نوشته اصلی توسط samanins_62
سلام
آخ گفتين درد دل منه
راستش واسه من خيلي خيلي مهمه تعدادشون كه بايد محدود و كم باشه و اگرم باشه روابطش با دوست دختراش كنترل شده باشه يعني فقط عاطفي باشه نه جنسي
راستش شوهر من قبل ازدواج دوست دخترهاي زيادي داشته كه اين موضوع رو سه ماه بعد از ازدواج وقتي دو ماهه باردار بودم متوجه شدم و دنيا رو سرم ريخت از اونروز يه روز خوش نديدم با اينكه عاشقانه همسرمو دوست دارم اما حسم يواش يواش كمرنگتر ميشه
يه روز كه داشتم كمدامونو مرتب ميكردم ديدم كمدش پر از cd هست فكر كردم فيلمه منم كه دلم گرفته بود گذاشتم تا نگاشون كنم اما خدا نصيب هيشكي نكنه پر از عكساي دخترا بود با خودش اونم چه عكسايي:47:
از اون روز تا حالا كه 3 سال گذشته هر شب كابوس ميبينم كه شوهرم منو ول ميكنه و ميره سراغ يكي از اونا
كارم به روانشناس هم كشيد اما خوب نشدم
دلم نميخواد باهاش پياده برم بيرون چون ميدونم انقد دوست دختر داره ميترسم چشمش به يكي از اونا بيفته
خلاصه نه شب دارم نه روز
جالب اينجاست كه من دختري بودم كه تو دوران مجردي خيلي خودمو كنترل كردم و موقع ازدواج از شوهرم پرسيدم گذشته ات سالمه ؟؟؟؟ و اونم گفت آره ولي بعدش كه فهميدم دروغ بوده حرفاش همش ميگم قولم زده بايد راستشو ميگفت تا من حق انتخاب داشتم ....
ضمنا شوهرم اخلاقش فوق العاده خوب و مهربونه و با مسئوليته و عاشقانه همديگرو دوست داريم اما يكي دو هفته است يه جوري شده يعني ديگه نازمو نميكشه اگه ناراحت باشم ديگه نميپرسه چمه؟؟؟؟
نميدونم چرا؟؟؟؟