RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلام Yakamuz
دوست من،آيا شما مشكل خاصي برايتان پيش اومده؟اگر اينطوره اصل موضوع رو بگيد چرا دنبال جواب اين سوال هستيد؟
سعي همه عزيزان در اينجا كمك به شماست.
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلام دو ست خوبم....
دوست عزیزم کسی که امید نداشته باشد در واقع خودکشی تدریجی را تجربه خواهد کرد... خودکشی که روحش را به یغما خواهد برد......
اگر انگیزه و امیدی نداشته باشی همین الان همن مرده ای بیش نیستی پس چرا به دنبال سوال هایی از این قبیل می روی....
سوالات را این چنین بیان کن دوست خوبم:::
را ه های ایجاد امید و انگیزه در زندگی چیست؟؟؟؟
موفق باشی...
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلام yakamuz، چه تاپیک اغواگری!
نمی تونم در مقابلش مقاومت کنم!
باعث شدی یه نام کاربری جدید بگیرم! آخه نمی خوام وقت کسی رو با نصیحت کردن آدمیکه پر از مرگه تلف کنم!
اولا خودکشی راهی نیست که به فکر خیلی ها برسه!
اما اینکه چرا بعضی از کسانیکه بهش فکر می کنن، عملیش نمی کنن، به آدمش بستگی داره. اینکه از اینکار چه هدفی داره، و چطور مرگی مد نظرشه.
مثلا من سالهاست که صدای شکستن استخون زیباترین رویام رو پر کرده!
شیرین ترین ( شیرین ترین ) رویای من پرت شدن از یه ساختمون بلند، رو اسفالت یا سنگفرش پیاده رو کنارشه. زمین های سیمان شده هم خیلی برام وسوسه برانگیزن.
یه رویای دیگه هم هست که ساعتها توش غرق می شم. اینکه وقتی که طناب دور گردنمه، از یه بلندی پرت بشم.
اول صدای شکستن استخون. "شکستن استخون" . و بعد روحت از این اسارت آزاد می شه. "آزاد می شه" .
اما چرا از این همه خاک فرار نمی کنم؟
چرا از این همه تلاش به دامن مرگ پناه نمی برم؟
علتش برای من 2 چیز بوده.
1 نمی خوام آخرین صدایی که می شنوم صدای وحشت رهگذرها باشه.
می خوام در آرامش بمیرم!
این برام خیلی مهمه.
2 جسمم دست من امانته. نمی تونم ولش کنم یه جایی که بگنده. باید به خاک برش گردونم.
اینها همه با هم جور نمی شه. برای همینه که اقدام نکردم.
این 2 تا علت با پیدا کردن کسیکه بهم کمک کنه، برطرف می شد ولی...
نمی دونم تو چقدر جدی بهش فکر کردی. ولی من که برام جدی بوده، نتونستم کسی رو پیدا کنم که بهم کمک کنه.
این روزا رو قول کمتر کسی می شه حساب کرد!
راستش من به تالار هم که اومدم، دلیلش همین بود!
فکر کردم شاید اینجا یکی پیدا بشه که بهم کمک کنه.
اما دیدم نگم سنگین ترم! اینجا همه پر از زندگی اند، حرف کسی رو که پر از مرگه نمی فهمن!
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلامی دورباره به دوستان عزیز "yakmaz" ,"death"
دوستان خوبم ببینید همه ما روزی افکاری مانند شما داشتیم اگر همه هم نداشتند بنده خود این حالات را تجربه کرده ام....
حالتی که همواره مرا بر هر چیزی حساس می کرد و به وجود خدایی شکاک و برای نابودی تشویق...........
هر کس درکتان نکند من می دانم چه می گویید.....همه مشکل دارند همه ناراحتند همه گرفتارند ولی نوع این گرفتاری ها و توان هر فرد یکی نیست.....همین عامل باعث می شود که فکر کنیم دیگران به قول دوست عزیزم"death" :::پر از زندگی اند و حرف کسی رو که پر از مرگه نمی فهمن.....
بخدا ما می فهمیم ولی قدری به سخنان خود توجه کنید این شما هستید که مرگ را فرا می خوانید و همواره فکر و ذهنتان درگیر آن است.......و این تمرکز فکر در مورد مرگ.....خود اغازی برای بی انگیزه گی و عدم امید و تلاش در زندگیست....
فکری و ذهنی که همواره به مرگ بیاندیشد(البته همه باید به مرگ بیاندیشند اما..اگر این اندیشه آنان را از زندگی اصلی غافل کند وای...)دیگر نیازی به زندگی کردن ندارد....
دیگر دلیلی ندارد تا زندگی را ادامه دهد....
مشکل شما داشتن جسم و روحی پر از مرگ نیست بلکه داشتن فکر و ذهنی اکنده از مرگ است......
پس در وهله اول باید افکار خود را نو کنیم.....و با افکار جدید به موقعیت خود بنگریم....
مگر زندگی چیست؟؟؟؟خوبی زندگی هم به همین مشکلات و تلاش برای رفع آنان است...
همین که می دانید مشکلی دارید و همین که در این تاپیک نظر داده اید و خواهان راهنمایی هستید یعنی هنوز """زنده اید"" و خواهان تغییر....
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
منظورتون از دشمن کیا هستن؟
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلام
ممنونم از همه دوستان
متاسفانه منظورم رو نتونستم خوب و واضح به عرضتون برسونم
منظورم اینه اگه تو یه موقعیتی باشید که نتونید زندگی با عزت داشته باشید چیکار میکنید ؟
زندگی میکنید با ذلت ؟ یا میمیرید با عزت ؟
و موضوع خودکشی یه بحث متفاوت هست که من فقط دلم میخواست بدونم مردن با خودکشی از نظر هم سن های خودم چه تفاوتی داره . همین
و منظورم از دشمن ( به قول یه دوست دشمن اونایی هستن که روزه میگیرن و با خون مردم افطار میکنن )
در مورد دوستی که گفتن نمیخوان صدای گریه و زاری رو تو آخرین ثانیه های عمرشون بشنون هم یه خواهش کوچیک دارم و اونم اینه که با چند نفر از کسانی که خودکشی کردن و جون سالم به در بردن یه گپی بزنن !
من قصد خودکشی ندارم و یه سوال بود تو ذهنم که به جواب قانع کننده ای نرسیدم !
بازم ممنونم از لطف همه دوستان . مرگ رو جدی بگیریم .
دیگه احساس تنهایی نمیکنم . چون شما رو دارم .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Yakamuz
منظورم اینه اگه تو یه موقعیتی باشید که نتونید زندگی با عزت داشته باشید چیکار میکنید ؟
زندگی میکنید با ذلت ؟ یا میمیرید با عزت ؟
سلام دوست عزیز
می خواستم نظر خودتون رو در این باره بدونم؟
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلام مجدد خدمت دوستان عزیز
این سوال یکی از دوستام بود که من چون جوابی براش پیدا نکردم از شماها کمک خواستم .
نمیخواستم بهش بگم برو خودکشی کن بخاطر همین بهش روحیه دادم و گفتم نگران نباش یه روزی مشکلات همه و خصوصا تو حل میشه .
فرقی نداره من دخترم یا پسر / مهم اینه مرگ و زندگیم زندگیم دست خودمه !
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
به نظرم ، عنوان تاپیک چرته ... دوستان به نظر شما برای خود کشی باید دلیل و برهان اورد ، که بعضی ها میارند ... شرم آوره ، در تاپیک رو ببندید .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
ببخشيد يك سوال براي من پيش آمد
مثلا بنده با 40 سال عمر هنوز هم نه تمايلي دارم حرف اين مسئله را بزنم و نه تمايلي دارم كه اطلاعاتم در اين امر زياد شود
اين تمايل شما به چه علت است ؟كنجكاوي ؟ علت اين كنجكاو ي چيست ؟
چرا بايد اصلا بخواهيد اطلاعاتتان را در اين مورد قوي كنيد؟!
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Yakamuz
زنده بمونیم برده گی کنیم ؟
اگر از جانب كسي زنده ماندن و زندگي كردن بردگي است بايد بگويم كه اين دسته افراد از ريشه و اساس نمي توانند خوب فكر كنند.
يكي از گرايشات افراد به خودكشي از بي ايماني و نداشتن اعتقاد به جزاي پس از مرگ است.
نداشتن اعتقاد به امتحانات روزگار دليل ديگرش مي تواند باشد.
نداشتن قدرت صبر و استقامت
نداشتن اعتماد به نفس براي حل مشكلات
نداشتن قدرت استدلال براي مشكلات پيش آمده و
هزاران دليل ديگر مي تواند باعث شود كه فرد به خودكشي فكر كند.
مسلما فقط با تغيير نگاه و ديدگاه افراد نسبت به زندگي مي توان آنها را از اين سمت به سمت زندگي سوق داد
(بحثهاي حاشيه اي فقط ذهن همگان را آشفته مي كند. فقط همين.....)
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
منم (مخصوصا الان)انقدر از خودم خسته ام که که می خوام بمیرم ولی هیچ وقت به خودم اجازه نمی دم در مورد امانتی که بزرگترین وعزیز ترین وجود زندگیم بهم داده خیانت کنم
و به خودکشی حتی فکربکنم
من خسته ام از همه چی و اگر ارزوی مرگ می کنم فقط به خاطر اینه که میخوام رها شم
در دامان پاکش
به امید چنین روزی
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
واي بچه ها چقدر غمگين هستيد .
پنجره ها را باز كنيد . ببينيد چه هواي خوب و لطيفي ،
از پنجره اتاق من گلهاي ياس زرد و گلهاي رنگارنگ رز با كاجهاي قد برافراشته و بوي خوش رز ماري همراه با ياس سفيد عطر افشاني مي كنند و ترنم دلنشين گنجشكها كه مرا مست و ديوانه صداي خود مي كند ، چه صداي دلنوازي در اين هياهوي تكنولوژي .
زندگي همين است آن است و در همين دم همه چيز زيبا ست . وقتي مي توان از دريچه ي چشم خود به چيزهاي خوب و قشنگ نگاه كرد و روح را نوازش داد و به موسيقي بي نظير طبيعت گوش كرد.
اي خدا ، جيك جيك اين گنجشكك اشي مشي مرا ديوانه مي كند . دلم مي خواهد بگيرم و ببوسم اش . شيطانك كوچولو از راه دور به من لبخند مي زند.
ترا خدا اينقدر افسرده نباشيد . پنجره ها را باز كنيد و با دقت گوش دهيد و ببينيد .....
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Yakamuz
سلام مجدد خدمت دوستان عزیز
این سوال یکی از دوستام بود که من چون جوابی براش پیدا نکردم از شماها کمک خواستم .
نمیخواستم بهش بگم برو خودکشی کن بخاطر همین بهش روحیه دادم و گفتم نگران نباش یه روزی مشکلات همه و خصوصا تو حل میشه .
سلام:
دوستان گرامی این مبحث که دوستمون مطرح کردند جای بحث مفصلی است ولی با اجازه روانشناسان محترم من احساس کردم مطالبی از روانپزشکی این مسئله می تونه آموزشی باشه:
خودکشی مسئول 1% از مرگ و میرهاست و دو دسته عوامل در بروز اون نقش دارند:
عوامل اجتماعی به خصوص انزوای اجتماعی (سن بالا-مجرد بودن-نداشتن خانواده و حمایت ها-وقایع پر استرس و تبلیغات در مورد خودکشی)و عوامل طبی مثل افسردگی...
4/1 کسانی که به خود آسیب می رسانند مجددا این عمل را طی یک سال انجام می دهند و خطر خودکشی در آنها 2-1% بیشتر از افراد عادی است....
خودکشی اکثرا با برنامه انجام گرفته و حدود 6/1 آن ها پیش از مرگ خود یادداشتی بر جای می گذارند که برخی در آن ها طلب امرزش کرده و برخی مضمون متهم کننده و کینه توزانه داشته و نقاط ضعف بستگان و دوستان را هدف قرار می دهند و اکثرا هشدارهایی به بستگان و دوستان یا پزشکان داده اند...
....
فرد با تمایل واضح به خودکشی -بیماری های روانی شدید و عدم برخورد از حمایت اجتماعی و هرگونه تغییر در فرد که قبلا خودآزاری داشته است باید فورا ارجاع داده شود....
ولی با توجه به این تاپیک:
خودآزاری عمدی یک خودکشی ناکام نیست و تنها 4/1 افراد ارزوی مرگ دارند..و اکثرا اعتقاد دارند که عمل ان ها تکانشی بوده است تا از پیش تعیین شده....این افراد دنبال یک راه فرار موقت از زیر بار مسئولیت می گردند و سعی می کنند اشخاص را تحت تاثیر قرار دهند...اینان مطمئن نیستند که قصد داشته اند خود را بکشند یا خیر و سعی می کنند از دیگران کمک بخواهند.....
این حالات در بالغین جوان و زنان جوان و افراد با شرایط اجتماعی پایین شایع است...در این افراد خطر خودکشی 100 برابر جمعیت عادی است....کسانی که تصمیم جدی به خودکشی دارند دارای:
1)طرح و نقشه برای خودکشی در آینده
2)امتناع از دادن اطلاعات و کشف قضیه
3)عدم تلاش برای کمک خواهی بعد از خود آزاری
4)به کار بردن روش های خطرناک
5)نوشتن نامه یا درخواست جهت اقدام نهایی
این مطالب از کتاب روانپزشکی اکسفوردسال 2005 است که من علت اینکه آن را در قسمت مقالات قرار ندادم این است که مطمئنن دوستی که این تاپیک را ایجاد کرده است...حوصله خواندن مقالات را ندارد و من به اختصار و ساده مطلبی رو در این رابطه برای مطالعه ایشان و سایر دوستان قرار دادم تا هم خود ایشان هم سایر دوستان کمی این حالات را درک کنند....
دوست عزیز بیان شما و اینکه می خواهید میان خودازاری های گذشته و اصول انسانی رابطه ای برقرار کنید منطقی نیست..اگر شما حقیقتا خواهان تغییر و رهایی از یاد مرگ هستید باید امروز فکری به حال خود کنید....بدانید که مشکلات شما دوست من خاص خود شما نیست و خیلی ها با این مشکلات دست به گریبان هستند....این اقدامات مکرر شما تنها روح و جسم شما رو می ازارد و مطمئن باشید به همدردی این تالار به نتیجه دلخواه نمی رسید...بله درسته انسان از احساس تنهایی رها میشه ولی دوست من زندگی ساده تر از اونی هستش که شما فکر می کنید...اگر قصد تغییر دارید و می خواهید از زمان خود نتیجه بگیرید یا دوستان کمکی بکنند باید به روانشناسان یا روانپزشکان هرچه زودتر مراجعه کنید...من به شخصه بسیار بسیار نگران شما هستم....
شما هم عضوی از جامعه ما هستید و تمام ما در قبال شما مسئولیم پس هرچه زودتر در جهت بهبود اقدام کنید...
دوستان کما اصلا حالت جالبی نیست به هیچ عنوان و این بیان کاملا بی منطق است....ببخشید که رک گفتم ولی می خواستم سایر دوستان که این تاپیک رو مطالعه می کنن بدونن که کما اصلا حالت جالبی نیست و این فکر را نپذیرید...
دوست من منتظر اقدام شما جهت بهبودی هستیم...
بدونید می تونید تنها باید بخواهید
موفق باشید.....
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
Yes عزيز
واقعا تعجب مي كنم ، شما در زنده بودن و زندگي كردن لذتي نيافتيد نمي يابيد كه مست و خراباتي تان كند كه با كما به دنبال اين حال خوش هستيد ؟!!!!
اين همه نعمت خدادادي مدهوش كننده را چطور مي توان ناديده گرفت ؟!
به نظرم حتما بايد به يك پزشك روانشناس باليني مراجعه كنيد .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
سلامی دیگر:
عجب بحثی ....من متعجبم از انسان ناشکر که این چنین افسردگی و نا امیدی خود را نه تنها رفع نمی کند بلکه تبلیغ هم میکند و عجیب است که برای خود دست هم می زنید:
چه می شود شما را؟؟؟؟
انسان لحظه به لحظه باید به امیدی زندگی کند و در جهت رفع مشکل خود اقدام کند من از شما تعجب می کنم...شما یا واقعا معنای مردن را نمی دانید یا واقعا معنای زندگی را در برزخی که به دست خود ساخته اید دست و پا می زنید ...
و در عین حال دنیایی دروغین را برای خود و دوستانتان می سازید ....
شما اصلا می دانید کما چیست؟
اصلا می دانید با وجود نازنین خود چه می کنید؟
می دانید با چشمان نگران پدران و مادران خود و قد خمیده آنان که دوستتان دارند چه می کنید؟
اصلا ...........
دوست عزیز شما اگر تنها کمی و تنها کمی در این تالار گشتی بزنید و سعی کنید مطالب زیبای ان را که از مقالات علمی و روانشناسی هستش و تا کلیپ ها و آهنگ ها و مطالب الهی را مطالعه کنید که در تالار ما به وفور وجود دارند و آرمان گرامی زحمتش رو می کشند بخونید و فکر کنید و در کنار اون با مراجعه به روانپزشک به حل مشکل خود بپردازید هیچ گاه کلام خود را با این کفر بزرگ آلوده نمی کنید دوست من.......
شما که در کما هستید آیا هیچ وقت از دنیای اطرافتان در بعد از بهبودی سوالی پرسیده اید؟
آیا اصلا به عواقب ان فکر کردید؟
آیا دست های رو به آسمان رفته برای خود را دیده اید؟
آیا اشک اطرافیانتان را دیده اید؟
آیا التماس خانواده و دوستانتان را به پزشکان و پرستاران دیده اید؟
آیا لذت نفس کشیدن را بعد از آن حس کردید؟
لذت چشم گشودن را....گوش دادن را و سخن گفتن را؟
دوست عزیز سخنان من تنها و تنها از روی دلسوزی است ...ناراحت نشوید ولی کمی بیاندیشید.....
و تصمیم عاجلی برای درمان بگیرید تا روزی لبخند قرین روزگارتان گردد.........
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
اتفاقا مراجعه کردم،
طی 2 هفته گذشته به 4 تا از معروفترین روانپزشکا مراجعه کردم (یه استاد دانشگاه تهران + یه استاد شهید بهشتی + دو تا استاد دانشگاه ایران)
چندان نظراشون جالب نبود، امیدوارکننده ترینش این بود که فعلا باید یه چند سالی دارو مصرف کنی
از دست این داروهای لعنتی خسته شدم
از 6 سالگیم دکتر برام دارو تجویز کرده بود، 17-18 سالمم که شد به تشخیص و تایید 2 تا پزشک، 4 تا داروی ضد افسردگی رو به طور همزمان باید مصرف میکردم + کلی آرام بخش و داروهای قلب و معده و میگرن و مسکن و ...
10 جور مرض گرفتم که فقط یکیش این بود که 16 کیلو وزنم کم شد
این روان پزشکا و روان شناسا هم اون جوری که شما فکر میکنی معجزه نمیکنن
من که آخرش میفتم گوشه تیمارستان که البته شاید چندان هم بد نباشه
من به هیچ وجه منکر نعمتای خدا نمیشم. یقین دارم اگر سرگذشتم رو براتون بنویسم، شوکه میشید. خدا به من نعمتای زیادی داده ولی من لیاقتشو نداشتم و این دقیقا مهمترین دلیلیه که فکر میکنم بهتره اصلا وجود نمیداشتم. من حتی لیاقت داشتن یه همچین خدایی رو هم ندارم. مشکل من تو زندگیم بی لیاقتی خودمه، نه نعمتای خدا که واقعا یقین دارم هرگز نمیشه شکرشو به جا آورد. من بدترین کارایی که شاید دشمنم هم باهام نمیکرد، با خودم کردم. وای که نمیدونی خودآزاری چه لذتی داره. حتی از دردی که در اثر اون مریضی هام میکشیدم هم خیلی لذت بخشتر بود ...
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
دخترم بايد طر ز فكر و نوع نگاه ات را عوض كني و تا زماني كه خودت نخواهي قطعا قرص و دارو به تنهايي كافي نيست . دقت كن . قرص و دارو لازم هست اما كافي نيست .
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
خداوند ما انسانها را با عشق کامل که تغيير ناپذير وجاوداني است افريده .اين روحي که در وجود ما انسانها دميده شده است عشقي خالص است که به ما تعلقي ندارد.
RE: خودکشی یا مرگ با عزت ؟
با تمام اون چیزهایی که گفتم، پیشنهاد میکنم خودکشی نکنی چون اگر آخر کار پشیمون بشی (که همه میشن) هیچ راه برگشتی نیست
و در اون لحظه بدترین احساسی رو تجربه خواهی کرد که هرگز در تمام زندگی سختی که داشتی هم تجربه نکرده بودی، اینو مطمئنم.
لحظه ی آخر مرگ بیشتر از همیشه نیاز به آرامش داری، پشیمونی تو اون لحظات داغونت میکنه.
در ضمن به حساب کتابای اون دنیا هم فکر کن!
در ضمن زیاد سخت نگیر، زندگی همینه، صرفا یه فرصته، خوب یا بد. و اگه خودکشی کنی یعنی این فرصت رو از خودت گرفتی. ما همیشه دنبال چیزایی هستیم که نداریم و به عنوان مثال اگه الان با همه مشکلات فعلیت، سرطان داشتی، هرگز به خودکشی فکر نمیکردی و آرزو میکردی بتونی زندگی کنی، حتی با اینکه زندگیت هم خیلی سخت باشه. ولی چون الان میتونی راجع بهش تصمیم بگیری، آرزوشو نمیکنی. برای همینه که همه در لحظات آخر پشیمون میشن، چون دیگه حق انتخاب ندارن.
هرگز خودکشی نکن، هرگز ...
سعی کردم صرفا دلایل عقلانیشو بهت بگم که چرا خودکشی اون چیز قشنگی که فکر میکنی نیست!
ولی اگه بخوای در کل به این کار نیگا کنی، پیامدای عاطفی ای که برای عزیزانت داره و حتی هزاران آدمی که تورو نمیشناسن و با خوندن خبر خودکشی تو زجر می کشن، خیلی وحشتناکتره. حتی اگه با خودکشی کسی راحت بشه، این نهایت خودخواهیه!!!
و قابل توجه دوستانی که به آدمایی مثل ما اعتراض میکنن:
من هم در شرایطی که عقلم سر جاشه به همین دلایلی که در بالا آوردم، میدونم که این کار هیچ سودی نداره ولی خودکشی یا کارای مشابه تکانشیه و گاهی مقاومت کردن در برابر این تکانه ها خیلی سخته و از پسش بر نمیای، مگه به کمک یه آدم دیگه یا دارو. اونم اگه غلظت سرمی آرام بخش ها خیلی بالا باشه، یعنی باید از قبل خورده باشیش وگرنه همون لحظه نمیتونی صبر کنی تا اثر کنه !!!