-
+تنهایی
سلام
دختری 23 ساله هستم خیلی احساس تنهایی می کنم. تا به حال با هیچ پسری رابطه نداشته ام. ولی مدتیه که خیلی احساس می کنم نیاز به بودن با یک پسر را دارم. اما اعتقاداتم به من این اجازه را نمی دهد که با هیچ پسری دوست بشم. واز این کار متنفرم . در ضمن تا به حال از بین خواستگارانم از هیچ کدام خوشم نیومده. حس میکنم توی آسمون به این بزرگی هیچ ستاره ای برای من نیست.خواهش میکنم کمکم کنید.
-
RE: تنهایی
سلام ساران عزیز
شما اول تکلیفه خودتان را با خوتان روشن کنید.
احساس نیاز دارید یعنی تمایل دارید به رابطه با پسر؟
اعتقادات اجازه نمیده یعنی چی؟
اگه تمایل دارید پس چه جوری متنفر هم هستی؟
-----------------------------------------------به نظر من شما با سخت گیری اعتقادی دچار دوگانگی شدید که ممکنه تا آخر عمر نتونید از غیر همجنس راضی و اونو راضی کنید .
همسر آینده شما کار دشواری روبرو دارد. به خدا یه رابطه ساده مشکلی ایجاد نمیکنه یا اگه بکنه سودش بیشتر زیانشه.
باید مرد هارو بشناسی؟ از اخلاق اونا سر در بیاری؟ از چی بدشون میاد از چی......
به نظر من به دوست ساده شروع کن با یه پسر خوب و مودب میتونی برای دوری از گناه صیغه موقت هم بخونید هر بار که همدیگرو دیدید مثلا صیغه 3 ساعته مهر هم یک بستنی . به همین سادگی دیگه حرف زدن و قدم زدن با نامحرم نیست.
دستورات خوب دین از دید مردم در نگه داشته شده و باعث مشکل شما شده .
-
RE: تنهایی
واقعاً اقا حامد..این دیگه از اون پیشنهادا بود ها.. کی خونواده یه دختر اون هم از نوع معتقدش به اون اجازه چنین کاری رو میدن... خیلی راههای بهتری وجود داره تا ایشون بتونه با یک شخصی که خودش ایشون رو دوست داره رابطه دوستانه برقرار کنه... البته من در مقامی نیستم که بخوام ایشون رو راهنمایی کنم اما از نظر من راهبردی هم که شما میگی خیلی عجولانه و غیر کاربردیه...تا نظر آقای مدیر و دوستان چی باشه...
-
RE: تنهایی
ساران سلام این احساس طبیعی است اما دوست شدن با جنس مخالف واقعا یک ریسک بزرگه چون توی این وادی نمیشه روی جنس مخالف حساب باز کرد من پیشنهاد می کنم اوقات فراغتتو کاملا پر کنی تا جای برای تنهایت نباشه توی همین تالار هم می تونی بطور کاملا ناشناس بدون ارتباط حضوری با اعضا دردل کنی چون بهترین دوستهای بدون ضرر را در این جا می تونی پیدا کنی چون اگر دوست پسر داشته باشی شاید درآینده برای ازدواج با کسی دیگر برات ایجاد مشکل کن ویا موجب دلهره همیشگی برای زندگیت باشه
-
RE: تنهایی
سلام منم با نظر reza موافقم میتونی تنهایتو با کتاب خوندن یاد گرفتن نرم افزارهای که کاربرد فراوان دارند مثل فتوشاب و فلش و...... و حتی ساختن یه وبلاگ که حرفهاتو داخل اون بنویسی و خیلی چیزهای دیگه پر کنی به نظر من دوست شدن با همجنس خودت خوبه نه با جنس مخالف هیچ وقت یه دختر نمیتونه با جنس مخالف راحت حرفهاشو در میون بزاره اون هم به عنوان یه دوست و شما چه تضمینی میکنید که اون پس از مدتی از شما سوء استفاده نکنه . و باعث ابروریزی نشه و من چون این چیزها را بین دوستان دیدم به شما به عنوان یه خواهر کوچکتر مگم.
-
RE: تنهایی
سلام
آقا حامد شرایط صیغه رو اول بخون بعد پیشنهاد بده!!! صیغه عده داره!
خانم گل عزیز دلم مشکلتو می تونی با چیزهای سطحی تر و راحت تری حل کنی تعجیل نکن
-
RE: تنهایی
سلام
آقا رضا و هستی عزیز از راهنماییها تو ن ممنونم . من آدم خیلی پر مشغله ای هستم .دانشجو هستم وهمزمان در حال یادگیری چند نرم افزار هستم وهیچ موقع بیکار نیستم. همیشه فقط به فکر درس بودم ولی الان دیگه نمی تونم مثل قبل فکرم را روی درس متمرکز کنم. یک روز دیگه کنکور کارشناسی ارشد دارم .وباوجود اینکه چند ماهی هم برای شرکت در این کنکور زحمت کشیدم ولی الان به خودم میگم آخرش که چی؟ خیلی احساس تنهایی میکنم. تنهایی من دیگه با درس و کلاس پرنمیشه.
-
RE: تنهایی
ساران خانم گل درود بر شما؛یقین داشته باشید که شما به خودی خود خوبید،مهم هستید،ارزشمندید،قابل احترامید و زیبا سیرت و زیبا صورتید و . . . .
اصلاً خودتان را بخاطر نداشتن دوست پسر یا نپسندیدن خواستگاران سرزنش نکنید که شخصیت و بزرگی شما به این چیزها وابسته نیست.شما یک انسانید که واجد نعمات بسیارید و هویت و درون و خویشتن شما به هیچ چیز *بیرونی* بستگی ندارد؛
اندکی شکیبایی و افزایش آگاهی را جزو اهدافتان در نظر گیرید؛؛؛بدرود.
-
RE: تنهایی
سلام ممنونم گرد افرید جان
الان شما امادگی برای کارشناسی ارشد دارید درود بر شما شما باید سعی کنید با درس خوندن و این که تا به حال درست را ادامه دادید به خودتون افتخار کنید شما جزء برترین ها هستید پس نباید بگید اخرش چی؟؟؟ اخرش اینکه شما باعث سربلندی خودت و خانوادت میشی و از همه مهمتر یه فرد خوب تو اجتماع مگه هدفت برای درس خوندن غیراز این بوده؟
چرا باید شما این حرف را بزنید؟
به نظر من البته شاید این یه اشتباه باشه مشکل شما از داخل خانواده نشات نمیگیره ؟؟ یعنی شما با خانوادت مخصوصا مادرت مثل دو تا دوست هستید یا با خواهرت ؟ چون به نظر من بعضی اوقات کمبود محبت برای دختر خانوم ها احساس تنهایی میاره درست مثل خودم .
-
RE: تنهایی
با سپاس از مهربانی هستی؛در سفارشی دیگر به ساران می گویم که:
ببنید . . . . مردم،اطرافیان و خانواده به چیزهایی باور دارند که ناشی از جهل آنهاست و یکی از آنها همین *روی دست ماندن دختر* است یا به گفته برخی از جوانان *امل بودن به خاطر دوست پسر یا دختر نداشتن*؛اینها همه باورهایی از روی ناآگاهی است و بس.
شما نباید تحت تأثیر آنها قرار بگیرید.البته من نمی گویم که خواستگاران خوب خود را از دست بدهید که درصورت *گزینش بهینه و خردورزانه* و تشکیل زندگی مشترک هم می توانید درستان را بخوانید.اکنون اگر می خواهید درستان را ادامه دهید،خوب این کار را انجام دهید و از حرف دیگرانی که صلاح شما را نمی دانند آزرده خاطر نگردید.(پدر و مادر همواره صلاح فرزندان خود را می خواهند،حواستان به این نکته هست . . . .)
شما اکنون باید همه حواس خود را روی آزمایش کارشناس ارشد متمرکز کنید.بیایید یک کار را بکنید.نمی دانم عروسکی از دوران کودکی خود دارید که پسر یا مرد باشد.اگر هم در دسترس ندارید،چیز دیگری را بعنوان خواستگار یا دوست پسر در نظر گرفته و به او بگویید که تو را تا پس از کنکورم در جعبه یا در زیر زمین می گذارم.
هر هنگام هم که به یادش افتادید،می بینید که ان *گل پسر* در جایی دیگر است و از شما دور؛به خانواده نیز بگویید که تا پس از امتحانتان از خواستگار سخنی نگویند و از دوستانتان هم بخواهید که مثلاً از دوست پسر.
من یک راه بسیار آسان برون رفت از این مشکل را برای شما برشمردم.نکته اساسی اینجاست که *خودِ خودتان* هستید که اجازه ورود این افکار پریشان کننده را به مغزتان می دهید.بیایید و این اندیشه ها را یکبار هم که شده تنها و تنها *نگاه کنید.*بدون هیچ داوری یا احساسی به آنها؛یعنی چه؟؟؟
یعنی:اکنون یا هر زمانی که این افکار به سراغ شما آمد به آنها در *جلوی چشمان خود* و البته به صورت خیالی بگویید:
من دارم شما دو تا فکر ناقلا و ناشی را می بینم که می خواهید من را وسوسه کنید،اما هیچ کاری نمی توانید بکنید.شما دو فکری هستید که تنها *خیالید* و توان هیچ کاری را ندارد.کله یا مغز من دیواری دارد بنام *اراده* و *تصمیم* خودم،که جنس آن از *الماس* هم سخت تر است و شماها هیچ کاری نمی توانید بکنید که از آن بگذرید؛
به آن افکار بخندید و مسخره شان کنید و به خود القاء کنید که بیدی نیستید از این *بادها* بلرزید . . . .راستی! یک وقتی آن قدر در خود فرو نرفته یا درگیر نشوید که درستان را فراموش کرده و یا آرامشتان بهم بریزد.
تمام این کارها باید در چند ثانیه یا حداکثر یک دقیقه انجام گیرد،تمرین کنید،خیلی آسان است؛؛؛بدرود.
-
RE: تنهایی
با سلام و عرض تشكر از راهنماييهاي ارزنده جناب گرد آفريد كه از باب روانشناختي نيز توضيحاتي فرمودند.
ساران خانم خدمت شما عرض كنم كه به نظر بنده هم شما نبايد اسير احساسات بشيد و به خاطر احساس نياز به يه همدرد يا كسي كه شما رو درك كنه،نبايد اين احساس رو به برقراري رابطه با يه جنس مخالف تشبيه كنيد ،اين ارتباط ونزديكي از طريق خانواده(مادر-برادر- خواهر) يا دوستان خوب شما نيز مي تونه برقراربشه، شما الان در سني هستيد كه بايد با نشاط پر روحيه و با اميد وتوكل به خدا از اون بخواييد كه راههاي مثبت وخوبي در پيش روي شما قرار بده ساران خانم ، هم دختر هم پسر بايد تو زندگي راهي رو پيش بگيرن كه در آينده و در زندگي مشتركشون نزد همسر وشريك زندگيشون شرمنده نباشن و به خود افتخار كنن كه تا قبل از ازدواج هيچ گونه رابطه اي نامشروع نا متعارف و غير مرسوم با جنس مخالف نداشته اند واز اين بابت هم حقيقتا جاي بسي افتخار داره به شما كه با وجود شرايطي كه جامعه ما الان باهاش روبرو هست ولي متانت سنگيني ونجابت خودتون رو حفظ كرديد مطمئن باشيد اگه به خدا توكل كنيد و به خودتون ايمان داشته باشيد هر روز خودتون رو بايد تحسين كنيد كه تونستيد علي رغم ميل باطني باز هم اسير احساسات زودگذر نشيد و همچنان مسير درستتون رو داريد ادامه مي ديد اصلا لازم نيست غم وغصه بخوريد شما توانايي هاي زيادي داريد كه مي تونيد با كمي تدبير كمي اعتماد به نفس و توكل ،به حقيقت اون تواناييها پي ببريد و انشاءالله خداوند به خاطر پاكي وصداقت شما زندگي خوبي همراه با خوشبختي وسلامتي بهتون مي ده.:203:
و اما در مورد سخن آقاي حامد ..:305:واقعا متاسفم شما كه به قول خودتون دنيا ديده و كار آزموده هستيد چرا از اين حرفها مي زنيد بهتره در موردمشكلات ديگران كمي با تأمل و فكر بيشتر وبا سنجيدن تمام جوانب اون پاسخ بگيم هر گونه بد آموزي از حرفاي ما باعث ميشه كه ما به اون طرف ودوستان ديگر مديون بشيم و اون دنيا هم بايد جوابگوي همه حرفامون واعمال وافكارمون باشيم .......
-
RE: تنهایی
آقا عرفان؛لطفاً محترمانه تر و *همدلانه تر* سخن بگویید.با توجه به توصیف حامد خان از مشکل خود در این تالار بنده صددرصد و حتماً به ایشان حق می دهم که درباره مشکل ساران این نظر را بدهند.
-
RE: تنهایی
با سلام .خدمت گردآفرید عزیز ..من فکر می کنم از تمام پستهای آقا حامد این طور بر میاد که ایشون تمایل دارن همه چیز رو اون طور که خود شون میل دارن انجام بدن و زیاد به توقعات دیگرون از خودشون و همچنین موقعیت اجتماع توجهی ندارن. پاسخهایی که هم به مشکلات بچه ها میدن همشون برخاسته از تمایل ایشون به آزادی بی قید و شرط هستش. من فکر میکنم آقا حامد یه کم کمتر شخصی جواب بدن بهتر باشه
-
RE: تنهایی
آتنا خانم؛درست می گویید راهنمایی نباید متأثر از تمایلات درونی و جبرانی باشند.
-
RE: تنهایی
خانمی فکر نمی کنی این وضعیت به خاطر فشار کنکور باشه؟ پیشنهاد میکنم مسافرت بری و بعد از اون به این مطلب فکر کنی
-
RE: تنهایی
اگر روزي به تو گفتم دلم تنگ است
بدان كه دل به من اصرار كرد كه ديگر طاقت دوري ندارم
اگر روزي به تو گفتم كه من مردم از عشق تو
بدان كه مرگ به من گفته كه غير از من نيست راهي براي تو
نيستي كنارم كه ببيني چگونه فرياد مي كشم
که آيا اين بود سزاي عاشقي چون من ؟!!!
-
RE: تنهایی
خداوند به حضرت موسی می گوید :
«ای پسر عمران ! هر گاه بنده ای مرا بخواند , آن چنان به سخن او گوش می سپرم که گویی بنده ای جز او ندارم .
ای شگفتا ! که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی همه خدای اویند جز من .»
امام سجاد به خداوند چنین می فرماید :
«خدایا من درکلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم وتو چون خود نداری.»
-
RE: تنهایی
سلام -
اتنا عزیز شما پیشنهاد من را رد کردید اما پیشنهاد بهتری هم ارائه نکردید ؟ فکر کنم با پیشنهاد بهتر میشه یه پیشنهادو رد کرد نه؟
مرکا عزیز صیغه عده داره ؟خوب اینم بدون که اگه زنی از شوهر دائم خود جدا شود حتی دز زمان عده میتواند رجوع کند به همسر سابقش ونیازی به حفظ عده ندارد فقط در رابطه با همسر سابق خوب؟
پس در مورد صیغه موقت که دیگه این امر مشکل نیست . صحبت شما زمانی صحیح و وارد بود که ایشان هر روز با یک پسر دوست شود و بخواهد صیغه محرمی بخواند.
پیشنهاد من از این بحث خارج بود ::::: نظر من به دوست ساده شروع کن با یه پسر خوب و مودب میتونی برای دوری از گناه صیغه موقت هم بخونید هر بار که همدیگرو دیدید مثلا صیغه 3 ساعته مهر هم یک بستنی . به همین سادگی دیگه حرف زدن و قدم زدن با نامحرم نیست.:::::: میبنیم که منظورم هر روز با یک نفر نیست پس اعتراض شما وارد نست.
اما دوستان دیگری که کتاب خواندن و وبلاگ نویسی....پیشنهاد دادند.
این گروه از دوستان به این دوست عزیز دنیای مجازی را به جای دنیای واقعی پیشنهاد داده اند که از خطرات دور باشد !!!!!
در واقع از آزادی بی قید شرط غرب که فرار کرده اند از آنطرف پشت بام افتاده اند ......
راه حل من بیشترین امتیازش که در دین هم توصیه شده اعتدال است اعتدال که اگر دوستان خانم هستی عزیز رعایت میکردند آن مشکلاتی که ایشان مد نظرشان هست به وجود نمی آمد.
-
RE: تنهایی
سلام
آتنای عزیز از تذکری که دادید که موضوع را شخصی کردم ممنون چشم .و شرمنده اگه حرفها ی من این گونه انعکاس داشت.
از گردآفرید عزیز هم سپازگزارم .
اما عرفان عزیز خواهشمندم به نکات زیر دقت و به سوالات من جواب دهید که من نیز قانع شوم و حتما خوانندگان عزیز داوری کنند و از این بحث نتیجه مثبت عاید همه شود :
1-من دنیا دیده و کار آزموده هستم به قول خودم؟ منظور کنایه است یا دیده حقارت شما به اینجانب؟
2 - بد آموزی که فرمودید در مورد صیغه موقت بوده آگه اینجوره شما هم اسلام را آنگونه که میپسندید دوست دارید نه؟ بعضی از دستورات آن بد و باید ترک کرد (صیغه موقت) و بعضی دیگر خوب و جایز؟ همه میدانیم که در شهر دختران ما با پسران دوست و ارتباط دارند. اگر این دوستی قانونی و بدور از گناه باشد بد آموزی دارد؟؟؟؟؟
3 - ایشان در چه جامعه زندگی میکنند که شما اینگونه تفسری دارید؟ جامعه فاسد؟بی بندوباری؟منظورتان چیست؟ آیا جامعه امروز اسلامی نیست؟اگر هست این فسادی که شما از آن بیم دارید از سختگیریهای بی مورد ما بوجود نیامده؟
-
RE: تنهایی
با سلام
در اين تاپيك هدف ما راهنمايي و كمك به دوستمون ساران خانم است و اين بحثهاي بيهوده هيچ ربطي به مشكل ايشون نداره در ضمن اينجا جاي بحث نيست وگرنه خيلي از حرفاي آقاي حامد نه جنبه علمي نه فقهي نه اجتماعي ونه وجاهتي تو عرف وجامعه ما داره پس سعي نكنيد گفتگوي سالم اين تالار رو با جدلهاي بيهوده مخدوش كنيد من به خاطر احترامي كه به جناب سنگتراشان قائل هستم سكوت رو ترجيح مي دم و هر كس هم جوابي مي خواد مي تونه خصوصي با من گفتگو كنه و اين بحث ها رو به فضاي عمومي نكشونه در ضمن شايسته نيست فضاي اين تالار رو به طرفي سوق بديم كه بوي حزب بازي و جناح بندي و عدم رو راستي وصداقت از اون به مشام برسه
فقط كافيه هر جوابي مي خوايم بديم به وجدان خودمون مراجعه كنيم همين.......
-
RE: تنهایی
سلام.
جالب بود . به هر حال اینکه قبول کردید که جواب قابل ملاحضه ای ندارید و گفتید خوب بود حد اقل شهامت اینکارو داشتید.
موفق باشید.
-
RE: تنهایی
تنهايي عزيزم سلام من احساس تو رو ميفهمم همه ما به دوست داشتن و دوست داشته شدن و قرار گرفتن در متن يك رابطه عاطفي عميق احتياج داريم به نظر من اين يك نياز كاملا طبيعيه ولي موضوع اينه كه ما بايد شرايط ايجاد و تداوم همچين رابطه اي رو داشته باشيم و براي يك انتخاب صحيح واگاهانه به ارامش احتياج داريم به نظرم با توجه به شرايطي كه از نظر درسي داري و ميخواي براي كنكور اماده بشي فعلا شرايط مناسبي نيست بهتره كه انرژي و فكرت رو متمركز كارت بكني و بعد از گذشتن از اين مقطع حساس و سرنوشت ساز كه شايد با موفقيت طي كردنش باعث تعديل احساس تنهاييت بشه با ارامش و بينش در مورد يك رابطه اگاهانه و سالم فكر كني وتصميم بگيري اين رو هم بدون كه شروع و ايجاد يك رابطه تا زمانيكه اون قدر صميمانه بشه كه احساس تنهاييت رو از بين ببره زمان زيادي ميبره پس صبو ر باش و به خدا توكل كن موفق باشي
-
RE: تنهایی
.دوستان عزيز عرفان و حامد جان هدف ما از بحث در اين تالار صرفا همدردي و پيشنهاد به دوستان براي رفع مشكلاتشونه نه جنگ وجدل بر سر عقايد و نظرات شخصيمون هر كسي ميتونه در مورد موضوعات مطرح شده پيشنهاد خودشو كه از ديدگاه شخصيش نشات ميگيره ارائه كنه و خواننده قطئا برداشت شخصي و نتيجه گيري خودش رو از نظرات ما خواهد داشت پس بهتر نيست با هم مهربونتر باشيم و يادمون نره كه توي تالار همدردي هستيم نه رينگ بكس
-
RE: تنهایی
سلام
ندای عزیز شرمنده که ناراحت شدید . ولی چاره ای نداشتم . بعضی تحمل عقیده غیر خود را ندارند و متاسفانه این افراد همه جا سرک میکشند. انشا الله که همانطور که جواب منطقی ندارند کم کم تعداشان کم هم بشود....
-
RE: تنهایی
سلام
از همتون به خاطر همدردیتون ممنونم. فکر نمی کردم این همه پاسخ برای من گذاشته باشید.راهنماییهاتون به من کمک میکنه. من دختر خیلی شادی هستم و دوستان زیادی هم دارم. خانواده خیلی خوبی هم دارم. با پدرومادروبرادروخواهرم هم خیلی صمیمی هستم. آنقدر سرحال وشاداب هستم که بعضی از دوستام بهم میگند میشه یه روز تورو ببینیم که نخندی. ولی پشت این همه خنده غمی هست که نمیدونم از کجا اومده ."احساس تنهایی". ولی امیدوارم با کمک شما این احساس روز به روز کم رنگ تر بشه. راستی امروز کنکورم را دادم. برام دعا کنید که قبول بشم.
-
RE: تنهایی
آقا حامد عزیز من از ابتدا گفتم من در مقامی که بخوام ساران جان رو راهنمایی کنم نیستم اما این دلیل نمیشه نتونم خوب و بد رو از هم تشخیص بدم. بنده بر اساس تجربیات و عقاید شخصی خودم تنها مخالفتم رو به نظر شما ابراز کردم و فکر کنم این هم شیوه ای از راهنمایی کردن باشه یعنی پیشگیری از بیراهه رفتن
-
RE: تنهایی
شاید یادتون رفته همه ما برای چی به این تالار اومدیم. مگر غیر از اینه که اینجاهمه باهم مثل یک خونواده هستند. قرار نبود این طوری مشکلات هم رو حل کنیم. هدف ما تأثیر مثبت گذاشتن روی همدیگه اس. از جنگ و جدال و کل کل که چیزی عاید کسی نمیشه.:305:
باید سعی کنیم با مهربونی اشکالات و ایرادها رو به هم گوشزد کنیم. ما اینجا یه الگوی خوب داریم بنام آقای سنگ تراشان. هیچ توجه کردین چطور با عشق اشتباهات رو بهمون گوشزد می کنند . من از روزی که اومدم اینجا اعتماد به نفس از دست رفته مو بدست آوردم. این فقط بخاطر این بود که دلم به پشتگرمی دوستان خونگرم و مهربونی که اینجا پیداشون کردم گرم شد. آقا حامد و اقا عرفان ، من جای خواهر کوچیک شما هستم و اصلاً دوست ندارم دو تا برادرام تو محیط گرم خونه اینطوری به هم بپرند. حتماً بابای خونه هم دوست نداره...
یالله همدیگرو ببوسید..:73::228::104::227:
-
RE: تنهایی
سلام ساران جان
عزيزم بايد بگم كه بهتره با پسر ارتباط برقرار نكني همونطور كه بقيه دوستان گفتند توي جامعه ايي كه الان داريم اين مسئله خيلي ريسك داره شما كه تا الان يك دختر پاك مونديد بزاريد همين جوري بمونيد تا يك گوهر شناسي بيادو شما رو از توي صدف برداره . من شوهرم خودش با اينكه مرده مي گه پسرها 80 درصدشون وقتي به كسي پيشنهاد دوستي مي دن به خاطر رابطه جنسي با دختره . پس چرا ما خودمون و مضحكه دست اونها كنيم ؟ ما چرا بايد وسيله اونها باشيم ؟ عزيزم ما خيلي باارزشمندتر از اين حرفها هستيم . شما مي تونيد با توجه به نيازتون كمي بيشتر روي خاستگارهايتان فكر كنيد و درايت بيشتري به اين مسئله بيانديشيد بالاخره تا اخر عمرمون كه در خونمون نمي زنن . هر چيزي يك موقعي داره اگه الان سخت گيريهاي بي دليل كني نسنجيده رد كني بعدها كه به خودت مي ياي و مي بيني كه تنهايي و مي خواي كه با كسي باشي ديگه مي بيني كسي نيست . پس فرصتها رو از دست نده و خوب فكر كن .به نظر من مي توني توي دانشگاه توي كارهاي گروهي شركت كني توي كارهايي كه هم دخترها هستند هم پسرها تا اينجوري با خصوصيات پسرها هم اشنا بشي و از اين حالت در بيايي
-
RE: تنهایی
سلام به همه دوستان گلم...
فکر می کنم شما در کمک به دیگران بهترین هستید....
البته به مرور با تمرین در مهارت سعه صدر و تحمل، ظرفیتها بیشتر خواهد شد... و این کمک به دیگران قوی تر ،غنی تر و عمیق تر خواهد شد.... انشاء الله
البته اینجا هر کس از زاویه ای که هست مزایا و معایب یک عقیده را مطرح می کند. وقتی همه زوایا روشن می شود فرد بهتر می تواند تصمیم بگیرد... ما هم همین را می خواهیم...
ما بنا نداریم بگوئیم حتما فقط از زوایه ما به قضیه نگاه کن... اما هر چه این جنبه ها بیشتر روشن می شود ما بهتر تصمیم می گیریم....
ساران به تالار همدردی خوش آمدی....
بعضی وقتها غمها هم قشنگه، تنهایی ها هم لذت بخشه.... ، سعی نکنیم این دو دوست خوب را به راحتی از دست بدهیم....
این دو دوست یعنی غم و تنهای وقتی وحشتناکند که بخواهند جای همه دوستان دیگر ما را مثل رشد، آرامش، لذت، شادی ، فعالیت ، هیجان، محبت و ....، را بگیرند...
اما در مورد نیاز به غیر همجنس، این واقعیتی هست که باید پذیرفت...، ولی همواره ما به نیازهای خود نمی توانیم فوری و آنی جواب بدهیم....
گاهی برای یک انتخاب برتر باید زحمت بکشیم...
فرض کنید انتخاب کار
یک پسر 18 ساله می تواند دنبال کار بگردد....
یک جوان 30 ساله متخصص هم می تواند دنبال کار بگردد.
اما اولی به خاطر عدم مهارت و تجربه و انرژی گذاشتن روی خودش ممکن است کار مناسب نیابد ولی این شانس برای کسی که روی خودش زحمت کشیده است بیشتر فراهم است.
انتخاب همسر با پیدا کردن دوست غیر همجنس تفاوت دارد.
اما اینکه کدام از اینها تنهایی را بطور با ثبات کاهش می دهند محل بحث داره....
اختلاف نظر دوستان هم در این مورد بود که بعضی به آرامش زودگذر بر اساس یک ارتباط عاطفی اشاره می کردند، و بعضی رسیدن به این آرامش زودگذر را مستلزم کنار گذاشتن آرامش با ثبات می دیدند. و استنباط می کردند اگر تحمل گذر از این مرحله را نداشته باشی ممکن است در چاله های احساس بیفتی که روی آینده و زندگی ات تاثیر سوء داشته باشه...
با توجه به خصوصیاتی که از خود مبنی بر زمینه ارتباط با دیگران، کار و ....، داشتی به نظر می رسد تحمل و خویشتنداری، زمینه ازدواج و بیرون آمدن با ثبات از تنهایی را برای شما به ارمغان خواهد داشت....، اما این به شرطی هست که دوستانت را ( تنهایی و غم ) بپذیری و بتوانی حتی از آنها استفاده کنی. بعضی وقتها در تنهایی و غم به چیزهایی دست می یابیم که هرگز در جمع و شادی به آنها نمی رسیم.... اینطور نیست؟!
در پایان مجددا از همه دوستان که وقت و توان خود را در این موضوع به کار گرفتند تا به دوستمون کمک کنند کمال قدردانی را دارم. امیدوارم بازهم چنین کنید و بتوانیم بیش از پیش با به کار گرفتن تحمل و خویشتنداری در خدمت هم باشیم.
-
RE: تنهایی
سلام
من از سخنان آقای سنگ تراشان عزیز که همیشه راهگشای همه ما بوده اینطور برداشت کردم که دوستان عزیز اگر ابراز عقیده یا پیشنهادی از دوستان مطرح شد و به نظر شما مردود بود شما هم تنها نظر خود را بیان کنید و به دیگران اجازه دهید که قضاوت کنند و راه بهتر و نظر بهتر را برگزینند. دقیقا برعکس عملی که آن دوست محترم داشتند که بعد از شنیدن نظر مخالف خود اینگونه بر تافتند و با حمله فرمودند: :::واقعا متاسفم شما كه به قول خودتون دنيا ديده و كار آزموده هستيد چرا از اين حرفها مي زنيد بهتره در موردمشكلات ديگران كمي با تأمل و فكر بيشتر وبا سنجيدن تمام جوانب اون پاسخ بگيم هر گونه بد آموزي از حرفاي ما باعث ميشه كه ما به اون طرف ودوستان ديگر مديون بشيم و اون دنيا هم بايد جوابگوي همه حرفامون واعمال وافكارمون باشيم ....... .... باز هم قضاوت با شما دوستان عزیز.
-
RE: تنهایی
سلام دوستان
در مهارتهای ارتباطی یک چیزی که از موانع ارتباط محسوب میشه و به ارتباط ما آسیب می رسونه قضاوت هست...
باید یاد بگیریم کمتر قضاوت کنیم... قضاوت یک عنصر ارزشی داره....، و ما معمولا از روی ارزش خودمون این قضاوت را انجام می دهیم....
ثانیا در قضاوت این نکته نهفته است که من بیشتر می فهمم.... ( چون برای قضاوت باید نسبت به موضوع حاکم بود)
و.....
لذا طعنه، تحقیر، انتقاد، قضاوت، توصیه ، راهنمایی، تهدید و ... همه می تواند رابطه ما را با دیگران خدشه دار کند.
تبصره: ممکن است در جایگاه تخصصی یک نفر از شما نظر ، توصیه ، راهنمایی یا ....، بخواهد که چون خودش اجازه داده است، می توانید به او کمک کنید.
-
RE: تنهایی
سلام
منم مثل تو ام
خيلي نتهام
خيلي
-
RE: تنهایی
سلام ساران جان
منم یک سال پیش دقیقاً با همین مشکل مواجه شدم خودمو انداختم تو یه گرداب که الان دارم برای بیرون اومدن ازش دست و پا میزنم با یه پسر آشنا شدم تمام احساسمو به پاش ریختم هر کاری برای خوشحال کردنش می کردم اونم همه این کارارو برای من می کرد یک سال گذشت و من هم یک لحظه احساس تنهایی نکردم بهترین لحظات رو با هم داشتیم دیگه نمیتونستیم از هم جدا بمونیم فقط به یه دلیل که هنوز خودمم نمیدونم چی بود 21 روز پیش از هم جدا شدیم و الان من احساس می کنم به آخر خط رسیدم کاش اون روز که احساس تنهایی می کردم همچین راه حل احمقانه ای رو انتخاب نمی کردم احساس تنهایی که الان دارم هزار برابر بیشتر از اون روزه به علاوه احساس می کنم غرورمو ،شخصیتمو ،زندگیمو نابود کرد و رفت پس خواهش می کنم برای شخصیت خودت احترام قائل شو و محبتتو برای کسی که لیاقتشو نداره خرج نکن .اینکه بعضیا میگن رابطه دوستی فقط یه دوستی باقی می مونه و علاقه ای ایجاد نمیشه همش شعره ما آدما به خصوص ما دخترا احساس داریم بعد از چند ماه که روزی 60 بار یه نفر بهمون بگه دوستمون داره ناخودآگاه ما هم به اون طرف علاقه مند میشیم و تمام زندگیمونو در کنار اون می سازیم و بعد جدا شدن از اون همه خاطره خوش و رویاهای شیرین و قبول کردن اینکه توی این مدت اون نفر عاشقت نبوده و الکی از صبح تا شب بهت حرفای عاشقانه میزده زجر آورترین چیزیه که من تجربه کردم
-
RE: تنهایی
خواهر گلم:
آدم هیچ وقت تنها نیست.شماکسی رادارین که هیچ وقت شماراتنها نخواهد گذاشت.
به خودت هم تلقین نکن که آدم تنهایی شدی پس اطرافیان شما چکارند؟
هرچی که به خودت سخت بگیری همون طوری هم برات پیش میاد.
پس سعی کن همیشه تو زندگیت شاد باشی وبه خدای منان توکل کنی.