-
کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام به همه
من 27 سالمه و حدود 8 ساله که عروسی کردم و با شوهرم هم دوست بودیم و عاشقانه همدیگه رو دوست داشتیم
تا اینکه چند ماه پیش متوجه شدم شوهرم رفته زنی 43 ساله رو که تقریبا همسن مادرشه (شوهرم 28 سالشه) رو صیغه کرده و با هم هستند.قابل ذکره که یک هفته بعد از تاریخ صیغه نامه که بعدا دیدم من حامله شدم و الان هم باردار هستم.نکته اینکه من و شوهرم واقعا لیلی و مجنون بودیم
نه تا حالا هیچ کدوممون مسافرت مجردی رفتیم نه یک شب دور از هم بودیم و نه هیچی در ضمن من یه دختر5 ساله هم دارم و همه فامیل هم همیشه میگن اگه یه مرد خوب تو دنیا باشه اونم شوهر منه یعنی کسی فکرش رو نمیکرد که شوهر من همچین کاری بکنه و خلاصه هر چی از خصوصیات اخلاقی شوهرم بگم کم گفتم
و من الان هنوز سر خونه و زندگیمم و به خاطر دو تا بچه مجبورم بمونم و بسازم البته رابطه شوهرم با اون زن تموم شد و شوهرم اومد و کلی اظهار پشیمونی کردو گفت به خدا نفهمیدم گول خوردم قصدم کمک بود و از این چرت و پرت ها و من حتی خانواده خودم هم نفهمیدن و فقط پدر و مادر شوهرم فهمیدن که الحق هم حسابی پشت من در اومدن ولی الان حسابی دل شکسته پریشونم و فقط به بچه کوچکم و بچه ای که در راه دارم فکر میکنم و به این فکر میکنم که من از هیچ چیز شوهرم کم نذاشتم و اینو خودشم همیشه گفته و میگه و همینطور همه میگن ولی چقدر مردها بی عاطفه اند و چقدر طالم که به خودشون اجازه میدن هر کاری بکنن ولی اگه زنشون به یه مرد نگاه کنه پدرش رو در میارن
حالا لحظه لحظه میشینم و به رابطه شوهرم با اون زن فکر میکنم و دارم دیوونه میشم
تو رو خدا کمکم کنید حس شک و بدبینی ازم دور نمیشه با اینکه الان مطمئنم شوهرم الان بهم وفاداره و کلی قسم و آیه و قرآن که دیگه همچین چیزی پیش نمی یاد و یکبار بوده و خطا بوده ولی دیگه دلم صاف نیست دلم به زندگیم گرم نیست دلم برای تنهایی خودم میسوزه همینطور دو تا بچه هام
کمکم کنین خودمو آروم کنم یه لحظه نمی تونم به خودم و زندگیم فکر کنم فقط هی میگم چرا اینکار رو با من کرد؟
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام بر مادر عزیز و گرامی...
مادر عزیز حال شما را درک می کنم و می دانم چه حسی نسبت به شوهر خود دارید ولی خواهشا قدری آرام باشید و صبور....این ناراحتی و زجر برای بچه تان بد است...
برویم سر اصل موضوع....
ببینید بهترین کاری که شما می توانید در این لحظه انجام دهید دادن فرصت دوباره ای به شوهرتان است...
این را من نمی گوییم روان شناسان می گویند::: به ندرت پیش می آید که رابطه عاطفی مردی با زنی (به غیر از همسر خود) عمیق شود و دوام یابد( آنهم برای شوهر شما که گفتید مانند لیلی و کجنونی هستید)
یکی از نکات مهم در برخورد با ""خیانت"" همسران>>>>لج نکردن و انتقام نگرفتن است.... اگر شوهرتان به شما خیانت کرده است در وهله اول باید با او به طور صادقانه حرف بزنید و دلیل این کارش را جویا شوید....این کار دو مزیت دارد::1>>تخیله احساسی شوهرتان و محبت بیشتر به شما......2>>>فهمیدن علت خیانت و اینکه آیا همسرتان از چیزی رنجیده یا رفتار شما باعث رنجشش می شد و یک خلا احساس کرده و در نتیجه دست به خیانت زده است...در این صورت اگر شما تقصیری داشتید خود را اصلاح نموده تا چنین موردی پیش نیاید
اگر در مواجهه با بی وفایی شوهرتان در کنار او باشید و به جای پس زدن او مانند ""مادری"" با او رفتار کنید(نه در نقش همسر) علاوه بر اینکه شوهرتان احساس صمیمیت و عشق فوق العاده نسبت به شما می کند بلکه در اینده احتمال مرتکب شدن چنین اشتباهی در او بسیار بسیار کاهش می یابد....
موفق باشید....
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
خواهر گلم سلام
اول از همه به فكر اون بچه كه داره باهات زندگي ميكنه باش و بعد اون جنين كه هر رفتار و احساسي بهش منتقل ميشه!!
خواهر عزيزم خودت ميگي ليلي و مجنون بودين و ادعاي همسرتون هم كمك و ... بوده به روزاي خوشي كه با هم داشتين فكر كن خدا رو شكر با به دنيا اومدن نيني كوچولوت سرگرم ميشي و همه چي يادت ميره زندگي خوب و همسر نازنينت رو فداي حادثه اي كه به اشتباه پيش اومده و رفع شده نكن
راستي خيلي خوبه كه به كسي نگفتي و از همه مهمتر پدر مادرت از قضيه خبر ندارن!!عالي بود:46:
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام دوست عزیز
درسته که خیانت عملی زشت و منفوره ولی همینکه عشقت دوباره برگشته و ÷شیمونه باید واست قوت قلب باشه
غم و اندوه زیادی دارین باهاتون همدردی میکنم . انتظار نداشته باشین بتونین یه شبه دوباره اعتماد کنین ولی به این نکته هم توجه کنین که ذهن شما اکنون مستعد برداشتهای منفی از رفتار شوهرتونه .
(هر چند خیانت توجیه ÷ذیر نیست ولی بازسعی کنین بفهمید که چه کمبودی داشته .
حودتونو ساده لوح قلمداد نکنین و سعی کنین که کانون خونواده رو واسه فرزندتون شاد نگه دارین
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
دوستهای عزیزم از اظهار همدردی تون ممنونم
ولی مشکل من اینه که همش با خودم میگم اینهمه اطمینان داشتی حتی وقتی شوهر سابق این زن اومد در خونمون و به من گفت من باور نکردم و گفتم مزاحم بوده و به خاطر همین میگم از کجا معلوم که دوباره پیش نیاد. البته میدونم که داوری کردن برای آینده درست نیست و باید در زمان حال زندگی کرد ولی همش شک و بدبینی دارم و یه لحظه هم آروم نمی شم و زمانهایی که شوهرم سر کاره همش فکر میکنم با اونه و یا تلفنی با هم حرف میزنن.
البته همه میدونیم که تو اینجور مواقع انسانها برای توجیه کردن خودشون هر دلیلی میارن مثل شوهر من که میگه میخواستم کمک کنم البته شوهر من انقدر دلسوز و ساده هست که میدونم ممکنه اولش واقعا قصد همین بوده و به قول خودش میگه دو سه ماه اول آشناییش با این زن یعنی موقعی که هنوز صیغه ای در کار نبوده حتی دستش به دست اون نخورده و فقط بیرون همدیگه رو میدیدن یا به قول خودش فرحزاد یه چای و قلیون ولی برای من هیچ دلیلی پذیرفته نیست اگه کمک بوده پس چرا بعدش به مسائل جنسی کشیده شده؟ چرا شوهر ساده من انقدر بی اراده نتونسته در برابر خواسته های جنسی اون زن که بهش پیشنهاد کرده وا نیسته و ....
باور کنین هم من و هم روانشناس 1000 دفعه ازش پرسیدیم چه کمبودی بوده گفت هیچی فقط پشیمونم
حتی به گوشم رسید که اون زن همیشه از این ناراحت بوده که شوهرم تعریف منو پیشش میکرده (یکی از دوستهای اون زنه بهم گفت) ولی اگه اینطوره چرا شوهرم رفت؟ هوس ؟ سادگی؟ دنبال یه دلیلم که خودمو راضی کنم
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
چقدر این حرفها برام آشناست اصلا انگار تا چند وقت پیش جزیی از وجودم بوده.
مادر مهربون منم مثل تو بودم ،انگار عزیزم رو از دست داده بودم و داشتم ماهها براش عذا داری می کردم.نه می تونستم برم نه می تونستم بمونم .یه سردرد همیشگی برام ایجاد شده بود.اما بعد از یه مدت به خودم اومدم ،به خدا پناه آوردم. مگه دنیا اینقدر ارزش داره که ما اینکارو با خودمون بکنیم.به جرات بهت میگم فکر کردن در مورد روابط شوهرم با اون دختر پیرم کرد،داغونم کرد ولی گذشته رو تغییر نداد!بهت توصیه می کنم به خاطر خودت هم که شده در مورد گذشته نه فکر کن نه تحقیق،شوهرتم که ازت عذرخواهی کرده و پشیمونه.سرتو با یه چیزی گرم کن نذار اسیر افکارت بشی.اشتباه منو نکن!بهت قول میدم چند وقته دیگه همه چیز به حالت عادی بر می گرده و این داستان فقط یک تجربه در زندگیه شما دو نفر خواهد بود...
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
عزیزم
سعی کن دیگه به اون رابطه فکر نکنی. به این فکر کن که شوهرت اینقدر تو رو دوست داشتت که او زن رو از زندگیش بیرون کرد. ان شاء اله که دیگه همچین مشکلی پیش نمیاد. هر کسی تو زندگیش مرتکب اشتباه میشه به خدا توکل کن .
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام گلم
اول از همه تبریک می گم بخاطر کوچولویی که در راه درای مراقب خودت باش
خانومی یه فرصت دیگه به همسرت بده نه بخاطر بچه ها بخاطر خودت و عشق مقدسی که بینتون بوده انسان جایزالخطاست اون خاطره ی تلخ رو از ذهنت پاک کن هر روز مرورش نکن بزار کم رنگ بشه و همه چیز دوباره برات قشنگ بشه
همین که همسرت پشیمونه کافیه
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
کسی میدونه چه جوری دیگه به این موضوع فکر نکنم؟ آخه همش نا خواسته میرم تو این فکر لحظه به لحظه
هی میگم با هم کجاها رفتن ؟ وقتی شوهرم تو خونش بوده چی ها به هم میگفتن یا چی کار میکردن؟ چه موقع هایی همدیگه رو میدیدن؟ چرا شوهرم اینقدر منو میپیچوند که بره پیش اون؟ چطور تونست و دلش اومد با من اینکار رو بکنه؟ چرا راحت در مقابل هر خواسته ای سر تسلیم فرود آورد؟ به خدا دارم دیوونه میشم
هر چی میخوام به این موضوع فکر نکنم نمیشه. نا خود آگاه میاد تو ذهنم.چه کار باید بکنم
انقدر غصه این بچه تو شکممو میخورم که میگم خدایا چرا من و این بچه ها باید تاوان هوس و اشتباه شوهرم رو بدیم؟ این طفلی که هنور به دنیا نیومده چرا باید اینهمه استرس و ناراحتی رو تحمل کنه؟ تو رو خدا برای سلامتی بچه ام دعا کنین
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
خواهرم انقدر خودت رو شكنجه نده همه چي بعد از يه مدت يادت ميره
خدا رو فراموش نكن ازش بخواه كه كمكت كنه
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سرتو به یک کار جدید گرم کن ،کاری که برات سرگرم کننده باشه.یک هدف جدید برای خودت تعیین کن .این فکرهایی که می کنی همش طبیعیه چون شوهرتو دوست داشتی ولی به عاقبتش فکر کن ،به اینکه نتیجه این فکرها چیه؟بازم میگه فکر کردنهای تو گذشته رو تغییر نمی ده .
یه سایتی هست که به پیشنهاد یکی از دوستان هر روز بهش سر میزنم و سعی می کنم تمریناتشو انجام بدم بهت کمک میکنه تا فکرهاتو تغییر بدی.روی من که خیلی اثر گذاشت اگه وقت کردی یه سری بهش بزن .
http://thewitch150.blogfa.com/cat-99.aspx
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
gloria عزیز از راهنماییت ممنونم ولی میدونی چیه
آخه من سر هر کاری هم که میرم یا هر کاری که دارم انجام میدم مدام این افکار تو ذهنمه و اصلا نمیتونم اون کار رو انجام بدم.مثلا توی یه جمعی که هستم یه دفعه اونقدر میرم تو فکر که بعدا همه میگن یه ساعت داشتیم صدات میکردیم اصلا متوجه نبودی و فقط به یه نقطه خیره شده بودی اینه که در حال انجام هر کاری هم مدام تو فکرم و رشته اون کار از دستم میره
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
به نيني جووووونت فكر كن تو داري مادر ميشي باور كن همه چي درست ميشه
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
میدونین چی آزارم میده اینی که شوهرم میگه علاقه نداشتم پس چرا باهاش رابطه جنسی داشتی آیا میشه بدون علاقه با کسی رابطه داشت؟ یا هر روز صبح قبل از رفتن به سر کار یه جایی تو مسیر همدیگه رو میدیدن. یا اینکه از کوچکترین فرصتی که پیش میومد استفاده میکرد تا بره پیش اون و یه سری چرت و پرت های دیگه.آقا جان مرد باش بگو آره علاقه پیدا کردم.آدم مگه میشه به کسی احساسی نداشته باشه و باهاش ارتباط برقرار کنه؟
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام خواهر خوبم
به نظر من شما باید با کمک روانشناس مشکلتون را حل کنید چون این موضوع به راحتی از ذهن شما در نمیاد. عزیزم منم اوایل زندگیم چنین مشکلی را داشتم ولی نوع دیگرشو ، میدونم چی میگی و با کمک های یک روانشناس فقط میتونی مشکلتو حل کنی من به کمک روانشناس و اول با پناه بردن به خداوند و بعد هم کمک از روانشناس مشکلتو حل کن . میدونم شما دوست نداری و نداشتی همسرت به جز خودت مال کسی دیگه باشه و نمیتونی قبول کنی که اون چطور تونسته به کسی دیگه دست بزنه در صورتی که اگر شما این کارو میکردی شما را نمیبخشید و ................
ولی ما زنها همیشه باید ببخشیم و بخشیدیم نمیدونم تا کی و فعلا اینطوری؟؟ عزیزم ولی حتما به یک روانشناس مراجعه کن و خودت و بچه هات را آزار نده و یک فرصت دیگه به همسرت بده تا جبران کنه و باید ازش بخواهی همه این ها را جبران کنه :16:
بعد هم با درایت و محکمی بهش بفهمون که اگر یک بار دیگه تکرار بشه دیگه اونو نمیبخشی و قابل بخشش نیست . یک موقع دوباره فیلش یاد هندوستان نکنه. ولی من مطمئنم که همسر شما ساده لوحی کرده و شما را دوست داره چون از شما پیش اون خانم تعریف کرده ، همسر شما فقط دلش پاک بوده و گول خورده و اون خانم خیلی زرنگ بوده ولی مطمئن باش دیگه همسرت تکرار نمیکنه چون خانوادش هم از شما حمایت کردند و خودش هم همان طور که پیش اون خانم از شما تعریف کرده شما را قلبا دوست داره و نمیخواهد به هیچ وجه شما را از دست بدهد. فقط یک اشتباه بوده خواهر گلم
امیدوارم موفق و پیروز باشی عزیزم:72:
دوست عزیزم خودت را ناراحت نکن و به مشاور و دکتر روانشناس مراجعه کن تا بهتر بتونند مشکلتو حل کنند.
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sadeloh
gloria عزیز از راهنماییت ممنونم ولی میدونی چیه
آخه من سر هر کاری هم که میرم یا هر کاری که دارم انجام میدم مدام این افکار تو ذهنمه و اصلا نمیتونم اون کار رو انجام بدم.مثلا توی یه جمعی که هستم یه دفعه اونقدر میرم تو فکر که بعدا همه میگن یه ساعت داشتیم صدات میکردیم اصلا متوجه نبودی و فقط به یه نقطه خیره شده بودی اینه که در حال انجام هر کاری هم مدام تو فکرم و رشته اون کار از دستم میره
سلام
كارتون پلنگ صورتي را ديدي؟ تعجب نكن شايد كارتون ها هم به ما درس بدن
پلنگ صورتي داخل ابر خيالش ميشد و اون افكاري كه مزاحمش بودن را بيرون مي كرد وآسوده ميشد. منهم همين كارو كردم اولش خيلي سخته ولي نفس آدمي انقدر بزرگ و والاست كه ممكنه مخصوصا اگه به عواقب خوبش فكر كني اول هم خودت و بچه ها بهره مند ميشين ... امتحان كن ضرر نداره
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
به نظر شما چطور میشه دیگه به خاطرات بد فکر نکرد و اونا رو از مغز بیرون بریزیم؟ و فکر اینی که کجا و کی چی شده رو نکنیم؟
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
به چرا هاي اتفاقات فكر كنيد و دلائل را به شكل ريشه اي و با وجدان بيدار پيدا كنيد بعد هم كوتاهي هاي خودتان را ارزيابي كنيد مسئله حل مي شود اگر هم به تنهايي نتوانستيد از پس حل مسئله بر بياييد مشاور كمك خوبي است
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
دوست خوبم ما هم قبول داريم كه همسر شما اشتباه كرده، به قول دوستان انسان جايز الخطاست،اين رو هم ميدونيم كه روزهاي خيلي سختي رو گذروندي.اما اينو بدون كه هر چي بيشتر دنبال اين مساله بري و مدام به اين فكر كني كه علاقه اي بوده يا نه بيشتر از همه خودت لطمه ميبيني.عزيم ما زنها چون ظرفيت بعضي چيزها رو نداريم پس بهتره دنبالش نريم و بذاريم همونطور پنهون بمونه.زياد هم به خودت سخت نگير چه شما شاد باشي چه غمگين روزهاي عمر ميگذره پس چه بهتر نذاري جونيت به ناراحتي نگذره.
موفق باشي
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
کسی که یک بار به تو خیانت کته بارم خواهدکرد. دنبال آرامش مصنوعی هم نباش. این موضوع ساده ای نیست و اگه پذیرفتی که باهاش کنار بیای به خاطر اینه که نمی تونی روی پای خودت بایستی.
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
دوست عزیز سلام:72:
همه ما قبول داریم که خیلی سخته. می گن ادم وقتی عزیزی رو از دست می ده چون خاک سرده بعد از چند وقتی غصه خوردن و .... فراموش می کنه. من نمی گم مشکل شما کمتر از از دست دادن یه عزیزه نه خیلی سخته که همسر ادم خیانت کنه اما مرگ عزیز و بالاخره ادم فراموش میکنه چه برسه به این مسایل. من خودم گاهی برای فراموش کردن موضوعی اوقدر اونو زیرو رو می کنم و بهش فکر می کنم و عذاب می کشم که اخر خسته می شم و سعی در فراموش کردنش می کنم ظاهرا شما هم داری همین کار و می کنی چون با این همه فکر بالاخره خسته می شی و سعی می کنی فراموش کنی. بالاخص بعد از مدتی که انشاءا.. پاکی همسرت دوباره بهت ثابت بشه. اما در حال حاضر می دونی تاوان این همه فکر و استرس چیه؟ یه بچه عصبی که مدام گریه می کنه خوب نمی خوره و خوب نمی خوابه و در نوجوونی خدا به دادت برسه.
پس خودت و مجبور کن که فراموش کنی سعی کن نقات قوت و مثبت همسرت و به ذهنت بیاری. می دونم این موضوع میاد تو ذهنت اونم با جزییات. سخته اما شما چاره ای نداری جز فراموشی.
همسرتم باید در این زمینه کمکت کنه تا بتونی راحت فراموش کنی. ازش کمک بخواه. اما زیاد موضوع خیانتشو به روش نیار. چون اون وقت روش به روت به روت باز می شه.
خدا بهترین گزینس توکل کن ازش کمک بخواه و صبوری کن باور کن کمکت می کنه. چند وقت بعد خیلی ارومتری.
سختی این مشکل و فقط زمان و توکل به خدا حل می کنه نه هیچ چیز دیگه.:72::46:
موفق باشید.
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
سلام
به همه ی دوستان
ما خانومها انگار محکوم به بخشیدن تحمل کردن ودم برنیاوردن هستیم
این دوست خوبمون نمیدونم بعد از این مدت کارش به کجا رسید کاش بیاد بگه در چه حالیه من که واسه خودش وبچه اش ارزوی سلامتی دارم
یک نکته توی همدردیهای دوستان بود توجیح اینکه چون آقا پیش اون زنه از خانومش تعریف کرده پس دوسش داره و گول خورده بهش فکر نکن و.... به نظر میاد داریم دلیل تراشی می کنیم فکر نکردن به این موضوع مشکلت را حل نمیکنه برعکس باید فکر کنی حرف بزنی حتی باهاش بحث شدید کنی تا هرچی تو دلت هست بیرون بریزی تا راحت بشی باید تاوان خیانت یا به قول دوستان اشتباهش را بده حداقل باید بیشتر از الان تو عذاب بکشه فکر نکردن درمان نیست
من به این دوستمون یه صحبتی دارم این مسئله ای نیست که فراموش بشه یعنی فراموش میشه بزور اما قابل بخشش نیست به نظر من بشین وبا شوهرت حرف بزن همه ی سوالات رو ازش بپرس و ازش جواب بخواه بعد بهش بگو فرض کن من کلی عیب وایراد داشتم اما توحق نداشتی خیانت کنی باید به رابطه وپیمانمون وفا دار می موندی و به هر دلیلی تصمیم گرفتی باهاش بمونی بهش بگو که نمی بخشیش فقط سعی می کنی فراموش کنی وبهش بگو که اگه تکرار بشه دیگه هیچ احساسی نسبت بهش نخواهی داشت بذار اعلام ندامت وپشیمانی کنه و بعد جریمش کن مثلا یک چیز خیلی خیلی گرون بگو واست بخره که بیشتر از توان فعلی مالیش باشه وبهش بگو واسه اینکه بتونی فراموش کنی باید مثلا 3 ماه همه ی کارهای خنه را بکنه وهر روز برات گل بخره تا پایان 3 ماه تمام محبتش را بهت ابراز کنه تا شاید بتونی فراموش کنی وتصمیم بگیری که باهاش میمونی یا نه
اگه راحت بگذری پر رو میشه
یک مثلی هست که میگه کلاغی که به گوه خوری افتاد دیگه نمیتونی جلوشو بگیری که نوک نزنه پس سعی کن درس خوبی بهش بدی
در ضمن از خودت ضعف نشون نده و بدون اشاره مستقیم بهش حال کن که اگه پاش بیفته هیچ وابستگی ای بهش نداری عاطفی یا احساسی
قوی باش ومحکم
موفق باشی
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ariana
سلام
به همه ی دوستان
ما خانومها انگار محکوم به بخشیدن تحمل کردن ودم برنیاوردن هستیم
این دوست خوبمون نمیدونم بعد از این مدت کارش به کجا رسید کاش بیاد بگه در چه حالیه من که واسه خودش وبچه اش ارزوی سلامتی دارم
یک نکته توی همدردیهای دوستان بود توجیح اینکه چون آقا پیش اون زنه از خانومش تعریف کرده پس دوسش داره و گول خورده بهش فکر نکن و.... به نظر میاد داریم دلیل تراشی می کنیم فکر نکردن به این موضوع مشکلت را حل نمیکنه برعکس باید فکر کنی حرف بزنی حتی باهاش بحث شدید کنی تا هرچی تو دلت هست بیرون بریزی تا راحت بشی باید تاوان خیانت یا به قول دوستان اشتباهش را بده حداقل باید بیشتر از الان تو عذاب بکشه فکر نکردن درمان نیست
من به این دوستمون یه صحبتی دارم این مسئله ای نیست که فراموش بشه یعنی فراموش میشه بزور اما قابل بخشش نیست به نظر من بشین وبا شوهرت حرف بزن همه ی سوالات رو ازش بپرس و ازش جواب بخواه بعد بهش بگو فرض کن من کلی عیب وایراد داشتم اما توحق نداشتی خیانت کنی باید به رابطه وپیمانمون وفا دار می موندی و به هر دلیلی تصمیم گرفتی باهاش بمونی بهش بگو که نمی بخشیش فقط سعی می کنی فراموش کنی وبهش بگو که اگه تکرار بشه دیگه هیچ احساسی نسبت بهش نخواهی داشت بذار اعلام ندامت وپشیمانی کنه و بعد جریمش کن مثلا یک چیز خیلی خیلی گرون بگو واست بخره که بیشتر از توان فعلی مالیش باشه وبهش بگو واسه اینکه بتونی فراموش کنی باید مثلا 3 ماه همه ی کارهای خنه را بکنه وهر روز برات گل بخره تا پایان 3 ماه تمام محبتش را بهت ابراز کنه تا شاید بتونی فراموش کنی وتصمیم بگیری که باهاش میمونی یا نه
اگه راحت بگذری پر رو میشه
یک مثلی هست که میگه کلاغی که به گوه خوری افتاد دیگه نمیتونی جلوشو بگیری که نوک نزنه پس سعی کن درس خوبی بهش بدی
در ضمن از خودت ضعف نشون نده و بدون اشاره مستقیم بهش حال کن که اگه پاش بیفته هیچ وابستگی ای بهش نداری عاطفی یا احساسی
قوی باش ومحکم
موفق باشی
خیلی تند بود من اگه مرد بودم به جد و آبادم میخندیدم به شما خیانت کنم وای وای:311::311:
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
به نظر من این که بعد از خیانت طرف مقابلت هنوز ایستادی و میخوای کاری کنی که به رفتارش و کارهاش فکر نکنی بابت اینه که از اون دوست داشتن و عشق قدیم هنوز توی دلت چیزهایی باقی مونده. این موضوع به معنی بخشش نیست. حالا که اینطور فکر میکنی و به پشتوانه همون عشق قدیم باور این موضوع اینقدر برات مشکله، سعی کن اینو به عنوان یک خطای بزرگ که همراهت انجام داده ببینی و فرصت جبران بهش بدی. (هرچند معتقدم جبران پذیر نیست). اما حالا که نمی خوای ترکش کنی چون به نظرم هنوز دوستش داری و به خاطر بچه ها، پس بازم صادقانه باهاش بمون و افکار بدت رو از خودت دور کن. بذار اون برای رفتار بدش همواره شرمنده تو باشه. در ضمن در این مورد اصلا با خانوادهات یا نزدیکانت حرفی نزن:72: برای تو و فرزندت آرزوی سلامتی و شاد بودن دارم
-
RE: کمک کنین خودمو پیدا کنم و با این خیانت کنار بیام
کاریه که شده میدونم سخته نمیشه فراموشش کرد ولی منم با دوستمون موافقم باید تنبیهش کرد باید اون بیشتر از تو پشیمون بشه و به پات بیوفته . واسه این فکر هایی هم که همش میاد سراغت بهت پیشنهاد می کنم هر موقع می خواد شروع بشه صلوات بفرست . یا ذکر بگو اگه زبونت مشغول باشه ذهنت نمیتونه جایی متمرکز بشه . تازه واسه بچت هم خوبه من که نمیدونم ولی شاید بهش آرامش بده . :72: