RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
پندار عزیز
اگه به قهر به شکل یه گناه نابخشودنی نگاه کنیم اصلا اون رو انجام نمی دیم. من خودم بشدت باقهرکردن مخالفم وهیچوقت هم انجامش ندادم وانشااله نمی دم. خیلی هم حساسیت دارم به قهر واعصابم تحریک میشه ، در موارد نادری هم که خانومم تو حالت قهر میره من با هاش حرف می زنم (اگرچه گاهی اوقات نتیجه عکس میده ، اما بهر حال دوست ندارم این حالت خیلی طولانی بشه ) می دونی میخوام بگم "قهر کردن" رو از ذهنمون بیرون کنیم ، بهمین سادگی... چطور هیچکدوممون با سرووضع آشفته بیرون نمیایم ، میخوائیم که آراسته باشیم خب بخوایم که """ قهر نکنیم""" واین شدنیه:72:
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
به نظر من قهر خیلی کاربچگونه ای هست ،یه جور کم اوردن و من هیچ وقت این روش رو برای نیل به خواسته ام نمی پسندم
به نظر من وقتی همه چیزو میشه با گفتگو حل کرد چرا قهر باید کرد؟ من به شدت با این مورد مشکل دارم
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
سلام:72::
دوست گرامی پندار محترم به تالار همدردی خوش امدید و امیدوارم بتوانیم از سخنان شما به خوبی بهره ببریم..
تاپیک ورودی خوبی را شروع کرده اید و این موضوع انقدر گسترده شده است که امروزه با افزایش فشارهای اقتصادی - اجتماعی- روحی و جسمی موجب بروز اختلافات گسترده ای نه تنها میان دو زوج رخ می دهد بلکه در میان دوستان و همکاران و افراد خانواده با هم نیز به وفور یافت می شود....
امروزه از دیدگاه من فشارهای فراوان اجتماعی و اقتصادی و روانی که به تمام قشرهای حاکم بر جامعه ما وارد می شود موجب شده است که افراد جامعه ما دچار یک واکنش روحی شدید نسبت به مسائل اطراف خود شوند و از انجا که جامعه ما قدرت تحقق خواست های آنان را ندارد جهت ممانعت از سرکوب شخصیتی خود دچار زودرنجی شده و سعی می کنند با اطرافیان که حالا همسر یا پدر و مادر و دوست و خواهر و برادر است این سرکوب شخصیتی را جبران کنند..به طور مثال فردی بیکار است و آنقدر به این در و ان در زده و هیچ کاری علی رغم توانایی خود نیافته است ..این فرد از جامعه پس زده می شود و به دلیل سلطه احساس بر عقلش و اینکه عقلش به غلط بر وی این باور را ایجاد می کند که دیگران تو را بی عرضه می دانند وی را به خطا به سمت تایید دیگران می برد..فرد به دنبال تایید خود توسط اطراافیان بر می اید و وقتی چنین تایید مثبتی از اطراف دریافت نکند می رنجد و در حالت وخیم تر با سو تفاهمات به قهر می انجامد....
این مثال ساده ای از مطلب قهر است که همه جا اشکار است و همه انها معمولا در اثر تایید مثبت نکردن اطرافیان به هر دلیلی است....
یعنی ما طالب چیزی هستیم که به ان نمی رسیم...و در نتیجه با مقابله سعی می کنیم که اطرافیان را وادار به قبول خواست هامان بکنیم..حالا یا با قهر یا تهدید و...
دوست من اگر بخواهیم از قهر صحبت کنیم که به نظر من امروز جامعه ما همه در حقیقت قهرند (قهر معنوی ) که توضیح ان مفصل است و خارج از بحث این تاپیک...
ولی چون شما مد نظرتان قهر میان زوجین هست من نیز سخن را در باب سایر موارد کوتاه می کنم و به قهر زوجین می پردازم..که البته من تنها نظر شخصی خودم را بیان می کنم....
همه ما می دانیم قهر عامل نکوهیده ایست و از نقطه نظر من کسی که از در قهر وارد می شود در حقیقت نشان می دهد که قدرت انجام یک بحث منطقی و شفاف را ندارد و در حقیقت از ترس پس زده شدن یا اشکاری حقایق چه برای خودش چه همسرش از این حربه استفاده می کند و متاسفانه خانم ها بیشتر ولی اقایانی هم من دیده ام که از این عمل ناپسند برای به زانو در آوردن همسر خود استفاده می کنند و این همان راه خطاست..
از نظر من قهر های ساده زن و شوهری گاهی حتی لطافت زندگی است که منجر به پدید آمدن لحظات عاشقانه و زیبای آشتی می شود و منجر می شود که زوجین قدر هم را بیشتر بدانند .ولی اصلا عمل پسندیده ای نیست..قهر هم اداب دارد ..قهر زن و شوهر از دیدگاه من اگر به هر دلیلی که ریشه های روانی ..اقتصادی ..اجتماعی و نهایتا جنسی دارد در میان همسران مواقعی به کار می رود که یکی از زوجین احساس می کند که مورد ظلم واقع شده و یا می داند گناهکار است ولی با این روش اقدام به تحریک همسر خود می کند...
چیزی که بسیار حائز اهمیت است این است که به هر دلیلی بحث زوجین به نتیجه نرسید انها اصلا از نظر من نباید شب را با قهر به صبح برسانند این مورد در نهایت منجر به وخیم تر شدن اوضاع و نهایتا سرد شدن زوجین از هم و لجبازی می شود و انوقت دردسر اینکه چه کسی قدم جلو بگذارد بدتر است....و نهایتا اگر عادت شد منجر به روزهای متوالی سکوت و دوری..اسیب روحی زوجین و فرزندانشان...سردی رابط احساسی و نهایت جنسی می شود....
قهر میان زوجین به هر دلیلی نباید وسیله ای جهتتنبیه طرف مقابل باشد..نباید با تهدید ..قهر ....شب را به بست رفت و صبح با روح هایی دورتر از منزل خارج شد...همان شب حتی اگر مشکل میانتان بزرگ است یک طرف پیش قدم شود و حتی با انجام یک معاشقه کوتاه باید به هم ثابت کنید که اختلاف نظر هست ولی کتمان حضور هم و تنبیه هم نیست...
هیچ دو نفری مثل هم فکر نمی کنند ولی ادامه این راه و پافشاری بر ان منجر به خرابی دیر یا زود پایه های زندگی می شود...
ببینید میان همه زوج ها مسائل مختلفی هست..زندگی مشترک که تماما بر پایه عشق ورزی نیست..مشکلات کم کم رخ می نماید و ما باید انقدر خود ساخته باشیم که با هم به حل ان بپردازیم...
دوست من از نظر من گاهی قهر اجتناب ناپذیر است ..در این زمان نباید حرمت ها را شکست ...دهان را به الفاظ زشت الوده کرد..باید حفظ حریم ها همیشه باشد و هیچ گاه مشکل شما و همسرتان نباید از چهردیواری خانه شما انورتر برود و گرنه......
در این مواقع سکوت بهترین راه است نه قهر ..سکوت می کنید تا کمی ارامش پیدا کنید..دست هم را گیرید و بدانید که چه شب ها ارزو داشتید کنار هم باشید و کم کم با صحبت کردن مسئله را حل کنید..من سخن شما را مبنی بر اینکه بعد از صحبت فراوان قهر می کنیم قبول ندارم..صحبت اگر در چهارچوب منطق و احترام باشد و به دور از تهمت و شک و دودلی به نتیجه می رسد اگر نه چه اشکالی دارد برای حل مشکل خود از مشاوری حضوری که فردی هم بی طرف است کمک بگیرید..
البته سوال شما مبهم است و چون علل قهر بسیار زیاد هستند و بر پایه علت قهر روند ها متفاوت است..من یک قهر عادی را در مسائل روتین در نظر گرفتم..وگرنه قهر حاصل از دروغ یک طرف...خیانت--دزدی--اعتیاد---فحاشی و کتک زنی.....برخورد های متفاوتی می طلبد..من یک زندگگی معمول را در نظر گرفتم...
در هر حال قهر عامل مفیدی نیست چه بسا اگر به خواسته شما رسیدگی نشود و طرف مقابل برای آشتی پیش قدن نشود نه تنها شما ضربه روحی و شخصیتی می خورید بلکه به شدت سرد می شوید و احساس بی اهمیتی کاذب می کنید..البته اگر مشکل خودتان را بیشتر باز کنید بهتر است..
بحث خوبی است من هم نتظر نظر سایر دوستان می مانم.....
خسته نباشید...:72:
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
دوست بسیار محترم rsrs1380
هجو جنگم سر تسلیم و ارادت در پیش
تو به هر ضربه که خواهی بزن و بنوازم
آنچه گفتید نیکو و بجا بود ، آموختم ، اما خود در این بلا هرگز گرفتار نبودم که سال هاست با پای لنک اندیشه ام دویدم
اما چه فرقی می کند که خود گرفتار باشم یا دیگری مهم این است که قهر در فرهنگ ما چون افعی ایی بر روی کنج دوست داشتن ها و رفاقت ها چنبره زده است و شما به درستی اما تنها از یک زاویه معمول بر آن پرتو افکنی فرمودید و چه زیبا گفتید .سپاس
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
با سلام خدمت پندار عزیز و اعضای محترم تالار...
با تایید نظر شما ...قصد دارم نکته های دیگری را در خصوص ""قهر"" و حتی گاها فواید قهر کردن را نیز بگویم.
اصلا ""قهر"" چیست؟؟
> قهر یکی از واکنش های طبیعی انسان است به صورتی که در تمامی افراد چه به صورت روزمره و چه به صورت بسیار اندک و انگشت شمار دیده می شود....
حال شاید شما دوستان بگویید من تا حال قهر نکرده ام..... ولی قطعا به خود دروغ گفته اید البته دروغ از روی ناآگاهی...چرا؟؟
زیرا باور بسیاری از افراد این است قهر کردن نشانه های خاصی دارد مانند :: حرف نزدن..اخم کردن و ...... اما گاهی قهر با نشانه های گمراه کنند ی دیگری هم همراه است مانند: قهر روحی.... که افراد ظاهرا بدلیل برخی ملاحظات با دیگران خود برخورد می کنند ولی اگر در موقعیتی قرار گیرند یا جرقه ای به آنان وارد شود خود را تخلیه خواهند کرد.
پس ""قهر"" یک امر طبیعی است و در ژنتیک یا محیط خلاصه می شود.
>>چرا ""قهر"" می کنیم؟
شاید شما اعضای محترم تالار همدردی هم گاهی بدون هیچ علتی آزرده خاطر می شوید و قهر می کنید......ولی کاملا هم بی علت نیست...اغلب ما برای فرار از خستگی...تنش ها...روابط با دیگران... >به قهر کردن روی می آوریم زیرا قهر را وسیله ای می دانیم برای جبران کاستی ها و در واقع به وجودآو.ردن فضایی برای خلوت کردن و فرار از موقعیت کنونی.
خب در بسیاری از مواقع هم وقتی در زندگی روزمره به ناکامی برخورد می کنیم به سبب سرکوب احساسات به قهر کردن روی می آوریم.
چرا برخی افراد از طریق قهر کردن می خواهند به خواسته هایش برسند؟؟؟
دوستان عزیز یک مثال ساده برایتان می گویم....> وقتی مادری می بیند که فرزندش بیش از اندازه پای اینترنت است و به هیچ عنوان به توصیه های مادر گوش نمی دهد.. اسان ترین راه چه می داند؟؟..................او قطعا اسان ترین راه را ""تبیه"" می داند.
و ""تبیه"" هم جرقه ""قهر"" است یعنی یک از مضرات و نشانه های تبیه ""قهر کردن" است.
در واقع مادر از طریق قهر کردن با کودک می خواهد به خواسته اش برسد که صورتی که می توانست بهترین راه را برگزیند یعنی :: "">حذف امکانات و استفاده ها""< .... بدین صورت که با محدود کردن زمان استفاده از اینترنت یا محدود کردن و شرط استفاده از اینترنت به کسب نمره مطلوب....می توانست از قهر کردن بپرهیزد .
مثال دیگر>>> اعضای محترم حتما تا بحال دیده اید بخصوص در روابط بین زوجین... وقتی دو زوج با یکدیگر مشاجره می کنند و درگیری دارند ..بعد از اتمام مشاجره بجای استفاده از روش های ارتباطی کلامی.....به استفاده از روش های غیر کلامی نظیر ""اخم کردن"" روی می آورند.. در صورتی که بدترین و بزرگترین عامل از هم پاشی روابط بین دو زوج این است که بعد از مشاجره به قهر کردن روی آوردند و بدتر هم اینکه عذرخواهی طرف مقابل را نپذیرند.
زوجین باید دقت کنند که در هنگام مشاجره فرصتی برای صحبت کردن و حرف زدن را برای فرد مقابل قائل باشند شاید فرد مقابل چیزی بگوید که موجب رفع قهر شود.
فواید ی قهر کردن چیست؟؟(بله اشتباه نمی کنید قهر در مواقعی مفید است)(روابط زوجین)
در صورتی قهر می تواند مفید باشد که قبل از اقدام به این عمل دو طرف پیش شرط ها و محدودیت های قهر کردن را برای یکدیگر مشخص نموده و نشانه های آن را برای یکدیگر شرح دهند سپس با توافق قبلی مثلا::> زن و شوهری با خود عهد و پیمان می بندند که اگر روزی کارشان به مشاجره کشید و خدایی ناکرده از هم قهر کردن...شرایط و موقعیت ها و محدویت های قهر کردن را برای هم تعریف کنند و حتی تا آنجا که هر دو بتوانند به یکدیگر بگویند جریان و موضوع قهر چیست و از چه بابتی قهر هستند.
یکی از عواملی که در پاره ای از مواقع ""قهرکردن"" را مفید جلوه می دهد رعایت چند پیش شرط است..
1> تمام سعی خود را بکنند که در بیرون از خانه و در مکان عمومی و جمعی طوری نشان دهند که از یکدیگر قهر نیستند.
2> هنگامی که قهری صورت می گیرد باید موضوع ان مشخص بوده و هدف آشکارا باشد و توصیه می شود هرگز مدت ""قهر"" کردن طولانی نباشد چون با مرور زمان برای طرف مقابل به صورت یک رفتار عادی جلوه می نماید و دیگر برایش مهم نیست که شما از او قهر هستید بنابراین قهر علاوه بر اینکه سودی ندارد مضر هم هست.
3>رعایت احترام متقابل......قهر کردن به منزله ی این نیست که ما شخصیت فرد را زیر سوال برده و او را تمسخر کنیم ..حدااقل امکان از بکاربردن واژه های نامناسب در طول قهر جلوگیری نماید.
آخرین نکته و جمع بندی بحث:::
:305: :305: :305:
""" قهر کردن یکی از ریشه های تبیه کردن بشمار می رود....در تبیه ما دو نوع تبیه داریم تبیه مثبت .و تنیه منفی.....قهر کردن هم تنها در صورتی مفید می باشد که در جهت اصلاح رفتار فرد و با رعایت پیش فرض های بالا صورت گیرد"""
"""توصیه می شود هرگز راه قهر کردن در پیش نگیرید زیرا عموما افرادی از این راه استفاده می کنند که دارای عزت نفس پایین...افراد درون گرا(نه تمامی انان)...افرادی که نیازمند محبت و حمایت هستند.....افرادی که قهر را به عنوان گریز از وضع کنونی مفید می دانند..."""
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
جناب نقاب عزیز
از همراهی و شکافتن موضوع از منظری بدیع تر ممنون
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
نیاز به داشتن همصحبت و عشق و علاقه و دوست داشتن یکدیگر میان هر دو جنس زن و مرد و بخصوص همسران خصوصیتی مشترک میباشد و زندگی یعنی رابطهای سرشار از مهر و محبت میان اعضای یک خانواده که به همدیگر اعتماد دارند. اعضایی که با شور و شوق به تداوم زندگی شیرینشان فکر میکنند و با یکدیگر یکرنگ و صادقاند،اگر از هر کدام از همسران خواسته شود تا در مورد زندگیشان مطالبی بگویند و یا بنویسند، آنان حرفهای زیادی برای گفتن خواهند داشت و البته این موضوع چندان تعجبی هم ندارد چرا که همه زنان و مردان خوبی و زیبایی را دوست دارند. چیزی که مایه تعجب میباشد این است که با وجود شناخت زنان و مردان و بخصوص همسران از خوبیها و بدیها، گاهی آنان زشتی را بر زیبایی ترجیح میدهند. این موضوع را میتوان در «قهر زوجین» و دوری و عدم ارتباط آنان با یکدیگر دید و مثال آورد. البته به ضرس قاطع نمیتوان گفت که قهر کردن کار زشتی میباشد چرا که گاهی قهر آخرین و شاید بهترین وسیله مقابله با افرادی باشد که ادامه ارتباط با آنان به ضرر میباشد. با این تعریف و با این وجود آیا قهر و دوری از هم باید در زندگی همسران جایی داشته باشد؟
تصور اغلب زوجین بر این است که برای داشتن یک ارتباط صحیح و منطقی در زندگی مشترک باید به آن گونه رفتار نمایند که دوست دارند با خودشان آن گونه رفتار بشود. در حالی که واقعیتهای زندگی خلاف این را میگویند و ثابت میکنند. در این مورد باید شعار هر زنی و مردی در زندگی مشترک تغییر کند. آنان باید با همسر و اعضای خانواده خود به گونهای رفتار نمایند که دوست دارند با آنها رفتار بشود. در این تغییر شعار اصل تمایل و میل و نیاز طرف مقابل است و نه خود و البته هویت خوب، همیشه ریشه در تعلقات آدمیان دارد.
یک زن و مرد همواره در جست و جوی یافتن راههایی است که او را به سوی ارتباط بهتر و سازنده با دیگر اعضای خانواده و اطرافیانش سوق بدهد. گاهی همسران ارتباط خویش را با یکدیگر قطع و به اصطلاح از همدیگر قهر میکنند چرا که معتقدند که احساس آنها نادیده گرفته شده و یا میشود. باید در نظر داشت، تمامی اعضای خانواده نیازمند این میباشند تا احساس آنها مورد تأیید باشد. به این ترتیب برای اینکه همسران مدام در حال آشتی و صلح و صفا با یکدیگر باشند لازم است به احساسات و نظریات یکدیگر احترام بگذارند. باید توجه داشت احساس و عاطفه، انرژی در حال حرکت میباشد. این انرژی به تمامی انسانها و اعضای یک خانواده به عنوان رکن رکین جامعه امکان میبخشد تا در برابر آنچه نیازهای اولیه او را تهدید میکند بایستد. بدون این انرژی که وصفش گذشت (احساس و عاطفه) انسانها نمیتوانند در راستای حفظ شأن و ارزشمندی خودشان حرکت نمایند. لازمه ارتباط مناسب و متناسب میان همسران و اعضای خانواده، خودآگاهی واقعی میباشد و این هم مستلزم آن میباشد که زن و مرد از حد و مرزهای خود مطلع و آگاه باشند. هر زن یا مردی مسئول احساسات، تصورات، برداشتها و امیال خویش است.
برای اینکه همسران با یکدیگر مدام در حالت آشتی و صلح و صفا به سر ببرند باید به تمایز خود با طرف مقابلشان ایمان داشته و به دیده احترام بنگرند. همه انسانها نیازمند داشتن یک هویت مستقل و دوست داشتنی میباشند و هویت زنان و مردان همانا تفاوتهای میان آنهاست. هر زن و یا مردی موجودی منحصر به فرد و تکرار نشدنی است که فردیت او معادل هویتش میباشد. همسران باید بدانند که حتی میان نزدیکترین انسانها به همدیگر، فاصلهای لایتناهی وجود دارد و در این میان میتوان زندگی بسیار شیرین و لذتبخشی را ساخت به شرط اینکه همسران بتوانند فاصله میان خود را دوست داشته باشند.
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
دوستان محترم از یکایک همه شما برای پاسخ به پرسشی که مطرح کردم سپاسگزارم و به قدر وسع آموختم ، آما یک پرسش از میان همه مطالبی که تا کنون در باره این موضوع نوشته شده است یرایم مطرح گردیده است که صواب را در آن می بینم تا با شما عزیزان مطرح نمایم و آن این پرسش است که براستی جند درصد از آنچه تا کنون بعنوان راه کار پرهیز از قهر مطرح گردید ، چه برای نویسندگان این راه کار ها و یا همه کسانی که قهر را بعنوان یک طرفند از روابط اجتماعی خود می دانند قابل اجرا است بعنوان مثال آیا نویسندگان همین چند مطلبی که توسط بزرگوارانی عزیز نوشته شده است و بر من منت نهادند ا ظهار نظر فرمودند ، خود را ملزم به آنچه نوشته اندمی دانند ،؟ آیا براستی به آنچه می گوئیم عمل هم می کنیم و یا تنها برای آنکه خود را در محفلی این چنینی مطلع بشناسانیم نوشته ایم ؟
عاقلان پرگار وجودند
ولی عشق داند که در دایره سر گردانند
بی آنکه قصد جسارت به دوستان عزیز نویسنده مطالب بالا را داشته باشم ، می خواهم بگویم از جمله معضلات جامعه امروز ما همین گفتن بی عمل است ، یقینا بسیاری درپاسخ به این پرسش جواب مثبت می دهند و خود را مقید به آنچه گفته اند میدانند ولی انصافا حقیقت هم همان است که می گوئیم ، پس چرا جامعه امروز ما ، جامعه قهر و آشتی است ؟
جهانی خواهم زرنگ دویی دور
به گفتگو ما و دوئی دور
نه با آینه رویش در میانه
نه کشیده زلفش را دست شانه
باز هم چهار زانو و لا زده در مکتبتان به انتظار همراهیتان نشستم
RE: چگونه از قهر بپرهیزیم
[align=justify]سلام پندار :72:
سوال پست آخرت خیلی کلی تر از مبحث قهره!
اینکه چرا ما آن چیزی نیستیم که فکر می کنیم باید باشیم؟
دقت کردید که کلمه "چگونه" در مورد انسان ها کاربرد گسترده ای نداره؟ چرا که صفات و افعال ما بصورت مستقیم از "چیستی" ما نشات می گیرند، نه از مغزمون. و "چگونه" راهکار می طلبه و راهکار به مغز برمی گرده.
مثلا اگه من با مغزم تشخیص بدم که دروغ بده، این تضمینی نیست که دروغ نگم. بلکه اگه سارایی "بشم" که پاکه، اونوقته که دیگه دروغ ازم سر نمی زنه! یعنی سرشت پاکم میلی به دروغ نداره. چرا که هست هست رو می طلبه، و عدم عدم رو.
یا اگر تشخیص بدم که قهر بده (یعنی به ضرر من و اطرافیانم تموم می شه و ...)، این تضمینی ایجاد نمی کنه که قهر نکنم، بلکه اگر انسانی باشم که با خودم و عالم اطرافم (شامل انسان ها و ...) به صلح رسیده باشم، یعنی با خودم و پیرامونم در ستیزه نباشم، اونوقته که این سارا نه تنها قهر نمی کنه، بلکه عمیقا مهر می ورزه.
(البته من تعریف قهر رو شامل اشکال صحیح تعلیق، کمرنگ کردن، یا قطع رابطه که نقاب توضیح دادند نمی دونم، و قهر برام کاملا شکل منفی ای داره.)
خلاصه اگر من حق رو از ناحق، درست رو از غلط، و ... تشخیص بدم (با مغزم)، این تضمینی نیست که اعمال و افعال (کلا واکنش هام) انطباق پیدا کنند. چرا که افعالی که از من سر می زنه، %90 از ذات و صفات تثبیت شده من سرچشمه می گیرند، و %10 از مغزم.
یک انسان %90 متاثر از سرشت خودش، و %10 متاثر از راهکارهاست. (راهکارها اولا خارج از ما هستند، و ثانیا صرفا بوسیله مغز قابل شناسایی و اجرا هستند.)
سوالهای از گروه "چگونه از قهر بپرهیزم" من رو بعنوان یک انسان به رستگاری نمی رسونه، تا حرف و عملم به قول شما یکی بشه. از طرفی سوال "چطوره که قهر در بعضی انسان ها جایگاهی نداره" می تونه به من کمک کنه که "درک" عمیق تری پیدا کنم. البته این سوال فقط یک کمکه، و مسیر اصلی بوسیله روح انسانی من پیموده می شه.
پس این سوال رو پاسخ می دم که " ریشه قهر کجاست"؟ انسان هایی که قهر نمی کنند چه صفتی درشون هست؟
قهر هم (مثل خشم و ... ) جلوه ایه از عدم پذیرش و مبارزه با حقیقت. من وقتی قهر می کنم که با خودم یا پیرامونم در ستیزه باشم. (دقت کنید که ما خیلی وقتها با خودمون قهر می کنیم)
چطور می شه که صفت "قهر کردن" از من برداشته بشه؟ اینگونه که من با حقیقت دوست باشم. (و البته این دوست بودن هم به این سادگی ها حاصل نمی شه!)
مثال: من با دوستم قهر می کنم، چون کاری که من خواستم رو انجام نداده. یا چون به من بی احترامی کرده.
اما اگر من این رو بپذیرم که هر انسانی مختاره که کاری که به نظرش درست میاد، یا براش مفیده رو انجام بده، و به صرف دوستی حقی برای من ایجاد نمی شه که افعال دوستم از منافع "من" سرچشمه بگیره، اونوقت دیگه به راحتی کار دوستم رو می پذیرم، و قهر اصلا برام مفهوم پیدا نمی کنه.
اگه من با حقیقت اختیار انسان ها، دوست باشم و این حقیقت رو زیبا ببینم (در سرشتم، نه فقط در مغزم) اونوقته که انتظاراتم از اطرافیانم به شدت کاهش پیدا می کنه، و نه تنها زمینه ای برای قهر بوجود نمیاد، بلکه من روز به روز تواناتر و مستقل تر هم می شم.
یا اگه با حقیقت متفاوت بودن ارزشگزاری انسان ها، دوست باشم، دیگه از دیگران انتظار ندارم که حتما به من احترام بگذارن. و دلیلی برای قهر کردن وجود نداره.
خلاصه اگه من با "حقیقت" دوست باشم، زمینه و میل قهر کردن محو می شه.
و اگر سارا از ظاهر بگذره و به باطن برسه، اونوقته که خالص می شه، و حرف و عملش، تفکر و صفتش، اعتقاد و ایمانش، و جسم و ذاتش یکی می شه.
به پستهای 1 و 10 بصورت آمیخته پاسخ دادم، امیدوارم واضح نوشته باشم. :72:[/align]