نوشته اصلی توسط samaneh
سلام
من هم مشکل شما رو دارم ولی من با شوهرم دوست نبودم البته الان شوهر من با کلاس شده دیگه تلفنی و اس ام اس
من که نمی دونم فقط دعا میکنم که بگیرنش که عابروش بره دیگه راهی ندیدم من خودم مهندس کامپیوترم و 27 سالم ودبیرم وشوهرمم مهندس کامپیوتر وکارمند بانک البته قبلا خیلی شوخی میکرد مثلا اگر با دوستای مجردم رفته امد داشتم اینقدر به اینها ابراز محبت ودلسوزی میکرد که به بچه خودش نکرده بود بعد دیگه با دوستام قطع رابطه کردم باز دیدم چت میکنه و بعد تلفنی و الان هم که منتقل شده به شهری دیگه و تنها هست دیگه به ما زنگم نمی زنه و وقتی هم که میگم دیگه فراموش شدیم و و 3 هفته هم هست نیامده میگه تو به من اعتماد نداری تو به من شک داری درصورتی که خودم صدای دوست دختراشو شنیدم چکار کنم کمکم کن