+علل روابط قبل از ازدواج در ایران

سلام دوستان خوبم
از وقتی یاد دارم روابط جنسی قبل از ازدواج بد بوده و خلاف شرع و قوانین دینی بوده ولی باور کنید جوانان ما گناهی ندارن الان علتش رو براتون میگم:
بسیاری از دختران (یا شاید هم پسران، نمی دانم) به این دلیل به رابطه جنسی قبل از ازدواج روی می آورند، چون از انتظار کشیدن برای ازدواج و به نتیجه نرسیدن انتظار خسته شده اند. آنها، عبور عمر خود را می بینندو در ضمن بسیاری از دختران دیگر را هم می بینند که سالهاست در انتظار ازدواج هستند ولی فرجی حاصل نشده است. خسته شدن از این همه انتظار، فشارهای جسمی و روحی غریزه جنسی و میل به تجربه کردن بالاترین لذت (که حتی برترین لذت بهشت نیز می باشد) باعث کنار گذاردن حیا در شمار زیادی از دخترهاست. گفتن همه این حرف ها دردی را دوا نمی کند. من روی سخنم با مسئولین نیست زیرا آنها تحت هیچ شرایطی به وظایف خود عمل نمی کنند. روی سخنم با پدرها و مادرهایی است که بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه و دخترشان، با پاسخ رد به خواستگاران، زمینه بروز چنین روابطی را ایجاد می کنند. البته یک طرف مهم دیگر قضیه هم دخترانی هستند که هیچ خواستگاری ندارند و والدین با کمال حماقت (ببخشید) منتظر خواستگاری در قرن آینده اند و هیچ تلاشی برای همسریابی فرزندشان نمی کنند زیرا هنوز در دوره گذشته و زمانی که خود ازدواج کرده اند، سیر می کنند
نظر شما دوستان چیه؟با من موافق هستید؟ اگر نیستید خیلی مایلم علتش رو بدونم.

من دقیقا با شما موافقم

دقیقا......همینه.....مثل همیشه واقعیته ولی مثل همیشه هم تلخه!!!:shy:

همه ما میدونیم که موضوع جنسی توی ایران یه تابوی بزرگه.... اونقدر بزرگ و پر حاشیه که حد نداره..........پیشینه و دید منفی اکثر خانواده ها به دلایل مذهبی(مذهبی که دیکته شده! و....) و فقر فرهنگی و...عدم هیچ گونه آگاهی و......ترس (مخصوصا) دختران بنا به دلایل عرف (اشتباه) و عدم اطلاع اون ها و........که حتی دخترانی که ازدواج کردن و چندین سال هم گذشته و ....اطلاعی ندارن.....توی ایران هیچ آموزشی در هیچ کجا وجود نداره ......((منظورم اصلا روابط خارج از 4 چوب نیست....وگرنه اون ها که دیگه حرفشم نباید زد!!!))....ازدواج هایی که دوطرف هیچ شناختی ندارن.....آخر و عاقبتشم معلومه!....به گفته کارشناسان بیش از 50% طلاق ها در ایران دلیلش همین مورده.....حتی قبل ازدواج صحبتی هم نمیکنن راجع به این موارد! و...........مملکت ما کم مشکل نداره اینم یکی از میلیون ها مشکلش......چند مثال ساده ولی واقعی: اگه فردی 100 میلیون دلار$ از بیت المال؟!:Dرو.....کسی کارش نداره...بعدا جایزه هم میگیره!!!........اما اگه یه نفر در زابل!...یه پرونده اخلاقی حتی به دروغ!.....براش درست کنند...آخر و عاقبتش و آبروش.......

خانمی بود که چندی پیش با یه هم-جنس-گرا ازدواج کرده بودن......اما اصلا نمیدونست و ...وقتی دست همسرش رو شده بود......هنوزم باور نمیکرد!!!.....

همونطور که گفتم بحث روی این موضوع خیلی پر سرو صدا هست....ما عادت کردیم که همیشه اینجا خودمون رو توی هر زمینه ای گول بزنیم و........

:cool:

شادزی عزیز
منم با شما موافقم .

اما پیشنهاد شما برای پدرو مادر هایی که هیچ اقدامی برای ازدواج فرزندشون نمی کنند و به قول شما منتظر یه خواستگار در قرن آینده هستند چیه ؟اون ها چه اقدامات عملی می تونن در این مورد انجام بدن،بقیه دوستان هم اگه نظری دارن بفرمایید .

ممنونم از همه دوستان
با کامران عزیز هم موافقم ولی راه چاره کجاست؟کامران عزیز راهی به ذهنت میرسه؟
hoprgirl عزیز خانواده هایی که دختر دم بخت تو خونه دارن و از اینکه به چند تا بزرگتر بسپارن تا اگر موردی هست به اونا معرفی کنه کسر شان می دونن و خانواده هایی که در این صورت اگر دخترشون با کسی آشنا شد بد می دونن و می گن چون خودت انتخاب کردی پس به درد نمی خوره.بشین بهتر از این گیرت میاد.اما تا کی ؟ تا 35 یا 40 سالگی؟
خانواده ها باید به دختراشون در انتخاب شوهر کمک کنن نه اینکه بشینن تا شاهزاده شهر رویاها بیاد. یا اگر پیدا شد اون مرد ایده آل دخترشون با صد تا سد پشیمونش نکنن. اینها همش از پرتوقعی خانواده هاست.

سلام وقتی شادزی گرامی و "کامران" دوست عزیزم در مورد این موضوعات نظری می دهند من دیگر جراتی برای پاسخگویی ندارم....چون واقعا به همه موارد اشاره کردند...اما::

اینکه مسولین کشور ما هیچ اقدامی نمی کنند و نخواهند کرد درست....زیرا مسولین ما از افرادی هستند که خود............مبتلا به..........و...........هستند پس وقتی درختی از ریشه خراب شده باشد دیگر هر چقدر هم در ظاهر سبز باشد بلا خره روزی پشمرده می شود..

و نکته دوم اینکه خانواده ها هم کاری نمی کنند درست......چون اغلب خانوداه ها هنوز در دوران قبل زندگی می کنند و عقاید شان هم تحت تاثیر باورداشت های رایج در جامعه است..

پس راه حل چیست.....؟؟؟
راه حل ...من و شما و امسال من و شماست....
به قول کامران ما عادت کرده ایم که خود را قول بزنیم......اما دیگر بس است کمی همت لازم است با قدری صبر......
من و شما هستیم که می توانیم روی عقاید دیگر همنوعان اثر بگذاریم و در افکارشان نفوذ کنیم و انان از خواب خرگوشی بیدار سازیم..
شما که امروز این تاپیک را ایجاد کردید اولین قدم را در زمینه آگاهی دادن به دیگران و تحت تاثیر قرار دادن افکارشان ...برداشته اید و این خود یعنی تلاش...

تنها راه خلاصی از این فلاک...راهی نیست جز تلاش من و شما....من و شما و دیگر دوستان هستیم که می توانیم فریاد بزنیم(البته اگر در نطفه خفه اش نکنند..یاد سخن یکی از دوستان افتادم که می گفت در کشور ما آزادی بیان هست اما آزادی بعد از بیان هرگز..) و اغلب جوانان خفته را بیدار کنیم....
ببنید این بیدار کردن و آگاه ساختن نیاز به گذر زمان دارد و تلاش من و شما...... ما می توانیم کم کم و رفته رفته ابتدا روی خانواده های خود اثر بگذاریم و سپس روی دیگران و بعد جامعه خود....و این زمان می برد و تلاشی فراوان

وقتي در مدرسه چون جذامي ها دختران و پسران را از هم جدا كنند و در دانشگاه كنار دست هم بنشانند. مگر با اين اوصاف راهي باقي مي ماند كه جوانان به عادي بودن روابط شك نكنند ؟!!!!

دختران و پسراني كه از محدوديتهاي بي شمار وارد عرصه اندكي آزاد مي شود ، خيلي كم روابط عادي دختر و پسر را مي توانند بفهمند و اگر كسي ادعايي داشت براي اين است كه هنوز آب نديده تا ثابت كند كه شناگر قابلي است .

وقتي فضايي به لحاظ فكري و اعتقادي و سنتي بسته باشد كه دختران و پسران در اين فضا نتوانند راحت و نرمال با هم معاشرت كنند . ارتباطات دامنه اش به فضاهاي بسته كشيده مي شود يعني خانه ها و در نتيجه قرار گرفتن آب و آتش در كنار هم توقع چه چيزي را مي توان داشت ؟!!!!!!!!!!!!!

اگر كلوپهايي براي جوانان وجود داشت با هر انگيزه اي رقص - بازي - موسيقي- هنر و...... اين كلوپها به معناي اجتماع باز بود . دختر و پسر براي رقصيدن به اين كلوپ مي رفتند بعد هم راهشان را مي كشيدند و مي رفتند خانه هايشان مي خوابيدند تا فردا .

حال اگر جواني بخواهد برقصد كه صد البته گناه مي كند و حتما به جهنم مي رود براي انجام دادن اين كار قبيح حتما بايد به مهماني دعوت شود كه معلوم نيست در آنجا چه خبرها ديگر به غير از رقص و ساز و آواز است كه بالاخره در همان فضا يك جاي خلوت و دنج هم قطعا پيدا مي شود والي آخر .......... براي انجام ندادن عمل قبيح رقص به عمل قبيح ديگر اقدام مي كند . مي بينيد به همين راحتي همه چيز اتفاق مي افتد .

گروهي براي همنوازي و تمرين ساز با هم قرار مي گذارند در خانه يكي از دوستان و............ آخرش چيست ؟!!!!!!!!!!!!!!


اين گونه مي شود كه تابويي درست مي كنيم اما تابويي بزرگتر را مي شكنيم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

وقتي در مدرسه چون جذامي ها دختران و پسران را از هم جدا كنند و در دانشگاه كنار دست هم بنشانند. مگر با اين اوصاف راهي باقي مي ماند كه جوانان به عادي بودن روابط شك نكنند ؟!!!!

دختران و پسراني كه از محدوديتهاي بي شمار وارد عرصه اندكي آزاد مي شود ، خيلي كم روابط عادي دختر و پسر را مي توانند بفهمند و اگر كسي ادعايي داشت براي اين است كه هنوز آب نديده تا ثابت كند كه شناگر قابلي است .

وقتي فضايي به لحاظ فكري و اعتقادي و سنتي بسته باشد كه دختران و پسران در اين فضا نتوانند راحت و نرمال با هم معاشرت كنند . ارتباطات دامنه اش به فضاهاي بسته كشيده مي شود يعني خانه ها و در نتيجه قرار گرفتن آب و آتش در كنار هم توقع چه چيزي را مي توان داشت ؟!!!!!!!!!!!!!

اگر كلوپهايي براي جوانان وجود داشت با هر انگيزه اي رقص - بازي - موسيقي- هنر و...... اين كلوپها به معناي اجتماع باز بود . دختر و پسر براي رقصيدن به اين كلوپ مي رفتند بعد هم راهشان را مي كشيدند و مي رفتند خانه هايشان مي خوابيدند تا فردا .

حال اگر جواني بخواهد برقصد كه صد البته گناه مي كند و حتما به جهنم مي رود براي انجام دادن اين كار قبيح حتما بايد به مهماني دعوت شود كه معلوم نيست در آنجا چه خبرها ديگر به غير از رقص و ساز و آواز است كه بالاخره در همان فضا يك جاي خلوت و دنج هم قطعا پيدا مي شود والي آخر .......... براي انجام ندادن عمل قبيح رقص به عمل قبيح ديگر اقدام مي كند . مي بينيد به همين راحتي همه چيز اتفاق مي افتد .

گروهي براي همنوازي و تمرين ساز با هم قرار مي گذارند در خانه يكي از دوستان و............ آخرش چيست ؟!!!!!!!!!!!!!!


اين گونه مي شود كه تابويي درست مي كنيم اما تابويي بزرگتر را مي شكنيم .

---

واقعا تحلیلی از این بهتر سراغ می خواهید...
ممنون ""انی"" گرامی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شادزی

hoprgirl عزیز خانواده هایی که دختر دم بخت تو خونه دارن و از اینکه به چند تا بزرگتر بسپارن تا اگر موردی هست به اونا معرفی کنه کسر شان می دونن و خانواده هایی که در این صورت اگر دخترشون با کسی آشنا شد بد می دونن و می گن چون خودت انتخاب کردی پس به درد نمی خوره.بشین بهتر از این گیرت میاد.اما تا کی ؟ تا 35 یا 40 سالگی؟
خانواده ها باید به دختراشون در انتخاب شوهر کمک کنن نه اینکه بشینن تا شاهزاده شهر رویاها بیاد. یا اگر پیدا شد اون مرد ایده آل دخترشون با صد تا سد پشیمونش نکنن. اینها همش از پرتوقعی خانواده هاست.

---

شادزي عزيز

اين موردي كه گفتيد فقط درباره افرادي مي تونه پيش بياد كه آشنا و يا بزرگتري داشته باشند و كسي كه قابل اعتماد باشه و بدونن شخصي كه معرفي مي شه لااقل فرد شايسته اي مي تونه باشه ولي اگر كسي فاميل و آشنايي به اون شكل نداشته باشه يا اونها هم بخاطر شرايط كنوني (اينكه اگر شخص نامناسب باشه و بعد مورد سرزنش قرار بگيرند) حاضر به اينكار نباشند چي ؟

و اينكه آيا مي شه به هر كسي كه به سمت آدم مي ايد و پيشنهاد مي ده تا با هم آشنا بشن اعتمادكرد به نظر من علت اينكه خانواده ها اين نوع رفتار را نمي پسندن تهجر فكري اونها نيست بلكه بخاطر ديدن پيچش مويي است كه ما نمي بينيم و از عواقب ناراحت كننده اين روابط ناراحت هستند نه خود اين آشنا شدن

با سلام
باز هم از نظرات همه دوستان گلم ممنونم.خیلی استفاده بردم
و اما در جواب آقا سید محمد: شما وقتی یک نفر را برای ازدواج به یک خانواده معرفی میکنی وظیفه شما تنها معرفی هست نه چیز دیگر.بقیه موارد و مسائل با خود خانواده هاست خواه بپسندند و خواه نپسندن. و حرف شما رو هم قبول دارم که .... ولی باز هم این از جهالت خود خانواده هاست که بدبینانه به این قضیه نگاه می کنن. باید به قول نقاب جان من و شما تلاش کنیم و این جو حاکم رو لااقل برای نسل بعد از خودمون بهتر کنیم ما که سوختیم تموم شد رفت.به فکر دختران و آینده ای باشیم که با این وضعیت معلوم نیست چه آینده ای در انتظار دختران خودمون باشه.

بله دوستان

اگه بخام چیزی بگم..یا سیاسی میشه....یا دینی و...........
ترجیح میدم که چیزی نگم....یا حداقل الان!.......

خیلی ها فکر میکنن اگه فردی اینجا همه چی داره.....تحصیلات و....پول و......ماشین و.......خوشبخته و.......اما اینطور نیس!.......

فقط یه نکته کوچیک:

قبلا......فکر میکردم مثلا فلان کشور 300 سال ......بهمان کشور 700 سال و ....از اینجا جلوتر باشن و.......
بعدها.......چیزایی دستگیرم شد!......میدونین چی؟اگه امریکا از لحاظ تکنولوژی و صنعت و ابزار و.........برفرض 1000 سال از ایران جلوتر باشه!......از لحاظ تفکر اندیشه مردمی و اجتماع و....چندین 1000 سال......جلوتره........
هیچی نگم بهتره!.......بازم میگم:
توی ایران همه عادت کردن خودشون رو توی همه زمینه ها گول بزنن..........(توی این جمله خیلی نکات هست و......)

وقتی حقیقت آزاد نیست, آزادی هم حقیقت نداره.;)