همیشه دلم می خواست!!!

سلام به دوستان... هرکسی تو زندگی براش پیش اومده که خواسته دو جفت گوش شنوا پیدا کنه تا بشینه یه دل سیر درددل کنه.. همه مون نیازمند کسی هستیم تا فقط به حرفهای ما گوش بده.. بدون پیش داوری.. بدون نصیحت و ارائه راهکار...
با اجازه آقای سنگ تراشان می خوام این تاپیک رو باز کنم برای همین که هرکدوم هر وقت خواستیم بیایم توش فقط حرفای دلمون رو بنویسیم.. خواسته هایی که عملی نشدند و نمیشن... حرفهایی که می خواستیم بزنیم و نزدیم... کارهایی که باید انجام می شد و نشد.. و همین طور هر چیزی که در هر برهه ذهنمون رو آزار می ده و باعث افزایش بار فکریمون میشه.. امیدوارم این تاپیک مورد تأیید آقای مدیر قرار بگیره.:73:

همیشه دلم می خواست یه دوست داشته باشم که به همون اندازه که من براش مایه میذارم و برای او ابراز دوستی میکنم.. او هم همونقدر به من وفادار باشه. به قول معروف کسی باشه که اگه من براش مردم او هم برام تب کنه. هنوز که هنوزه نتونستم اینطور کسی رو پیدا کنم. خیلی سعی کردم با محبت کردن زیاد به افرادی که دوستشون داشتم اونا رو به سمت خودم جذب کنم طوری که اونا هم به من وابسته بشن اما دریغ که همیشه فقط این من هستم که که به دیگرون وابسته میشم نه دیگرون به من.... این بزرگترین غصه منه و میتونم بگم همیشه و هردم با منه... آرزوی داشتن یکی که بدون من از زندگی عادی اش دست بکشه یا وقتی نیستم به یادم باشه یا منتظر اومدنم باشه یا.... آرزویی که هرگز بهش نمی رسم....:54::223:

آتنا خانم برای هرچیزی حریم واندازهی هست علاقه ودوست داشتن هم باید اندازه داشته باشه ببین مثلا اگر من در حریم عشق وعلاقه به همسرم وخانوادم اندازه وحریم نداشته باشم حتما با مشکل مواجعه میشم این یک واقعیت که دوستیها یک روز شاید دریک نقطه تمام بشه یا قطع بشه همشیشه در دوستیها این در نظر بگیر شاید این دوست نباشه انوقت چکار باید کرد اگر انسان خودشو برای همچنین مسئله ای اماده کنه در ان زمان بحرانی با مشکل حتما کنار میاد

وقتی به دنیا اومدم همه می خندیدن و من گریه می کردم دل می خواد وقتی من مردم همه گریه کنن و من بخندم

سلام آتنا
با تشکر از تاپیکی که ایجاد کردی. یه سئوالی داشتم.
آیا عیب نداره کسی در مورد این انتظارات و این توقعات و این حرفهای دل هم صحبت کنه و نظرات انتقادی و پیشنهادی بده؟ یا اینکه صرفا برای درد دل کردنه؟!

با سلام خدمت دوستان و جناب آقای مدیر:
فکر کنم اگر نظرات دوستان باعث بشه که ریشه اون مشکلی که باعث ناراحتی فرد شده و اونو مجبور کرده چنین درددلی بکنه پیدا بشه و حل بشه اصلاً مشکلی نیست اما اگر مثل نظر آقا رضا باشه که تنها احساس آدمو محکوم کنه فقط به شنیدن درددل بسنده بشه بهتره... من فکر می کنم وقتی ادم با کسی درددل می کنه از طرف انتظار تأیید داره و اینکه بدون محکوم کردن راهی شدنی پیش پاش بذاره. مرسی

همیشه دلم می خواست:::
همون قدر که دیگران را دوست دارم مرا نیز دوست داشته باشند.

دلم يه دختري رو مي خواد كه عاشقش شدم.
اما نمي تونم بهش بگم.

هميشه دلم مي خواست* كه خدا ظرفيتمو نسبت به هر چيزي كه بهم ميده به همون اندازه بالا ببره كه بتونم از پس شكران اون نعمت بر بيام.*

سلام
در جواب rain:دل ما آدما خيلي چيزا مي خواد ولي خوب نيست كه هميشه بهش برسه چون امكان داره بعد از مدتي كه به اون چيزي كه مي خواستيم رسيديم از داشتنش پشيمون بشيم و روزي هزار بار خودمونو لعن كنيم كه چرا اينو خواستم و يا اگه آدم به هر چيزي كه خواست برسه كه ناراحتي تو زندگي نمي مونه كه بعدش بخواد شادي رو حس كنه اگه واقعا عاشق اون دختر باشي دلت مي خواد كه اون دختر به آرزوهاش برسه و اگه تو آرزوهاش تو هم جا داشتي كه اين ميشه خود خود خود عشق
دلم مي خواد يه سينه پيدا كنم كه توش غم نون نباشه غم جاه نباشه غم عشق باشه تا بتونم عاشقش كنم

دلم میخواست اگه یه روز هم که شده مال خودم باشم اون روز فقط مال من باشه روزی که یه چرتکه بگیرم دستم وهمه خوبی ها وبدیهامو بشمارم و به اندازه بدیهایی که تو زندگیم کردم جریمه بدم تا اون دنیا ازم 2 برابر جریمه نگیرند .چون قطار زمان خیلی سریع میره میترسم جا بمونم و بدیهام تو دستم باشه.
اون وقتیکه دیگه کار از کار گذشته

دلم مي خواد روز به روز به خدا نزديك تر بشم تا جايي كه هيچ وقت خلاءي تو زندگيم احساس نكنم و به تمام اهدافم برسم.

خداي مهربون كمكم كن
" آمين "

سلام به همه::43::72:
اتنای عزیزسلام ::72:
بااجازه ی صاحبخونه و مهمان های محترم می خواستم منم اینجا مهمون بشم و از خواستن های دل بگم .:227:
وای !از دوتا گوش شنوا گفتی ،خدا نصیب نکند ،امان !ازوقتی که با یه ادم ،که زبونت رو نمی فهمه مواجه بشی !:302:
کو گوش شنوا!
هر چی می گی او ناشنواتر می شه(شاید اشکال کا ر دراین باشه که باید کمی تامل کنی وجملات را ترجمه کنی و به زبان طرف سخن بگویی شاید شنیده بشه)
واقعا ادم یه موقع هایی دلش می خواد یه ادم پیدا کنه که فقط وفقط گوش کنه وباهاش همدردی کنه وکمی از بارش رو سبک کنه.:160:

نقل قول:

---

گفتی همیشه دلم می خواست یه دوست داشته باشم که به همون اندازه که من براش مایه میذارم و برای او ابراز دوستی میکنم..

---

نقل قول:

---

به قول معروف کسی باشه که اگه من براش مردم او هم برام تب کنه

---

یه ضرب المثل می گه کاسه (عشق و علاقه دیگران)جایی رود که قدح(عشق و علاقه ما) برگردد.
به نظر من تو زندگی زناشویی و خانوادگی باید بیشتر از اون چه دریافت می کنی مایه بگذاری خصوصا مواقعی که ابتدای رابطه است و یاجاهایی که خدای نکرده رابطه اسیب دیده .

نقل قول:

---

آرزوی داشتن یکی که بدون من از زندگی عادی اش دست بکشه یا وقتی نیستم به یادم باشه یا منتظر اومدنم باشه یا....

---

اینکه یه نفر منتظر ادم باشه یا به یاد ادم باشه خوبه ولی این که دوست داشتن من باعث بشه یک نفر اززندگی عادی اش دست بکشه چندان خوب نیست شاید تو دراز مدت ایجاد درد سر بشه.پس همون طور که گفتی نه وابسته شدن زیاد خوبه و نه
وابسته سازی زیاد.چون اگه وابسته بشی همه خوبیها و خوشیها و شادی ها رو فقط دروجود اون و با او بودن احساس می کنی و اگر هم کسی به تو وابسته بشه شاید از تو ارامش رو سلب کنه و این نیز ازار دهنده است.
یه جوری باید این میون تعادل برقرار بشه.:73:
مادری که فرزندش رو فقط به خاطر خود فرزندو خودش بزرگ می کنه و سخت با او وابسته ست و همه ی خوبی های دنیا رو دروجود فرزند می بینه.و مادری که فرزندش را باعشق بزرگ می کنه و در وجودش نور خدا رو می بینه یعنی ازمنظر عشق مادری یه خدا میرسه این وابستگی مادر اول به صورت ازار دهند ومحدود ه.انتظارات و توقعات مادر از فرزند به گونه ای دیگره.
ولی مادر دوم وابستگی و عشقش لذت اور و رشد دهنده ست و انتظار و توقعی هم نداره چون اون عشق ،اورا به خدا و مزایای بالا تر متصل می کنه.
پپس در عشق نباید علاقه به خود فرد و ان چیز باشه ونباید محدود باشه بلکه باید به ان معنایی بالاتر و والا تر داد ،انگاه ان عشق ،ارامش بخش و متعالی ست و به چیزی وابسته نیست دیگه به رفتار فیزیکی فرد مقابل وابسته نیست.

نقل قول:

---

merekaگفته:
وقتی به دنیا اومدم همه می خندیدن و من گریه می کردم دل می خواد وقتی من مردم همه گریه کنن و من بخندم

---

دلت چه چیز قشنگی رو طلب می کنه :228:.اینجا حتما دلت رو تحویل بگیر!و تامی تونی دیگران را بخندون و اشکهای انها را به شادی تبدیل کن !

نقل قول:

---

همیشه دلم می خواست:::
همون قدر که دیگران را دوست دارم مرا نیز دوست داشته باشند

---

.
ساران عزیز :یه زمانی خیلی دلم می خواست کسانی که دوستشون دارم مرا دوست داشته باشن و خودم را خیلی خسته می کردم اما از وقتی با خودم اشتی کردم یعنی خودم ،خودم را تحویل گرفتم دیگه دوست داشتن دیگران در درجه ی دوم قرار گرفت .
،تازه حالا این جوری شد که اونها هم من رو به صورت درجه یک دوست دارن .یعنی تا زمانی که زیاد طلب می کردم اونها درجه دو(عشق) و حالا که کمتر طلب می کنم درجه یک(عشق) نثار می کنن.
تا حالا دقت کردی وقتی یه چیزی رو گم می کنی هرچی دنبالش می گردی پیدا نمی کنی (استرس و گاهی هم عصبانی)ولی وقتی می ری سراغ یه چیز دیگه درست جلوی چشمات ظاهر می شه یعنی اون میاد دنبالت !

نقل قول:

---

دلم يه دختري رو مي خواد كه عاشقش شدم.
اما نمي تونم بهش بگم.

---

ای خدای اسمونها برس به دل عاشق این جوونها!:203:

نقل قول:

---

هميشه دلم مي خواست* كه خدا ظرفيتمو نسبت به هر چيزي كه بهم ميده به همون اندازه بالا ببره كه بتونم از پس شكران اون نعمت بر بيام.*

---

وبه همون اندازه یا بیشتر بهم ظرفیت بده که اگر نعمتی را ازم گرفت بهش اعتماد کنم و شکوه نکنم ،کفران نکنم ،و راضی باشم به قضا و قدرش واگه چیزی رو ازش درخواست کردم و او اجابت نکرد ناامید نشم و خودم رو بسپارم به حکمت و داناییش .
و دلم می خواد اینقدر ظرفیت پیدا کنم که ازهمه ی امتحاناتش (داده ها -نداده ها-گرفته ها)سر بلند بیرون بیام.
ودراخر :
امان از این دل که خواسته های زیادی داره !:47:
ای کاش !بفهمم کجا به حرف دل گوش کنم و کجا گوش نکنم.

سلام اتنا جان خيلي جالبه كه همچين بخشي رو اختصاص دادي
ولي من هيچ وقت دوست نداشتم چيزهايي كه توي دلمه چيزي كه اون ته ته هاست و بيرون بريزم قشنگيش به اينه كه اون تو باشه اينجوري بيشتر دوسشون دارم اخه اگه ادم حرفهاي دلشو اينجا بنويسه هر كي مي ياد يك نظر مي ده يكي بد مي گه يكي خوب مي گه نمي گم ادم انتقاد پذيري نيستم نه ولي بعضي اوقات ادم دوست داره براي چيزهايي كه سالها توي دلش نگه داشته هيچكي هيچي نگه من حتي اونهارو روي ورق هم نمي يارم ولي براي اين كه قسمت هم خالي نزاريم يكي از ارزوهام كه بيشتر از همه قابل گفتنه و خيلي وقتها مي ياد توي ذهنم و مي گم
هميشه دوست داشتم يه كارخانه انقدر بزرگ داشتم كه تمام بيكارهاي دنيارو توش جا مي دادم . خيلي ناراحت مي شم از اينكه مي بينم كسي دنبال كار مي گرده و پيدا نمي كنه خيلي شايد باورتون نشه و فكر كنيد كه دارم لوس بازي در مي يارم ايشالله كه يك روز بتونم اينكارو بكنم ناگفته نمونه كه تا حالا براي چند نفري هم با كلي دست و پا زدن پيدا كردم

هنر مند عزیز سلام. با تشکر که سر زدی. اگه توجه کنی من هم بیشتر تمایل داشتم که اینجا فقط مختص درددل باشه بدون هیچ اظهار نظر اما خوب .. باز هم اگر مشکلاتمون ریشه یابی بشه دیگه مشکلی ندارم. خیلی از حرفها فقط باید شنیده بشن و ....
به هرحال مرسی از توجهت!

سلام بر همه دوستان عزیز
من حرفاتون را با دقت می شنوم، و همه سعی ام را دارم می کنم که بتونم درک کنم....
وقتی آدمها از دلشون صحبت می کنند. به نظر میرسه دوست داشتنی تر از هر وقت دیگه ای هستند. و این یعنی اینکه دلا پاکه...، و صاف و صادق.... و اینها همه یکرنگی آدمها رو نشون می ده، یا بهتر بگویم بی رنگی اونها رو....
بعضی پستها که نیمه شب نوشته شده، عطرش بیشتر هم شده.... ، نمی دونم این دل شب چی داره که سرزمینش عشق خیز هست....
همه غمها رو آب می کنه، و یه غم شیرین مثل عشق توی جون آدم میندازه....

آروم باشیم مثل شب ، و پوشیده باشیم مثل شب....، و پر از امید به روشنایی فجر داشته باشیم مثل شب..... وقتی که آروم بدون هیاهو می نشینم ، پروانه خوشبختی بر شانه هایمان می نشیند... این بهتر از اینست که با حرص و ولع به این طرف و آنطرف به دنبال پروانه خوشبختی بدویم... آخه پروانه خوشبختی ظریفه.... فرار می کنه....
دلم می خواد همه دلا مثل دل خودم غم نداشته باشه....، آروم باشه.... در واقع غم ذوب کن باشه....، مثل کوره های ذوب.....، فقط شادی توزیع کنه....
دلم می خواد یک گروه بودیم و شعر سملیکمون این بود.

خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال

هر غمی کو گرد ما گرديد، شد در خون خويش

آقا مدير خيلي توپ نوشتي!!!
دلم مي خواد همه آقا مديرا همينطوري بي ريا باشن حرف دلشونو بزنن نگن ما مديرم رئيسيم نمي شه بگيم بابا مگه اين رئيس ها قلب ندارن كه خودشونو تافته جدا بافته مي دونن

همیشه دلم میخواست کودک بمونم همون کودکی که وقتی گریه میکنه بغلش میگیرن نوازشش میکن
و هنوز اینقدر بزرگ نشده بودم که بار گناهم سنگین باشه دلم میخواست میتونستم زمان را نگه دارم یا یه جوری میتونستم قطار زمان را خراب کنم اخه هنوز از بازی کودکانه سیر نشدم اخه هنوز عروسکی که بابام برام خریده را دوست دارم میخوام باهاش بازی کنم اخه هنوز تحمل غصه برام سنگینه اخه هنوز قلبم ظرفیت یه شکست را نداره . وای خدای من چه دوران عجیبی است بگذارید بازی کنم بگذارید تا میتوانم بازی کنم که فردا با من بازی خواهند کرد بگذارید همین جا بمونم میخواهم بچه بمانم.
دلم میخواد بدون دلیل بخندم دلم میخواست مثل دوران کودکیم تو دلم غم نباشه تا غصه را صدا کنه و این غصه بیاد رو قلبم خونه کنه . و رو قلبم بشینه و هنوزم تصمیم سفر نداشته باشه کاش دوباره میرفتم دوران کودکیم اون جا صدای خدا را خوب می شنیدم اون جا خدا نگاهم میکرد بهم لبخند میزد باهام همبازی میشد من میشدم بچه اون میشد همه ی کسم به خاطر همینه که میگن بچه ها دلشون پاکه . پس خدای من به پاکی دل این بچه ها غم وغصه ها را از روی قلب همه ی جون ها بردار.
امین

سلام به هستی عزیز که داغ منو تازه کرد. آخ که چقدر منم دلم می خواست دوباره بچه می شدم. بعد یه دونه از این عروسکای پاگنده رو که قدش دو برابر خودم بود دنبال خودم می کشیدم. آخ چه خوب بود من کوچیک می شدم بعد روز تولدم مامانم یه شاسخین بهم هدیه می داد . اونوقت اینقده باهاش کشتی می گرفتم تا از کت و کول می افتادم و همونجا روی شاسخینه خوابم می برد و خوابهای رنگی می دیدم«نه مثل حالا خواب ونگ و وونگ بچه »
فکرشو بکن من می شدم بچه ، بعد می شدم مامان یه عالمه عروسک کوچیک و بزرگ.
آخ بچه ها اگه بدونید هروقت از جلوی عروسک فروشیا رد میشم ته دلم غنج میره. باورم میشه یکی از چیزایی که همیشه دلم می خواست «عروسک» بود.

با سلام :72:

من دلم میخواست جواب این سوال رو بگیرم....:47:

به ضریح ها ببندند دخیل را ولی من...

به کجا ببندم این دل که تواش ضریح باشی؟؟؟



http://www.iranclubs.net/forums/imag...ine=1191053529



موفق باشید:72: :16: :72:

آتنا جان
هیچ کسو به زور نمی تونی عاشق خودت بکنی . محبت خوبه . خوبه ادم به دیگران کمک کنه و براشون مایه بذاره اما هرکی لیاقتی داره تو باید اول کسیو پیدا کنی که برات بمیره که تو هم متعاقبا براش تب کنی . اینو چون دختری و خوب دخترها حساس هستند می گم . در ضمن مطمئن باش وقتی دلت صاف باشه وقتی نیت و عمل خدمت به دیگران رو داشته باشی نتایجش بالاخره به خودت بر می گرد . می گن: از هر دست بدی از همون دست هم می گیری . صبر داشته باش اما برای هر کسی به اندازه ارزشی که داره مایه بذار . اقتدارتو حفظ کن یعنی کاری کن که اول دیگران به تو وابسته شن .

هميشه دلم ميخواست كه اون عاشقم باشه ولي حيف كه هيچوقت نبود:302:

با سلام به یاران تازه وارد و عزیز
ببین من فکر می کنم اولاً شما دچار سوء تفاهم شدی . منظور من دوستی بود نه عشق و عاشقی تجردی. ناسلومتی ما متأهلیم.
ثانیاً قرار شد تو این تاپیک کسی کسی رو نصیحت نکنه و فقط شنوا باشه مگر اینکه راهکار داشته باشه نه صرفاً محکوم کنه.

سلام :43:

از وقتی این تاپیک باز شده و نوشته های دوستان رو دیدم خیلی فکر کردم که واقعا و از ته دل چی می خواستم و چی می خوام ؟

با یه مرور ذهنی دیدم خواستهای من هم با مرور زمان عوض شده یعنی چیزهای زیادی بوده که در مقاطع مختلفی از زندگیم خواستم که به اونها دست پیدا کنم . بخشی از این خواستها درونی بوده و بخشی با مقتضات ظاهری زندگیم ارتباط داشته ...
اما اون چیزی که در حال حاضر برام مهمه اینه که در هر شرایطی متوجه اهمیت اون چیزی که می خوام باشم چون من و احساس رضایتم از زندگی بسته به آرزوها ، خواسته ها و انتخابهامه ...
و یکی دیگه اینه که قدر زمان رو بدونم ...

آتنا از اینکه این صفحه رو باز کردی ممنونم .

سلام. من خیلی خوشحالم که این صفحه مورد تأیید دوستان علی الخصوص شما ، طاهره جان ، قرار گرفت.
همیشه دلم می خواست یه کار مثمر ثمر انجام بدم ....

همیشه دلم می خواست که ناگهان زود دیر نمی شد.

با برداشتی از شعر شادروان قیصر امین پور

اره منم خيلي دوست داشتم كه بچه بشم هر وقت بچه هارو مي بينم مي گم خوش به حالشون هيچ غمي ندارن چقدر شادن

دلم مي خواد كه دلم مال خودم باشه تا كسي نتونه بشكندش يا غم توش بذاره
در ضمن ايرادي داره كه متاهل ها هم ياد ايام مجردي و عشق هاي اون دوره بيفتن؟ فكر كنم بد نباشه بعضي مواقع به گذشته رجوع كنيم تا ببينيم الان كجاييم و براي چي اينجاييم

همیشه دلم می خواست دست های نورانی حضرت مهدی "عج" را ببینم ودر دامان آن حضرت گرامی بنشینم و همیشه او رادوست بدارم و...........:104:

همیشه دلم می خواست پدر ومادر بابایم را ببینم و در آغوش مادر بزرگم آرام شوم و صدای زیبایش را بشنوم و همیشه آرزو داشتم در کامیون پدر بزرگم بنشینم . :302::47:

برای شادی روح همه ی درگذشتگان صلوات ...........:203:

سلام:
همیشه دلم خواسته که اخرو عاقبت کارهام ختم به خیر باشه.گرچه فراز ونشیب داشته باشه.
از خدای خودم خواسته ام که خودش مواظبم باشه و نگذاره پام رو از جاده ی مستقیمش بیرون بگذارم.
ازخدا خواستم اخرو عاقبتم را دردنیا و اخرت ختم به خیر کند.
«التماس دعا»

همیشه دلم میخواست به رویاهام رسیده باشم وقی می دیدم دیگران به رویا های من رسیده اند می گفتم ای کاش زمان به عقب برمیگشت وغصه می خوردم:54::54::54:
اما امروز رویا یی نیست مگر هدف:72: که باید به اون برسم با تلاش ومطمئن هستم هدفی به وجود نمی اید مگر به سرانجام برسد :73::72::72:

قفس داران سکوتم را شکستند
دل دایم صبورم را شکستند
به جرم پابه پای عشق رفتن
پروبال حضورم را شکستند
تمنادرنگاهم موج می زد
ولی رویاهای دورم را شکستند
آب می خواهم سراب می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند

دنیارو رو زاویه قلب آدما میزون کنم شاید اینطوری یادبگیرم دیگه به راحتی از کنارآدما ردنشم

سلام :
یاس پرپر نه!یاس خوشبو!من گل یاس رودوست دارم می بینی چه سفید و معطره ؟
عزیز! تو ی شعرت غم موج می زنه!
میتونی بر گرده ی غمت افسار بزنی و تسلیمش نشی! می تونی رامش کنی و ازش بهره ببری!
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او،نیک سرانجام افتاد
****
دردبستان ازل حسن تو ارشادم کرد
بهر صیدم زکرم لطف تو امدادم کرد
نفس بد سیرت من مایل هر باطل بود
فیض بخش تو از دست وی ازادم کرد
***
گرزخویشتن رستی، با حبیب پیوستی
ورنه تا ابد می سوزد کار، و بار تو ،خام است

دلم می خواست سنگ صبوری داشتم
دلم می خواست کسی رو داشتم که به حرفهای دلم گوش بده
دلو می خواست اون کسی رو که از ته دوستش دارم منو دوست داشت و یکبارم که شده درد دلم رو میشنید
دلم می خواست تمام تبعیضها از بین می رفت
دلم می خواست یه دل سیر گریه کنم
دلم می خواست خدا کمکم می کرد راه درست رو نشونم می داد
دلم می خواست توی دنیا هیچ دلی شکسته نمی شد .
دلم می خواست هیچ وقت توی این دنیا نیودم . ............
دلم می خواست ...................
دلم می خواست ..................

سلام دوستان
چند روزي ميشه كه با اين سايت بسيار زيبا آشنا شدم.
مطالبتون فوق العاده زيبا و دلنشين هست
وعلتشم اينكه از ته دلهاي پاك و زلالتون نشئت گرفته و همين باعث شده تا مطالب و نظراتون زيبا و وصف ناشدني جلوه كنه
حقيقتش عنوان اين تاپيك رو كه ديدم گفتم منم يه جوري حرف دلمو بگم.
من هم مثل تموم عاشقهاي دنيا اين موهبت الهي رو در وجود دختري كه چه عرض كنم گوهري گرانمايه احساس كردم.
با تمام وجود دوسش داشتم ولي به قول اون دوستمون نميگم كي رو تا همون جا ته دلم باقي بمونه ولي اينقدر دوسش داشتم كه اگه تموم زيباييهاي جهان رو هم بهم ميدادن نميتونستم حتي براي يك لحظه هم فراموشش كنم.اونم همين طور همين احساس لطيف رو داشت ولي نميدونم چطور يكدفعه با اولين خواستگاري كه براش اومد من رو با احساسم تنها گذاشت. شايد قسمت الهي اين جوري بود كه ما دوتا بهم نرسيم.:72:

.الانم با وجود اين كه چندين سال ميگذره هنوزم دوسش دارم وحتي نه تنها اين احساسم نسبت به اون كم نشده حتي بيشترم شده .اميدوارم هر جا كه هست خوشبخت بشه
هميشه خوشحال و خندون باشه وحتي لحظه اي مثل من ناراحت ودل نشكسته نباشه .
با تمام وجود آرزو كردم الهي كه خوشبخت يشه:203:
يك عاشق هميشه آرزوي خوشبختي محبوبش رو داره حالا چه در كنار اون باشه چه نباشه.:16:

اين زخم دل سالهاست كه ته دلم مونده و هرچند مدتكه به يادش مي افتم يا مي بينمش اذيتم مي كنه

اون الان يك بچه 2 ساله داره .

با تمام وجود هم خودشو هم كوجولوشو هم شوهرشو دوست دارم و براي سلامتي سه تاييشون دعا ميكنم. و اميدوارم هميشه سالم و سعادتمند باشن و زندگي خوبي رو داشته باشن.:302:

بعد از اون (كه اولين و آخرين بارم بود) ديگه هيچ دختري نتونست تا امروز جاي اون رو تودلم بگيره

با سلام
از این تاپیکی که گذاشتی واقعا خوشم اومد چون حرفهای که شما زدی تقریبا حرف دل خودم بود البته من قبلا با کسی دوست بودم که بهم خورد در بارش هم توضیح دادم توی روابط دختر و پسر خواستی یه سری بزن و بهم کمک کن
بازم میگم مرسی

به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است هر که گويد دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد

سلام به دوستای عزیزم
من همیشه دلم می خواست حداقل برای یه روز هم که شده اون طوری که دلم می خواد زندگی کنم اون طوری که دوست دارم باشم بدون نگرانی از قضاوت ، توقع، امر و نهی و بکن نکن های دیگران.
دلم می خواد خودم باشم و با جرأت بتونم حرفامو بزنم و در مقابل خواسته های دیگران بایستم و با تمام قدرت بگم نه.
یعنی می شه چنین روزی رو من ببینم.

q123457عزيزم سلام از اينكه به جمع دوستان پيوستي خوشحالم و ورودت رو خير مقدم ميگم ضمنا به خاطر دل بزرگ و پر محبتت بهت تبريك ميگم اميدوارم كه تو هم در اينده زندگي سر شار از عشق و شادمانه اي رو تجربه كني يه شعر از استاد شهريار يادم اومد كه به دل مهربونت تقديم ميكنم.
تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم
يار و همسر نگرفتم كه گرو بود سرم
تو جگر گوشه ات از شير گرفتي و هنوز
من همان عاشق دلسوخته خونين جگرم