نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان عزیز
اول تشکر میکنم از دوستان که تو تاپیک قبلیم کمکم کردند که معشوقه خودم برسم
حالا این تاپیک رو افتتاح کردم که همه کسایی که با همسرمون اختلاف سنی داریم بیاییم مشکلاتمون رو مطرح کنیم و براش راه حل پیدا کنیم
راستی فقط از مشکلاتتون رو نگید دوست دارم اینجا از خوشیا و تفاهم هایی که تو زندگیمون حس میکنیم برای هم بگیم
بنده ازدواج نکردم یعنی هنوز سنی ندارم....وگرنه حتما نظر می دادم...تاپیک جالبیست..
منتظر نظر دوستان دیگر هستیم
سلام دوست عزيز.تاپيك جالبي هست.مخصوصا اگه از خوشي ها و تفاهم هاي زندگي بيشتر صحبت بشه.اميدوارم موضوع پر طرفداري بشه.ان شالله اگه دوستان نظر دادن استفاده ميكنيم.
راستي اول خودتون شروع كنيد،بسم لله:73:
من ده سال از همسرم كوچكترم و مشكلي هم ندارم كه بخواهم از آن صحبت كنم . مثل همه ي زوجها گاهي اختلافات كوچكي هست اما آنقدر مهم نيست كه بخواهيم به عنوان مشگل به‌آن نگاه كنيم و طرح كنيم ولي تا دلتان بخواهد آب و هواي آسمان خانه ما آفتابي و گرم است .
خدا به همه جوانها يك زندگي خوب و بي دغدغه توام با شناخت عطا بفرمايد .
:72: منم همینطور.........امیدوارم هردوی ما تا 5 - 6 سال دیگه حتما یه ازدواج موفق و عالی ......توی پروندمون باشه!.......:D.......دوستانی که خاطراتی .......دارند برای ما تعریف کنند....نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
اختلاف سني من و شوهرم هم 5 سال و 6 ماه و 10 روزه شكر خدا زندگي خوبي داريم و عاشق هم و مشكل چنداني نداريم مشكل ما فقط ماليه كه اونم دست به دست هم داديم جفتمون كار ميكنيم تا حل بشه . اما خدمت همه آقايون عرض كنم قبل از ازدواج خوب كار كنيدو پس انداز داشته باشيد تا بعد ازدواج سر بلند باشيد و وابسته به هيچ كس حتي پدر مادرتون نباشيد چون اونجوري مجبوريد بر وفق مراد اونا زندگي كنيد وگرنه خودشون را كنار ميكشند و شما ديگه تكيه گاهي نداريد
توصیتون در این مورد به خانمها چیه خانم پاییز خزان؟ چه نقشی رو اونها می تونند قبل از ازدواج ایفا کنند؟؟
قبلا در تاپیکی که سورنای عزیز زده بودن.....فکر کنم......نقش یک دختر قبل از زندگی مشترک.......پست های خوبی زده شده که میتونی ببینی!......:cool:نقل قول:
نوشته اصلی توسط wintersun77
یکی از تفاهم هایی که تو زندگیم بارها به وضوح دیدم اینه که احساس میکنم خیلی جاها خانمم حرفم رو حتی قبل از اینکه من ابرازش کنم میفهمه میتونم بگم یه مکمل عالی برای منه خیلی جاها کمبودای منو پر میکنه که اینو تو زنای اطرافم کمتر دیدم که به راحتی همه دقدقه های یه مرد رو بفهمن( البته به نظرم این مربوط به بلوغ فکری زوجین میشه)
ومن این بلوغ فکری و شخصیتی خانمم رو دوست دارم و بهش احترام میذارم:72:
جدا توصیه شما چیه به خانومها در این مورد که به آقایون توصیه می کنید قبل از ازدواج خوب کار کنند و پس انداز داشته باشند. فکر نمی کنید این توصیه رو باید به خانومها هم می کردید؟ خانومهای تحصیل کرده و.. که بی عرضه نیستند که نتونند کار کنند. هستند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط پاييز خزان
البته یقینا نمی تونه توصیتون این باشه که خانومها مد لباس و آرایششون رو از ژورنال بیشتر نگاه کنن که فخر به این و اون بفروشه.
من فکر نمی کنم ازدواج با یک زن با اختلاف سنی کم مشکلی رو بوجود بیاره. مثلا یکی دوسال بزرگتر از مرد. به خصوص دیگه دیدگاه متوقعانه ای نسبت به مرد نداره.
میتونم خواهش کنم که شما یک مقدار در مورد مثالتان بیشتر توضیح بدهید....یعنی چی که زن بزرگتر از مرد. به خصوص دیگه دیدگاه متوقعانه ای نسبت به مرد ندارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
من معتقدم دیدگاه یک مرد نسبت به ازدواج واقع بینانه تر از یک زنه.انتظاراتی که یک مرد از زندگی مشترک داره و انتظاراتی که دختران( به خصوص در سن پایین در مورد ازدواج دارند عمدتا قابل قیاس نیستند. هیچ مردی از ازدواج توقع کسی رو نداره که اونو خوشبخت کنه و.. اما خب هستند زنانی که چنین توقعاتی رو دارند. افزایش سن انسانها افزایش واقع بینی و کاهش توقعات رو به همراه داره که این یکی دو سال بیشتر بودن سن زن رو حتی برای جبران دیدگاه احساس گراتر و غیر واقع بینانه تر اون ( به نسب مرد) من مناسب می دونم. البته برای شخص من هر چند ز یبایی نسبی چهره زن مانند بیشتر مردها مهمه اما چون مادر خودم و خیلی های دیگه رو دیدم گذر زمان ته چهره افراد رو نمی تونه از بین ببره که برای من همین ه چهره کافیه
کاملا موافقم.....جالبه! چقدر هم به دروغ آمار میدن و مثلا کارشناس ها!؟؟ میگن یه دختر مثلا 22 ساله از یه پسر 22 ساله...از لحاظ درک زندگی و .......بیشتر و بهتر میفهمه!!!!!!.......در حالی که همش مزخرفه:160:........خودتون برین آمار بگیرین.....دستتون میاد که چه خبره!......:180:.....نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
اقاي سورناي عزيز هيچ دختري نميتونه قبل از ازدواجش پس انداز داشته باشه و اگه داشته باشه هم پس اندازاشو نميبره خونه بخت تا دو دستي تقديم شوهرش كنه كمتر زني پيدا ميشه كه البته من خودم يكي از اونا بودم با اينكه پس انداز داشتم به جاي اينكه در خريد جهيزيهام به پدرم كم ميكردم همه پولامو به شوهرم تقديم كردم تا اول زندگي را با مشكل مالي شروع نكنيم و البته كمتر شوهري مثل شوهر من پيدا ميشه كه از اين كار زنش سواستفاده نكنه و خيلي هم تشكر كنه
اما ميتونم به همه زنان پيشنهاد كنم كه حداقل بعد ازدواج شوهرشان را درك كنند و بدونند شوهرشان ماشين چاپ اسكناس نيست و در حد توان شوهرشان از اونا توقع داشته باشند
و اينم بگم كه البته خانمهايي كه شاغلند بيشتر اقايون را درك ميكنند چون خودشون ميفهمند كه با چه زحمتي پول به دست مياد
و اما اقاي سورنا من تقريبا حرف شما را تاييد ميكنم كه اگه خانم سنش بيشتر باشه اقا را بهتر درك ميكنه و اما اقا سورنا به نظر من خانم بايد حداقل دو سن كوچيك باشه ميدوني چرا ؟ چون درد و رنجي كه يه خانم در دوران حاملگي و يا زايمان ميكشه باعث ميشه كه قيافه خانم حداقل دو سالي افت كنه خوب حالا اگه گيريم خانم سنش از اقا بيشتر باشه و اين درد و رنجش ام روش بياد كه اون موقع ديگه قيافه خانم خيلي بيشتر از اقاهه نشون ميده و اون وقت است كه ديگه اقاهه از خانمش خوشش نمياد و به فكر ازدواج ديگه مي افته
hope you understand me
thanks
سلام دوستان
به نظر من مرد و زن هر دو باید قبل از ازدواج باید پس اندازهایی داشته باشند و برای زندگیه مشترک سرمایه گذاری کرده باشند!!!!!
همون طور که مرد لازمه برای شروع زندگی یه سری آمادگیها از لحاظ مادی رو پیدا کرده باشه و البته همه هم اینو به آقایون گوشزد میکنند خانومها هم باید برای زندگی آینده خودشونو قدرتمند کنند.نمی خوام مثل قدیمیها حرف بزنم اما دخترهای جوون دیگه وظایف خودشونو فراموش کردن و اغلب قبل از ازدواج وقت خودشون صرف دانشگاه (که البته قابل تقدیره)و همین طور صرف جمع آوری توقعات از همسرشون میکنند (ببخشیدا!!!!) و دیگه برای کسی کدبانو بودن و اینجور حرفها بی معنی و گاها مسخره،ولی همه میدونیم که کدبانو بودن فقط به معنیه ظرف شستن و غذا درست کردن نیست و معنای وسیعتری داره .برای موفق بودن در زندگیه مشترک ما به مهارتهایی نیاز داریم که آگاهی به اونها کار یکی دو روز نیست.درسته در این قرن زنها هم مثل مردان باید در اجتماع باشند اما دلیل نمیشه مسئولیتهای خودمونو فراموش کنیم.همانطور که ما از مردان توقعاتی داریم و در سایه رسیدن به اونها احساس خوشبختی میکنیم مردها هم خواسته هایی دارن که باید به انها هم توجه بشه.
یه سوالنقل قول:
نوشته اصلی توسط پاييز خزان
مگه خانومها بابت وظیفه آقایون مبنی بر تامین شرایط لازم برای ازدواج از اونها تشکر می کنند که آقایون تشکر کنند. مشکل اینجاست که دختر خانومهای لوسی که فکر دانشگاه و تفریح و... هستند(البته اونهایی که فقط در این فکرند نه همه) اصلا اینو وظیفه خودشون نمی دونند که برای شروع زندگی مشترک پس انداز داشته بانشد و در فکر تامین شرایط باشند!!! از بس پدر و جامعه لی لی به لالشون گذاشته.
حداقلی در کار نیست. هر دو باید به یک اندازه وظیفه داشته باشند. نباید وظیفه یک نفر به کاهش توقعاتش تقلیل پیدا کنه. اینطور دخترهای منفعل که البته شما خودتون فرمومدید اینطور نیستید به نظر من حال به هم زنند!
البته این بازم دیدگاه هر مردیه که هر جور دوست داره زندگی کنه ولی بنده این رو نشونه حماقت یک مرد می دونم که با زنی با چنین دیدگاهی ازدواج کند.
امیدوارم منم به اون بلوغفکری رسیده باشمنقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_11913
خوش به حال همسرتون
امیدوارم در خانمهای ما نگرشی همانند نگرش خانم گلوریا نسبت به زندگی مشترک پیش بیاید. دیدگاهی مسئولانه و حقیقت بینانه. و بدانید که یک مرد این نگرش را در یک زن ارج می نهد و در پی دادن بهترین پاسخ به این فهم و درک بالا خواهد بود.
اقا سورناي عزيز به نظر من زن و مرد بايد براي بهبود زندگي دست به دست هم دهند تا زندگي بهتري داشته باشند اگه قرار باشه زن مثلا از لحاظ مالي به مردش كمك كنه و مردش هم خودش را تحقير كنه اين ديگه زندگي نشد كه .
زن و مرد درست بايد مثل دو تا دوست باشند و هيچ كس خود را بر ديگري برتر نداند و از كاري كه ميكنه هم انتظار تشكر نداشته باشه
در ضمن منظورتون از اين جمله چيه
ولی بنده این رو نشونه حماقت یک مرد می دونم که با زنی با چنین دیدگاهی ازدواج کند.
منظورتون چه ديدگاهي است
با تشكر از شما دوستعزيز
با احترام به نظر همه دوستان
به نظر من بهتر چیز و موثر ترین تو زندگی زناشویی اینه که چه زن و چه مرد،این رئ به فهمن که
1.از زندگی مشترک چی میخوان
تو زندگی هست که مردی توقع یک جانبه از زنش برای تامین مالی داشته باشه؟
2.هر کسی باید وظیفه خودش رو تو زندگی زناشویی بدونه
من به عنوان یه مرد با توجه به طرز فکر جامه ما نسبت به شاغل بودن زن ها ، وظیفه خودم میدونم که برای تامین مخارج زندگیم باید کار کنم و چون همسرم رو عاشقانه دوست دارم به امید ساختن یه زندگی عالی تر باهمسرم تمام تلاش خودم رو میکنم
و در کنار اون هم همسرم شرایط من و همین طور هدف من رو از کار کردن میفهمه و میدونه که مهدی همه تلاش رو داره میکنه که یه زندگی عالی برای جفتمون درست کنه ولی ممکنه شوهرش بعضی جاها زمین بخوره و این دلیلی برای اختلاف نیست بلکه دلیلی واسه عشق بازیه اینطوری که همسرم با همه عشقش به من دوباره تکیه گاه من میشه واسه ساختن زندگی دوبارهبه حرفش با محبتش باقناعتش با سنگ صبوریاش کمکم میکنه
این یک زندگی ارمانی با طرز فکر مثبته
خانم گ مریم مشکلتون رو مطرح کنید تا شاید با دوستان بتونیم بهتون کمک کنیمنقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
خانم گ مریم مشکلتون رو مطرح کنید تا شاید با دوستان بتونیم بهتون کمک کنیمنقل قول:
نوشته اصلی توسط گل مریم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_11913
سلام من هم دغدغه ای مشابه دارم. ایا این قائده رعایت شرایط سنی مرد بزرگتر از زن یه قائده مطلقه و تا چه حد باید مورد توجه قرار بگیره و بعنوان مثال شخصی رو میشناسم که دو سال کوچکتر از منه اما با توجه به شناختی که ازش داشتم فکر نمیکردم کوچیکتر باشه. ولی در این مورد تنها ترسی که من دارم اینه که اقایون روزی از ازدواج با خانم بزرگتر از خودشون پشیمون بشن. میشه راهنمایی بفرمایید در این خصوص؟ اختلاف سنی حدود 2 سال کوچیکتر؟ اگر ظاهر تنها مشکل همین باشه
negahعزیز
برای خودتان یک تاپیک جدا باز کنید تا دوستان بتوانند با شما وارد گفتگو شوند .
مرسی دوست عزیز .
سلام ممنون از راهنمایی شما دوست عزیز :72:
کمک مالی؟
من مادرم شاغل هست و یکی از دلایل ازدواج پدرم با مادرم شاغل بودن ایشون بوده وتا همین الانم یک ریالی نتونسته واسه خودش پس انداز کنه و پدرم هم مردی هست که بیشتر به تمایلات درونیش اهمیت میداد و میده و همش به فکر خودش بود و یک عالمه مشکل و بده کاری برامون به وجود آورد و مادر بیچاره به خاطر ابروش هر چی پس انداز داشت یه آپارتمان تو اکباتان داشت اونو فروخت واسه شوهر محترم تا از زندان رفتنش جلوگیری کنه حالا میدونید جواب این همه لطف چی بوده؟ پدر گرامی رفتن و با یک زن دیگه رابطه مخفی دارن هممون هم فهمیدیم از وقتی فهمیدم از پدرم متنفر شدم.این درحالی که من عقد کردم و برای خرید جهاز رو کمک پدرم حساب کرده بودم از طرف ادارشون 600 تومان به من دادن ولی اون خرج کرده و هنوز به دستم نرسیده. خانمهایی که شوهر قدر شناسی ندارید حتی یک ریال هم کمک نکنید چون لیاقتش ندارن.
چه جالب ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_11913
منم از نامزدم کوچیکترم (حدود7سال)
ما هم نسبت بهم چنین رفتار و حسی داریم
خیلی دلنشینه
از همه دوستان تقاضا میکنم تا برای حل شدن مشکل مالیم دعاکنن و ما دوتا هم با هم ازدواج کنیم
:82:
ممنون از دوست عزيزمون که اين تاپيک رو شروع کردند...
تشکر از همه ي دوستان به خاطر نظراتشون ، خواهشي که از دوستان دارم اينه که قرار نيست ما اينجا نظرات همديگه رو بکوبيم و محکوم کنيم،من خودم به شخصه بر اساس تجربياتم حرف ميزنم و تجربياتي که من به عنوان يه آدم مجرد دارم قطعا و 100 % با تجربيات خانمي که متاهل هستند فرق داره.
دوستان خوبم بيايم قضاوت نکنيم و با صبوري بيشتري اظهار نظر کنيم. ممنون از همه.
ممنونم آقا مهدي واقعا به نکته خوبي اشاره کرديد.واستون آرزوي موفقيت روز افزون ميکنم.:316:نقل قول:
من به عنوان یه مرد با توجه به طرز فکر جامه ما نسبت به شاغل بودن زن ها ، وظیفه خودم میدونم که برای تامین مخارج زندگیم باید کار کنم و چون همسرم رو عاشقانه دوست دارم به امید ساختن یه زندگی عالی تر باهمسرم تمام تلاش خودم رو میکنم
و در کنار اون هم همسرم شرایط من و همین طور هدف من رو از کار کردن میفهمه و میدونه که مهدی همه تلاش رو داره میکنه که یه زندگی عالی برای جفتمون درست کنه ولی ممکنه شوهرش بعضی جاها زمین بخوره و این دلیلی برای اختلاف نیست بلکه دلیلی واسه عشق بازیه اینطوری که همسرم با همه عشقش به من دوباره تکیه گاه من میشه واسه ساختن زندگی دوبارهبه حرفش با محبتش باقناعتش با سنگ صبوریاش کمکم میکنه
این یک زندگی ارمانی با طرز فکر مثبته
دوستان متاهلي که تفاوت سنيشون مربوط به بزرگتر بودنه خانم ميشه ، لطفا تجربيات و تلخي و شيريني زندگيتون رو مطرح کنيد که استفاده کنيم. :325:
سلام دوستان گلم
من فکر میکنم بحث از موضوع اصلیش منحرف شده .....
حالا من نظر خودمو میگم من نزدیک 4 ماه میشه عقدد کردم وحرفهای دوستان گلم تو تصمیم گیریم خیلی تاثیر داشت و مدیونشون هستم ....
راسیتش من خودم شدیدا به اینکه خانم باید از آقا سنش بیشتر باشه معتقد بودم ولی الان همسرم از من حدود 6 ماه کوچیکترن خوشبختانه تو این مدت برخورد یا رفتاری کاملا پخته تری نسبت به من داشتن و من ازاین بابت خوشحالم .. یکی ازدوستان تو اون پستی که راجب این موضوعم زده بودم نوشته بودن که با 6 ماه نمیشه گفت که شما از ایشون بیشتر می فهمی یا کمتر ...
به نظر من خوب بهتره خانم یه چند سالی از همسرش کوچیکتر باشه اما به هیچ عنوان شرط کافی ومطلق نیست ونمیتونه باشه
واسه یه زندگی موفق خیلی فاکتورها لازمه یکیش می تونه این باشه ولی مهمتر ازهمش اخلاق و درک وشعور طرف مقابله که خیلی مهمه .....
خانمهایی که از همسراشون یه خورده بزرگترن باید یه سیاست ونکته های ظریفو باید رعایت کنن...
مثلا نباید برخورد ورفتاری داشته باشن که همسرشون احساس کنه خیلی بیشتر از اون می فهمن ... یه جورایی نباید احساس مرد بودن تکیه گاه ومدیریت را از آقایان گرفت
..