+جشن (مراسم عروسی) آری یا خیر؟؟؟

http://<img src="http://www.hamdardi...88bb38.jpg" />

سلام بر دوستان و اعضایی محترم تالار همدردی.

هدف بنده از ایجاد این چنین تاپیکی رسیدن به یک اجماع نظر است...می خواهیم با تحلیل و همیاری شما بزرگواران دلیل برگزاری یکی از بزرگترین و قدیمی ترین رسم های ازدواج را بدانیم.

و آن رسم دیرین....رسمی نیست جز """رسم جشن عروسی"".
و اینکه آیا شما آقایان و خانوم ها موافق "جشن عروسی" هستید یا خیر؟؟؟

اگر موافقید دلایل خود را ذکر کنید و اگر مخالف.

ابتدا با اجازه شما از نظر خویشتن شروع می کنم.(البته این نظرات کاملا شخصی بوده و بعد علمی ندارد)

بنده معتقدم ""جشن عروسی"" با آن همه خرج و عذاب ....اصلا لازم نیست و به هیچ عنوان صلاح نمی دانم چند میلیون و یا چند هزار و یا چند تومان خرج "جشن عروسی" شود.

دلایل خود را هم ذکر می کنم::
ببینید دوستان ""جشن عروسی" از دیرباز و از زمان های قدیم وجود داشته و دارد ولی به نظرتان چرا زمان قدیم و خیلی قدیم....چنین رسمی بود و رواج داشت؟؟
>>>زیرا در زمان های قدیم جایگاه و یا مدرکی برای ثبت ازدواج دو طرف وحود نداشت ... یعنی هیچ دفتر ازدواج و طلاق و یا عقدنامه نبود. به همین دلیل هنگامی که دو جنس مخالف یکدیگر را به همسری برمی گزیدند باید با استفاده از مراسمی به دیگران و اطرافیان و حتی خود آنان نشان داده می شد که دیگر دختر و پسر نیستند و باید به عنوان همسر را یکدیگر را بپذیرند. و اطرافیان هم با دیدن مراسم ازدواج در واقع شاهد وسلت آن دو بودند.

حال دلیل برگزاری مراسم عروسی در زمان حال و با این همه مکافات چیست؟؟؟ (لطفا نگویید بر فرض فامیل ما با یک عقد مختصر کار را تمام کردند زیرا امروزه چنین چیزی بسیار انگشت شما است..بر فرض هم اگر صحت داشته باشد ما "اکثریت را مدنظر داریم")

>>>البته شاید دوستان همین توضیح بالای مرا به عنوان جواب استفاده کنند ....یعنی بگویند مراسم عروسی به این علت است که زوج ها احساس مسئولیت بیشتری نمایند و با مشاهده افراد انبوه و بی شمار......بیشتر پایبند به ازدواج باشند.

در ضمن بهتر نخواهد بود ما خرجی که برای جشن عروسی می فرماییم ...این خرج را قبل از تشکیل زندگی مشترک و برای شناخت بیشتر هم از طریق شرکت در کلاس های مهارت زندگی و مراجعه به مشاوران خانواده.....استفاده نماییم.

به هر حال مشتاق شنیدن نظرات سازنده شما دوستان گرامی هستم.:72:
(لطفا از آوردن مقاله....کتاب...و سایر منابع علمی خودداری کنید...بنده فقط می خواهم این موضوع را از بعد شخصی و فردی مورد بررسی قرار دهیم)

با تشکر از توجه شما:72::72:::72:

دوستان یک مطلب دیگری را هم اضافه کنم و با توجه به اینکه شاید اعضا دچار سوءبرداشت شوند ....بنده به هیچ عنوان با شادی و برگزاری مراسمی که یاد و خاطره آن در دلها زنده بماند نیستم ...سخن اصلی من این است که چه لوزومی دارد ما در این شرایط و زمان حال مراسمی عروسیی (مراسم رایج در جامعه) برگزار نماییم که علاوه بر خرج زیاد ...چندین نفر راهم دعوت کرده و بر فرض در شادی خود شریک نماییم.
در صورتی که می توان با یک مراسم بسیار ساده و کوچک میان خود دختر و پسر.... لحظه های خوبی را به یادگار گذاشت.
با تشکر:72:

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...2fc9d10dd7.jpg

سلام::72:
طبق معمول دوست گرامی نقاب بسیار مطلب جالبی رو به چالش کشیدند....

میشه با این موضوع برداشت های جالبی از نظر عموم داشت....
راستش من نظر متفاوتی دارم:

به نظر من تمام مسائل فوق کاملا بستگی به وضع مالی دوطرف دارد..البته منظورم این نیست کسی که پول ندارد نگیرد و انکه پولدار است عروسی مفصل بگیرد..در هر چیزی اعتدال عالی است..افراط و تفریط در هر کاری غلط است....
به هر حال ازدواج یک مسئله ای است که برای هرکس یک بار اتفاق می افتد و بسیار اتفاق مهم و مبارکی است..هر کس دوست دارد این لحظات شادی بخش را با دیگران قسمت کند واین شاد بودن به میزان خرج پول نیست به صفا و صمیمیت و عشق حاکم بر فضا هست....
ولی گاهی شرایطی پیش می اید که انسان ناگزیر از قبول پاره ای شرایط هست...
گاهی پسر شغل خاصی دارد یا دارای وضعیت مالی مطلوبی نیست و در نتیجه اگر دختر خانم حقیقتا عاشق وی باشد حتی بدون عروسی نیز حاضر به ازدواج است ... و گاه کاملا بر عکس هست و یک طرف توانایی تامین مخارج را در حد ایده آل دارد پس چه ایرادی دارد تا جشنی گرفته شود و خاطرات آن تا سالها در یاد هم عروس و داماد و هم دوستدارانشان بماند...؟
چیزی که در تمام این موضوع صادق است پرهیز از ولخرجی های افراطی مثل لباس های چند ملیونی یا سالن انچنانی یا شام تشریفاتی است ولی نفس برگزاری مراسم برای برپایی شادی بسیار خوب است..
راستش نظر شخصی خود من اینه که من اصلا تمایل ندارم عروسی نگیرم و به جاش کلاس برم؟!!!!!!:227:
چون همیشه این شب برای من به عنوان یک دختر رویایی ترین شب تو ذهنم بوده و دوست دارم هرچند ساده ولی برگزار بشه تا همیشه همیشه با دیدن فیلم و عکس ها یاد قشنگترین لحظات زندگیم بیافتم و خدا رو به خاطرش شکر کنم....
البته این نظر من هست و مطمئنا خیلی ها اونقدر به معنویت یا اصل قضیه دقت دارند که ممکن است مخالف باشند ولی من که فکر می کنم هر دختری دوست داره لباس سفید عروشی رو بپوشه و تو چشم همسرش نگاه کنه و سالها اون عکس رو قاب شده رو دیوار خونه اش بذاره.....:228:

هر چیز به جای خود نیکوست..........

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...285742a729.gif

ممنون از دوست گرامی ""rsrs1380".

دوستان من بخاطر اینکه به یک جمع بندی برسیم خلاصه و اصل نظرات دوستان را یکبار دیگر می نویسم .

rsrs1380" گرامی نظرش این است که::
>>راستش نظر شخصی خود من اینه که من اصلا تمایل ندارم عروسی نگیرم و به جاش کلاس برم؟!!!!!!
چون همیشه این شب برای من به عنوان یک دختر رویایی ترین شب تو ذهنم بوده و دوست دارم هرچند ساده ولی برگزار بشه تا همیشه همیشه با دیدن فیلم و عکس ها یاد قشنگترین لحظات زندگیم بیافتم و خدا رو به خاطرش شکر کنم....

نقاب::پس ایشان معتقدن باید مراسم عروسی حتما برگزار شود ...اما بیشتر مایلند این مراسمی به شکل و صورت ساده ای باشد.
متشکر از دوست عزیز.

سلام
مرسی نقاب جان موضوع خوبی رو واسه بحث انتخاب کردین

بنده با جشن عروسی به این شکلی که در حال حاضر برگزار میشه مخالفم
از نظر من در هر صورت اتلاف هزینه ,وقت و ... است
من حتی اگه جزء ثروتمندترین افراد دنیا باشم ترجیح میدم بجای هزینه گزاف مراسم عروسی به چند نفر دیگه واسه ازدواج کمک کنم (باور کنید که شعار نمیدم)
ولی از آنجایی که در صورت انتخاب صحیح ازدواج جزء شیرین ترین خاطره های زندگی هست و بیشتر دخترا آرزو دارن که لباس سفید عروسی به تن کنند و خاطرات آن روز یا شب رو ثبت کنند
و اطرافیان ما هم تمایل دارند که در لحظات شادی شریک ما باشند به نظر من بهتر تمام اینا تو یه مهمونی مختصر خانوادگی مثل بیشتر روزای تعطیل که دور هم جمع میشم خلاصه بشه فقط یه عکس و فیلم و یه لباس عروس بهش اضافه کنیم
اینجوری نه کسی حسرت میخوره نه کسی دلشکسته میشه نه اسرافی صورت میگیره

[align=justify]نقاب جان می بینم که رئیس شدی و یه فکرایی به سرت زده!!:D
به هرحال جشن رو باید بگیری، همه هم هستیم!:227:
نباید ببینیم عروسمون کیه؟ نباید با فامیلش آشنا شیم؟
من که فکر نمی کنم حذف مراسم عروسی راهکار خوبی برای مشکلاتی باشه که در این مورد پیش اومده. بعد می بینی که سالها از زندگیتون می گذره، پسرخاله شما اگه پسرخاله خانومت رو ببینه، نمی شناسه! و...

نظر من اینه که نباید به سنت ها و جشن های زیبایی که ریشه در فرهنگ و تمدن ما دارند، بی توجهی کنیم. اما نباید اجازه بدیم به شکل کنونی وسیله ای بشن برای خود نمایی و رقابت و ... فقط کافیه فراموش نکنیم که جشن عروسی جهت آشنایی دو فامیل، شاد بودن در کنار همدیگه و ... ست، نه چیز دیگه ای.

هرچند که به هرحال در این مورد هم مهمترین عامل تفاهم طرفینه. اگه هر دو خانواده در مورد برگزار کردن یا نکردن این مراسم تفاهم داشته باشند، مسئله ای پیش نمیاد.

در ضمن من فکر می کنم در زمانه ما دیگه دلیلی نداره که مخارج جشن عروسی برعهده پسر باشه. اگه دختر و پسر پنجاه پنجاه خرج کنند، در خیلی از موارد، مراسم ساده تر برگزار می شه. البته به شرط اینکه در بقیه مسائل هم به مساوات برسیم!! (در مورد جمله آخر توضیح نمی دم، ولی خیلی روش تاکید دارم.)

:72:[/align]

خلاصه نظرها::

صبا :2009" گرامی نظرشان این است که::
>>من حتی اگه جزء ثروتمندترین افراد دنیا باشم ترجیح میدم بجای هزینه گزاف مراسم عروسی به چند نفر دیگه واسه ازدواج کمک کنم (باور کنید که شعار نمیدم)

نقاب)>>ایشان هم اعتقادی به مراسم عروسی رایج در جامعه ما ندارند و می گویند اگر مراسم به صورت یک مهیمانی بسیار ساده بین دو طرف دختر و پسر و خانواده انجام گیرد بهتر است.:72:

"philosars" گرامی نظرشان این است که::
>>من که فکر نمی کنم حذف مراسم عروسی راهکار خوبی برای مشکلاتی باشه که در این مورد پیش اومده

نقاب)پس ایشان معتقدن مراسم عروسی باید برگزار شود ولی هزینه این مراسم باید بین خانواده دختر و پسر به نسبت مساوی تقسیم شود.:72:

اقایان شماها نظری ندارید یعنی یک مردی در تالار نیست به سوال بنده جواب دهد؟؟
خانوم هایی که ازدواج کردید شما هم نظر بدهید لطفا!!
با تشکر از اعضای محترم:72::72:

نقاب عزیز، من ازدواج کردم و گفتم شاید بهتر باشه تجربه خودم رو بگم...
جشن ازدواج مفصلی هم داشتم، اما خودم از چیزی با خبر نبودم، از اون روز چیزی توی خاطرم نیست، حتی یک لحظه هم یادم نمیاد نمیدونم چرا، انگار یکی دیگه جای من بوده و من دعوت نبودم.. از اون روز هیچی جز چند تا عکس و یک فیلم که هنوز به دستمون نرسیده نمونده..
وقتی عکسامون رو نگاه می کنم، اون ژستهایی که مجبور به گرفتنشون بودم و چقدر براشون عذاب کشیدم.. تازه یادم می افته که همچین روزی رو گذروندم..
جشن ازدواج میتونه با دو نفر و یا با هزاران نفر برگزار بشه، و چیزی که مهمتر از همه اینها و حتی خرج و مخارجش هست، نیت و حس و حال اون جشن هست.. اگه هزاران نفر رو دعوت کردیم واقعا به خاطره سهیم شدن اون هزاران نفر در شادی ماست و یا فقط به خاطر فخر فروشی و کم نیاوردن هست؟
شاید اگه جشن ازدواج من در شرایط روحی بهتری بود و حتی در اون فقط من و همسرم حضور داشتیم الان تک تک ثانیه های اون روز رو در خاطر داشتم.. شاید نمی دونم..
اما کاری رو بکنیم که دلمون راضی باشه، کاری کنیم که لذت ببریم کاری که همیشه با افتخار ازش یاد کنیم.. انسانها به چیزهای متفاوتی افتخار می کنند، بعضی به سادگی و بعضی نه ...
مهم شور و شوق اون روز هست که باید باشه وگرنه باقی چیزها بیهوده است...

:72:

سلام.
معمولا" هر انسانی دوست داره در هر کاری بهترین باشه یا برتری نسبت به سایرین داشته باشه.
این موضوع در مراسم عروسی خیلی زیاد به چشم میخوره؛اما به قول معروف جوجه رو آخر پاییز میشمارند.
پیوند دو انسان و راهی شدن آنها به خانه بخت, خود شادی آفرین است. و اگر با رقص و پای کوبی همراه است بدین خاطر که اول زندگی با شادی و رضایت خاطر شروع شود؛و بگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست!
اما این حرفها فکر کنم دیگه قدیمی شده
حالا اگر امروزی صحبت کنیم:
هر انسانی دوست داره مراسم عروسی با شکوهی داشته باشه؛مثل خود من
اما تجملاتی و خرج اضافی رو جزء با شکوه نمیدونم.
نه با ساده موافقم و نه با خرج و مخارج اضافی ؛
حد تعادل رو دوست دارم.

سلام مهربونا:72: و داداشی نقاب جونی:72:
منم به امید خدا اگه یه روزی روزگاری بخوام ازدواج کنم، نظر خودم اینه که زیاد خرج بیهوده نکنیم و حتی اگه مراسمم نگیریم مشکلی ندارم. اما دوست دارم واسه دل خودم و خودش یه مراسم خودمونی دوتایی بگیریم اونم فقط به خاطر خاطره ها و عکساش !!!
خب حالا ببینیم آقای داماد نظرشون چیه، ما که از خیر مراسمم گذشتیم اما کو...

مهربون چند روز پیشا همین موضوع تو رادیو .... مطرح شده بود، یه آقای تازه داماد زنگ زد و گفت که خرج عروسی را نداشتن و از طرفی هم خیلی دلشون می خواسته حتما مراسم بگیرن، با عروس خانم توافق کرده بودن مراسم خیلی ساده و شادی بگیرن... تو کارتای دعوت نوشته بودن فقط به صرف تماشا...
و گفتن مهمونا هم خیلی استقبال کردن و حسابی بهشون خوش گذشته...

سلام
بحث بسیار مهمی هست . اونم با توجه به وضعیت بد اقتصادی اکثر مردم .
منم کمابیش با نظرات دوستان موافقم ؛ به نظرم یک مراسم ساده و کم خرج اما صمیمی و شاد بهترین گزینه هست .
دوست داشتم بیشتر در بحث شرکت کنم اما حال و حوصله اش نیست . ببخشید .

اینم یک مورد واقعی :

ماموریت غیر ممكن

حاضرید بدون رفتن به یك آرایشگاه آن‌چنانی بنشینید پای سفره عقد؟ یا بدون گل زدن یك ماشین آخرین مدل عروس كشان راه بیندازید؟



اصلا به این فكر كرده‌اید كه می‌شود خیلی از این برنامه‌های دست و پاگیر را حذف كرد و پولش را توی زندگی‌ای كه قرار است شروع شود، خرج كرد؟



دوره و زمانه جوری شده كه دیگر كمتر كسی به ازدواج آسان فكر می‌كند،یا اگر فكر می‌كند آن‌قدر ذهنش مشغول حساب و كتاب می‌شود كه ترجیح می‌دهد مجرد بماند. این شماره به بهانه ی اول ذی‌حجه - روز ازدواج حضرت علی و زهرا- رفته‌ایم سراغ 2 زوج متفاوتی كه هم زود ازدواج كرده‌اند و هم ساده.

ادامه را در لینک زیر بخوانید :

http://www.tebyan.net/social/house_family/partners/aftermarriage/2007/12/22/56135.html

سلام.
من کاملا با نظر کیوان عزیز موافقم جشن باید برگزار بشه نه خیلی ساده و نه خیلی افراطی ، در حد عرفش نیاز هست .آدم آرزو داره !!! به قولا هر دختری دوست داره برای یک شب لباس سفید عروسی بپوشه و پسر هم آرزو داره از بهترین روز زندگیش یه خاطره به ذهنش داشته باشه. این موقعیت هیچ وقت دیگه بوجود نمیاد. حتی اگه در آینده صد برابره هزینه اون مراسم رو داشته باشی نمی شه جبرانش کرد....

پس آقایون محترم بهتره یه کم دست به جیب بشوند یه مراسم عروسی که بیشتر با شما نیست . پس از الان برید کار کنید تا جلوی روی خونواده محترم شرمنده نباشید . من از طرف خانم ها قول می دم که مراعاتتون رو بکنیم.

اگه آقایون برای به دست آوردن اونی که دوستش دارند بیشتر هزینه کنند قدر اون و لحظات با هم بودن رو بیشتر می دونند.

سلام بر دوستان عزیزو متشکر بخاطر نظرات بسیار سازنده شما..

خلاصه نظرها::
""shad"" عزیز می فرمایند::
""جشن ازدواج میتونه با دو نفر و یا با هزاران نفر برگزار بشه، و چیزی که مهمتر از همه اینها و حتی خرج و مخارجش هست، نیت و حس و حال اون جشن هست..""
و>>اما کاری رو بکنیم که دلمون راضی باشه، کاری کنیم که لذت ببریم کاری که همیشه با افتخار ازش یاد کنیم.. انسانها به چیزهای متفاوتی افتخار می کنند، بعضی به سادگی و بعضی نه ":72:
(نقاب)::پس شاد عزیز معتقد است که مهم نیت واقعی از مراسم هست نه خود مراسم و اینکه هر کس نظر و میل متفاوتی دارد...

""کیوان"" گرامی می فرمایند::
"هر انسانی دوست داره مراسم عروسی با شکوهی داشته باشه؛مثل خود من
و>>حد تعادل رو دوست دارم.:72:
(نقاب)..پس کیوان معتقد است جشن عروسی الزامیست و حتی باید به بهترین شکل ممکن برگزار شود.

""estar""عزیز می فرمایند:
""نظر خودم اینه که زیاد خرج بیهوده نکنیم و حتی اگه مراسمم نگیریم مشکلی ندارم. اما دوست دارم واسه دل خودم و خودش یه مراسم خودمونی دوتایی بگیریم اونم فقط به خاطر خاطره ها و عکساش !!!:72:
(نقاب)>>استار گرامی می گویند حتی اگر مراسمی هم برگزار نشود مشکلی ندارند و به یک میهمانی ساده بسنده می کنند.

""دیجیتال من"" عزیز می فرمایند::
""منم کمابیش با نظرات دوستان موافقم ؛ به نظرم یک مراسم ساده و کم خرج اما صمیمی و شاد بهترین گزینه هست .:72:
(نقاب)>>ایشان هم معتقدند مراسم بایده ساده باشد نه مراسم رایج در جامعه ما.

"شیلا" عزیز می فرمایند::
""من کاملا با نظر کیوان عزیز موافقم جشن باید برگزار بشه نه خیلی ساده و نه خیلی افراطی ، در حد عرفش نیاز هست :72:
(نقاب)>>>ایشان هم اصرار بر برگزاری جشن عروسی دارند و حتی تذکری جدی به آقایان می دهند که از همکنون خود و جیب هایشان را آماده سازنند.
باتشکر از دوستان....

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

بنده هماکان بر سر موضع قبلی خود یعنی عدم برگزاری ""جشن عروسی ""(رایج در جامعه) هستم و دلایلم نیز همان ابتدا مطرح نمودم...

"کیوان" عزیز فرمودند جوجه را آخر پاییز می شمارند..داشتیم برادر؟؟

"نقاب">>>کیوان جان بنده از سال ها پیش و تا کنون بر نظر خود (مبنی بر عدم برگزاری مراسم عروسی رایج در جامعه) هستم و خواهم ماند....زیرا می پندارم با بازتر شدن دید جوانان دیگر باید رسم ها کهن (مخرب) جای خود را بر رسم های نو و جدیدی دهند برای سازندگی هر چه بیشتر یک زندگی نو...

بنده هم همانند بسیاری از دوستان موافق برگزاری مراسمی ساده هستم و ترجیح می دهم هزینه اضافی و خارج از منطق جشن عروسی را برای مسیر اصلی زندگی خود خرج نمایم.

با تشکر از دوستان و اعضای محترم.

متاسفانه تو جامعه ماهمه چی اخرش یا افراطه یا تفریط
به نظر من برگزاری مراسم عروسی مهمه ولی به چه قیمتی؟ اگه واقعا کسی پول هزینه عروسی رو نداشته باشه باید تنها خونش رو بفروشه تا واسه بچش مراسم عروسی بگیره؟یا از عشقش بگذره؟از یه زندگی خوشبخت........؟
اگه انسان به این قیمت میخواد جشن بگیره اصلا این عروسی ارزش نداره
ولی اگه عروس داماد پول داشته باشه خیلی خوبه که یه عروسی مناسب و نه با تشریفات انچنانی عروسی بگیرن
ولی اینو بگم لباس عروسی واسه من یکی که خیلی مهمه
البته ما هنوز اصل قضیه رو(اقا داماد)پیدا نکردیم

نقاب گرامی منظور بنده از جوجه رو آخر پاییز میشمارند ,رو اشتباه متوجه شدی
منظورم این بود که خوشبختی یا زندگی زیبا به تجملاتی بودن یا افراطی بودن در مراسم عروسی نیست,
در تصحیح جمع بندی نظر من توسط شما باید عرض کنم که بنده نمیگوییم الزامیست .نظر من این است که با توجه به علاقه ای که به این مراسم دارم (کاری به رسم و رسومات ندارم)برگزار شود اما بدون افراط.
بنده برای نظر شما احترام قائل میشوم اما این مراسم کهن را مخرب نمیدانم.البته آنگونه که خود تمایل به برگزاری آن دارم.
شاد باشید

سلام به همه دوستان
من یه جشن ازدواج خیلی معمولی داشتم. گرچه خودم به همسرم پیشنهاد کردم که فقط مراسم عقد بگیریم که من لباس بپوشم ولی شام ندیم همسرم قبول نکرد.
ولی خوشحالم که مراسم داشتیم اون لباس رو فقط یه شب میشه پوشید.
یکی از دوستان ما که مراسم نداشتند هر روز سر این مسئله بحثشونه.
حرف من اینه که اگه قرار به نگرفتن جشنه همیشه پای حرفت بمونی و اگه قرار به گرفتن جشنه که به نظر من بهتره , میشه در خیلی از هزینه ها صرفه جویی کرد.

سلام بر دوستان گرامی:

نقاب گرامی بالاخره چه شد...؟
ما جشن عروسی بگیریم یا نگیریم؟:54:
بحث جالبی است ..کاش رها نشود و نتیجه گیری خوبی در انتها برسیم....
منم منتظرم>>>>>>>>>>:72:

سلام

سنتهای زیبا را هیچ وقت بی دلیل موجه نباید ترک کرد ، اونچه مهمه اینه که از تکلفهای بی جا و چشم و

هم چشمی های دست و پا گیر باید پرهیز کرد ، که متاسفانه باعث میشه اصل مطلب لوث بشه ، و

آنقدر عروس و داماد را درگیر اشتغالات ذهنی و دغدغه برای آن کند که شب عروسی خسته و رنجور فقط

با ژستی ظاهری در مراسم باشند .

جشن عروسی و کلاً برنامه های ازدواج باید روان و راحت باشد ، از هر چه زائد و تکلف آفرینه و اغلب به

خاطر حرف مردم و تو چشم اومدنها یا خدای نکرده خودخواهی ها در پیش گرفته میشه و لذت روز ها و

شبی که باید حواس عروس و داماد بر آن متمرکز باشد را از بین می برد ، پرهیز نمود

دوستان عزیز !

نظری به روند الگوهای بی بدیلمون که معصومین علیم السلام است داشته باشیم ، پیامبر صلوات الله

علیه و الله ، چگونه عمل کرد ؟

آیا مراسمی برای حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام برگزار نکرد ؟ ، یا برعکس کمک

کرد که چنین شود ؟اما با سادگی و بی تکلف، به گونه ای که شادی باشد و ولیمه ای هم به مردم داده

بشه تا نشاط و دعای خیرشان آن هم به جمع ضامن سلامت زندگی عروس و داماد باشد .

من از اونجا که اطمینان دارم اونچه از سوی این بزرگواران بوده نظر به سلامت روح و جسم دارد ، برگزاری

این مراسم را هم ( با تاکیداتی که این بزرگواران بر ثواب دادن ولیمه و دعوت مردم در عروسی ) با فضایی

که ایجاد می کند و همدلی و شادی و سرورش ، و راهی کردن عروس و داماد برای رفتن به سوی آغاز

زندگی در زیر یک سقف معتقدم که اثر روحی زیادی در تحکیم پیوند دارد ، اگر انتخاب هم درست بوده

باشد ، و اگر برگزاری این مراسم به گونه ای باشد که دغدغه قرض و وام و دوندگی های پیش و پس را به

دنبال داشته باشد ، اثر عکس دارد و شادی آن شب برای عروس و داماد را یا ظاهری می کند یا مقطعی .

پس در یک کلام ، حواشی مراسم اگر نباشد و با معیاری منطقی و عقلانی و انسانی و به دور از

تکلفهای بیجا و دغدغه آفرین مبتنی بر چشم و هم چشمی و آیرو داری های عرفی ، مراسمی برگزار

شود ، بسیار شیرین و به یاد ماندنی است . ( ما خود در خانواده این را تجربه کرده ایم و مبتنی بر تجربه

عرض کردم )

****

سلامی دیگر..

خانوم دکتر "rsrs" ممنون بخاطر یادآوری و راه اندازی دوباره این تاپیک...

دوستان عزیز دقت کنید بنده در پست های قبلی خود نیز اشاره کرده ام که:::
هرگز مخالف مراسم ساده نیستم و حتی برگزاری چنین مراسمی را نقطه عطفی برای آغاز یک زندگی می دانم زیرا زوج ها با سپری کردن چنین مراسمی به خود متکی تر شده و احساس مسئولیت بیشتری می نمایند.

ولی بازهم با مراسم جشن رایج در جامعه و حتی خود جشن عروسی بشدت مخالفم....دلیم را هم در ابتدای تاپیک ذکر کردم..
اصولا جشن عروسی از زمانی در جوامع قدیم رواج یافت که هیچ گونه امکاناتی برای ثبت ازدواج وجود نداشت.....و هدف از برگزاری چنین جشنی این بود که (چون دفترخانه و مدرکی دال بر ازدواج دو فرد وجود نداشت) با دعوت انبوهی از اطرافیان و دیگران......آنان آگاه شوند که بر فرض :::حسن و فاطمه ...به عقد هم درآمدند و از پس زن و شوهر محسوب می شوند.

ما به یکباره سنت ها را ترک نمی کنیم بلکه رفته رفته سنت ها را اصلاح می کنیم. هیچ لزومی ندارد خانوم لباسی(عروسی) بپوشد....یا آقا ماشین عروسی فراهم کند. و بسیاری از تشریفات و اصول اولیه این مراسم.

و در اخر اگر دوستان نظری دارند مشتاقانه آماده شنیدن هستم.....
بسیار ممنون از پاسخ ها و نظرات ارزشمند تک تک شما دوستان و اعضای محترم.:72:

[align=justify]سلام مجدد

نقاب عزیز ، آنچه دغدغه شماست دقیقاً همان تکلف های بیجائیه که بنده اشاره کردم و گفتم که از برنامه

های مبتنی بر عرف که ضرورتی هم ندارد و اتفاقاً خود وزر و وبال است پرهیز شود ،.

این که حتماً لباس عروسی به فلان سبک و... اینها باشد یا ماشین عروس آنگونه تزئین شود که خود تبرج

هم هست و سر و صدا راه انداختن هایی که گاه در شبانگاه مزاحمت برای مردم هم ایجاد می کند و یا

پذیرائیهائیی که خیلی وقتها اسراف را در پی دارد و شلوغ کاریهائی که بسیاری مواقع اخلاقیات را زیر پا

می گذارد یا کلاً به گونه ای عمل کردنها که هم برای عروس و داماد و خانواده هایشان زحمت و تکلف را

دارد هم حتی برای مهمانان دعوت شده که برای به اصطلاح آبرو مند حاضر شدنها به خرج و مخارج غیر

ضروری رو میارند دردسر ساز است . همه و همه منطقی و عقائی نیست و سنت پسندیده هم

نیست ، اینها همه عرفیات مردم ساخته است که اشاره داشتم که مبنای پیدایشش تبرج و خود

نمائی و چشم و هم چشمیها و برای دیگران بودنهاست .

پس فکر نمی کنم هیچ آدم عاقلی این را انکار کند که همین ها خود معضلی در رابطه با تشکیل زندگیها

شده .

آنچه لازمه در ادامه این تاپیک به نظر بنده پی گیری شود این است که چه باید کرد تا اینها نباشد ، و الا

نقاب عزیز فکر نکنم کسی در تالار همدردی با اونچه مد نظر شماست مخالف باشد ، بهتر نیست دعوت به

ارائه راهکار داشته باشیم برای یافتن شیوه هائی که فرهنگ سازی کند و روند های عرفی غلط در

مراسم عروسی را خط بزند و احیاء ساده گرائیی های سنتهای اصیل را در پی داشته باشد و البته با ساز

و کارهای نو ؟

( شاید اگر عنوان تاپیک گویای این بود که ، مراسم عروسی چگونه باشد ، منظورتان را دوستان بهتر می

گرفتند و روی این محور می رفتند که ارائه طریق کنند . و البته با کلی گوئی نه بلکه با دادن راه کارهای

عملیاتی دقیق ) .[/align]


******

فرشته مهربان عزیز و سایر دوستان ببینید ما وقتی می توانیم فرهنگ سازی کنیم که یک موضوع و هدف را قبول داشته باشیم....در صورتی که بنده مخالف سرسخت "جشن عروسی" هستم.

فرشته مهربان می گویند بهتر نام تاپیک را""، مراسم عروسی چگونه باشد ؟"" می گذاشتیم ...ولی فرشته مهربان عزیز بهتر است "واقعیات" جامعه را پذیرفت.... امروزه و در کشور مراسمی که با عنوان جشن عروسی برگزار می شود حتی در کم هزینه ترین و اصولی ترین آنان .....یک اصل رعایت نمی شود و آنهم اصل "تغییر" است.

ما از خود واژه "جشن عروسی" برداشت کاملا متفاوتی از انچه بزرگان ما در قدیم اشاره کرده اند داریم....وقتی یک مراسمی خود این واژه (جشن عروسی) را یدک می کشد فاقد اصول لازم است.

مگر تا حال درباره اسراف و مزاحمت های این مراسم (عروسی) سخن نگفته اند و بر روی اصول پافشاری نکرده اند؟؟؟
من هم فکر می کنم همه افراد می دانند چگونه باید مراسمی بدون اسراف و مزاحمت بگیرند ....ولی ایا خود جشن عروسی(حتی در کم هزینه ترین)>>>اسراف نیست؟

کمی دیدمان را تازه کنیم تا کی در مراسم کهنه قدیمی در حا خواهیم زد.... چه کسی گفته است گرفتن مراسم عروسی....موجب مستحکم شدن پایه های زندگیست.

اری متاسفانه اغلب ما "خودخواهیم".....حاضریم تنها بخاطر یک روز شادی و فخر... ارزشمندترین اصول را زیر پا گذاریم.
مگر تنها با گرفتن مراسم عروسی می توان دیگران در "شادی" زندگی سهیم کرد....
مگر نمی شود تنها با یک سوم مخارج و تلاش های بیهوده این چنین مراسمی .... دل چند کودک پروشگاهی را شاد کرد.

اری می شود.....در یک پرورشگاه یا خانه سالمندان ...مراسم ساده ای برگزار کرد و زندگی را با دعای خیر کسانی اغاز نمود که هیچ پشت و پناه و فردی را در زندگی ندارند.

مگر این "شادی" نیست؟
یا حتما باید مراسم جشنی گرفت و اطرافیان را که هیچ نیازی(عاطفی..روحی) ندارند در شادی خود سهیم کرد.

کمی گسترده تر فکر کنیم....بنده هیچ لوزومی به گرفتن چنین مراسمی نمی بینم... چناچه روان شناسان نام اشنای دیگری ....نمی خواهم نام ببرم ولی یکی از انان را که در این زمینه فعالیتی داشتند به نام دکتر محمود معظمی ....را چنین مراسمی را تایید نمی کنند.
با سپاس فراوان از توجه تک تک دوستان.

[align=justify]سلام

نقاب عزیز

اگر چه برگزاری یک مهمانی ساده و دادن ولیمه ای به نام عروسی یک سنت حسنه است ( با رعایت

شئونات ) ولی هیچ جا واجب اعلام نشده ، و مگر ما نداریم افراد زیادی که به همان صورت که شما به

نمونه هایی اشاره داشته اید ازدواج کرده اند ؟؟؟

بنده خود شاهد موارد زیادی بوده ام ، بخصوص در میان خانواده و فامیل خود ، ما خود در ازدواج یکی از

خواهرانم اکتفا به همون نامزدی خانوادگی کردیم ، و بعد از مدتی عروس و داماد یک سفر زیارتی (

مشهد مقدس ) رفتند و زندگی را زیر یک سقف آغاز کردند( که دعای خیر و قدردانی و

احترام داماد را به دنبال داشت و با رضایت و نشاط قلبی آغاز کردن یک زندگی که همیشه نگرانش بوده را ) .

و خواهر دیگری با مراسمی بسیار ساده و سالم و مختصر و فامیل درجه یکی ، آن هم به میل و خواست

خود خانواده داماد در همان منزل پدر داماد ( که وسیع هم نبود ) راهی منزل همسر شد ، اما در ازدواج

یکی از برادران مواجه با همون عرفیات غلط خانواده عروس شدیم و البته ما هم بنا به شروط اولیه زیر بار

اونچه هیچ ضرورتی برای انجام آن نمی دیدیم نرفتیم و توافق هم حاصل شد به یک مهمانی ساده فامیل

درجه یکی ، بدون ریخت و پاش .

برادر بزرگوارم ، شما از مراسم عروسی می گوئید ، بنده به تکلف های بی جای پس و پیش عروسی هم

نگاه نقادانه دارم ، مراسم های مختلف که البته بیشتر تکلف هایی به گردن دادمادهاست ، از جمله ،

حتماً طی آداب خاص دادن هدیه هر مناسبتی که تا عروس و داماد در عقد و دوران نامزدی هستند با آن

مواجهند ، خریدهای بی جا و صرفاً مبتنی بر رسم و رسومات ، و چشم و هم چشمی ها ، حنا بندان و

پا گشا و..... خلاصه هر کس بنا به آداب بومی خود از این برنامه ها اطلاع دارد ، این ها اگر بخواهد ایجاد

کوچکترین زحمتی کند که مثلاً دادمادی احساس رنج و نگرانی و دغدغه کند تا روزی که زندگی مشترک را

آغاز می کنند را قبول ندارم ،( و افتخار می کنم که در خانواده خود بدان پای بند بوده و هیچ تکلفی را بر

دوش داماد با توقع و انتظار و اعلام نداشته ایم و آثار مؤثر آن را هم شاهدیم ) پس مشکل فقط مراسم

عروسی نیست ، نگرفتن مراسم عروسی هم غیر ممکن و بی سابقه نیست ،

درسته این مراسم با هر کم و کیف و هر رسم و آئیینی در کشور پهناورمان فرهنگ غالب است ، اما

فرهنگ مطلق نیست ، شما یک بررسی داشته باشید ، قطعاً با موارد عدیده ای مواجه هستید که

عروس و دامادهایی بدون این گونه مراسم ها راهی خانه بخت شده اند و البته بنا به آنچه خود شاهد آن

بوده ام این اغلب در میان کسانی که اعتقادات عمیق و پای بندی به ساده گرایی و آزاد بودن از قید های

دست و پا گیر و بی مورد عرفی غلط .... را داشته اند اتفاق افتاده .

پس آنچه مد نظر شماست بی سابقه نیست .

و لازم به یادآوری است که وجوبی بر آن نیست و آنچه هست سلیقه است ، و آنچه وجوب نیافته و سلیقه

و عرف رایج کرده را هم نمی توان نظر به نفی وجوبی کرد و بایسته و شایسته اینه که ترویج شکل مقابل

آن را داشت ، با برجسته کردن نمونه های تحقق یافته و آثار و برکات آن و تحلیل بی محتوا بودن و اثرات

مخرب و ضد آرامش و نشاط ، برنامه و مراسم های عرف آفرین غیر ضرور (در تمام مراحل ازدواج ، نه

فقط مراسم عروسی ) ، می توان فرهنگ سازی نمود .

وقتی این گونه بخواهیم در جهت نفی چیزی که وجوبی بر آن مترتب نیست قدم بر داریم ، ممکن است

نهایتاً بشود این سخن از سوی بعضی که :

" جناب نقاب کسی شما را مجبور نمی کند ، مراسم عروسی نگیر "[/align] http://www.hamdardi.net/imgup/16936/...0b3fe3cf77.gif

[align=justify]یعنی ، به ما کاری نداشته باش ( منظورم احاد جامعه است ) وگرنه که بحث ما اگر تغییر در میان همین

جمع هم تالاری ها را مد نظر داشته باشد ، که حرفی نیست ، اما باز هم نظر به نفی وجوبی نداشته

باشد بلکه تحلیل بی اعتباری وجوب این مراسم به طور عقلی مد نظر باشد ، تا با ارائه نظرات کارشناسانه

و عالمانه ، تاکیدات جاهلانه مغلوب شود ، نه با چالشها و بحث های سلیقه ای .

بنده خود حاضرم در این بحث به شیوه ای که گفتم شرکت فعال داشته باشم ،( که تامین کننده نظر

شماست مبتنی بر استدالال و دلایل عقلانی و اخلاقی و خداپسندانه ، آنچه که عامل معیار محکم خود

ما در این زمینه برای دوری از تکلف های بیجا شده )[/align]


***

نقاب عزیز ،اصولا همه فرهنگها در جامعه منشا خودشان را داشته اند و ما برای نفی یا ادامه یک سنت باید به منشا ان رجوع کنیم ،شاید دلیل گرفتن مراسم عروسی همون دلایلی باشه که در ابتدای تایپیک نقاب گفتن ،ولی من خودم شخصا اصلا دلیل منطقی برای گرفتن عروسی پیدا نمی کنم
اونم با اون تشریفاتی که الان مد هست
مثلا چه دلیلی داره چند صد تومن واسه ماشین عروس خرج کنیم ،بعد اخر شب بکنیم بندازیم دور ،یا کلی پول بدیم عین عروسک خیمه شب بازی عروس رو ارایش کنن(که چی؟همه بیان نظر بدن که چقد خوشگل شدی)بعد اخر شب همشو با شیر پاک کن پاک کنیم
که چی بشه مثلا؟
به نظر من پیشنهاد نقاب عالی بود (عروسی ساده در پرورشگاه)

سلامی دیگر...و تشکر از دوستان بخاطر نظرات مفید و سازنده.

فرشته مهربان عزیز شما زیبا سخن می گویید ولی زیباتر هنگامی خواهد شد که یک اصل را رعایت کنیم...اصولا در هر بحثی شروعی وجود دارد و در شروع بحث ابتدا فرد سخن گو نظر خود را مطرح می فرمایید. و سپس منتظر نظرات دیگران می ماند تا بداند ایا دیگران نیز همسو با او هستند و اینکه یک سررشته ای برای ادامه بحث در دست داشته باشد.

در بحثی هم که بنده مطرح نمودم بیاد ندارم از دوستان خواسته باشم تا با دید کارشناسانه نظری دهند زیرا نظر کارشناسانه فرد کارشناس را می طلبد.. هدف از ایجاد تاپیک یک همه پرسی بود و هست و در نهایت تحت تاثیر قرار دادن نظرات. و گرنه در این بابت (جشن عروسی) مقالات و....زیادی وجود دارد.

پس مسیر این تاپیک یک مسیر عادی است. هنوز ما در مرحله اول هستیم یعنی شنیدن نظرات دیگران و یک همه پرسی... دلیل اینکه بنده تاپیک را دنبال نکرده بودم هم همین بود یعنی به هدف خود در راستای این تاپیک رسیده بودم.
ولی قطعا با بحث های سازنده این مسیر را ادامه خواهم داد...البته با کمک و هم یاری شما و دیگر دوستان عزیز.

بنده چندین دلیل اولیه و کوتاه را برای اثبات سخن خود یعنی مبنی بر عدم برگزاری جشن عروسی ذکر می کنم.:::

1>>>مشکلات جسمی ناشی از برگزاری جشن عروسی::::بسیاری از زوج ها و افرادی که در انتظار برگزاری چنین جشنی هستند چند روز و حتی چند ماه قبل از برگزاری مراسم دچار حالت های استرس اور و اظطرابی می شوند و در نتیجه با نزدیک شدن به مراسم ترشح آدرنالین انان بالا می رود .....حال انان با چنین وضعیتی مراسم را برگزار می کنند ولی بعد از اتمام مراسم طبیعی است بدن و جسمشان بسیار خسته و فرسوده است در نتیجه عواقب این خستگی ها نوعی ویروس در بدن شروع به فعالیت می کند که برای بدن بسیار مضر است.

2>>>افسردیگی بعد از مراسم عروسی:::از 10 زوج..یکی بعد از مراسم عروسی به افسردگی مبتلا می شود...زیرا از یک محیط کاملا پرجنب جوش (که ماها قبل از عروسی وجود دارد) به یک زندگی مشترک واقعی دو نفره که اتفاقا مسئولیت بسیاری هم دارد وارد می شود.بخصوص وقتی برای این مراسم تلاش و خرج بیش از حدی شود. این افسردگی می تواند تا حدی شدید باشد که فرد از ازدواجش پشیمان شود.

3>>>عاطفی(که ز نظر من بسیار مهم است):::در مراسم عروسی ما در حالی به عنوان یک زوج در مراسم قرار داریم که در زیر فشارهای مداخله گر بسیاری قرار داریم از جمله:: انتظارات و ارزوهای رویایی و بی جا...تردید های ازارنده خاص....لذت و متقابلا استرس و اظطراب از جمع شدن و گردهم آمدن دوستان و اشنایان....و تبلیغ های جامعه و رسانه ها...

4>>>مالی::::با توجه به گزارش سال 2004 توسط موسسه بین المللی مینتل، میانگین هزینۀ یک جشن عروسی در حال حاضر 16000 پوند است که نسبت به سال 1998 تا به حال 50 درصد افزایش داشته است. به این معنی که بسیاری از زوج ها وام های کلانی در سالهای اول ازدواج می گیرند و لذت آرزوی خریدن اشیایی برای خانه ، بیرون رفتن هنگام عصر یا آخر هفته از نظر مالی ممکن نیست.(bbc)

5>>>آرامش پس از جشن>>>>معمولا بعد از اتمام مراسم عروسی بسیاری از افراد خسته هستند وو این در حالی است که عواقب ناشی از گرفتن چنین مراسمی مانند ::تلاش ها ی بسیار...خرج ها....و.... انان را بیش از حد خسته تر می سازد و با این اوصاف حال باید بعد از اتمام مراسم در حال سازماندهی اوضاع باشند. که این خود عاملی است برای سلب ارامش.

6>>>فروکش بیکباره احساسات و هیجانات:::اگر دقت کرده باشید زوج ها با شور و اشتیاق خاصی(بخصوص خانوم ها) اماده برگزاری مراسم عروسی هستند به طوری که این هیجان ماها قبل از مراسم وجود دارد و به نوعی محرکی است برای شور و احساس. اما درست بعد از اتمام چنین مراسمی افراد دیگر ان شور و هیجان اولیه را ندارند و در نتیجه دورانی را با حسرت گذشته سپری می کنند.
و بسیاری از دلایل دگر......


بنده بنابه توصیه دوستان دلایل منطقی دیگر خود(علاوه دلیل اصلی که در اوایل تاپیک گفتم) اشاره نمودم.....حال منتظر دیدگاه و نظرات شما عزیزان هستم...:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نقاب

ما وقتی می توانیم فرهنگ سازی کنیم که یک موضوع و هدف را قبول داشته باشیم....در صورتی که بنده مخالف سرسخت "جشن عروسی" هستم.

فرشته مهربان می گویند بهتر نام تاپیک را""، مراسم عروسی چگونه باشد ؟"" می گذاشتیم ...ولی فرشته مهربان عزیز بهتر است "واقعیات" جامعه را پذیرفت.... امروزه و در کشور مراسمی که با عنوان جشن عروسی برگزار می شود حتی در کم هزینه ترین و اصولی ترین آنان .....یک اصل رعایت نمی شود و آنهم اصل "تغییر" است.

کمی دیدمان را تازه کنیم تا کی در مراسم کهنه قدیمی در حا خواهیم زد.... چه کسی گفته است گرفتن مراسم عروسی....موجب مستحکم شدن پایه های زندگیست.

اری متاسفانه اغلب ما "خودخواهیم".....حاضریم تنها بخاطر یک روز شادی و فخر... ارزشمندترین اصول را زیر پا گذاریم.
مگر تنها با گرفتن مراسم عروسی می توان دیگران در "شادی" زندگی سهیم کرد....
مگر نمی شود تنها با یک سوم مخارج و تلاش های بیهوده این چنین مراسمی .... دل چند کودک پروشگاهی را شاد کرد.

اری می شود.....در یک پرورشگاه یا خانه سالمندان ...مراسم ساده ای برگزار کرد و زندگی را با دعای خیر کسانی اغاز نمود که هیچ پشت و پناه و فردی را در زندگی ندارند.

مگر این "شادی" نیست؟
یا حتما باید مراسم جشنی گرفت و اطرافیان را که هیچ نیازی(عاطفی..روحی) ندارند در شادی خود سهیم کرد.

.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

[align=justify] لازم به یادآوری است که وجوبی بر آن نیست و آنچه هست سلیقه است ، و آنچه وجوب نیافته و سلیقه

و عرف رایج کرده را هم نمی توان نظر به نفی وجوبی کرد و بایسته و شایسته اینه که ترویج شکل مقابل

آن را داشت ، با برجسته کردن نمونه های تحقق یافته و آثار و برکات آن و تحلیل بی محتوا بودن و اثرات

مخرب و ضد آرامش و نشاط ، برنامه و مراسم های عرف آفرین غیر ضرور (در تمام مراحل ازدواج ، نه

فقط مراسم عروسی ) ، می توان فرهنگ سازی نمود .

وقتی این گونه بخواهیم در جهت نفی چیزی که وجوبی بر آن مترتب نیست قدم بر داریم ، ممکن است

نهایتاً بشود این سخن از سوی بعضی که :

" جناب نقاب کسی شما را مجبور نمی کند ، مراسم عروسی نگیر "[/align] http://www.hamdardi.net/imgup/16936/...0b3fe3cf77.gif

[align=justify]یعنی ، به ما کاری نداشته باش ( منظورم احاد جامعه است ) )[/align]


***

---

سلام:72::

عجب بحث زیبایی شده است و من خوشحالم که دوباره فعال شد و گویا دارد به جاهای زیبایی می رسد.....
دقیقا به همان نقطه ای که اینجانب از ابتدای بحث منتظر ان بودم و به وقوع نپیوسته بود تا الان.....:122:

درست به نقطه ای از تفاوت دیدگاه ها که در هر جامعه ای وجود دارد و به قولی هیچ گاه با چند سخن کوتاه در تالار نمی توان نظر احاد مردم را تغییر داد..
در این مقوله چیزی که بسیار اهمیت داد این است که هیچ کدام از ما از بحث خود نباید در جهت راضی کردن طرف مقابل استفاده کنیم..منظورم را شاید نتوانم درست بگویم ولی دقیقا همین نقطه نقطه این است که
آیا مراسم عروسی بگیریم یا خیر؟
اگر بگیریمن سنتی بگیریم یا خیر؟
چه مقدار تجملات کافی است؟
خب اینها به همراه هزاران سوال دیگر همیشه وجود داشته است ولی من تصورم در این بحث یک چیز است....
به نظر من نباید حواشی یک مراسم همان طور که همه دوستان هم این نظر را داشتند انقدر مهم و پر رنگ باشد که اصل قضیه فراموش شود ....
بسیاری از دختران هستند که حتما در این تالار هم هستند که نظری کاملا مخالف نظر فرشته مهربان عزیز دارند یعنی انان زیبایی یک جشن را در لباس آنچنانی و سفره های عقد چند متری ..ماشین های لوکس ..کیک 10 طبقه می دانند و نقاب گرامی حتی با طیب خاطر تمام ان توضیحات علمی شما هم تالاری محترم را در رابطه با خستگی ها و افسردگی ها نمی پذیرند..چون حقیقتا بسیاری از دختران در مقایسه با پسران این مراسم را می پسندند...
نمی دانم توانستم منظور خود را بگویم:؟
شما تصور کن فردی را برای ادامه زندگی خود در نظر گرفته ای همه چیز زیبا و قشنگ است و ناگاه شمادر مقابل خواست ان خانم که دوستش هم دارید برای برپایی جشن عروسی با فلان لباس و فلان ماشین مواجه می شوی..یا حتی با مراسمی سنتی که دوستمان گفتند و شما در مقابل ان همه ارزوی ایشان و تصور زیبای او در قرار گرفتن در لباس عروسی در کنار شما با پیشنهاد شما برای برپایی جشن در مثلا پرورشگاه مواجه می شود....
هستند کسانی با این دیدگاه و من هم دیدم ولی باید بپذیریم انگشت شمارند دوست من....
حالا شما چه می کنید ...با این دید راسخ خود که جشن نمی گیرم راسخ می مانید؟پس ارزوهای ان دختر خانم که به خاطر شما همه چیز را می خواهد کوتاه می ایید یا مصرانه بر دید خود می مانید؟
آیا تصور نمی کنید برای برپایی یک مراسم از همان ابتدا در حقیقت باید هر دو طرف به یک نقطه با تفاهم برسید..یعنی عدم اصرار به کاری خلاف میل هردو شما.....
هر خانواده با فرهنگ خود مراسمی می گیرد...من روزی مصاحبه ای خواندم دختر خانمی می گفت وقتی پدر شوهر من با یک تلفن 100 ملیون پول وارد حسابش می شود چرا من لباس 10 ملیونی با جواهر نپوشم؟؟؟؟؟؟
اینان هم حقایقی از جامعه اند..هم صحبت های فرشته مهربان ..هم شما ..هم امثال من که می گوییم باشد و حتی تا حدودی شلوغ هم باشد ولی زیبا و خاطره انگیز....
به نظر من این گونه مراسم را نمی شود با نظرات کارشناسانه یا مثلا توضیحات افسردگی در حقیقت جلو برد دوست من..چون اولین جواب شما این خواهد بود که من لباس عروس نپوشم با دوستانم نرقصم چون چند مدت بعد افسرده می شوم؟
پس چرا دیگران نشدند؟
پس چرا دوستم هنوز با دیدن عکس هایش لذت می برد؟
چرا پشیمان نیست؟


............
دوست من و سایر دوستان..من از این بیانات در حقیقت می خواهم شما تصور کنید مثلا من که نه X مقابل شماست و این سوالات را از شما دارد آن هم نه خشک و رسمی با عشق و علاقه محبت....
تصور کنید ایا ان روز هم می شود این پاسخ ها را بیان کرد...
در هیچ کاری افراط و تفریط صلاح نیست به نظر من..نه انقدر سنتی که اگر سنت خوب بود امروز هم تا حدی زیاد بود..نه نبود چیزی که منشا شادی ها هم هست......
همه چیز بر پایه فرهنگ ان جامعه است..شما جواب ان خانم با لباس 10 ملیونی را هیچ گاه با توجیه سیره اهل بیت و یا بیان افسردگی و.... نمی توانید بدهید....
البته اینان نظر من است و اینکه صریح نوشتم حمل بر رد یا قبول نظر کسی نیست خواستم تا حقایق را ملموس بنویسم..همین......

فعلا
خسته نباشید:73:....

[align=justify]نقاب عزیز

آنچه به عنوان نظرات علمی مطرح کردید ، جهان شمول نیست ، یعنی هیچ جایی ثابت نشده که همه

عروس و دامادها این وضعیت را پیدا می کنند ، و به عبارتی یک اصل فراگیر نیست ( اگر نه الآن خیلیها

بیمار بودند ) ، اما می توان گفت برای مراسم هایی که پرهزینه و دغدغه است ، آنچنانکه در وسع عروس

و دامادها هم نیست و با اختلاف نظر هم همراه است ، چنین تبعاتی از نظر علمی هم پیش می آید .

اما در نظر بگیرید ، دخترو پسری را که در انتظار قرار گرفتن زیر یک سقف برای شروع یک زندگی هستند ،

و بنا به شرایط و بدون سخت گیریهای بی جا و کاملاً در حد توان و با میل و رغبت دو طرف و خانواده ها

اقدام به برگزاری یک مراسم برای عروسی می کنند ، و خیلی هم راضی و خشنود هستند ، افراط و

تفریط هم نشده . و برای اونها خاطره انگیز و نشاط بخش هم هست ، و هر وقت یادی از این شب و

مراسمش دارند نشاطی و حظی بر جانشان می نشیند ، حال به نظر شما همچنان کار آنها غلط است ؟؟؟

نباید عروسی می گرفتند ؟؟؟

و اگر ادله ای که شما برای نگرفتن این مراسم تا کنون مطرح فرمودید به آنها گفته بشه و ببینید که هیچ

کدام از عوارض نفی کننده برگزاری این مراسم برای آنها نبوده و پیش نیامده ، و.... ؟؟؟ در این صورت باز

به آنها می گوئید بهتر بود مراسم عروسی نمی گرفتند ؟؟ در این صورت چه جوابی به شما داده می شود ؟؟؟

نظر من این است که این یک حریم کاملاً خصوصی است و نمی توان تجویز اجتماعی برای نفی آن داشت

، چون نفی مطلق آن را هیچ دلیل و منطق جهان شمولی نیست ، اما در خصوص چگونگی برگزاری آن

فرهنگ سازی ممکنه ، و تفاوتهای رسم و رسومی بین مردم در نقاط مختلف دنیا بیانگر همین است که

کم و کیف آن تغییر پذیر است ، و حتی آن هم با تجویز حکمی هماهنگ شدنی نیست ، بلکه با ترویج

فرهنگ ( فرهنگ سازی ) ممکن است .[/align]

[align=justify]در نهایت بنده به شخصه ، اصل مراسم عروسی را مطلق رد نمی کنم ، و در صورت عدم تکلف و متناسب

با شرایط طرفین و توافقات حاصله و بدور از زوائد ، زیبا هم می بینم ، اما در عین حال زمانی که موقعیت به

گونه ای باشد که نگرفتن مراسم مناسب تر و منطقی تر باشد ، با نگرفتن آن موافقم ، یعنی در کل ، اصل

آن را هرگز رد نمی کنم ، اما تحقق یا عدم تحققش را بنا به شرایط و به صورت متعادل قبول دارم .

[/align]
*******

سلامی دیگر....

فرشته مهربان گرامی بنده هیچ گاه بدون دلیل و مدرک سخن نمی گوییم تمام مواردی که بنده ذکر کردم در حال حاضر چه امروز و گذشته بوده و خواهد بود...

مواردی که بنده در رد جشن عروسی رایج در جامعه ذکر کرده ام به این ترتیب هست که از 10 زوج برگزار کننده مراسم عروسی 1" زوج به موارد بالا مبتلا می شوند....و این رقم کمی نیست یعنی از هر 100 زوج 10 زوج.(bbc).

[/b]اما نکته ای را باید دوباره مطرح کنم::
دوستان و اعضای محترم تالار بنده همان گونه که در ابتدای تاپیک مطرح نمودم هرگز قصد ندارم نظر خود را بر دیگران تحمیل نمایم....فقط قصد داشتم یک همه پرسی صورت گیرد.. که همین طور هم شد و عده ای از دوستان با بنده موافق و عده ای دیگر مخالف بودند .. دلیل اینکه تاپیک را دنبال نکرده بودم هم همین بود که به هدف خود رسیده بودم ولی با درخواست دوست گرامی rsrs" دوباره تاپیک به راه افتاد.

من از نظر خود یک جمع بندی می کنم::
1>>>بشدت با مراسم عروسی رایج در جامعه مخالفم و دلایل خود را چه علمی و چه شخصی مطرح نمودم..

2>>>بنده خود با موافقت همسر آینده یک مراسم بسیار ساده در مکان های مانند:: خانه سالمندان و یا پروشگاه را جایگزین جشن عروسی بدون هدف خواهم ساخت.. البته ترجیحا زوجی را بر می گزینم که با نظرم موافق باشند.

3>>>بر روی نظر خود پافشاری خواهم کرد و جشن عروسی رایج در جامعه را برخاسته از فرهنگ نابخا و غلط گذشته می دانم که در ابتدای تاپیک توضیح دادم چرا این مراسم رواج داشت......و در جامعه کنونی هیچ توجیهی را برای برگزاری چنین جشنی نمی بینم.

4>>>اگر هدف از برگزاری چنین مراسمی سهیم کردن دیگران در شادی خود است و به یادگار گذاشتن لحظه های نیک.......می شود با یک مراسم بسیار ساده و در حد یک نامزدی افراد بی شماری را از طریق یاری دادن "شاد" نمود...چگونه؟؟
>می توان تمام مخارج مراسم عروسی را هدیه کرد به کودکانی که حتی پشتوانه ای ندارند چه برسد که مراسمی بگیرند. یا می توان هزینه ازدواج یک زوج را تامین کرد.

دوستان عزیز بنده بازهم می گوییم در صدد این نیستم نظرم را بر دیگری تحمیل کنم ... هدف آگاهی دادن بود و انجام وظیفه.
با تشکر از تمامی دوستانی که در این بحث مرا را یاری نمودند.:72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نکته دیگری که یادم رفت بگوییم اینکه.....بسیاری از شما عزیزان می گویید خب آنانی که از نظر مالی تامین هستند و هیچ مشکلی ندارند چه اشکالی دارد جشن عروسی را بگیرند؟؟

بازهم یک عامل بحث ما را منحرف می سازد.....اصولا در تمام بحث ها اکثریت جامعه مورد توجه قرار می گیرد.....افرادی که شما می گویید با توجه به وضع اقتصادی و فرهنگی جامعه ما از ""اقلیت"" محسوب می شوند و بحثی درباره آنان ندارم....

گرچه خود بنده از نظر مالی چه از طرف خانواده و چه اینده کاری تامین هستم....ولی هرگز هزینه ای را برای برگزاری مراسم عروسی رایج در جامعه صرف نخواهم کرد.
با تشکر

با سلام

برادر بزرگوارم جناب نقاب

بنده پیشا پیش تبریک خود را به شما اعلام می کنم و مطمئنم لحظاتی به یاد ماندنی و شیرین خواهد بود برایتان .

ضمنناً قید رایج قید بسیار خوبی است که منظور شما را واضح تر ساخت . بنده هم روند رایج را عامل خیلی از مشکلات پس و پیش عروسیها می دانم از جمله مواردی که از نظر علمی ذکر کردید

برایتان در این ایام مبارک از درگاه ایزد منان خالصانه و صادقانه ، می خواهم که همسری لایق و شایسته نصیبتان کند .

البته بقیه دوستان هم بی نصیب از این دعا نیستند اما برای جناب نقاب با توجه به تاپیکی که ایجاد کردند طبیعی است که رنگ این دعای خیر ، پررنگ تر خواهد بود .

آرزو دارم هر چه زودتر شاهد تحقق آن باشم
ان شاء الله

سلام:72::

:227::73:خوب گویا ما هر کار بکنیم برادر خوب نقاب گرامی حاضر به برگزاری مراسم عروسی نیستند:54::54:...........


ما تسلیممممممممممممممممممممم ممم....:302:


خب شوخی بود تا کمی حال و هوای تاپیک عوض شود...به هر حال در این بحث به خوبی به نتیجه رسیده و من نیز برداشت خوبی از صحبت های دوستان کردم هرچند تفاوت سلیقه همچنان هست و من اخر نفهمیدم برادر خوبم جواب سوال ان خانمی که تمایل به برگزاری دارد و از وی مصرانه درخواست مراسم عروسی متعادل می کند چیست و چگونه با توضیحات بالا وی را متقاعد می کند....ولی امیدوارم در این راه پیروز باشند...... ولی خوب زمان مشخص خواهد کرد....

این مطلب هم از روی شوخی بیان کردم..جسارتی نباشد....که نظرات هم تالاری ها همه در خور توجه و تفکر است و مرا نیز کمی به تفکر انداخت....

به هر حال منم امیدوارم همه در این مسیر پر فراز و نشیب موفق باشند و به همانی برسند که روزی همه ارزویشان بود...........

به امید آن روز.......:203:
موفق باشید.

نقاب عزیز
گرفتن جشن عروسی وکل مراسمات مختلف آن (خرید وحلقه و شاباش وشیربها و.....) همه با توافق وتفاهم طرفین (عروس وداماد وخانواده) آنهاست از قدیم هم این مرسوم بوده که برخی زوجها در حد یک مسافرت مثلا به مشهد ، سرو ته قضیه رو هم میاوردند.
این بحث مطرح شده بنظر من ضرورتی نداره ونمیشه به یه اجماع رسید وگیرم دراین جامعه محدود(تالارهمدردی) هم به اجماع برسید ، این موردیه که براساس توافقات وکاملا موردی حل میشه. الانه عروسیهائی در همین مملکت انجام میشه با هزینه های چند میلیاردی و همینطور عروسیهائی با چندین ده هزار تومان.
مطلب بعدی در مورد خودتونه که قبل از اینکه وارد گود بشین ، تکلیف تعیین می کنین (اینکه من جشن عروسی نمی گیرم) خب آخه داماد محترم چرا برا یه موضوع ساده لگد به بختت می زنی؟؟
یه هو دیدی یه مورد مناسب و عالی پیدا شد (مثلا یه فرشته از آسمون افتاد پائین چون تو زمین از اونها وجود نداره!!! - خانمهای محترمه شوخی کردم شماهمتون فرشته اید!!) که همه ملاکهای مد نظرتونو داشت اما شرطش این بود که حتما جشن عروسی داشته باشه
حالا شما چیکار می کنی ؟ می گی نه ، مرده وحرفش ! یا بسته به شرایط تصمیم گیری می کنی؟
از ملاکهای اصلیتون کوتاه نیاین اما رو فرعیات (مراسمات ، جشن ، خرید ، حلقه و....) پافشاری نکنید.:73:
خب حالا راستشو بگو کی باید شیرینی بخوریم؟:227::72:

سلام بچه ها وای چقدر خوشحالم که دوباره سایت همدردی قشنگمون را افتاده و من شادزی هستم که متاسفانه با راه اندازی دوباره سایت نتونستم با نام خودم وارد بشم و بانام جدید وارد شدم.
از نقاب عزیز هم ممنونم به خاطر این تاپیک جالبش ولی نقاب جان چیزی که الان گفتی شاید عملی نباشه یا اگر باشه به این زودیها نیست چون جشن عروسی بیشتر از اونی که فکرش بکنی برای 95 درصد جوانهای ما رکن اصلی یک زندگی مشترک است. و هر دختری که جشن عروسی براش گرفته نشده میگن"مثل دخترای بیوه رفت خونه بخت" "مگه این دختر صاحب نداشت که اینجوری رفت خونه بخت" تمام این حرفهایی که می زنم خودم با گوشهای خودم شنید از خودم نمی گم. بنابراین فک نکنم به این زودیها عملی باشه باید فرهنگسازی بشه تا جوانهایی که میلیونها تومان را یک شبه اتیش می زنن به این باور برسن که با یک مهمونی کوچک هم بهشون بیشتر خوش می گذره و هم می تونن خوشبخت باشن.من خودم مخالف سرسخت تجملات و ریخت و پاش مخالفم حتی با مهره بالا ولی متاسفانه خانواده میگن تو دیونه شدی و نمی فهمن چی میگم. کاش می شد تنهایی برای خودت زندگی کنی.کاش می شد

با سلام خدمت دوستان گرامی تالار و تشکر فراوان از اینکه مرا با نظرات زیبای خود آگاه نمودید.....""شادزی"" گرامی خوشحالیم که دوباره در جمع ما هستید.

واقعا چند فکر و نظر بهتر از یک تفکر عمل می نماید...تمام نظرات شما دوستان عزیز را با دقت کامل مطالعه نمودم و در این چند روزه تحقیقات بی شماری انجام دادم و با افراد بسیاری مشورت نموده و راهنمایی خواستم و اتفاقا امروز هم می خواستم نظر پایانی خود را بگویم که شادزی عزیز دوباره تاپیک را زنده کردند.

دوستان عزیز گاهی گفتن جمله ""کوتاه آمدن"" بسیار دشوار است ولی بنده ""کوتاه"" آمدم.(البته از لحاظ عمومی).....به دلایل زیر::

1>>مراسم عروسی سابقه دیرینه در کشور ما دارد و هر سنتی کم کم شکل می گیرد بنابراین به یکباره نمی توان آن را بکل نفی کرد.

2>>بسیاری از دختران و پسران (بخصوص دختران) تمام تلاش و هدف شان این است که با یک مراسم زیبا و بیادماندنی به خانه بخت بروند. و این خود نیز خاطره ای برای آنان است.

3>>چنین مراسمی تا حدی خصوصی محسوب می شود و ما نمی توانیم در امور خصوصی دیگران دخالتی نماییم.مگر اینکه سبب سلب آرامش دیگران شود.

4>>اما یک نکته مهم که باعث شد بنده اصل مراسم عروسی را نفی نسازم و نظرم را تغییر داد ....حاصل تحقیقات و راهنمایی های بود که از دیگران کسب نمودم در این تحقیقات بدین نتیجه رسیدم که برگزاری خود ""جشن عروسی"" (البته نه در حد بالا) نقطه قوت و جرقه ای عظیم برای تشکیل یک زندگی و برعهده گرفتن مسئولیت بشمار می رود. بدین ترتیب هنگامی که زوجین دیگران را در شادی و زندگی خود سهیم می بیند و متقابلا انتظارات دیگران و نحوی دید آنان(را در مراسم عروسی) مشاهده می نمایند بطور ناخودآگاه به زندگی زناشویی پایبند شده و انگیزه ای بسیاری حاصل می شود.
.................................................. .................................................. ....
اما نظر خود بنده از لحاظ (خصوصی)::
علت و سبب اصلی برگزاری جشن عروسی همان گونه که در اوایل تاپیک عرض نمودم نبود امکانات لازم برای ثبت ازدواج در گذشته می دانم.

و همچنین برگزاری جشن عروسی (با هزینه بالا و در سطح غیرمعمول و میهمانی های مفصل) را بدلیل مواردی که قبلا ذکر کردم از جمله:::(مشکلات جسمی ناشی از برگزاری این چنین جشن هایی...افسردگی بعد از مراسم..طلاق های انجام شده و غیره.... ) رد می نمایم و برگزاری مراسمی در این حد را(سطح بالا) را هرگز نمی پذیرم.

......................
نتیجه کلی>>>بنده در اصل با خود ""مراسم عروسی"" مخالف نیستم و آن را نفی نمی کنم ....ولی در همه حال و در هر موقعیتی خواستار برگزاری جشن عروسی به صورت کاملا ساده هستم و خواهم بودم.(مانند برگزاری چنین مراسمی بدون انبوه جمعیت )

در هر حال ......برگزاری یا عدم برگزاری مراسم عروسی بستگی به دو طرف یعنی دختر و پسر دارد. و هر چه توافق نمودند قطعا بهترین تصمیم زندگی آنان خواهد بود

با تشکر از تمامی کسانی که مرا در این بحث یاری نمودند:72::72::72:

سلام:72::

http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...bcb9eff7f9.jpg

به به ..بچه ها بیاین که نقاب گرامی موافقت کرد عروسی بگیره...............
هوراااااااااااااااااا هوراااااااااااااااااااااا اا

نقاب عزیز از شوخی گذشته ..من خوشحالم که شما مدیر و پیشکسوت محترم توانستید با تحقیق جامع یکی از مواردی که به مرور با آن مواجه می شوید را در ذهن خود تلطیف کنید و به عبارتی از سر سختی اولیه شما کاسته شد......

این نقطه شروع خوبی برای تغییر پاره ای دیدگاه هاست....
امیدوارم موفق باشید.....

تبصره:خانم:16: شما باید به بچه های تالار شیرینی بده که تونستیم شما رو قانع کنیم که حداقل یک جشن ساده براشون بگیرین!!!:43::16:
ما یادمون نمیره ها؟؟؟؟:73::227::73:

با سلام نقاب عزیز
به نظر من اگر ساده برگزار بشه لازم است . چون این برای پسر و مخصوصا دختر عقده میشود دختران خیلی دوست دارند لباس عروس را بر تن کنند و این حق آنهاست منتها باید جوری باشه که 5 6 میلیون از جیب نره شاید همون خرج عروسی زیاد انسان را از رهن نشینی به اجاره نشینی روی بیاورد و شما فکر کن 15 میلیون داری میتوانی خانه ای رهن کنی ولی حالا بیا 10 میلیون آنرا خرج عروسی کن مجبوری با 5 میلیون اجاره بدهی اگر کل خرج عروسی با فیلمبردار و غیره ... سه میلیون بشه به نظر من خوبه اگر هم پول در کار نیست یک مجلس داخلی و خونه بخت ولی حتما شرایط فراهم بشه که عروس داماد احساس کنند عروسی شونه یعنی لباس عروسی و عکس و فیلمبرداری فراموش نشه تا بعد از 30 سال که فیلم را گذاشتند یا اون دوران شیرین بیافتند