زمينتان را گرفته ؟ بدهي به شوهرتون ؟ يا شخص ديگه ؟
وضع مالي شوهرتان چگونه مي باشد ؟ و چگونه شد كه به يكباره وضع مالي شما خوب شد ؟
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
مریم جان سلام ورودت را به جمع دوستان خوش آمد می گویم .
شما با توجه به تجربه طولانی زنئگی مشترکت باید خیلی دقیق تر عمل کنی . در باره خودت کمی فکر کن شاید تغییر وضع مالی شما باعث عوض شدن رفتارت با شوهرت شده که اگر اینطور باشه یکی از دلایل عمده اختلافات بین شما خواهد بود . ننوشتی شوهرت از نظر وضع کار و درامد چه جوری ؟ آیا ادم بی مسئولیتی است وفقط چشم به ثروت شما دارد یا اینکه او هم برای زندگی مشترکتان تلاش میکند ؟ به فرزندان عزیزت فکر کن و با تفکرات مسموم زندگی خود راتلخ نکن.
موفق باشی
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
اگر الان احساس پشیمانی دارید حتما فردا هم خواهید داشت زیرا جا و فکر محکمی ندارید.
خیلی ها با پول و لوازم زندگی هم خانه را ترک کردند و بعضی یک روز و بعضی یکسال بیشتر دوام نیاوردند.
شما زن خانه داری هستید اهل زندگی هستید برای شما طلاق گرفتن آسان نخواهد بود.
این آقا برای این کیف شما را میگردد چون میترسد شما را از دست بدهد بخصوص که به قول شما جدیداً پولدار هم شده اید، خوب راه درستی را برای ابراز علاقه پیدا نکرده است ....و برای آنکه شما یکباره ترکش نکنید سعی میکند دست شما را از پول خالی کند یا کیف شما را تفتیش کند تا بررسی کند کی؟ این امکان را خواهید یافت که او را ترک کنید و این کار را برای علاقه شدید به شما میکند اما راهش را نمیداند.
حتی آزارهای او میتواند از سر علاقه باشد خوب چه میشود کرد بعضی اینطور برعکس عمل میکنند.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
مریم خانم .....سفر ! سفر کنید به جای جدایی مدتی به خانه اقوام و به شهر خود سفر کنید البته این هم ممکن است قلب شوهرتان را بلرزاند پس بعد از اطمینان به او سعی کنید یک سفر خوب به دیارتان داشته باشید خیلی حالتان را عوض میکند نو میشوید.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
سلام مریم دریا
امیدوارم همیشه دریا باشید.
وقتی ما 17 سال زندگی کرده ایم، تجارب زیادی در زندگی مشترک با خود داریم...
روشهای خاصی از ارتباط که با آن عادت کره ایم و عادت داده ایم...
و بسیار مسائل بی شماری روی این فرایند ارتباطی ما تاثیر گذاشته است.
تمام احساسات، رفتار و افکار این مدت منجر به محکم شدن این نوع رابطه به شکل خاصی شده است.
و این موضوع یک مسئله در یک بعد زندگی نیست که با چند خط راهنمایی شما جهت خود را پیدا کنید.
به نظرم شما به چندین جلسه مشاوره حضوری با یک مشاور خانواده دارید...
باید ریز و کلیات مسائل این 17 سال همه وهمه بررسی شود، و شیوه های صحیح و غلط همه آنها فهرست شود.
و روشهای تغییر آنها فراگیری شده و طی تکالیفی عمل شود.
لذا خواهش می کنم حتما و حتما حضوری پیگیری کنید.
مسئله زمین، و بدهی و ... وارسی کیف و .... نیست.... اینها خاشاکی هست که روی این برکه یا حتی دریاچه را گرفته است.... ریشه های آن را باید عمیق تر و به دقت بررسی کرد.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
با تشكر از جناب سنگ تراشان
به راهنماييان عمل ميكنم وحتما بزودي نزد مشاور خواهم رفت چون واقعاً دچار مشكل شده ام و بر سردوراهي زندگي كردن و ادامه ندادن مانده ام و واقعاً مردد شده ام طوري كه خواب و خوراك را از من گرفته و هرشب تصميم ميگيرم بروم ولي روز باز بخاطر بچه ها سعي ميكنم احساسات خود را زير پا بگذارم چون براستي نمي دانم آيا بايد بخاطر بچه ها از همه چيز بگذرم از جواني و ....يا اينكه بايد بمانم و خود را فدا كنم .
در هرحال از شما و صميميتتان سپاسگذارم.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
آقاي سنگتراشان ودوستان عزيز مرا راهنمايي كنيد.
باتشكر از همگي شما دوستان عزيز ، سعي ميكنم كمتر اهميت بدهم به مشكلات و روزگارم را بگذرانم بدليل داشتن فرزند و بخاطر آنها هرچند احساس ميكنم پشيمان خواهم شد ولي همسرم رفتارش آزاردهنده است مثلاً خانواده ام قرار است خواهران و مادرم به مشهد برويم وقتي به او مي گويم قرار است همراه خانواده ام بروم مي گويد نه و حتي به خانواده ام حساس شده و مي گويد بايد با خودم برويم و برگرديم و رفتارش آزار دهنده شده البته گفتم كه خانواده ام بدور هستم و در اين سالها هميشه بهانه ميگرفت براي رفتنم ولي حالا اجازه نمي دهد تنها بروم يا با بچه ها و رفتارش كلافه ام ميكند نميدانم چگونه ادامه دهم و آيا ادامه دادن درست است؟ او مي خواهد من زودتر تكليفش را روشن كنم ، مدام اين جمله را تكرار ميكند و مرا كلافه كرد ولي من دل كندن از بچه ها برايم سخت است و نگران آنها هستم ولي نمي دانم اگر به من اجازه رفتن نزد خانواده ام را نداد چه بايد بكنم ؟
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
سلام مریم دریا
راستی نگفتی با نسخه قبلی که پیچیدیم چه کاری کردی؟ انجام دادی؟! به چه نتیجه ای رسیده ای...
متاسفانه ما مشاورها نمی توانیم معجزه کنیم...
نیاز هست که شما حرکت کنید، تلاش کنید آنهم به روش صحیح که گفتم...
اینکه مرتب در ذهنتان یک موضوعی را ببافید و خود را خسته کنید، نتایج ناخوشایندی براتون داره.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
سلام ، متشكرم
وقتي خواستم نوبت بگيرم و نزد يك روانپزشك بروم بطور تصادفي فهميد و شروع كرد به مسخره كردن و اينكه مگر ديوانه اي و خلاصه خيلي باعث رنجشم شد و فعلاً نمي توانم بروم تا در موقعيت بهتري بتوانم مشاوره بگيرم و به خاطر نيازي كه حس كردم با شما صحبت كردم من از خانواده ام بدور هستم و در اين شهر حتي با گذشت اين همه سال الان احساس تنهايي مي كنم وخيلي دوست داشتم كنار خانواده ام بودم و حالا خوشحالم كه يك خانواده نزديك تر در اين جا پيدا كردم كه هروقت خواستم با اونا درد و دل ميكنم و از مشكلاتم ميگم بازهم از شما و از همه اعضا متشكرم .
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
جناب سنگ تراشان
باسلام وخسته نباشيد نسخه شما را اجرا كردم و نزد مشاور و روانپزشكي در تهران رفتم و الان مرتب نزد ايشان ميروم حالم خيلي بدبود و بدتر مي شد ولي الان بهترم وحدود 10 روز از خانه نزد خانواده ام رفتم و ديگر حتي دوست نداشتم فرزندان وهمسرم و هيچ كسي را ببينم بجز خانواده ام ولي الان خيلي بهترم و به خانه بازگشتم و همسرم خيلي رفتارش تغيير كرد و فعلاً خيلي عوض شده بقدري حالم بد شد كه ديگر قادر به هيچ كاري نيستم و حالا كم كم دارم به زندگي برمي گردم
با تشكر از شما و همه اعضا اميدوارم موفق باشيد
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
با سلام جناب سنگتراشان
در اين مدت نزد يك روانپزشك رفتم و مشاوره مي گيرم و با اينكه رفت و آمد مي كنم ولي شديداً احساس خوبي دارم و ادامه ميدهم البته دچار افسردگي شدم ودير اقدام كردم البته بازهم ديرتر اگر ميرفتم خيلي بدتر بودم ولي بقدري حالم بدشد كه ديگر نتوانستم طاقت بياورم و نزد خانواده ام رفتم و حدود دو هفته آنجا ماندم و بدون اينكه با هيچ كس ارتباط داشته باشم چون ديگر تحمل هيچ كس حتي فرزندانم را نداشتم و جالب يا دردناكتر اينكه من كه فردي خيلي شاد و سرحال بودم حالا تبديل به فردي ارام و كم حرف و گوشه گير شدم ولي خودم سعي دارم بهتر بشوم تا بتوانم به زندگي ادامه دهم و براي هيچ كس باوركردني نيست كه من دچار افسردگي بشوم .
اما خوب اين هم يك جور هست از زندگي اما حالا تحت درمانم ولي تحملم خيلي كم شده و تحمل حرفهاي همسر و فرزندانم را ندارم ولي دارم سعي ميكنم خودم را گول بزنم و به زندگي ادامه دهم البته به حرفهاي دكتر گوش ميكنم و دارو مصرف ميكنم بهرحال اميدوارم بتوانم بهتر شوم و تصميم بهتري بگيرم و از اين بلاتكليفي و وضعي كه با خودم دارم كنار بيام.شما اگر مرا راهنمايي بفرماييد متشكرم.
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
سلام
من هم از طرف خودم ، ورود شما را تبریک عرض می کنم .
دنیا برای هیچ کس یکسان نیست , چرخ روزگار همواره بر اساس میل آدمی نمی چرخد ، زندگی هزاران فراز و نشیب دارد و.... "
در مورد مشکلات قبلی هم بهتر است "به قول آقای مدیر" به مشاوره بروید چون در این زمینه و تا این حد موضوع را بررسی کرد .
اما در مورد موضوع مال و استقلال شما به این نکته اشاره کنم که : اصولا مردها از استقلال مال همسران احساس " جالبی " ندارند " هر چند که به قول این ...ها روشنفکر باشند "
سعی کنید در این موارد ذکر شده که جدیدا اتفاق افتاده و در حاب گسترش است ، دامنه اش را به جای افزایش، تنگ تر کنید و تا جایی که مثل دریایی آرام از آن استفاده کنید نا آنکه به فکر ساختن قایقی محکم باشید تا از شر طوفان ها رهایی پیدا کنید .
استقلال مال و یا هر چیز دیگری که باعث پیشرفت شما در زندگی شده است ، بسیار خوب و قابل تحسین است ، اما شما هم به خاطر ریشه مردانگی و مرد سالاری که چندصد سال ریشه دوانده و نسل به نسل منتقل شده باید در کنار شوهر باشید و آرامش فکری و روحی او را بالا ببرید ، نمی شود به یک باره با این استقلال همه چیز را جدا کرد ! این کاری از روی توهم ناشی از ... است .
پس بهتر است در کنار او باشد ، پول ها را کم کم وارد جریان مالی خانه و خانواده که توسط شوهر جاری است ، بکنید که او از این کار بسیار آرام میشود نه آنکه بگویید : این را من خریدم ! از پولای خودم خردیم ! و ....
برای خرج کردن برگ های دسته چک با او مشورت کنید ، حتی برای دلگرمی همسرتان این کار ار انجام بدهید تا او ببیند در کنار استقلال مالی شما ، شما هنوز هم از او به عنوان نفر اول یاد می کنید ؛ به عنوان مثال می توانید به او بگویید : عزیزم به نظر شما تاریخ این چک را چه روزی بزنم ؟
این کارها کم کم به شوهر شما کمک می کند تا شما را در کنار خود همانند یک رقیب نبیند و از استقلال شما سردر گم نشود .
تذکر : از انجام این کار نگران کوچک شدن ، تحقیر شدن ، ضعیف بودن ، امتیاز دادن به همسر و .... را نداشته باشید .
امیدوارم زندگی سبزی را برای خویش تصویر کنید .
RE: لطفاً مرا راهنمايي كنيد
با سلام وتشكر از همه دوستانم كه مرا با حرفها و راهنماييشان همراهي مي نمايند و از جناب سنگتراشان مديريت سايت
خواستم بگم اصلاً با اينكه افسرده شده ام ولي حالم رادرك نمي كنند و فقط از من ايراد ميگيرند و در خانه مرتب با بچه ها بحث و دعوا ميكند و من دارم كلافه ميشوم وقتي به او ميگوييم بيمار هستم و انتظار دارم همراهي كند ولي او فقط به من ميگويد خوب شدي و من كاري ندارم و برعكس فضاي خانه را ناآرام ميكند و رعايت نمي كند و با بهانه گيري ها كلافه ام كرده و به من ميگويد خودت را خيلي دوست داري كه دكتر مي روي و دارو ميخوري
طوري زندگي را برايمان جهنم كرده كه به فكر ترك او هستم و لي اين همه سال زحمت و رنجي كه كشيده ام و زندگي كه با سختي ايجاد كرده ام چي ؟ هرچند او ميگويد برو زودتر برو و ما نميتوانيم اينطوري زندگي كنيم .
مرا راهنمايي كنيد دكترهم به من ميگويد بايد تصميم بگيري بماني يا بروي و من مانده ام كه چه بايد بكنم از تنهايي مي ترسم و از جدايي .
نمي دانم خواهش ميكنم كمكم كنيد .