همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام خدمت دوستان و اعضای محترم تالار گفت و گوی همدردی......
همان گونه که از نام این تالار پیداست ما باید با دیگران در حد توان همدردی کنیم....
ولی ایا این همدردی ما با دیگر اعضا....تا چه حدی می تواند موثر باشد و ایا این همدردی باعث وابستگی متقابل در برخی موارد نخواهد شد....پس دقت کنید!
با توجه به مشورت با دیگران و دیگر استادان و مشاوران.......و با توجه به توصیه های بیشتر انان و تجربه هایی که داشتند به این نتیجه رسیدیم که:::
وقتی کاربری در تاپیکی مشکل خود را مطرح می نمایید در واقع دیگر اعضا به عنوان راهنما و مشاوری عمل می کنند و او را راهنمایی.......::
در اغلب موارد ما با فرد اسیب دیده """همدردی"" می کنیم و سعی داریم تا با نفوذ کنیم و درصدد هستیم امیدواری بیش از حد به او دهیم و گاهی با او در مشکلش سهیم می شویم و با او دردودل .....( برخی موارد از طریق پیغام خصوصی اقدام می کنیم که عواقبش بدتر است)
اما متوجه نیستیم که همین دردودل و همدردی......شاید باعث وابستگی فرد مقابل شود و نه نتنها مشکل او حل نمی شود بلکه در صورت قطع راهنمایی و همدردی به او شکی وارد خواهد شد.....
پس بهترین راه در امر راهنمایی و مشاوره این است که به عنوان """همدل"" باشیم و با فرد مقابل همدلی کنیم تا همدردی....
در ""همدردی"" ما نمی توانیم احساسات خود را کنترل کنیم و به ناچار مجبور به بروز ان احساس هستیم و در مقابل انتقال ان احساس به فرد....
اما در ""همدلی"" ما علاوه بر این که بر احساسات خود کنترل داریم سعی می کنیم فرد را درک کرده و مشکلش را حل کنیم....
این فقط پیشنهادی بود برای تمام اعضا.......که صبورانه و بدون چشم داشتی دیگران را راهنمایی می کنند......
مراقب باشیم که در راهنمایی های خود کسی را وابسته نسازیم....بخصوص راهنمایی های که میان دو جنس مخالف انجام می گیرد....
empathyیاsympathy؟؟؟؟
شما نظرتون چیه؟؟؟همدلی یا همدردی؟
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام.
اینجا وقتی صحبت از راهنمایی میشه؛کلمه ای به نام وابستگی معنا ندارد؛بنده نمیگوییم که این امکان وجود ندارد،بله در پاره ای موارد آن هم در حد احتمال .....
کسی که برای همدردی به اینجا مراجعه میکند,کسی که مشکلی دارد و به اینجا پناه آورده ؛به دنبال یک تکیه گاه میگردد؛به دنبال سنگ صبور.....پس در اینجا این احتمال وجود دارد اما
اگر من نوعی هنگام نوشتن راهنمایی و همدردی, احساسات را کنار بگذارم ؛ خیلی دوستانه و با جدیت تمام؛آنچه در ذهن دارم برای او بنویسم؛فکر نمیکنم هیچ مشکلی پیش آید؛
در هر صورت ما نباید آنقدر خشک و جدی باشیم و نه آنقدر احساسات را آمیخته نوشته های خود کنیم,
افراط و تفریط نه بلکه میانه رو باشیم.
راستی اگر اکثریت دوستان همدلی را انتخاب کردند باید نام تالار را تغییر دهیم!!
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
ممنون از نظر دوست خوبم......کیوان..
اما کیوان عزیز بنده نگفتم در راهنمایی کردن """احساسات"" را کنار گذاریم....من هرگز چنین حرفی را نزدم بلکه گفتم در راهنمایی کردن باید احساسات را تحت کنترل درآوریم...
و اینکه بحث بر سر نام تالار ...یا اسامی مانند :همدلی و همدردی نیست بلکه بحث و منظور اصلی من ....این است که بهتر است در راهنمایی کردن احساسات را تحت کنترل در آوریم .....و به نوعی فرد را درک کنیم نه اینکه با او همدرد شویم ....
البته این فقط پیشنهادی بود.....من نمی گویم کاملا درست است....شاید هم گفته بنده صحیح نباشد...ولی من با مشورت با استادان و مشاوران به این تیجه رسیدم و انان نیز این گفته را تایید می کنند....
به هر حال ممنون از نظر شما..سپاسگزارم.
در ضمن نام این تالار بسیار هم زیباست...
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
نقاب عزیز.
اگر منظور تو از همدلی این جمله است است،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
بلکه گفتم در راهنمایی کردن باید احساسات را تحت کنترل درآوریم...
خب این ؛هیچ تفاوتی با همدردی ندارد،(آنچه من میگوییم)
من نوشته ام احساسات را بانوشته هایمان در قالب راهنمایی آمیخته نکنیم؛شما هم مینویسد احساسات را کنترل کنیم.و هر دو میگوییم تا وابستگی احتمالی پیش نیاید.
تعریف من از همدردی این است:همدردی یعنی اینکه درد را بفهمیم و خود را جای او قرار دهیم
این جمله هم جهت مزاح بود:D
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
راستی اگر اکثریت دوستان همدلی را انتخاب کردند باید نام تالار را تغییر دهیم!!
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام
دغدغه های شما دوستان کاملاً به جاست
و اون چیزی که مانع این مشکل میشه منطقی رفتار کردنه ، و مراقبت در کلام وقت راهنمایی
و همدردی.
نکته دیگر اینکه همین دغدغه ضرورت تخصصی تر شدن تالار را نشان می دهد چیزی که من
احساس کردم مدیر محترم تالا دنبال می کنند .
و همچنین آموزشهایی اولیه به تازه واردها داده بشه.
همانطور که ما قوانین تالار را در ابتدای امر گوشزد می کنیم بد نیست که آموزشهایی در مورد
چگونگی مشاوره و همدردی کردن و همدلی و حتی تفاوت اینها و موقعیت های کاربردیشون
داده بشه ،و نظر تازه واردها و بقیه رو هم جلب کنیم
یعنی صورت مسئله هست.
ما راه حل ارائه می کنیم
و افراد رادر مقابل یه دغدغه رها نکردیم و نترسوندیم بهشون یاد بدیم یا کمک کنیم یاد بگیرن
که چطور عمل کنن،
با این اوصاف پیشنهاد می کنم که جنابان کیوان و نقاب و دیگرانی که می تونن ، دست به
دست هم بدن و تاپیکی علمی و آموزشی با عنوانی مناسب با این دغدغه طراحی کنند و
افراد را ارجاع بدن به مطالعه قبل از نظر دادنها و راهنمایی کردنها.
ضمنناً تغییر اسم ضرورت چندان نداره ، افراد با این اسم انس گرفتند و .... جا افتاده ،
همدلی و همدردی هم پیوستگی محتوایی دارند، اگر هم مناسب می دونید. عنوان این
تاپیکی که گفتم رو میشه گذاشت " از همدردی تا همدلی" ، چون هدف آموزشهاش همینه.
***
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
فرشته مهربان دوست گرامی؛
ممنون از پیشنهاد شما ,حال شما به این نوشته ها توجه کنید؛
هر کاربری که عضو تالار میشود ,قوانین و آموزش استفاده از تالار برای او ارسال میشود؛تا آشنایی اولیه ای با محیط تالار داشته باشد؛
بنده چند تایپک ایجاد نمودم و مواردی را یادآوری کردم؛مدیر محترم همدردی نیز تایپکهای در خصوص استفاده از تالار و...ایجاد نمودند؛از طریق پیام خصوصی هم تذکراتی به دوستان داده میشود.
هم از طریق خصوصی و هم عمومی اطلاع رسانی شده است و میشود؛اما هنوز دوستان توجه نمیکنند؛چه آنکه تازه وارد است و چه آنکه بارها شخصا" به او تذکر داده ام.(منظور شخص یا اشخاص بخصوصی نیست)
حال با توجه به آنچه بنده نوشتم شما فکر میکنید که این پیشنهاد شما تا چه اندازه عملی است؛همه انچه که برای مشورت و راهنمایی لازم است توضیح داده شده است ؛اما....
پس به عقیده بنده باید همین گفته جناب سنگتراشان را قبول کنیم و با این مشکلات کنار بیایم.
این افراد به تدریج در تعامل درستی با بقیه قرار می گیرند.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
با سلام و تشکر از جناب نفاب به خاطر ایجاد این تاپیک پر محتوا.
نظر شخصی من این است که "همدلی" و "همدردی" واژه هایی مترادف اند و هر دو زمانی به کار میروند که ما سخنان و درد دل هایی فردی خسته از مشکلات را بشنویم و او را به صبر و شکیبایی و آرامش دعوت کنیم تا آن فرد با ذهنی آرامتر و آماده تر به مبارزه با مشکلات بپردازد.
در کنار این دو واژه، اصطلاحی به نام "مشاوره" و" راهنمایی" وجود داره که به عقیده من موضوعی بسیار تخصصی، پیچیده و نیازمند دانش و تجربه کافی در زمینه این علم است.
همه ما در این تالار و در هر جای دیگر و در محاورات روزمره، به کرات شاهد این بوده ایم که شخصی از مشکلی که با آن دست و پنجه نرم میکند سخن میگوید و فرد مقابل بر اساس تجربیات خود و پیش داوری های ذهنی خود راهکارهایی را ارائه میکند. شدت این مشکل تا حدی است که گاهی به عنوان مثال به فرد درمانده و نیازمند همدردی گفته میشود" به نظر من طلاق بهترین راه حل است"
به نظر من این مورد یک اشتباه فاحش است که در مورد آن باید بسیار دقیق و مراقب بود. اصولا قضاوت کاری بسیار دشوار ست، حال ما چگونه میتوانیم بدون اشراف کامل به مشکلی که بین دو فرد وجود دارد و صرفا بر اساس چند جمله ای که یک طرف قضیه از مشکلش بیان کرده ، به قضاوت بنشینیم و حتی فراتر از آن رفته و حکمی هم صادر کنیم؟؟!!.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
برادرم کیوان
تذکر با آموزش فرق می کنه ، اونچه اینجا جاش خالیه آموزشه در سطح معمول و کلاسیک که
به مرور میشه پیشرفته هم بشه.
فکر کنم برای بیان بهتر نظرم لازم باشه مثلاً در موضوع اهل قلم تاپیک آموزشی مد نظرم را در
فرصت مقتضی ارائه کنم .
باز هم تکرار می کنم که من آموزش رو مطرح کردم ، در این زمینه که چطور باید حرف دیگرانو
در تالا گوش داد ، راهنمای کرد و.... .مهارتهای ارتباط و همدردی و مشاوره در این فضا رو .
این کیفیت کار تالار رو بالا میبره .
ما باید بدونیم از هر تیپ و قشری وارد این تالار میشن ، از مشکل دار گرفته تا فارغ ،
از پیر گرفته تا جوان ، اونایی که راه بلدند که بلدند ، اونایی که بلد نیستند و نمی دونند چطور
مهار احساس و کنترل هیجان کنند را نمیشه آموزش داد ؟
و فرهنگ سازی کنیم ، اون وقت با همین افراد غیر متخصص سطح تالار رو بالا بکشیم ؟ و....
***
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلامی دیگر.....
ممنون از همه دوستان بخاطر نظرات خوبشان....
ببینید دوستان شما منظور من را کاملا متوجه نشدید.....و برای همین هم بر روی کلمات "همدردی" و "همدلی" توجه بیشتری معطوف دارید.....
منظور از بیان دو کلمه "همدردی" و "همدلی" فقط باز نمودن بحث و جرقه ای بود برای بیان نمودن سخن خود.......
حرف من این است وقتی کسی به تالار همدردی مراجعه می کند و مشکل خود را مطرح می نمایید قطعا از اعضا انتظار راهنمایی و همیاری را دارد......
ولی در بسیاری از مواقع ما در راهنمایی خود .... برای.دو اصل همدلی و همدری ....یا به گونه ای ساده تر بین ""ترحم"" و ""درک"" کردن تفاوتی قائل نیستیم....
این مشکل وجود دارد....افرادی که برای بیان خود به تالار رجوع می کنند شاید با شنیدن نظرات دیگران و کسی که واقعا همدرد او می شود و با دردش شریک نه همدلش و اینکه او را درک کند.....نوعی وابستگی بین فرد راهنما و فرد مقابل ایجاد می شود.....
من خود می دانم در این تالار همه مدارک روان شناسی و مشاوره ندارند(جز مدیر و عد ه ی اندک) و همه با توجه به تجربیات و معلومات خود راهنمایی می کنند و از کسی هم انتظار نمی رود نظراتش بدون هیچ اشکالی باشد ولی از همان طرف انتظار می رود که .......وقتی فردی مشکل خود را در تالار مطرح می کند ....با او همدرد نشود بلکه مشکل او را درک کرده و بکوشد از راهی منطقی و بدور از احساسات تخریب کننده ...با فرد همراه شود....
سخن اصلی من >>>>:::وقتی فردی به تالار مراجع می کند و مشکلی را مطرح می نمایید قطعا در کنار نوشته های خود ...عقده ها و مشکلات روانی خود در جهت ""مثبت""(دقت کنید در جهت مثبت...یعنی در جهت رفع مشکل) به کسانی که او را راهنمایی می کنند ""انتقال:" می دهد......ولی اعضا باید دقت نمایند که این عقده ها بر روی نظرات آنها تاثیری چندانی نگذارد چرا می گوییم چندان چون ما مشاور که نیستیم بلاخره تاثیر دارد.....اما باید همواره دقت کنیم نظرات خود تحت تاثیر این عقده ها نباشد......
و بکوشیم تا در طول راهنمایی با فرد مراجع همدل باشیم نه همدرد.....
بنده خود از این به بعد سعی خواهم کرد موارد بالا را رعایت کنم....
و به دوستان دیگر و بخصوص بزرگان تالار پیشنهاد می کنم این موارد را بکار گیرند....
وگرنه .......بنده در حدی نیستم که خط و مشی برای تالار تعیین فرماییم..ممنون از لطف شما:72:
فکر کنم ""فرشته مهربان"" متوجه منظور بنده شده اند...همان گونه که از نوشته هایشان برمی آید...ممنون
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
بنده کاری به همدلی یا همدردی ندارم؛نظر خودم را در این خصوص نوشتم.
اما فرشته مهربان گرامی:
من عرض کردم هنگام ثبت نام آموزش استفاده از تالار همدردی برای کاربر ارسال میشود؛
هر آنچه که لازم باشد،بعد از مدتی کاملا" مشخص است که توجه نمیکند.
اگر قرار بر اموزش باشد
این لینک سند خوبی است ؛
http://www.hamdardi.net/thread-6918.html
شاید شما قصد دارید موارد جدیدی را گوشزد کنید.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام مجدد
برادر خوبم آقا کیوان
فکر کنم نتونستم خوب منظورمو برسونم.
ببینیدمن ندیدم جایی به عنوان چگونگی استفاده از تالار ، مثلاً آموزش داده باشه مهارتهای
شنیدن را ، یا اینکه در راهنمای کسی که مشکلش رو مطرح کرده ، چطور میشه گرایشات
فردی و نظرات شخصیمون رو دخالت ندیم ،و اسلوبی رو هم برای رسیدن به این سطح به
صورت عملیاتی ارائه داده باشه .
یا آموزش داده باشه چطور کنترل هیجان کنیم، مثلاً وقتی مواجه با مسائل فرد میشویم اگر
دچار حس دلسوزی شدیم ، با اندیشه و به دور از هیجان زدگی راهنمایی درستی داشته
باشیم .
یا نحوه بیان اختلاف نظر را یاد بده که افراد هم بتونن نظر متفاوتشان را گفته باشند ، هم
حرمت طرفشون را حفظ کرده باشند و کار به توهین و یا سوء برداشت و قضاوت های غیر واقع
نکشه و...
منظورم آموزش و ارائه تکنیک برای اینجور مسائله . که با یه آسیب شناسی و سنجش وضعیت
موجود تالار ( نظر به تعاملات ، راهنمایی ها و گفتگوهایی که در تالار صورت می گیره ) اول یه
کارشناسی حاصل بشه و بعد نیاز سنجی ( آموزشهای مورد نیاز ) و نهایتاً اقدام .
امیدوارم تونسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم
***
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام دوستان اندیشمند:
بحث بسیار جالب است و ممنون از برادر گرامی نقاب که این موضوع رو بیان فرمودند..
همدردی و همدلی در تعامل با هم معنا پیدا می کنند ..و اکنون بحث بر سر معنای دو کلمه نیست ...گاه هرکس با توجه به سطح علمی و فرهنگی و عاطفی خود اقدام به درک مفهوم می کنند و برادر گرامی بسیارند افرادی که بدون توجه به معنای کلمات و یا حتی اگاهی از آن به تفسیر مشکلات دوستان خود می پردازند..
دغدغه شما کاملا صحیح است ولی باید دقت داشته باشید که در تمام دنیا این دو ملازم هم هستند و یکی بدون دیگری معنا ندارد..
در تمام مشاوره ها هم فرد مشاوره دهنده باید مشاوره گیرنده را به خود جلب و اعتماد او را کسب کند تا در نهایت نه از روی دلسوزی و ترحم بلکه از روی علم و دانش خود بر او اثر بگذارد .هیچ فردی به نظر من خواهان نظر جدی بدون همدردی نیست و بالعکس.
باید به نظر من فرد مقابل دریافت کند که شما او را درک کرده اید و حال او را می فهمید و در نهایت راهکار ارائه دهید.
ما که در پزشکی این گونه ایم ولی من از روانشناسان محترم اگاهی ندارم.ما در مشاوره های خود از فرد سوالاتی می پرسیم و با او همدردی می کنیم گاهی یک تا 2 جلسه و بعد که ذهن او با ما هماهنگ شد راهکار ارائه می دهیم.و معمولا فرد چون برای حل مشکل امده نه وابستگی با ما همراه می شود و راه درست را پیش می گیرد.
ولی انکار نمی کنم که گاهی وابستگی رخ می دهد ولی ان هم راه دارد..
تعریف این تالار در بطن آن گنجانده شده...
اینجا مکانی برای حرف زدن است نه وابستگی..
همه می دانند وظیفه آن ها در چه حدی است..مثلا من همدردی می کنم ..شما در جواب بعدی راهکار می دهید و همه به یک میزان موثرند یکی روی روح فرد که می داند تنها نیست یکی روی راه حل و ادامه مسیر و این ها در تعامل با هم زیباست.
امروزه همه می دانند دنیای نت دنیای وابستگی نیست و کسی که این خیال را در سر بپروراند به خود ظلم کرده است.
فرشته مهربان عزیز :سخن شما بس متین است..
ولی بپذیرید اگر بنا بود تمام افراد از روی اموزش و مطالعه به یک صورت شوند الان تالار همدردی نبود.برداشت ها متفاوت است ..کسی که تیپ سخن خاصی دارد یا نظری که طی سالیان در وجودش بوده است با مطالعه یک مقاله ی مثلا کیوان گرامی تغییر نمی کند.فرد خود باید خواهان تغییر باشد وگرنه همه ما به مدرسه می رویم ولی همه شاگرد اولیم؟
زیبایی این مکان ها در همین چالش ها برای رسیدن به تعالی است.
پس:
کاش هرکس بداند فردی که پیش روی اوست شاید خواهر یا برادر خودش است و حرف بدون علم و اندیشه شاید او را به گردابی فرو برد که کس را یاری خروج از آن نباشد.اگر به این دید بنگریم و مشاوره دهیم هیچ کس به خطا نمی رود.
ببخشید زیاد صحبت کردم.
موفق باشید.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام.
فرشته مهربان گرامی،بنده متوجه منظور شما هستم؛
ما از این طریق تا به حال کاربران و مراجعین را اموزش میدهیم.
1-از طریق مقالات و مطالب،که خدا رو شکر تالار از این لحاظ غنی میباشد؛
2-از طریق راهنمایی اعضائی که مشکلات خود را بیان میکنند ودیگر کاربران انها را راهنمایی میکنند.
وقتی مقاله ای کامل در تالار قرار دارد ؛به نظر بنده دیگر لزومی ندارد که باز همان مطالب را بازگو کنیم,یا مهارتهای ارتباطی که بارها اعضاء در این مورد مراجعین و یا اعضائی که مشکل دارند را راهنمایی نموده اند.
اگر شما تمایل دارید که تایپک جداگانه ای ایجاد کنید و این مهارتها را آموزش دهید ؛ما هم در این راه شما را یاری میکنیم.
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام ممنون از نظرات مفید شما....
البته اگرچه هنوز هم عده ای از شما دوستان محترم متوجه منظور اصلی بنده نشدید.....( شاید هم بنده نمی توانم منظور خود را واضح تر برسانم)....
ولی هدف بنده از باز کردن این تاپیک این بوده که دوستان گرامی متوجه باشید اگر واقعا با مراجع و کسی که مشکلش را با شما بیان می نمایید همدرد باشید و احساسات شما برگرفته از همین حس همدرد بودنتان باشد قطعا راهنمایی که می کنید نه تنها به فرد هیچ گونه کمکی نخواهد کرد بلکه او را از مسیر اصلی خود که همانا کوشش و تلاش برای رفع مشکل خود هست نیز....باز می دارد...
به هر حال هر کس نظر خود را دارد و نظر تک تک دوستان برای من محترم است و قابل قبول.
من به شخصه ترجیح خواهم داد همدلی خوب باشم تا همدرد..
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
نقاب عزیز ,دوست من؛
ما متوجه منظور شما شدیم؛بهر حال هر فرد روشی دارد و با استفاده از آن نتیجه میگیرد؛این موضوع مشخص است که اگر در جواب به مشکلات دوستان ما فقط و فقط همدردی کنیم ؛گامی برای پیشرفت در جهت حل مشکل این دوست انجام نشده؛البته نباید نادیده گرفت که ابراز همدردی باعث سبک شدن فرد میشود,و امید او را بیشتر میکند.
همدردی ؛یا همان همدلی همراه با پاسخ صحیح و سازنده .
فرشته مهربان هم فرصت را غنیمت شمرده و پیشنهاد خود را بیان نمودند؛حال بحث بر سر این پیشنهاد است ؛شما هم اگر راهکاری در ذهن دارید ؛بفرمایید ؛ما هم خوشحال میشویم از نظرات شما استفاده کنیم
RE: همدردی یا همدلی.. یک پیشنهاد!
سلام
با تشكر از نقاب به خاطر این تاپیك تخصصی كه ایجاد كردند.
اصطلاح همدردی و همدلی در مشاوره و روانشناسی دو نوع تعریف می شود. و اساسا همدردی در روانشناسی نداریم. آنچه كه صحیح هست همدلی هست.
اما متاسفانه به هنگام ایجاد دامین، تمام نامهایی حرفه ای و تخصصی كه شرایط دامین شدن را داشت، چك كردم ، اما پر شده بود. لذا برای سهولت و راحتی كار همدردی را جایگزین كردم.
و در این تالار هم در واقع همدردی را با همان مفهوم همدلی به كار گرفته ایم.
و توضیحات نقاب هم در شفاف كردن معنی همدلی هست.
در واقع همدلی به معنی این نیست كه مراجع را درك نكنیم. بلكه درك مراجع اولین گام هم حسی و همراه شدن با مراجع هست.
در همدردی ، بدون اینكه سنگ صبور خودش قوت لازم را داشته باشد، در مراجع مضمحل می شود و به قول معروف آب می بردش. مثل غریق نجاتی كه آنقدر گیر فرد غرق شده می شود كه خودش هم زیر آب می رود(در این تالار دقت كنید چندین نفر تا كنون متاسفانه همین بلا سرشون آمده است.).
اما در همدلی ضمن پذیرش مراجع، پذیرفتن احساساتش، و همراه شدن با او، خود مشاور از متد منطقی و قوی و تخصصی خاصی برخوردار است كه در كنار فهم مراجع، می تواند او را متوجه اشتباهاتش بكند. و او را از ادامه روندی كه منجر به این احساسات منفی شده است نجات دهد.