كسي كه مشكل mouth drooping داشته باشه به نظرتون چقدر زشته؟ آيا شما با اينجور آدمي ازدواج مي كنيد؟
عكس توي لينك زير را ببينيد
http://www.stroke.org.uk/information/what_is_a_stroke/common_symptoms.html
نمایش نسخه قابل چاپ
كسي كه مشكل mouth drooping داشته باشه به نظرتون چقدر زشته؟ آيا شما با اينجور آدمي ازدواج مي كنيد؟
عكس توي لينك زير را ببينيد
http://www.stroke.org.uk/information/what_is_a_stroke/common_symptoms.html
سلام:72:
همچین شخصی تو زندگی شما هست؟ اگه ممکنه بیشتر در مورد ویژگیهای شخصیتی و نوع مشکلش توضیح بدید.
بستگی داره خوب بیشتر توضیح بدین
سلام.tanhaa
از تنهایی خوشم میاد ؛اما نه اینکه اسمم تنها باشه ؛چون اینجا کسی تنها نیست؛تو اینجا دوستهای زیادی داری,
راستی چرا میخوای خداحافظی کنی؛ما که متوجه نشدیم ,مشکلت چیه؟
احتمالا" تو زندگیت سختی زیادی کشیدی ؛که میخوای خداحافظی کنی,
ای کاش گوشه ای از این سختها رو برای ما مینوشتی تا یه کم سبک بشی,
منتظریم
سلام دوست خوبم،
گاهی مشکلات جسمی باعث می شن روح شخص بزرگ بشه. این اشخاص به چیزهایی دست پیدا می کنند که دیگران ندارن.
برای همین جواب پرسشت رو واضح ندادم.
چیزیکه برای ازدواج مهمه اینه که اخلاقیات اون شخص طوری باشه که بهش افتخار کنی، و در کنارش آرامش و آسایش داشته باشی.
نمی خوام مثال بزنم، ولی سرگذشت هایی خوندم از انسان هایی که دچار نقص عضو های جدی، یا سوختگی شدید با اسید و ... شدند. و اتفاقا همین باعث شده که از یک انسان معمولی تبدیل بشن به یک انسان "خاص". کسیکه باعث افتخار خودش و اطرافیانش بوده.
این مواجهه با سختی ها و مشکلاته که روح ما انسان ها رو می سازه. که شخصیتمون رو شکل می ده. نه راحتی و رفاه و زیبایی و ...
عکس حالت فوق رو هم که در این تالار به وفور شاهدش هستی. کسانیکه از نظر فیزیکی در وضعیت ایده آلی قرار دارن، ولی متاسفانه خوشبخت نیستند.
از این ها گذشته این mouth drooping اگه بصورت همون عکسی باشه که تو لینکی که گفتی نشون داده شده، که اصلا مسئله ی مهمی نیست! از یک تیک عصبی هم کم اهمیت تر به نظر می رسه.
دوست عزیز همونطور که keyvan گفتند، اینجا همه دوست های شما هستند.
این دوستی و محبتی که اینجا می تونی بهش دسترسی داشته باشی، ارزشمندتر از اونیه که بیخیالش بشی.
منتظرت هستم:72:
من هم موافقم گاهی همین مشکلان چنان انگیزه ای برای شخص ایجاد می کنه که زندگیش رو خیلی سر سخت تر دنبال میکنه و تو زندگیش هم موفق میشهنقل قول:
نوشته اصلی توسط philosara
tanhaa جان یکی از نزدیکترین و عزیزترین کسای من تو زندگی یه مشکل جسمی داره و باور کن هیچ وقت ندیدمش که ناشکری کنه و از زندگی ناامید بشه و الان هم به عنوان یک مدیر بانک موفق داره تو جامعه کار می کنه
انقدر ناامید نباش:72:
منتظریم
كاش اين مشكل رو رو يه عضو ديگه داشتم، اصلا رووم نميشه رودررو با كسي حرف بزنم اگه جنس مخالف باشه كه ديگه ...
كسي نمي دونه با جراحي پلاستيك يا زيبايي ميشه كاريش كرد يا نه؟
اصطلاحا بهش "crooked lips" گفته ميشه
مال من در حد مشكل اين آقايي هست كه توي فيلم زير هست
http://www.youtube.com/watch?v=ibu5dKdkFVc
یک بار توی یک مجلسی یک گروه ناشنوا رو دعوت کرده بوند تا بر نامه اجرا کنند . من هم اونجا بودم یک جورایی مسئول هماهنگی اونها بودم . با هاشون حرف می زدم . اونها هم با من حرف می زدند . جالب اینجابود اونها حرفهای همدیگر رو می فهمی دند و حرفهای من رو هم می فهمیدند که چی می گم ولی من اصلا نمی فهمیدم اونها چی می گند . یه مقدار فکر کردم یک جوایی به این نتیجه رسیدم این وسط معلول منم نه اونها . اونها که خیلی شادند و باهم حرف می زنند شوخی می کنند .و من هیچی نمی فهمم ولی اونها تمام حرفای من رو متوجه می شند. tanhaa عزیزم . من یک اشتباه تقریبا بچه گانه کردم . نمیدونم ولی فکر نمی کنم اونقدر مهم باشم که نظرم در مورد ازدواج انقدر مهم باشه . اینکه بخوام با هر کسی ازدواج کنم به خودم مربوطه این نظر شخصیه منه . اگه نظر اصلیم رو بخواهی بدونی .من اصلا شاید هیچ وقت ازدواج نکنم .چون واقعا به خیلی مسایل بدبینم به این روزگار به آدمها . برای حرفم هم دلیل دارم . که اینجا جاش نیست . ولی به نظر من . یک انسان اگر هر بیماری یا حالتی داشته باشه و مثل بقیه نباشه این دلیل بر این نیست که بخواد تنها باشه . شاید من نخوام با این جور آدمها یا هر کس دیگه ای ازدواج کنم ولی این دلیلش غیر عادی بودن اونها نیست بلکه نظر شخصی خودمه . tanhaa عزیزم من یک لطف بزرگ از خدا دارم و اون اینه که دوستهایی مثل تو دارم در این انجمن ... چون ماها در اینجا خوداصلیمون هستیم نه ظاهرمون . ندیده همه خواهرام و برادرام تو اینجا رو از ته قلبم دوست دارم . مهم هم نیست که چه جوری هستند چه قیافه یا بیماری دارند.به خودت اطمینان داشته باش .
سلام:72:
مطمئنی اینکه روت نمی شه رو در رو با کسی صحبت کنی، مربوط به این مشکلیه که داری؟
خیلی ها هستند که نمی تونن مستقیم به چشمهای دیگران نگاه کنند!
این حالت از ضعف اعتماد به نفس ناشی می شه، و اعتماد به نفس مستقل از مشکلات جسمیه.
خیلی ها مشکل جسمی ندارند، ولی اعتماد به نفسشون به شدت کمه! حتما نمونه های زیادی از این حالت دیدی.
برعکس خیلی ها هم هستند که با وجود مشکلات جسمی اعتماد به نفسشون فوق العاده ست. طوریکه برای همه الگو و راهنما هستند.
به قول mitrapooh نقص جسمی اتفاقا می تونه یک انگیزه باشه. انگیزه ای برای اینکه به دیگران ثابت کنی نه تنها ازشون چیزی کم نداری، بلکه قوی تر و بزرگتر هم هستی.
این حرفتم که دیگه خیلی باعث تعجبم شد!! یعنی چی که کاش رو یه عضو دیگه مشکل داشتم؟؟؟
مثلا دستت؟ آدمهایی رو دیدی که دستشون تحت کنترلشون نیست؟ می خوای جای اونها باشی که قدرت حمل کردن اشیاء رو نداشته باشی؟ (هرچند که اونها هم با روح بزرگشون این مشکل رو برطرف کردن)
یا مثلا پاهات؟؟
کدوم عضو tanhaa جان؟ چرا ناشکری می کنی؟ چرا از خدایی که خلقت کرد و همه چی بهت داد (جسم توانمند، روح بزرگ، خانواده، و ...) رضایت قلبی نداری؟ چرا داشته هات رو نمی بینی و کلید کردی رو این نداشته ی جزئی؟
بذار هرکس که نقص ظاهری شما رو دید، عظمت رو تو نگاهت ببینه!
دوست خوبم چرا کسانیکه باهاشون معاشرت داری رو از خودت بالاتر می بینی که روت نمی شه باهاشون صحبت کنی؟؟
همه پر از ضعف و نقص هستیم. هرکس به شکلی، به نوعی.
این چند سالی که ساکن این سیاره ایم، فرصتیه برای رسیدن به رستگاری. برای رسیدن به کمال.
واقعا جسمیکه تا چند سال دیگه به خاک تبدیل می شه، اینقدر ارزشمنده که بخاطر یک نقص کوچیک (که مطمئنا به چشم خیلی ها نمیاد و شاید با یه جراحی برطرف بشه!!) هدف خلقتمون رو فراموش کنیم و اینقدر خودمون رو دست کم بگیریم؟؟
مگه جسم چیه غیر از مرکب روح ؟ روحی که از خودش در ما دمید.
در ضمن مطمئنم قلبهای پاک و عاشقی هستند که لیاقتش رو دارن که شما به همسری انتخابشون کنی.
:72:
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط tanhaa
جدا خسته نباشی!!!:D
این حرفا چیه بنده ی خدا؟؟؟ من شخصا با این آدما خیلی خوبم! بنظرم آدمای شیرینی میان!:D
نمی دونم می فهمی دقیق چی میگم؟ یعنی دوست دارم باهاشون هم کلام باشم و زیاد درکنارشون باشم! این تجربه ی شخصیه منه.
در ضمن تو تنها نیستی اول خدا رو داری بعد ما رو! اینجا همه با هم خواهر برادریم و همدیگه رو صمیمانه دوست داریم البته همه جوره هستیم بعضیا میزنن تو سرمون(سورنا):Dبعضیا شوخن(کامران007) بعضیا زود جوگیر میشن(خودم) بعضیا حساسن(roya.b) بعضیا لطیفن (طراوت) بعضیا مهندسن (آرمان26) بعضیا مهربونن (همه) بعضیا...
همه جوره در خدمتیم تا ما رو داری غم نداری!!!
حرکت اول: آبجی خیلی مخلصیم.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
در ضمن من تو این فیلم چیز خاصی ندیدم اگه در همین حد هستی معلومه ما رو گرفتی این که چیزی نیست!!!:shy:
از بچه ها بپرسی میگن واسه دل کسی دروغ نمی گم عینه حقیقت رو گفتم.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
راستی شما از کی این مشکل رو داری؟
برای برطرف کردنش چه اقداماتی کردی؟
چقدر سعی کردی این مسئله رو با توانمندی ها و تخصص های دیگه بپوشونی؟ مثل تحصیلات، اخلاقیات و ...
خونوادت چه نگرشی نسبت به این مسئله دارن؟
ازشون راضی هستی؟ ازتون راضی هستند؟
چند سالتونه؟ روابط اجتماعیتون در چه حدیه؟
ببخشید اگه زیاد پرسیدم. اصراری به پاسخگوییتون ندارم. فقط می خوام وضعیتتون رو بهتر تجسم کنم.
فكر كنم از اول، چون يادم مياد كه مادرم وقتي كه بچه بودم مي گفت اينجوري حرف نزن عادت ميكني، يه هفته در ميون فكر اين مشكل مياد توي ذهنم و باعث ميشه از همه كس فرار كنم ،23 ساله ام دانشجوي ارشد يكي از رشته هاي فني مهندسي هستم.هيچ كاري نكرده ام چند روزي هست كه منو تا مرز خودكشي ميبره ميخوام ببينم اگه راهي براي خلاصي وجود داره دنبالشو بگيرم و گرنه خودمو براي هميشه راحت كنم، چون تا حالا هيچ لذتي از زندگي نبرده ام،
حرفاي تمسخرآميز و منفي هيچ وقت يادم نميره(اوون حرف مادرم مال 4 سالگيمه)
سلام.
دوست عزیز مراکزی هستند به نام حرکت درمانی،در این مراکز اشخاصی که ناهنجاریهای در ساختار اسکلتی خود دارند با مراجعه به این مکان با استفاده از برنامه های ورزشی و حرکتی که در ان با اجرای تمرینهای خاص عملکرد و ساختمان بدن را تغییر میدهندو اصلاح میکنند.
آیا شما تا به حال پیگیر این مورد بوده اید که شاید اینچنین مراکز تخصصی برای رفع مشکل شما باشد و از ان طریق پیگیر شوید؟
به لینکهای زیر نگاهی بینداز
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1197&page=1
http://www.hamdardi.net/thread-7408.html
tanhaa عزیز نمی دونم این که می گی تا حالا لذتی از زندگی نبرده ام جدی می گی یا شکسته نفسیته . بابا تو 23 سالته و داری فوق میخونی خانم مهندس . نمی دونم ولی خیلی از دختر های این دور و زمونه حتی آرزوی این شرایط رو هم نمی تونند بکنند . به خدا این جور هم که مشخصه از نظر شخصیتی یک آدم خیلی باوقاری هستی به خدا تو دختر های این دور وزمونه آدمی با طرز قکر تو کم پیدا می شه یک دختری که مطمئنا همسر آیندش رو خوشبخت می کنه بعدشم این فیلمی که گذاشتی از من سالم تر بود باور کن من اکثر ماها تیکهامون ازین خیلی بیشتر . خیلی هامون هم ظاهرمون نشون نمی ده ولی وضعمون خیلی ناجوره . فقط کافیه یک مقدار وارد زندگیمون بشی و به مون نزدیکتر بشی . یک نمونش رو بهت میگم یک مقدار ممکنه خوب نباشه ولی میگم . چند روز پیش توی خیابون بودم دیدم یک خانمو حدودا 28 29 ساله فوق العاده آراسته و زیبا توی یک ماشین خیلی خوشگل نشسته منتظره . یک چند لحظهای اونجا بودم یک جورایی هر چند لحظه یک بار چشمم بهش می اوفتاد خانومی به اون زیبایی و آراستگی هر از چندگاهی اول از همه محتویات بینیش رو می خورد . بعدش هم دیدم دستش رو کرد کنار زیر بغلش و دستش رو بو می کرد نمی دونم یکجورایی خلوت خودش بود به من ربطی نداشت ولی . این مشخصه ظاهرش زیبا ولی خلوتش اینجوری ... حالا حسابش رو بکن ...
اوه! پس کارت درسته بابا!
تو 23 سالگی دانشجوی فوق لیسانسی. این نشون می ده که در تمام این سالها خیلی هم در مقابل این مسئله ضعف نشون ندادی.
الان هم شرط می بندم درسات سنگین شدن که هنگ کردی!:D
اینکه تونستی با وجود احساسات منفیت تا این سطح پیشرفت کنی (اونم بدون وقفه) نشون دهنده ی ضریب هوشی بالاست!
البته این خیلی خوبه که به فکر برطرف کردن این مشکل افتادی.
به نظر من علاوه بر مراجعه به مراکزی که keyvan اشاره کردند، رو مسائل روانشناسی هم کار کن.
من بعنوان یک شخص غیر متخصص که با مشکلات مختلفی مواجه بوده،:302: اعتقاد دارم که مشکل شما %20 جسمی، و %80 ذهنیه!
مثلا همین برخورد مادرتون جای تامل داره!
بچه ها خودشون رو تو آینه ی چشمای مادرشون می بینن. و مادرها خیلی وقتها به این موضوع توجه نمی کنند.
مادر خودم رو مثال بزنم.
رنگ پوست من سفیده و خواهرم سبزه. من همیشه عاشق خواهرم بودم، ولی خوب بچه بودیم دیگه! من گاهی به خواهرم می گفتم: سیاه!
مامانم هم برای اینکه جلو اینکار من رو بگیره، راه موثری پیدا کرد!!
بهم باوراند که سبزه ها زیبا هستند و سفید ها زشت!!
من باور کردم که زشت هستم!! و تا اواخر نوجوانی این باور رو در خودم نگهداشتم!!
من به تصویری که تو چشمهای مادرم دیدم بیشتر از هر آیینه ای ایمان داشتم! تصور می کنم اغلب بچه ها هم همینطورند. اما به قول آقای سنگتراشان:
"تا یكجایی دیگران در پای گل وجود ما آب می ریختند.... چون خیلی بچه و تاثیر پذیر بوده ایم.
لیكن اكنون می توانیم نگرش خود را اصلاح كنیم.
اماتمرین تمرین و باز هم تمرین."
البته این فقط می تونه یکی از عواملی باشه که این ذهنیات غلط رو در شما ایجاد کرده. خودتون باید ریشه یابی کنید. تنها چیزیکه من می تونم بگم اینه که:
مشکل جسمی شما اونقدر بزرگ نیست که باعث بشه از دیگران (یا در واقع از خودتون) فرار کنید!
:72:
احسنت دوست عزیز؛اتفاقا" بنده میخواستم لینک مقالاتی مفیدی که در این رابطه میتواند به ایشان کمک کند را در یک پست ارسال کنم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط philosara
tanhaaگرامی،شما کجا تنهایید ماشاءا..این همه دوست اینجا دارید:82:
به این لینکها مراجعه کنید و از مطالب نهایت استفاده را ببرید.
http://www.hamdardi.net/thread-6536.html
http://www.hamdardi.net/thread-6004.html
http://www.hamdardi.net/thread-6810.html
http://www.hamdardi.net/thread-6154.html
و یک جمله زیبا از گوته:
........اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند.
ـ اگر سالم نیستی، هستند افرادی كه با معلولیت و بیماری نیز خوب زندگی می كنند.
ـ اگر زیبا نیستی، هستند افرادی كه زیبایی ظاهری ندارند ولی خیلی خوب زندگی می كنند.
ـ اگر تحصیلات عالی نداری، با كمی سواد هم می توان زندگی كرد.
« اما اگر قدرت نفس نداری، ......
برایت آرزوی موفقیت میکنم.
سلام
من از همه دوستانی كه در این تاپیك شركت كرده اند تشكر ویژه دارم همچنین از tanhaa كه با ایجاد این تاپیك نشان می دهد كه امیدوارانه در جهت حل مشكلش تلاش می كند، همانطور كه هر یك از اعضاء این این انجمن چنین می كنند.
ما در زندگی یاد می گیریم كه برای مشكلاتمان تدابیری بینجامیم. گاهی این مشكلات فیزیكی هستند، گاه محیطی ، گاه جسمی و گاه روانی....
هر كس صورت مسئله ای جدا دارد و باید با فكر و مشورت به حل آن فائق آید.
اما من هم با جمله حكیمانه philosara موافقم كه اكثر مشكل شما ذهنی هست.
یعنی مشكل واقعی داری، لیكن آنكه تو را مستاصل كرده است، اصل مشكل نیست، بلكه نگرشتان به این موضوع هست.