+نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
ُسلان دوستان
من دانشچوی ترم 3 هستم و شدیدا و عمیقا به یک دختر علاقه مند شدم
من الان 3 ماه است که این دخترو در نظر گرفتم 1 ماه پیش موضوع رو باهاش مطرح کردم ولی اون گفت فعلا نمی تونم
طی این ا ماه اخیر متوجه شدم اون هم از من خوشش اومده ولی
ولی من نمی تونم بهش دوباره پیشنهاد بدم نمی دونم چرا
باهاش صحبت هم می کنم ولی نمی تونم موضوع اصلی را باهاش مطرح کنم
اصلا دوست دارم خودش بیاد بهم بگه ولی اون هم نمی گه
بگید چکار کنم؟
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
سلام دوست عزیز
من فکر می کنم از یه نفر به عنوان واسطه کمک بگیرید اگه برای خودتون مشکل هست عنوان کنید
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
من یکم بیشتر توضیح بدم
این دختر که خیلی هم خوشگل تشریف دارن هم رشته ایم نیست که هر روز ببیتمش
ما دوتامون متاسفانه یکم مغروریم, ولی اون بیشتر(شاید به خاطره چهره اش)
من خیلی دوسش دارم و فکر می کنم اونم دوستم داره
اون منتظره که من اول موضوع رو مطرح کنم ولی من نتونستم
فکر می کنم داره دیر میشه
چه جوری بهش یگم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط some14me
سلام دوست عزیز
من فکر می کنم از یه نفر به عنوان واسطه کمک بگیرید اگه برای خودتون مشکل هست عنوان کنید
مرسی بابت نظرت
ولی از اینکه نفرو واسطه کنم زیاد خوشم نمی یاد بعدشم کار ما از این حرفا گذشته
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
از یه دختر نباید همچین انتظاری داشته باشی
از طرفیم اون ÷یشنهاداشو به امید روزی که تو دوباره بری سراغش رد نمیکنه
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
سلام آقاي hamed-123
اول بفرمايين قصدتون از اين ايجاد ارتباط چيه؟؟؟؟؟؟؟
اگه فقط صرفا يه دوستيه سادس و سوژه اي بران گذران وقت با يك خانوم زيباست كه كلا بيخيال قضيه بشين كه جز ضرر و آسيب عاطفي و احساسي فايده اي رو در پيش نداره .........واما اگه آشنايي به قصد ازدواج و اين حرفهاست پس اينو بهتون بگم كه "به نظر من" محاله كه اون خانوم بيان و به شما پيشنهاد بدن...........شما اگه واقعا به ايشون علاقه منديد بايد خودتون مجددا پا پيش بذارين البته اين آمادگي رو هم حتما داشته باشين كه شايد از قضا بزنه و ايشون به شما جواب رد بدن (كه احتمالش ضعيفه و فقط يه جور آمادگيه كه بايد قبلش كسب كرده باشين)..............
شما بايد با خودتون كنار بياين........يا بهش خيلي علاقه دارين و فراموش كردنشم براتون سخته پس يا علي خودتون دست به كار بشين............يا اصلا نميتونين با اين مساله كه بخواين دوباره پيشنهاد بدين كنار بياين پس كلا قيدشو بزنين.................در اين مورد اصلا صبر كردن براي انكه ايشون جلو بيان كار ساز نيست چون نميان..............
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aylin2
از یه دختر نباید همچین انتظاری داشته باشی
از طرفیم اون ÷یشنهاداشو به امید روزی که تو دوباره بری سراغش رد نمیکنه
حرف شما درست
ولی من واقعا نمی دونم تو چه موقعیتی و چی بهش بگم
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
اینقد دل دل نکنید توکل کنید به خدا و پیشنهاد خودتون رو دوباره مطرح کنید ولی برای اینکه احتمال تغییر جواب ایشون بیشتر بشه باید نحوه خواسته شما هم تغییر کنه مثلا شما پیشنهاد بدید که با هم بیشتر اشنا بشید تا شناختی حاصل بشه و بعد ایشون به شما جواب بدن یا می تونید ازشون بخواید به صورت رسمی دو خانواده با هم اشنا بشن یا از خانواده خودتون بخواید که پیشنهادشون رو به خانواده دختر خانم مد نظرتون اعلام کنند
که من روش سوم رو پیشنهاد می کنم چون دختر خانم فرصت پیدا می کنه تا منطقی تر به خواسته شما فکر کنه
موفق باشید
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mimi
سلام آقاي hamed-123
اول بفرمايين قصدتون از اين ايجاد ارتباط چيه؟؟؟؟؟؟؟
اگه فقط صرفا يه دوستيه سادس و سوژه اي بران گذران وقت با يك خانوم زيباست كه كلا بيخيال قضيه بشين كه جز ضرر و آسيب عاطفي و احساسي فايده اي رو در پيش نداره .........واما اگه آشنايي به قصد ازدواج و اين حرفهاست پس اينو بهتون بگم كه "به نظر من" محاله كه اون خانوم بيان و به شما پيشنهاد بدن...........شما اگه واقعا به ايشون علاقه منديد بايد خودتون مجددا پا پيش بذارين البته اين آمادگي رو هم حتما داشته باشين كه شايد از قضا بزنه و ايشون به شما جواب رد بدن (كه احتمالش ضعيفه و فقط يه جور آمادگيه كه بايد قبلش كسب كرده باشين)..............
شما بايد با خودتون كنار بياين........يا بهش خيلي علاقه دارين و فراموش كردنشم براتون سخته پس يا علي خودتون دست به كار بشين............يا اصلا نميتونين با اين مساله كه بخواين دوباره پيشنهاد بدين كنار بياين پس كلا قيدشو بزنين.................در اين مورد اصلا صبر كردن براي انكه ايشون جلو بيان كار ساز نيست چون نميان..............
مرسی از نظرتون
هدف از دوستیم ازدواج نیست ولی واسه سرگریمیم نیست؛ دوستی برای شناخت تا موقعیت ازدواج
فراهم بشه
منم می دونم که اون بهم پیشنهاد نمی ده ولی نمی دونم...
اصلا طاقت شنیدن نه رو ندارم چون تا حالا نه نشنیدم یه جوری از همین موضوع می ترسم
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
""هدف از دوستیم ازدواج نیست ولی واسه سرگریمیم نیست؛ دوستی برای شناخت تا موقعیت ازدواج فراهم بشه""
منظور از هدف ازدواج داشتن اين نيست كه همين فردا برين خواستگاري ولي آيا اگه واقعا شرايطتون براي ازدواج فراهم شد و از نظر اخلاقي هم به هم نزديك بودين و تفاهم داشتين آيا به ازدواج با ايشون فكر ميكنين يا صرفا ميخواين يه ارتباط چند ماهه و يا حتي چند ساله داشته باشين و بعد اگه خانوم زيبا تر و بهتري رو ديدين به ايشون بگين خداحافظ!!! بدون اينكه دليل واقعا قانع كننده اي براي اين جدايي وجود داشته باشه.......
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
سلام بر دوست عزیز و گرامی ""حامد"".
دوسن خوبم شما در نوشته های خود به این موضوع اشاره کردید که دختری را دوست دارید ولی چون یک بار پیشنهاد داده اید و او جوابی نداده ...دیگر بدلیل غرور یا ترس از شنیدن "نه" نمی توانید پیشنهاد را مطرح کنید...
به نظر بنده شما دارای شخصیتی هستید که دوست دارید دیگران به شما توجه کنند و در عین حال از توجه افراطی و بیش از حد ناراحت می شوید......بنابراین دوست دارید آن خانوم به شما پیشنهاد دهد ولی اگر ایشان هم این کار را کرد بعدها شک می کنید چرا او خود پیشنهاد داد....!
در پست اخر هم گفتید هدفم نه ازدواج است نه سرگرمی........اما به نظر من اگر در محیط دانشگاه های امروزی و بدلیل روابط غلط ....هدفتان همان سرگرمی باشد بهتر از هدف ازدواج یا شناخت بیشتر برای ازدواج است.....البته منظورم این است که بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنید یعنی بجای ازدواج .. همان سرگرمی..... از این طریق عواقبش بسیار کمتر از ازدواج است......اما در هر صورت هیچ کدام یعنی::ازدواج و سرگرمی از این طریق را توصیه نمی کنم ...
بنده فقط در صورتی می توانم بگوییم ازدواج و ادامه رابطه برای شناخت بیشتر ....مناسب است که اولا سن شما و ان خانوم را بدانم؟دوما::سطح خانواده؟؟ سوما::هدف و انگیزه شما برای دوستی؟؟؟ چهارما::میزان رشد عقلی و تکامل شخصیتی؟؟ و............
پس باید پارامترهایی را در نظر بگیریم و کاملا با شرایط هر دوی شما اشنا باشیم تا نظر قطعی را در این مورد دهیم...
:72:
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
سلام بر دوست عزیز و گرامی ""حامد"".
دوسن خوبم شما در نوشته های خود به این موضوع اشاره کردید که دختری را دوست دارید ولی چون یک بار پیشنهاد داده اید و او جوابی نداده ...دیگر بدلیل غرور یا ترس از شنیدن "نه" نمی توانید پیشنهاد را مطرح کنید...
به نظر بنده شما دارای شخصیتی هستید که دوست دارید دیگران به شما توجه کنند و در عین حال از توجه افراطی و بیش از حد ناراحت می شوید......بنابراین دوست دارید آن خانوم به شما پیشنهاد دهد ولی اگر ایشان هم این کار را کرد بعدها شک می کنید چرا او خود پیشنهاد داد....!
در پست اخر هم گفتید هدفم نه ازدواج است نه سرگرمی........اما به نظر من اگر در محیط دانشگاه های امروزی و بدلیل روابط غلط ....هدفتان همان سرگرمی باشد بهتر از هدف ازدواج یا شناخت بیشتر برای ازدواج است.....البته منظورم این است که بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنید یعنی بجای ازدواج .. همان سرگرمی..... از این طریق عواقبش بسیار کمتر از ازدواج است......اما در هر صورت هیچ کدام یعنی::ازدواج و سرگرمی از این طریق را توصیه نمی کنم ...
بنده فقط در صورتی می توانم بگوییم ازدواج و ادامه رابطه برای شناخت بیشتر ....مناسب است که اولا سن شما و ان خانوم را بدانم؟دوما::سطح خانواده؟؟ سوما::هدف و انگیزه شما برای دوستی؟؟؟ چهارما::میزان رشد عقلی و تکامل شخصیتی؟؟ و............
پس باید پارامترهایی را در نظر بگیریم و کاملا با شرایط هر دوی شما اشنا باشیم تا نظر قطعی را در این مورد دهیم...
:72:
مرسی نقاب عزیز.
ولی مشکل فعلی من هدف از دوستی و ازدواج و .. نیست
مشکل من اینه که می خوام اونو بدستش بیارم. و فقط مال خودم باشه
آخه می دونید خیلی از پسرا دنبالشن و اون تا حالا به کسی جواب مثبت نداده
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed_123
مرسی نقاب عزیز.
ولی مشکل فعلی من هدف از دوستی و ازدواج و .. نیست
مشکل من اینه که می خوام اونو بدستش بیارم. و فقط مال خودم باشه
آخه می دونید خیلی از پسرا دنبالشن و اون تا حالا به کسی جواب مثبت نداده
سلام.
تصور میکنم انسان مغرور و خود خواهی هستید که برای ارضای حس خود خواهی خود از بدست آوردن چیزی که خیلی ها به دنبالش هستند ، با آینده زندگی و احساسات یک انسان بازی میکنید.
دوست عزیز ، کمی به خودتان بیایید. در احساس هوس گونه شما هیچ منطق و معیاری نیست.
موفق باشید.
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
حامد عزیز .....خب اگر هدف نه ازدواج است (نه سرگرمی نه فرار از تنهایی) و ....... پس چرا رابطه را ایجاد می کنید فقط چون دیگرانی مانند شما او را می خواهند و در تلاش برای رسیدن به او هستند...........ایا این معیار مناسبی است برای انتخاب کسی...
یک سوال ...بر فرض (به قول شما) او را مال خود کردید و بدست آورید..........خب شما چون می بینید دیگران به دنبال بدست اوردنش هستند می خواهید او را بدست اورید اگر بعد از اینکه با او رابطه داشتید حتما دیگران قصد نخواهند داشت تا او را بدست اورند پس آن وقت چه می شود.....؟؟؟خب طبیعی است شما هم دیگر انگیزه ای برای بدست اوردن او و ادامه رابطه نخواهید داشت.........زیرا تنها معیار شما برای برقراری رابطه با او ""حسادت"" و "افراطی عمل کردن"" و ""نوعی غرور بی جا"" است.....
توصیه::::>>اگر هدفتان تنها این است که او را مال خود کنید باید بگوییم هرگز در فکر برقراری رابطه نباشید زیرا دیگران برده ای نیستند که ما انان را مال خود کنیم بلکه انسان های هستند از جنس خود شما که به محبت و احترام متقابل نیازمند هستند.
قدری فکر کن دوست خوبم...:72:
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا5
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed_123
مرسی نقاب عزیز.
ولی مشکل فعلی من هدف از دوستی و ازدواج و .. نیست
مشکل من اینه که می خوام اونو بدستش بیارم. و فقط مال خودم باشه
آخه می دونید خیلی از پسرا دنبالشن و اون تا حالا به کسی جواب مثبت نداده
سلام.
تصور میکنم انسان مغرور و خود خواهی هستید که برای ارضای حس خود خواهی خود از بدست آوردن چیزی که خیلی ها به دنبالش هستند ، با آینده زندگی و احساسات یک انسان بازی میکنید.
دوست عزیز ، کمی به خودتان بیایید. در احساس هوس گونه شما هیچ منطق و معیاری نیست.
موفق باشید.
سارای عزیز فکر می کنم شما یا متوجه ی حرفای من نشودید یا از کسی دلخورید
می دونم هدفدتون کمکه ولی یه بار دیگه پست خودتونو بخونید؛ بیشتر توهین بود تا کمک
ولی بازم ممنون
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
1. دوست عزیز،من آنچه را که تصور کردم حقیقت است بیان کردم، اگر توهین آمیز بودم ازتون معذرت میخوام.
2. اصولا اینگونه روابط که هیچ معیاری جز ظاهر در نظر گرفته نمیشه، و هیچ هدفی هم از اون دنبال نمیشه، نمیتونه رابطه سالمی باشه. (باز نظر شخصی خودم بود، ناراحت نشید.)
3. چرا تصور میکنید با دوست شدن با اون میتوننید اون دخترو مال خودتون کنید؟ در روابط این چنینی هیچ تعهدی وجود نداره، و اون به راحتی ممکنه هر زمان که خواست ازتون جدا بشه، این در شرایطیه که ممکنه شما عاشق و دلبسته اون شده باشید.( یا باالعکس)
برادر عزیزم. هدف من انتقال تجربیاتم و دیدگاه هایم به شما بود، اگر خواهانش نیستید، یا توهین تلقی میکنید، دیگر نظری نخواهم داد.
موفق باشید.
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
سلامhamed123-برادرعزیزم -ماانسانهافقط یکبار به این دنیا می آییم وفقط یکبارزندگی میکنیم چه بهترکه درست زندگی کنیم درسته که مابه اختیار خودمون به این دنیانیومدیم ولی دراین دنیاتام الاختیار هستیم خداوند به ما قدرت اختیار داده -من نمیدونم شما چند سالتونه ولی همونطورکه گفتین ترم 3هستید میتونم حدث بزنم سنتون زیاد نیست شاید20سال واین سن برای پسرها سن حساسیه می تونم درک کنم شمادوست دارید باجنس مخالف ارتباط داشته باشید ولی همونطورکه گفتیدنه برای سرگرمی نه ازدواج ونه فراراز تنهایی فقط برای تصاحب کردن انسانی که اززیبایی بهره منده وفکرمیکنیدکه این حسی که درشما بوجوداومده نشانه عشق ودوست داشتنه اما عشق خیلی فراترازاون چیزیه که ما تصور میکنیم متاسفانه ما انسانها برروی هر چیزی برچسب عشق میزنیم-عشق معطوف به غیرازخوداست ولی محورهوس خودانسان ولذتهای اونه (همانطوری که شما میگویید (من)اونودوست دارم-اون بایدمال(من)باشه)درحالی که در عشق اینطورنیست(جمله معشوق است وعاشق پرده ای - زنده معشوق است وعاشق مرده ای)عشق فراهم آورنده رشدوشکوفاییه ازکجا معلوم شما با بدست آوردن اون خانوم عطش روحانی تون تموم بشه یا احساس آرامش وخوشبختی کنی؟ من اون خانوم رو نمیشناسم شماکمک خواستید پس اول موقعیت شمارو درنظرمیگیرم باوجوداینکه خودم یه دخترم -وابستگی به دیگران یاهمان هوس درسته که الان دربین جوونای مارواج پیداکرده ومتاسفانه کلاجامعه ماداره میره به سمت اروپایی شدن وسنت ازدواج داره برداشته میشه ولی درسن وسال شما کمی امری طبیعیه -ببینیدعشق این نیست که کسیومحدودبه خودمون یامثلامال خودمون بکنیم-عشق آزادکننده ست بگذریم-امیدوارم از صحبتهای قبلیم به این نتیجه رسیده باشی که توعاشق نیستی بلکه احساساتت از سر غریزه و هوسهای دوران جوونیه چون آدم عاقل(جسارت نباشه)بایک نگاه که عاشق نمیشه حالا باالفرض که شماواقعااون رو دوست دارید آیابه این هم توجه کردید که بایدبه فکرآینده وموقعیت کسیکه که دوستش دارید باشید؟؟؟ اومدیمورابطه برقرارشدومن هم این رودرنظرمیگیرم که اون خانوم علاوه برزیبایی ظاهری باطن زیبایی هم داره -به این فکرکردیدکه اگرشماباهم ارتباط برقرارکردیدودوست شدیدآیاازاون دلسرد می شیدیاعشقتون به اون ادامه پیدا میکنه؟باالفرض که ادامه پیداکرد-آیاحاضریددرآینده باکسی ازدواج کنیدکه قبلابااون ارتباط دوستانه داشتید؟چون خیلی از مردها(البته نامردها) بعدازخوشگذرونیها یاهرچیزی حاضرنیستن در؟آینده بااون خانوم ازدواج کنن-برادرعزیزم شما باید همه جوانب رو درنظر بگیریدحالا ممکنه هردوی شما بهم وابسته هم بشیدوبه خاطرهمین دلیل درآینده وقتی از هم جدا بشیدهردودچارشکست عاطفی میشید(خصوصا اون خانومی که دوستش دارید)چه بسا اون دراین میان موقعیتهای خوبی برای ازدواج براش پیش بیاد ولی بخاطرارتباطی که سرانجامی هم نداره اون موقعیتها روازدست میده پس سعی کنید منطقی فکرکنید-اگه نظرمنومیخواهید سعی کنیدفراموشش کنیدوبه هدف های برترتون در زندگی وآینده فکرکنید-اصلا شاید بعدازاینکه شرایط ازدواج براتون جور شد همین خانوم سرراهتون سبزبشه هرچی خواست خداست سعی کنیدبه عشقآسمانی دست بیابید که همیشه درزندگیتان موفق باشید
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
ماه تابان جان
مرسی از نظرت
ولی من اصلا نگفتم عاشقش شدم,من فقط بهش علاقه مند شدم و همین طور که خودت گفتی عشق و دوست داشتن دو مقوله جدا از همه
من متوجه شدم که نتونستم اون چیزی رو که منظورم هست را با حرفام بگم
ولی بعضی حرفای دوستان تکراریه,اینکه اگه هدفت ازدواج نیست یا شرایط ازدواج رو نداری فراموشش کن این واسم قابله قبول نیست
ببینید دوستان من یاد گرفتم که واسه احساساتم ارزش زیادی قایل باشم حالا این احساس می خواد هر چیزی باشه
مشکل من اینه که انتقال این احساس واسم سخته و یاد گرفتن این مهارت زمان بر و من وقت کافی رو ندارم
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed_123
ماه تابان جان
مرسی از نظرت
ولی من اصلا نگفتم عاشقش شدم,من فقط بهش علاقه مند شدم و همین طور که خودت گفتی عشق و دوست داشتن دو مقوله جدا از همه
من متوجه شدم که نتونستم اون چیزی رو که منظورم هست را با حرفام بگم
ولی بعضی حرفای دوستان تکراریه,اینکه اگه هدفت ازدواج نیست یا شرایط ازدواج رو نداری فراموشش کن این واسم قابله قبول نیست
ببینید دوستان من یاد گرفتم که واسه احساساتم ارزش زیادی قایل باشم حالا این احساس می خواد هر چیزی باشه
مشکل من اینه که انتقال این احساس واسم سخته و یاد گرفتن این مهارت زمان بر و من وقت کافی رو ندارم
سلام حامدجان اگرمشکلت اینه نمی تونی رابطه برقرارکنی اینه که یا مغروری یا اعتماد به نفس نداری -وگرنه برای پسرها گفتن دوست دارم یابیادوست بشیم که زیاد سخت نیست -یاعلی
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed_123
ماه تابان جان
مرسی از نظرت
ولی من اصلا نگفتم عاشقش شدم,من فقط بهش علاقه مند شدم و همین طور که خودت گفتی عشق و دوست داشتن دو مقوله جدا از همه
من متوجه شدم که نتونستم اون چیزی رو که منظورم هست را با حرفام بگم
ولی بعضی حرفای دوستان تکراریه,اینکه اگه هدفت ازدواج نیست یا شرایط ازدواج رو نداری فراموشش کن این واسم قابله قبول نیست
ببینید دوستان من یاد گرفتم که واسه احساساتم ارزش زیادی قایل باشم حالا این احساس می خواد هر چیزی باشه
مشکل من اینه که انتقال این احساس واسم سخته و یاد گرفتن این مهارت زمان بر و من وقت کافی رو ندارم
آيا شما كه ياد گرفتين براي احساساتتون ارزش قائل باشين ياد نگرفتين كه با احساسات و عواطف كسي بازي نكنين؟؟؟؟؟ ما فقط به دنيا نيومديم كه نيازهاي خودمون رو بدون در نظر گرفتن احترام به حقوق ديگران برطرف كنيم................شما ميخواين خودتونو با به دست اووردن ايشون ارضا كنين و كاري هم به اين ندارين كه سر اون خانوم چه اتفاقاتي پيش مياد!!!!!! معذرت ميخوام واقعا از اينكه رك ميگم ""ولي اين خودخواهيه محضه""............بازم عذر ميخوام................اگه تمام افراد فقط فقط به خودشون و احساسات خودشون فكر كنن كه ديگه سنگ رو سنگ بند نميشه..........
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
من نمی دونم چرا اینجا فقط داره بهم توهین میشه,تو این فضای مجاری قرار نیست کسی محاکمه بشه که اینجوری در مورد من نظر می دید
در حالی که من چیزی دیگه ای رو از شما می خواستم,من می خواستم به من کمک کنید ولی شما فقط از طرف مقابل من بدون در نظر گفتن شرایط حمایت می کردید(فکر می کنم دلیلش اینه که اکثر نظردهندگان این تاپیک خانوم بودند)
بهرحال بزام ممنون که وقت گذاشتید نوشته های من رو خوندید و نظر داید ولی من نتونستم چیزی ازنظراتون یاد بگیرم
همین جا دادگاه را مختومه اعلام کرده و حامد را از پیدا کردن دوست دختر برای 3 سال محروم می کنیم تا آدم بشه که بفهمه دوست دختر بده و فقط ازدواج خوبه (جدی نگیرید)
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
سلام حامد عزیز....
حامد جان این جا کسی حتی پیشکسوت های تالار هم حق ندارند به شما مراجع محترم توهین کنند و اگر چنین باشد تالار زیر سوال می رود.....
دوست خوبم کاربرانی که نظر خود را بیان نمودند قصدی نداشتند و همواره هدف انان کمک است درست هست که بعضی از انان کمی احساسی راهنمایی کردند ولی به نظر شما دلیل این امر چیست؟؟؟؟
حامد جان بسیار واضح است نوع مطرح کردن سوال از سوی شما........که در وهله اول دیگران را دچار خطا می سازد.....
و این خطا متقابلا در نظرات مشاهد می شود (به کسی برنخورد بنده خودم را مثال می زنم) و به همین خاطر موجب خواهد شد نظری دهم """تدافعی"""..
وگرنه بنده و دیگر کاربران هرگز جسارت نمی کنیم تا شخصیت فردی را زیر سوال بریم...
و در اخر بازهم توصیه می کنم که >>>>تا وقتی هدف مشخص و میل به خصوصی به فردی ندارید هرگز پیشنهاد دوستی یا ازدواج ندهید!!!
داشتن دوست بد نیست اما نوع برقراری رابطه و هدف از این دوستی بسیار مهم است..
موفق باشی برادر خوبم
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
دوست و برادر گرامی..
باز هم ازتون عذر میخوام اگر صحبت هایم موجب آزردگی خاطر عزیز شما گشت. همه انسانها مرتکب اشتباه میشوند. اگر کمی به امضای خودم توجه داشتم هرگز چنین پاسخی به شما نمی دادم. ما شرایط شما را خوب و واضح نمی دانیم. شاید اگرکمی بیشتر توضیح بدین، بهتر بتونیم راهنماییتون کنیم. من به اشتباه خودم واقفم. مرا ببخشید.
موفق باشید.
RE: نمی دونم چی کار کنم؛شما بگید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
سلام حامد عزیز....
حامد جان این جا کسی حتی پیشکسوت های تالار هم حق ندارند به شما مراجع محترم توهین کنند و اگر چنین باشد تالار زیر سوال می رود.....
دوست خوبم کاربرانی که نظر خود را بیان نمودند قصدی نداشتند و همواره هدف انان کمک است درست هست که بعضی از انان کمی احساسی راهنمایی کردند ولی به نظر شما دلیل این امر چیست؟؟؟؟
حامد جان بسیار واضح است نوع مطرح کردن سوال از سوی شما........که در وهله اول دیگران را دچار خطا می سازد.....
و این خطا متقابلا در نظرات مشاهد می شود (به کسی برنخورد بنده خودم را مثال می زنم) و به همین خاطر موجب خواهد شد نظری دهم """تدافعی"""..
وگرنه بنده و دیگر کاربران هرگز جسارت نمی کنیم تا شخصیت فردی را زیر سوال بریم...
و در اخر بازهم توصیه می کنم که >>>>تا وقتی هدف مشخص و میل به خصوصی به فردی ندارید هرگز پیشنهاد دوستی یا ازدواج ندهید!!!
داشتن دوست بد نیست اما نوع برقراری رابطه و هدف از این دوستی بسیار مهم است..
موفق باشی برادر خوبم
جو حاکم بر این انجمن رو خیلی دوست دارم خیلی دوستانه و براساس احترام است فقط داشتم یکم شک می کردم
متشکرم نقاب عزیز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا5
دوست و برادر گرامی..
باز هم ازتون عذر میخوام اگر صحبت هایم موجب آزردگی خاطر عزیز شما گشت. همه انسانها مرتکب اشتباه میشوند. اگر کمی به امضای خودم توجه داشتم هرگز چنین پاسخی به شما نمی دادم. ما شرایط شما را خوب و واضح نمی دانیم. شاید اگرکمی بیشتر توضیح بدین، بهتر بتونیم راهنماییتون کنیم. من به اشتباه خودم واقفم. مرا ببخشید.
موفق باشید.
سارای عزیز نیاز به عذرخواهی نیست چون من ازتون اصلا ناراحت نشدم.
این خیلی خوبه که اینقدر روی حرف ها خودتون کنترل دارید
من فکر می کنم حرفام بیشتر از روی احساسات یود و این باعث این نوع برخوردها شد
در یک موقعیت مناسب کل موضوع ام رو به طور کامل مطرح می کنم