-
+شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام دوستان مهربون
بالاخره خواستگارم تصمیمش رو گرفت و پدرم هم تقریبا رضایت داد(به خاطر احترام به خواست من).
نتیجه گیری این شد که ما بعد از محرم و صفر عقد کنیم. اما چندتا مشکل هست که گیجم کرده و نمی دونم چجوری سطح روابطم رو با نامزدم تنظیم کنم. و اما مشکلات:
پدرم خیلی سختگیره و اجازه هیچ گونه رابطه ای رو بین من و نامزدم نمیده، حتی تلفنی(البته به دور از چشم پدر، من و ایشون رابطه پیامکی و اینترنتی داریم)
خانواده ایشون برای نامزدی رسمی تشریف نیاوردن(با توجه به دوری راه) و قراره یه دفعه برای عقد بیان.
پدرم با این که زبانا موافقه قلبا راضی نیست و من میترسم آخر سر این قضیه رو به هم بزنه (با توجه به سابقه ای که در این زمینه داره)
حالا بگم مشکل اصلی چیه. من و این آقا الان به طور غیررسمی با هم نامزدیم. ایشون در پیامک هاشون خیلی راحت به من ابراز علاقه می کنند و کلمات محبت آمیز به کار می برند ولی من در ابراز علاقه به ایشون دچار تردیدم برای این که:
اولا یه خرده سختمه چون اصولا عادت دارم علاقه ام رو با عمل به دیگران نشون بدم تا حرف.
می ترسم این رابطه به ازدواج منتهی نشه.
نمی دونم این کار (ابراز علاقه متقابل) با وجودی که به هم نامحرمیم صحیحه؟
از طرفی از الان تا دو ماه دیگه ما نه می تونیم همدیگرو ببینیم و نه تلفنی صحبت کنیم. میترسم این وضعیت باعث بشه ایشون نسبت به من سرد شه با توجه به این که یکی دو بار گفته(با پیامک) "آرزو به دل موندم یه دوستت دارم از شما بشنوم" در حالی که او ده ها بار این جمله رو به من گفته.
لطفا منو راهنمایی کنید.چی کار کنم که به قول معروف نه سیخ بسوزه نه کباب.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام
شما مطمئن هستید که خانواده ایشون به این وصلت راضی هستند ؟؟
در مورد احساسات هم باید گفت وقتی که شما به هم متعهد شدید (بعد از عقد) نشان دادن عواطف و احساسات باید هم در عمل و هم زبانی باشه و این جمله که گفتید سختتون هست و فقط در عمل نشون میدید درست نیست و نباید اینجوری باشید .
اما در رابطه با الان که نمی تونید و سختتون هست (به دلایلی که گفتید ) بهتره همین دلایل رو به ایشون بگید و براشون روشن کنید تا به حساب دوست نداشتن نذارند. بگید که به این دلیل که نامحرم هستیم و می ترسم که به ازدواج ختم نشه از ابراز علاقه خودداری می کنم و اینکه مسلما بعد از تعهد رسمی اینگونه نخواهید بود .
الان رفتاری که شما در پیش گرفتید درست هست و دلایلتون منطقی است به هر حال وقتی موضوع به ثباط نرسیده بهتر است که وابستگی پیش نیاد .
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
فانوس جان ای کاش مطالب جدیدت را در تاپیکی که قبلا باز کرده بوده می نوشتی تا بهتر بشه کمک کرد.
شما قبلا گفته بودید 3 ماهه که با ایشون با اطلاع خانواده و پدرتون اشنا شدید و برای شناخت زیر نظر خانواده همدیگر را می بینید.
حالا که رسما از شما خواستگاری شده و نامزد شدید نمی تونید همدیگر را ببینید؟!
دوران نامزدی برای اشنایی بیشتر هست ولی شما حتی تلفنی هم نباید ارتباط داشته باشید؟!بنظرم این تصمیم پدرتون عجیبه که ایشون برن و 2 ماه دیگه بیان پای سفره عقد بشینند!
حتما برای پدرتون هم مهمه که داماد ایندش را بهتر بشناسه!مطمئنید پدرتون واقعا موافق ابن ازدواج اند؟!بهتره اول از نظر قطعی پدرتون مطلع بشید تا از اینکه دوباره با احساسات خودتون و یه نفر دیگه بازی بشه جلوگیری کنید.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
اين چه عشق و علاقه ايه كه با دوماه نديدن همديگه ترس از بهم خوردن ازدواج و .... مطرح ميشه؟دوست عزيز مطمئني داري راه رو درست ميري؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baran.68
شما مطمئن هستید که خانواده ایشون به این وصلت راضی هستند ؟؟
در
خيلي مهمه!!كه البته من شك دارم جوابتون مثبت باشه!!!
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
باران و ثنای عزیز ایشون به من گفتن که پدربزرگشون تونستند مادرشون رو راضی کنند. خواهر ایشون پریشب تماس گرفت و من امروز با مادرشون صحبت کردم. هر دو خیلی من رو تحویل گرفتند. ضمن این که این دفعه که ایشون از شهرشون میومدند مادرشون کلی سوغات(محصولات خانگی) برای ما فرستادن. همونطور که قبلا گفتم مشکل مادر ایشون من نیستم مشکل شهر محل زندگی ماست و این که ما نمی خوایم در شهر ایشون زندگی کنیم.در ضمن ترس من از به هم خوردن ازدواج سنگ انداختن های متعدد پدرمه نه کم شدن عشق و علاقه ما به هم.
ترانه عزیز در جواب سوال شما هم باید بگم پدرم در واقع دلش با این وصلت نیست و به خاطر من زبانا موافقت کرده. اما دلیل ایشون واقعا منطقی نیست. این اولین بار نیست که این رفتار رو می کنند. کلا هر خواستگاری برای من میاد پدرم یه بهونه ای پیدا می کنه یکی رو میگه به مادرش وابسته است دیگری رو میگه به پدرش یا برادرش وابسته است.در این مورد هم تنها مشکلش اینه که میگه این پسر به مادرش وابسته است و تو نمی تونی با مادرش کنار بیای. در حالی که در واقع این طور نیست. در ضمن پدرم کلا به دوران نامزدی عقیده ای نداره و میگه این دوره نهایتا باید یک هفته باشه که اون هم برای خرید و یک سری رسومات قبل از عقد.
ناظم تالار آقا کیوان من قبلا جستجو کرده و مقالاتی رو که لطف کردین لینک دادین خونده بودم ولی نتونستم به یه نتیجه گیری صحیح برسم بری همین سوالم رو مطرح کردم.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
دوست عزیز اگه از دیدگاه مذهبی فکر می کنید درست نیست ابراز محبت کنید به ایشون بگید بعد از عقد حتما شرایط فرق می کنه و شما راحت تر می تونید احساستون را بروز بدین. بگین توی زندگی مشترک جبران صبر ایشون را می کنید ولی لطفا موقع دلیل اوردن حرفی از اینکه ممکنه به هم نرسیم نزنید که اینجوری به جای ابراز علاقه تردیدتون را نشون دادین.
ولی بازم با توجه به سابقه ای که پدرتون در بهم زدن ازدواجتون دارن پیشنهاد می کنم بیشتر مواظب باشید و سعی کنید نظر ایشون را جلب کنید این درست نیست با اینده و احساس شما و دیگران بازی بشه. پدرتون باید الان نظر نهایی خودشون را بدن و اگه مخالفن الان بگن نه اینکه بعد از یه مدت دلبستگی بهانه جویی کنند.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
دوستان کمکم کنید تا دیوونه نشدم...
دیشب با پدرم صحبت می کردم متوجه شدم نظرش نسبت به نامزدم خیلی بدتر از اون چیزیه که فکر می کردم. می دونید میگه این پسر آدمیه دورو. چرا؟ چون گفته من هرچی خانواده خودم و همسرم بگن، میگم چشم ولی در نهایت اونچه را که خودم و همسرم بخوایم انجام میدم. پدرم میگه مرد باید جرات داشته باشه و بگه این زندگی خودمه و به دیگران راحت بگه "نه". پدرم به من میگه این پسر من رو دور زده و با تو زیاد صحبت کرده و خواسته هاش رو گذاشته تو دهان تو و تو رو در مقابل من قرار داده. بهم گفته دیگه حق نداری باهاش حرف بزنی حتی اگه به طور اتفاقی جواب تلفن رو دادی و او بود بهش بگو من اجازه ندارم با شما صحبت کنم!!!!!!:47:
من میترسم آخر سر پدرم همه چیز رو به هم بزنه(قبلا اشاره کردم در این زمینه سابقه داره). حالاخودم هیچی که نابود میشم دلم برای نامزدم می سوزه که فوق العاده آدم حساسیه و الان داره روزهاش رو با خیال رسیدن به من سپری می کنه و اصلا فکر نمی کنه که ممکنه ما به هم نرسیم. آخه پدرم در جلسه آخر بهش گفت ما شما رو به عنوان عضوی از خانواده به حساب میاریم. ما قرار عقد گذاشتیم و حالا...
من چی کار کنم. به نامزدم بگم اوضاع چه جوریه؟ می دونم به هم میریزه و داغون میشه. یا خودم این شرایط رو تحمل کنم تا ببینم چی پیش میاد. پدرم قرار بره در مورد نامزدم تحقیق کنه و اگه نتیجه تحقیق خوب باشه شاید دلش آروم بشه. خواهش می کنم دوستای خوبم کمکم کنید:203:
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
عزیزم
پدر شما خیلی منطقی قضیه رو نگاه میکنه شما و ایشون احساسی
اصلا نذار به گوش ایشون برسه که پدرت چه احساسی نسبت به ایشون داره چون ممکن هست کینه پدرت رو به دل بگیره
سعی کن خودت با صبوری این مرحله رو به تنهایی پشت سر بگذاری اصلا دخالت نکن بگذار پدرت خودش به این نتیجه برسه که ایشون انسان خوب و شایسته ای برای شما هستند
به هرحال پدرتون هستند و به غیر از خوشبختی شما چیز دیگه ای نمی خواهند بگذار این تحقیقات انجام بشه بعد بدون احساس اگه دیدی مشکلی وجود نداره منطقی با پدرت صحبت کن
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
فانوس جان بهتره نامزدت از نظر پدر مطلع نباشه. حواست باشه که نه حرفای خانوادت را به ایشون بگی نه حرفای غیر ضروری که بین شما ردوبدل میشه را به خانوادت انتقال بدی. حفظ حرمتها وظیفه ای مهم روی دوش شماست که اگه مواظب نباشی دودش تو چشم خودت میره.
باز هم تاکید می کنم بشین و با پدرت صحبت کن و از نظر نهایی ایشون مطلع شو. بپرس" اگه ما توی این 2 ماه ارتباطی نداشته باشیم قرار ازدواج سر جاشه؟"
فانوس حتما با پدرت به یه نتیجه قطعی برس تا خدایی نکرده 2 ماه دیگه دوباره با تغییر موضع پدرت روبرو نشی.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
بالهای صداقت و ترانه عزیز از راهنمایی هاتون متشکرم. ولی منظور من این نبود که به نامزدم بگم پدرم چه فکری در موردش می کنه. منظور من اینه که با طرح سوالاتی مثل" تا حالا به این فکر کردی که ممکنه به هم نرسیم؟" یا " اگه بعد از دو ماه نامزدی جواب رد بشنوی واکنشت چیه؟" و... اون رو برای بر هم خوردن احتمالی نامزدیمون آماده کنم. می دونم که با این سوالات هم آرامش فکریش رو به هم میزنم ولی من واقعا دلم نمی خواد ایشون ضربه بخورند. او بی خبر از همه چیز هر روز به من وابسته تر میشه.
اینکه ازش بخوام همون رابطه کوچیک(از طریق پیامک و اینترنت) رو هم با هم نداشته باشیم، منطقیه؟شاید این طوری کمتر به هم وابسته بشیم...:47:
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
فانوس با پدرت صحبت کردی؟
راستش من این که در مورد جدایی حرف بزنید را صحیح نمی دونم. حرف از جدایی باعث سردی می شه و ارزش رابطه را زیر سوال می بره. به نظرم 2 نفر تا واقعا برای جدایی مصمم نشدند نباید حرفی در این مورد بزنند.
نباید قبح این مسئله از بین بره و در نظر نامزدت جدایی را یه پیشامد ممکن و غیر مهم کنی.
اگه فکر می کنی محدودتر شدن رابطه را می پذیره, ازش بخواه کمتر باهم تماس بگیرید ولی همیشه جویای حال هم باشید.
فانوس تو تا چه حد احتمال جدایی را قوی می دونی. اگه نسبتا از این مسئله مطمئنی هرچه زودتر تموم کنی براتون راحت تره.
بهتره که راه کارهای صحبت با پدرت را بررسی کنی تا با اما و اگر روبرو نباشی.
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
راستش پدرم آدم خیلی منطقی نیست و دائم درگیر افراط و تفریطه. وقتی از کسی خوشش نیاد دیگه نمی تونه بهش نگاه مثبت داشته باشه حالا هر چقدر هم که براش دلیل بیاری. من تا می خوام با ایشون حرف بزنم به من میگه تو درگیر احساساتی و الان نمی فهمی ولی فردا میگی چرا پدرم گذاشت این ازدواج سر بگیره. او اصلا حاضر نیست به حرف من توجه بکنه.
نمیتونم پیش بینی کنم که رفتار چند روز دیگه پدرم چطوریه. ممکنه با یه اتفاق نظرش مثبت شه ولی شاید هم اوضاع بدتر شه. واقعا مستاصل شدم. همون طور که گفتم همه چیز داشت به خوبی پیش می رفت ما با هم قرار عقد گذاشتیم و پدرم پذیرفت و به نامزدم گفت من به شما اعتماد کردم و شما دیگه عضوی از خانواده مایی ولی دو روز بعد نظرش کاملا برگشت.متاسفانه خواهرم و همسرش که مخالف این ازدواج هستند هر روز یه عیب جدید روی نامزدم میذارند و نظر منفیشون رو به پدرم منتقل می کنند و این باعث شده دید پدرم منفی بشه.
من نامزدم رو دوست دارم و اصلا دلم نمی خواد شرایطی پیش بیاد که ما به هم نرسیم. من می تونم قاطعانه به پدرم بگم او رو با تمام کاستی هاش می خوام ولی می دونم اگه دل پدرم راضی نباشه بعدا کاری می کنه که همه چیز به هم بریزه( مثلا در یکی از موارد قبلی در جلسه نامزدی حسابی بدخلق بود و چند بار خواستگارم رو تحقیر کرد تا این که به او و خانواده اش برخورد و بلند شدند و رفتند. جالب این بود که بعد از این آبروریزی وقتی ناراحتی من رو دید می گفت اگه تو بخوای من میرم با پسره صحبت می کنم و راضیش می کنم!!!!)
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام دوستان
این دوماه بالاخره گذشت و ما احتمالا تا کمتر از دو هفته دیگه عقد می کنیم. ولی اتفاقاتی در این دوماه افتاد که من رو نسبت به ایشون سرد کرد. دیگه هیچ احساسی بهش ندارم در حالی که او هم چنان بر سر علاقه اش به من هست. حتی این علاقه شدیدتر شده. من به شدت دچار تردید شدم و نمیدونم در این شرایط باید چه کنم. نمی تونم این تردید رو با خانوادم در میون بذارم چون پدرم منتظر همین موضوعند تا به راحتی همه چیز رو به هم بزنند و از طرفی همون طور که گفتم ارتباط اینترنتی و پیامکی ما دور از چشم خانواده بوده.
و اما چه شد که دچار این تردید شدم...در این مدت چندین بار با هم اختلاف نظر پیدا کردیم سر مسائل نه چندان پر اهمیت ولی اونچه مهمه اینه که این آقا خیلی سریع عصبانی میشدند و در این شرایط من حاضر به ادامه بحث نبودم. شاید در این مدت دو ماه نزدیک به 10 بار عصبانی شدند و در مقابل اعتراض من عنوان می کنند که چون من رو نمیبینند این اتفاق میفته و خیلی سریع عذرخواهی میکردند. این رفتار ایشون واقعا برای من نگران کننده ست. من دچار شک شدم که آیا ما قادر خواهیم بود همدیگرو درک کنیم و به خواست هم احترام بذاریم یا نه؟
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید. فرصتم کمه . نمیدونم باید چه کار کنم.:316:
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
دوستان چرا جوابم رو نمیدید؟ من واقعا فرصتم کمه و نیاز به راهنمایی تون دارم.
یه نکته هم بگم در این مدت ایشون هر روز با شدت بیشتری به من ابراز علاقه می کردند ولی من هم چنان به دلایلی که در ابتدای این تاپیک گفتم تقریبا هیچ ابراز محبتی نکردم. آیا این میتونه دلیل عصبانیت سریع ایشون باشه؟ این که بر خلاف انتظارشون (که دخترا سریع درگیر عواطف میشند) من در مقابل عشق ایشون واکنشی نداشتم.
یه بار بهش معترض شدم که چرا اینقدر سریع عصبانی میشید جواب داد من واقعا از خودم تعجب می کنم که چرا اینجوری شدم. می گفت تا بحال کسی به من نگفته آدم عصبانی هستم.
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
خواهر عزيزم
از قديم گفتن سري كه درد نميكنه دستمال نميبندن......اخه چرا داري واسه خودت دردسر درست ميكني؟
اگه ميبيني نميتوني باهاش راحت و اسوده باشي از طرفي هم خانوادت منتظر بهونه اي براي بهم زدن هستن(كه نشون دهنده مقبول نبودن اين اقاس)چرا اصرار ميكني كه خودتو وارد يه زندگي بكني كه از اولش ترديد و دو دلي داشتي؟
اگه به فرض مثال شما هم نسبت بهش سرد نميشدي فكر اينو كردي كه فردا پس فردا كه ميخواي با شوهرت بري خونه بابات چه اتفاقاتي ممكنه بيفته؟ما مسئول علاقمند شدن بقيه كه نيستيم
به نظر من كسي كه دوسش داري به كسي كه دوستت داره ارجحيت داره
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
من تا حدی به نامزدتون حق می دم. دو ماه عملن بلاتکلیف بوده. جواب احساساتش رو ندیده. مدام خودش رو کنترل کرده و مسلما کلی با خودش کلنجار رفته.
پس اینکه الان عصبانی بشه و بگه "من اینطور نبودم" به خاطر فشارهای روحی یه که بهش وارد شده.
البته این خودش نوعی ضعف محسوب می شه ولی هیچ انسانی کامل نیست. از طرفی می تونید در طول زندگی مشترک بهش یاد بدید.
من نمی دونم شما نسبت به ایشون چه مقدار اطلاعات دارید؟ این امکان رو دارید که از دوستاش برید تحقیق که آیا ایشون زود عصبانی می شوند و چقدر صبور هستند؟ جواب این سوال یعنی طرز رفتارشون در زندگی عادی و چیزی که شما الان می بینید رفتارشون در شرایط بحرانی و فشارهای روانی زیاده.
موفق باشی عزیزم
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام فانوس80
اصل خودت هستی... تصمیم گیرنده شما هستی... عشق ورز تو هستی... دوستدار تو هستی..
در این رابطه سه محور مورد توجه است:
الف)خود
ب)همسر
ج)خانواده
شما اولین محور را که خود باشی دارای فدای محورهای بعدی میکنی؟؟
یعنی عدم رضایت خودتت را فدای ترحم نسبت به همسر(اینده).....و استقلال و ازادی عمل خود را فدای نگرش والدین و خانواده.
به این نحو نگرش می گویند "درماندگی".... یعنی بی تفاوت بودن و عادت نسبت به سیر رویدادهای مهم زندگی. عدم تصمیم درست و بجا تنها برپایه ترحم و جلب رضایت دیگری.
فانوس80 کمی به خودت بیا. زندگی که یک سرش با شک و تردید و هراس از عدم تایید خانواده باشد...ان طرفش عدم استقلال و در نتیجه جدایی زودهنگام است.
ما یکبار به دنیا می آیم و در این فرصت یکبار می توانیم مسیر زندگی را مشخص نماییم. وابستگی فردی به ما دلیل بر تغییر نگرش ما نمی شود. مقصر شما نیستی فردیست که ناآگاهانه خود را درگیر روابط احساسی ساخته.
توصیه>> تا بر شک و تردید خودت و تا بر هراس خود از عدم تایید شدن غلبه نکنی این ازدواج بسیار آسیب زا خواهد بود.
شرط اصلی و شرعی در ازدواج "میل باطنی" فرد است.
موفق باشی.
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ثنا جان مشکل من اینه که اساسا هیچ پسری مورد قبول پدر من نیست یا کسی که مورد قبول ایشونه برای من مقبول نیست پس به این نتیجه رسیدم که یه بار و برای همیشه منتظر رضایت پدرم نمونم و خودم تصمیم بگیرم و انتخاب کنم.
به شما و نقاب باید بگم که هراسی مبنی بر این که فردا همسرم مورد پذیرش خانوادم باشه ندارم. چون خانواده من و به خصوص پدرم فقط تا قبل از ازدواج سعی در اعمال نظر دارند و به محض این که خطبه عقد خونده شد من و همسرم رو با تمامی اشکالاتمون با آغوش باز میپذیرند. این تجربه ای که در مورد خواهر و برادرم که قبلا ازدواج کردند دیدم.
دوستان بر موضوع علاقه من به ایشون تاکید کردند. در واقع این مشکل من نیست. من نمیدونم این درسته یا نه ولی احساس علاقه من به طرف مقابل هیچ وقت یکی از معیارهای مهم برای ازدواجم نبوده. همین که فرد با اصلی ترین معیارهام هماهنگ بوده و احساسم بهش بد نبوده برام کافی بوده. فکر می کنم عشق و محبت با شروع زندگی مشترک ایجاد میشه. آدم هایی رو دیدم که حتی با حسی از تنفر با هم ازدواج کردند ولی بعدش عاشق هم شدند.
من میخوام بدونم آیا این رفتار ایشون(عصبانی شدن با شکلی که توضیح دادم) میتونه نگران کننده باشه یا نه؟
آیا ایشون حق داشتند که به خاطر این که تحت فشار بودن یه همچین واکنشی داشته باشند؟ ( این فشار ها شامل عدم دیدن پاسخی از طرف من با وجود ابراز عشقش، دوربودن از خانواده شون، الزام به تحویل پایان نامه در مدتی کوتاه، مریضی پدرشون، عدم یافتن شغل مناسب و... میشه)
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
نكته اول:::حس ميكنم داري يه جور لجبازي ميكني با پدرت....
نكته دوم:::مطمئني كه مهم نيست طرف رو دوست داشته باشي؟؟؟؟؟؟
نكته سوم::مگه ميشه با تنفر از كسي باهاش زندگي كرد؟
نكته اخر ::داري دنبال دليل براي توجيح عصبانيتش ميگردي؟يعني دوست داري همه چي رو به راه بشه؟و ازدواجت سر بگيره؟
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فانوس80
ثنا جان مشکل من اینه که اساسا هیچ پسری مورد قبول پدر من نیست یا کسی که مورد قبول ایشونه برای من مقبول نیست پس به این نتیجه رسیدم که یه بار و برای همیشه منتظر رضایت پدرم نمونم و خودم تصمیم بگیرم و انتخاب کنم.
به شما و نقاب باید بگم که هراسی مبنی بر این که فردا همسرم مورد پذیرش خانوادم باشه ندارم. چون خانواده من و به خصوص پدرم فقط تا قبل از ازدواج سعی در اعمال نظر دارند و به محض این که خطبه عقد خونده شد من و همسرم رو با تمامی اشکالاتمون با آغوش باز میپذیرند. این تجربه ای که در مورد خواهر و برادرم که قبلا ازدواج کردند دیدم
---------------------------------------------------------------------
سلام...
دوست عزیز،
چرا این همه عجله؟!
شما در مورد ایشون هنوز تردید دارین و دو هفته هم به عقدتون مونده؟
این تصمیم کل زندگی شمارو تحت تاثیر قرار میده و شما میخواید در عرضه دو هفته از از تردید به یقین برسید؟
این تصمیم، قراره ۵۰ ساله آینده زندگی شمارو تحت تاثیر قرار بده...به نظرتون یک جمع بندی دو هفتهای برای اعمال یک تصمیم نیم قرنی کافیه؟
به نظر من، دلیل اصلی ازدواج شما با ایشون در حال حاضر اینه که ایشون مورد پسنده پدرتون نیستن...به عبارت دیگه شما مشخصه خاصی در ایشون ندیدین که باعث بشه شما بهش علاقه فوقالعاده ایی پیدا کنین یا ...تنها مشخصه ایشون در حال حاضر این هست، که اول از همه، انتخاب پدر شما نیستن، و دوم، شرایط شروع یک زندگی رو دارن!!! که البته این هم تنها از نظر مادی بهش واقف هسی...نه از نظر روحی...
که تردیدتون هم از اینجا نشات میگیره....
بله، خانواده شما به هر ترتیب شما رو میپذیرن، چون راه دیگری ندارن،
شما فرزندشون هستی و با توجه به علاقشون به شما، راهی جز پذیرش شما با آغوش باز ندارن...
اما، واقعیت اینه که شما باید با این آقا زندگی کنین، نه خانواده شما...
----------------------------------------------------------------------------------------
دوستان بر موضوع علاقه من به ایشون تاکید کردند. در واقع این مشکل من نیست. من نمیدونم این درسته یا نه ولی احساس علاقه من به طرف مقابل هیچ وقت یکی از معیارهای مهم برای ازدواجم نبوده. همین که فرد با اصلی ترین معیارهام هماهنگ بوده و احساسم بهش بد نبوده برام کافی بوده. فکر می کنم عشق و محبت با شروع زندگی مشترک ایجاد میشه. آدم هایی رو دیدم که حتی با حسی از تنفر با هم ازدواج کردند ولی بعدش عاشق هم شدند.
---------------------------------------------------------------------
اینکه ایشون با معیارهای شما هماهنگی دارن چیزی رو ثابت نمیکنه، چرا که ما نمیدونیم معیارهای شما دقیقا چی بودن،
آیا منطقی بودن؟ و اصلا آیا واقعا این آقا این معیار هارو دارن؟ آیا شناخته شما از ایشون کامل بوده؟
عشق بعد از ازدواج رو بعضی بهش معتقدن بعضی نیستن...
اما همه به این معتقدن، حتی کسانی که به عشق بعد از ازدواج معتقدن، بر این باورند که حداقل علاقه ایی باید وجود داشته باشه....
دوست عزیز ، ما اینجا در مورد استثنائات صحبت نمیکنیم...
اگر شما از این استثنائات نبودین چه میکنین؟
اگر این علاقه که میگین، با توجه به سردی نسبی که به ایشون دارین، بهبود پیدا نکرد و روز به روز کمتر شد، چه خواهید کرد؟
یک عمر بدون علاقه با ایشون زندگی میکنین، و خودتون و ایشون رو عذاب میدین؟ یا جدا میشین؟ آیا جرأت جدا شدن رو دارین، با توجه به اینکه برا رسیدن به این آقا بر خلاف نظر خانواده عمل کردین، خانواده شما رو پشتیبانی میکنه؟
به نظرم، اینها چیزهایی هست که واقعا باید بهشون فکر کنین...
من، نمیخوام منفی بافی رو در شما تقویت کنم، اما تصمیم گیری منطقی و با احتیاط رو کاملا تایید میکنم...چرا که، این تصمیم، یک تصمیم ساده روز مره نیست که به سادگی بشه پای عواقبش ایستاد...
و البته به نظرم ۲ هفته به هیچ عنوان کافی نیست...
به ایشون بگین، مدت زمان بیشتری میخواین روی این موضوع فکر کنین...
-------------------------------------------------
من میخوام بدونم آیا این رفتار ایشون(عصبانی شدن با شکلی که توضیح دادم) میتونه نگران کننده باشه یا نه؟
آیا ایشون حق داشتند که به خاطر این که تحت فشار بودن یه همچین واکنشی داشته باشند؟ ( این فشار ها شامل عدم دیدن پاسخی از طرف من با وجود ابراز عشقش، دوربودن از خانواده شون، الزام به تحویل پایان نامه در مدتی کوتاه، مریضی پدرشون، عدم یافتن شغل مناسب و... میشه)
---------------------------------------------------------
در پاسخ به دو سوال آخر شما، پاسخ من به جفت این پاسخها بله هست...
زندگی امروز کار سادهای نیست...و هر روز ممکنه به خاطره فشار کاری بالا، ... یه بحران داشته باشیم...
این معنیش اینه که، بله، هر کسی تحت فشار، ممکن کمی کنترلش رو از دست بده...
اما اینکه تا چه حد...این مهمه! و ما این موضوع رو در مورد نامزد شما نمیدونیم...
و البته، اینطور که به نظر میاد این رو خود شما هم نمیدونی...
به نظر من، بهتره با ایشون صحبت کنین، و با ایشون محترمانه در میون بگذارین، که مدت زمان بیشتری رو برای فکر کردن لازم دارین...
دوست عزیز، زندگی با کسی شوخی نداره، حتی شما...:300:
موفق باشین،:72:
کامران
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
من فقط یه چیز میگم
ازدواج شوخی بردار نیست ،انتخاب واسه یه عمر هست
بنابراین هیچ وقت این انتخاب مهم رو با تردید انجام نده ،اون وقت هیچ موقع خودت رو نمی بخشی
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام دوست عزيز
به نظر من شناخت شما از طرف مقابلتان كم است و بسيار هم عجله مي كنيد [align=justify]و اينكه پدرتان اگر مخالفتي دارد حتما دليل دارد و اينو بدونيد كه با يك خطبه عقد خواندن يهو مشكلات حل نمي شود. به نظر من بيشتر با همسرتان و پدرتان صحبت كنيد و مسائل را باز كنيد و نترسيد چون اين مسائلي كه بسته و مبهم مونده بعدا ممكن است مشكلات بزرگتري را پيش آورد[/align]
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
با توجه به اینکه پدر شما اجازه رابطه در این دوران را نمی دهند؛ بهتون پیشنهاد می کنم اگر واقعا شناخت کافی ندارید تمام انتظارات خودتون و خواسته هاتون و سوالهاتون رو براشون میل کنی و ایشون هم به همین ترتیب.
اما من احساس می کنم تمام حرف هایی که دوستان زدند برای کسانی صادقه که در دنیای گل و بلبل زندگی می کنند.
به تمامی دوستان پیشنهاد می کنم فیلم عروس آتش رو ببینند.
اگر این دوستان می خواستند به عروس توی اون فیلم راهنمایی کنند، مسلما می گفتند با فامیلشون ازدواج نکنه (که در نهایت اون عروس همین کار رو کرد و خودش رو آتش زد و خانواده ای رو داغون)
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ببینید دوستان به نظرم برداشت اشتباه از حرف های من کردید. من اصلا قصد لج بازی با پدرم رو ندارم ولی پدرم در مورد خواستگاران قبلیم اشتباهاتی رو مرتکب شده که دیگه نمیتونم به انتخابش اعتماد کنم. تصمیم گرفتم در مقابل اشکالات بی منطقش وایستم و البته این کار رو با حفظ احترام ایشون انجام میدم.
اما در مورد صحبت های کامران، من 27 سالمه و تا حالا خواستگارای زیادی داشتم و با تقریبا 10 پسر که تونسته بودن از فیلترهای اولیه من و خانوادم رد بشند صحبت کردم. من معیارهای سطحی رو برای انتخاب همسر در نظر ندارم. مطابق اونچه در کتابها خوندم، در همین سایت دیدم و از زبان مشاورهای مختلف شنیدم معیارهای اشتباهی رو انتخاب نکردم. پس در این مورد مطمئنم و از این موضوع هم مطمئنم که این آقا با خیلی از معیارهای من هماهنگه و نسبت به خواستگاران دیگه در مجموع از نقاط مثبت بیشتری برخورداره.
و اما در مورد حس من در مورد ایشون، پیش ار این اشاره کردم که من تا به حال 3 بار تا پای عقد رفتم و قضیه به هم خورده(دو بار نامزدی و یه بار بعد از نامزدی این اتفاق افتاد) این موضوع باعث شده من خیلی نسبت به این قضیه حساس بشم. ناخوداگاه به قلبم اجازه نمیدم که مهر و محبت کسی رو قبول کنه. از وابستگی عاطفی میترسم. چون همش احتمال میدم که این مورد هم مثل موارد قبل به انتها نرسه و من دیگه تحمل شکست رو ندارم. این که در مورد همون 3 مورد قبل هم حس منفی نداشتم ولی هیچ وقت حس مثبتی هم بهشون نداشتم. یه جور بی تفاوتی. ولی در مورد این آقا برای اولین بار این حس مثبت در من ایجاد شد و من این رو نشونه خوبی میدونستم.
ولی این مدت دوماه که ما امکان ارتباط حضوری و کلامی رو با هم نداشتیم یه ارتباط ناقص رو تجربه کردیم. مسلما هیچ کدوم از ما نمیتونست به خوبی حسش و منظورش رو از طریق چندتا اس ام اس منتقل کنه و این مشکل ساز شده به خصوص برای من که همیشه با یه دید منفی به پسرها نگاه میکنم. چندبار عصبانیت ایشون و حرف های ناراحت کننده ای که به من زدند باعث شد من اون حس مثبت رو از دست بدم(به خصوص که اصراری بر تقویت این حس مثبت نداشتم چون ترس از به هم خوردن ماجرا همیشه با من بود)
سوال من اینه که با فرض صحیح بودن معیارهای من و تطابق 70 درصدی ایشون با این معیارها آیا این رفتار ایشون میتونه اونقدر نگران کننده و بد بشه که جواب منفی بشنوند؟ یا این که من زیاد حساسیت به خرج میدم؟
از خیلی از خانم ها (به خصوص کسانی که ازدواج سنتی می کنند)شنیدم که این حس تردید و پشیمونی طبیعیه و دخترها معمولا بارها و حتی زمان عقد دچار این شک و تردید میشند که آیا این خواستگار بهترین بود؟ ایا اگه صبر میکردم مورد بهتری پیدا نمیشد. من میخوام بدونم آیا واقعا این حس من طبیعیه؟
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ببین دوست من یه رابطه اس ام اسی و یا اینترنتی هیچگاه نمیتونه که مبنای شناخت دقیق ما واسه یه زندگی باشه و امکان اشتباه کردن فوق العاده زیاده...
پس نظر من این هست که حتما تاریخ عقد روعقب بندار و با یه شناخت حضوری طرفت رو انتخاب کن
به هیچ عنوان عجله نکن
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
ديگه از ما گفتن بود....اونچه بايد ميگفتيم گفتيم بقيه اش با خودته...
موفق باشي....
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام
1- عجله نكنيد
2- طي اون 2 ماه كه مي گيد 10 بار عصباني شده شرايط روحي، كاري و ... سختي داشتن؟ يا ارتباطتتون دچار مشكل بوده؟
در هر صورت تو اين دوران كه همه گل و بلبلن و مخصوصا اينكه رابطه نزديك نيست اين مقدار عصبانيت جالب نيست
در مورد برخوردتون باهاش . درسته كه امكان همه چيز هست و .... اما خود شما اگه طرفتون انقد سرد برخورد ميكرد زده نمي شدين؟؟؟؟؟ روابط نامزدي حد و مرز داره ولي نبايد انقدر تندروي كرد كه همه چيز از دست بره
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
از همه دوستانی که لطف کردند و من رو راهنمایی کردند متشکرم. امروز با نامزدم 4 ساعت از طریق چت صحبت کردیم. تعارف رو گذاشتم کنار و نگرانی هام رو براش مطرح کردم. این که چه حسی بهش دارم.اون هم همین کار رو کرد. والبته جواب هایی برای هم داشتیم.همچنین قرار شد بریم پیش مشاور و قبل از اومدن خانوادش بازم با هم صحبت کنیم.
اما این سوال من به خصوص از خانم های متاهلی که ازدواج سنتی داشتن به جای خودش باقیه. لطفا به من بگید آیا این حس تردید و پشیمونی در من عادیه یا نه؟
و واقعا در یه ازدواج سنتی که معمولا حداکثر دو ماه طول میکشه و در بعضی خانواده ها که دختر و پسر نمیتونند در این مدت زیاد با هم ارتباط داشته باشند(معمولا به علت تقیدات مذهبی) چطور شناخت صحیحی حاصل میشه. من و این آقا 7-8 جلسه با اطلاع خانواده با هم صحبت کردیم. آیا این برای شناخت و تصمیم گیری کافی نیست؟
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
"اما این سوال من به خصوص از خانم های متاهلی که ازدواج سنتی داشتن به جای خودش باقیه. لطفا به من بگید آیا این حس تردید و پشیمونی در من عادیه یا نه؟"
من خودم ازدواج نکردم، اما در خانواده و اقوام ما؛ تمام ازدواج ها به همین صورت بوده. همشون می گفتن از لحاظ منطقی که بررسی کردیم خیلی خوبه، مشاوره هم گفته زوج خوبی خواهید بود و ... اما این تردید در احساس رو تا قبل از عقد داشتیم.
بعد از عقد، چون واقعا به هم می خوردیم کاملا عاشق بودیم.
این تجربه ی چندین دختر فامیل ما بود. حالا من نمی دونم تا چه حد عمومیت داره و ریسکش چقدره.
-
RE: +شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
سلام
مشاوره ازدواج خیلی می تونه به شما کمک کنه . تصمیم درستی گرفتید .:104::104:
به نظر من ترس شما بیش تر از کسی که ازدواج سنتی داشته و همسر اون اولین نفری بوده که تا پای عقد کشیده شده.
شما دچار یک ترس پنهان اون هم به علت تجربه های ناموفق قبلی ،هستید . اما چون این بار از اول حس مثبتی داشتید از کنار بعضی چیزها سرسری رد میشید و به خودتون میگید که این اولین نفری بود که من در رابطه با اون احساس خوبی داشتم اما باز هم اون ترس پنهان باعث میشه که رفتارها رو مرور کنید و بگید که نکنه این هم مثل اون قبلی........ نکنه بعد از ازدواج پشیمون بشم و ........
کسی که ازدواج سنتی داره و نزدیک عقد دچار تردید میشه این تردید به خاطر چیزهایی که تا الان شناخته نیست بلکه از چیزهایی هست که هنوز ندیده یا اصلا این که آیا همه چیز رو در نظر گرفته یا خیر
اما شما باید رفتارهایی رو که تا الان دیدید جدی بگیرید و سعی کنید به شناخت درستی برسید اون هم با توجه به شکست های قبلی باید سعی کنید این بار شناختتون کامل تر باشه .
-
RE: شیوه برخورد صحیح با او چیست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tarane.h
دوست عزیز اگه از دیدگاه مذهبی فکر می کنید درست نیست ابراز محبت کنید به ایشون بگید بعد از عقد حتما شرایط فرق می کنه و شما راحت تر می تونید احساستون را بروز بدین. بگین توی زندگی مشترک جبران صبر ایشون را می کنید ولی لطفا موقع دلیل اوردن حرفی از اینکه ممکنه به هم نرسیم نزنید که اینجوری به جای ابراز علاقه تردیدتون را نشون دادین.
ولی بازم با توجه به سابقه ای که پدرتون در بهم زدن ازدواجتون دارن پیشنهاد می کنم بیشتر مواظب باشید و سعی کنید نظر ایشون را جلب کنید این درست نیست با اینده و احساس شما و دیگران بازی بشه. پدرتون باید الان نظر نهایی خودشون را بدن و اگه مخالفن الان بگن نه اینکه بعد از یه مدت دلبستگی بهانه جویی کنند.
اينجا بهتر بگم كه هيچ كجاي دين اسلام ابراز قبل از ازدواج رو اشكال داره نگفته.......:324: