+خواهشا کمک کنید خیلی مهمه

سلام
لطفا ماجرای منو بخونید و کمکم کنید
من از طریق یک سایت و چت با پسری آشنا شدم که در کثر موارد با هم تفاهم داشتیم و قصد ایشون از اول هم ازدواج بود.قرار گذاشتیم صیغه کنیم تا با هم راحت تر باشیم چون هردو نمیخواستیم و اعتقادمون اجازه نمیداد که محرم نباشیم. (البته هیچ کدوم از دو خانواده اطلاع نداشت نه از رابطه نه صیغه)حدود 3 ماه که گذشت هیچ وقت با هم دعوایی نداشتیم بحث بود اما حل میشد همیشه میگفت رابطه ی ما افضل تر از اونیه که دیگران فکر میکنند . اگه روز چیزی مانع جدایی ما بشه مادرشه
من به حرفش ایمان داشتم اوایل فقط ازش خوشم میومداما به مرور حس کردم منم
دوستش دارم.تا اینکه یک شب که پیش دخترداییم بودم خواست با دخترداییم صحبت کنه باهاش حرف زد و به شوخی بهش حرفیو زد دخترداییم که به شوخی اون عادت نداشت بهش توهین کرد و اونم گفت که به من بگه دیگه باهاش تماس نگیرم من همون موقع تماس گرفتم و از دخترداییم طرفداری کردم گفت پس بای دوباره تل زدم گفت میخوای به حرفت گوش بدم برو خونه تون از اونجا تماس بگیر ساعت نزدیکه 3 صبح بود نشد برم
تا یک هفته جوابمو نمیداد یا میگفت مزاحم نشو واصلا به حرفام گوش نمیداد گفتم من که مقصر نیستم گفت من نمیتونم با خوانواده ای که اینطوریه وصلت کنم من بعدا دخترداییتو میبینم نمیشه هرچی میگفتم مطمین باش نمیبینی گوش نمیداد و واقعا هم نمیدید چون ما روابطمون اینقدر زیاد زیاد نیست که با دخترداییم هم رفت و آمد کنم
تا یه هفته بعد که روز بهش تل زدم گفتم دخترداییم باهاش حرف داره دخترداییم م از
ش معذرت خواهی کرد و اونم قبول کرد ولی بعد گفت بخاطر حرف دوستش قبول کرده که گفته باران(یعنی من)بهت عادت کرده یه دفعه رهاش نکن گفتم اگه به زور موندی برو گفت یعنی امید نداری جبران کنی گفتم باشه جبران میکنم خودشم دلش نبود تموم کنیم اما غرورش نمیذاشت مستقیما بگه وگفت یه داپلیل دیگه موندنش صیغه ماست که دو هفته مونده بود تموم بشه.اینم بگم که ما همدیگرو یه بتر دیدیم وقبل دعوا با دختر داییم سکس داشتیم اما قصد سواستفاده نداشت چون اگ میخواست میتونست خیلی کارهای دیگه بکنه که نکرد.
تا 2هفته بعد دعوا که یه شب مونده بود صیغه تموم بشه تل زدم برای اذیت کردم وسط تل قطع کرد هرچی تل زدم قطع کرد بعد 10 دقیقه جواب داد اعصابم داغون شده بود یه چیزی ازم پرسید جواب دادم نشنید داد زدم خیلی بدش میاد سرش داد بزنه کسی گفت برو هر کاری میکردی مون کارو بکن هر چی تل زدم جواب نداد دوستم بهش تل زد بهش گفت به باران بگید من نامزد کردم خودم تل زدم گفتم قسم بخور قسم خورد نامزد نکرده گفت با مادرم حرف زدم گفته با تو نمیتونم ازدواج کنم باید دختر از تهران بگیری که بعد فهمیئم اینم دروغ گفته تا اون شب یک دروغ هم نگفته بود همون شبم نمیتونست دروغ بگه گفت ببین من تحصیلاتم تا 3 راهنمایی بهت دروغ گفتم فوق دیپلمم به صلاح تموم کنیم بای گفتم ولی میدونستم دروغه فردا شب برای کاری باهاش تماس گرفتم و بهشم گفتم داری دروغ میگی اگه رسته قسم بخور که گفت من موش آزمایشگاهی نیستم و قطع کرد فهمیدم که واقعا 3راهنمایی نیست همون شب گفتم دلیلت فقط همینه گفت نه گفتم دیگه چیه گفت شخصیه گفتم منم حق دارم بدونم جواب نداد دیگه تل نزدم تا 2 شب بعد miss call داد دوستام گفتند بذار خودش بزنگه نزنگ تل زد جواب دادم قطع شد میدونستم شارژ نداره اما دوستام گفتند تو نزنگ موبایلمو ازم گرفتند اس ام اس داد که خوبه پیشرفت کردی ولی اینو بدون کاره من به صلاح خودت بود(اینکه تموم کرده بود باهام) در مورد تحصیلاتم آره دروغ گفتم
فردا شب دلم طاقت نیاورد خودم تل زدم گفتم برای چی دیشب تل زدی گفت تو اس ام اس که گفتم گفتم چه دلیلی داشت که بدونم دروغ گفتی؟گفت غلط کردم خوبه گفتم واقعا میخوای تموم کنین؟گفت آره گفتم چرا؟تا دیروز دلیلت این بود که مدرکت 3 راهنمایی حالا چی خندید دیدم نمیخواد بازم بگه بای گفتیم الان یک هفته گذشته ولی هیچ خبری ازش نیست اصلا نمیدونم چرا این کارو کرده میدونم خودشم نمیخواد تموم کنیم چون یکدفعه ای این کارو کرده و میشناسمش اگه چیزی بود زودتر میگفت قسمم خورد پای هیچ کس دیگه در میون نیست آخه اصلا آدمش نیست همیشه میگفت ببین من ممکنه یه کاری بکنم بعدا پشیمونم بشم اما برنمیگردم الانم میدونم اینجوریه لج کرده و غرورش نمیذره برگرده نمیدونم چی کنم بازم من برم جلو یا صبر کنم خودش برگرده میترسم این غرورش نذاره برگرده مغرور نیست ولی اهل ناز کشی نیست توروخدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم میدونم دوستم داره براش مهمم ولی نمیفهمم چرا اینطوری میکنی خواهشا زودتر جوابمو بدید؟
ممنونم منتظرم
راستی من 19 سالمه و اون 23 اون اهل تهران و من یکی از شهرستانها در هیچ موردی هم نبو که تفاهم نداشته باشیم اگه بود هم مساله مهمی نبود قابل حل بود

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی همون شب که یک دفعه خواست تموم کنه گفت راستی تو هنوز ماجرای دعوای قبلی رو جبران نکردی گفتم خوب گفت همینجوری یادم اومد گفتم من اونشب از نظر روحی حالم خوب نبود اونم حوصله نداشت منم ناز نکشیدم اونم نکشید اینطوری شد همه میگن پسره بهش زیاد توجه کردی اینطوری شده بذار خودش مید طرفت چی کنم همه اش وسوسه میشم بهش تل بزنم یا اس ام اس بدم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

به نظر شما چرا این کارو کرده؟ چی کنم؟ چطور باهاش برخورد کنم که حرف دلشو بزنه و لج نکنه ؟

میتونم بپرسم شما چه جوری صیغه کردید؟نبایدد باهاش سکس میداشتید

این چطور دوست داشتن شماست خواهر گلم؟ چرا تصور می کنی اون به تو علاقه داره. در حالیکه بابت یک توهین کوچیک این حد آزارت داد. قبل از ازدواج حرمت جسم تو رو نگه نداشت و با تو س ک س کرد؟ به راحتی و با دلایل واهی از تو جدا شد، مرتب دروغ می گه،
درسته که می تونست سواستفاده های بزرگتری کنه. ولی هر انسانی تا یک حد می تونه روح پلیدش رو به نمایش بذاره. شما بکارتتون رو از دست ندادید که؟

سلام
با حرفهاي سورنا موافقم
باران جان ، به نظر من كه بهتره قيد اين آقا پسر رو بزني !
ببين دروغ خيلي بده ! تكرار هم ميشه ! اينو مطمئن باش ، اصلا مگه شما ميشناختينش كه ميگفتين تا اون روز بهتون دروغ نگفته بوده ؟شما اينو مطمئنين ؟
اصلا مگه روش شناخت دارين ؟ مگه خانواده اش رو ميشناسين ؟اصلا ميدونين مادر و پدرش كين ؟ خانواده اش رو تا حالا ديدين ؟ باهاشون حرف زدين ؟؟؟؟؟ من تصور ميكنم كه توي اين مدت شما ، فقط و فقط با همين آقا ارتباط داشتين.
ايراد ما دخترها اينه كه سريع اعتماد ميكنيم به طرفمون و اين خيلي به ضررمون تموم ميشه ، ببين من هم يك سال با كسي بودم كه فكر نميكردم كه حتي يك دروغ بهم گفته باشه ولي بعد از يك سال متوجه شدم كه سرتاسر اون چيزي كه توي يك سال بهم گفته بود دروغ بود ، يه دفعه زنگ زد گفت بابام قبول نميكنه !! بعدش كه پيگير شدم فهميدم كه سنش رو بهم دروغ گفته ، بعدش فهميدم كه دانشگاه و تحصيلاتشون دروغ گفته ، بعدش فهميدم كه تا اون زمان اصلا با پدرش حرف نزده بوده، ، بعدش فهميدم خيانت كرده !!!بهش دوباره فرصت دادم كه دروغ نگه و جبران كنه ولي نتونست !!!
عزيزم اين حست رو درك ميكنم كه ميگي دوستش داري ، ولي اين حس به مرور زمان وقتي كه ازش جدا بشي كمتر ميشه و به نبودش عادت ميكني

عزيزم با توجه به گفته ي خودت كه باهاش رابطه ي جنسي داشتي ، آيا بكارتتون رو هم از دست دادين ؟
ببين تو ميگي قصد سو استفاده نداشته چون ميتونسته بيشتر سو استفاده كنه ،‌ولي همه ي پسرها هم اينطور نيستن كه نهايت اون مقداري كه بشه سو استفاده كرد ، سو استفاده بكنن !!!
چون اگه مثلا بكارتتون رو ازتون بگيره شما ميتونين ازش شكايت كنين و مجازاتش هم سنگينه ولي در غير اين صورت شما به خاطر آبروتون هم كه شده ازش شكايت نميكنين !!!!
خيلي ها به اين موضوع فكر ميكنن و بر اساس اون عمل ميكنن ،
خانمي به نظر من با توجه به تجربه اي كه دارم ، ازتون ميخوام كه ديگه به سمت اون پسر نرين !!!
اگه خيلي دوستش دارين و مطمئنين كه اونم دوستتون داره ، پس برميگرده ولي اين دفعه با خانواده اش !!!
باران خانم ، اينقدر ساده نباش و اينقدر از اون مطمئن نباش ، همونجوري كه اصلا شما انتظارش رو نداشتين كه به خاطر حرف دختر داييتون قهر كنه و يك هفته جوابتون رو نده !! همونجوري كه انتظارش رو نداشتين كه يك دفعه رابطه رو بنا به دلايل دروغين به هم بزنه !!‌پس بايد انتظار چيزهاي والاتري هم داشته باشين
عزيزم ، به نظر من چندان به آينده ي اينچنين ارتباطي خوشبين نباش
بازم ميگم اصلا به سمت اون آقا برنگرد ، اون آقا هم احتمالا برنميگرده ، يا اگر هم برگرده به خاطر سو استفاده برميگرده ولي اگه اون چيزهايي كه شما فكر ميكنين ، درست باشه ، برگشتنش با خانواده اشه و براي خواستگاري ( كه البته با توجه به رفتارهاي اخيرشون شما بشتر بايد فكر كنين و احتياط كنين !!! اگه كارهاش دليل منطقي نداشته باشه ، اونوقت ....)
فقط اينو بگم ، اگه كسي بهت دروغ بگه ، و از يك بار هم بيشتر اتفاق بيافته ، تو خودت بعدا نميتوني بهش اعتماد كني و هر حرفي بهت بزنه ، همواره پر از شك و ترديده !!!
تصميم با خودته خانمي ولي من بر اساس تجربه اي كه داشتم ، بهت ميگم كه سرانجام خوبي در نهايت اين ارتباط وجود نداره !!

قیدش رو بزن، من مخالف دوستی نیستم چون خودم هم با همسرم دوست بودم اما این دوستی برای شما به قیمت از دست دادن خیلی چیزها میشه.

ما خودمون صیغه رو خوندیم حتی خواست بریم محضر ثبتش کنیم اما من قبول نکردم گفتم نمیخوام سکس هم که خواست من مخالفت کردم چند بار و خودش گفت باشه تا شب عروسی دیگه حرفشو نمیزنیم ولی من خودم دوباره حرفشو پیش کشیدم که رابطه هم فقط و فقط از پشت بود و خودم قبول کردم و من 100 در 100 هنوز دخترم و هرگز قصدش سواستفاده نبود چون سر یه ماجرایی اینو بهم ثابت کرد اینکه میگید از کجا میشناختم ؟خانواده اش رو ندیدم و فقط اطلاعاتم در حدی بود که خودش گفته بود ولی در مورد خودش اطلاعاتش درست بود خانوتاده اشو هنوز اطلاعم 100 در 100 نیست
پسری نبود که اهل هوس باشه و بخاطر این موضوع با من باشه چون امتحانش کردم.
اینکه میگید اگه بخواد میاد جلو با خانواده اش قصد ما برای ازدواج اصلا الان نبود قصدمون چند سال بعد بود چون الان نه من موقعیت نداشتم نه خودش آمادگیشو داشت.
تا اونشب ایمان دارم که دروغ نگفته بود اونشبم که دروغ میگفت خودش میدونست میدونم داره دروغ میگه ولی این کارو میکرد که لج کنه نمیدونم
هزاران مورد دور برش بود که میتونست بره سراغ اونها ولی این کارو نمیکرد نمیدونم یک دفعه ای اون شب چش شد؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مثلا چه چیزهایی؟

سلام baran_alone عزيز
به نظر من شما به هيچ عنوان نبايد دوباره به سمتش برگردين و رابطتون رو ادامه بدين.مطمئن باشين كه با اين كارتون بيشتر از اينكه هست پيشش كوچيك ميشين و اون رو هم بيشتر از اينكه هست به عرش ميبرين..........اون به خاطر يه دليل پوچ و واهي شما رو رها ميكنه بعد هر چي هم كه شما زنگ ميزنين بيشتر ناز ميكنه و جواب نميده!! خوبه والا!!!!
به خاطر توهيني كه دختر دايي شما(نه خود شما) بهشون كردن تصميم ميگيرن قيد شما رو بزنن!!عجيبه!!! اين نشون ميده كه اين آقا اصلا خالصانه شما رو دوست نداره اصلا اصلا.....اينكه تا الانم باهاتون بوده به خاطر منافعشه و ديگر هيييييييچ..........اينم بگم كه 95% آقاييون با خانومايي كه باهاشون رابطه ي جنسيه نزديك قبل از ازدواج داشتن ازدواج نميكنن....چه الان چه يك سال ديگه و چه 10 سال ديگه........اينكه خودشم از اول راغب به س ك س نبوده(كه بعيد ميدونم) وخود شما هم بهش پيشنهاد اين رابطه رو دادين كه دختر خوب كار رو از بدم بدتر كرده! اون الانم پيش خودش ميگه اينكه با من اينطوريه و خودش اينقدر راحت پيشنهاد رابطه ي جنسي رو ميده با غير من كه صد برابر راحتره........خوب معلومه وقتي خودت راضي باشي كه چنين كاري رو باهات بكنه اونم قبول ميكنه...بدش كه نمياد.....هم فاله هم تماشا.........ولي همين كه لذتشو برد قيد شما رو براي ازدواج به طور كلي ميزنه..........اونم براي هميشه...
يه ذره بشين و منطقي فكر كن.............به نظر خودت اصلا با اين كارايي كه كرده بهش ميخوره كه بهت علاقه داشته باشه..........فكر كن!!!..............بعيد ميدونم حتي ذره اي علاقه موجود باشه..........

باران جان
برفرض اينكه حرفهاي شما راجع به اون درست باشه
بلاخره كه چي ؟ مگه مانع ازدواج شما مادرش نيست؟ خودش هم با شما طي كرده بود كه اگه كسي نذاره كه شما به هم برسين ، اون مادرشه
شما ميگين نميتونه بياد خواستگاري ، خوب قبول ، ولي حد اقل اگه مادرش رو راضي بكنه ، ميتونه بهش بگه كه با شما صحبت كنه !!! ديگه اين يك كار رو كه ميتونه بكنه!!!
چون خودتون هم ميدونين اگه مادرش راضي نشه ، شما بايد قيد هم رو بزنين ، پس اصراري براي برگشت اون آقا نداشته باشين
اگه طبق فكر و نظريه ي شما پسر خوبي باشه ، زماني برميگرده كه رضايت مادرشو كسب كرده باشه
اگه شما خيلي اصرار دارين باهاش بمونين ، شايد برگرده ، ولي فكرش رو بكنين كه مثلا 4 سال باهاش ميمونين و بهش وابسته ميشين و بعد از 4 سال هم ميگه مامانم راضي نشد و تمام !!!
اگه قرار به تمام شدن باشه ، به نفع شماست كه الان تموم بشه نه 4 سال ديگه !!
خانم خانما ! طبق گفته هات معلومه كه بيشتر از 3-4 ماه نيست كه از شروع رابطه تون ميگذره ، فراموش كردنش خيلي آسونتره از زماني كه چند سال با هم باشين و بعدش بخواين جدا شين
من نميخوام راجع به كارهاي اون پسر اظهار نظر كنم ، چون فايده اي نداره !
ولي به خودتون ميگم اگه فكر شما راجع به اون درست باشه زماني برميگرده كه مادرش رو راضي كرده باشه چون به گفته ي خودتون به خاطر مخالفت مادرش كه گفته بايد دختر تهراني بگيري ، از شما جدا شده
پس خودتون هم بايد قبول كنين كه پاپيش گذاشتن شما اصلا درست نيست ! چون ممكنه منجر به واقعه اي بشه كه شما بيشتر آُسيب روحي ببينين و زجر بكشين
بذار خودش تصميم بگيره و به شما پيشنهاد ميدم كه طي اين مدت سعي كنين كه وابستگيتون رو از بين ببرين
وابستگي خيلي بده و آدم حتي نبايد به همسرش هم وابسته باشه ! دوست داشتن و وابسته بودن خيلي باهم فرق ميكنه
موفق باشين

باران عزيز
با نظرات رويا موافقم. توصيه هاشو جدي بگير.

اميدوارم تو زمان مناسب تصميم صحيحي رو بگيري.

باران عزیزم
خواهر کوچولویم خیلی خوبه که تو به همه چی خوش بینی اما عزیزم فراموش نکن پسری که تهران باشه و تو جای دیگه ................بک مقدار بیشتر فکر کن زیاد پای بند احساست نشو .به چتروم ها هم اعتماد نکن . عزیزم چه لزومی داره که تو یکسره زنگ یاsms بدی کمی مغرور تر باش.

خودتو گول نزن اون به خواسته هاش رسیده پس نیاز به سواستفاده ی دیگر نبوده.
عزیزم:
چهار موهبت منحصر به فرد انسان {خود اگاهی.اراده ی مستقل.وجدان و تخیل}است سعی کن بیشتر با توجه به توانایهایت خوداگاهیت را پرورش بدهی و کمتر از نیروی تخیل استفاده کنی.
موفق باشی

عزیز دلم به تجربه بهت می گم ، اگر پسری زیر 27 سال دیدی و حرف ازدواج باهات زد بهش لبخند بزن و بگو خداحافظ.

ممکنه از حرفای من دلگیر بشی ولی بذار واقعیت رو بهت بگم:
1- ایشون هیچ علاقه ای به شما نداره
2- دروغگو و سوء استفاده گره
3-به هیچ عنوان با شما ازدواج نمی کنه ، مطمئن باش که اصلاً از اول به همچین چیزی فکر نمی کرده
4- فوق العاده فرد خطرناکیه و اگر جلو بری این دفعه اون کاری رو که نباید باهات انجام می ده
5- در نهایت با بهانه ای بی خود ترکت می کنه

عزیزم بیشتر مطالعه کن، اینا رو از من داشته باش ، این تجربیات طلاست چون برای خودم اتفاق افتاده، پسری که دوستت داره هیچ وقت پیش از ازدواج با تو س ک س نمی کنه ، حتی اگر راضی نباشی دستت رو هم نمی گیره تا تو دلگیر نشی (به خدا قسم حقیقته). حتی ازش صحبت هم نمی کنه ،اون طور که تو دلت بخواد باهات راه میاد و به خاطر رسیدن بهت اگه شده آسمون و زمین رو هم به هم می دوزه تا بهت برسه .به تو وخواسته هات احترام می گذاره ، به خانوادت احترام می گذاره ، هیچ رابطه ی پنهانی برقرار نمی کنه می دونی چرا؟ تا از طرف خانواده ی دختر طرد نشه و یه موقع به عشقش نرسه! مدام کمک می کنه و همیشه در دسترسه که مبادا چیزی بخوای و اون نباشه . شرایط ازدواج رو فراهم می کنه ، اگه نداشته باشه چند شیفت کار می کنه و از جونش مایه می ذاره تا عشقش رو ثابت کنه و محبوبش رو خوشبخت. عزیزم اینا خواب و رویا نیست و من شعار نمی دم، عین این آدم رو در زندگیم داشتم.

اینو بدون اونایی که مدام بهانه ی الکی میارن ، قهر می کنن ، ناز می کنن ، تصمیم قاطع نمی گیرن ، دروغ می گن ، نسبت به شما و احساساتتون بی تفاوت و براتون احترام قائل نیستن دنبال هوسن. نگو اون دنبال هوس نبوده آیا س ک س خارج از حیطه ی ازدواج ، هوس نیست؟
اون داره از سادگی شما نهایت استفاده رو می کنه .
کمی بگرد دنبال مطالبی مثل تفاوت عشق و هوس ، مطالعه کن و مقایسه . اگر بی طرفانه نگاه کنی حقیقت رو می فهمی. جلوتر نرو ،شاید باور نکنی ولی اگر لازم بود دست و پاتو می بستم که جلوتر نری!!! عجله نکن ، اگر می خواد بره بزار بره ،اون آدم ناجوریه! یه روز به تمام این نتایج می رسی

برو تاپیک هایی رو ببین که پسرهایی که عاشق شدن چطور با عشقشون برخورد کردن اونوقت می فهمی

برات دعا می کنم

البته برای من جالبه که خود شما رابطه رو به اون پیشنهاد دادیدو این حرف رو پیش کشیدید. چون خود ازابتدا مخالف رابطه بودید.
یک نکته مهم

برای پسران دختری که تن به از دست دادن بکارتش دهد یک دختر ساده به نظر میاد که شاید با او ازدواج هم کنند!!ولی دختری که تن به رابطه جنسی (مثلا از ناحیه غیر از ناحیه تناسلی) بدهد واقعا در چشم پسر فرو می ریزد. به ویژه اگر دختر این حرف را پیش بکشد. البته این حرف مرا بد نگیرید. هر کسی (من جمله شما)مختار زندگی خود هستید. ولی عمده پسرها تصور می کنند که این دختر حتما رابطه قبلی هم داشته است و چون می ترسد که بکارتش گرفته شود تن به رابطه اصلی نمی دهد. ایشان قطع به یقین به سمت شما برای ازدواج بر نمی گردند. من پسرم و پسرها را بیشتر از شما می شناسم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

درود خانوم نادیا در مورد مسئله س ک س حرف شما رو تایید می کنم. ولی در مورد مسئله تامین شرایط منصفانه نگاه کنید. خانوم بت نیستند که برای بتمان خودمان را قربانی کنیم. چند شیفت کار کنیم،عذاب بکشیم تا به عشق برسیم. چقدر تصویر شما رویایی و عجیب است از زندگی. آیا عشق دوطرفه هست یا خیر؟
دوستان عزیز این گوشه ای از توقعاتی بود که یک دختر دارد. چرا؟ نمی دانم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran_alone

.قرار گذاشتیم صیغه کنیم تا با هم راحت تر باشیم چون هردو نمیخواستیم و اعتقادمون اجازه نمیداد که محرم نباشیم. (البته هیچ کدوم از دو خانواده اطلاع نداشت نه از رابطه نه صیغه)

---

مگر دختر باکره بدون اذن پدر می تواند صیغه بشود شما براساس کدام فتوا عمل کردید؟؟؟؟

سلام باران
حالا که اون دیگه بهت توجهی نداره فکر می کنم یک در بروت باز باشه ، رهاش کن، نگو سخته می تونی ، یه روز خودم تو یه منجلاب افتادم یدفعه تصمیم گرفتم همه چی رو تموم کنم ، یکی نجاتم داد ، اونی که اون بالاست کمکت می کنه ، منم با دوستی مشکل ندارم اما نه این طوری . فکر می کنم سکس قبل از ازدواج رابطه دوست داشتن رو از بین می بره ، این رابطه از هوس سخن میگه ، ناراحت نشی حتی قسمتی از وابستگی تو هم از هوس نشات میگره ، سعی کن فراموش کنی و اگه می خوای رابطه دوستی با کسی داشته باشی ، یک رابطه سالم پایدار می مونه ، دوستی دارم که چهار ساله رابطه دوستی داره اما سالم ، اونها واقعا دارن آینده رو می سازند ، حرف نمی زنند عمل می کنند .
باران من عشق و هوس رو تجربه کردم ، شاید تو هوس رو احساس نکنی ، فکر کنی این عشقه اما اون تو رو نابود می کنه. این رو کسی داره بهت می گه که حالا واقعا کسی رو دوست داره ، عشق بدون هوس رو تجربه می کنه ، شاید کسی که دوسش دارم هیچ وقت نفهمه ، اما قشنگی این عشق اینه که من به دنبال هوس نیستم .
باران فراموشش کن ، خودت رو آزاد کن ، هنوز دیر نیست زمان رو دریاب که چقدر زود می گذره ، پس نزار هدر بره تو که هنوز سنی نداره که خودت رو در گیر کردی .
فکر میکنم اگه دوست داشت ، تو هیچ وقت درمونده نمی شدی.
شاید این حرفا هیچ فایده ای نداشته باشه چون در این مواقع اون طرف بهترینه و هیچ ایرادی بهش وارد نیست . امیدوارم مشکلت حل شه .

سلام
باران گلم میگی ام سوءاستفاده نکرده خوب میشه ازت بخوام س.ءاستفاده رو برام معنی کنی؟ایا سوءاستفاده یعنی اینکه کسی تو رو تیکه پاره کنه
البته چون که تو خودت این رابطه رو پیشنهاد دادی این دیگه اسمسش سوءاستفاده نیست بلکه استفاده است و نمیشه که اون اقا رو مقصر کرد
خانم خوب تو تو این رابطه چی به دست اوردی ؟
ایا تا کنون ارامش داشتی کنارش ؟
ایا این اضطراب و عدم اعتماد به ایشون کافی نیست
ایا اینکه ایشون شما رو بازی دادن کافی نیست
ایا این همه تحقیری که شدی دلیل کافی برای قطع رابطه نیست
و یه سوال کوچیک دیکه هم دارم
غیر از علاقه دیگه واقعا به جه چیزی در این پسر دلخوش کردی برای ادامه رابطه
ازت میخوام که بری تو همین قسمت سوالات ارتباط دختر و پسر و یه مروری بکنی شاید یه نتیجه ای خودت بگیری
موفق باشی:72:

لطفاً کامل بخونید بعد جواب بدید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط *nadia*

... مدام کمک می کنه و همیشه در دسترسه که مبادا چیزی بخوای و اون نباشه . شرایط ازدواج رو فراهم می کنه ، اگه نداشته باشه چند شیفت کار می کنه و از جونش مایه می ذاره تا عشقش رو ثابت کنه و محبوبش رو خوشبخت. عزیزم اینا خواب و رویا نیست و من شعار نمی دم، عین این آدم رو در زندگیم داشتم.

---

و حالا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sorena_arman

چقدر تصویر شما رویایی و عجیب است از زندگی. آیا عشق دوطرفه هست یا خیر؟
دوستان عزیز این گوشه ای از توقعاتی بود که یک دختر دارد. چرا؟ نمی دانم.

---

اینها تصاویر رویایی نبودن ، اگر با دقت می خوندید می دیدید که نوشتم "عین این آدم رو در زندگیم داشتم" و این توقع نیست در یک رابطه ی دو طرفه که عشق وجود داره ، این حالات به وجود میاد

شما دیدید!!!! اینکه شخصی که شما را می خواسته حاضر بوده زمین و زمان را به هم بدوزه تا به شما برسه به شما مربوط می شه. همین و بس. نباید در دختران دیگر این انتظار را ایجاد کنید که چنین پسرانی را جستجو کنند. همان طور که پسران به دنبال چنین دخترانی نیستند!!! که از همه چیزشان بگذرند که به عشقشان برسد. پس ما پسران نیز گوشه ای می نشینیم تا دختر تلاش کنه، چند شیفت کار کنه و از جونش مایه بذاره تا عشقش رو ثابت کنه. من چنین دختر وپسری را انگل می نامم!! این تصویر من از دخترو پسرییست که حاضره عزیزش تا به این حد زجر بکشه.
عشق در درجه اول از خود شخص شروع می شود و نه از انتظار عشق ورزیدن.

سلام دوست خوبم .
واقعا تعجب آوره كه شما اين قدر خوش خيالين!!!!!!!!!!!!!!
البته من فكر ميكنم كه مشكل اصلي اينه كه پدر و برادرهاي شما انسانهاي خيلي صادقي هستند .يا قشر مذكري كه شما از بچگي باهاشون رابطه داشتيد ، انسانهاي خيلي صادقي بودند كه شما الان اينجوري فكر مي كني .
دختر خوب تمومش كن ،‌اون باهات ازدواج نميكنه ، اگرم " هنوز " دوست داشته باشه ، مطمئن باش مادرش كه هيچ ، هركسي رو فكر كني راضي ميكنه ...البته با توجه به اين جرياناتي كه پيش اومده .......؟؟؟؟؟؟؟؟
ببين دختر خوب ..تو اون جذابيتي رو كه پيش اون داشتي ، ديگه نداري ...روانشناسها ميگن حتي دوران عقد هم نبايد زياد طول بكشه ( بخاطر طبيعت تنوع طلبي پسر ها ) ، اون وقت تو ......واقعا كه.......برادرانه بهت ميگم ، زياد روشنفكرانه با مسايل برخورد نكن ....

سلام omid 24
چقدر سخن جورج آلن زیباست . اما فکر کنم توی جامعه ما یه دختر نمی تونه این راه رو بره ، ای کاش این جمله رو نمی نوشتی .

مرسی از همه کمکهاتون دوستان عزیز
من باهاش تماس گرفتم و گفتم برای شروع دوستی هر دو طرف راضی بودیم حالا هم من حق دارم دلیل تموم کردنو بدونم آخرش گفت ازت بدم میاد گفتم چرا؟ گفت همینطوری دلیل نمیخواد گفتم دوست داشتنت دلیل داشت گفت:بخاطر حرف دختر دایت ازت بدم میاد بخاطر دادی که زدی ازت بدم میاد بخاطر اینکه قبلا با یه پسر دیگه بودی ازت بدم میاد(من قبلا 1 سال پیش با یکی دوست بودم ولی فقط چتی گاهی هم تلی هیچ وقتم همدیگرو ندیدیم اینو میدونست خودم گفته بودم قبل دوستی هیچ مشکلی هم نداشت)بهش گفتم تو که میدونستی از اول و خداحافظی کردم فکر کردم آدمی که الان این حرفو بهم میزنه بعدا چه جوری میتونم اعتماد کنم که بهم شک نمیکنه و فردا سر هر چیزی اینو نمیگه
به حرفهای شما دوستان خوبم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم اگه مهم باشم برمیگرده اگه من حتی اصرار کنم و بمونه ترحمه که نمیخوام و به زودی هم میره پس بهتره خودش بخواد
دلیل اینکه میخوام برگرده اینه که دوستش دارم و ...نمیدونم خودم چند روز دنبال جوابشم نمیدونم
اگه برید سایت آیت الله روحانی میبینید که صیغه دختر باکره از دید ایشون اذن پدر نمیخواد و من مقلد ایشونم
من بهش پیشنهاد ندادم وقتی گفت باشه تا شب عروسی دیگه هیچی نمیگم من اون موقع راضی شدم شاید اسمشو باید گذاشت خریت نمیدونم
در هر حال بخاطر حرفی که زد دیگه طرفش نمیرم چون دیدش نسبت بهم اشتباهه و چنین مردی رو هرگز نمیتونم بپذیرم الان داغونم ولی تموم کردنش بهتر از اینه که بیشتر از این له بشم اگه ارز داشته باشم بر میگرده چون تل 3 تا از دوستانم رو هم داره و حتی تل خونه و پدرم رو
باز هم راهنمایی های همه تون ممنونم دوستان خوبم برام دعا کنید مرسی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran_alone

اگه برید سایت آیت الله روحانی میبینید که صیغه دختر باکره از دید ایشون اذن پدر نمیخواد و من مقلد ایشونم
من بهش پیشنهاد ندادم وقتی گفت باشه تا شب عروسی دیگه هیچی نمیگم من اون موقع راضی شدم شاید اسمشو باید گذاشت خریت نمیدونم

---

واقعا که....:199: خیلی جالب بود! کلی خندیدم:D سایت جالبی هم داشت.....کاش این مطلبش رو هم میخوندی:

کد:

---

http://www.istefta.net/ans.php?stfid=432&subid=9

---

خاک بر سر جامعه ای که عرفش واسه ی بکارت دختراش....داشتن همون پ....معروف باشه.....:160:

شما 100% دخترین.......شک نکنین.....!!!!!!

دوست کوچولویم
دیگه راجب به صیغه و کاری که کردی فکر نکن و از این کارت تجربه کسب کن چون دیدی دوستان چه پسر په دختر کلا با کارت مشکل داشتن.
سعی کن دور این اقا رو هم خط بکشی و به زنگ یا sms توجه نکنی.
سعی کن هر وقت که زمین خوردی دست کم چیزی را از زمین برداری

آقا کامران همین جامعه ای که داری میگی توش شما مردا هم دارید زندگی میکنید و خود شما ها باعث خیلی چیزاش شدید نه که شما مردا همه تون پاک و معصومید!!!!!!!!من گناهیی نکردم که بابتش تاوان بدم
دوستانی که این متن رو میخونید من اینجا اومدم که دردو دل کنم لطف کنید دیگه پیغام شخصی نذارید من دنبال دوست یا هر چیز دیگه ای نیومدم ممنون میشم دیگه از این لطفها نکنید
سپیده ی عشق عزیز ممنونم از راهنماییهات دوست خوبم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran_alone

آقا کامران همین جامعه ای که داری میگی توش شما مردا هم دارید زندگی میکنید و خود شما ها باعث خیلی چیزاش شدید نه که شما مردا همه تون پاک و معصومید!!!!!!!!من گناهیی نکردم که بابتش تاوان بدم
دوستانی که این متن رو میخونید من اینجا اومدم که دردو دل کنم لطف کنید دیگه پیغام شخصی نذارید من دنبال دوست یا هر چیز دیگه ای نیومدم ممنون میشم دیگه از این لطفها نکنید
سپیده ی عشق عزیز ممنونم از راهنماییهات دوست خوبم

---

ما باعث شدیم که دختران با پسران دوست بشن؟؟؟؟شما که میدونی مردا چقدر پاک و معصومن چرا دوست شدی؟!!;) جالبه واقعا!!!......فکر نمیکنم توی همین جامعه ی .....پسری دختری رو مجبور به دوستی و س.....کنه مگه اینکه خود دختر هم واقعا تمایل داشته باشه و قبول کنه.......هیچ وقت فراموش نکنید که طرف دوم ماجرا خود دختر هست.......

من نمیدونم کی براتون پی ام داده و چی گفته.........به من هم مربوط نیست......
اما خیلی دوست دارم بدونم که اگه ازدواج کنین با یه پسری..... این موضوع رو چه کارش میکنین؟؟؟
لابد........
به هر حال نمردیم و ورژن اسلامی دوست دختر و پسر توی حکومت اسلامی رو هم دیدیم:D

سلام
باران عزیز کاش بهش زنگ نمی زدی حالا که متوجه شدی که بیشتر پسرها فقط برای سکس با دختر رابطه برقرار می کنند و خدا را شکر کن که هنوز بکارتت هست وگرنه یک ننگ بزرگی را باید نا اخر عمرت تحمل می کردی

باران عزيز
اميدوارم تو زمان مناسب تصميم صحيح رو بگيري. زندگي ما تشکيل شده از گرفتن همين تصميمات. زمان گرفتن تصميم هم به اندازه خود تصميم مهمه.
اميدوارم از اين تجربه برا ادامه زندگيت تو مسير درست نهايت استفاده رو ببري.
خوشبخت باشي:72:

سلام:
باران عزیز:
من از اولین سوال از روز اولی که شما دوست گرامی این تاپیک رو ایجاد کردید هر روز پی گیری کردم..به جرات میگم که وقتی شما فرمودید به ایشان پیشنهاد چنین چیزی رو دادید بسیار بسیار بسیار تعجب کردم....
هم تالاری گرامی شما اگر مقلد کسی هستید چطور این قسمت که دختر.....برای صیغه به اذن پدر نیاز نداره رو در ذهن دارید ولی سایر دستورات اسلام رو در ذهن نداری....
به هر حال دوستان نادیا و سورنا تمام گوشزدها و دعواها و... رو گفتن و بیان من تنها برای شما آزار روحی را به همراه دارد...
شما در تالار همدردی آمدید تا دوستان با شما همدردی کنند ولی دوست من بپذیر اشتباه کردی و اشتباهت اونقدر بزرگه که روح زیبات رو لکه دار کرده و زمان زیادی جهت ترمیمش نیازه...
من با نظر دوستان که فقط جنبه جسمی را در نظر دارند تا حدی مافقم این بسیار بسیار مهم است هیچ بحثی نیست ولی عزیزم تو روحت هم از حالت دخترانه خارج کردی و با این کارت در فاصله دنیای دخترانه و زنانه معلق موندی و این بدترین حال است.....
در ضمن من دوست داشتم یک مورد مهم رو خدمت شما و سایر کسانی که این اشتباهات رو می کنن عرض کنم:
دوست من شما هیچ گاه به بیماری های جنسی فکر کردی....منظور من ایدز نیست که حالا بگی اون پاک بود...نه دوست من ما بیش از 100-200 تا بیماری داریم که بسیار خطرناکند نه کشنده ولی خطرناک.....ترو خدا مواظب باشید...گاه شما موقع برقراری رابطه هیچ ضایعه مشکوک نمی بینید ولی ویروس ها و باکتری ها گوششان به این چیزها بدهکار نیست و منتقل می شوند....شما که از همه اسرار طرف مقابل اطلاع ندارید و شاید وی حتی انقدر علم ندارد که این بیماری خطرناک است و نداند که همان ضایعه ساده که در حال درمانش است می تواند چه مضراتی داشته باشد....گاه نتایج حاصل نادانی است......
من به واسطه شغلم دوستانه میگم من بسیار زیاد دخترانی رو با این مشکلات دیده ام که مثل شما هنوز دخترند ولی اسیر این مشکلات شدند.... مواظب باشید گاهی جای جبران نیست و آثار همان بیماری ها در شما اثرات بدی می گذارد...ایدز تنها یکی از آنهاست ...
نمی خوام شما رو بترسونم و ان شا الله که این طور نیست ولی این راهو ادامه ندهید....

الان وی را فراموش کن ...100 درصد و هیچ امیدی هم به بازگشتش نداشته باش..دیگر هم این اشتباهات رو نکن ....نگذار روزی برسد که خدای نا کرده جایی برای جبران نباشد....
روح خود را التیام بده و از مشاوره های حضوری جهت رفتار درمانی استفاده کن....
موفق باشید...

در آخر:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

(

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran_alone

آقا کامران همین جامعه ای که داری میگی توش شما مردا هم دارید زندگی میکنید و خود شما ها باعث خیلی چیزاش شدید نه که شما مردا همه تون پاک و معصومید!!!!!!!!من گناهیی نکردم که بابتش تاوان بدم
دوستانی که این متن رو میخونید من اینجا اومدم که دردو دل کنم لطف کنید دیگه پیغام شخصی نذارید من دنبال دوست یا هر چیز دیگه ای نیومدم ممنون میشم دیگه از این لطفها نکنید
سپیده ی عشق عزیز ممنونم از راهنماییهات دوست خوبم

---

خانوم باز شما اومديد نظرتون رو تعميم داديد:97::161::101:
آخه با چه جرات و اطميناني اين حرف و راجع به همه مردا ميزنيد؟
حالا چون دوست شما آدم عوضي بوده پس همه مردا اينطورين؟
من دوستي دارم كه مطمئنم اگر در اون لحظه جاي دوست پسر شما بود و شما بهش اون پيشنهاد رو ميداديد بي تامل ميزد زير گوشتون،اونوقت شما به خودتون اين اجازه رو ميديد كه همه مردا رو زير سوال ببريد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقاي مدير من اعتراض دارم به پست اين خانوم،
تا كي توهين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:97::101::102: :158::81:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط M_d

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baran_alone

آقا کامران همین جامعه ای که داری میگی توش شما مردا هم دارید زندگی میکنید و خود شما ها باعث خیلی چیزاش شدید نه که شما مردا همه تون پاک و معصومید!!!!!!!!من گناهیی نکردم که بابتش تاوان بدم
دوستانی که این متن رو میخونید من اینجا اومدم که دردو دل کنم لطف کنید دیگه پیغام شخصی نذارید من دنبال دوست یا هر چیز دیگه ای نیومدم ممنون میشم دیگه از این لطفها نکنید
سپیده ی عشق عزیز ممنونم از راهنماییهات دوست خوبم

---

خانوم باز شما اومديد نظرتون رو تعميم داديد:97::161::101:
آخه با چه جرات و اطميناني اين حرف و راجع به همه مردا ميزنيد؟
حالا چون دوست شما آدم عوضي بوده پس همه مردا اينطورين؟
من دوستي دارم كه مطمئنم اگر در اون لحظه جاي دوست پسر شما بود و شما بهش اون پيشنهاد رو ميداديد بي تامل ميزد زير گوشتون،اونوقت شما به خودتون اين اجازه رو ميديد كه همه مردا رو زير سوال ببريد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقاي مدير من اعتراض دارم به پست اين خانوم،
تا كي توهين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:97::101::102: :158::81:

---

دوست عزیزم خودتو کنترل کن.....اکثر دخترها توی این زمینه ها اشتباه خودشون رو قبول نمیکنن و سعی میکنن پسر رو مقصر جلوه بدن!......جالبه که فراموش میکنن طرف دوم ماجرا کی بوده:D........و از اون جالبتر اینکه بعد از هر شکست همه پسرها رو یکسان میپندارد!.......

سلام خدمت باران عزیز ببخشید اینجوری حرف میزنم ولی باید بگم اولا با نظر کاترین عزیز موافقم که توی ص2نظرشو داده کاری که اون پسر با شما کرده عین خیانته دیوما شما گفتی ارتباط از پشت بوده در صورتی که ارتباط از پشت در هر صورتی حرومه حتی اگر زن و شوهر باشید بعدم ظاهرا شما توی رووم زیاد میرید وبا پسرا دوست میشید امیدوارم که همین دو نفر تجربه بشن که این قصدو نداشته باشی که همسر آیندتو از توی رووم انتخاب کنی:305: در هر حال موفق باشی

به به چه تاپيك داغي
افرين به دوست تازه واردمون باران!!!فلفل نبين نبين چه ريزه بشكن ببين .....افرين شما تو محيط محدود يه شهرستان اين همه كار كردي اگه مثلا تهران بودي چي ميشد!!؟خدا رو شكر كه به بعضي چيزا اعتقاد هم دارين
معني اعتقاد رو هم فهميديم احسن تبارك ا...:D:73:
تا 3 نشه بازي نشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط fighter

سلام خدمت باران عزیز ببخشید اینجوری حرف میزنم ولی باید بگم اولا با نظر کاترین عزیز موافقم که توی ص2نظرشو داده کاری که اون پسر با شما کرده عین خیانته دیوما شما گفتی ارتباط از پشت بوده در صورتی که ارتباط از پشت در هر صورتی حرومه حتی اگر زن و شوهر باشید بعدم ظاهرا شما توی رووم زیاد میرید وبا پسرا دوست میشید امیدوارم که همین دو نفر تجربه بشن که این قصدو نداشته باشی که همسر آیندتو از توی رووم انتخاب کنی:305: در هر حال موفق باشی

---

دوستان خواهشا از چیزی که اطلاع ندارین راجع بهش فتوا صادر نکنید و نظر این چنین قاطع ندین,بهتره به این لینک مراجعه کنین:

کد:

---

http://www.parsiteb.com/news.php?id=856&action=viewFullContent&groupId=54

---

همچنین با مراجعه به سایت های مراجع مختلف میتونین موضوع رو متوجه بشین.
*************************
بحث ما اینجا بر سر س-ک-س از پشت(انال س-ک-س و....) و ....نیست بحث بر سر لفظ عمل هست که.....دختران جامعه به عناوین مختلف مورد سو استفاده قرار میگیرن......

سلام به دوست تازه وارد
اول اینکه شمانباید راحت به هرکسی اعتمادکنید چون درهرجنسی بدوجود داره درکنارخوب که شمامتاسفانه سمت بدش رفتید 2اینکه این وبدونید هر رفتاری اگر ازسرمحبت بود مورداطمینان نیست حالا می خواد دخترباشه یا پسر3درهربرخورد یادوستی همیشه ازحدش نگذرونیددرهردو جنس البته سعی کنید با همجنس تون باشه واینم بدونید هر رفاقتی در هر موقعیتی مسائلی وارد بشه که به ضرر 1ازدوطرف باشه ادامه ندادنش بهتر از ادامه دادنش
واشتباه شماهم موقعی بود که صیغه رو خوندید وبدتر موقعی موضوع س...مطرح کرد از ایشون جدا نشدید(لازم به ذکر اگراون آقا شما رو واقعا می خواست اصلا تابعد ازدواج مطرح نمی کردبدونید که آشناییت ازهوس بوده )
در کل هر موضوعی پیش آمده در عین مهمی گذشته وتنها شما باید از نظر یک تجربه نگاه کنید در غیر اینصورت فقط باعث رنج وجلوگیری از پیش رفت شما میشه ودیگه هواستون باشه به هر سلا می گرما ندین :72:
امیدوارم برای همیشه اولین وآخرین اشتباه تون باشه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

از دوستان عزیز تقا ضا دارم سعی کنید راهنمایی وهمدردی کنید وبابرخوردهای خشک متعصبانه بامطالب ذکر شده تو تایپیکها برخورد نکنیدبدونید کسی که میاد تالار راحت مشکل شو مطرح میکنه مطمئن باشید انتظار دلداری داره وهرجیم بد صحبت کرد بهتر شما که 1مقداری صبر بکارببرید و1سری حرفهارو تحمل کنید:305:
ازدوستان عذر میخوام این مطالب وذکر کردم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط امیرصدرا110

از دوستان عزیز تقا ضا دارم سعی کنید راهنمایی وهمدردی کنید وبابرخوردهای خشک متعصبانه بامطالب ذکر شده تو تایپیکها برخورد نکنیدبدونید کسی که میاد تالار راحت مشکل شو مطرح میکنه مطمئن باشید انتظار دلداری داره وهرجیم بد صحبت کرد بهتر شما که 1مقداری صبر بکارببرید و1سری حرفهارو تحمل کنید:305:
ازدوستان عذر میخوام این مطالب وذکر کردم:72:

---

طرح مشكل با بي احترامي نسبت به قشر خواص فرق داره.

من اینجا اومدم درد ودل کنم و برای مشکلم راه حل پیدا کنم زخم زبون تو دنیای واقعی زیاد بود نیازی به این کارا نبود من قصد توهین به شخص یا قشر خاصی رو نداشتم و ندارم با هرکسی باید همون رفتاریو کرد که باهات میکنه بد حرف زدید جوابشو گرفتید نمیتونید کمک کنید کسی ازتون نخواسته نظر بدید زخم زبون بزنید (کلی گفتم که نگید به قشر و شخص خاصی توهین کردم)
از بقیه دوستان که کمک کردند ممنونم خداحافظ تا همیشه