+رفتار عجيب

سلام خدمت دوستان . بعضی از تاپیک ها رو خوندم دیدم دوستان واقعا خوب راهنمایی می کنند به همون خاطر گفتم مشکلمو مطرح كنم تا منم از راهنمایی های خوبتون استفاده کنم .
من دانشجو هستم . یک سال پیش تو دانشگاه به یکی از همکلاسی هام علاقه مند شدم . ظاهرا خانوم خیلی متین و با شخصیتی هستن البته ظاهرانشو به این خاطر می گم که تو دانشگاه که این طوری هستن بیرونشو دیگه خدا می دونه . از اونجایی که من رو این مسایل خیلی حساسم یه سالی رو صبر کردم و این خانومو زیر نظر داشتم که تو این مدت هم هیچ مشکلی ازشون ندیدم . تا اینکه باهاشون صحبت کردم و شمارشونو گرفتم . دفعه اولی که با هاش صحبت کردم گفتم می تونم با هاتون تماس بگیرم که قبول کردن اما فرداش که تماس گرفتم تا دو تا موضوع مهم رو بهش بگم اوضاع کاملا فرق می کرد بهم گفت با من تماس نگیرید و اس ام اس هم نزنید چون واسه این جور چیزا الان زوده و از این جور چیزا منم که شاخ در آورده بودم و دهنم قفل شده بود قبول کردم ولی بهش گفتم که قضییه تموم نشده که اونم اینو قبول کرد . حالا نظر دوستان در مورد رفتار عجیب این خانوم چیه ؟؟
ولی یه مشکل دیگه هم که هست اینه که به نظر میرسه این خانوم هر اتفاقی که می افته می ره به دوستاش تعریف می کنه مثلا وقتی من بهش اس ام اس می زنم یا زنگ می زنم فکر می کنم میره به همه می گه مثلا دفعه پیش که با دوستاش تو سالن حرف می زدن و موبایل هم دستش بود تا دوستاش منو دیدن همشون چرخیدن و منو نگاه کردن و خندیدن . از رفتار دوستاش مطمئنم که جریان رو به دوستاش گفته . حالا به نظر شما این طبیعیه و همه دخترا این طورین ؟؟؟ چون من واقعا می ترسم این خانوم با دوستاش منو سر کار بذارن و فقط به خاطر خنده این کارا رو بکنه البته اصلا شبیه همچین ادمی نیست ولی خوب بازم می ترسم احساساتم رو بازی بدن .
ممنون می شم راهنماییم کنید .

سلام

اول از هر چیز ورود شما رو به تالار همدردی خوش آمد می گم .

و اما برای راهنمایی بهتر چند سئوال رو مطرح می کنم .

1 - شما و این دختر خانم چند سالتونه ؟

2 - قصدت از برقراری رابطه چیه ؟ ( دوستی یا ازدواج ؟)

3 - با مد نظر گرفتن یک ساله این دختر ، چه ویژگیهای مشخصی در ایشون دیدی که نظر مثبت شما رو جلب کرده ( ویژگیهای اخلاقی و رفتاری ، نه ظاهری ).

منتظر پاسخهایتان هستم .

سلام اقا پترس
اکثر خانوم ها این جور حرف ها رو به دوست های خیلی صمیمی شون می گن و با هاشون مشورت می کنن واین طبیعیه. ولی کار دوستاشون درست نبود.
فکر نمی کنم دختر خانم تقصیری داشته باشند.
موفق باشین.

سلام دوباره و ممنون از پاسخ هاتون .
من خودم 21 سالمه و اون خانوم هم به نظر ميرسه 21 ساله باشه.
من قصدم ازدواجه . من هر چي از اين خانوم ديدم تو دانشگاه ديدم و از باطنش خدا خبر داره ولي تا اونجايي كه مي دونم يه خانومه خيلي متين و كم حرف و با شخصيت هستن اخلاقشون هم به نظر خوبه . دربر خوردشون با آقايون خيلي سنگين و متين هستن و در مواقع اضطراري هم ميشه رو كمكشون حساب كرد البته خيلي هم مودب هستن .
خانوم ستاره از شما هم ممنون ولي در مورد رفتار اين خانوم در رابطه با زنگ زدن هم اگه ممكنه نظرتونو بگين
ممنون

چرا از طريق خانواده (اگر شرايط ازدواج رو داريد)اقدام نميكنيد؟

پترس عزیز

مشخصه که شما فعلاً شرایط ازدواج رو ندارید درسته ؟

پیداست شناختتون از این خانم هم بسیار کم و سطحی هست ، همانطور که شناخت کافی از خود ندارید و از ویژگی و تفاوت های زن و مرد در جنبه های مختلف .

از نظر شما آدم با شخصیت یعنی چه جور آدمی ؟

معنی دقیق متانت چیه ؟

و معیارهاتون ( که برای انتخاب شریک زندگیتون مد نظر قرار دادید) ، و برنامه هاتون برای زندگی مشترک چیه ؟

فکر می کنید چه مدت یا چند سال دیگه شرایط ازدواج شما فراهم میشه ؟


فعلاً به این سئوالات البته به طور دقیق پاسخ دهید تا بهتر بشه به شما کمک کرد .

ممنون

بله من به طور كامل شرايط ازدواج رو ندارم . بله شناختم هم از اين خانوم سطحيه ولي اينو قبول ندارم " شناخت کافی از خود ندارید " . اتفاقا من مي دونم چه جور آدمي رو براي زندگي مي خوام ولي تو اين دورو زمونه مگه به كي مي شه اعتماد كرد؟ اگه دقت كرده باشين من چند بار گفتم كه من فقط ظاهر اين خانومو مي بينم و از باطنش كه خبري ندارم . معلوم نيست كه اخلاقياتي كه از ايشون تو دانشگاه مي بينم تو زندگي هم اين طور باشه . به همون خاطر نياز به شناخت خيلي بيشتري هست و اينم زماني حاصل مي شه كه با خود طرف رابطه داشت . در مورد ايني هم كه مي گيد ادم با شخصيت يعني چي و متانت معنيش چيه بايد بگم مگه از روي اخلاق و رفتار يه آدم نمي شه تشخيص داد كه چه جور آدميه ؟ يه آدم خانواده داره يا نه ؟ البته بازم مي گم ظاهرا اين خانوم اين طوري هستن مثلا مثل بعضي از دخترا نيستن كه فقط مي خوان خودشونو نشون بدن و همه كاري مي كنن ، از لباس پوشيدن و آرايش و از اين جور چيزا گرفته تا خيلي كاراي مسخره ي ديگه . اين خانوم سرش به كار خودشه و فقط درس مي خونه .
حالا در هر صورت من از اين خانوم خوشم اومده و مي خوام تو اين يك و نيم سالي كه فرصت هست درست و حسابي اين خانومو بشناسم تا بعدش اقدام به خواستگاري و از اين حرفا بكنيم البته فكرهاي بدم نكنيد قصد من فقط و فقط آشناييه .
اين سوال هايي كه شما مي پرسيد هيچ كدوم به حل مشكل من كمك نمي كنه من مشكلمو همون اول گفتم حداقل در اين مورد هم منو راهنمايي كنيد .
شرايط ازدواج هم فكر كنم تا سه سال آينده درست بشه يعني فعلا يك و نيم تا دو سال درس مونده و يه سال هم صرف پيدا كردن كار بشه مي شه تقريبا سه سال .
و دوستم ندارم قبل از اين كه خودم ، خود طرفو بشناسم به خانواده در اين مورد چيزي بگم .

شما سربازی رفتید ؟

از کجا مطمئن هستید که یک سال طول بکشه که کار پیدا کنید ؟ (این ها احتمالات شما هستند)

سربازيم معافه . رشتم هم طوريه كه الانم مي تونم كار كنم . بعد از تموم شدن درسم هم راحت مي شه كار پيدا كرد .
شما چرا به اين مسائل گير داديد خواهش مي كنم يكي هم به مشكل من جواب بده

سلام petros:72:
خوش آمدگویی مارا پذیرا باشید.

petros عزیز ابتدا باید بگویم دوست داشتن و دوست داشته شدن زیباترین احساس و از برترین آن است...در وهله اول تبریک می گویم که این حس را تجربه می کنی.

ازدواج حق همه است و موقعیت بسیار دشواری نیز نیست که از آن واهمه داشته باشیم اما اصولی را می طلبد که باید پله به پله و مرحله به مرحله طی شود.

یکی از این اصول ها...اصول حق انتخاب و عدم تردید در آن است.

petrosجان شما در بارزترین اصول هم دارای ""تردید"" هستید.
در پایین دو خط از نوشته های شما را می آورم...خواهش می کنم با دقت آن را بخوان:

petros گرامی نوشته::

""تا اونجايي كه مي دونم يه خانومه خيلي متين و كم حرف و با شخصيت هستن اخلاقشون هم به نظر خوبه""""
"""""من واقعا می ترسم این خانوم با دوستاش منو سر کار بذارن و فقط به خاطر خنده این کارا رو بکنه"""
...............................

petros عزیز شما با اینکه در انتخاب مصمم هستید در جواب دوستان می گویید ایشان با شخصیت هستند ولی دارای نوعی ""تناقض"" هستید...در صورتی که "تناقض" و "تردید" عکس "شناخت" هست.. پس ما اصرار داریم تا ابتدا ایشان را نه تنها از بعد ظاهر..بلکه در موقعیت های حساس دیگر زندگی بشناسید.

بنابراین اگر ما مسئله را بازتر می کنیم و سوال هایی از شما دوست بزرگوار می پرسیم دلیلی بر این نیست که قصدی بدی داریم یا خدایی ناکرده خواستار آن نیستیم که شما سروسامانی یابید.

petros عزیز مشتاقانه در انتظار این هستیم که به سوالات اعضا جواب دهید تا ما هم به بهترین نحو راهنمایی نماییم.

موفق باشید:72:

با تشکر از نقاب عزیز که هدف سئوالات را بیان کردند .

بنده هم در تکمیل می گویم برادر خوبم ، شما راهنمایی می خواهید و ما هم دوست داریم شما را نه سطحی بلکه عمیق و درست راهنمایی کنیم ، و این هم نیاز به هر چه روشنتر دیدن وضعیت است ، از این رو سئوالاتی می شود .شما هم عجله نکنید . وقتی یک سال صبر کردید تا با این خانم وارد گفتگو شوید ، نشون دهنده اینه که قدرت به کار گیری مهارت صبر رو به خوبی دارا هستی ، پس برای گرفتن راهنمایی درست هم این مهارت را با همان قوت به کار بگیرید که نتیجه اش یک تصمیم عاقلانه است .

حالا امیدوارم به این سئوال هم پاسخ دهید که :

آیا در هنگام تماس به وی گفتید که به قصد ازدواج می خواهید با وی صحبت کنید ؟

و این که می خواهید بیشتر وی را بشناسید و ایشان هم شما را بشناسند ؟

ایشان دلیل انصرافشان از ادامه صحبت با شما را فقط این که این کارا خوب نیست عنوان کردند ؟ مگر شما چی گفته بودید که ایشان خوب ندیده ادامه پیدا کنه ؟

ممنونم از دوستان .
شما درست مي گيد من شك و ترديد دارم ولي فكر كنم اين هم طبيعي باشه . من نسبت به شناختي كه از اون خانوم دارم مطمئن نيستم چون فقط اونو تو دانشگاه مي بينم و نمي دونم تو زندگيش چه جوريه و فكر مي كنم راه شناخت بيشتر همون ارتباط بيشتر با ايشون باشه . اگه بد مي گم بهم بگيد .
من وقتي با ايشون تماس گرفتم كلمه ي ازدواج رو نگفتم ولي بهشون فهموندم كه قصد من دوستي معمولي نيست و هدفم ازدواجه البته راستش خجالت مي كشم در صحبت باهاش كلمه ازدواج رو به كار ببرم .
بله من مي خوام ايشونو بيشتر بشناسم .
در مورد سوال سوم هيچ جوابي ندارم . دفعه اولي كه صحبت كرديم معلوم بود ايشون بار اولشونه و من هم همين طور به همون خاطر درست و حسابي نتونستيم صحبت كنيم . البته اينو هم بگم كه من شمارشونو نگرفتم و خودشون شمارشونو به من دادن يعني من نگفتم شمارتونو به من بدين خودشون با ميل خودشون دادن . من قبلا بهشون گفته بودم كه اين مساله باعث شده نتونم خوب درس بخونم و دفعه دومي كه تماس گرفتم اين مساله رو پيش كشيدن و گفتن كه من نمي خوام واسه درس خوندن شما مشكلي ايجاد بشه و به همون خاطر بهتره مثل روز اول فقط با هم همكلاس باشيم منم فكر كردم منصرف شدن و ازشون پرسيدم كه از نظر شما قضييه تموم شده كه ايشون گفتن نه من هيچ مشكلي در شما نمي بينم و گفتن من شمارمو دادم تا اين قضييه فعلا حل بشه . من خودم فكر مي كنم ايشون اين قضييه رو با ديگران در ميون گذاشته و اونا بهش گفتن كه اين كارو بكنه . چه مي دونم شايد واسه اين كه زود نرم شده و من بايد يكم اصرار بكنم . ولي نكته جالب اينه كه روز اول اصلا هيچي نگفتن و حتي قبول هم كردن كه من باهاشون بازم تماس بگيرم البته دفعه دوم تماسم فرداي تماس روز اولم بود شايد اينم دخيل بوده . بعد اين قضييه يه ماه بهش نه زنگ زدم و نه پيام اما اين اواخر بهش پيام زدم كه اونم جواب داد .
لطفا در اين مورد هم راهنمايي كنيد كه : از رفتار دوستاش مطمئنم که جریان رو به دوستاش گفته . حالا به نظر شما این طبیعیه و همه دخترا این طورین ؟؟؟

در مورد این که به دوستانش گفته باشه ، به احتمال زیاد گفته ، چون طبیعیه اونم در این سن و سال و تو جو تحصیل و... به خصوص این که خواسته باشه مشورت کنه .

شما بهتره جدی باشید و احساسات منتقل نکنید و از احساسات هم با ایشون صحبت نکنید . و به ایشون اطلاع دهید قصدتون ازدواجه اما نیاز به شناخت برای فهمیدن این که معیارها با هم هماهنگ است یا خیر رو دارید .

بهترین راه برای هر دوی شما جهت شناخت اینه که خانواده ها رو یا یه بزرگتر عاقل و با احساس مسئولیت از خانواده هاتون را در جریان گذاشته و زیر نظر و با مشورت برای شناخت بیشتر با هم صحبت کنید . ( شما حتماً به ایشان پیشنهاد دهید که کسی از خانواده اش با این شرایطی که گفته شد در جریان و ناظر و راهنمایش باشد )

بدون این روند بخصوص در سن شما قطعاً کار به روابط احساسی و تبعات منفی آن که نمونه هاش در این تالار فراوان مطرح شده خواهد کشید و توصیه نمی شود .

این سخن را آویزه گوش کنید :

انتخاب عاقلانه ، زندگی عاشقانه .

پس احساسات در این مرحله ( تا قبل از تعهد رسمی ) ممنوع

سلام دوستان .
به اين ميگن يه راهنمايي عالي . خيلي خيلي ممنون .
فقط حالا يه مشكل مونده و اونم اينه كه من الان بايد چيكار كنم ؟ يعني اون كه گفته بهم زنگ نزن من حالا بهش زنگ بزنم اس ام اس بزنم يا چيكار كنم ؟ البته در مورد اين جريان تو تاپيك كامل توضيح دادم كه چه اتفاقايي افتاده .
سعي هم مي كنم تا اين جريانو با يكي از اعضاي خانواده در ميون بذارم .

کسی چیزی نمی گه ؟؟

دوست عریز

با یه واسطه به ایشان اطلاع دهید قصدتون چیه و بگید که مایلید ایشون خانواده اش یا یکی از اعضاء خانواده اش ( اختصاصاً مادرش ) را در جریان گذاشته و از اونها اجازه بگیرد و با راهنمائیشان با شما وارد صحبت و گفتگو و کلاً مراحل شناخت شود ، تأکید کنید که می خواهید خانواده اش از جریان مطلع باشند . و به ایشان اختیار بدهید تصمیم بگیرند ، به واسطه بگید به ایشان بگویند شما نمی خواهید تحمیل کنید به ایشان ، فقط وی را در این حد که زیر نظر گرفته اید پسندیده اید برای زندگی اما نیاز می بینید که هم شما بیشتر ایشون رو بشناسید هم ایشون هم حق دارند شما را بشناسند که اگر معیارها مطابق شناخت به دست آمده و به دور از احساسات هماهنگ بود که به خانواده ها اعلام کنید و وارد فاز رسمی شدن بشوید اگر نه هم که چون از احساسات دوری کرده اید به راحتی می توانید برای هم آرزوی خوشبختی کرده جدا شوید . اگر ایشون پاسخ منفی داد و نپذیرفت که شما حق ندارید اصرار کنید و لازمه که از فکرش خارج شوید .

لازمه شما هدفتون رو روشن بیان کید و بر دوری از احساسات و اطلاع خانواده از ارتباط شما به منظور شناخت را تأکید کنید .

سلام خدمت دوستان.
در تاپیک قبلیم توضیحاتی بهتون داده بودم اما جدیدا به مشکلی بر خوردم که برای حلش از شما دوستان کمک می خوام .
من از یه خانومی شمارشونو به منظور آشنایی بیشتر برای ازدواج گرفتم یعنی خودشون شمارشونو به من دادن تا بیشتر صحبت کنیم و من هم باهاشون یکبار تماس گرفتم اما دفعه ی دوم که تماس گرفتم بهم گفتن دیگه با من تماس نگیر و بهم هم اس ام اس نزن چون این رابطه دوستی نیست و فقط آشنایی بیشتره و فقط در این مورد باید صحبت کنیم نه ارتباط اضافه ی دیگه ای .
البته من هم حقو به این خانوم می دم چون تو این تالار اینقدر از مشکلات خانوما بعد از وابستگی خوندم که فکر می کنم این خانوم هم از این موضوع می ترسه به نظر شما واقعا منظور این خانوم این بوده؟
اما یه مشکل اینه که ما توافق کردیم که بعد از یه سال دوباره برای آشنایی بیشتر اقدام کنیم یعنی تا حالا فقط یه بار با هم صحبت کردیم و فعلا قضییه بسته شده و هیچ گونه ارتباطی باهم نداریم ولی حالا من می ترسم تو این یک سال این خانوم منو سر کار گذاشته باشه و تو این یه سال همه کار بکنه بعدش هم زیر همه چی بزنه .
خواهش می کنم منو در این مورد راهنمایی بکنید که هدف این خانوم برای نداشتن هیچ گونه رابطه صرفا ترس از وابستگی بوده یا نه تو این موارد نمونه ای هم هست که به این طریق یه نفر بیچاره مثل من که واقعا دوسش دارم رو هم سر کار گذاشته باشن

كسي بنده را راهنمايي نمي كند؟؟؟؟؟

راهنمایی کردیم شما بهتره به کار بگیرید ، ضمنناً در پست 17 شما همان ماجرا را دوباره به صورت خلاصه بیان کردید ، در حالی که نیاز نبود .

پست 16 بنده رو دوباره مطالعه فرمایید .