RE: گفتگو با خدا(حتما بخونيد خوشتون مياد)
زماني كه دلم بگيرد به خانه ات مي آيم .....
خداي من !مرا با نوازش لطف خويش ادب كن نه با تازيانه عقوبتت.
اميدمن! از آن هنگام كه هنگامي نبود من كودكي بودم كه خوبيها راتنها از دست مادرانه تو دريافت كردم ودست ديگري نمي شناسم .
هر گاه در تنگناي بلا وخطرات بودم تنها به تو مي نگريستم و با رهايي بخشي جز تو آشنا نگشته ام.
اگر كسي همه خوبي ها را داشته باشد نيازمندي او به تو كمتر از ديگران نيست .
اگر كسي همه بديها را انجام دهد فاصله او از لطف ومهرباني تو بيش از ديگران نيست.
مربي خوبم!
آشنايي با تو سرآغاز همه ي آشنايي ها بود آن زمان كه تو را مي شناختم هنوز هيچ كس وهيچ چيز را نمي شناختم وچه روز زيبايي بود روز آشنايي ما!
در آغاز تو خودت را به من معرفي كردي و با من طرح دوستي ريختي و نشان دادي كه چگونه پيدايت كنم كجا به سراغت بيايم و مرا دعوت كردي گفتي كه به سراغم بيا حتما بيا حتما بيا منتظرت هستم .
اگر تو نبودي من نمي توانستم دوستي داشته باشم اگر تو آغاز نمي كردي من نمي توانستنم با تو آشنا گردم .
تو چه خوبي!
همواره مرا دعوت مي كردي اما من اعتنا نمي كردم براي تو ناز مي كردم نمي آمدم .
با اين حال هر گاه من از تو دعوت كردم بي درنگ قبول كردي و درصدد بر نيامدي كه ناز و بي اعتنايي مرا پاسخ گويي.
در دوستي ما اين تو بودي كه همواره تواضع مي كردي و بد رفتاري هاي مرا تحمل ميكردي .
تو چه خوبي!
هر گاه چيزي از تو خواستم بي درنگ دادي با اينكه بسياري از اوقات مي شد كه تو از من چيزي خواستي بخل ورزيدم
تو چه خوبي!
هر گاه كاري داشته باشم احتياج به كمكي داشته باشم دوستي كه به خاطر مي آيد وبه يادش ميافتم تو هستي
تنها كسي كه محرم اسرار من است وبا او راز دل مي گويم تو هستي هر زمان كه دلم بگيرد به خانه ات مي آيم و مي گويم ومي گويم تا غم هايم را فراموش كنم
اي واي!
هميشه غمها ودردهايم را براي توآوردم چه كسي جز تو هست كه دلم با او انس بگيرد ؟چه كسي جز تو هست كه در عين بلند مرتبگي در كمال فروتني سخنانم را بشنود؟
اگر هم كسي جز تو را بخوانم پشيمان خواهم گشت چون او نمي تواند خواهش دلم را پاسخ گويد نمي تواند تشنگي اقيانوس وجودم را سيراب نمايد.
به كه اميد بندم؟اميد من اميدي است كهئ تنها در تو انتها مي يابد و هر گاه در كسي جز تو جوياي آن شوم نا اميد خواهم شد.
وچه خوبي كه مرا اكرام كردي راضي نگشتي كه در ارتباط با بيگانگان دلم شكسته شود اميدم نا اميد شود خوار وذليل شوم
با من گفتي هر چه بخواهي من به تو مي دهم با من دوست شو كه دوستي من براي تو بس است
تو چه خوبي!
بارهاو بارها جاي آن بود كه از من برنجي ولي هميشه در دوستي ما به گونه اي رفتار ميكردي گويا من بهترين دوست تو هستم .
تو بهترين دوستي بهترين كسي كه من تا كنون ديده ام
دوست من تو چه پيدايي آنكه تو را نبيند نا بيناست.(برگرفته از دعاي ابوحمزه ثمالي)
اميدوارم خوشتون بياد اگر نظري داشتيد بگيد باعث دلگرمي منه تا نوشته هاي بهتري براي شما دوستاي عزيزم بنويسم.
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
خدایا خدای خوب و مهربونم بیشتر از تموم بیشتر های دنیا دوستت دارم تو خودت میدونی با اینکه همیشه غرق گناهم و کارهایی رو انجام میدم که گفته شیطونه و طرد شده تو با این وجود همیشه به درگاهت رو کردم و چه مهربانانه به من لبیک گفتی چه زیبا میگویی بیا ای بنده خوب من بیا با وجود همه کارهات من باز دوستت دارم چون مخلوقمی بیا و من چه شاد به تو نزدیک میشوم و شیطون رو از خودم دور میکنم و با صدای استغفرالله و ربی و اتوب والیک ی که میگم شیطون رو با همه بدیها و گناهام از خودم دور میکنم و فریاد زنان گریه کنان میگم خدای خوبم خیلی خیلی دوست دارم و میخوامت
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
به نام خدا
خدا جوون یک کمی دست از سر ... ما بردار.
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
خدا نکنه خدا دست از سرت بر داره اونموقع است که دیگه واویلا تو رو خدا اینطور نگو کفر گناه داره عزیزم
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
سلام
خدا جونم بازم اين دل طوفاي ام به سرش زده باهات حرف بزنه
ميخواد بهت كه خيلي گرفته است
ميدوني خدا همه دل گرفتگي من اصلا مال خودم نيست
وقتي يكي يه مشكلي رو بهم ميگه دوست دارم بهش كمك كنم ولي از تو چه پنهون بعضي وقتها نمي تونم كاش من ميتونم همه ارزوهاي ادمارو براورده كنم
كاش همه گرفتارهارو نجات ميدادم
كاش همه مريض هارو خوب ميكرد
ولي خودم نمي تونم ميام بهت ميگم خداجونم اين بكن اونو بكن ازت خواهش مي كنم يكي نيست بهم بگه اخه ديونه تو چي كاره اي
فكر مي كني كي هستي
جز يه بنده گنكار كه خيلي هم پر رو هست هي مياد در خدا حرف ميزنه
اخه يكي نيست بگه تو اينهمه مينويسي واسه خدا
حرفهاي دلت تموم نميشه
خدا خسته شد از بس به چرنديات تو گوش كرد
تو خسته نميشي
اگه يكي اينارو بهم بگه بهش ميگم چي كار كنم همش تقصير دلمه
من خودم كاره نيستم
بعدشم خدا كه مثل نيست خيلي هم خوبه
خودش گفته بخوانيد تا اجابت كنم
من هميشه با خدام حرف ميزنم اخه خيلي دوسش دارم عاشقشم
هر بگم اونم نده بزم ميگم
يار ما هر چقدر ناز كند
ما ناز ميكشيم
ناز اگر از سوي خدا باشد مخلصشم حسابي
من به غير خدا نمي تونم به كسي حرفهاي دلمو بگم چي كار كنم
نظرات دیگران (4 نظر)
نامه به خدا شنبه بيستم مهر ماه 1387 ساعت 19:19
سلام
خدي مهربونم خوبي خوش
سلامتي چي كارا ميكني
با بنده هات چي كار مي كني دلم ميخواد برات بنويسم
بنويسم كه چقدر دلم گرفته
دلم از اين دنيا گرفته شايدهم از خودم زياد نمي دونم ولي اصلا دوست ندارم تو اين دنيا زندگي ميخواهم بيام اون دنيا
اخه اين دنيا اذيت مي شم حس مي كنم همه ادما اصلا زندگي نمي كنن
خدا جونم مهربونم قشنگم وقتي ازت ميخواهم رخصتي بدي تا مهديت بياد
چرا نمي دي
مگه خداجونم نمي بيني دنيا پر از ظلم شده دنيا پر از بدي شده
مردم در حق همديگه بدي مي كنن
خدا جونم دلم به خدا ميگيره وقتي اينارو مي بينم بعد همش به اينا فكر مي كنم خدا جونم خودت كه مي بيني هميشه تو نماز ازت ميخواهم تمام بنده هاتو از بلاها خطا ها لغزش ها حفظ كني و اونارو يه لحظه از ياد خودت غافل نكني
پس قربونت برم چزا نمي كني
شايدهم اونا دوست ندارند
ولي خدا جونم ازت خواهش مي كنم منو تنها نزاري دستمو بگير كمكم كن كمكم كن تا تو بيراهه نرم
خدا خوب من دلم از اينا گرفته و بس
راستي خدا جونم يادم رفت چيزي بگم ديروز وقتي ازت تنها مرگ خواستم ميدوني خواب چي ديدم بعد از اذان صبح خواب ديدم مردم و مردم اومدن تشيع جنازم ميدوني من اعلاميه ترحيم خودمو دست يكي از اشنايان ديدم اون داشت ميخوند و من ميديدم كه اسم من روش نوشته شده بود
راستي ميدوني كدوم شعر تو اعلاميه ترحيم من بود
همون شعري كه خيلي دوسش دارم خانه دوست كجاست ؟
خدا جونم قربون مهربونيات
تنهام نزار
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
سلام مینا خانم
فکر می کنم اگر خدا می خواست جوابی به شما بده اینجوری می گفت
سلام مینا جان
خوبم چرا انقدر پریشونی
عزیزم تا میوه رسیده نشه که نمی چینن اگه من رفیقتم شفیقتم چرا انقدر دلگیری
اگه مهدیم بیاد اون دردانم بیاد بدیا میرن نارفیقا میرن اما افسوس تو این شش میلیارد آدم , ندارم 313 نفر که یارش باشند تو سختیا کنارش باشند
مهدیم دلش از شما آدما پر یک دل پر غصه داره چرا یکم رها نمی شین ازاین دنیا که محل گذره
عزیزم سختیا و بیماریا برای اینکه آدما ساخته بشن یکم به خودشون بیان یکمی یادم کنن آخه می دونی وقتی خوشن انگار خدایی ندارن اما وقت گرفتاری ........
نبینم نا مهربون بشی حرف از یاس و ناامیدی بزنی
به همه بنده هام بگو من از یک مادر دلسوزتر پشت در منتظرم تا بندم بیاد و در خونه رو بزنه نگاه نمی کنم به گناه بندهام اخه بزرگترین گناه ها از مهربونی و بخشش من خیلی کوچیکترن اخه می دونم بنده هام ضعیفن ولی به اونا بگو خیلی دوستشون دارم و همیشه چیزای خوب براشون خواستم
برای دختر خوبم مینا :72:
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
سلام .اگه اشتباه نکنم منظور دانه گرامی تایپک زیر میباشد.( با عنوان گفتگو با خدا)
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3895
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
یادمه قدیم ندیما زیاد از مردم این جمله رو میشنیدم: الهی به ما هم یک نگاهی
اون موقع ها فکر میکردم چرا بااین که انقدر مهربونی مردم با حسرت این جمله رو میگن؟! یعنی انقدر نگات واسه بنده هات دور از ذهن و بعیده که با چنین حسرتی نگاتو دور از خودشون میبینن و اینطوری درخواست توجه و عنایت ازت دارن؟! تو عالم بچگی هزار تا فکر مثل فانتوم فقط از ذهنم میگذشت و بخاطر خصوصیات و شرایط دوران بچگی موندگار نبود.الآن میبینم/ نگاهت هست /وجود داره/ اصلاً نبودنش خارج از حیطه ادراکمه /اما ملتمسانه و باتضرع خواستن یه چیز دیگه ست!یه صفای دیگه ای داره که با منطقی نگاه کردن به صفاتت که بخشندگیم یکیشونه اون حال خاص به آدم دست نمیده و یه چیز دیگه اونم اینکه:یه موقعهایی انقدر ظریفانه و به حق نگاهمون میکنی که خودمونم متوجه عنایتت نمیشیم و به اشتباه تو باور کوچیکمون قهرتو میبینیم. حالا یا بلد نیستیم ببینیم یا خوب نمیبینیم یا یاد نگرفتیم چطوری ببینیم .... ولی هرچی کی هست الآن میخوام هرآنچه هستو ببینم اونم خوب پس بازم میگم الهی به ما هم یک نگاهی
چقدر حس با تو بودن قشنگه. حاضر نیستم با هیچ چیز دیگه ای تو دنیا عوضش کنم.میخوام بیشتر و بهتر تجربش کنم کمکم کن بتونم.
...
RE: نامه ای برای خدا بنویسید
خدایا بازم مثل همیشه منو تنها نزار کمکم کن تا ..............................