-
خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مشكل من اينه كه خانومم خيلي به محل كارم زنگ مي زنه (البته شكر خدا الان خيلي كمتر شده، تقريبا روزي 4 بار!!!) و هر دفعه هم انتظار داره باهاش خيلي با احساس حرف بزنم.
من هميشه بهش توضيح ميدم كه چرا نبايد زياد زنگ بزنه، يا چرا من مجبورم اونجا تلگرافي حرف بزنم و ...
اما هر روز همون آش و همون كاسه !
من با بقيه همكارام (حدود 7 نفر) توي يه اتاق بزرگ (سالن) كار مي كنيم. پام كه به اداره مي رسه، اولين تلفني كه زنگ مي خوره، تلفن منه و اونطرف هم خانوم من!
بهش ميگم آخه چرا اينقدر زنگ مي زني؟ ميگه نگرانت مي شم!
به نظر شما اين مشكل رو چطور بايد حل كنم؟
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
وقتی می رسین قبل از اینکه خانومتون زنگ بزنه یه اس ام اس بزنین و بگین که رسیدن بعد بهش بگین من خودم هر وقت تونسم بهت زنگ می زنم
بگین شرکت یکم برای تلفن حرف زدهای شخصی داره سخت گیری می کنه بهتره که تماس ها یکم کم بشه بعد خودتون تو طول روز یکی دوبار بهش زنگ بزنین
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مصطفي عزيز
اين که مشکل نيست. بنظرم نه تنها بايد جلوي اين احساس لطيف خانمت رو بگيري بلکه بايد تقويتش کني.
اين خيلي خوبه که بهت زنگ مي زنه ، اين يعني تو براش مهمي وداره بهت فکر مي کنه.
حالا شما اگه محدوديتي تو جواب دادن داشته باشي مي توني همون تلگرافي جواب بدي ، آيا همسرت اعتراضي داشته وقتي تو تلگرافي جواب ميدي؟
بذار اين حس تو همسرت بمونه وتقويت بشه. بنظرم بيش از 2 سال از ازدواجتون نمي گذره ، درسته؟:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
پيشنهاد دوستمون خيلي خوبه در واقع شما پيشدستي ميكنين تا ايشون از نگراني در بيان
هر از چندگاهي بهشون مسيج بزنين كه در چه حالي؟اوضاع روبه راهه عزيزم؟يا وقت برگشتن به خونه باهاشون تماس بگيرين و بگين خانمي چيزي نياز نداري برات بخرم؟:72:
احتمالا ايشون فكر ميكنن شما وقتي وارد محل كارتون ميشين فراموشش ميكنين به همين دليل تماس ميگيرن:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
1. خانم من از اينكه تلگرافي حرف بزنم خوشش نمي آد
2. وقتي به من زنگ مي زنه، بين بقيه همكارام (هم آقا و هم خانوم) حس خوبي ندارم! سعي مي كنم سرسنگين جواب بدم، اما اون هم فكر مي كنه من از يه چيزي ناراحتم و دارن پنهون مي كنم.
3. من هميشه بهش توضيح دادم (همه دلايل خودمو). اما اون ميگه من "نگران" ميشم! و دست بردار نيست!!! :302:
4. ما توي يه شهر غريب!! زندگي مي كنيم و خانومم غير از خانوماي همسايه مون، كس ديگه اي رونداره كه وقتش رو با اون بگذرونه، من دركش مي كنم، تقريبا تمام وقتي رو كه من سر كارم نيستم، با هم (همه جا و هميشه) هستيم. اما ظاهرا اون دوس داره سر كار منم هم باشه (واقعا اينو گفته ها . . . !)
4. دقيقا 10 روز ديگه دومين سالگرد ازدواجمونه! :227:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
چه خانم بامحبتي:73:
به نظرمن ،بيشتر در مورد شرايط کاريتون باهاش صحبت کنيد ،به عبارتي با صحبتاتون تصويري از محل کارتون و شرايطش در ذهن همسرتون بوجود بياريد تا بتونه بهتر درکتون کنه .
همچنين با پيشنهاد bloomدر مورد اس ام اس و زنگ زدن شما به همسرتون موافقم.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
به نظر من خانومت بهتره كه خودشو مشغول كنه يه كلاس آموزشي ، ورزشي ... كه هم وقتش پر بشه و هم اينكه باعث بشه دوستايي پيدا كنه و زياد احساس دلتنگي نكنه ، كه اين خودش باعث ميشه كه ديگه زياد وقت نكنه بهتون زنگ بزنه :72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
:73:الههههههي قدر اين خانم با محبت رو بدونيد خوبه كه خودتون همه دلايل اين كارش رو ميدونين
راه حل دوستان رو (مسيج و ....)حتما امتحان كنين شايد روبه راه شد:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
خيلي ممنون از نظرات خوبتون.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مارو از نتيجه راهكار دوستان بيخبر نذارين:D
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مشكل از خانم شمانيست .
مشگل از فضاي باورها و فرهنگي ما در ايران است .
شما در مقابل تلفن ايشان اگر با يك واژه سلام عزيزم چقدر خوشحالم كه صدايت را مي شنوم ولي در حال حاضر گرفتارم و بايدبه كارهايم برسم . و در پايان هم بگوييد دوستت دارم و گوشي را قطع كنيد .مطمئن باشيد كه همسرتان حداقل دوبار از چهار بار تلفن اش به شما كم مي شود .
اشكال از ماست كه فكر مي كنيد جلوي همكارتان زشت است كه آنها بفهمند با همسرتان رابطه ي خوب و قشنگي داريد و اين يعني سانسور . يعني عدم پاسخ دهي به نياز همسر . يعني بي توجهي به خود و احساس خود در مقابل ديگران . اين يعني ...
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun عزیز،
همسر شما دچار احساس عدم امنیت و بی اعتمادی شده.
شاید توجه کرده باشید که هرقدر هم که عاشقانه و احساسی صحبت کنید، ایشون باز چند ساعت بعد تماس می گیرن! شاید تو اون چند ساعت هم خیلی دارن خودشون رو کنترل می کنن.
قلب همسرتون آروم نیست، داره عذاب می کشه.
مسئله عشق ورزی اصلا در کار نیست! نگرانی هم اگه باشه، از بابت سلامتی شما نیست! از بابت چیزای دیگه ست.
این حرفها هم برای اینه که نمی دونه چطور کارشو برای شما که آدم منطقی ای هستید، توجیه کنه. نمی خواد یا نمی تونه مستقیما بگه که قلبش ترسیده!
آقا مصطفی شما جنس مرد رو خیلی خوب می شناسید. برای همینه که راهنماییهایی که به خانمها می کنید، واقعا ارزشمندند.
اما در عین حال ممکنه شما خیلی از دنیای همسرتون فاصله داشته باشید. ممکنه نتونید درکش کنید، نتونید ترس ها و نگرانی هاش رو حس کنید.
حتی ممکنه نتونید زبونش رو درک کنید. اون مستقیم حرف نمی زنه! این قطعا شما رو سردرگم خواهد کرد.
چند وقت دیگه که یک دفعه منفجر می شه و همه چیزو بیرون می ریزه حیرت می کنید که چطور تونسته این همه بار رو به تنهایی به دوش بکشه، و چطور تونسته شما رو هم به اشتباه بندازه!
من نمی گم به همسرتون دور بدید که این اخلاقش رو ادامه بده! اصلا نمی گم روش ملایمت رو پیش بگیرید، چون بعد از یک مدتی همه چیز خراب تر از حالا می شه.
باید ریشه یابی کنید آقا مصطفی، ریشه یابی!
اول با ملایمت و مهربونی سعی کنید بفهمید مشکلش چیه! ببینید می تونید وادارش کنید که درد دل کنه؟
احتمال زیادی وجود داره که اشکال اصلا از طرف شما نباشه، و خانمتون به مشاوره نیاز داشته باشه. در اینصورت سهل انگاری نکنید و حتما ببریدش مشاوره. اون باید یک سری راهکارها رو یاد بگیره، خیلی بهشون نیاز داره. باید قادر بشه خودش و شما رو بهتر درک کنه.
>>>بهش کمک کنید یاد بگیره که زندگی رو با وجود تعلیقش بپذیره و بهش اعتماد . خانمتون به کمک های صمیمانه شما نیاز داره.<<<
>>> شما هم باید خیلی چیزها رو در مورد خانمها یاد بگیرید.<<<
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
شما که درکشون می کنید...یه کمی بگذره احتمال اینکه بهتر بشن هست....
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
چرا قبل از خانمت برای زنگ زدن پیش قدم نمیشی؟
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
متاسفانه اغلب اقايون ايراني اينطوري هستند كه فكر ميكنن اگه جلوي ديگران به همسرشون ابراز محبت كنند بهش ميگن زن زليل ..بابا جون خوب بگن ...مگه بده كه ادم يك زندگي سراسر عشق داشته باشه و هر جا ميره عشق رو بپراكنه ؟؟؟ شما سعي كنيد با ابراز محبت وعشق به همسرتون حتي در مقابل همكاراتون اونو به خودتون مطمئن كنيد ..باور كنيد اگر اين كارا رو امروز نكنيد يك روزي پشيمون ميشيد و ارزو ميكنيد كه يكي از اين رفتاراي امروز همسرتونو تجربه كنيد ...اينو از تجربه يشخصيم ميگم به عشق با عشق پاسخ بد هيد ..مهرباني را پس نزنيد تا مهربان شويد ...
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام آقا مصطفی
چند نکته به ذهن من میرسه که دلیل کارش باشه که مطرح می کنم ، و بعد راه کارهایی رو که شاید مؤثر باشه تقدیم می کنم ، بعد هم سئوالاتی دارم که پاشخش شاید به ارائه راه کارهای مؤثرتر کمک کنه.
اما اول دلایل احتمالی :
1 - خانم شما به شما به شدت وابسته است و در عین وابستگی از یک خلاء روحی (احتمالاً در رابطه با شما) رنج میبره .
2 - شاید در خانواده شلوغ و پر رفت و آمد و در هم تنیده ای بزرگ شده ، و عادت به تنهایی ، اونهم در یک شهر غریب را نداره ، و یا در شرایطی بزرگ شده که خلاء های عاطفی پیدا کرده
3 - بی کاری و عدم اشتغال به اموری که حتی سرگرم کننده و مفید باشد ،
4 - بی اعتمادی و میل به تحت کنترل داشتن و ایجاد وابستگی عاطفی در شما نسبت به
خودش ( که این یا ناشی از خلاء عاطفی است یا افکار و روحیه رمانتیک محور و نگرانی از ورود کس دیگری در ذهن و روح شماست . )
و اما سئوال :
1 - وقتی کنار اون هستید ( منزل ) رفتارتان با او چگونه است ، از نظر عاطفی و ..... .
2 - چه سنی دارد و فاصله سنی اون با شما چه اندازه است ، فرزند چندم خانواده است ؟.
3 - آیا زمانی که با هم هستید اون بیشتر ابراز عواطف و عشق ورزی دارد و شما مخاطب و پاسخ گو هستید ؟
5 - فرزند دارید ؟( اگر نه نظرش راجع به داشتن فرزند چیه ؟)
6 - چه مدته با هم زندگی می کنید و خانواده اون در چه فاصله ای با شما هستند ، در این شهر ، اقوام و دوستانی برای رفت و آمد دارید ؟
و......
فعلاً پاسخ این سئوالات را بفرمائید تا سئوالات دیگر مطرح شود .
راه کار :
با این مقدار اطلاعاتی که فعلاً از شما دارم و موضوع مطرح شده پیشنهاد می کنم :
1 - از روش غرقه سازی استفاده کنید ، یعنی پیش دستی کنید و مکرر شما به اون زنگ بزنید ، بخصوص در مواقعی که می دانید پاسخ گویی برای اون مشکله ، با این کار از تماسهای خود خسته اش کنید .
2 - یک بار او را با سنجش جوانب و در صورت امکان به محل کار دعوت کنید تا از نزدیک شاهد مشغله های شما و مشکل بودن پاسخ دهی به تماسهای مکرر را ببیند ، در صورت امکان به کسی بسپارید در اون روز به عنوان تماس کاری با شما مرتب تماس بگیرد و همسرتان شاهد باشد که چقدر مشغله دارید و تماسها هم افزون بر آن می شود .
3 - او را از عشق و علاقه خود مطمئن کنید .
منتظر پاسخهای شما به سئوالات هستم ، تا انشاء الله بهتر بشه راهنمایی کرد .
*
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
با تشكر از همه دوستاني كه وقت گذاشتند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
. . . مشگل از فضاي باورها و فرهنگي ما در ايران است .
. . . اشكال از ماست كه فكر مي كنيد جلوي همكارتان زشت است كه آنها بفهمند با همسرتان رابطه ي خوب و قشنگي داريد و اين يعني سانسور . يعني عدم پاسخ دهي به نياز همسر . يعني بي توجهي به خود و احساس خود در مقابل ديگران . اين يعني ...
حق داري! اما فعلا اين فضا حاكمه و تغيير دادن و مقابله با اون سخته!
بد نيست كه بقيه بدونن من عاشق همسرم هستم! اما يه جور احساس (يه جور غيرت) باعث ميشه من در اين مورد دست به پنهانكاري بزنم. اين احساس رو شايد خانوما نتونن درك كنن (به همون دليلي كه آقايون نمي تونن مساله لباس مهموني خانوما رو درك كنن!)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط philosara
. . . اما در عین حال ممکنه شما خیلی از دنیای همسرتون فاصله داشته باشید. ممکنه نتونید درکش کنید، نتونید ترس ها و نگرانی هاش رو حس کنید . . .
ممكنه نتونم دنياي خانومم رو به صورت كامل درك كنم، اما سعي كردم در اين زمينه مطالعه داشته باشم. اصولا عضويت من توي اين تالار هم به همين خاطر بوده! فكر مي كنم در حد خودم آشنايي داشته باشم.
و اما جواب سوالات فرشته مهربان:
1. در يك كلام بگم با هم "خوش" هستيم. با هم كار مي كنيم. (شستن ظرف و جارو و ...) با هم نقاشي مي كشيم، دعوا هم مي كنيم! الحمدلله مشكلي نداريم.
2. پنج سال اختلاف سني داريم. من فرزند اول و ايشون فرزند دوم خانواده هستند.
3. هرچند كه بيشتر ايشون اين نقش رو ايفا مي كنن، اما من هم بيكار نمي نشينم!
4. سوال 4 نداشت كه . . .
5. اگه خدا بخواد، تا چند ماه ديگه بچه مون به دنيا مياد !!! :228: اون هم مثل خودم عاشق بچه س.
6. خيلي دوريم (1700 كيلومتر !!) هيچ آشنا و فاميلي هم نداريم ( تنهاي تنها :302: ). فقط همسايه مون، همشهري ماست! كه بيشتر اوقات هم خانوماي همسايه با هم وقتشون رو مي گذرونن.
دوباره از همگي ممنونم.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun عزيز منم اوايل با شايان اين مشكل رو داشتم باز خدا خانومت رو حفظ كنه كه روزي 4 بار زن ميزنه!!!
تنها دليل زنگ زدن بيش از حدم هم نگراني بود و تغيير رفتاري كه اون توي محيط كارش نشون ميداد.هميشه اين ذهنيت براي من به وجود مي اومد كه نكنه همسرم توي محيط كار نظري به كسي داره و با من تا اين حد رسمي صحبت مبكنه،هر چي اون تلگرافي تر صحبت ميكرد تماسهاي من بيشتر ميشد و باورهاي اشتباه بيشتر به وجود مي اومد.خدا رو شكر از زماني كه لحن صحبت كردنش عوض شده حتي براي كار ضروري هم تماس نميگيرم و سعي ميكنم تا جايي كه امكان داره مزاحم كارش نشم.اگه شما هم به نوشته هاي ani
عزيز توجه كني نتيجه ميگيري.
موفق باشي
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
به به مباركه پيشاپيش قدم نو رسيده مباااااااااارك
شايد يكي از دلايل تماسشون هم ناراحتي هاي دوران بارداريشونه!!بيشتر هواشو داشته باشين:43::73::72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
:72:
mostafun عزیز ،
اینکه بویژه خانم شما در دوران بارداری به توجه خاص شما نیاز داره که امری ست کاملا روشن. دوم اینکه تنهایی و دوری از خانواده و ارتباطات ثابتی که فقط با افراد مشخصی برقرار می شه نیز این فضا رو تشدید کرده یعنی ایشون نیاز داره که به طور دائم شما رو در کنار خودش احساس کنه تا احساس امنیت رو در خودش تقویت کنه حتی اگر بدونه که این کار غیر منطقیه و نامعقول ... می بینید که علیرغم اصرار ها و شاید هم سرزنش های شما باز هم به زنگ زدن ادامه می ده ... این نشون می ده که ایشون در شرایطی قرار داره که نیازمند توجه زیاد شماست ..
نمی دونم به جز خانه داری و ارتباط ایشون با خانم همسایه - که البته یکی از گله مندیهای شما رو قبلا تشکیل می داد - در حال حاضر همسرتون چه مشغولیتهایی دارند؟ شاید بهتر باشه فعالیتهای بیرون از خونه مثل کلاسهای مختلف هنری ، ورزشی و .. که او رو مشغول می کنه و پرداختن به زمینه هایی که مورد علاقشون هست رو افزایش بدن .
و نمی دونم نگرانیهای قبلی که در یه تاپیک دیگه ازش صحبت کردین مرتفع شده یا نه ؟ اما اگر این امکان رو داشته باشین که به صورت حضوری با یک مشاور ارتباط بگیرین خیلی خوبه ... شاید و شاید و شاید تفاوتهای موجود در ایجاد این مساله هم به نوعی تاثیر داشته باشه ...
تلاش شما برای حل و فصل مشکلات کوچکی که گاهی در اثر بی توجهی زن و شوهر تبدیل می شن به ناراحتیهای بزرگ و لاینحل واقعا ستودنیه ...:104:
براتون آرزوی موفقیت می کنم.
:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
حاج اقا مصطفي سلااااام
من چند روزيه كه يه طوري شدم به قول خودم جني شدم:302: به همي دليل هم تا تنها ميشم گوشي رو بر ميدارم و به اين و اون زنگ ميزنم و البته نام همسرم در صدر اين جدوله
ممكنه كه خانم شما از تنهاييش بترسه؟شما بهتر ميشناسينش ممكنه اينطور باشه؟
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نه، اون اينطوري نيست! البته همينطور كه دوستان خوبم هم گفتن بيشتر احساس تنهايي است كه باعث ميشه تماسهاي مكرري با من داشته باشه.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام آقا مصطفی،
من با نتیجه ای که گرفتید موافق نیستم.
طاهره عزیز درست می گن:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طاهره
تلاش شما برای حل و فصل مشکلات کوچکی که گاهی در اثر بی توجهی زن و شوهر تبدیل می شن به ناراحتیهای بزرگ و لاینحل واقعا ستودنیه ...:104:
من هم این خصوصیت شما رو خیلی می پسندم. اما در این مورد خاص حس می کنم دارید به خطر "سازش" نزدیک می شید!
لطفا این پست رو با دقت بخونید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط taravat
mostafun عزيز منم اوايل با شايان اين مشكل رو داشتم باز خدا خانومت رو حفظ كنه كه روزي 4 بار زن ميزنه!!!
تنها دليل زنگ زدن بيش از حدم هم نگراني بود و تغيير رفتاري كه اون توي محيط كارش نشون ميداد.هميشه اين ذهنيت براي من به وجود مي اومد كه نكنه همسرم توي محيط كار نظري به كسي داره و با من تا اين حد رسمي صحبت مبكنه،هر چي اون تلگرافي تر صحبت ميكرد تماسهاي من بيشتر ميشد و باورهاي اشتباه بيشتر به وجود مي اومد.خدا رو شكر از زماني كه لحن صحبت كردنش عوض شده حتي براي كار ضروري هم تماس نميگيرم و سعي ميكنم تا جايي كه امكان داره مزاحم كارش نشم.
در ضمن من پست یه شخص تیز بین دیگه رو براتون می ذارم که مطمئنم خیلی ازش استفاده خواهید کرد.
فقط کافیه در نظر داشته باشید که ما همه قبل از اینکه زن یا مرد باشیم، انسان هستیم.و ریشه ی احساساتمون با هم مشترکند!
( این پست رو از این جهت میارم که فکر می کنم مشکل خانم شما همون مشکل taravat باشه!! )
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mostafun
سلام. قبل از هر چيز ورودتون رو به تالار خوش آمد ميگم.
مشكل بدبيني (يا بد دلي!) كه در برخي مردها وجود داره، چند تا علت مي تونه داشته باشه.
1. يكي از اونا ميتونه دروغ گفتن و پنهانكاري از طرف خانم باشه. توجه داشته باشيد كه حتي يك دروغ هم مي تونه اعتماد رو كاملا از بين ببره! پس در مرحله اول بايد اعتماد كامل رو بوجود آورد. اون هم با صداقت كامل!
2. نا آگاهي از فعاليتهاي روزانه خانم براي مرد خوشايند نيست. يعني اگه مردي ندونه كه الان همسرش كجاست و داره چكار ميكنه، احساس بدي پيدا مي كنه (شايد به همين دليل باشه كه دين از زن مي خواد كه براي بيرون رفتن از همسرش اجازه بگيره يا به عبارت ديگه همسرش رو در جريان كارهاش قرار بده). راه حل اين مساله هم ساده است. به نظر من شما بايد قبل از انجام هر كاري، ايشون رو در جريان بذاري، حتي اگه لازمه درباره نحوه رفت و آمد، كساني كه با اونا وقت مي گذرانيد، زماني كه بايد براي اون سپري كنيد و ... توضيح بديد. اين كار باعث ايجاد دلگرمي و اطمينان در مرد ميشه!
3. اين رفتارها در دوران عقد تا حدودي طبيعي است، به خاطر عدم شناخت دختر و پسر! البته اگه رفتار هسرتون جنبه " مرضي " داره، بهتره حتما به يك مشاور خوب مراجعه كنيد. درباره جدايي نميشه اينقدر زود تصميم گرفت!
لزومی ندیدم که تغییرات جزئی رو اعمال کنم.:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
از philosara به خاطر توجه دقيقش به مساله ممنونم.
درسته! شايد فقط احساس تنهايي نباشه، اما به نظر من قسمت عمده مساله همونه!
من و خانمم با هم زياد صحبت مي كنيم. در مورد همكارهاي مونث بنده، (اگر چه حسادتهاي زنانه رو هم نميشه انكار كرد) ايشون بدبيني يا شك و شبهه اي نداره الحمدلله! فقط در حد شوخي گاهي به اين مساله اشاره مي كنه، اما هيچ وقت از اون به عنوان دليل تماسهاش حرفي نزده. و البته اگه بود حتما مي گفت، چون وقتي حسادتش گل مي كنه، بدون تعارف ميگه!
چيزي كه نظر من رو در اين زمينه تاييد مي كنه اينه كه وقتي مهمون داريم، اين تماسها به "صفر" مي رسه! اون موقعه كه من (كه حالا به زنگ زدنش عادت كردم) دلتنگ ميشم و يه زنگ به خونه مي زنم!
خدا رو شكر اون منو خوب درك مي كنه (در حدي كه انتظار دارم) منتها نمي تونه جلوي نگراني خودشو بگيره! به من ميگه كه قبلا اين نگراني رو نسبت به مادرش داشته و حالا به من منتقل شده!
در مورد مشاور هم خودش هم موافقه كه بره. مشاور هم نزديكمون هست و تقريبا مجاني! فقط هنوز به نظرمون اونقدر مساله جدي نيست كه بخاطرش بره مشاوره.
اگه واقعا جديه كه بره (يا بريم)؟
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
با توضيحاتي كه از زندگي مشتركتون ميشنوم واقعا لذت ميبرم.....همدلي و همزبوني تو زندگي تون پررنگه
عاليه.....خداروشكر:104::73::72::43:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun عزيز تازه چه خبر؟ تماسهاي خانمتون كمتر نشده؟
به نظرم چند تا فيلم طنز براي ايشون بخريد به همراه چند تا كتاب و نتيجه رو برامون بنويس.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
taravat عزيز، ممنون از توجهت.
توي اين چند روز، چند بار خودم تماس گرفتم. به نظر موثر مياد. يعني توي روحيه اش خيلي تاثير مي ذاره، اما تلفنهاي اونو چندان هم كم نكرده!
البته من نمي تونم زياد به خونه زنگ بزنم! چون واقعا درگير كار ميشم، مدتي كه سر كار هستم، اونقدر فكر و ذكرم رو كار پر ميكنه كه تقريبا تا موقع ناهار نمي تونم به موضوع ديگه اي فكر كنم (البته نه به اين شوري شور!!)
يه چيز ديگه اي هم هست. من بر اساس منطق خودم، بايد با يه نفر "كار" داشته باشم تا باهاش تماس بگيرم و براي يك تلفن "احساسي" هم اداره رو جاي مناسبي نمي دونم. براي همين "انگيزه" اي براي زنگ زدن پيدا نمي كنم.
خوب اون توي خونه راحت مي تونه بگه: "عزيزم چطوري؟" يا "دلم تنگ شده" يا ... اما من چي؟ به همون دلايلي كه گفتم نمي تونم توي محل كارم خيلي صميمانه با همسرم صحبت كنم.
به هر حال دارم شروع مي كنم!
ضمنا كامپيوترمون هم مملو از انواع كارتون و فيلم هست!
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
چرا همین حرفا رو توی خونه با محبت و ارامش(تو خونه که میتونید؟!) به همسرتون نمیگید؟ که خانومه گلم من که جلو همکارام نمیتونم باهات راحت حرف بزنم ؟مجبورم رسمی صحبت کنم خودم هم ناراحت میشم ولی مجبورم.... ایشون هم که بچه نیست حتما میپذیرن مگر اینکه بخوان بهونه بگیرن! بهتون حق میدم خوب شما هم منطق خودتون دارین البته تا حدی هم درسته به نوبه خودش اما یادتون باشه طرف مقابلتون دوست و همکارتون نیست! خانوم شما هستن! میشه تا حدی همونطور که میگین انجام دادین منعطف تر باشین .... این خیلی خوبه ولی با خانومتون بیشتر توی خونه از شرایط کاریتون و محیط کارتون بگید..اینکه احساستون چیه اون لحظه و یا ممکنه همکاراتون چی بگن....
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
سلام
نظر همه دوستان بسیار خوب و کارشناسی بود
اما پیشنهاد من به ارتباط تلفنی اکتفا نکنید sms,email,off راههای دیگه ای هستند که شما میتونید خیلی راحت بدون توجه به محیط به همسرتون ابراز احساسات کنید.
راستی به نظرتون اشکالی داره اگه همسرتون هم با این تالار آشنا بشن؟
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
مصطفاي عزيز برادر خوبم
مي بينم كه داريد پدر مي شيد و صد البته كه خانم شما از اين بابت بخاطر اينكه توي اين شهر غريبه كمي احساس ترس و نگراني مي كنه و چون كار ديگه اي نداره و شما هم به قول خودتون بخاطر غيرتي كه داريد نمي تونيد جوابهاي احساسي بديد خوب باعث ميشه كه براي شنيدن چنين كلماتي مجدد و مجدد زنگ بزنه چون اين يه حس توي اكثر خانمها مي تونه باشه كه اگر از اون صحبتي كه مي كنند چيزي كه مي خوان به دست نيارن اينقدر تلاش مي كنند كه به نتيجه و آرامش كه ميخوان برسن اينكه خودتون تماس ميگيريد خيلي خوبه ولي باز تفاوت چنداني نداره وقتي كه اون كلمات آرامش بخش و با محبتي كه انتظارش را داره نشنوه خوب مي گيد بارداره و نمي تونيد جلوي همكارها بگيد دوستش داريد بگيد نگرانشيد بگيد مراقب خودش و بچه باشه بگيد ... خودتون كه اوستاييد با دوستان مشاور مثل طاهره خانم و دوتاي ديگه از دوستان موافقم اما هميشه نمي تونه اين حركت صرف اين باشه كه به شما اعتماد نداره مثلا من خودم وقتي احساس كنم نياز دارم فقط صداي كسي را بشنوم تا احساس آرامش كنم پس اين تماس را ميگيرم اين را مي تونيد در مورد همسرتون درك كنيد كه حتما مي تونيد ولي خوب سرگرم كردنش با كارهاي مفرح و بيرون رفتنش از خانه باعث مي تونه بشه كه توهماتي كه در ذهن داره كمتر بشه و كمتر احساس نگراني كنه
موفق باشيد و شاد و خوشبخت
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ester
چرا همین حرفا رو توی خونه با محبت و ارامش(تو خونه که میتونید؟!) به همسرتون نمیگید؟ . . .
ما از اين نظر توي خونه مشكلي نداريم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
. . . راستی به نظرتون اشکالی داره اگه همسرتون هم با این تالار آشنا بشن؟
ايشون با اين تالار آشناست، البته عضو نيست ولي به توصيه خودم به تالار سر ميزنه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sayehhaye_mah
. . . مثلا من خودم وقتي احساس كنم نياز دارم فقط صداي كسي را بشنوم تا احساس آرامش كنم پس اين تماس را ميگيرم اين را مي تونيد در مورد همسرتون درك كنيد كه حتما مي تونيد ولي خوب سرگرم كردنش با كارهاي مفرح و بيرون رفتنش از خانه باعث مي تونه بشه كه توهماتي كه در ذهن داره كمتر بشه و كمتر احساس نگراني كنه
در اين مورد فكر مي كنم حق با شما باشه. چون چيزي مشابه همين عبارت رو خودش بارها به من گفته!
در مورد سرگرم شدن ايشون توي خونه چه نظري دارين؟
خانومم يه چرخ خياطي خوب داره، وسايل بافتني، نقاشي، كامپيوتر و ... خلاصه مشكل امكانات نداره الحمدلله، اما خودش علاقه اي به كارهاي هنري نداره (حداقل وقتي تنهاست)
يه مدت دوس داشت بره كلاس خياطي اما پيگيري نكرد.
توي خونه تقريبا وقتش رو با ديدن تلوزيون، بازي كامپيوتري، تلفن كردن به من يا خانوادش و صحبت با خانم همسايه سپري مي كنه، البته بايد بگم رانندگي هم بلده و گواهينامه هم داره اما اهل بيرون رفتن از خونه هم نيست.
خودش دوس داره بره سر كار، من هم مخالف نيستم. اما به خاطر شرايط فعليش كه نميتونه بره.
حالا اگه دوستان نظري براي پر كردن اوقات فراغت ايشون دارن بسم الله . . .
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mostafun
نه، اون اينطوري نيست! البته همينطور كه دوستان خوبم هم گفتن بيشتر احساس تنهايي است كه باعث ميشه تماسهاي مكرري با من داشته باشه.
راستي اقاي مصطفي من قصد جسارت به خانمتون رو نداشتما الان كه دوباره پستمو خوندم متوجه شدم
من منظورم از اوردن كلمه جني و .... فقط بيان ترس و حالت خودم بود نه همسر شما:shy:
اگر به كتاب خوندن علاقه دارن براش كتاب تهيه كنيد
اشپزي هاي مدرن و شيريني پزي هم ميتونه وقتشو پر كنه بستگي به روحيه شون داره
ميتونين براشون كلي دي وي دي بخرين هر روز يه فيلم باحال ببينن:73:
يا كم كم براي تربيت نيني كوچولو با مطالعه مقالات و سايت ها و ديدن برنامه هاي مرتبط اماده بشن......:72:
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
ببينيد دوست خوبم
كارهاي تفريحي توي خانه خوب هست ولي باز خيلي سريع آدم را به مرحله اول برميگردونه ولي بيرون از منزل كلاسهاي يوگا كه بتونه اضطرابش را كم كنه و يا قدم زدن در يه جايي مثل پارك بودن با خانمهاي ديگه و پيدا كردن دوستان جديد كه روابط اجتماعي اش را بيشتر كنه خيلي بهتره با توجه به تجربه اي كه دارم مي گم كه هر چي هم كه توي خانه باشي ولي كارهاي مختلفي داشته باشي باز هم نميتونه باعث بشه كه مدت زيادي سرگرمشون باشي و به چيزي فكر نكني بلكه خود اين در خانه بودن و تنها ماندن مي تونه عامل اصلي باشه
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
با سلام
مسئله اي را كه شما بيان كرديد تقريبا همه تجربه مي كنند و در دو سال اوايل زندگي تقريبا براي همه وجود دارد چند ماهي صبر پيشه كنيد با بدنيا آمدن فرزندتان اكثر وقت همسر محترمتان پر مي شود و اصلا جاي نگراني نيست و آن گاه شكل مسئله بصورت وظيفه مادرانه براي فرزندتان تقريبا جايگزين خواهد شد.
نظرات و كمكهاي تمامي دوستان واقعا قابل تحسين است. . كاربرد آنها حتما مفيد خواهد بود چرا كه هر كدام بر اساس تجربه شخصي پاسخ هاي مناسبي داده اند.
آنچه كه بنده اضافه بر آن مي گويم اين است كه ذهن و فكرتان را به اين مسئله زياد مشغول نكنيد و پر رنگ جلوه ندهيد بعدها متوجه مي شويد كه تجربه اي شيرين بوده است . و باعث شده بيشتر با همسر محترمان نزديك شويد.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
من هم فکر کردم که اگر نظرم رو به عنوان یه خانومی که دوست داره مدام به محل کار شوهرش زنگ بزنه و شوهرش هم از این بابت خیلی ناراحته، می خوام بگم.
راستش من فکر می کنم شاید یکی از علت های این موضوع میتونه اون روابط قشنگ و احساسات خوب و لطیفی باشه که یه مرد توی خونه نسبت به همسرش داره و این باعث میشه که یه زن توی هر لحظه و هر جایی منتظر و تشنه ی شنیدن اون احساسات و کلمات باشه!
یکی دیگه از چیزهایی که من خودم بشخصه بهش اعتقاد دارم و به همین دلیل هم این کار رو انجام میدم اینه که دوست دارم همیشه من و همسرم عاشق هم باشیم، به هم فکر کنیم، من فکر می کنم اگه در طول روز با همسرم صحبت نکنم، نکنه که عشقمون کمتر بشه و یا رابطه مون سردتر بشه! یا اینکه وقتی همسرم بهم زنگ میزنه پیش خودم فکر می کنم که اگر حتی سر کار هم باشه، باز به فکر منه و براش مهمه که من روزم رو چه جوری گذروندم، و اون وقت بیشتر منتظر دیدنش میشم.
و این احساسات باعث میشه که یه امنیت خاطر پیدا کنم و یه اطمینان قلبی که همسرم همیشه به یادم هست!
من احساس می کنم که همسر شما به خاطر شرایطی که دارن واقعا به امنیت خاطر نیاز دارن و البته این رو نمیشه توجیهی واسه ی زیاده روی توی هر کاری دونست، اما خب این دوران خیلی طول نمیکشه و بهتره شما یه کم درکشون کنید، با اینکه براتون سخته!
من وقتی به همسرم زنگ میزنم دوست دارم خیلی خیلی عاشقونه صحبت کنیم و خصوصی، یعنی یه جوری که من بفهمم همسرم با همه به یه شکل حرف میزنه و تنها با من که عشقش هستم یه جور دیگه! وقتی گوشی رو برمیدارم فکر می کنم که به یه محفل عشقولانه با همسرم دعوت شدم که تنها مهمون های اون محفل من و همسرم هستیم، نمی دونم شما چقدر بتونید این مسائل رو درک کنید، اما شاید خانوم شما هم مثل من و خیلی از زنهای دیگه که عاشق عشقند، عاشقه!
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun منظورم این بود مگر شما نمیگید وقتی محل کارتون هستید نمیتونید عاطفی و عاشقانه با همسرتون صحبت کنید؟ منظور من این بود .... سئوالم اینه چرا همین شکلی که اینجا دلیلتون رو بیان کردین چرا با محبت و ارامش برای خانومتون بیان نمیکنید که چرا میگید کمتر زنگ بزنه....
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
كتاب ، تا مي توانيد كتاب به ايشان بدهيد تا بخوانند . ايشان اگر بتوانند رمزي از رموز رفاقتي كتاب را پيدا كنند امكان ندارد وقت نازنين خود را اينگونه بگذرانند.
-
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
آقاي mostafun:
وقتي محبت مي كني يه جور . وقتي محبت نمي كني يه جور ديگه.
خود من خيلي حرفها رو وقتي پاي تلفن هستم راحت تر مي تونم به همسرم بگم. بهم مي گه چرا وقتي مي ام خونه اين چيزا رو بهم نمي گي آخه وقتي مي ياد خونه و وقتي كنارم هست من به هيچ چي جز اون فكر نمي كنم واسه همين وقتي كه از كنارم مي ره ياد خيلي چيزها مي يفتم و دلم مي خواد باهاشون صحبت كنم.
يك خانم آهن نيست و وقتي كه ببينه با اون هم مثل يك مرد غزيبه صحبت مي كنيد ناراحت مي شه. همسر من هم پشت تلفن اينقدر يخ صحبت مي كنه كه گاهي پشيمون مي شم از خيلي حرفهايي كه بهش مي زنم.
اما اعتراف مي كنم كه اس ام اس و تلفن سو تفاهمها رو بيشتر مي كنه.
خانم شما اگر مشغوليتي داشت اينقدر در وقتهاي خالي اش به شما محتاج نمي شد و مي توانست خيلي منطقي تر برخورد كند.
آقاي mostafun
اشكالي پيش نمي آيد اگر در روز چند اس ام اس احساسي و عاشقانه براي او بفرستيد و دل او را گرم كنيد كه او مجبور نشود ده بار زندگ بزند و هر بار بيست دقيقه صحبت كند تا به آن چيزي كه مي خواهد برسد. آخرش هم به در بسته بخورد و حرف و كلامي از احساس به ميان نيايد.
((( من كه حسرت به دلم موند يكبار همسرم يك اس ام اس عاشقانه به من بدهد و يا يكبار حرف احساسي بزند يا لااقل جواب حرفهاي عاطفي من را بدهد. عادت كرده. حتي وقتي كه تنها هم هست اين كار را نمي كند)))