-
او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
دختری دم کنکوری هستم :303:برای بهتر شدن وضعیت درسی از سال قبل در کلاسهای مختلف درسی شرکت میکردم
فکر میکنم دو ترم قبل بود . آقای بسیار مهربانی که حدودا 2 یا 3 سال از مادرم کوچکتربود ، یکی از استادان من بود . متاسفانه ایشان مجرد هستند و از آنجا که مثل ما پایبند یک سری اصول اخلاقی نیستند ، از گرفتن دست شاگردان و ... واهمه ای نداشتند و من هم یکی از این شاگردان بودم ! از آنجا که میدانستم هیچ قصد و غرضی در این کار نیست ، توجهی هم به آن نمیکردم ولی همواره دوستانم به این جریان معترض بودند و به همین دلیل از خانواده ام پنهان میکردم . فشار روحی از طرف دوستانم به طرز وحشتناکی آزارم میداد و بد تر از همه کسی بود که خیلی او را دوست میداشتم و مرتب به من هشدار میداد که از استادم فاصله بگیرم . استاد من یک موجود آنرمال بود و به صورتی افراطی مهربان و پاک بود ولی همه هر کار او را به صورت دیگری معنی میکردند و مرا بیشتر عذاب میدادند . کار به جایی رسید که دیگر به دوستانم هم چیزی نمیگفتم. درست آخرین جلسه بود . سوالی را اشتباه جواب دادم . استاد به شوخی دستش را بالا برد و به دوست کناری ام گفت : (( بزنمش ؟)). دوستم که کم هم شیطون نیست گفت بله . دستم روی میز بود ناگهان استاد خم شد و دستم را بوسید و گفت : این پاک است . نمیتوانم او را بزنم . آنقدر ناگهانی بود که هیچ حرفی نزدم . در آن زمان از چیز دیگری رنج میبردم و استاد بد خلقی تقصیر خودش میدانست . آن روز تا مادرم را دیدم برایش تعریف کردم. او مرا در آغوش گرفت و فقط پرسید ناراحتی ؟ و با جواب منفی من موضوع خاتمه یافت .
بعد از دو تر مادرم اجازه ی رفتن به کلاس را نمیداد . میگفت یا نرو یا به پدرت بگو ! تصمیم گرفتم به پدرم بگویم و بعد از تمام شدن حرفم او گفت : اشکالی ندارد . اگر خودت تشخیص داده ای که بی منظور بوده میتوانی بروی . از رفتار پدرم در تعجب بودم ولی دیگر فراموشش کردم . یک هفته بعد در کلاس استاد ماجرایی را تعریف کرد . بعد رو به من گفت : به مامان اینا هم گفتم !
وقتی به خانه برگشتم از مادرم پرسیدم و او بعد از کلی طفره رفتن اعتراف کرد که در این رابطه با استاد بیچاره ام صحبت کرده و او مجبور به عذر خواهی شده . از همان موقع تا شب گریه کردم . چطور مرا تا این حد تحقیر کرده بود ؟ او به من اعتماد نداشت ! تصمیم گرفتم مثل خودش بدون هماهنگی عمل کنم و برای اولین بار به استادم اس ام اس دادم و عذر خواهی کردم . نمیدانم . ادامه دادن به این کلاس درست است ؟ مادرم خبر ندارد که کس دیگری را دوست دارم و اوایل به عشق و ... شک کرده بود ولی به او ثابت کردم که چنین نیست . حالا چه کنم ؟ آیا واقعا رفتار استاد من ایراد داشت ؟ چطور با این مساله ی کوپک و دردسر ساز که یک هفته زندگی را به من زهر کرده برخورد کنم ؟ کمکم کنید !:203:
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
اگر شما *ناراضی* هستید،( صحیح نیست) که دستان شما را می گیرد.شما باید از همان نخست با خانواده تان این امر را در میان می گذاشتید و اکنون هم دیر نیست.
البته بدبختانه خانواده ها در بیبشتر موارد عوض آنکه آن شیطان صفتان را تنبیه کنند،دختران معصوم و بیگناه را اذیت می کنند،به هر روی هرچه زودتر مادرتان را خبردار نمایید.(هرچندکه پیش از این،این کار را کرده اید؛اما این مسئله باید همینجا پایان پذیرد.)
اگر افاقه نکرد،می توانید نزد حراست دانشگاه یا پلیس رفته و شکایت کنید.
این کار مادر ارجمند و دلسوزتان نیز تحقیر شما که نبوده،بلکه مسبب بزرگی شماست.اگر شما به این لمس دستان و ادانه آن راضی هستید که هیچ،اما در غیر آن صورت اصلاً نباید به آن آقا پیامک می فرستادید . . .
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
سلام
با تشكر از راهنمايي ارزنده جناب گرد آفريد من هم نظر ايشون رو تاييد مي كنم ، و به خواهرمون ميگم كه مهرباني ودوست داشتن هم حد واندازه وحريم حرمت داره و اين دليلي بر جايز بودن عمل ايشون نمي شه ، همنطور كه خودتون هم گفتيد اين اعمال ايشون توي عرف ما هم پذيرفته نيست چه برسه به شرع پس بدون نگراني ودقدقه تصميمي عاقلانه با راهنمايي ومشورت بگيريد تا باعث عدم تكرار همچين حركاتي از جانب استادتون بشه انسان هر چه قدر هم احساساتي ودل پاك باشه نبايد به خودش اجازه بده همچين حركاتي رو انجام بده چون اين ميشه دوستي خاله خرسه اگه واقعا مهربان و پاك سيرت هست بهتره اين رو بدونه كه با اين رفتارش افراد دور برتون به ايشون و شما سؤظن پيدا مي كنند واين فكر انديشه شما رو دچار فشار واسترس مي كنه و شايد خداي ناكرده همين باعث عقب افتادگي شما از هدفتون كه همون درس خوندن است بشه مگر هدف استاد شما قبولي شما در كنكور نيست وليبا اين حركات نتيجه زحمات خودش رو هم به باد ميده. مهمترين فاكتور بعد از درس خوندن آرامش روحي است كه باعث ميشه انسان بهتر به نتيجه اش برسه پس ايشون يا هر كس ديگه نبايد اين آرامش روحي رو از شما سلب كنند. و تنها كسي كه مي تونه جلوي اين حركات رو بگيره خود شما هستيد وخانوادتون.
با تشكر
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
سلام aram_666
از اینکه چنین مثبت اندیش هستید، خوشحالم...، اما نباید مثبت اندیشی منجر سوء استفاده از ما بشود...
قصه شنگوگ و منگول را که از بچگی برامون تعریف می کردند. یادتون هست...
واقعا خیلی قشنگ بود...
گرگه در نمی زد بگه من گرگم.... اومدم بخورمتون....
اون هر بار خودش را مهربانتر و شبیه تر به مادر شنگول و منگول نشون می داد...
به اشتباه فکر نکنی این قصه برای بچه ها فقط صحیح هست... ، ما باید واقع بین باشیم...
اگر من منزل شما بیایم...، برای برخورد و معاشرت سعی می کنم به خاطر ادب اجتماعی خودم را با شما هماهنگ کنم... مثلا اگر شما بدون کفش روی فرش راه می روید، بنده کفشهایم را در می آورم( حتی اگر منزل خود روش دیگری داشته باشم) سعی می کنم ارزشهای شما را محترم بشمارم.... و .....
در اینگونه مسائل که مخصوصا در فرهنگ و مذهب ما حساستر است....، افراد خود را در احترام به نظرات دیگران مقیدتر حس می کنند.
حالا اگر یک نفر بدون توجه تبعات حرکات خودش، فقط آنچه را که دلش به او دیکته می کند انجام می دهد، در واقع نسبت به آداب اجتماعی یا ناآگاه هست، یا اینکه علیرغم آگاهی غرض دیگری دارد. هر کدام از این دو که باشد، مقصر هست و باید عذرخواهی کند.
و شما در این مورد مقصر نیستید.
بهتر این بود، همان اول شما نیز قاطعانه این مسئله را به او گوشزد می کردید و از او می خواستید که حریم ها را رعایت کند. اما اگر اینکار را نکردید، شما نیز در این مشکل کنونی دخیل هستید.
به نظر می رسد، شما نیاز هست که بیشتر با خانواده ات هماهنگ باشی... با ذکری که از خانواده ات کردی، به نظر می رسد آنها نه بی مسئولیتی می کنند( که شما را به خودتان واگذار کنند و بی توجه باشند)، نه شما را درمحدودیت قرار می دهند( که بخواهند محکومتان کنند یا توبیختان کنند)، لذا شاید بهتر است که نظرات دوستانت را مبتنی بر اشکال داشتن اینگونه رابطه ، نظرات والدینت را ، نظرات اعضاء تالار همدردی را و نظرات بنده را در این مورد مورد توجه و دقت بیشتر قرار دهی... .
هنوز هم دیر نشده است... اگر بخواهی ساده لوحانه و خوش باورانه با همه در گیر باشی و احساسات خودت و آن آقا را بها بدهی، به زودی زجر بیشتری را باید تحمل کنی... همانطور که تا کنون هم این وضعیت پیشرفت داشته است...
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
آرام جان سلام
با اين توصيف هايي كه شما كردي پس بگو اگه پسر همسايه اومد و دستتو گرفت غرض همسايگيه اون فقط همسايه ماست
گلم غلط غلطه حالا مي خواد به هر اسمي و هر بهونه اي باشه اشتباه اول تو وقتي بود كه دفعه اول كه برخورد غير متعارف از اين استاد ديدي چيزي نگفتي و بار اشتباه دوم تو وقتي بود كه از او به خاطر گوشزد كردن نوع برخوردش با شاگردش از جانب خانوادت عذر خواهي كردي پيشنهاد مي كنم كه به كلاسهات بري مثل سابق زيادم به اين استاد قشنگت!!! رو ندي و به قول خودتون تحويلش نگيري مگه شما براي آمادگي در كنكور به اين كلاسها نرفتي پس بشين درستو بخون توي اين وادي ها نرو كه ميشي پشت كنكوري ها.... ببين بهت كي گفتم حالا خود داني
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
با سلام خدمت aram_666:72:
خیر مقدم عرض میکنم ورودت ذو در جمع دوستان....:16:
در جریان امر قرار گرفتم..
.نکاتی رو که دوستا ن ذکر کردند بسیار گویا و از انتخاب یه مسیر حساس برای شما حکایت میکنه....:72:
دخترم:43:....آری همانطور که خودت زیبا بیان کردی او فقط استاد شماست ..هیچ ملکیتی برای او از حریم خصوصی شما وجود ندارد ...
معمولا دختران گل ما بخاطر احترامی که به اساتید میذارن گاهی از حقوق مسلمه خودشونم علی الرغم میل باطنیشون میگذرند...و اینجا آغار مشکلات عدیده است...:47:حتم به یقین کار ایشون اصلا مورد تایید نیست...و تا الان هم سکوت شما (بنا به هر دلایلی) امروز باید شکسته بشه...از قاطعیت در این ترمز کردن نترسید...:72:
به این قضیه فکر نکنید که او از برخورد جدید شما چه فکری خواهد کرد...به عواقب این ماجرا فکر کنید...
اگر کنکور دارید سعی کنید بیشتر تمرکز خودتونو به دروس بدید....
ما همیشه احترام اساتید رو داریم ولی مهمتر از اون در این شرایط مبارزه با این هجمه فشار روانی برای تو دختر گلمه...اگر مشکل دیگه ای هست که خودتو درگیر کرده باز هم توضیح بده...
موفق باشید:72:
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
نمیدانم چرا ولی تا او را نبینید،حرفم را باور نمیکنید . او واقعا قصد و غرضی ندارد ... راستش من از خانواده ام بسیار ناراحت شده ام که بدون هماهنگی با من اینطور رفتار کردند . دوست داشتم به خودم بگویند که نسبت به من بی اعتماد هستند . سه روز تمام برای اولین بار با پدر و مادرم قهر کردم .آنها در طی این سه روز بر خلاف استبداد همیشگی مرتب ابراز احساسات میکنند و به من میرسند . نمیدانم این چه نوع دوست داشتن است ؟
این استاد من یک معشوقه داشته که از دستش داده و هنوز در عشق او بسر میبرد . اصلا به من کاری ندارد . حتی تا حدودی موضوع پسری که با او دوستم را توسط هم کلاسیم کم و بیش شنیده و گفته اگر کمکی از دستش برآید دریغ نخواهد کرد . این یعنی به من احساسی ندارد! ولی دوست پسر من نگران ماجراست . خودش حتی تا به حال دست مرا هم لمس نکرده و از نزدیکی بیش از حد استادم شدیدا ناراحت میشود. طوری که میترسم در موردش صحبت کنم . او هم حرف شما را میزند و میگوید استاد تو مقدمه چینی میکند برای رفتار های بعدی که شاید تو تحملش را نداشته باشی . و از من میخواهد کلاسم را عوض کنم ولی من با این درس مشکل دارم و این تنها استادی است که با شوخی و خنده به زور درس را به من میفهماند.در ضمن من متاسفانه خیلی خجالتی هستم و امکان ندارد بتوانم به استادم اعتراض کنم . من سخت ترین شرایط را هم به خاطر دیگران و مخصوصا معلمم تحمل میکنم اما طاقت ناراحتی آنها را ندارم . اولین بار که دستم را گرفت از شدت اضطراب دستم به شدت میلرزید . او همانطور که درس را برای بقیه توضیح میداد فشار آرامی به دستم آورد و کمی بعد آنرا رها کرد . ناراحت نبودم چون باز هم میگویم که قصدی نداشته ولی این اولین مردی بود که به جز محارم من توانسته بود دست من را بگیرد . من توانایی اعتراض را ندارم !
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
بازم که داری همان حرفهای پیش را می زنی!!!از همین الان باید به فکر شکایت یا دستکم اول تذکر به آن مثلاً آقا بکنی،همین و بس.
این اندازه هم احساسات به خرج
عیبی ندارد،اما مراقب باش!!پسرها در این سنین تمام بدنشان هورمون جنسی است و تنها و تنها به رابطه جنسی می اندیشند . . .
اگر می توانی مشکلات پس از آن رابطه را حل کنی،خوب ادامه بده.
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
دوست پسر من سالم ترین پسری است که تا با حال دیدم . حتما مسایل جنسی هم هست ولی مهم اینه بیشتر از من مذهبی است و از حزفش هم فرار میکنه. اصل رابطه ی ما حول درس من و دانشگاه اون و کمک به هم میچرخه .
من اینقدر دختر ساده و احمقی هستم که هیچ کس فکر اینکه دوست پسر داشته باشم را هم نمیکنه . دوست پسر داشتن من هم داستان جدایی دارد . من هیچ وقت اهل خلاف نبودم . این چیزا هم واسم بی معنی بود ولی اشتباه چند نفر از والدینم ... بی هدف به سمت این مساله رفتم ولی وقتی کار اشتباهم را فهمیدم که دیگر دیر شده بود . حالا دیگر احساسی که بوجود آمده بود ، مانع قطع رابطه میشد !
علاوه بر این هر شرط و شروطی میذاشتم دوست پسرم قبول میکرد. دیگر خبری از اون پسر مغرور و سنگ اولیه نبود و شاید حتی احساسش توی این رابطه خیلی بیشتر از من بود . من چند وقت پیش تصمیم جدی به اتمام این ماجرا گرفتم تا بهتر درس بخوانم و خودم را کاملا آماده کردم اما به هر روشی روی آوردم نشد . گفتم میخوام برم خارج از ایران گریه کرد ! گفتم درس دارم . گفت مگه تا حالا مانعش بودم ؟ راست هم میگفت . همیشه کمکم بود !.گفتم خانواده ام نمیذارن ، تا هشت ماه تحمل کرد که همدیگر را نبینیم. گفتم بهت خیانت کردم ،منو بخشید و قول گرفت که دیگر نکنم . ولی هرچه گفتم بیا تمومش کنیم گفت: تو شاید بتونی ولی من دیگه نمیتونم . میخوای اذیتم کنی ؟ . جدا اذیتش هم کردم تا زده بشه ولی هربار میگفت : تو اذیتم کن ولی من نه حالا ، هیچ وقت این کار را نمیکنم .
متاسفانه اون پسر طوری خودش رو توی این رابطه باخته که غرور براش بی معنی شده . بر خلاف من ! اگه بی احساس بی احساس هم باشم ولش نمیکنم.تقصیر من است که او گرفتار شده! در ضمن من به اون مدیونم . اگه اون نبود شاید خیلی خطاها میکردم ! پسری که توی بحرانی ترین مراحل زندگی من که حوصله ی خودم را هم نداشتم ، مرا تحمل کرد و یک لحظه عقب نگرفت ... به خدا رفتارهایی با او کردم که اگر خودم بودم ، تا حالا طرف مقابلم را ترک کرده بودم ولی تحمل او بر خلاف اوایل خیلی زیاد شده. من هیچ کاری نمیتونم بکنم
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
من كلي براي ارام خانوم جواب نوشتم ولي نمي دونم چي شد كه ارسال نشد
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
مگه اینجا سانسور هم میکنند ؟؟؟
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
پس نه!!؟؟برو قوانین . . . مآبانه تالار را بخوان تا بدانی.
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
خانمي حق باشماست ولي از نگاه شما!!!
از اين جور مطالب توي ْموزشگاه ها زياد ديدم من خودم قبلا آموزشگاه كنكور داشتم به اون ليست اسامي كه بهت دادم نگاه كني متوجه ميشي كه اونها از روي سهو اينكار ها رو نمي كنن عاقل باش و بشين درس هايت رو بخون وقت زيادي تا كنكور نداري از 15 روز ديگه بايد شروع كني به دسته بندي و مرور نه به فكر كردن به اين آدم يه لا قبا ببخشيد كه اينجوري ميگم ولي اين رو بذار به حساب تجربيات كاري من
خوش باشي
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
دوست عزیز اگر استاد شما در هنگام لمس دستت هیچ حسی نداشت مطمئن باش توهم مضطرب نمی شدی درست مثل زمانی که یک دکتر شما را معاینه میکند . تخلیه احساسات یک مرد لازم نیست فقط از طریق روابط جنسی باشد بلکه این آقا به همین روش و با اظهار محبت به شما احساسات خود را تخلیه میکند . عزیزم اقتضای سن تو زود باوری و سادگی است ولی او که سنی ازش گذشته خوب می دونه چه می کنه اگر از من میشنوی حتی به قیمت افت در این درس هم که شده از این آقا دوری کن چون ادامه این ارتباط روح پاک تو را آلوده می کند . :305:کم کم به او و احساساتش وابسته می شی . در مورد دوست پسرت هم اگر پسر اصلحی است و خانوادهات هم صلاح می دانند سعی کن به روابطت جنبه قانونی وشرعی بدی این طوری بیشتر آرامش پیدا میکنی مو فق وخوشبخت باشی.:43:
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
من اینقدر از خانواده ام شاکی هستم که به هیچ عنوان نمیخوام به میل اونها رفتار کنم . در ضمن مانع بزرگی که این وسط برای من هست ، همان دوست پسرم است . اولا که ما هردو میخواهیم به تحصیلات خودمون ادامه بدیم و حداقل من یکی به هیچ عنوان رابطه ی شرعی و ... را نمیخوام ، اون هم همینطور . بعدش هم دوستی من با او اصلا آشکارا نیست ! ما با هم یک دوستی پنهانی داریم ولی خیلی خیلی سالم و نگرانی به هیچ وجه ندارد چون من توی این یک مورد خیلی محتاط هستم . استاد من هر جلسه حدود 20 دقیقه دیر سر کلاس میاد و دوست پسر من خواسته که این مدت را با او باشم ، چون من به هیچ وجه قبول نمیکنم باهاش بیرون برم و اینجا هم قراره تو یک پارک مشخص باشیم . در مورد احساسم هم مطمینم . من نسبت به قول دادن خیلی حساسم و چون قول دادم همیشه با دوست پسر باشم به هیچ مرد دیگه ای کار ندارم .
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
سلام
توصيه من به شما اينه كه به جاي اينكه بدون خواندن صحبتهاي دوستان عزيز و مدير محترم حرفهاي خودتون رو تكرار كنيد قدري به پاسخها و مطالبي كه نوشته ميشه با تأمل بيشتري بيانديشيد ، در ضمن تمام مشكلات رو يكجا بيان كنيد و دلنگراني هاي خودتون رو هم ليست كنيد ويكجا بنويسيد كه دوستان راحتتر بتونند جواب بدهند .
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
عزيزم سلام ترجيح ديدم كه دوباره برات بنويسم شايد نتونم مثل اول بنويسم چون اون موقع خيلي تو حس بودم
اولا شما نبايد همه چيز رو به دوست پسرتون بگيد به خاطر اينكه ممكنه بعدها ايشان جز يكي از خاستگارهاي شما باشند و اين براي شما بد مي شود نگوئيد كه ايشان خيلي منطقي رفتار مي كنند و يا به من اعتماد كامل دارن صد در صد همينطوره ولي اين براي الانه كه شما به هم خيلي علاقه دارين و احساسي برخورد مي كنيد اگر بعدها قسمت شد و با هم ازدواج كردين اونوقته كه ديگه همه مسائل عوض مي شه و ممكنه ايشون خيلي چيزها رو به روت بياره و هي برات تكرار كنه ما توي دانشگاه يك استاد روانشناسي داشتيم كه مي گفت اصلا به هيج وجه نه دخترها نه پسرها نبايد از گذشته خود براي همديگر تعريف كنن چون بعدها مشكل ايجاد مي شه مي گفت ما خيلي مراجعه كننده داريم كه فهميديم ريشه اصلي مشكلاتشون از اينجاست
دوما به نظر من شما خودتون اجازه داديد كه استادتون باهاتون اينجوري رفتار كنه چرا ايشون با بقيه اين رفتار و نداره مگه توي كلاستون دختر زيبا كم هست ؟ پس چرا ايشون به سمت شما امده و فقط با شما اين رفتار و داره اگه ايشون مهربونه پس چرا فقط براي شما مهربونيش گل مي كنه چرا با بقيه اين شكلي نيست مي دوني چرا ؟ به خاطر اينكه ايشون داره از سادگي شما سواستفاده مي كنه . شايدم شما براي اولين بار طوري ايشون رو نگاه كردين كه ايشون به غلط فكر كرده شما بهش علاقه مند هستين و با كارهايي هم كه كرده ( مثل بوسيدن دست شما ) و شما هم هيچي نگفتين بيشتر مصمم شده كه شما به او علاقه دارين ممكنه از سادگي شما به غلط به نفع خودش برداشت مي كنه و فكر مي كنه كه اگه دوست نداشت كه حتما با من برخورد مي كرد پس دوست داره كه هيچي نمي گه . عزيزم اينقدر ساده نباش هر چي زودتر سعي كن جلوي استادتو بگيري و اجازه ندي كه در موردت اينجوري فكر كنه اينو هميشه يادت باشه هيچ وقت گربه در راه رضاي خدا موش نمي گيره ... فكر مي كنم معني اين جمله كاملا مشخصه و نياز به توضيح نداره و اينم بگم كه شايد استاد شما حرفهاي دوست شما رو خيلي جدي نگرفتن ( حرفهاي دوستتون در مورد اينكه گفتن شما كس ديگري رو دوست دارين واستادتون گفته كه هر كمكي ازش بر مي ايد انجام مي ده ) شايد حرفهاي دوستتون رو حمل بر حسودي گذاشته يا خيلي جدي نگرفته يا هزار تا فكر ديگه
سوما خيلي اشتباه كردي خيلي خيلي كه زنگ زدي از استادت معذرت خواهي كردي كارت اصلا درست نبود تو با اين كارت بيشتر اين تصور غلط و در استادت به وجود اوردي كه فكر كنه بهش علاقه داري و در ثاني مامان بنده خداتو خيلي ضايع كردي خيلي زياد من با اينكه همش چند سال ازت بزرگتر هستم ولي خيلي براي مامانت ناراحت شدم كارت خيلي بد بود اونها اگه بهت اعتماد نداشتن حتما طور ديگه برخورد مي كردن اينكه بهت گفتن اشكال نداره و خودتو ناراحت نكن كار بدي كردن اين نشونه بي اعتماديه ؟ اينجا حداقل كلي مادر وجود داره مي توني بري ازشون بپرسي كه اين حرفهاي پدر مادرت از بي اعتماديه يا از خاطر جمعي از دخترشونه ؟ مادرت بنده خدا فكر كرده كه دخترش سادست و نمي تونه به استادش نشون بده كه ازكارهاي استادش ناراحت مي شه خواسته خودش بره و باهاش صحبت كنه تا اين جوري هم نشون بده كه اين دختر اينقدر سادست كه اومده و همه چيزو براي خانوادش تعريف كرده و در ثاني به اين شكل خواسته به استادت بفهمونه كه كارش اشتباست و در فرهنگ ما نيست . مادرت كارتو رو خيلي ساده كرده بود ولي تو زدي همه چيزو خراب كردي نه تنها خراب كردي بلكه بدتر از اولشم كردي حالا به نظر من برو و خيلي سنگين و رنگين و با اخم بشين سر كلاس تا اين اقا استاد شما كم كم متوجه بشه و دست از سر شما برداره اگه نخواي جلوشو بگيري بيشتر پرو مي شه يك تصميم جدي بگير و نزار از سادگيت استفاده كنه اينجوري دوست پسرت هم يك اب خوش بعد ازمدتي از گلوش پايين مي ره و بنده خدا خيالش راحت مي شه
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
آرام عزیز سلام صبح به خیر : عزیزیم سعی کن وقتی از کسی مشاوره وراهنمایی می خواهی به راهنمایی ها دقت کنی و منصفانه تصمیم بگیری تو ذهنت را بستی و به باورهات تکیه کردی ،این طور که من دیدم تو در پاسخ به تمام راهنماییها سعی کردی دیگران را قانع کنی و به دنبال این هستی که بقیه هم نظرات تو را بپذیرند و تایید کنند
دختر خوب سعی کن ازتجربیات دیگران بهترین استفاده را بکنی.(البته منظورم این نیست که دهن بین باشی وحرفهای دیگران را صددر صد بپذیری)
کسی که خواب است میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودش را به خواب بزند هرگز نمیشه بیدارش کرد:72:
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
بازم سلام
بازم صميمانه و دوستانه بهت توصيه مي كنم كه كمي به صحبتهاي دوستامون كه به خاطر شما وقت خودشون رو مي ذارن وسعي مي كنند راهنماييت كنند خوب دقت كن، مخصوصا به سخنان خانم هنرمند كه واقعا خيلي ساده پاك و دوستانه نوشتند ، دختر جان سعي نكن خودتو حق به جانب نشون بدي بهتره همه ما اينو بدونيم هر مشكلي كه واسه ما پيش مياد يا ظلمي به ما ميشه همه اونا عكس العملي به رفتارهاي ما هستند اين ما هستيم كه مي تونيم حريم خودمون رو مشخص كنيم و اجازه تعرض به هيچ شخصي رو نديم و براي هر كسي محدوده و مرز ايجاد كنيم . بازم در آخر بهت توصيه مي كنم به حرف بزرگترها مخصوصا پدر ومادرت خوب گوش بده اونا تجربه زندگي دارند و سرد وگرم زندگي رو چشيدند و اينقدر هم مغرور نباش لطفا شما چند خصلت رو داريد در خودتون از الان مي پرورانيد كه بعدها ممكنه خيلي به ضررتون تموم بشه .در پايان از اينكه اينقدر گستاخانه صحبت كردم ببخشيد ولي لازم بود به عنوان يه برادر بزرگتر اين حرفها رو به شما بزنم از دست من هم ناراحت نباشيد، باز هم معذرت مي خوام و در آخر دوباره توصيه مي كنم خوب به صحبتهايي كه بزرگترا مي كنند دقت كن گوش بده و خودت تصميم درست رو بگير
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
خانمي فكر كنم مرغ شما يه پا داره كه اونهم از قضاي روزگار شكسته!!!
اگه مي خواهي مشكلت حل بشه اول بايد قبول كني كه اون به اصطلاح استاد! مسبب به وجود آمدن مشكل شده پس بايد حضورش مثل بقيه اطرافيانت درآموزشگاه باشه احساس شرم و خجالت و ناراحتي بي معنيه دختر خوب اين آقا بي جهت و بي دليل دست كسي رو نمي گيره تو خيلي پاك تر و زلال تر از اين حرفهايي كه بخواهي اينقدر تلخ فكر كني بهت حق ميدم ولي زندگي بيشتر مواقع تلخه وگرنه اين سايت به وجود نمي اومد
سعي كن به صحبت هاي خانواده ات گوش كني و با اونها مثل يه دوست صميمي باش الان فكر مي كني كه خانواده ات با اين كارشون تو رو كوچيك كردن تحقير كردن بچه حسابت كردن شخصيتت رو از بين بردن و هزار و يه تصور كه متاسفانه خام و پوچه اي كاش مي تونستي از دوستاتت مي پرسيدي كه اگه اين موضوع براي اونها پيش اومده بود خانواده هاشون با هاشون چه برخودري مي كردن تا بفهمي كه خانواده ات چقدر به تو ارزش و شخصيت مي دن و به تو اطمينان دارن و بي نهايت دوستت دارن اين رو سعي كن درك كني
اون ليستي كه برات فرستادم اسامي اساتيد آموزشگاه خودم بود كه عاقبتشون به اين شكل شد البته بعضي هاشون هم سياست به خرج دادن و مشكلي پيش نيومد البته فعلا چون اون دنيايي هم هست
سعي كن چند روزي به اين مطلب فكر نكني و آرامش خودتو پيدا كني بعد دوباره تماميه اتفاقاتي كه افتاده رو مرور كن و به صحبتهاي كه در اين پست شده فكر كني اميدوارم مشكلت حل بشه هر چند بهتره بگم كه اميدوارم كه بخواهي اين مشكل رو حل كني
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
من به چیزی که شما گفتین عمل کردم . به استادم بی محلی کردم ولی بدتر شد . حقیقتش حمل بر خوستایی نشه ، ولی من چون یک ترم دیگه هم با او داشتم خیلی قوی تر از بقیه هستم . اینه که مرتب دانش منو به رخ بقیه میکشه و این باعث یک توجه اساسی و خاص به من و همینطور دوستم شده .و موقع دادن درس جدید تند تند از من سوال میکنه .
این بار واقعا حوصله نداشتم چون مادربزرگم بیمارستان بود و فکرم اصلا توی کلاس نبود . کلی هم زنگ تفریح با شنیدن صدای غمگین مادربزرگم گریه کرده بودم و قیافه ام دیدنی شده بود .نگاه های گاه و بی گاهش رو میدیدم و حتی اشاره هایی که به دوستم میکرد را ! دوستم هم مرتب به پام میزد که (این چه قیافه ای است ؟ تو نمیتونی مثل آدم رفتار کنی ؟ ) و با رفتار خودش کار من را به قولی ماست مالی میکرد .در مقابل شوخی های استاد به جرات میگم که هیچ کس نمیتونه دوام بیاره و نخنده ، مخصوصا من که خیلی خوش خنده ام ولی امروز توی یک دنیای دیگه بودم . به شوخی هایش نمیخندیدم و وقتی بعد از چند بار متوجه میشدم صدایم میکند ، هول میشدم و یک آن از جایم میپریدم . کاملا مشخص بود که فکرم جای دیگه ای است و او ناراحت میشد .
استاد برای اولین بار امروز سر تمام بچه ها فریاد کشید و به خاطر یک اشتباه کوچک حسابی آنها را دعوا کرد . همه اش تقصیر من بود ! اگه من بی محلی نمیکردم ، اگه من اینقدر حواس پرت نبودم اینطور نمیشد . مرتب نگاهش را روی خودم حس میکردم و تا سرم را بالا میآوردم رویش را آنطرف میکرد . ولی من دارم باعث عذاب بچه های دیگه هم میشم . استاد دیگه طرفم هم نمیاد و وقتی میاد دستش را که محکم مشت شده میبینم و بعد میرود . نمیدانم جدا چی شده ولی این راه کارساز نبود . تازه باعث توجه بیشترش میشه . او مرتب ناز من را میکشد و در مقابل حرفهایش جوابی ندارم . مخصوصا وقتی خیلی محکم میپرسه تو کجایی ؟ چرا اینقدر اخمالو شدی ؟
چی دارم که بگم ؟
در مورد نگاهم هم مطمین باشید . من اصولا به هیچ مردی تا مجبور نشم نگاه نمیکنم چون متاسفانه اکثرا دیگه چشم از آدم بر نمیدارن . تازه کی میتونه نگاه یک دختر خجالتی رو یک جور دیگه معنا کنه ؟ این امکان نداره . همه میدونن من توی این خط ها نیستم !
تازه این دفعه اصلا نگاهش نمیکردم . اصلا !!! دیگه چه کنم ؟؟؟
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
[align=justify]
سلام
:305:شما اصلا به جواب دوستان و مدير محترم توجه نمي كنيد و فقط حرف خودتون رو مي زنيد اينجوري به هيچ جا نمي رسيد بهتره اول شما مشكلتون رو با خودتون حل كنيد من كه اعصابم خورد شد از اين همه بي توجهي شما به پاسخ دوستان:161:[/align]
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
توجه کردم دیگه ؟؟ مگه نگفتین بی محلی کنم ؟ بهش رو ندم ؟ منم همین کارو کردم که اینطور شد . یک نفر دیگه به جای من تنبیه شد ! دادهای استاد رو اون شنید . من قبول دارم که استادم یک مقدار ... شاید نیاز به محبت داره نمیدونم چرا من این وسط دارم مجازات میشم . اینقدر عصبانی بود که من توی گوشه ی دیوار که نشسته بودم فرو رفته بودم و از ترس تمام دستام میلرزید . حق اون هم کلاسی بیچاره ی من نبود که باز خواست شه . اونم به خاطر کم محلی من ! دیگه امروز به جرات میگم حتی یکبار هم توی چشماش نگاه نکردم . چشمام به تخته بود و گوش میدادم فقط . دیگه چی گفتین که گوش ندادم ؟
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
دوست عزيز
آرام خانم تو ميگي كه من به حرفاي شما گوش دادم و چوبش رو يه نفر ديگه خورد خب
عزيز من مشكل از استادتونه اين استاد شماست كه برخوردش صحيح نيست اصلا مگه
استاد و معلم خوب نبايد با همه عادلانه برخورد كنه و همه رو به يه چشم نگاه كنه اما
ايشون از منسب و مسؤليت خودشون دارند سؤ استفاده مي كنند و متاسفانه ساده تر از
شما هم كسي رو پيدا نكردند اصلا به چه حقي بايد بر سر كسي كه هيچ گناهي نكرده داد
زد ، شما اگه خيلي مي خواي لطف كني آدرس يه روانشناس و مشاوره خوب رو به
استادتون بديد كه بره مشكلات رفتاري خودش رو رفع كنه بعد يه مدت كه حالش خوب
شد بياد سر كلاس مگه كلاس درس جاي عشق و عاشقي دوست داشتن و دلسوزي
بيخوديه ، شما هم داريد به خودتون ظلم مي كنيد لازم نيست دلتون به حال ايشون بسوزه
كه خودتون رو اينجوري از بين مي بريد وبه خودتون ضربه مي زنيد و اونم به خاطر
سادگي و پاكي خودتونه كه اونو پاك و خوب مي بينيد ، نزاريد كسي و ارد مرز و
محدوده ممنوعه احساسات شما بشه من اگه جاي شما بودم حاضر بودم اصلا تا آخر
عمرم درس نخونم ولي سر كلاس همچين استادي هم نرم كه به روحيه ، آرامش، اعتماد
به نفس ، پاكي ، و ........... لطمه وارد نشه .
حالا شما لازم نيست اينكار رو بكنيد كافيه كلاستون رو درس اين استاد عوض كنيد يا
آموزشگاهتون رو تغيير بديد شما بهتره به فكر خودتون باشيد و دلسوزي بيجا هم نكنيد
، تا وابستگي عاطفي بيشتري ايجاد نشده يادتون باشه روح لطيف شما ارزشش بيشتر
از اونيه كه شما بخواييد اينجوري به اون لطمه وارد كنيد ، حرف پدر ومادرتون رو هم
خوب گوش بديد شما اگه راست مي گيد دلتون به حال پدر ومادر خودتون بسوزه كه اين
همه واسه شما زحمت مي كشند وپولشون رو خرج درس خوندن شما مي كنند اونوقت
اون آقا با اينكاراش داره اينجوري به شما لطمه وارد مي كنه اگه مي دونستم واقعا براي شما فايده اي داره بيشتر از اينها
در مورد شخصيت اون آقا حرف مي زدم و مثالهايي هم مي زدم ولي ..........
تا همينجا هم كافيه موفق باشيد و خدانگهدارتون
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله ما
آنچه البته به جایی نرسد،فریاد است
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
قبول دارم که ادامه ی کلاس زیاد برایم مناسب نیست و باور کنید این کلاس جز زجر و ناراحتی هیچ چیز برای من ندارد ولی به دوست پسرم چه بگویم ؟ جدیدا مسایلی که پیش میآید را همانطور که شما گفتید ، به او نمیگویم و در پاسخ چگونگی کلاس میگویم خیلی بهتر شده و هیچ مشکلی نیست . چون این استاد ، تنها استادی است که نیم ساعت دیر سر کلاس میآید و این نیم ساعت را میتوان با مشورت با خودش دیر سر کلاس آمد ، این مدت را قرار است با دوست پسرم باشم . او بخاطر من یک کلاس دانشگاهی اش را حذف کرد تا بتوانیم همدیگر را ببینیم ولی من حتی حاضر نباشم بخاطر او این استاد را تحمل کنم ؟ جواب او را چه بدهم ؟ این خودخواهی نیست که او بخاطر من کلاسش را حذف کند و من هیچ کاری نکنم ؟
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
با سلام
خسته نباشيد من فقط همين رو مي تونم بهتون بگم كه داريد اولا به خودتون ظلم مي كنيد و بعدش هم به پدر ومادرتون
خاك بر سر استاد تون و دوست پسرتون همين.
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
جمله بالا صرفا حرف دل و نظر من بود كه پشت اين جمله كوتاه اگه دقت كنيد هزاران حرف نهفته است ولي ترجيح مي دم اين حرفها رو از زبان اهلش و متخصص اينكار يعني جناب سنگ تراشان بشنويد . به خاطر اون جمله آخر من هم ناراحت نشيد به خدا راست ميگم شما اگه قدر خودتون رو بدونيد و براي خودتون و شخصيتتون بيشتر از اين اهميت قائل بشيد بايد اينو قبول كنيد كه ( خاك بر سر اون استاد و دوست پسرتون) چون با اين موش گربه بازيها شما از چند لحاظ داريد به خودتون ضربه وارد مي كنيد 1 - درسي 2- اخلاقي 3- روحي و ........ به شما توصيه مي كنم از كانون گرم خانواده و محدوده خود خارج نشيد شما خيلي آسيب پذيرتر از اوني هستيد كه فكرش رو مي كنيد تا دير نشده ...........
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
یعنی شما از دوست پسر داشتن من ایراد میگیرید ؟ این رو بدونید که همین کانون گرم خانواده کار دست من داده . من هیچوقت دوست نداشتم که مثل دخترای دیگه دوست پسر داشته باشم ولی تهمت زدن خانواده ام باعث شد که جدی جدی این کار رو بکنم و وقتی به خودم اومدم که راه برگشت نداشتم . سلامت فکر اون پسر منو مجذوب خودش کرده بود . هم من شدیدا به او وابسته شده بودم و بدتر از من هم او وابسته شده بود! اینه که کاری نمیتونم راجع به اوکنم . استادم رو شاید بتونم از زندگی ام بیرون کنم ولی دوست پسرم را نمیتونم . 1000 بار هم امتحان کرده ام و نشده . مطمین هم هستم اگه بدونه استادم داره ادامه میده هرطور شده دیگه نمیذاره برم کلاس ولی اولا خودتون گفتین نگم ! بعدشم خودم میترسم بره با استادم صحبت کنه و ... صحبت کردم محترمانه ی آقایون ایرانی رو که دیدین ؟ خیلی محترمانه و خونسرد با کتک کاری با هم صحبت میکنند . البته دوست پسر من اهل زدن و .. نیست ولی استادم چرا !!!
واسه همینه که من این وسط گیر کرده ام
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
خدا رو شكر كه قبول كردي اون آقا (استادت رو ميگم) مشكل داره عزيزم تو بابت كارهات فقط بايد به پدر و مادرت جواب پس بدي اگه دوست پسرت تا اين حد توي روابط و مسائل تو ريزه اين مشكل اونه حتما اين قضيه نوع برخورد استادت رو با خانواده ات در ميون بذار و ازشون بخواه كه آموزشگاهت رو عوض كنن
دختر تو اصلا متوجه نمي شي كه امسال قراره كنكور بدي چند ماه وقت داري مگه؟اين استادت به درك واصل بشه كه اسم هرچي استاد و آدمه به گند كشيده به فكر خودت و آينده ات باش اگه امسال خداي ناكرده قبول نشي يه سال از عمرت به هدر مي ره و چون سال بعدا هم مي خواي براي كنكور بخوني ميشه دو سال!دو سال از عمرت اون هم در چه بازه اي 17-23 سالگي اكتيو ترين تايم هر انسانيه بازهم مي گم از اون آموزشگاه خارج شو اگه آدرس محل سكونتت رو برام ميل يا پيغام بدي مي تونم يه آموزشگاه مناسب نزديكاي خونتون كه از اين آدمهاي احمق توش جايي نداشته باشن بهت معرفي كنم ديگه فكر نكنم بشه بهت كمكي كرد حداقل من ديگه چيزي به ذهنم نمي رسه
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
سلام دوست عزیز
من کوچکتر از اون هستم که بخوام چیزی بگم ولی به قول یک عزیز تو لیاقت داری به عرش برسی پس اسیر احساساتت نشو تو فقط داری خودتو فنا می کنی .
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
از کمکهاتون بسیار متشکرم . درسته که نمیتونم موسسه رو عوض کنم و باید به کلاس هم ادامه بدم ، ولی تاثیر خیلی زیادی روی من گذاشتین . مامانم واقعا هنوز توی بهت و ناباوری است که اون دختر یک دنده اش کجاست ؟ و این را به خودمم گفته !
همیشه فکر میکردم مامانم یک طرفه قضاوت میکنه ولی وقتی دیدم همه اینجا در مقابل حرفم جبهه گرفتن یک کم پشیمون شدم . راضی هم شدم که با مامانم بشینیم و درست راجع به این موضوع درست صحبت کنیم . حالا هم که جریان شما رو فهمیده کلی دعاتون کرد .
فقط یه چیزی این آخرش مونده . شما جدا فکر میکنید دوست پسر داشتن من خیلی ایراد داره ؟ اون آدم با محبتیه و اصلا مثل بقیه نیست . واسه همین همیشه فکر میکردم کارم درسته ولی با حرفهای شما به شک افتادم !
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
سلام aram_666
واقعا تحسین برانگیزید، همیشه تغییر در نگرش به یک موضوع، بسیار سخت و انرژی بر است. بنده به عنوان مشاور درک می کنم که طی این مدت چقدر سختی کشیدی و چقدر انرژی گذاشتی تا چنین تغییری را در خود به وجود آوری... امیدوارم با استمرار همچنان روزهای خوشتری را تجربه کنی...
در رابطه با دوست پسر، مطالب واقعا زیاد است....
اما باید هر چیزی هدفمند باشه....
اگر او فرد مناسبی ( به نظر شما)، هست، باید بتوانید با خانواده در میان بگذاری....
و از همه مهمتر دیدگاه او را نسبت به خودت ( نه اینکه بشنوی)، بلکه باید در رفتار ببینی و امتحان کنی....
آزمایش ساده اینست...، که متوجه شوی اهل دروغ و نقشه و کلک هست یا نه؟
معمولا ما نمی توانیم کلک کسی را در مورد خودمان به راحتی متوجه شویم. چون هیچ کسی به کسی نمی گوید که من می خواهم تو را فریب دهم. اما کافیست بفهمیم ایشون در مورد دیگران این خصوصیت را دارد یا نه ... پس این فرد می تواند نسبت به همه اینگونه باشد.
از او نظر خواهی کنید... و بگوئید :«خانواده ام روی این ارتباط ها تعصب دارند... می خواهی یکجوری بپیچونمشون فعلا یه مدتی با هم باشیم....، تا بعد ؟ »
( البته باید قشنگ این مطالب را بیان کنی)، اگر بیشتر تمایل داشت که شما خانواده خود را بفریبی، یعنی ا ین فرد چنین روحیه ای دارد... و حالا تصمیم گیری با شماست...، ایشون برای رسیدن به مقاصد خود تن به هر فریبی خواهد دارد.
اما اگر او با «فریب خانواده مخالفت کرد»، تازه پیگیری و حل دقیق مسائل این ارتباط باید مد نظر شما و خانواده اتان قرار گیرید. پس باید از او بخواهی که رابطه شما هدفمند باشد لذا خانواده در جریان قرار بگیرند و.....
-
RE: او فقط استاد من است ! چرا هیچ کس باور نمیکند ؟
آقای سنگ تراشان من این کار راقبلا کرده ام . او از ریسک کردن در رابطه با خانواده خیلی میترسد . هر جا هم من از خانواده ام ایراد میگیرم او در عین حال که تند نیست ، سعی میکند از آنها دفاع کند . وقتی نمیتواند ، میگوید آنها مادر و پدر تو هستند . نباید اذیتشان کنی ... ولی هیچ وقت دروغ نمیگوید .حتی به خانواده ی خودش . اصولا همه اسرارش را خانواده اش میدانند به جز همین مسیله ی خودمان . البته کم و بیش خبر دارند که پسرشان با کسی دوست است ولی به روی خود نمی آورند .
ولی در مورد خانواده ی من محتاط تر است . وقتی به او میگویم که مادرم از ارتباط اینترنتی ما خبر دارد خیلی مضطرب میشود و تند تند میپرسد که نکنه مانع ارتباط ما شوند . در مورد پدرم هم چون میداند خیلی غیرتی است ، همیشه میگوید مواظب باش بدبختمان نکنی . یعنی همان پنهان کاری ! البته همیشه میگوید همه چیز را به مادرت بگو ولی چون میداند اگر این را بگویم رابطه مان قطع خواهد شد ، این یکی را استثنا قایل میشود .
در مورد دیدگاهش نسبت به خودم هم باید بگم هیچ وقت به زبان نیاورده ولی خیلی به من اعتماد دارد البته ... جدیدا این اعتماد تا حدودی از بین رفته و خودم باعثش شدم ! چون نتوانستم خودم را نگه دارم و به دوستی دیگری که داشتم ، اعتراف کردم . از آن موقع دوست دارد هر چیزی را تا آخرش بداند و هیچ موضوعی سر بسته نماند . در مورد دوست داشتن ولی نمیدانم . همه جوره محبت میکند ولی به پسرها نمیشه اعتماد کرد ! در جریان قرار گرفتن خانواده ام هم غیر ممکن است چون مطمینا رابطه مان را قطع میکنند و ما این را نمیخواهیم !!