+دوراهي انتخاب ( همسر دوم شدن)

من 2 ساله جدا شدم.حالا با اقايي اشنا شدم كه زن و 2 بچه داره.و مدعي هست كه خانو مش مريضي وسواس داره.طوري كه در روابط زناشويي مشكل داره.و خانومش ازش خواسته ازدواج كنه.و ايشون رضايت داره شوهرش ازدواج كنه.و اين اقا ميگه منو خوشبخت ميكنه.حالا نميدونم چه كنم؟لطفا راهنماييم كنيد

سلام دوست من ،

راستش دقیقا نفهمیدم منظور " گرد آفرید خوش کلام ، ادب دوست و سخت نویس " چیه ؟

و از طرفی هم خیلی چیزها رو در مورد خودت نمی دونم . مثلا نمی دونم تحت چه شرایطی و به چه دلایلی جدا شدی؟ میزان رضایت تو از زندگی مشترکت چقدر بوده ؟ زندگیت چندسال طول کشیده ؟ در حال حاضر در چه شرایطی زندگی می کنی ؟ خانواده و اطرافیانت در این خصوص (جدایی )چه نظری دارن ؟ خودت راجع به خودت چی فکر می کنی ؟ فکرت و احساست در مورد زندگی مشترک و طلاق چیه ؟ وضعیت مالیت چطوره ؟ شاغلی یا بیکار ؟ از زندگی چی می خوای ؟ و ازدواج رو چطور معنا می کنی؟ قضاوت دیگران در مورد زندگی تو چیه ؟ و تو چقدر برای این قضاوت اهمیت قائلی ؟و.....

اما به هرحال ، جواب سوالات بالا هرچی که باشه ،
به نظر من مهمتر از تصمیم در مورد این ازدواج ، اینه که تو فکر نکنی بدلیل پشت سر گذاشتن یک ازدواج ناموفق مجبوری به هر پیشنهادی برای ازدواج فکر کنی و یا اینکه هرکسی این اجازه رو به خودش بده که با هر شرایطی به تو پیشنهاد ازدواج بده .
البته این حرفهای من به معنی بی ارزش بودن یا نبودن اون آقا نیست بلکه اون چیزی که برای من مهمه ، خود تو و ارزشی هست که تو برای خودت قائلی.
فراموش نکن گذشته تو به هرشکلی که بوده گذشته، بنابراین با اعتماد به نفس و تاکید بر نقاط قوت ، قابلیتها و توانائیهای ارزشمندی که داری آینده ای رو برای خودت رقم بزن که دوست داری و فکر نکن به خاطر اتفاقاتی که در زندگیت افتاده تو لیاقت یک همسر مناسب و یک زندگی خوب رو نداری و اجازه نده شرایط بد یا خوب گذشته ، حرف و نظر اطرافیان و احساس بدی که احتمالا از وضعیت الان خودت داری آینده تو رو خراب کنه .

بدون که تو لایق بهترین ها هستی ، پس لطفا به تجربه ای که از زندگی مشترک قبلی داری اعتماد کن و از اون پشتوانه ای محکم برای آینده ای تحسین برانگیز بساز . این کار هم می تونه سخت باشه و هم آسون . بستگی داره تو چطوری ببینیش .
که اگر بدنبال یک زندگی شایسته و در حد وجود باارزش خودت باشی ( که از مراجعه تو به اینجا و سوالت معلومه که هستی و قدر خودت رو می دونی ) باید تلاش کنی از زاویه خوب به زندگیت نگاه کنی .

مطمئنم موفق می شی .;)

با سلام به sarnevesht و خیر مقدم به شما
همچنین سلام به گرد آفرید عزیز و طاهره کوشا
آقای گرد آفرید یک جایی یادداشتی داشتی که توش تلویحا نگران احساسهای ستاره بودی، مواظب باش خودت دچار نشوی. واقعا ما بدون اطلاعات کافی ، و با این عجله نمی تونیم به کسی که برای مشاوره نزد ما آمده چنین رک بتازیم «که یا چنان کن یا .... دوزخ»
چرا که ما به عنوان مشاور اعتقاد داریم لقمه جویده فکری خود را نمی توانیم در ذهن مراجع قرار بدهیم و توقع عمل کردن به آن را داشته باشیم. در واقع ما باید کمک کنیم تا در بهترین حالت، خود مراجع به نتیجه درست برسد.( من نمی گویم نظر شما درست یا غلط است، اما می گویم خیلی خلاصه برجک طرف را زدن، یعنی بی توجه به احساسات انسانی و عزیز مراجع بودن ، منجر می شود که او زود بفهمد که به اشتباه پیش ما آمده است، چنین نظراتی را ممکن است خیلی ها به او داده باشند ، او نیاز به نظر تخصصی دارد و برای این کار ابتدا باید اطلاعات ما در خصوص مشکل فرد کامل شود. )
جا دارد از طاهره تشکر کنم که با دقت پاسخ خود را تنظیم کردند. یعنی درخواست اطلاعات تکمیلی از این خانم و از آن آقا. همچنین از sarnevsht می خواهم اجازه دهد موضوع او را به موضوع« دوباره چرا؟» که در مورد چنین ازدواج هایی هست انتقال دهم تا بحث کاملتر شود

با درود؛پوزش می خواهم،من یک با دیگر هم در باسخ مهربان دچار احساسات شدم که همین جا از جناب سنگ فروشان و دیگر دوستان عذر می خوام!!!!!!!!اصلا حواسم نبود!؟ترجیح می دهم نوشته های بیشینم را حذف نمایم؛؛؛بدرود.

با سلام من لازمه توضيهاتي تكميلي بدم.من به دليل مشكلات مالي و دروغ گويي همسرم و بي اعتمادي به اون جدا شدم.به صورت توافقي.ادامه زندگي در كنار يك دروغ گو كار من نبود.بچه هم ندارم.26 سالمه.مشغول تحصيل هستم.نياز مالي ندارم.كار نميكنم.اين اقا ادمي نامدار و تحصيلكرده هست.اگر نبود من اصلا درباره ايشون فكر هم نميكردم.الانم نميتونم در انتظار پسري با اسب سفيد باشم.اما ميدونم دليلم نداره به هر پيشنهادي حتي فكر كنم.اميدوارم توضيحات كامل باشه.

سلام sarnevesht
(امیدوارم این یادداشتم را بعضی اعضاء نخوانند وگرنه ممکنه که چوبشان بر تنم بنشیند)
بحث ازدواج مجدد و چند همسری بسیار پیچیده است. که بنده (صرفا برای ساده سازی آن) به طور کلی برای عموم به خاطر مشکلات وتبعاتی آن رد می کنم. اما به خاطر اینکه هر فردی منحصر به فرد هست و هرگز همه افراد کاملا مثل هم نیستند و شرایط استثناء نیز ممکن است وجود داشته باشد. استثناء هایی هم دارد. اما برای اینکه به اشتباه تصور نکنی که آیا تو آن استثناء هستی یا نه پیشنهاد می دهم مراجعه ای حضوری به یک مشاور خانواده بکنید و بسیاری از جزئیاتی که شاید طرحش در اینجا مناسب نباشد را مطرح کنید تا مشخص شود، شما می توانید جزء این استثناء باشید یا نه.
موارد ذیل می تواند روی انتخاب شما تاثیر بگذارد.یا مشخص کند که آیا شما جزء موارد استثناء تعدد زوجات هستید یا نه؟
- در صورت انجام این ازدواج کدام مشکلات را از خود دور می کنید.
- در صورت انجام این ازدواج کدام مشکلات را از این آقا دور می کنید.
- در صورت انجام این ازدواج کدام مشکلا را از همسر این آقا دور می کنید.

همچنین در صورت انجام این ازدواج:
- چه مشکلاتی را برای خود ایجاد می کنید که باید حل کنید.
- چه مشکلاتی برای این آقا ایجاد میکنید.
- چه مشکلاتی برای همسر این آقا ایجاد می کنید.
- چه مشکلاتی برای فرزندان این آقا و فرزندان احتمالی خودتون در آینده بوجود می آورید.

- رضایت همسر این آقا چگونه بر شما آشکار شده است. ( مخصوصا اینکه افراد وسواسی و کمالگرا ، با مسئله ازدواج دوم همسرشان به صورت وحشتناکی مقابله می کنند. اگر چه بعضی از همین خانم ها ممکن است نقش همسر دومی را بهتر بتوانند تحمل کنند).

از دیگر متغیرهای دخیل در مورد اینکه آیا شما استثناء هستید یا نه؟
- مسئله اقتصادی این آقا و تضمین های لازم حقوقی در مورد حق مسکن، حق طلاق، حق تحصیل، و رسمیت بخشی به این ازدواج و حاضر شدن در جمع فامیلی، دوستان و ....
- میزان تحمل شما نسبت به احتمالا طعنه ها، کنایه های و ....کنجکاوی ها و میزان تمایز یافتگی شما.
- تاثیر این ازدواج و احساسات شما و همسر این آقا روی بچه ها بسیار بسیار مهم هستند.
- بافت فرهنگی ، مذهبی، اعتقادی ، ارزشی ، جامعه شناختی و ... شما و تصورات قالبی خودتون در باره تعدد زوجات
- حساسیت های زنانه شما نسبت به آقایی که دو همسر دارد.
- احساس محوری یا منطق محوری شما بسیار مهم است. اگر احساسات در شما قالب هست ، نخواهید توانست با صغرا کبراهای منطقی از پس چنین زندگی برآئید.
- توان مقابله ای شما و این آقا از نظر منطقی و احساسی در مواجه با مسائل و درگیری های احتمالی.
- میزان آسیب رساندن این ازدواج به همه افرادی که به این مسئله مربوط می شوند. اعم از فرزندان ، و همسر این آقا و خانواده های همه طرفها
- میزان مدیریت و توانایی این آقا در حل مسائل احتمالی
- میزان مقبولیت فعلی این آقا در زندگی با این خانم و فرزندانش ، همچنین مقبولیت شغلی و .... ( چون زندگی هر فرد امتداد روند قبلی اوست)
- مهم مهم: به قول یکی از دوستان عزیز تالار، هرچیزی که خوبه در خانواده خوبتره، یعنی اینکه واقعا ( جدای مسئله زناشویی و ...) این آقا و همسرش زندگی شیرین و عاشقانه ای را دارند. که حالا در ازدواج دیگری هم بخواهد ظهور یابد.
یعنی اگر کسی برای همسر اولش همسر خوبی نباشد آیا برای همسر دوم در ازدواج مجدد می تواند همسر خوبی باشد.

- یک نکته کلیدی و خلاصه:
اگر همسر و فرزندان این آقا، با رضایت خاطر توانستند با شما کنار بیایند یا حداقل شما را در جمع خود بپذیرند. (و همچنین شما) ممکن است به کمک هم بتوانید با مشکلات دست و پنجه نرم کنید. در غیر این صورت احساسات جریحه دار شده این خانواده مانع از زندگی خوشایند شما خواهد شد.
حالا متوجه می شوید چرا می گویم پیچیده، چرا می گویم اکثرا توصیه نمی شود. و چرا می گویم استثناء می تواند باشد. اما خود را بی جهت استثناء نکنید. مگر اینکه همه موارد بالا مثبت بوده و به نفع تشکیل یک زندگی مجدد باشد. نه از نظر شما و این آقا بلکه از نظر یک مشاور بی طرف و همسر و فرزندان این آقا.

ba arze salam .doost daram nazaramo dar morede moshkele dorahie entekhab bedam.bar bara dar ketabe aya to an gomshodeam hasti i8ntor mige ke hichgah ba shekame gorosne be kharide ghaza naravid chon momkene har chizi ro ke mibinid bekharid.(ba kami dakhlo tasarof.behar tartib ino made nazar dashte bashin ke mardi ke az hamsaresh be onvane shakhsiate vasvasi yad mikone va ehtemalan chandin sale ke be haminsabko siagh zendegi mayoobesh migzare khodesh donbale ye tpanahgahe ke khastegiasho dar kone.inke in khanom chandsali hast ke vasvas darand rahatar shomaro be in samt sogh mide ke marde in khanevade che khosoosiati dare?va aya khoshbakhti ke ishan gholesho be shoma dadeand haman rangi darad ke shoma dar zehn tasavvor mikonid?

سلام
البته به نظرمن خانمها هیچ وقت به همسرشون اجازه ازدواج دوم را نمی دند . چون معمولا خانمها سعی می کنند کسی رو که دوستش دارند و با هم زندگی می کنند فقط برای خودشون باشه خیلی از خانمها به نگاه های همسرشون هم حساس هستند چه برسه به ازداوج مجدد ولی کمی به خودت فکر کن هنوز 26 سالته دلت نمی خواد با خانواده همسرت در ارتباط باشی تاکی همسرت شما رو می خواد از بقیه مخفی کنه بعدا هم می دونی بقیه چه فکری در مورد شما می کنند .
خودت رو چند لحظه ای جای خانم و بچه های این آقا بگذار احساس کن یکی امده و می خواد همسر دوم شوهر شما بشه احساس خودتون نسبت به همسرتون فرق می کنه فرزندانتون هم همین طور اصلا زندگی از هم می پاشه . در صورتی که شما با این کارتون ایشون رو از خانواده اصلی دور می کنید ایشون به خاطر خیلی از دلایل شاید به شما نزدیکتر بشه برای ( شاید مدتی ) و کلی مشکلات دیگه ...که قرار برای همسر اول ایشون اتفاق بیوفته .
یه سوال شما با این آقا چه جوری آشنا شدید ؟
فکر می کنید با اینکه ازدواج دوم شما هست ( و در جامعه ما ازدواج های مکرر یک خانم اصلا پسندیده نیست ) آیا انتخاب خوبی کرده ای شما هنوز 26 سالت هست خیلی از دختر های هم سن شما تازه می خوان ازدواج کنند . شما می خواهید تا اخر عمر با این آقا زندگی کنید نگذار عشق جای عقل رو بگیره و به خاطر چند کلمه و ... زندگی آینده شما زیر سوال بره
البته این نظر منه . و می تونه حتی خیلی هم درست نباشه ولی انتخاب با خود شما ست این فقط یه نظر بود .
امید به خدا ***

سلام اقاي سنگفروشان
من هم مشكلي مثل مشكل خانم سرنوشت دارم با اين تفاوت كه دو دختر 10و13 ساله دارم ومدت 4سال است كه با آقاي متاهلي كه 2فرزند دارد ابتدا اشنا شدم واكنون7ماه است كه ازدواج موقت كرديم وبه دلايلي مجبور م به عقد دايم او در ايم .من در خودم اين قدرت رو ميبينم كه جز ء استثناءها باشم ولي نمي دونم چرا كمي نگران شدم .دليل نگراني من بيشتر اين است كه همسرم از همسرش هيچ گونه ناراحتي نداردوزندگي بسيار خوبي دارد وقتي از او سوال ميكنم كه در حالي كه هيچ مشكلي نداري چرا به من علاقه مند شدي درجواب مي گوييد نمي داندلازم به ذكر است كه در حق انان ومن هيچ كوتاهي نمي كند ولطفا" كمكم كنيد تصمصم بگيرم كه هميشه كنارش بمانم يا تمامش كنم درضمن خيلي خيلي خيلي دوستش دارم طوري كه اگر 1روز نبينمش ميميرم

سلام sh_ba
یکم: توصیه اکید دارم که پست 6 مرا در مورد همسر دوم شدن مجددا و با دقت مطالعه کنید.
دوم: صیغه موقت ، یا ازدواج موقت تفاوت های اساسی با ازدواج دائم دارد که خود بهتر می دانید اما به لحاظ اهمیت آن اشاره ای به آنها می کنم. در ازدواج دائم ، مسئولیت های خاصی بر عهده مرد می آید، از جمله نفقه، عدالت و گذاشت وقت، ارث، تکلیف فرزندان و از طرفی یکسری مسائل اجتماعی که در ازدواج دائم ممکن است مخفی مانده باشد.
سوم: با مقدمه بند دوم شما و همسرتون باید از پس بعضی مشکلات ذیل برآئید.
الف) نگاههای دیگران، و تغییر رفتاری که ممکن است با شما داشته باشند
ب) توجیه کردن خانواده ، والدین و همچنین فرزندانت
چهارم و مهمترین: حق دارید نگرانی را که عنوان کردید داشته باشید. برای اینکه این نگرانی شما کاهش یابد می توانید به این مسئله توجه کنید که: اگر ازدواج دائم صورت بگیرد پس مسئله جدی تر از آنست که پوشیده بماند و حتما همسر اول ایشون در جریان قرار خواهند گرفت. لذا بهترین توصیه اینست که چنین مسائلی قبل از ازدواج حل شود. یعنی اینکه اگر فردا خانم ایشون باید بفهمند و اگر امکانی دارد که فردا زندگی آنها به هم بخورد باید از امروز شما پیشگیری کنید، لذا می توانید مستقیما یا از طریق واسطه ای و به صورت تلویحی به بررسی همسر ایشون بپردازید و مسئله را با او در میان بگذارید. و اگر ممکن است آشوبی بپا شود یعنی اینکه شما باید خودتون را به خاطر زندگی آنها و ( البته زندگی آینده خودت) عقب بکشید. اما اگر زندگی آنها و فرهنگ و تعامل آنها شما را به راحتی پذیرفت آنگاه نوبت به چند بند بالا می رسد که آنها را مساعد کنید.( توجه می کنی که اگر از پس این بند بر آمدی استثناء می شوی) اما اگر به هر دلیل با فهمیدن این خانم ، زندگی آنها و شما مورد تهدید واقع می شود، هیچ راهی نداری جز عقب نشینی
البته فرهنگ ها و رسوم و عقاید افراد در داشتن زندگی خوشبخت متفاوت است، اما این شما هستید که متوجه می شوید که این وضعیت شامل حال شما می شود یا خیر.

سلام.من یک دختر 20ساله ام که پدرم به خاطر درگیر شدن در موضوعی مثل موضوع اقایی که قول خوشبختی به شما داده 7ساله که زندگی من مادرم وخواهر هام رو به اتیش کشیده ازت خواهش می کنم به خاطره اون دو تا بچه واز همه مهمتر خودت این کار رو نکن.خواهش میکنم.البته شاید تا حالا این کارو کرده باشی...

سلام f.n.m:72:
من کاملا شما رو فهمیدم:47:...ولی شما سعی کن به افق های زیبای زندگی بیشتر نگاه کنی:43:.....مراقب باش خودتو درگیر آنچه که بر شما گذشته نکنی....شما دختری بی نظیری هستی...:16: :72: :16:

سلام سرنوشت
به نظر بنده هر مشكلي راهي دارد.
اول اينكه اگر شما علاقمند باشيد با آقاي فلاني ازدواج كنيد. اين يك مسئله ديگري است
كه از آقا شماره و آدرس را مي‌خواهيد و مستقيما خودتان با خانمشان صحبت مي‌كنيد با مدرك و ادله بعد كار ازدواج را انجام مي‌دهيد يا اينكه چشمتان را مي‌بنديد و با ايشان ازدواج مي‌كنيد كه مسائلي ديگر دارد.
با وجود بچه زندگي شما با آقا نصفش كور است چون بچه‌ها فقط از مادر خودشان خوششان مي‌آيد هر چقدر هم شما خوب باشيد باز هم تعارض پيدا مي‌كنيد
برادرتان وم

به نظر من اين ازدواج سختيهاي زيادي داره كه از پس هر كسي بر نمي ياد بايد خيلي بيشتر فكر كني و سبك و سنگين كني و خودتو توي موقعيت هاي مختلف بزاري تا ببيني كه در حد صبرت هست يا نه

سلام . با توجه به درخواست مطرح شده و در نظر گرفتن كليه مشكلات پيش رو شما مي توانيد بهترين تصميم را بگيريد .

سلام سرنوشت جان
چه اجباري هست كه خودت رو قرباني مشكلات شخصي ديگري بكني و نفر چهارم يه زندگي بشي كه عاقبتش معلوم نيست چي مي شه؟ چرا از يه دروغگو جدا شدي حالا ميخواي با يه ادم متاهل ،بچه دار، كه خيلي از مشكلاتش رو مي خواد تو براش حل كني تصميم به ازدواج كني؟آيا توانايي مقابله با مشكلات مربوط به همسر دوم شدن كه مطئنا" فكرش رو نكردي داري ؟مي دانستي اگه همسر اين آقا ايراداي خودش رو برطرف كنه ديگه دليلي براي ماندن تو وجود نداره؟ چرا به آينده خودت و ارزوهاي خودت نمي خواي فكر كني .بيست و شش سالگي سن جواني است خواهش مي كنم به خودت و تواناييهاي خودت تكيه كن و روي آشيانه پاشيده ديگري لانه نكن .

به صور كلي در دين اسلام مردي ميتونه دوباره ازدواج كنه كه داراي چنين امكاناتي باشه.
1- بتونه به راحتي نفقه هر دو طرف رو بپردازه.
2-بتونه بين همسران و فرزندانش مساوات برقراركنه
در قانون اسلامي هم اجازه و رضايت همسر اول رو لازم ميبينن.
در فرآن هم امده كه چون اين كارها مشكله و انجامش براي مرد حتما سخت خواهد بود بهتره كه اين كار رو انجام نده.
و يك مورد ديگه كه امروزه هست اين كار بر خلاف عرف جامعه به حصاب مياد و مردم هم نظر خوشي نسبت به اين موضوع ندارن.
حالا خودت تصميم بگير.

خانوم هستي زماني مهريه كه مربوط به عهد شاه وزوزك مي شود هنوز هم در اين عرف مزخرف ما وجودي جاويدان دارد. نظرتون راجع به اين چيه؟

راهکار هاتون رو برای خانوم sh_ba که در شرایط فعلی بسیار سخت می تونند ازدواج کنند بدین. خواهشا بدون احساسات!!(یعنی یکبار بدون اینکه بگید چطوری دلت میاد! رو آَشیانه دیگری خونه نکن و..." راهکار بگید به ایشون. به یک زن تنها و بدون قابلیت تامین مالی و معنوی و امنیت برای خونوادش و دارای دو فرزند!!
اگر همچین فردی رو انسان حساب می کنید!!

خانوم خانوما بهتره كه همچين آدمي رو فراموش كني و به يه آينده بهتر فكر كني.
يه زن وقتي ازدواج ميكنه بيشتر از همه احتياج به محبت و پشتيباني تمام و كمال شوهرش داره.
وقتي شما همسر دوم ميشيد در حالي كه اون آقا بچه داره مطمئن باشيد كه محبت كامل رو به شما نميده.
و من بهتون قول بدم كه توي اين زندگي هيچوقت خوشبخت نخواهيد شد و روي آرامش رو هم نخواهيد ديد.
پس بهتره اين آقا رو فراموش كنيد.