-
+درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام.من تازه به جمع شما پیوستم.
من به تازگی از طریق دوستم به آقایی برای ازدواج معرفی شدم. ایشون یک بار به من زنگ زدند و قرار شده همدیگرو ببینیم.
من استرس شدیدی دارم و نمیدونم چی میشه.
میخواستم از شما بپرسم بنظرتون این استرس طبیعیه یا من آدم ضعیفی هستم؟ خواهش میکنم فکر نکنید که موضوع مهمی نیست. چند روزه این مساله تمام تمرکز منو گرفته. خیلی احساس بی قراری میکنم. خیلی میترسم.
آیا هیچیک از دوستان به این حالت من گرفتار شده اند؟
خوشحال میشم از راهنمایی هاتون. ممنون.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
به نظر من این موضوع کاملا طبیعی هست،
چون شما این آدمو نمیشناسین و نمیدونین برخورد اوولتون با هم چگونه خواهد بود،
اصولا تمامی ترس ها، ریشه در ابهام دارن و اینکه ما نمیدونیم چه اتفاقی قراره بیفته
نگران نباشین
کامران
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام ؛ به همدردی خوش آمدی
بنظر من هم استرس طبیعی هست . نگرانی نداره .
ضمنا من پیشنهاد میکنم این آشنایی رسمی و زیر نظر خانواده باشه . آشنایی های خیابونی معمولا سرانجام خوبی ندارند .
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
به جمع خانواده همدردی خوش آمدید
لطفاًدر صورت امکان ابتدا به این سئوالات پاسخ دهید .
1 - چند سال دارید ؟
2 - فرزند چندم خانواده هستید ؟
2 - آیا کسی از خواهران یا برادرانتان ازدواج کرده اند ؟
4- پیش از این خواستگاران دیگری داشته اید ؟ اگر جواب مثبت است آیا در مورد آنا نیز چنین اضطراب داشته اید ؟
5- کمی بیشتر راجع به خود و دوستتان و موردی که برای ازدواج معرفی کرده اطلاعات دهید .
ممنون و منتظر پاسخ شما .
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ازدوستان عزیزم ممنونم که پاسخ دادند.
درپاسخ به سوالات فرشته مهربان گرامی باید بگم
1: 25 سال دارم
2:فرزند دوم
3:بله خواهر بزرگترم ازدواج کرده
4:بله قبلا هم خواستگارانی داشته ام اما هرکدام بنا به دلایلی به ازدواج ختم نشده اند. درمورد اونها هم مضطرب بودم اما فکر میکنم این بار استرسم بیشتره البته شاید بخاطر تجربیات ناموفق گذشته باشه.
5: این دوستم ازبهترین و صمیمی ترین دوستامه. خودش ازدواج کرده و زندگی موفقی داره.من کاملا بهش اعتماد دارم. آقایی که معرفی کرده از دوستان همسرشه.
خودم هم لیسانس دارم 2ساله فارغ التحصیل شدم و درحال حاضر شاغل هستم.
بازم ممنون میشم کمکم کنید
با تشکر
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ستاره عزیز
یه بخشی از نگرانیتون طبیعیه ، اما اگه خیلی زیاد اضطراب دارین غیر طبیعیه ، اگرچه "خیلی زیاد" مفاهیم نسبی اند.
بهرحال باید اینجوری فکر کنید که بدترین حالت ممکنه چیه ، (مثلا از اون فرد خوشتون نخواهد اومد) پیامد های بدترین حالت ممکنرو برا خودتون تحلیل می کنید ، وقتی با بدترین حالت کنار اومدید حالتهای دیگه خیلی راحت براتون قابل هضمه و دیگه اضطراب نخواهید داشت.
موفق باشی:72:
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام ,دوست عزیز,
ابتدا یه تبریک به خاطر پیوستن به خانواده همدردی و یه تبریک دیگه به خاطر قرار گرفتن در مسیر تشکیل خانواده جدید یا همان زندگی مشترک, :72:
اضطراب و استرس در این موارد همانطور که دوستان گرامی اشاره کرده اند طبیعی میباشد؛ و دلایل خاص خود را دارد؛
با توجه به اینکه هنوز هیچ مشخص نیست که خواستگاری به ازدواج و زیر یک سقف رفتن ختم شود,چه دختر و چه پسر این سوال به ذهنش خطور میکند که آیا من خوشبخت میشوم؟آیا زندگی من از خواهر یا برادرم بهتر خواهد بود؛دوستانم چه؟ آیا این انتخاب مناسب است ؟و .....
پس تا اینجا مشخص شد که داشتن اضطراب طبیعی است,
اما در پاره ای موارد این اضطراب از حد طبیعی خارج میشود؛ چرا؟
در میان پاسخ سوالات ما به فرشته مهربان
دو مورد بیشتر به چشم میخورد :
1-قبلا هم خواستگارانی داشته اید اما هرکدام بنا به دلایلی به ازدواج ختم نشده اند,
2- دوست شما ,نزدیکترین(صمیمی)دوست شما ست,و اینکه خودش ازدواج موفقی داشته
این دو مورد به نظر بنده بیشتر موجب اضطراب در شما شده است,
چون احتمال دارد شرایط اجتماعی محیط پیرامون شما و از طرف دیگر سن شما (که بسیار مناسب میباشد)و اینکه چه حرفهای بین اطرافیان شما به خاطر سر نگرفتن خواستگارهای قبلی گفته شده , همه اینها در ذهن شما مرور میشود؛ ناگفته نماند که این مسائل دگر طبیعی شده و نباید به انها توجه کرد آنچه مهم است خوشبختی خود شماست,
بنده گاهی اوقات با دوستان متأهل خود صحبتهای دارم, و پیش میاید که از شیوه انتخاب انها و یا نحوه زندگی مشترک انها انتقاد میکنم, در این میان ناخود آگاه این مورد به ذهنم خطور میکند که اگر خود من ازدواج کنم و انچه که برای آنها گفته ام ,عکس آن برای خود پیش آید ,چه؟!
منبع اصلی استرس و اضطراب درون خود ماست؛و نه دنیای بیرون,
اگر مهارت ما آنقدر بالا باشد که در مقابل عوامل بیرونی مانند یک صافی تصفیه عمل کنیم؛ اجازه ورود عوامل منفی را به ذهن خود نمیدهیم,و مثبت اندیش بودن و خوشبینی را به خدمت میگیرم؛ بدون شک در انتخاب و تصمیم گیری موفقتر خواهیم بود
آرامش داشته باشید تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
دوست عزیز به کلبه همدردی خوش آمدید:72:
نظر من هم اینه که استرس شما بیشترش طبیعیه .اینکه میگم بیشترش به خاطر اینکه تا اینجا که صحبت کردید احتمال میدم خانواده در جریان دیدار شما نیستند و اگر بودن شاید ترستون کمتر بود . شاید هم خیلی ایده آل فکر می کنید و انتظار دارید این آقا مطابق تصورات شما باه و در غیر اینصورت قبول نخواهید کرد برای همین مضطربید.
در ضمن فکر کنم به خاطر دوستتون هم باشه .چون احتمال میدم شما فکر می کنید دوست شما ازدواج کرده و شما هنوز مجردید پس باید هر طور شده شما هم ازدواج کنید و حالاا گه خوب نبود چیکار کنم ؟
شما این آقا رو نمی شناسید و با توجه به تجربیات ناموفق گذشته احتمالا" نگرانید که نکنه به توافق نرسید و این مورد هم به نتیجه نرسه .
اما نگران نباشید و ترس به خودتون راه ندید و اگه تا حالا خانواده رو در جریان نذاشتید به نظر من بهتره حداقل مادرتون یا یه بزرگتر رو در جریان بذارید و همه چی رو بسپارید به خدا ( توکل یادتون نره !)
موفق باشید
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
ستاره جان ممنون از پاسخ سئوالات
به نظر می رسه اضطراب شما کمی از حد طبیعی خارجه ، چرا؟
چون با وجود دوستی که مورد را به شما معرفی کرده و مورد اعتماد شما نیز هست و او را آدم موفقی می دانید ، قطعاً وی خود می توانسته با راهنمایی ، محل کمک به کسب آرامش و کم کردن اضطراب طبیعی شما بوده باشد . اما این که با وجود این دوست و آنچه گفتم باز شما اضطراب دارید و موضوع را در اینجا مطرح کرده اید نشانه اینه که کمی از حد طبیعی خارج شده ، که لازمه برای روز صحبت حضوریتون با خواستگارتون این وضعیت تغییر کنه .
بنده اینجا احتمالاتی که باعث این اضطرابه رو مطرح می کنم ، در صورت صحت مورد یا مواردی از آنها اعلام کنید تا بتوانیم به کمک دوستان شما را یاری کنیم .
احتمالات ایجاد اضطراب در شما :
الف : ترس
1 >>> به خاطر این که این فرد را با توجه به موارد گفته شده در مورد ایشان از سوی دوستتان مناسب دیده اید و می ترسید که مبادا همچون موارد قبلی به ازدواج منجر نشه .
2 >>> ترس از مقبول واقع نشدن
3 >>> احتمال دارد از فهم و درک و عقلانیت این آقا زیاد به شما گفته شده و ترس دارید که در مواجهه شوید با وی کم بیاورید .
4 >>> اگر فاصله خواستگارهای شما از هم زیاد بوده باشد و پیش از این آقا مدتی بدون خواستگار بوده باشید ، ترس از بالا رفتن سن ازدواج و تمایل به ، به انجام رسیدن این مورد باعث اضطراب شده .
ب : هیجان زیاد
1 - به خاطر این که دوستتان معرف وی است و شما این دوستتان را بسیار قبول داشته و دوست می دارید و هیجان زده شده اید از این که اگر ازدواج صورت بگیرد ، به هم نزدیک تر می شوید چون شوهرانتان نیز با هم دوستند .
2 - چون دوستتان معرف است ، و احتمالاً شما را نزد این آقا تأیید کرده ، به این که این جریان منجر به ازدواج بشه ، امیدوارید و این حالت ، هیجان زیادی در شما ایجاد کرده
در کل به نظر می رسد که شما داری روحیه ای هیجانی هستید و هیجان شادی و هیجان غم خیلی سریع در شما اتفاق می افتد و حتی ممکن است اوج بگیرد ، آنچنانکه گاهی سخت بتوانید کنترلش کنید .( مثلاً با دیدن صحنه های زیبا ، رمانتیک و ... به وجد می آیید و شادی زیادی پیدا می کنید و با دیدن صحنه های تراژدیک زود به گریه افتاده غم زده می شوید ؟)
در بسیاری مواقع ریشه اضطراب هیجانات است . و افراد هیجانی معمولاً احساسی محورند .
برای ما روشن کنید که در کجای این توضیحات قرار دارید ، تا بتوانیم بهتر راهنمایی کنیم .
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلان سلام سلام
تشکر تشکر تشکر
تشکر ازهمه دوستان عزیزم که اینهمه همدلی و راهنمایی کردند.
اول از همه باید بگم که هم به مادر و هم به خواهر بزرگم ازهمون روز اول همه چیزو گفتم.
در پاسخ به سوال فرشته مهربان باید بگم درمورد الف یعنی ترس گزینه دوم یعنی ترس از مقبول واقع نشدن و درمورد ب یعنی هیجان همون مورد آخر که گفتید" شما داری روحیه ای هیجانی هستید و هیجان شادی و هیجان غم خیلی سریع در شما اتفاق می افتد و حتی ممکن است اوج بگیرد ، آنچنانکه گاهی سخت بتوانید کنترلش کنید .( مثلاً با دیدن صحنه های زیبا ، رمانتیک و ... به وجد می آیید و شادی زیادی پیدا می کنید و با دیدن صحنه های تراژدیک زود به گریه افتاده غم زده می شوید ؟)" شدیدا درسته و دقیقا همون چیزیه که وجود داره .کنترل احساسات چه منفی و چه مثبت برای من بسیار سخته.
راستی 5شنبه قراره همدیگرو ببینیم. توروخدا دعا کنید اتفاق بدی نیفته. ازهمه دوستای عزیزم ممنونم.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ستاره عزیز
حالا وضعیتت روشن تر شد .
قبل از هر چیز احساساتت رو کنترل کن .
و بعد ، سعی کن در درجه اول خودت خودت را باور کنی . اگر خودت برای خودت پذیرفته شده باشی ، اصلاً نگران پذیرفته نشدن توسط دیگری نخواهی شد .
با این مورد و صحبت با وی خیلی طبیعی بخورد کن ، فکر کن با یکی از دوستانت می خواهی در مورد خودت و معیارت و ازدواج و.. صحبتی داشته باشی ، تصور خواستگاری و ازدواج و میل به مورد پسند قرار گرفتن را کاملاً از خودت دور کن ، فقط به عنوان یک گفتگوی ساده با یک شخص ثالث به این قضیه نگاه کن و سعی کن خودت باشی ، همونی که هستی ، در این صورت آرام خواهی بود و روند طبیعی خواهد گذشت .
در غیر این صورت موج اضطرابت ممکنه روی طرف مقابل اثر بگذاره .
بر خودت مسلط باش ، و برای این کار فقط لازمه فکر خواستگار بودن این فرد و میل به مقبول واقع شدن را از خودت دور کنی .
بعد از گذروندن جریان صحبت با این آقا بیشتر در مورد خودت و روحیاتت با هم صحبت می کنیم .
موفق باشی
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
باز هم سلام.
ازکمک هاتون ممنونم.
گفتگومون بخوبی گذشت، فرداش اومدن خونمون.
بعد از مراسم معارفه و آشنایی آقای خواستگار به من زنگ زد و بعد از برخی صحبتهای معمولی ذکر کرد که سطح خانواده ایشون(از نظرمالی) ازما بالاتره. من خیلی ناراحت شدم ولی عکس العمل خاصی نشون ندادم.
حالا قراره فکراشو بکنه با خانواده اش هم مشورت کنه بعد جواب بده که میخواد رسما اقدام کنه یا نه.
حالا به نظر شما من باید چی کار کنم؟
ته دلم احساس میکنم که بهم توهین شده و ایشون نباید معیارمادی را اینقدر مهم جلوه میدادند. آیا به نظرشما من درست فکر میکنم؟
باز هم آشفته و بی قرارم......خواهش میکنم کمکم کنید..............
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط *ستاره*
باز هم سلام.
ازکمک هاتون ممنونم.
گفتگومون بخوبی گذشت، فرداش اومدن خونمون.
بعد از مراسم معارفه و آشنایی آقای خواستگار به من زنگ زد و بعد از برخی صحبتهای معمولی ذکر کرد که سطح خانواده ایشون(از نظرمالی) ازما بالاتره. من خیلی ناراحت شدم ولی عکس العمل خاصی نشون ندادم.
حالا قراره فکراشو بکنه با خانواده اش هم مشورت کنه بعد جواب بده که میخواد رسما اقدام کنه یا نه.
حالا به نظر شما من باید چی کار کنم؟
ته دلم احساس میکنم که بهم توهین شده و ایشون نباید معیارمادی را اینقدر مهم جلوه میدادند. آیا به نظرشما من درست فکر میکنم؟
باز هم آشفته و بی قرارم......خواهش میکنم کمکم کنید..............
سلام ستاره جان،
خوشحالم که تا اینجای کار همه چیز به خوبی پیش رفته
من نظر شخصی خودمو میگم
به نظر من، ایشون توهین نکردن صرفا مساله ای رو که بابتش نگران بودن عنوان کردن
که البته من نحوه عنوانه این موضوع رو هم نمیدونم از طرف ایشون چگونه بوده
نمیدونم این اختلاف مادی واقعا چقدر هست اما اگر زیاد بوده باشه جای نگرانی داره .
برای مثال، به شخصه هیچوقت با دختری که از نظر مالی در سطح بسیار بالاتری از من قرار داره ازدواج نمیکنم یا حداقل با احتیاط ازدواج میکنم
چون شاید دختری با سطح مالی خانواده من، با یک شاخه گل هم خوشحال بشود، اما دختری با سطح مالی بسیار عالی، با یک بنز مدل روز هم به عنوانه هدیه خوشحال نشود،
و قاعدتا من با در آمده محدودم نتوانم، انتظارات او را در زندگی تامین کنم،
حالا عکس این مساله هم وجود داره،
اگر اختلاف مادی زیاد باشه، ممکن باعث بروز مشکلاتی در زندگی بشه،
چون اختلاف مادی زیاد، معمولا تنها به اختلاف سطح رفاه در زندگی محدود نمیشه، بلکه به تفاوت عمده در نگاه و بینش به زندگی هم منجر میشه....
به نظر من نگرانی ایشان از این جهت هست....
البته اگر من جای ایشان بودم این موضوع رو به عنوانه عامل نگرانیم، بسیار محترمانه و تنها در صورتی مطرح میکردم که اختلاف مادی فاحشی داشتیم....
خوشبخت باشید:72:
کامران
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
ستاره جان
رفتار شما در این شرایط خیلی مهمه ، مبادا در پی این بر بیایی که برای ایشون ادله بیاری ، که مسئله مادی نباید در بین باشد ، اینرا در صورتی می شد عنوان کنی که سطح مالی شما بالاتر می بود و ایشون نگران توقعات آینده شما می بود، در اون صورت شما براش توضیح می دادی که نظرت در مورد این موضوع چیه . اما حالا که بر عکسه ، شما باید وقار خود رو حفظ کنی .
و طبیعیه که به ایشان حق بدی که هر طور مایلند تصمیم بگیرند و تا نظر شما رو نخواسته شما نخواهی بیان کنی مادیات مهم نیست .
نکته دیگه اینه ، همین که بهت بر خورده که گفته سطح مالی شما پائین تره ، نشونه ی اینه که اعتماد به نفست کمی نیاز به تقویت داره ، چون اگر اعتبارت رو در شخصیتت و وقار و متانتت بدونی، دیگه برات مهم نیست کسی شما رو از نظر مالی بخواد ارزیابی کنه ، به جای این که از حرف اون ناراحت بشی و احساس کنی بهت توهین شده ، سعی کن او را درک کنی که اگر دلیل موجهی برای نگرانیش داره که به حقه، اما اگر دلایل واهیه و ثروت خانواده همسر براش مهمه که به جای ناراحت شدن ، تأسف به حال اون خواهی خورد و خوشحال شو که نکته مهمی از افکار طرف دستگیرت شده .
در هر حال رفتار درست از سوی شما ، صبر و احترام گذاشتن به تصمیم این آقا است و اگر اعلام انصراف کردند خیلی ریلکس و با نشاط بهش بگو براتون آرزوی خوشبختی می کنم .
در یک کلام عزت نفست رو حفظ کن و غم به خودت راه نده .
موفق باشی
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
خیلی خیلی ممنونم که راهنمایی میکنید.
همه حرفها و نصایحتان را به جان پذیرفتم.
فقط اینجا یه سوال برام باقی مونده که دوست دارم جوابشو بدونم.
اینکه اگر سطح مالی دختر بالاتر از پسر باشه ممکنه توقعات زیادی داشته باشه ،قبول. ولی اگه پایین تر باشه چه مشکلی پیش میاد؟ درسته سطح مالی خانواده من پایین تره ولی از نظر فرهنگ خانوادگی چیزی کم نداریم. من همیشه یاد گرفته بودم که به خوبی و صداقت آدمها امتیاز بدم نه سطح مالی پدرشون.(سطح مالی در مورد ایشون فقط پدرهامونند که متفاوتند والا الان حقوق من و ایشون برابر یا حتی حقوق من بالاتره)
وقتی چنین تفکراتی میبینم واقعا متعجب میشم!
ممنون میشم کمکم کنید.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
تأثیر عوامل اقتصادی در ازدواج
مسائل اقتصادی می تواند عامل اختلاف در زندگی زناشویی باشد. ابعاد مختلفی كه در این زمینه مطرح می شود؛ عبارت اند از:
1- مسكن؛
2- وسائل زندگی؛
3- هزینه های رفاهی و معیشتی.
هر یك از امكانات فوق در زندگی نقش مهمی دارد كه نبود یا كمبود آنها می تواند عامل اختلاف و ناخشنودی گردد.
نكته مهم در اینجا آن است كه اختلاف سطح اقتصادی در دو خانواده كه قصد ازدواج دارند، باید مورد توجه قرار گیرد. پسر جوانی كه در یك خانواده فقیر بزرگ شده و فرضاً تحصیلاتی هم دارد، نمی تواند دختری از یك خانواده مرفه را اقناع كند. این دختر در یك زندگی با امكانات زیاد بزرگ شده و توقعاتی كه در خانه شوهر دارد در همان سطح است و چون چنین وضعیتی در خانه شوهرش نخواهد داشت، احتمال بروز اختلاف و ناراحتی وجود دارد. بنابراین باید در زمینه امكانات مالی و رفاه خانواده در زمان انتخاب همسر توجه خاص مبذول گردد.
1- نقش مسكن در زناشویی
نخستین عاملی كه در مسئله ازدواج مطرح می شود ، عامل مسكن است. هر خانواده به یك واحد مسكونی مستقل نیاز دارد. داماد یا عروس سرخانه شدن ، یا زندگی مشترك با خانواده پدر و مادر نتیجه اش دخالت های آنها و دیگر خویشاوندان ، و در نهایت اختلاف و ناسازگاری است. از این رو قبل از ازدواج، باید موضوع مسكن حل شود. بیشتر زوج های جوان و پسران ترجیح می دهند، ولو در یك اطاق ، مستقل زندگی كنند. بنابراین منظور از مسكن، داشتن آپارتمان یا خانه ی مجلل نیست. البته اگر امكان مالی باشد، مانعی ندارد. اما در حالتی كه وسع مالی نباشد، آنچه مهم است استقلال در مسكن است؛ ولو یك آپارتمان بسیار كوچك و یا به صورت استیجاری.
بعضی از همسران جوان اصرار دارند با پدر و مادر و یا اقوام دیگرشان در یك خانه زندگی كنند و برخی از آنها حتی این مورد را جزء شرایط ازدواج خود قرار می دهند. در این مورد باید بررسی لازم به عمل آید و به این مسئله توجه شود كه در نهایت چنین وضعی به ناراحتی و اختلاف منجر خواهد شد. بنابراین طرفین باید سعی كنند این سنت ها یا شرایط را بشكنند و از گام اول چنین مشكلی پیش پای همسر آینده خود قرار ندهند و او نیز باید از قبول چنین شرایطی، امتناع ورزد.
2- وسائل زندگی
برابر رسم معمول ، دختر جهیزیه ای شامل وسایل زندگی با خود به خانه بخت می برد. چنانچه شوهر روی مسئله كم بودن جهیزیه پافشاری كند و آن را وسیله ای برای تحقیر همسرش قرار دهد ، زمینه ناسازگاری را فراهم می آورد. باید ازدواج را با سادگی شروع كرد و صرفاً وسایل اولیه را تهیه نمود.آنچه مهم است صفا و صمیمت و هماهنگی اخلاقی و فرهنگی است. درست است كه اقتصاد در زندگی نقش مهمی به عهده دارد، ولی نباید اساس و پایه زندگی زناشویی قرار گیرد.
وسایل زندگی را می توان به دو بخش تقسیم كرد. وسایل اولیه و ضروری و وسایلی كه جنبه رفاهی و تجملی دارد. بعضی خانواده ها با وسایل عادی نظیر یخچال و تلویزیون و فرش های ارزان یا متوسط قیمت و سایر وسایل مورد نیاز، زندگی را می گذرانند. ولی برخی دیگر زندگی لوكس و مرفه و وسایل مدرن و گرانبها در اختیار دارند و همیشه از آخرین مدل لباس ، اتومبیل و مبلمان ، فرش های گران قیمت و وسایل خارجی و تجهیزات تفریحی و ورزشی استفاده می نمایند. دختر و پسر جوانی كه در دو زندگی متفاوت بزرگ شده اند، سازش آنها در زندگی جنبه تصادفی دارد و احتمالاً با مشكلاتی مواجه خواهند بود. پسر جوانی كه درآمد كافی برای تهیه وسایل پر هزینه ی زندگی برای دختر چنین خانواده ای ندارد؛ دیر یا زود مورد اهانت و اعتراض همسر خود قرار می گیرد و چه بسا كه زن، خانه و كاشانه خود را ترك كند و شوهرش را تنها بگذارد یا او را در فشار روانی یا عدم سازش قرار دهد و یك عمر زندگی را بر او و خود تلخ و ناشاد سازد. بنابراین قبل از ازدواج، در انتخاب همسر باید شرایط زندگی او مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر عوامل اقتصادی در ازدواج
3- هزینه های رفاهی و معیشتی
در جامعه ما غالباً تامین هزینه های زندگی به عهده شوهر است. بعضی از دختران ملاك ازدواج را میزان درآمد پسر قرار می دهند تا بتواند هزینه های زندگی را در یك سطح عالی تأمین نماید. گاه توقع زیاد موجب می شود كه شوهر با وجودِ داشتن شرایط مناسب ، از ازدواج منصرف شود. بنابراین توقع دختر باید در حد توانایی پسر و وسع مالی او باشد و دختر و پسر قبل از ازدواج ، شرایط شغلی و درآمد و توقع همسر خود را در نظر بگیرند و در انتخاب همسر با آگاهی و بصیرت تصمیم گیری نمایند.
ریشه اقتصادی اختلاف های زوجین
1- نداشتن مسكن و ناراحتی زوجین از اجاره نشینی یا سكونت در محل های نامناسب.
2- درآمد زنان كه در دنیای صنعتی و یا نیمه صنعتی وارد بازار كار شده اند، برای خانواده مطرح است؛ و از آنجا كه تأمین هزینه خانواده و نفقه زن بر عهده مرد است، اكثر اوقات بین زن و مرد در هزینه كردن درآمد زن اختلاف وجود دارد ؛ و گاه مشاجره و ناسازگاری در پی می آورد.
3- چون زن بیشتر وقت خود را در خانه می گذراند و به علاوه كار آشپزی و نظافت و سایر امور خانه به عهده اوست لذا رغبت زیادی به استفاده از وسایل مدرن نشان می دهد و فشار زیادی برای خرید آنها به شوهر وارد می كند و چون غالباً تهیه آنها برای شوهر میسر نیست، اختلاف و ناسازگاری پیش می آید.
4- بالا بودن هزینه های زندگی و احتمالاً مهمانداری از خانواده های وابسته.
5- شوهرانی كه به خاطر ثروت زن با وی ازدواج كرده اند و در عمل زن ثروت خود را در اختیار آنان نمی گذارد.
6- رفاه طلبی بعضی زنان كه بدون توجه به درآمد شوهر به خریدهای غیر ضروری می پردازند.
7- زنان اسراف كاری كه قناعت و صرفه جویی برای آنان مطرح نیست و در مهمانی و مصرف آب و برق و تلفن و سایر موارد هزینه های زیادی به خانواده تحمیل می كنند، موجبات نارضایتی و در نتیجه ناخشنودی همسر خود را فراهم می كنند.
8- شوهری كه زیر بار هزینه های خانواده، كمرش خم می شود؛ مجبور است به شغل دوم و سوم روی آورد و در نتیجه همیشه خسته و عصبانی است ؛ و ممكن است در خانه با اندك بهانه ای به رفتارهای خشونت آمیز متوسل گردد. این امر اثرات سوء تربیتی روی فرزندان می گذارد. در خانواده های دو شغله اعم از این كه زن شاغل دو شغل باشد یا مرد ، مشكلات زندگی بیش از خانواده یك شغله است.
9- تعادل بودجه و كنترل مخارج خانواده در زندگی زناشویی نقش مهمی ایفا می كند. زیاد خرج كردن و قرض و گرفتاری های ناشی از آن ، صمیمت را در خانواده از بین می برد و باعث از هم گسیختن خانواده می گردد. بنابراین باید هزینه ها تحت كنترل باشد. این كه چه كسی این كار را انجام دهد، زن یا مرد، به توافق و قدرت مدیریت اقتصادی آنان بستگی دارد.
10- مخفی نگاه داشتن درآمد زن و شوهر از یكدیگر.
11- در كشور ما پدر و مادر تا پایان عمر به فرزندان خود وابسته اند. یكی از موارد وابستگی آن است كه چنانچه در زمان پیری از كار افتاده و از نظر مالی در مضیقه باشند، از فرزندان خود توقع كمك دارند؛ و شرعاً نیز نفقه پدر و مادر نیازمند و از كار افتاده به عهده فرزند پسر است. در چنین حالتی پسر یا دختر موظف است هزینه زندگی پدر و مادر پیر خود را تأمین كند. گاه همسران تازه به دوران رسیده و یا كم ایمان ، در قبال این كمك بنای ناسازگاری می گذارند و اظهار می دارند كه همسرشان نباید از دهان بچه ها نگیرد و خرج پدر و مادر خود كند. در این موارد باید حد تعادل حفظ گردد و در صورت ضرورت برای قانع كردن و توجیه همسران از مشاوران و روحانیون كمك گرفته شود.
وظایف مشاوران در قبال مشكلات اقتصادی خانواده
مشاوران در قبال مشكلات ازدواج و مسائل اقتصادی خانواده پیش از هر چیز باید جنبه های روانی امر را در نظر بگیرند و واقعیت ها و شرایط موجود را مورد توجه قرار دهند. اهم فعالیت هایی كه مشاوران در این زمینه می توانند انجام دهند به شرح زیر است:
1- دختر و پسری كه قصد ازدواج دارند ، باید در جریان مسائل مالی و قدرت اقتصادی یكدیگر قرار گیرند. آنچه در وهله اول اهمیت دارد وضع مسكن و میزان درآمد ماهانه پسر می باشد كه دختر باید اطلاعات لازم را در این مورد كسب كند. یكی از مواردی كه دختران را به ناسازگاری می كشاند،آن است كه پسر قبل از ازدواج ، خود را صاحب امكانات معرفی كند و بعد ازدواج مشخص می شود كه پسر آه در بساط ندارد. از همان زمان، پایه ناسازگاری و عدم اطمینان گذارده می شود. زندگی كه بر پایه عدم صداقت گذاشته شود؛ فرجام خوبی نخواهد داشت. مشاوران باید در مورد اهمیت بررسی وضعیت مالی پسر و میزان صداقت او اطلاعات لازم را به دختر بدهند و به آنان متذكر شوند كه با تحقیق كافی در این زمینه تصمیم بگیرند.
تأثیر عوامل اقتصادی در ازدواج
2- خانمی كه شاغل است و درآمد ماهانه دارد قبل از ازدواج باید وضعیت خود را با همسرش روشن كند. او باید مشخص سازد كه درآمد شخصی خود را در اختیار شوهر خواهد گذاشت یا خیر. این موضوع موجب خواهد شد كه همسرش پس از ازدواج در این مورد توقع بی جا نداشته باشد. بعضی از شوهران حاضر به ادامه تحصیل یا كار همسرشان در خارج از خانه نیستند. این مسائل باید قبل از ازدواج مشخص ، و جزء شرایط عقد ملحوظ گردد. دراین زمینه مشاوران باید اطلاعات لازم را به مراجعان خود بدهند.
3- بعضی از خانواده ها اولین عاملی را كه در زندگی زناشویی مورد توجه قرار می دهند، میزان درآمد و ثروت طرف مقابل است. توجه افراطی به این عامل و نادیده گرفتن عوامل دیگر ، سنگ بنای ازدواج را بر مادیات استوار می سازد و به احتمال زیاد ناهماهنگی های اخلاقی و فرهنگی را پدید می آورد و موجب اختلاف و ناشادی در زندگی زناشویی می شود. وظیفه مشاوران این است كه به مراجعان خود در مورد مسائل اقتصادی ازدواج ، آگاهی دهند و در عین حال اهمیت عوامل دیگر را نیز به آنان تفهیم نمایند ؛ و متذكر گردند كه مسائل اقتصادی نباید موجب شود كه اهمیت عوامل دیگر را مورد غفلت قرار دهند.
4- مشاوران باید اطلاعات لازم را در مورد عوامل اقتصادی كه موجب اختلاف و ناسازگاری می شود ، در اختیار زوجین قرار دهند. از جمله مواردی كه باید خانمها بدان توجه نمایند عبارت اند از:
- پایین آوردن سطح توقع در حد درآمد خانواده؛
- جلوگیری از اسراف و هزینه های غیر ضروری؛
- تنظیم هزینه ها براساس درآمد بدون تحمیل شغل دوم و سوم به همسر.
مشاوران باید قبل از ازدواج حدود توقعات و شرایط زوجین را از نظر مالی بررسی نمایند و توصیه انجام ازدواج را محدود به مواردی نمایند كه فاصله در این زمینه زیاد نباشد. در این حالت با تشكیل جلسات مشاوره ای و توجیهی ، امكان هماهنگی وجود خواهد داشت.
منبع: مشاوره در آستانه ازدواج تالیف سید مهدی حسینی بیرجندی
گردآوری: زهره پری نوش
--------------------
سلام، این موضوعی بود که با جستجو در مورد مشکله شما پیدا کردم .
امیدوارم تا حدی مفید باشه براتون
در مورد اختلاف سطح مالی، کسی نگفت که خانواده شما از نظر فرهنگی دچار ضعف هست یا چیزی شبیه به اون....
ببینین، اختلاف مالی، به معنی داشتن ادبیات مختلف در زندگی، انتظارات مختلف، آرزوهای مختلف، ارزشهای مختلف و .... میتونه باشه....
ممکن برخی مسائل برای شما ارزش باشه، برای ایشون نباشه.....
برای مثل فرض کنین، خانواده ایشون، معتقد به مراسمهای پر خرج عروسی و ... باشن، و قاعدتا انتظار همراهی از سمت خانواده عروس برای همراهی دارن، برای مثال انتظار یک جهیزیه خیلی تکمیل دارن.....اما خانواده شما، توانایی همراهی و پایا پا خرج کردن رو نداشته باشه....
فکر میکنین چی میشه.... اگر کار به جای باریک نکشه... تا آبد فامیل آقای داماد میخوان بزنن تو سر عروس که....
البته این مساله فرد به فرد فرق میکنه....
منظورم اینه که این مساله ممکن باعث بروز اختلافاتی بشه....
و من به شخصه در این مورد برسی میکنم ببینم خانوادم چطور آدمایی هستن، اگه بخوان از فردا که رفتیم سر زندگی، همش باعث ناراحتی همسر من بشن به خاطره سطح مالی خانوادش یا بخوان مدام تحقیرش کنن، به هر نحوی، مستقیم یا غیر مستقیم، ترجیح میدم با این خانوم ازدواج نکنم... چون نه میخوام ایشون آزار ببینن نه خودم....متأسفانه برای برخی خانوادهها خیلی مهمه این مساله به دلیل چشمو هم چشمی و دیگرا مسائل....مثلا فرض کنین، همسرتون خجالت بکشه از اینکه با اقومش به خونه پدر شما بیاد چون مثلا شاید همشون در قصر زندگی میکنن یا ....
اما من هنوزم نمیدونم، اختلاف مالی خانواده شما با ایشون چقدره؟
خیلی فاحشه؟
در مورد شما، به نظرم بهترین کاری که میتونین بکنین، اینه که خودتون رو باور کنین و برای خودتون ارزش قائل باشین....
مهم نیست سطح مالی شما چگونه هست....اما خودتونو دست کم نگیرین و اجازه بدین این آقا در این مورد به طور مستقل خودشون تصمیم بگیرن...
و با فرشته عزیز موافقم
در هر شرایطی عزت نفستون رو حفظ کنین
براتون آرزوی بهترینها رو دارم،:72:
کامران
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ستاره عزیز
در شرایط معمول ، سطح اقتصادی مرد بهتره بالا تر باشه ، در نتیجه اگر دختر سطح اقتصادیش پائین تر باشه ( نه با فاصله فاحش ) قاعدتاً ایجاد مانع نمی کند ، البته بستگی به نگرش ، نوع فرهنگ دیدگاه یک پسر دارد که سطح مالی دختر را در چه حد می پسندد . به عبارتی این یک موضوع شخصی است .
لازمه پاسخ این سئوالات را ازت دریافت کنم که بهتر به سئوالت پاسخ بدم .
1 - فاصله سطح مالی شما و این آقا چگونه است ؟
2 - در صحبت با وی موضوع مسائل اقتصادی پیش آمد ؟؟ نگاه وی در مورد مسائل اقتصادی چی بود ؟
منتظر پاسخ هستم .
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
کامران عزیز و فرشته واقعا مهربان....خیلی خیلی ازتون ممنونم که وقت میذارید.. با حرفاتون کمک بزرگی به من میکنید. ازتون ممنونم.
در رابطه با سوال آقا کامران باید بگم من هنوز به خونه اونا نرفتم ولی بعید میدونم اختلاف فاحش باشه. از ظاهرشون که مشخص نبود ولی تقریبا از نظر فرهنگ و رفتار با ما خیلی فاصله نداشتند. نکته ای که کامران فرمودند""""و من به شخصه در این مورد برسی میکنم ببینم خانوادم چطور آدمایی هستن، اگه بخوان از فردا که رفتیم سر زندگی، همش باعث ناراحتی همسر من بشن به خاطره سطح مالی خانوادش یا بخوان مدام تحقیرش کنن، به هر نحوی، مستقیم یا غیر مستقیم، ترجیح میدم با این خانوم ازدواج نکنم... چون نه میخوام ایشون آزار ببینن نه خودم....""""""را دقیقا خواستگارم گفت. یعنی گفت دوست نداره که همسرش تحقیر بشه.میگفت این از هر چیزی براش سخت تره. اگه اینطور باشه و واقعا باعث تحقیرش بشم منم ترجیح میدم که چنین ازدواجی سر نگیره...
درمورد سوالات فرشته مهربان عزیز هم باید بگم بعیدمیدونم فاصله خیلی زیاد باشه ولی واقعیت اینه که فاصله ای هست.
بله راجع به اقتصاد صحبت شد و به نظرم رسید ایشون به مسایل اقتصادی و مالی حساس هستند چون ازم پرسید درآمدتون را در خانه خرج میکنید یا تمایل دارید برای خودتون پس انداز کنید.من هم گفتم به نظرم بهتره زن و مرد باهم در تامین مخارج زندگی سهیم باشند.
باز هم ممنون میشم از نظراتتون.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ستاره عزیز چرا منتظری که اون چه جوابی به شما می ده
عزیزم چرا خودت شرایط رو بررسی نمی کنی تا خودت به نتیجه درست برسی
عزیزم این اقا خیلی روی مسائل مالی حساس ه و بر خلاف اینکه نشون می ده خیلی خسیسه
درسته که زن باید کمک کار همسرش توی مسائل اقتصادی باشه ولی این اقا خیلی جسوره که این سوال رو در اولین جلسه از شما پرسیده و مسائل مالی خیلی براش مهمه
موفق باشی
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام اتنای عزیز . از همدلی و کمکت ممنونم.
ما در بسیاری از زمینه ها با هم به توافق رسیدیم و ایشون محسنات زیادی دارند. و تنها مشکل همینه که براتون گفتم و نگرانشم. خودم هم مطمین نیستم ولی قرار شده اول ایشون جواب بده و بعد درصورت خواست ایشون من هم فکر کنم. من هنوز جوابی به ایشون ندادم چون ازم جوابی نخواسته اند. کلا با نظرتون موافقم که آدم جسوری هستند خودشون هم گفتند که من رکم و من هم استقبال کردم چون تمایل دارم همه چیزو همین الان بدونم. فکر میکنم آدمای خیلی محافظه کار رو سخت تر میشه شناخت. در مورد اخلاقیات و فرهنگ مردم شهرش تحقیق کردم و متوجه شدم مردم این شهر اصولا کمی خسیس و مادی هستند. نمیدونم این فاکتور درمقابل سایر فاکتورهای مثبت ایشون چقدر اهمیت داره.
خوشحال میشم نظرتون را بدونم.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
بهتره خانومها وقتی خواستگار ازشون سئوال می کنه درآمدتون رو می خواهید چکار کنید ، این سئوال رو به خود او باز گردانند ، یعنی بپرسند شما چی فکر می کنید ، یعنی مایلید همسرتون درآمدش را چه کند و نظرتون در مورد درآمد همسرتون چیه ؟
این جوری می تونید بفهمید این خواستگار از همون ابتدا نگاهش به اسقلال مالی همسرش چیه ، به خصوص می توانید دریابید آیا از مردان متکی هستش و رو درآمد همسرش رسماً حساب باز کرده یا خیر ؟
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
بله فرشته مهربان حق با شماست . کاش همین کارو کرده بودم. ولی باتوجه به عکس العملی که نشون دادند فهمیدم که ازجوابم خوشحال شدند. یعنی در آمد من براشون مهم بود.( قبلا هم گفته بودم که درآمد من مختصرا از ایشون بیشتره)
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
ستاره عزیز
اشاره کردی که این اقا به شما گفته که من نمی خوام همسرم تحقیر بشه به خاطر مسائل مالی
همان جا باید بهش یاد اوری می کردی که من اگر احساس کنم که با ازدواجم تحقیر می شوم هرگز ازدواج نمی کنم من اونقدر توانایی در خودم می بینم که به خاطر مساله مالی هرگز تحقیر نخواهم شد
موفق باشی گلم:72:
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط *ستاره*
کامران عزیز و فرشته واقعا مهربان....خیلی خیلی ازتون ممنونم که وقت میذارید.. با حرفاتون کمک بزرگی به من میکنید. ازتون ممنونم.
در رابطه با سوال آقا کامران باید بگم من هنوز به خونه اونا نرفتم ولی بعید میدونم اختلاف فاحش باشه. از ظاهرشون که مشخص نبود ولی تقریبا از نظر فرهنگ و رفتار با ما خیلی فاصله نداشتند. نکته ای که کامران فرمودند""""و من به شخصه در این مورد برسی میکنم ببینم خانوادم چطور آدمایی هستن، اگه بخوان از فردا که رفتیم سر زندگی، همش باعث ناراحتی همسر من بشن به خاطره سطح مالی خانوادش یا بخوان مدام تحقیرش کنن، به هر نحوی، مستقیم یا غیر مستقیم، ترجیح میدم با این خانوم ازدواج نکنم... چون نه میخوام ایشون آزار ببینن نه خودم....""""""را دقیقا خواستگارم گفت. یعنی گفت دوست نداره که همسرش تحقیر بشه.میگفت این از هر چیزی براش سخت تره. اگه اینطور باشه و واقعا باعث تحقیرش بشم منم ترجیح میدم که چنین ازدواجی سر نگیره...
درمورد سوالات فرشته مهربان عزیز هم باید بگم بعیدمیدونم فاصله خیلی زیاد باشه ولی واقعیت اینه که فاصله ای هست.
بله راجع به اقتصاد صحبت شد و به نظرم رسید ایشون به مسایل اقتصادی و مالی حساس هستند چون ازم پرسید درآمدتون را در خانه خرج میکنید یا تمایل دارید برای خودتون پس انداز کنید.من هم گفتم به نظرم بهتره زن و مرد باهم در تامین مخارج زندگی سهیم باشند.
باز هم ممنون میشم از نظراتتون.
منظورم این نبود که من به خاطره ازدواج با این خانوم تحقیر بشم.
منظورم اینه که، اگه با فردی ازدواج کنم، قاعدتا بهش علاقه دارم، و ناراحت میشم از ناراحتیش،
وقتی انسان با فردی ازدواج میکنه همه شرایطش رو پذیرفته....
در مورد سولتون، به نظرم یکی از بدترین ویژگیهای رفتاری خساست....
از پسرایی که تنها به خاطره درامد یه خانوم باهاش ازدواج میکنن متنفرم....
چون هدفشون صرفا استثمار مالی یکی دیگست... درست مثل بردگی میمونه....
تاکید میکنم که این نظر شخصی من هست،
به نظر من مرد وظیفشه که خانوم رو از نظر مالی ساپورت کنه،
حالا اگه خانم بیرون از منزل شاغل بود، تا جایی که از نظر خانوادگی کارش صدمه ای به زندگیمون نزنه من باهاش مشکلی ندارم....
و در مورد خرج کردن تو خونه هم، اگه پول رو آورد تو خونه و خرج کرد به نظرم لطفشو میرسونه و همراهیشو تو زندگی...
اما هیچوقت بایدی در کار نیست، چون تامین مالی زن وظیفه مرد هست
اما مطمئناً هر همسر مهربان و دلسوزی دریغ نمیکنه از خرج کردن، چون میدونه مردش برا زندگی جفتشون داره تلاش میکنه
اما اینکه از اول رو درامدش حساب کنم!؟!هرگز....
من دوستان عادیم که خسیس هستن رو به عنوانه یه دوست به سختی میتونم تحمل کنم....
چون حتا حاضر نیستن برا خودشون خرج کنن، برا همین باهاشون حتا بیرون هم به زور میشه رفت، حالا فرض کن بخوای برا یه عمر با یه آدم خسیس زندگی کنی....
البته حسابگری و خساست ۲ مقوله جداست
خلاصه کنم، با آدمی که خسیس هست، اگر دنیای فضایل هم که باشه، ازدواج نکن خواهرم... زندگی خیلی بدی خواهی داشت....
تبدیل میشی به یه برده....
خوشبخت باشی،:72:
کامران
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
بازم سلام.
ازهمه دوستای عزیزی که تو این مدت کمک کردند صمیمانه تشکر میکنم.
اون آقا دیشب زنگ زدند و کلی صحبت کردیم.
دیگه از اون استرس و اضطرابی که داشتم خبری نیست.... به لطف و همفکری شما آرامش پیدا کردم. دارم تمام جوانب را بررسی میکنم تا تصمیم درستی بگیرم...
از همتون ممنونم. برام دعاکنید.
موفق و شاد باشید.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
از صمیم قلب ارزو می کنم بهترین تصمیم رو بگیری:72:
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام به همگی دوستان عزیز تالار همدردی.
و با تشکر از همه عزیزانی که به من کمک کردند.
خواستم بهتون یه خبر خوب بدم و اون هم اینکه من با همین خواستگاری که براتون گفته بودم عقد کردیم. :72::72::72: الان یک هفته است که همسرمه و با حضورش در زندگیم احساس خوشبختی میکنم.
برام دعا کنید.:203::203::203:
برای همگی شما دعا میکنم که بهترین باشید و به بهترین ها برسید. :203::203::203:
شاید باز هم بیام و ازتون درخواست کمک و راهنمایی داشته باشم . خواهشم اینه که منو تنها نذارید.
شاد و سلامت باشید.
-
RE: درخواست کمک و راهنمایی . . . .
سلام
ستاره خانم چه بی خبر ، خب یک خبری هم به ما میدادید . ترسیدی شیرینی بخوایم؟:D عزیزم از صمیم قلب برات آرزوی خوشبختی دارم :203:
امیدوارم که راهنمایی های دوستان در انتخاب درست بهتون کمک کرده باشه.
بالاخره تالار ما هم رنگ یک ازدواج نو به خودش دید .:D