-
خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزیزان سلام
من خیلی داغونم.خیلی بیچاره ام لطفا کمکم کنید
چند روزه که فهمیدم شوهرم برای بار دوم داره به من خیانت میکنه.با کسی ارتباط داره.حدود 2 سال پیش هم فهمیدم با کسی در ارتباطه.مطمئن بودم باهاش مطرح هم کردم ولی زیر همه چیز زد و منو متهم کرد.منتظر فرصتی بودم که با اون زن مچشو بگیرم که متاسفانه نشد و البته اون رابطه هم کمی بعد تموم شد.
و حالا دوباره سر خونه اول اومدم.چند روزه که فهمیدم و البته مطمئنم که با کسی در ارتباطه.به خدا داغونم .اصلا نمیدونم باید چه کار کنم؟ به هیچ وجه نمیتونم تحملش کنم.این چند روزه اعصابم داغون شده.نمیتونم خیانت رو برای دومین بار تحمل کنم.
به نظر شما باید چه کار کنم؟باید دنبال فرصتی باشم تا اگه بتونم مچ شوهرمو بگیرم جوری که نتونه منکر بشه؟یا باید کار دیگه ای کنم؟تحمل این موضوع برام خیلی خیلی سخته.من الان حامله ام و شرایط خیلی بدی دارم.
از همه صاحبنظران و دوستان و آقای سنگتراشان تقاضا می کنم راهنماییم کنید.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
سلام ارزو خانم گل
شما اول باید دلیل اینکارو پیدا کنید و ببینید وشو هرتون چرا اینکارو می کنه
درضمن یه کم اطلاعات از شرایط خودت و شوهرت بده ،تا بتونیم بیشتر کمکتون کنیم
در ضمن باید قول بدی مواظب خودت و اون کوچولوی معصومت باشی
الان باید تو خیلی به خودت برسی عزیزم(اروم باش)
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
سلام عزیزم
عزیزم با مچ گرفتن تو فقط روتون به هم باز میشه و شاید اتقاقی که نباید بیفته. اگه زندگیتو دوست داری به دنبال مچ گرفتن نباش.
سعی کن محیط خونه رو آروم نگه داری. به خودت برسی و بیشتر از قبل به شوهرت محبت کنی. مرتب لبخند به لب داشته باش.
ممکنه شوهرت هیجان رو دوست داره پس سعی کن تو واسش هیجان درست کنی. اگه دنبال محبته تو بهش محبت کنی. اگه دنبال سکسه تو واسش جذاب باشی و بهش برسی.
سعی کن چکش نکنی ولی وقت آزاد هم واسش نذار. مرتب برنامه بچین واسه هر روزتون.
موفق باشی:72:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
گل مریم عزیز
دلیل این کارش رو نمیدونم.ولی من توی زندگیم چیزی کم نگذاشتم.شوهرم خیلی پر توقع و قدر نشناسه ولی من همه سعیمو همیشه کردم.
نمیدونم باید چه اطلاعاتی بدم.اگه میشه سوال کنید تا جواب بدم.ممنون
elina عزیز
هدف من از مچ گرفتن اینه که بهش بفهمونم میدونم داره خیانت میکنه .اینکه نتونه منکر بشه.حالا یا دست از این کارش برمیداره یا نه.نمیدونم این کار درسته یا نه؟برای همین مشورت می خوام
اما اگه این کار رو نکنم چی؟با اینکه بار دومه که خیانت ایشون رو می فهمم بازم هیچی نگم؟منتظر شم که رابطش کی تموم میشه؟اصلا تموم میشه؟چه تضمینی هست که دوباره شروع نشه؟
وای اصلا نمیدونم باید چه کار کنم؟از شوهرم بدم اومده چطوری بهش بیشتر محبت کنم؟به کسی که محبتش رو جای دیگه خرج میکنه؟بد جوری گیر افتادم.نه راه پیش دارم نه پس.
راهنماییم کنید
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزیزم
مستقیم بهش نگو. بهش بگو میخوام اگه کم و کسری واست گذاشتم بهم بگی . اینطوری میفهمه که یه چیزهایی فهمیدی و توهم کم و کسری تو متوجه میشی. به توصیه هام توجه کن. موفق باشی عزیزم.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
چد ساله ازدواج کردین؟ چند سالتونه؟ از خصوصیات خوب وبد همسرتون بگین
بچه دیگه ای هم دارین؟با شما برخوردش چطوریه؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزيزم خيلي متأسف شدم
اما مطمئنم كه با رو در رو شدن و برملا كردن مسئله فقط اوضاع را آرام تر مي كني.
سعي كن در اين مدت زياد حرص نخوري و آتش كينه در دلت روشن نشود تا مبادا از همسرت متنفر بشوي
مطمئنم كه همسرت از عواقب كار خود بي خبر است.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
در این شرایط فقط به بچتون فکر کنید بحران های روحی و روانی در دوران بارداری بسیار تاثیر گذار هست حتما به سلامتی خود و بچه ای که در راه داری اهمیت بده میدونم مشکل هست اما سعی خودت انجام بده اگر ممکنه بیشتر از وضعیت خودت توضیح بده و اینکه تا چه اندازه مطمـئن هستی همسرت داره خیانت می کنه ؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
گل مریم عزیز
حدود 5 ساله که ازدواج کردیم.28 سالمه و شوهرم 35 سالشه.1 پسر 4 ساله هم دارم.خصوصیات بد شوهرم خیلی بیشتر از خصوصیات خوبشه.مرد سالاری به طور اساسی باید توی خونه باشه.روی حرفش هیچ حرفی نزنی.خیلی ایراد گیر.اهل قهر کردن طولانی به بهونه های الکی و...
برخوردش با من در مواقعی که قهر نیست بد نیست.معمولیه.اهل محبت کردن و ابراز علاقه هم نیست.
sogand 66 عزیز
متاسفانه مطمئنم که رابطه داره.
دوستان عزیز
به نظر شما باید در این شرایط چه کار کنم؟بهترین اقدام چیه؟اگه بتونم مچشو با اون زن بگیرم این کار بهترینه یا کار دیگه ای ؟کمکم کنید
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ببینید شما اول باید ببیند هدفتون چیه و بر همون اساس راهکار انتخاب کنید دو حالت کلی داره
1 شما می خواید به زندگی تون ادامه بدید و مسلما تحمل ادامه این رابطه نامشروع رو ندارید و می خواید تموم بشه که به نظرم همین حالته در این مورد طبق راهنمایی دوستان نباید بزارید روتون به هم باز بشه چون الان این فرد داره کارهاش رو از دید شما پنهان می کنه و اگه بدونه رازش پیش شما لو رفته شاید علنی کنه و آزارتون بده اما سکوت هم سخته کی تحمل می کنه دست رو دست بزاره و ببینه این وضع رو اگه می بینید کسی روی شوهرتون نفوذ داره شاید بد نباشه مشکل رو با اون فرد مطرح کنید و بزارید اون فرد با شوهرتون به گونه غیر مستقیم صحبت کنه حتی نگه جربان رو می دونه فقط باهاش یه جوری صحبت کنه و ببین علت این روابط غیرمشروعی چیه تا بتونید برطرفش کنید
2 یا می خواید التیماتوم بدید که بین شما و رابطه نامشروعش یکی رو انتخاب کنه که احتمال برگشتنش کمه پس باید خودتون رو برای طلاق آماده کنید و اگه بخواید این مسئله رو رو کنید یعنی زنای محصنه عواقبش خیلی بدتر هم هست اگه هم با طلاق توافقی جدا بشید حقوقتون رو از دست میدید و حق حضانت فرزندان همین طور که هیچ کدوم به نظرم راه حل مناسبی نیست
به نظرم همون که بیشتر وقت بزارید برای زندگیتون و بیشتر درگیر زندگیش بکنید بهتر از چک کردنشه یه سفر دونفره البته اگه با توجه به وضعیتتون بتونید مخصوصا که جایی باشه که مورد علاقه هردوتون بوده و شوهرتون ارتباطش با فرد خائن قطع باشه این فرصت رو به هردوتون بدید تا زندگی رو نجات بدید می ارزه برگردید به حس و حال دوره اول زندگی می دونم توقع زیادیه اما ببینید آیا بارداری شما مانع از رسیدگی به نیازهای شوهرتون و رو آوردن ایشون به رابطه نامشروع نشده؟ پس سعی کنید جبران کنید درسته که تقصیر شما نیست اگه حال و توان قبل از بارداری رو ندارید اما بیشتر مردها چون تجربه وضعیت رو ندارن درک نمی کنن و به حساب سرد شدنتون می زارن در نهایت مشاوره دونفره هم می تونه کمک کته می تونید اول مشکلتون رو با یه متخصص مطرح کنید و به یه بهانه ای مثل افسردگی و این که متخصص می خواد شوهرشما رو ببینه اونم ببرید به جلسه مشاوره
در این جلسات با کمک مشاور می فهمید واقعا عیب کار از کجاست و راه حل چیه راستش ما هرچی بگیم با توجه به حدسیاته چون حرفهای شوهرتون رو نمی تونیم اینجا داشته باشیم
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
شاید بهترین کار این باشه که شما با رفتارتون باعث بشید اون از خودش بدش بیاد یعنی از این که این کار رو با شما میکنه خجالت بکشه..... یا به قولی عذاب وجدان بگیره ...... امیدوارم که مشکلتون زودتر حل بشه :203:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
خیانت برای باردوم؟؟؟؟:303:
عجیبه،باتوجه به گفته هات مردی که میخواد توخونه اش حرف حرف اون باشه
یامردسالاری باشه،هیچ ربطی به خیانتش نداره...البته خیانتی که شماحرفش رومیزنید
بنظرمن این خیانتی که حرفش رومیزنی برخواسته ازتنوع طلبی شون باشه ویانیازش....
اگرشما همه ی نیازهاش روبرطرف کنی پس اون نمیتونه بخاطرنیازش بایکی دیگه رابطه
برقرارکنه،فکرکنم تنوع طلبه،مثل همه...همه تنوع طلب هستند،بعضی هاغلبه میکنندولی
بعضی هاهم نه،مثل همسرشما؟!
ایشون هم بخاطراین موضوع یک مدت کوتاهی بایه کسی رابطه برقرارمیکنند
وبعدهم رابطه روبهم میزنند:160:
واما..:82:
با اینکه همسرتون باید تغییر رویه بدندواینکاروانجام نمیدند،شما باید پاپیش بگذارید
راستش هرکسی ترفندهای خاصی برای گذروندن لحظات خاص زندگی خودش داره:303:
پس هیچ یک ازما نمیتونیم نظرقاطعی دراین مورد بدهیم:82:
خب هریک ازماکه اینجانظری نوشتیم،هرکدام چندین لحظه سکوت کردند وبه موضوعتون
فکرکردند واندیشه های خودشون رواینجا نوشتند،اما فکرنکنم اون چیزی که شماانتظار
داشتید روهنوزدریافت نکردید،بخاطراینکه شمامالک زندگی خودتون هستید وخودتون
براحتی میتونید ازهمان ترفندهای خاص،زندگیتون روعوض کنید.
اگه همسرتون فعلا اراده ای نداره برای اینکه دست ازتنوع طلبی هاش برداره
شماکمکش کنید:305:
اوقات فراغتش روپرکنید(هرچقدرکه درتوانتون هست)،هیچ وقت سعی نکنیداون رواز
اینی که هست بدتروبدترش کنید،حساسیت های بیجای خانوم ها باعث اینجوردردسرهاهم میشه
مردها ازغر زدن خانومشون وازاینکه خانومشون آزادیشون روسلب کنه خیلی متنفرن
باوجودبچه فکرکنم کارشما آسونترشده برای پرکردن وقت همسرتون
بابهانه های جورواجورسه نفری به بیرون برید(همونطورکه بعضی دوستان گفتند)
یاکمی بچه روبهش بسپرید،درضمن شماهم کمی ازهمان الطاف های زنانه
روبیشترازقبل خرجش کنید،یه دریچه ی دیگه ای از زندگی روبه همسرتون نشون بدید
ورابطه رو بیشترکنید(البته بنده فکرمیکنم نقطه ضعف اکثرآقایون این موضوع باشه)
سعی نداشته باشیدکنترلش کنید:160:
چندشب پیش بامعرفی یکی ازدوستان یک بخش کوچکی رودراینترنت خوندم
که مطلب جالبی بود،عنوانش این بود((برای شوهرتان ، مادری نکنید))
اسم کتابش رودقیقا یادم نیست:82:فکرکنم((رازهایی درباره مردان))بوده باشه.
فکرکنم مطالعه این مطالب هم مفید باشه:303:
این هم گزیده ای ازهمون بخش کوچکه،گفتم بخونید شایدبه احتمال1%نظریه ی
نویسنده ی کتاب در روابط شماهم صدق کنه:303:
------------------------------------------------------------------------------------------------
چگونه مادری کردن برای نامزد یا همسرتان موجب تخریب رابطه شما می شود
در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان می تواند جوانب مثبتی داشته باشد،
اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر روی رابطه شما خواهد گذاشت:
1- همسرتان از شما منزجر شده و بر علیه تان طغیان خواهد کرد. در فصل یک، درباره این نیاز روانی
بچه ها که مبنی بر استقلال و تمایز از مادر به منظور کسب هویتی جداگانه ومردانه بود؛ صحبت کردیم.
هنگامی که در حق نامزد یا همسرتان مادری می کنید، به طرزی اجتناب ناپذیر او از شما منزجر شده
و نهایتا بر علیه تان طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است
اصرار کند به این کارتان ادامه بدهید، اما یک چیز حتمی است: او یک روز بر علیه تان شورس خواهد کرد،
همانگونه که تمامی پسربچه ها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک نمایند.
کارن 52 ساله روزی برای مشاوره نزد من آمد. او نمی توانست درک کند، چرا شوهرش لئونارد به او خیانت
کرده و با منشی 24 ساله اش رابطه نامشروع برقرار کرده است.
کارن چنین توضیح داد: لئونارد همیشه راضی به نظر می رسید. می دونم خودم خرابش کردم. اون همیشه
می گفت، مادرش هرگز به این خوبی با او رفتار نکرده بود و می گفت که دوست داره ناز و نوازشش کنم
و مواظبش باشم، اما حالا میگه تمام مدت احساس به دام افتادگی و خفگی می کنم و می خوام
کمی آزاد باشم. او طی 27 سال گذشته هیچ شکایتی نداشت، نمی تونم بفهمم چه اتفاقی افتاده.
وقتی با لئونارد وارد صحبت شدم شک و تردیدم به یقین تبدیل شد. او احساس می کرد که با برقراری
ارتباط با یک دختر جوان تر، مادرش را با یک معشوقه معاوضه کرده و او کلماتی را که یک پسربچه کوچک،
هنگامی که برای ترک خانه روزشماری می کند به کار می برد. نظیر: به دام افتاده، احساس خفگی
و تشنه برای آزادی. تمام وقت کارن فکر می کرد با مادری کردن برای لئونارد، همسر خوبی برایش
بوده است، اما نتیجه ای که عایدش گردید، این بود که این طرز تفکر باعث شد شوهرش را از دست بدهد.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
Family man عزیز
ممنون از پاسختون و وقتی که گذاشتید.
اینکه شما گفتید نباید رومون تو روی هم باز بشه یعنی من باید سکوت کنم و هیچی به شوهرم نگم؟
نه بارداری من هیچ مانعی برای براورده کردن نیاز جنسی همسرم نشده.من هیچ محدودیتی نه الان و نه هیچوقت اعمال نکردم.ایشون خودشون خیلی سرد شده اند.
شوهرم با مشاوره مخالفه واصلا فکر نمی کنم بتونم راضیش کنم چون قبلا در مورد مشکلات دیگه امتحان کردم.نیومد.
ببینید من از اول ازدواجم تا حالا همه سعیمو کردم که برای شوهرم بهترین باشم ولی شوهر من همیشه ناراضی و ایراد گیر و قدر نشناس بوده.
به نظر من اگه من حتی بدترین زن برای ایشون بودم هم حق خیانت نداشت.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
سلام
حق با شماست آرزو جان ایشون حق خیانت کردن به شما رو نداشتن و هیچ کس اینجا کار همسرتون رو تایید نمی کنه دوراه پیش رو دارین
1 همه چیز رو بر ملا کنید و همسرتون رو رسوا کنید و پس از گرفتن حق حقوقتون ازش جدا بشین
2 بخاطر اون کوچولویی که در راه دارین یه فرصت دیگه به زندگیتون بدین
اگر راه دوم رو انتخاب کردین خودتون تنها پیش یه مشاور خوب برین و ازش بخواین کمکتون کنه که زندگیتونو نجات بدین و یادتون باشه که تنها شمایید که می تونید همسرتون رو به زندگیش برگردونید پس میدون رو برای یکی دیگه خالی نزارین
شما بانوی این زندگی هستین پس از حقتون دفاع کنید نه با داد و بی دادو آبروریزی
حتما با یه مشاور صحبت کنید
:72:
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
در این شرایط بهترین و موثرترین کار حفظ آرامش و توکل بر خداوند هست از خداوند بخواه که زندگیتون انسجامی دوباره همراه با محبت پیدا کند .اگر واقعا مطمـئن هستی که همسرت خیانت کرده با مچ گیری نه تنها مشکلی حل نمیشه بلکه جو زندگیتون بیش از پیش دچار تنش میشود .فرزند 4 ساله شما گناهی ندارد که باید این فضا راتحمل کند از همه مهمتر قباحت این موضوع برای شوهرتون از بین می رود و با آسودگی خاطر ادامه می دهد .حتما از یک مشاور مجرب کمک بگیرید اما خودتان هم سعی در بهبود کیفیت روابط داشته باشید میدونم کار سختی هست خصوصا وقتی حس تنفر داری اما هرگز فراموش نکن تنها زندگی خودت مطرح نیست حتما در مقابل آینده فرزندانتون هم مسـئول هستین .شما به تنهایی این مشکلو نداری خیلی ها در زندگی دچار این چنین بحران هایی شدن بنابراین در حال حاضر به مچ گیری و گزینه طلاق فکر نکن تمامی تلاشتو انجام بده همه راه ها رو امتحان کن به سادگی میدان خالی نکن .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
به نظر من اگه من حتی بدترین زن برای ایشون بودم هم حق خیانت نداشت.
قطعا تعهد در زندگی مشترک الزامی هست .
اما هستند خانم هایی که از هر طریقی سعی در رسیدن به اهداف خود دارند این وقعیت جامعه امروز هست .البته قصد توجیه عمل شوهرتون رو ندارم اما نباید راه نفوز برای میکروب باز باشه .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
[/b]دوستان خوب سلام
از همه دوستان و صاحب نظران خواهش می کنم راهنماییم کنید.
چند ماه پیش در مورد خیانت شوهرم باهاتون مشورت کردم.من اون موقع هیچ عکس العملی نسبت به شوهرم نشون ندادم و فقط سعی کردم که رابطم رو با شوهرم بهتر کنم.همچنان در تمام طول این چند ماه می فهمیدم که ارتباطش همچنان برقراره.از رفت و آمدهاش و پیامک هاش و..........
الان 1 هفته ایه که برای مسافرت به شهر دیگه ای اومدم و تصمیم دارم تا آخر هفته آینده اینجا بمونم.حدس می زدم که ممکنه وقتی خونه خالی بشه شوهرم اون زن رو به خونه بیاره و توی مدتی که من نیستم پیشش باشه.اما امشب یه جورایی مطمئن شدم.
از حرفاش .من جمله تاکید اینکه اگه خواستم برگردم حتما قبلش بهش بگم دارم بر می گردم و البته یکسری موارد دیگه.........
حالا اعصابم حسابی بهم ریخته و داغونم.نمی دونید تا چه .......وای چی بگم....
الان نمی دونم باید چه کنم؟دلم می خواد سر زده برم و مچ شوهرم رو اساسی بگیرم و تکلیفمو باهاش روشن کنم.با وجودی که اکثر دوستان گفتن مچ گیری صحیح نیست و محبت کن و.....آخه من تا کی باید خیانت آشکار رو تحمل کنم به این امید که با محبت شوهرم دست برداره؟
می دونم که اگه مچشو بگیرم یا دست برمی داره یا کارمون به جدایی می کشه.با اینکه برای جدایی شرایط خوبی ندارم ولی دارم داعون میشم.به نظرتون باید چه کنم؟
سر زده برم تا مچ شوهرم رو بگیرم ؟یا بازم به شوهری که فکر می کنم هیچ علاقه ای بهم نداره محبت کنم ؟یا این شرایط طاقت فرسا رو تحمل کنم؟
نمی تونم این شرایط رو تحمل کنم .خواهش می کنم راهنماییم کنید. [b]
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
سلام آرزو
کل تاپیک را قبلا خوانده بودم و امروز هم مرور کردم . شرایط فرقی نکرده .
اگر تصمیم به زندگی کردن داری و شرایط جدایی هم نداری متاسفانه کاری نمی توانی بکنی . نباید به روی او بیاوری . نهایتا سر زده وارد خانه بشوی و مچ شوهرت را بگیری . چی میشه ؟! هیچ فقط حرمتها شکسته می شود و همه ی رنجها را علنی می بری چرا که قبح ماجرا ریخته و او هر کاری که بخواهد بکند تو را در جریان خواهد گذاشت . بعد هم این زن نشد ،زن بعدی .
تو زمان داشته ای و متاسفانه از زمان درست استفاده نکرده ای . شاید لازم بود در این مدت با زبان بی زبانی و به عبارتی به در بگو دیوار بشنو . از ماجراهای خیانتهای مختلف برای همسرت تعریف می کردی و نتیجه ای که به دست آورده اند و مثلا زندگی ها به هم خورده . این یک تلنگر غیر مستقیم است .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی عزیز سلام
من چه کاری می تونستم بکنم؟صحبت در مورد خیانت اطرافیان هم فکر نمی کنم فایده ای داشته باشه.تازه به فکرم نرسید.شاید اگه می گفتم با پیشینه ای که داشتم شوهرم با خودش می گفت حتما دوباره فهمیده دارم بهش خیانت می کنم.خوبه چیزی نمیگه.با مساله کنار اومده و با خیال راحت تر به کارش ادامه می داد.
شاید با مچ گیری مجبور بشه به خاطر بچه هاش و آبروش دست از کارش برداره و البته شاید بگه دلم می خواد و....کارمون به جدایی بکشه.
چه کنم که دارم داغون می شم .نمی دونم کار درست چیه واگه ریسک کنم نتیجش چی میشه؟آخه نمی تونم این شرایط زندگی رو هم تحمل کنم .آخ.چه کنم؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
عزیزم تو بهتر از هر کسی همسرت را می شناسی . آیا در او قابلیت این را می بینی که اگر به رویش بیاوری و مچش را بگیری به خاطر بچه ها کوتاه بیاید و دست از خیانت بردارد ؟!
کسانی که میل به خیانت دارند معمولا مشکلی دارند . تو مشگل همسرت را در چه چیز می بینی . رابطه جنسی تان با هم خوب است ؟!آیا در روابط شما تنوع وجود دارد و یا دچار روزمرگی و عادت شده اید ؟!
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی عزیز
نمی دانم عکس العملش چیه؟
شوهر من خیلی مغرور و لجبازه .اگه عکس العملش رو میدونستم که دچار تردید نبودم.شاید به خاطر بچه هاش کوتاه بیاد.شاید هم نه........
یه بار در بحث خیانت قبلی گفت:اگه با یه زن هم مچمو بگیری میگم میخوام بگیرمش.نمی دونم اینو برای تهدید و ترسوندن من گفت یا اگه پیش بیاد این کار رو می کنه.
پیش بینی دقیق برخورد آدمها خیلی سخته.شاید غیر ممکن.یه ریسکه که یا شرایط زندگیم رو بهتر می کنه یا زندگیم از هم می پاشه.
من هیچ علاقه ای به این زندگی ندارم ولی شرایطم برای طلاق خوب نیست.مخصوصا که هیچ کس توی این تالار توصیه به طلاق نمی کنه.
نمی دونم مشکلش چیه؟من همیشه سعیم رو کردم که ازم راضی باشه ولی همیشه متوقع و ناراضی بوده.فکر می کنم تنوع طلبه.
الان 4 ماهه که هیچ رابطه زناشویی باهم نداریم.من باردار بودم ولی علارغم اینکه گفتم مشکلی در این زمینه ندارم و نیاز دارم ایشون تمایلی نداشت.متاسفانه فکر می کنم خیانتش از نوع جنسی هم هست.
من خیلی برای این زندگی تلاش کردم .خواستم همسر خیلی خوبی براش باشم .اما اون اکثر اوقات ناراضی و متوقع.این هم که حاصل کار!
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
سلام آرزوی عزیز
برخلاف آنی گرامی
بنده نظرم اینه که با توجه به این که مطمئنی ایشون این کار رو می کنه و با مطرح کردن شما دروغ میگه . باید مچ وی را گرفته و بعد هم قاطع برخوردکنید.
و ابتکار عمل رو به دست گرفته و بگویید که چرا با دروغ با شما برخورد کرده و انکار کرده و این که آیا جواب اعتماد شما به ایشون این بوده . و بعد هم محکم بگو دلیل این کار چیه ، چرا با وجود این که زن داری دنبال زنهای دیگه میری . به شما بگم که اگه ایشون به صورت خلاف شرع اقدام می کنه که جرم محسوب میشه . بهتره وقتی به منزل می روید فردی که شوهر شما از او حساب می برد یا کلاً با وجودش شوهر شما بعدش نمی تونه از موضع قدرت با شما برخورد کنه با شما همراه باشه ، به عبارتی یک شاهد قوی با خود همراه داشته باشید ، البته به او نگویید جریان چیه ، فقط بخواهید شما را تا منزل همراهی کنه و بگویید دلیلش را بعداً خواهید گفت ، که اگر آنچه شما تصور می کنید پیش اومد که خود خواهد فهمید هدف شما چی بوده و اگر هم نه که بگو احساس خوبی نداشتم نیاز بود بگم شما بیایید .
در یک کلام بهتره اول عیناً هم به شما ثابت بشه ، بعد هم محکم برخورد کن . ضمناً اگر ایشان نزد شما این گونه لو بره ، چرا طلاق پیش آید ؟ چون ممکنه اون از خداش باشه که شما بگویید طلاق ، شما قاطعانه با او برخورد کنید به گونه ای که او به توبه و عذر خواهی و... بیفتد در اون صورت تضمین برای عدم تکرار قضیه بخواهید .
اما یادتان باشد در موقعیت مقتضی بعد از این ماجرا از او جویا شوید که چرا این کار را می کند و مواظب باشید نگویید من کم نمی گذارم تو چرا فلان . بلکه به این شکل بپرسید ، که مگه تو زن نداری ، و مگه نیازت از زنت تأمین نمی شه ، پس چرا سراغ زنهای مردم میری ؟
در این صورت او یا باید بگوید از شما رضایت در تامین نیاز ندارد که در این صورت در ادامه متوانی بپرسی که برایت روشن کنه یعنی چی و آیا کوتاهی کردی و کلاً چه انتظاری از شما داشته و شما براورده نکردید ؟ اینجوری معلوم میشه تو ذهنش چی می گذره ، یا این که دلیلی از کوتاهی شما نمی آورد و رضایتش از شما را عنوان می کند و در ادامه می توانی بپرسی که دلیل این کارش چیه ؟ ، که جوابش یا سکوته یا این که دست خودم نیست یا دوست دارم و عادت کردم و خلاصه هر دلیلی که هیچکدام منطقی و پذیرفته نیست .
که هر وقت به اینجا رسیدی راهنمایی می کنیم که چه کنی .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ارزو چیزی که می خواهم بهت یاد آوری کنم شاید خیلی خوش آیند نباشد اما مطمئن هستم که قابل تعمق خواهد بود .
1- شرایط طلاق نداری یعنی چه ؟!
2- صفاتی را به همسرت از سر لجوج بودن ( که کاملا درک می کنم ) نسبت می دهی و خودت را خیلی خوب معرفی می کنی
بیا خوب بودن های خودت را مرور کن .یک زن خوب یعنی چه ؟! کاملا رام و اهلی و دست آموز ؟! !!!یا یک زن تلاشگر و ساعی که قدرت تفکر مستقل و تصمیم گیری و مدیریت دارد ؟!
فرض بگیر ترا تشویق به طلاق کردیم اوضاع زندگی ات چگونه خواهد شد ؟! برای بچه ها چه فکری در سر داری ؟! هنر و یا حرفه و یا تحصیلاتی که از آنها به پول برسی و نیازهای خودت را مرتفع کنی .
احساسات تو نسبت به همسرت چگونه است ؟! وابسته اش هستی ؟دلبسته اش هستی ؟ هیچکدام .
اوضاع خانوادگی خودت چگونه است آیا امیدی به حمایت آنها هست یا نه ؟
همسرت در دوست و فامیل از کسی حرف شنوی دارد ؟
فرشته ی مهربان عزیز
شاید بعد از گذشت این دوران بتوان تصمیم دیگری گرفت اما امروز من کاملا منافع بچه ها و زایمان آرزو را در نظر گرفته ام .
اگر آرزو شرایط طلاق داشت و تازه فارق نشده بود و....قطعا به وی پیشنهاد طلاق می دادم ولی آرزو با یک بچه ی 4 ساله و یک نوزاد شرایط جدایی ندارد . فرزند او شیر خوار است و نمی تواند مستقل از مادر زندگی کند . ضمن اینکه شیری که آرزو به وی می دهد (اگر شیر خشکی نباشد ) از زهر بدتر است .
تنش برای یک زن تازه فارق شده و یک بچه ی نوزاد شرایط درستی نیست . او در این شرایط به مراتب آسیب پذیر تر است .
در شرایط فعلی او باید مراقب سلامت خودش وبچه اش باشد .
هیجانی برخورد کردن در این شرایط به نفع این سه نفر نیست و از قضا این آقا ابدا آسیب نمی خورد و تازه شیر ژیان به ادامه خیانت خود می پردازد . اما زمان + صبوری مشگل گشا خواهد بود .
ما باید دست آرزو را بگیریم تا شرایط برایش مهیا شود تا اگر کار به طلاق کشید او به دردسر های بیشتر نیفتد .
باید تجربه زایمان و شرایط زن در بعد از حملگی و فارق شدن و مادری داشت تا بتوان بهترین فاکتورها را نسبت به شرایط پیشنهاد داد. برخوردهای هیجانی نتیجه درست ندارد .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ارزو جان شرایط مالی شما چگونه است؟
ایا شاغل هستید؟اگر نه ایا مهارتی برای امرارمعاش دارید؟
پس انداز کافی برای شروع یک زندگی مستقل دارید؟
ایا خانواده شما پذیرای برگشت شما و فرزندانتون هستند؟
من فکر می کنم شما برای مستقل کردن خودتون و مواجه شدن با این مشکل باید خودتون را اماده کنید.
سکوت شما یا به ادامه این رابطه منجر می شه و یا اینکه ممکنه این خانوم از طریق نزدیک شدن به شوهرتون کم کم بصورت جدی تر وارد زندگیتون بشه.
اگه در خانواده فرد مطمئنی که شوهرتون ازش حساب میبره می شناسید ازش کمک بگیرید.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی عزیز
بنده هیچ جای پستم به وی پیشنهاد طلاق نداده ام ، اگر دقیق مطالعه فرموده باشید عکس این را گفته ام .
اتفاقاً من هم شرایط روحی و خودخوریهای وی و ادامه زندگی با این روند را در نظر گرفتم و پیشنهاد دادم از ابهام بیرون آورد قضیه را .
در نظر بگیرید که هر روزه آرزو با خودش واگویه درونی دارد از این که می داند همسرش خیانت می کند ، اما نه می تواند بی تفاوت اباشد نه کاری می کند ، این شرایط برای ایشان و اعصاب و روان ایشان به مرور زمان خوب نیست ، خاصه این که توصیه های دوستان مبنی بر محبت و توجه و... به همسرش کارگر نشده و این نتیجه نگرفتن ایشان را بیشتر سرخورده می کند و در ادامه هم به ضعف اعتماد مثبت و حتی شاید خود پنداره منفی بکشاندش.
آرزو نیاز دارد حرکتی کند و خود را از برزخ بیرون آورد ، به این توجه کرده اید که با این خود خوریها و ناراحتی و یک روند ظاهر سازانه چه شیری به فرزندش می دهد و چه اثراتی دارد ؟
بنا به دلایلی از این دست ( نه احساسی ) و این که همسرشان بنا به شواهدی که آرزو می گوید به این روند ادامه می دهد و در مقابل مطرح کردن از سوی آرزو انکار را درپیش گرفته اما به کار خود ادامه می دهد .. لازمه ایشون این وضعیت را از ابهام بیرون آورد و بعد با همسرش قاطع در این مورد بحث داشته باشد . تا اگر انتظارات خاص و معقولی از آرزو دارد برای آرزو روشن شود و در پی برآورده ساختنش باشد . و اگر این نیست برایش روشن شود مشکل شوهرش چیه ، تنوع طلبی؟ بیماری ؟ عادت ، هوسبازی و.... .
وضعیت آرزو الآن یک وضعیت برزخی و بن بست است ، در این زمینه یک طرف شوهر اوست که موضوع به او باز می گردد که باید با او وارد صحبت شود که لازمه اش مدرک اثباتی است تا با انکار وی مواجه نشود .
اگر موضع مشکلی بود که فقط به نوع نگرش و برخورد و ... آرزو بستگی داشت که بن بست نبود و من و شما و دیگر دوستان او را راهنمایی می کردیم که چگونه نگرش و روشش رو تغییر بده .
اگر شما تصور می کنید آرزو دچار توهم شده و شوهرش این مشکل را نداره که ایشون میگه ، که خوب این حرف دیگه ای است و من حق را به شما می دهم .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
فرشته جان
در زندگی مباحثی وجود دارد که یک بعدی نمی توان جلو رفت . در بازی های ازدواج چندین نوع بازی داریم که منظور من از طلاق راه انداختن بازی طلاق از طرف آرزو بود و شما این بازی را از طرف همسر وی به تصویر کشیدیدو احتمال آن را متصور شدید و به آرزو پیشنهاد دادید در مقابل این بازی ایستادگی کند و ...
در ادامه عرض می کنم بازی های ازدواج چند دسته هستند
1- قهر
2- دادگاه
3- زن سردمزاج
4- مظلوم
5- اگر به خاطر تو نبود ...
6- ببین من چقدر سعی کرده ام
7- عزیزم
توضیح هر یک از این مباحث در این تاپیک نمی گنجد ولی نسبت به شرایط آرزو در حال حاضر بهترین بازی برای وی بازی عزیزم است . البته برعکس اسم این بازی فرجام آن زیاد خوش آیند نیست اما زمان در روند این بازی بسیار حائز اهمیت است و آرزو بعداز مدتی می تواند تغییر روش بدهد و....
سایر بازی ها حکایتهایی دارد که بنا بر حضور بچه ها و شرایط آرزو مقبول نیست . من به لحاظ علمی مسئله را باز کردم و شما در پست 21 جوری بازی را طراحی کردید که هیچ آنتی تزی از طرف همسر آرزو برای آن متصور نشده اید. هیچ لزومی بر دانستن علم بازی ها نیست گاهی انسانها از توانایی های خوبی برای ارائه تز و آنتی تز بازی ها دارند و کافی است طرف اهل بازی باشد و بازیکن حرفه ای هم باشد .
آرزو به جای خود خوری و پرداختن به مسئله همسرش و خیانت او باید روی خود و بچه ها متمرکز باشد و کنترل احساسی خود را در دست بگیرد و به صرف خود خوری و خراب بودن حالش نباید به او پیشنهاد وارد شدن در یک بازی پر خطر و پر عواقب را به وی بدهیم . چون شروع بازی پر خطر کمکی به حال امروز او نخواهد کرد و شرایط را دچار پیچیدگی های دیگری هم می کند که این با توجه به شرایط به صلاح نیست .
آرزو باید روی خود و روان و احساس حسادت و تحقیری که دارد کار کند و این احساسات را از خود دور کند و فارق از عملکردهای همسرش باشد . درست مثل گذشته . وی قابلیت چنین کاری را دارد چرا که در گذشته توانایی و قابلیت چنین برخورد و کنترلی از خود نشان داده است حتی در دوره ی حاملگی که زن به دلیل هورمونها بسیار حساس است . اما امروز چرا دوباره با شدت بیشتری حالش خراب شده . به دلیل فشارهای دوران حاملگی و زایمان و شب بیداری ها و خستگی و شرایط هورمونی بعد از زایمان و...
پس آرزو باید به تسلط گذشته برگردد چرا که فعلا کم هزینه ترین راه برای وی همان پیش گرفتن راه گذشته است .
او سر تاریخ مراجعت به منزل یا زودتر با در جریان گذاشتن همسرش از مراجعتش به خانه شاد و شنگول و با چهره خندان به خانه برمی گردد و کاملا حس اعتماد همسرش را به دست می آورد و بازی عزیزم را در صورت قبول این راه و روش در ادامه همین تاپیک استثنا می گذارم تا بعد از مدتی که آرزو تسلط بیشتری بر روی خود و زندگی پیدا کرد و بچه ها خصوصا نی نی کوچولو از آب و گل در آمد و خودش هم بحرانهای بعد از زایمان را پشت سر گذاشت تا فرصتی دیگر که به دستش بیاید و وارد مرحله ای از بازی " حالا گیرت آوردم پدر سگ " شود که شما به زیبایی آن را طراحی کرده اید . اما باز هم عرض می کنم به نظر من امروز وقت این بازی نیست و نتایج حاصل از این بازی زیاد خوش آیندنیست .
اگر این روش مقبول افتاد و همگی به این نتیجه رسیدیم و آرزو هم حاضر به بازی عزیزم بود . شرایط بازی را برایش کامل در پستهای بعد خواهم گذاشت . ( به دلیل انحراف از مباحث بازی در حال حاضر قادر به گذاشتن پست این بازی در تاپیک بازی ها - اریک برن نیستم )
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی فرشته و ترانه عزیز از راهنمایی همه شما بی نهایت ممنونم
فرشته عزیز خودم خیلی دوست دارم درس خوبی به شوهرم بدم و با او برخورد جدی کنم.اما نمی دونم نتیجش چیه؟اوضاعم از اینی که هست بهتر میشه یا بدتر؟
کاملا درست گفتید.من مدتیه که میدونم شوهرم بهم خیانت می کنه و نمی دونید چند ماه گذشته رو به چه سختی گذروندم.میدونستم و کاری از دستم برنمی اومد.مخصوصا وقتهایی که مطمئن بودم مشغول وقت گذرانی با اون زنه.داغون می شدم.
الان هم همینطوره.فرقی نکرده.داغونم.چون میدونم طرف توی خونمه.
ولی شوهر من خیلی با بقیه فرق داره.غیر قابل پیش بینیه.
براتون توضیح میدم.الان باید برم
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آرزو به سئوالهایی که ازت می کنیم سر فرصت و به دقت پاسخ بده .
از کجامی دانی و یقین داری که همسرت آن خانم را به خانه ی تو برده و با هم آنجا هستند ؟! ( کاملا باز توضیح بده )
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ارزو خانوم سلام
امیدوارم کانون خانواده ات دوباره گرم بشه
شما یه ترس واهی از این داری که اگر این کار رو بکنم شوهرم چی کار میکنه
اگر این حرف و بزنم عکس العملش چی هست
اگر مچش رو بگیرم بعدش آیا وضعم بهتر میشه یا بد تر
شما
باید اول از این ترس های واهی خودت را آزاد کنی بعد با آرامش تصمیم بگیری
خانمم هم فرشته مهربان و هم آنی راه حل های خوب اما متفاوتی به شما نشان دادند ولی به نظر من چون شما ترس از آینده داری(اینکه بعدش چی میشه) اگر هر کدوم از راه حل ها را انجام بدهی ولی به نتیجه دلخواهت نرسی مدام خودت رو سرزنش می کنی که ای کاش راه دیگر رو انتخاب می کردم
آنی عزیز به شما توصیه می کند در این زندگی بمان و محبت کن بعد که شرایط به نفع شما بود اقدام کن
من با این نظر موافقم
چون به هر حال یا باید به این زندگی ادامه بدهی یا باید جدا بشوی و انی عزیز به شما می گوید اول شرایط را برای خودت مهیا کن بعد تصمیم بگیر
اما....
فرشته مهربان عزیز توصیه می کنند خودت را از این برزخ نجات بده تا دلیل خیانت شوهرت برایت مشخص بشه
من با این نظر موافقم
چون به خیلی از سئوالاتت پاسخ داده میشه و در صدد رفع مشکلات و نواقص بر میایی و این نکته فرته عزیز اشاره کردند کهقاطعبر خورد کنی بسیار حائز اهمیت هست
اما...
.
.
شما ابتدا خودت را از این ترس موهوم رها ساز بعد به زندگیت نگاه کن
نه انی و نه فرشته هیچ کدام به شما راه طلاق را پیشنهاد نکردند هردو سعی در کمک به شما در رفع این مشکل دارند ولی از دو راه متفاوت
شما خودت باید اول خود ساخته بشوی بعد با توجه به شناختی که از زندگی و خودت و شوهرت داری بدون ترس یکی از راه هایی که این دو عزیزز به شما نشان داده اند را در پیش بگیری
یک نکته
شما نوشته بودی هیچکس من و برای طلاق گرفتن ترغیب نکرد
ببین دوست گرامی طلاق هم یک راه هست مثل بقیه راه ها ولی شما باید بلد باشی در این راه هم قدم بگذاری بدون هیچ گونه مشکلی اصولا همه ما زنها راه سازش و سازگاری را بیشتر بلد هستیم تا راه جدایی و طلاق را به همین خاطر اصلا برای این راه نه توشه ای داریم نه نقشه راهنما
پس سعی کن در کنار بقیه راه ها به این راه هم فکر کنی و با این راه نیز اشنا بشوی
تا بتوانی قاطعانه تصمیم بگیری بدون تردید
موفق باشید
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
ببین دوست گرامی طلاق هم یک راه هست مثل بقیه راه ها ولی شما باید بلد باشی در این راه هم قدم بگذاری بدون هیچ گونه مشکلی اصولا همه ما زنها راه سازش و سازگاری را بیشتر بلد هستیم تا راه جدایی و طلاق را به همین خاطر اصلا برای این راه نه توشه ای داریم نه نقشه راهنماپس سعی کن در کنار بقیه راه ها به این راه هم فکر کنی و با این راه نیز اشنا بشوی
تا بتوانی قاطعانه تصمیم بگیری بدون تردید
موفق باشید
:104::104::104::104:
بالهای صداقت عزیزم
آفرین هزار امتیاز باید به این راهنمایی درست تو داد .
واقعا حض کردم . لذت بردم از این همه تحول و منطق . عالی .
آفرین که احساس در پستو خانه رفته است و منطق جلو آمده وکاربرد پیدا کرده .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
آنی عزیز
پاسخ سوالاتتون:
1-بهتر بگم شرایطم برای طلاق خوب نیست.بیکارم و با اینکه تحصیلات دانشگاهی دارم با این بازار کار هیچ امیدی ندارم که در صورت جدایی بتونم کاری پیدا کنم تا از عهده مخارج زندگی بر بیام.
هیچ دارایی یا ملک و املاکی به نامم نیست که پشتوانه من باشه.
2 بچه کوچک دارم که خیلی دوستشون دارم و نمیتونم در صورت جدایی ازشون بگذرم.لا اقل تا 7 سالی که حضانت با مادره و البته بعدش باید چه کنم؟
خانوادم از من حمایت کامل می کنند ولی شاید بچه های منو نپذیرند.چند سال پیش خانوادم در جریان یکی از مشکلات من بودند و پدرم در جریان صحبتی با من گفت که در صورت جدایی باید بچه رو بهش بدی.اون موقع من 1 بچه داشتم.تا اونجا که میدونم طلاق زمانبره و در مدتی که طول می کشه تا این کار انجام بشه(و شاید بعد اون) باید خونه بابام باشم .بچه بزرگ من خیلی شیطونه .پدر و مادر منم مسن هستن و خیلی حوصله ندارن.چند روز هم که میام از اذیت های بچم اعصابم خورد میشه .در اون شرایط نمی دونم چه کنم.
واسه اینه که میگم شرایط طلاق ندارم.
2.من خودم رو خیلی خوب معرفی نکردم.من اعتقاد دارم که در مشکلات هر زندگی هم زن و هم مرد هر دو مقصرند.حالا ممکنه یکی بیشتر یکی کمتر.من در زندگیم اشتباهات زیادی کردم.اشتباهاتی که اکثرا از سادگی و بی تجربگیم بوده.شوهرم منو مجبور کرد که مطیعش باشم.ازش بترسم.چند بار در دعواها فحاشی کرد و من فقط سکوت چون نمی خواستم حرمتها شکسته بشه.یک با منو زد .در صورتی که اصلا در اون دعوا مقصرنبودم.خودش شروع کرد و...بعد اون من سعی کردم خیلی بیشتر کوتاه بیام تا کار به دعوا یا احیانا برخورد فیزیکی نکشه.فکر نمی کنم همسرم از کسی حرف شنوی داشته باشه.حتی پدر و مادرش!
بعد اینکه خیانت همسرم رو فهمیدم دیگه احساس خوبی بهش ندارم.خیلی وقتها ازش بدم میاد.فکر می کنم اونم منو دوست نداره .اگه دوستم داشت هیچ وقت بهم خیانت نمی کرد.
ببینید من برای زندگیم خیلی تلاش کردم.می خواستم زندگیم عاشقانه باشه.شوهرم ازم راضی باشه و من از او.ولی خیانت اولش همه چیز رو خراب کرد.مثل تبری که به ریشه زندگیم زده بشه.خیلی از مشکلات زندگی من بعد اون به وجود اومد.بعد اون هم من خیلی سعی کردم همه چیز درست بشه.یه مدت همه چیز خوب میشد و دوباره با دعوایی که از طرف شوهرم بود همه چیز دوباره خراب می شد.قهرهای طولانی شوهرم که گاهی 2 ماه می شد فکر می کنید چی در یه رابطه زناشویی باقی می گذاره؟
الان هم رابطمون بد نیست.ولی خوب هم نیست.چون من از خیانتش چند ماهه که داغونم و اونم سرده.طبیعیه.به هر حال کسی که توی رابطه دیگه ای باشه نمی تونه با زن خودش ر ابطه خوب و کامل و درستی داشته باشه.همونطوری که ما 4 ماهه رابطه زناشویی نداریم.سرده و بی محبت.کاملا می فهمم
متاسفانه به خیانتش کاملا مطمئنم.حتی مطمئنم که اون زن الان توی خونه منه.در خیانت اولش هم همش سعی می کرد که من خونه نباشم و اون زن پیشش باشه.بهم ثابت شد.با هزار دلیل و مدرک.
اما این بار هم از حرفاش کاملا معلومه که تنها نیست.ببینید اون علارغم میل من هر آخر هفته به خونه پدرش که در شهری نزدیک به محل زندگی ماست میره.جالبه که این هفته که تنها هم بوده نرفته و تنها مونده.من 4 شنبه بهش گفتم بیا دنبالمون.کلی دلیل آورد که نمیتونه و...بعد هم گفت اگه خواستی برگردی حتما قبلش بهم بگو!صبح هم که بهش گفتم میخوام امروز برگردم .گفت:حالا یکی دو روز دیگه بمون بعد بیاو....
جالبه همه مردا دوست دارن زنشون زودتر بیاد پیششون.شوهر من دوست داره من خونه نباشم!
انتخاب ایشون از طرف من اشتباه بود و حالا احساس می کنم در شرایطی هستم که هیچ کاری نمی تونم بکنم.فقط باید عذاب بکشم .زندگیم فنا شده
آنی عزیز زمان + صبوری چه جوری برای من مشگل گشا ست؟
سکوت من و بی تفاوتی من منجر به عمیق تر شدن اون رابطه نمیشه؟البته اگه تا حالا نشده باشه.چون من فکر می کنم اون رابطه احتمالا قبلا هم بوده و من نفهمیدم.
منتظر راهنمایی شما دوستان خوب هستم.
انی عزیز
در مورد بازی عزیزم و بازی " حالا گیرت آوردم پدر سگ " میشه برام توضیح بدین؟
آنی عزیز
به نظرتون چه موقع زمان مناسب برای برخورد با شوهرمه؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
چرا خونه تون رو خالی می کنی
سعی کن صبور باشی
میشه حلش کرد
برای خودت زندگی کن
چرا می گی باید فقط عذاب بکشم
نه توی این زندگی بمون و با هوشیاری و دانش عمل کن
چرا خودت رو باختی
هنوز کلی راه داری که نرفتی
خدا رو فراموش کردی
اون همیشه حامی همه ما هست
می دونم خیلی سخته
آره عذاب آوره ولی خود خدا گفته بعد از هر سختی آسونی هست
صبر داشته باش همه چیز درست میشه
رشته تحصیلی ات چی هست
برای خودت دنبال کار باش
سعی کن کمی آروم باشی و اصلا به رابطه شوهرت با اونخانوم فکر نکنی
به خودت و بچه هات برس
تصور کن شوهرت برای یه مدت نیست رفته مسافرت
برای تو حضورش و حرفهایش زیاد باعث بر انگیخته شدن احساساتت نباشه
شما الان هدف داری می خواهی خودت را بسازی
خود ساخته بشوی تا بتوانی روی پای خودت بایستی
اینکه در این زندگی بمونی یا بروی هنگامی که آرامش داشته باشی
بهترین حالت هست
الان خسته ای و آشفته
یه کم به خودت استراحت بده از فکر های بد بیا بیرون و روی خودت توانایی هایت و استعداد و کارهایی که می تونی انجام بدهی تمرکز
از اون حصار زن سازگار و بساز و ترسو بیا بیرون
سعی کن برای خودت باشی و برای رسیدن به هدفت که همون کنترل کردن زندگی ات است تلاش کنی
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
بالهای صداقت عزیز
درست گفتید.من در مورد نتیجه تصمیماتم نگرانم.من توی زندگیم در مورد شوهرم خیلی اشتباه کردم و این بار در مورد به این مهمی نمی خوام اشتباه کنم.با داشتن 2 بچه کوچک.....
نمی خوام کسی برام تصمیم بگیره .من خیلی نیاز به راهنمایی دارم.که بدونم باید چه کنم.اعصابم داغونه.
من در این شرایط با 1 بچه نوزاد نمی تونم سر کار برم.اصلا در شهری که زندگی می کنم موقعیت کار ندارم که بتونم سر کار برم و وضعیت زندگیم رو بهبود بدم.هر چقدر هم که توی این زندگی بمونم لا اقل از نظر مالی فکر نمی کنم وضعیتم تغییر کنه و از این جهت برای احتمال جدایی آماده تر باشم.
هر سوالی دارید رو جواب میدم .امیدوارم با کمک شما بتونم بفهمم مشکل شوهرم چیه و چه راهی درسته.باید چه کنم و ایا این زندگی بهبود پیدا می کنه یا نه؟
می ترسم رابطه اونه از اینی که هست خیلی جدی تر بشه و....
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
رشته تحصیلی ات چی بوده
می دونم با یه نوزاد نمیشه رفت سر کار ولی می تونی دنبال کار بگردی
ارتباط شوهرت با بچه ها چه جوری هست
الان باید فقط آروم باشی
ببین گلم همه ما مشکلاتی داریم
همه ما مشکلاتی داریم حتی خود من
الان چهار ماه میگذره تازه 2 هفته هست که خوب و اروم شدم
خیلی سخت بود ولی من تونستم آرامشم را بدست بیارم
پس سخت نیست تو هم می تونی
الان اصلا به جدایی فکر نکن
به بچه هات فکر کن
می تونی پس انداز داشته باشی
از نظر خرید ملک به نام تو می تونی روی شوهرت حساب کنی؟
توی خانواده اونها این مسئله چگونه هست
ایا به طور عادی باهاش برخورد می کنند و یا اینکه آن را بد می دونند
چرا رابطه زناشویی نداری اون هم چهار ماه
این رابطه برای مرد لذت بخش هست
منم زن هستم
بلدیم مرد ها رو چه جوری وسوسه کنیم
می تونیم الته اگه بخواهیم
ببین من از شما و شوهرتون هیچ شناختی ندارم
ولی مادرم همیشه به من می گفت :مردت اگه سیر باشه دنبال غذا نمیره"
سعی کن به سمت خودت جلبش کنی
سعی کن خونه یه محیط ارام و لذت بخش براش باشه
سخته ولی سعی کن با نشاط باشی و به مغزت فرمان بده یه مدت به این قضیه شوهرت اجازه ورود نده
سعی کن مثل اول ازدواج ببینیش
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نسبت به حرفهای تو و آنچه تو تعریف می کنی ، دیدگاه من نسبت به همسر تو اینگونه است که افکار و اعمالش ( بنا به دلائلی که ما آن دلائل را نمی دانیم ، چون امکان صحبت و شنیدن صدای همسرت را نداریم ) ) آلوده به خیانت است . که ریشه یابی علت خیانت ها ی او کاملا باید از طرف خود او باز شود .
اما تو
غالب مردها قابلیت فایل بندی در ذهن خود دارند . این حرف یعنی چه ؟!!
یعنی مرد درعین حال می تواند به یک زن به عنوان مادر بچه ها ( همسر)علاقمند باشد . عاشق زن دیگری باشد و روابط جنسی خودش را با فردیا افراد دیگری داشته باشد . روحیه ی تنوع طلبی مرد اگرپرورش نیافته باشد می شود همین تصویر بالا و اگر مرد یاد بگیرد با این روحیه چه باید بکند و تنوع سالم را چگونه می تواند به دست بیاورد . خوب . شرایط فرق خواهد کرد . که قابل ذکر است خیلی از آقایون کاملا می دانند و بلد هستند چطور به شکل سالم روحیه تنوع طلبی را در چهارچوبهای خانوادگی و همسرشان محدود و حفظ کنند بدون اینکه به خانواده آسیبی بزند .همسر تو از آن دسته مردان رشد نیافته است.
در حال حاضر به او کاری نداریم و فعلا تو و شرایط روحی تو و بچه ها برای ما مهم خواهد بود .
رشته ی تحصیلی ات چیست که فکر می کنی کار برایش پیدا نمی شود .
چرا فکر می کنی حتما باید کار مرتبط با رشته ی تحصیلی ات داشته باشی .
به لحاظ مالی اوضاع همسر چگونه است . آیا به گونه ای هست که بتوانی برای بچه ها پرستار بگیری و یا مهد و...و خودت با جدیت به کار و حرفه ا ی بپردازی تا قابلیتهای خودت را رشد دهی و پیدا کنی ؟!!
با توجه به اینکه شرایط طلاق نداری و خانواده تنها ترا می پذیرند . پس فعلا وقت اینکار نیست . در ضمن حضانت پسر تا دو سالگی و دختر تا 7 سالگی با مادر است .
آرزو بیا در مورد احساس تو قدری صحبت کنیم . بنا بر گفته ی تو و یقین هایت ، شوهر تو به کرات خیانت کرده ، تو در میان این روابط آسیب دیده ای و دچار حس سرخوردگی ،حسادت و حقارت و... شده ای. چیز دیگری هست ؟!
تو دو را ه داری
1- ماندن و ادامه راه زندگی
2- جدایی
هر یک از این بندها زیر مجموعه هایی را در دل خود دارد
مثلا : ادامه راه زندگی با همسرت . چطور و چگونه و چرا هایی که در دل دارد .
آیا این رابطه مستعد ترمیم هست ؟
آیا آرزو و همسرش با همکاری هم انگیزه های درست برای یک زندگی سالم و درست را دارند ؟!
آیا آرزو بخشنده هست تا اشتباهات همسرش را ببخشد ؟!!
آیا همسر آرزو می خواهد دست از این بازی ها بردارد و مثل یک مرد و پدر مسئول در چهارچوبهای خانواده عمل کند ؟!
این دو نفر تا چه میزان صبو ر هستند و جریان کند تغییرات را تاب می آورند ؟!( چون تمام تحولات بزرگ در طول تاریخ زمانبر بوده اند و داستان شما هم مستثنی نیست )
ایستادن آرزو در این رابطه به چه قیمتی خواهد بود و او چه چیزهایی به دست میاورد و چه چیزهایی از دست ی دهد و ....
و.....
و حال اگر بخواهی جدا شوی .
چطور و با چه امکان مالی ؟!
سرنوشت بچه ها چه می شود ؟
ایا پدر و مادر آرزو حاضر هستند تامدتی فشارهای حاصل از زندگی ارزو را متحمل شوند . هزینه ی این فشارها بر روی این زوج مسن چه میزان خواهد بود .
و....
چیزی که در مورد تو مرا اذیت می کند نوع دیدگاه توست .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ارزو خانم
آنی عزیز زمان + صبوری چه جوری برای من مشگل گشا ست؟
سکوت من و بی تفاوتی من منجر به عمیق تر شدن اون رابطه نمیشه؟البته اگه تا حالا نشده باشه.چون من فکر می کنم اون رابطه احتمالا قبلا هم بوده و من نفهمیدم.
به نظرتون چه موقع زمان مناسب برای برخورد با شوهرمه؟
تو بیش از حد فرامو ش کرده ای دنیا با اذن یک اوستا کریم به اسم خدا می چرخه . تو د ر طی زمان + صوری باید شرایط تغییرات جدی را به نفع خودت و بچه ها تدارک ببینی و بلند شوی و از انفعال خارج شوی . این مرد همه ی زندگی تو و بچه هایت نیست . ای کاش همه چیزبود اما نیست .می خواهی چکار کنی ؟! زانوی غم به بغل گرفتن ؟!! این همان نقطهای است که خوشم نمی آید . در طیزمان و صبوری تو می توانی روی خودت کار کنی و در این مدت مطمئن باش راه های خوبی به نفع تو باز می شود .
سکوت و بی تفاوتی تو نسبت به شرایطی که از همسرت تعریف می کنی صورت مسئله را تغییر نمی دهد . همسر تو با این چیزی که تو تعریف می کنی در یک رابطه ی عمیق افتاده . می دانی چرا ؟! اگر حدسهای تو کاملا درست باشد این مرد در یک شهر کوچک این خانم را به خانه ی خودش میاورد . شهر کوچکی که به لحاظ بافت همه همدیگر را می شناسند و همدیگر را زیر نظر دارند . مثل تهران بی در و پیکر نیست که کسی نداند همسایه اش کیست و در چه حالی زندگی می کند و اساسا قیافه ی همسایه اش را نشناسد و.... پس این آقا که مثل شیر ژیان دل به دریا زده فکر خیلی جاها را کرده و ...
به نظر من وقتی تو باید با همسرت برخورد کنی که هر گونه شرایطی که در جریان این اختلا ف که لاجرم اوج خواهد گرفت آسیب کمتری بخوری . هیچ مردی بعد از اینکه خیانتش برای دومین بار بر ملا بشود نمی گوید عزیزم غلط کردم و دیگر دست از پا خطا نمی کنم .
درضمن از تو خواهش می کنم واقع بین باش .
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
بالهای صداقت عزیز
از همراهی و راهنماییت ممنونم.
ارتباط شوهرم با بچه ها خوبه و خیلی دوستشون داره و چند بار توی بحث هایی که داشتیم و حرف طلاق رو پیش کشیده گفته بچه پیش من میمونه.اون موقع یه بچه داشتیم.ضمنا همیشه گفته که اگه نتونیم با هم کنار بیایم و بخوایم جدا شیم همه حق و حقوقت رو میدم.نمی دونم روی این حرفش میشه حساب کرد.مثل بقیه حرفاشه یا عمل می کنه؟هر چند فکر نکنم بتونه مهریم رو بپردازه.
من در شهر کوچکی کار می کنم که بازار کار محدودی داره.امکان کار دولتی که اصلا برام نیست.اونجا شرکت خصوصی مرتبط با رشته من نیست .
پس انداز هم در حدی خیلی جزیی می تونم داشته باشم .چون وضع مالی شوهرم متوسطه و خیلی قسط داره.متاسفانه اساسا مخالف اینه که ملک به نام زن خونه بشه.
توی خانواده اونها هم خیانت درست نیست.اما شوهر من رییس و همه کاره خونشونه.پسر بزرگ خانواده که اختیار همه چیز رو داره.روی حرفش حرف نمی زنن و آب هم که می خوان بخورن ازش اجازه می گیرن.فکر می کنم اگه بفهمن هم عکس العمل خاصی نشون ندن.اونها هم یه جورایی ازش حساب می برن .حتی اگه محکومش کنن بازم شوهر من لجباز تر از اونه که گوش به حرفشون بده.
رابطه زناشویی نداشتیم و نداریم چون شوهرم تمایلی نداشت.با وجودیکه بهش گفتم من نیاز دارم هیچ عکس العملی نشون نداد.جالبه که بدونید دوست نداره من در این مورد صحبت کنم یا شروع کننده باشم و تا هر زمانی این رابطه نباشه من فقط باید سکوت کنم.من سعی کردم که حتی الامکان همیشه توی خونه آرایش داشته باشم .مرتب باشم.البته گاهی اوقات نشده.کار داشتم و...
شوهر من از نظر ظاهری از من بهتره.من قیافه معمولی دارم ولی او خوش قیافه است و البته خودش رو خیلی بیش از اونی که هست قبول داره.یه بار توی حرفاش بهم گفت :تو میگی من از قیافه تو خوشم نمیاد.قیافم خوب نیست.
درصورتی که من هیچ وقت اینو نگفتم.نمی دونم منظورش این بود که از قیافم خوشش نمیاد.انگار روز خواستگاری چشم نداشته.تازه توی دوران عقد چند باری بهم گفت که خوشگلی....
نمی دونم این طرز تفکر چقدر در خیانتش تاثیرگذاره؟
به نظر شما با بهبود بیشتر روابطمون امکان داره که شوهرم دست از کاراش برداره؟یا رابطش با اون زن روز به روز محکم تر میشه؟
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
چرا اینقدر خودت رو دست پایین می گیری
کی گفته اون از تو خوشگل تره
هان
"زن باید سفید باشه زن باید سفید باشه تپل و کمی چاق
مرد باید بیریخت باشه مرد باید بیریخت باشه اخمو و بداخلاق"
ببین توی همه شعر ها هم می گن زنها از مردها خوشگل تر هستند
اینقدر موج منفی نفرست به مغزت
من کی گفتم برو بهش بگو من نیاز دارم گفتم با عشوه دلش رو ببر اینو همه زنها بلدن نگو بلد نیستی
بذار اون نیاز داشته باشه
اونقدر محیط خونه رو براش شاد کن اونقدر نشاط بیار توی خونه تا به دام عشقت بیفته
مردها اونقدر هم از زنهای ضعیف خوششون نمیاد
یه کمی قاطعیت از خودت نشون بده
جسور باش
این زانوی غمی که تو بغل گرفتی همه رو غصه دار می کنه
آرزو جان نمی دونم چرا وقتی برایت می نویسم بی اختیار دلم برای شوهرم تنگ میشه اصلا حرف ها و کارهای تو منو یاد چند ماه پیشم میندازه
به خودت بچسب و زندگی ات
نشاط رو فراموش نکنی ها اصلا هم نشون نده که نیاز جنسی داری
سر به سرش بذار تحریکش کن ولی بعد یهو سرد بشو
شما تحصیل کرده هستی
توی شرکت خصوصی گفتی می تونی کار کنی
خوب دنبالش باش
دختری مثل تو نباید نا امید باشه
برای بچه ات ضرر داره
تو که می گی رفتارش با بچه ها خوب هست از این راه می تونی نهایت استفاده را بکنی ولی کم کم آروم آروم
راستی یه چیزی ببخشید هاولی نمی دونم چه جوری بگم
توی روابط زناشویی خیلی دقت کن مریضی نگیری ها
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
بالهای صداقت عزیز
من هم که تاپیک شما رو خوندم فهمیدم که نوع برخوردم با شوهرم به برخوردای شما خیلی شبیهه.از همراهیت خیلی ممنونم
آنی عزیز
وضع مالی شوهرم متوسطه و میتونیم بچه رو به مهد کودک بفرستیم اما بعید میدونم قبول کنه نوزاد رو تا 2 سالگی به مهد بفرستیم.وقتی بچه اولمان 1 سال و نیمه بود هم برای من کار بود ولی اجازه نداد سر کار برم و گفت بچه الان برای مهد رفتن کوچکه!اون فرصت هم از دست رفت.تحصیلاتم اقتصاد محیط زیسته.که براش توی اون شهر کوچک کاری نیست.
نمیدونم رابطه با شوهرم مستعد ترمیم هست یا نه؟اگه اون از کارش دست برداره شاید بشه.اگه نه فکر نمی کنم
الان وقت ندارم.دوباره میام و در مورد زندگیم براتون توضیح میدم.اگه سوالی دارید بفرمایید.منتظر نظرات و راهنمایی شما هستم.ممنون
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ببین آرزو جان من راه طلاق را بدون اینکه شناخت دقیقی از شرایط روحی و خانوادگی شما داشته باشم پیشنهاد نمی کنم. برای همچین نتیجه گیری خودت با کمک یک مشاور حاذق باید تصمیم بگیرید ولی مسئله ای که هست اینه که شما نباید احتمال جدایی را صفر بدونید و باید خودتون را برای هر شرایطی اماده کنید.
فاصله عاطفی شما و نزدیکی همسرتون با این خانوم ممکنه باعثه بشه جدایی از طرف ایشون عنوان بشه.
مسئله دیگه اینه که تو یه مادر خوب و همسر صبور هستی و مسلما زیبایی های خاص خودت را داری پس هرگز خودت را دست کم نگیر.
ممکنه کار کردن و امرار معاش تا مدتی براتون مشکل باشه ولی حتما از پسش بر می یای.
نکته دیگه ای که به نظر من از محبت کردن به همسرتون مهم تره توجه به خواسته های خودتونه. شما برای اینکه بتونید کس دیگری را دوست داشته باشید اول باید خودتون را دوست داشته باشید و برای حقوق خودتون ارزش قائل باشید.
دوستان به رفع نیاز جنسی همسرتون اشاره کردن ولی من فکر می کنم شما هم به عنوان همسر این آقا حق دارید که بخواید نیازتون برطرف بشه. قطع رابطه با همسرتون را در صورت تمایل به ادامه زندگی زودتر بشکنید و قاطعانه خواسته ای که حق شماست را دریافت کنید.
برای اینکه بتونید زندگی سالمی داشته باشید باید محکم ,با اعتماد به نفس و مستقلانه از خود و حریم خود حفاظت کنید.
سوال دیگه ای که ازتون داشتم "آیا می دونید همسرتون با چه جور زنی در ارتباط است؟"
"وضعیت این خانم و شرایط خانوادگی ایشون بهتر موضع شما را مشخص می کنه."
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
ترانه عزیز
از راهنماییتون ممنونم.متاسفانه نمی دونم با چه کسی در ارتباطه.هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارم و نمی تونم داشته باشم.چون شوهرم بعد از بار اولی که خیانتش رو فهمیدم خیلی محتاط شده و سعی می کنه که ردی باقی نگذاره
مشکل من در مورد پیدا کردن کاره که یه جورایی به نظرم غیر ممکنه
دوستان عزیز
میدونم که نباید احتمال طلاق رو صفر بدونم.من با وجود همچین شوهری دلبستگی خاصی به این زندگی ندارم.شرایطم برای طلاق خوب نیست وگرنه شاید اصلا شک نمی کردم .سرزده به خونم بر می گشتم و منتظر می شدم که یا شوهرم متنبه بشه یا همه چی تموم بشه.
دلیل مهم تردید من در تصمیم گیری و نیاز زیادم به مشاوره با شما همینه.الان اگه کارم به جدایی بکشه فکر می کنم شرایط سختی پیدا می کنم.البته در شرایط فعلی زندگیم و با این خیانت شوهرم هم زندگیم خیلی تلخه و سخته.زندگی با مردی که بهم خیانت می کنه.تمایلی به رابطه زناشویی باهام نداره و این فاصله بینمون رو بیشتر می کنه و من کاری در این مورد از دستم بر نمیاد.
نمی دونم سختی که در این زندگی فعلیم باهاش مواجهم بیشتره یا بعد از جدایی؟تردیدم به این دلیله.
ای کاش میتونستم سر کار برم.وضعیت مالی خودم رو بهتر کنم و برای مواجه شدن با وضعیتی جدید آماده باشم.ولی.....از حرف تا عمل خیلی راهه.برای رشته من توی شهرهای بزرگ هم سخت کار پیدا میشه .توی یه شهر کوچک که شرکت خصوصی پیدا نمیشه.رشته من به درد کارخونجات هم نمی خوره.من اصلا کسی رو اونجا نمی شناسم و شوهرم هم در این زمینه همکاری نمی کنه.نگفته ولی می فهمم ته قلبش موافق کار کردنم نیست.برای همین وقتی برام کار پیدا شد اول گفت برو وبعد بهونه بچه رو اورد.من حتی فکر نمی کنم اگه جدا بشم هم بتونم کار پیدا کنم.خیلی از همکلاسیهام بیکارن.
اینه که با سکوتم در حال حاضر فقط مجبورم شرایط سختی رو تحمل کنم و در لحظاتی زجر بکشم.بدون این که بتونم قدمی به جلو بردارم.
و اگه باهاش برخورد کنم هم عاقبتش معلوم نیست و درستی این کار.
من اصلا نمی دونم فرضا اگه بخوام برم ومچشو بگیرم بعدش باید چه کنم؟
قهر کنم بیام خونه بابام.اگه نیاد دنبالم و هیچ اقدامی حتی برای طلاق نکنه و من بلاتکلیف بمونم باید جه کنم؟
یا بمونم توی خونه خودم؟چه برخوردی بکنم؟
یا همچنان به همین روند فعلی زندگیم ادامه بدم.خیلی فکر می کنم ولی نتیجه نمی گیرم.
-
RE: خیانت برای بار دوم.کمکم کنید
نه خانومی هیچ چیز غیر ممکن نیست. به توانایی خودت شک نکن.ممکنه شرایط سختی داشته باشی ولی حلش غیر ممکن نیست.
تو مادر دو تا بچه ای و الگوی یک زن برای اونها پس محکم باش و نزار بچه هات مادرشون را زن ضعیف و وابسته ای بشناسند.
به خودت برس, دائم با افکار ازار دهنده خودت را اذیت نکن. حفاظت از سلامتی و حقوق خودت و بچه هات در اولویت هر کاریه.
ارزو اینجا دوستان پیشنهادهای مختلفی دادند. خوب همه را مطالعه کن و هر کدوم را که برای شرایطت مناسب تر می دونه دنبال کن.
باید هرچه زودتر خودت را از این بلاتکلیفی در بیاری. اینجوری فقط خودت را از درون نابود می کنی.
در ضمن بدون تو نگهداری از بچه ها برای شوهرت که دنبال رابطه با زن دیگه ای هست تقریبا کار غیر ممکنی هست و اگه تو از بچه ها مراقبت کنی شوهرت موظف به پرداخت نفقه است.پس خیلی خودت را درگیر این مسئله نکن.
البته با توجه به اینکه میگی شوهرت به بچه ها خیلی وابسته است امیدوارم کارت به اینجا نکشه.
هر چه زودتر به خونه برگرد.هر لحظه این مسافرت بجای ارامش دادن به تو داره ذره ذره آبت می کنه.