آقایون تالار لطفا نظر بدین
سلام خدمت همه بچه های نازنین تالار :43: .
من از ایجاد این پست میخوام به یه اصل کلی برسم که واقعا توی زندگیم بهش نیاز دارم! البته اینجا ایجادش کردم چون احساس کردم بیشتر خانمها هم مثل من نیاز به همچین اصولی دارن.
خواهش می کنم آقایون محترمی که این تایپیک رو می خونن به من کمک کنن، شاید بیشتر شما با وضعیت زندگی من آشنا باشید، چند سالی هست که ازدواج کردم و همسرم رو از صمیم قلب دوست دارم و گذر این سالها علاقه من رو به ایشون بیشتر و بیشتر کرده. سختی های زیادی کشیدیم اما این سختیها نه تنها ما رو از هم دور نکرد که ریشه زندگیمون رو محکم تر کرد.
من خیلی چیزها رو نمی دونم و یا بهتره بگم درست و غلط بودنشون رو نمی دونم، نمی دونم باید با همسرم چطور برخورد کنم که بهترین شکل باشه. برای همین از همه آقایون خواهش می کنم که انتظارات خودشون رو از همسرانشون بنویسن، از چه چیزی ناراحت می شن، از چه چیزی خوشحال می شن، تو چه شرایطی انتظار چه برخوردی دارن، چی باعث میشه که به همسرشون افتخار کنن و ...
میدونم مقالات زیادی در این مورد نوشته شده اما من همه اونها رو خوندم ولی نتیجه درست و حسابی نگرفتم، هیچ کدومشون ریشه ای توضیح ندادن، همه سر بسته و گنگ و کوتاه بوده، اصلا یه چیز دیگه خواهش می کنم فکر کنید من خواهر شما هستم، منو نصیحت کنید که چطور با همسرم برخورد کنم؟ چطوری میتونم بهترین باشم؟ خواهش می کنم از من دریغ نکنید، هر چی به ذهنتون می رسه بنویسید، خواهش می کنم :203: :203:
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
قابل ستایشید. من برای کمک به شما حتما چند راهکار که به ذهنم می رسد را می آورم.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
ممنون از دوست خوبمان خانم روزن
همیشه برای من هم سوال است که ، یک مرد چه وقت در زندگیش احساس خوشبختی میکند و از زندگی مشترک خود راضی و خشنود است؟
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
روزن عزیز
به احترام تیتری که برای تاپیک ات انتخاب کرده ای همین قدر می گویم که
شما یک سری فرمول مردانه خواهی داشت که آقایان تالار قطعا به یاری ات می شتابند و پاسخ می دهند اما یک سری هم علائق شخصی و فردی همسرت است . مردان از زنان توقعاتی را دارند که متناسب با شخصیت و باور آنهاست . گزینه آخر را شما با استفاده از شناخت و خلاقیت خود می توانید بیابید و جسارتا عرض می کنم ، نسخه کلی ندارد .
موفق باشی دوست جوان و دقیق و باهوش من .
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
مرسی آقای سورنا، آگرین و آنی جان. منتظر راهنمایی شما هستم :43:
خانم آنی شما درست می گید اما برای رسیدن به جزئیات نیازمند یک دید کلی هستم، من نظرات تمام آقایون رو با مسائلی که در همسرم مشاهده کردم مقایسه می کنم و به یک نتیجه گیری می رسم. مدت کمی نیست که با همسرم زندگی میکنم پس فکر می کنم بشه به یه نتیجه خوب رسید.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
البته شما از آقایون نظر خواستید ...اما من یکچیزی میخوام بهت بگم اون هم در رابطه با اصل تفکر ..بهترین بودن ...که به نظر من و اصولا از نظر روانشناسی ...کاملا تفکر غلطیه ...اینکه شما سعی میکنید زندگی ایدالی رو برای خودتون و همسرتون رقم بزنید با استفاده از تجربیات دیگران قابل تقدیره ..اما ما ادما در همه چیز و هر رفتاری میتونیم بطور نسبی ..ویژگی خاصی رو بدست بیاریم و در مورد انسان هیچ چیزی مطلق نیست ... واژه های بهترین ...بدترین ...همیشه ..هرگز ....و در مورد انسان وزندگی انسانی کاربردش ...درست نیست .... و زندگی یک نسخه ی ساده و مشخص نداره که با پیچوندن اون بشه ..بهترین شد ...به اندازه ی تعداد ادما روش زندگی وجود داره ...فقط میتونم بهت بگم صداقت و عشق صادقانه ....که در زندگی باشه ...باقیش هم خود بخود در پی اون میاد ....خوشبخت باشی
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
مرسي روزن جان تاپيكت خيلي جالبه چون واقعا من هم دوست داشتم نظر اقايون را در مورد سوالاتي كه طرح كرديد بدونم از همه آقایون خواهش می کنم که انتظارات خودشون رو از همسرانشون بنویسن، از چه چیزی ناراحت می شن، از چه چیزی خوشحال می شن، تو چه شرایطی انتظار چه برخوردی دارن، چی باعث میشه که به همسرشون افتخار کنن و ...
اقايون عزيز تالار من هم مثل روزن جان منتظرم
wait for your prompt reply
روزن جان ببخشيد يه سوال داشتم قبلا وقتي ميخواستيم تاپيك جديد ايجاد كنيم موضوع جديد را كليك ميكرديم حلا بايد چيكار كنيم ممنون
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
خب روزن عزیز من اولین و مهمترین توقع یک مرد رو اگر می خواهید او را عاشق خود کنید به شما می گم. این مرد را یک مرد نرمال و نه مردی که ذاتا خیانتکار و هوسباز و.. است در نظر بگیرید. یک مرد نرمال در اولین توقع خود دوست دارد ، همسرش آن اندازه که او برای زندگی مشترک وقت می گذارد و تلاش می کند دلسوز باشد و تلاش کند.
این موضوع را باز می کنم. چون مشکل بسیاری از ازدواجها این است.
مشکل اساسی دختران ایرانی منفعل بودن اونها در برابر مشکلات هست. مشکلات مالی، کاری و روحی یک مرد مشکلات یک زندگی مشترک هستند و منصفانه نیست که یک زن خود را نه تنها کنار بکشد که بگوید به من چه مربوط که او مشکل مالی ، روحی و... دارد ، وظیفه اوست که مرا از لحاظ روحی و عاطفی تامین کند . کمتر مرد ایرانی یک دختر لوس برای زندگی مشترک خود می خواهد.
بدیهیه که نباید وقتی مشکلی برای هر دوی شما پیش میاد اون رو مقصر بدونید. شما هر دو انتخاب کرده اید ونه فقط اون. می تونستید نه بگید زمان ازدواج. اگر فلسفه زندگی مشترک را مشترک بودن در آلام و خوشی ها با یکدیگر بدانید به اولین و مهمترین توقع یک مرد پاسخ داده اید.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
من توقع و نیاز 1 رو مهمتر از همه می دونم. در تمامی مراحل بدانید قبل از همه چیز به جای یک مرد با یک انسان سر و کار دارید. انسانی که می توانست برادر ، پدر و یا خود شما باشد، و اکنون همسر شماست. چون اگر یک زن احساس نکنه که برای چشیدن معنای واقعی زندگی باید غیر از خود برای همسرش و مشکلاتش و روحیه او ارزش قائل باشد هرگز نمی تواند سایر نیازهای یک مرد را برطرف کند.
"2- احترام به آنچه که یک مرد انجام می دهد، آن چه هست، افکاری که دارد و پذیرفتن آنها تا جایی که برای زندگی خطرناک نشده اند."
آیا همسر شما شما را بابت تماشای یک سریال رمانتیک مورد شماتت قرار می دهد و این را نشانه عدم توجه شما به زندگی می داند؟
"پس شما در تماشای به طور مثال یک مسابقه فوتبال همان کاری را انجام دهید که همسرتان می خواهید انجام دهد." همسر شما وقتی فوتبال نگاه می کند از علاقه اش به شما کم نشده است. بگذارید غیر از شما هم علاقه ای داشته باشد. اینها شایسته حسادت نیستند!! شان شما بالاتر از این است که با فوتبال مقایسه شوید. نگویید که شما نیز علایق خود را ندارید.
همسر شما بد غذا می خورد؟ شما هم گاهی اوقات بلند و بد می خندید و بد آدامس می جویید. با یک خنده و شوخی و صبر نمودن و نه مسخره کردن می توانید این رفتار او را اصلاح کنید.
همسر شما افکار سیاسی، اقتصادی، فلسفی و... خاصی دارد؟ بگذارید راجع به آن صحبت کند و او را رد نکنید. با او در شرایط نرمال هر دو بحث منطقی راه بیندازید. مردها این را دوست دارند ولی او را بی دلیل رد نکنید. زمانی که او رفتار خوبی با شما دارد، انسان گونه با شما برخورد می کند، افکار او نسبت به شان انسان مشابه شماست و اصلا تنها نقشش در سیاست دو سه بار رای دادن است ، آیا این اختلاف افکار سیاسی او ارزش درگیری و زیر سوال بردن علاقه و... را دارد؟
اما همسر شما به فکر خیانت است؟ افکار منفی در او وجود دارد؟ بد دهن است؟
اینها مواردی هستند که به زندگی شما ضربه وارد می کنند. بخشی از آن ناشی ار تربیت او، بخشی تحت تاثیر رفتار نامناسب شما و بخش عمده ای نیز رفتار نادرست اوست.
پس مسئله را 3 بخش کنید. از کجا شروع کنید بهتر است؟ یک مورد قابل دسترسی دیگر نیست. (تربیت او) یک مورد در دستان شماست( رفتار شما) و دیگری در فاصله نزدیک به اوست. رفتار نادرست خود را شناسایی کنید و به مرور رفع کنید. در عین حال درآرامش با او صحبت کنید و نگرانی خود را بیان کنید و به او اجازه دهید دلایل را برای شما بیاورد. اگر زیر گریه بزنید و داد بکشید او را به کاری جز دروغ گفتن وادار نخواهید کرد!!
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
3- نیاز یک مرد به احترام و عشق: مردان همان طور که تا کنون در مقالات متعدد خوانده اید عشق رفتاری شما را بسیار راحت تر درک می کنند. ابراز احساسات یک دختر اگر پشتوانه ای مانند رفتار عاشقانه او نداشته باشد مرد را سرد می کند. در عمده مردان نیاز به این نیست که" مانند فرهاد بر روی کوه شما هم جک کنید تا عشق خود را نشان دهید!!
هر روز قربون صدقش برید یا هر چی گفت بگید چشم!! کارها را همیشه مطابق نظر او انجام بدهید همیشه از زندگی خود برای او بگذرید"
اتفاقا اگر این افراط کاری ها را در بلند مدت انجام بدهید او را متوقع نموده و اجازه ابراز احساسات متقابل را از او می گیرید. همسر خود را که تا چند روز پیش شما را هنگام ورود به خانه می بوسید امروز آشفته اگر دیدید اندکی عاشقانه برخورد کنید و احساس نکنید موضوعی مربوط به شما باید او را آشفته کرده باشد.(یعنی دید خودخواهانه نداشته باشید) پس سعی نکنید سوال و جواب مرتب از او بپرسید تا او را آشفته تر کنید. او هم مسائلی دارد که برایش چون یک مرد است و به او کمتر ابراز احساسات را یاد داده اند نمی تواند از آنها صحبت کند. یک درگیری با رئیس، موعد نزدیک چک، درگیری کلامی در محیط کار و یا احساسات نهفته از دوران گذشته در وجود او! تنها به او نزدیک شوید، از او سوال بپرسید، چیزی اذیتت کرده... جان؟ معمولا گفته می شه مهم نیست! چون بازم یاد نگرفتن مشکلاتشون رو بگن و معمولا اینو ضعفشون دونستن!!
ناراحت نشید. اون از شما ناراحت نیست معمولا، از اینکه مجبوره تنهایی مشکلاتشو حل کنه بیشتر ناراحته ، اما روش نمی شه بگه. بگید عزیزم باشه، یه چیزی میارم یخورده آرامشتو برگردونه.
کارهای هنرمندانه ای می توانید انجام بدهید یک فنجان چایی و یا یک لیوان آب میوه به او بدهید، در حالیکه یک کاغذ کوچیک با نوشته " ... عزیزم شرایطت رو دیدم. مطمئنم که چیزی عزیزترین منو آزرده و خسته کرده. با تموم وجودم آماده ام که حرفهاتو بشنوم. هر زمانی که تو بخوای " توی پیش دستی یا نعلبکی هست.
شما بعد از این رفتارتون اون رو کم کم به ابراز احساسات منفیش وادار می کنید. اون آچ مز می شه. هیچ کس برای اون بهتر از شما نیست. دیگه از فریاد کشیدنهای مکرر خبری نیست. اون ابزار بهتری برای صحبت کردن داره. صحبت کردن با کسی که اون رو دوست داره وبرای مشکلاتش ارزش قائله. مشکلات اون رو کوچیک نشمرید. تا انتها گوش بدین و بعد بهش بگید که با هم فکر می کنیم یه راهیو واسش پیدا می کنیم. " حتی اگر راه حلی هم به ذهنتون هرگز نرسه اون دیگه خودش رو تنها نمی بینه. یک مرد تحت چتر عشق واقعی همسرش کوه مشکلات روبسیار راحت تر حل می کنه"
فراموش نکنید مردی که بتونه ارتباط رو بین دو نیمکره خودش برقرار کنه و در نهایت بتونه به زبون بیاره احساساتش رو تدریجی به مرور زمان یاد می گیره که احساسات مثبتش رو هم بیان کنه. همون چیزی که گاهی خانومها ناراضین که چرا بیان نمی شه. بعد از اینکه اون با شما احساس راجتی کنه کم مردیه که از شدت ابراز احساسات مثبت زنش رو شگفت زده نکنه!!
باز هم می گم " گریه کردن و فریاد زدن و خواستن مکرر اون رو تنها به دروغ گفتن وادار می کنه"
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
آقای سورنا خیلی خیلی خیلی ممنونم، باور کنید وقتی داشتم نوشته های شما رو می خوندم ناخودآگاه گریه ام گرفت (الان می گید اینهمه گفتم گریه نکنید!) ولی جدی می گم، تا حالا توی زندگیم کسی نبوده که اینطوری دلسوزانه در مورد روابطم باهام صحبت کنه.:72:
در مورد نیاز اولی که شما گفتین، به هر حال شما با زندگی من آشنایید، الان دو ماهه که به خاطر شرایط جسمیم نمی تونم برم سرکار، آیا یک زن بدون اینکه درآمدی داشته باشه می تونه به همسرش در این مورد کمک کنه؟
در مورد نیاز 2 اگه همسر (مرد) همیشه متوقع باشه که در هر زمینه ای با اون موافقت بشه (البته این در مورد همسر خودم صدق نمی کنه اما از خیلی از دوستانم این قضیه رو شنیدم) و اگه خانم مخالفت کنه شروع به بداخلاقی و گاه اجبار کنه چه عکس العملی خوبه؟ با چه روشی میشه به همسرمون بفهمونیم که شرایط و توانایی موافقت کردن با اون قضیه خاص رو نداریم؟
در مورد نیاز 3، (این قضیه برای من خیلی پیش اومده) اگه همسر (مرد) از مسئله ای ناراحت بود و اون مسئله مربوط به رفتار خانواده خودش بود بهترین عکس العمل زن چی می تونه باشه، توی اون شرایط باید به همسرش حق بده و یا به خانواده اش؟ یعنی مرد به چه عکس العملی نیاز داره؟ همدردی؟ نصیحت؟ ...
و اینکه وقتی به طور کلی مردی در حال درد دل کردن با همسرش هست از همسرش چه انتظاری داره؟ اینکه ساکت باشه و به حرفش گوش بده؟ باهاش همدردی کنه؟ سعی کنی مشکلش رو حل کنه ؟ و ...
واقعا از شما ممنون هستم شما واقعا برادرانه به من کمک می کنید. منتظر نوشته های بعدی شما و سایر دوستان هم هستم.
خانم کیمیا خاتون شما درست می گید اما اگه این کار مفید نبود حداقل برای من، خوندن این همه کتاب روانشناسی هم مفید نیست.
خانم پاییز خزان، امیدوارم شما هم نتیجه خوبی بگیرید، برای ایجاد موضوع جدید هم باید در هر تالاری که وارد می شید روی موضوع جدید کلیک کنید.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
روزن عزیز من شرایط رو برای انسانهایی عرض کردم که نرمال محسوب شده و لااقل در درون خود معترف به این هستند که بایستی در زندگی نیمه ای از بار مسئولیت را بر دوش بکشند.
به طور مثال شخص شما که چنین شجاعانه و مهربانانه خواسته اید به زندگی مشترک خود کمک کنید.
اندکی درک در همسر شما به او می رساند که شما شرایط کار کردن را ندارید، او می تواند درک کند که دلیل عدم سرکار رفتن شما این است که همسر را مسئول تمام زندگی می دانید یا اینکه نمی توانید و خود هم از این بابت آزرده خاطر هستید. در این شرایط من فکر می کنم به جای خودخوری، بهتر است که به همسر خود برسانید که برای زحمتی که می کشد احترام و ارزش قائلید.برای برطرف شدن خستگیش قدم بردارید، از محیط کارش بپرسید، از شرایط روحی او و اینکه کمکی از دستتان برمی آید را حتما از او بپرسید. اینها به نظر من برای زنانی که موقعیت درآمد زایی ندارند کافیست و بسیار هم پسندیده.
در مورد نیاز 2 هم گفتم که برای یک مرد نرمال که خواسته ای منطقی دارد. مردی که متوقع باشه همسرش همیشه او را تایید کندنرمال نیست. باید دید چه خواسته ایست که برای زن قابل موافقت نیست. گاهی اوقات مشکل از مرد است و او دیدگاهی مردسالارانه دارد. اصلی ترین کاری که به نظر من نباید انجام بشه انجام دادن کار و شکایت از انجام کار است. باید برای مرد باز نمود که برای تداوم یک زندگی به شکل مناسب خود بایستی مرد به نگاهها و نظرات یک زن ارزش بگذارد و این ممکن نیست مگر اینکه خود زن برای خود و نظراتش چنین ارزشی قائل باشد. در تمامی این موارد نباید کاری کرد که مرد متوجه ضعف زن شود. شما از چیزی که ناراحت هستید اگر گریه کنید و خود را بی تاب نشان دهید ضعف خود را نشان داده اید. در شرایطی نرمال که همسر شما از لحاظ روحی آمادگی شنیدن را دارد، موضوع را باز نموده و از او درخواست کنید که دلایل خود را برای موردی که می خواهد شما او را تایید کند بیان کند. البته در تمامی این موارد مهم این است که موضوع بحث چیست. با این حال در این موارد دوستان(مردان و زنان) وابسته به تجربه خود می توانند کمک کنند که از اونها در خواست می کنم.
در مورد نیاز 3، نیاز به درک مهمترین مسئله است. مراحل به همون شکلی که گفتم در پست قبلی تصور می کنم درست باشه. ولی همسر شما بیش از همه نیاز به درک شما دارد. نیاز به این دارد که شما را در کنار خود ببیند. نیاز دارد که بداند شما هم در مشکلات او می توانید قدرتمند باشید و پناه او. پس گاهی به شما پناه می آورد و از شما سوال می پرسد، تو فکر می کنی که من چی کار کنم؟
وابسته به شرایط خود مرد به شما می رساند که نیاز به همردی، حل مشکل، سکوت و یا... دارد. اما او حتما نیاز به حضور شما دارد، نیاز به درک توسط شما. گاه سوالاتی مانند " فکر می کنی می تونیم باهم صحبت کنی""عزیزم من پیشت می مونم که با همدیگه راجع به مشکل تو صحبت کنیم" و "می شه بدونم چی ... گلم رو ناراحت کرده" به او اجازه صحبت کردن می دهید." از نصیحت در ابتدای کار حتما امتناع بشه. البته این دید منه.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
با اینکه گزینه تشکر هست اما اون تشکر برای این همه کمک شما کافی نیست واقعا ازتون ممنونم آقای سورنا- آرمان:72: . یه چیزی که من از روابط خودم و همسرم فهمیدم اینه که همسرم فردی فوق العاده احساساتی هست، یعنی برخلاف چیزی که همه میگن مردها احساس ندارن! من بارها و بارها عشق و علاقه همسرم رو نسبت به خودم دیدم و همچنین گذشت ایشون رو، یعنی باید بگم اونقدر که همسر من توی زندگیمون گذشت داره من ندارم! برای همین می خوام خودم رو اصلاح کنم و کاری کنم که لیاقت این همه محبت اون رو داشته باشم یعنی میخوام این رابطه رو صمیمانه تر کنم به طوری که خودم بیشتر از اون جرأت گذشت داشته باشم! شاید بهتره بگم من از گذشت کردن می ترسم! چون احساس می کنم اگه از چیزی بگذرم یا کوتاه بیام میشم مثل مادرم! مثل مادرم که همیشه پدرم خردش می کرد و مثل یه کلفت بهش نگاه می کرد، یه نیروی توی وجود من هست که بهم اجازه نمی ده راحت باشم، همه اش می ترسم که نکنه اون هم مثل پدر خودم بشه، نکنه بعد از چند سال زندگی من تبدیل به یه موجود وابسته و زائد بشم!
آیا گذشتهای بیش از حد یک زن، در برابر یک مرد نرمال، باعث سلطه اون مرد میشه؟ آیا اگه من از حقم بگذرم و به دل اون راه بیام کم کم همسرم رو تبدیل به انسانی خودکامه نمی کنم؟ چطور برخورد کنم که هم همسرم خوشحال و راضی باشه و هم نظر من رو محترم بشمره؟ چطوری با این احساس لعنتی خودم کنار بیام و بدون ترس از اینکه به سرنوشت مادرم دچار بشم گذشت داشته باشم و نتیجه مثبت بگیرم؟
ببخشید اگه این چیزها رو مطرح کردم آخه خیلی وقته که دارم با این اخلاق خودم مبارزه می کنم، یه ترسی هست که توی وجودم رفته و ناخودآگاه منو اسیر خودش می کنه.
آقای سورنا- آرمان مرسی که به من کمک می کنید :72: اگه سایر اعضا هم تجربیاتشون رو در اختیار بگذارند متشکر میشم.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
روزن عزیز باید باور کنید که مردان امروزی(البته اکثرا) که دست به امر خطیری مانند ازدواج می زنند و مسئولیت قبول می کنند متفاوت با مردانی مانند پدران ما هستند که دید مردسالارانه ای را دنبال می کردند. تصور می کنم گذشت این همه سال به شما این را نشان داده که همسر شما متفاوت با پدر شما فکر می کند . پدر شما( و برخی از پدران نسل گذشته) ابتدا توقعات خود را مطرح می کردند، فرمان خود را می دادند و بعد از اجرای فرمان پاداشی هم پرداخت می کردند. آیا ازهمسر خود چنین رفتاری را دیدید؟
امید شما ، مانند یک منبع عشق مرتب به شما می تابد. تا زمانی که افراط نکنید و رفتار شما به یک فرد وابسته شباهت پیدا نکند تنها چیزی که این منبع عشق را ساپورت می کند عشق شماست. اگر اکنون گذشت نکنید بعدها بسیار دیر خواهد شد. به روزی بیندیشید که این اهمال کاری این منبع عشق را خاموش کند. از این بیشتر هراس داشته باشید!!
آیا امید باید قربانی عصبانیت سورنا، مردسالاری پدر، دروغ x و خیانت y بشود؟!!!
بیش از حد نیاز نیست گذشت کنید. گذشت را آغاز کنید، اگر دیدید که او سواستفاده می کند رفتار خود را تغییر دهید، ولی عشق خود را به او نشان دهید. شما سزاوار عاشق شدن و بودن هستید. نه سزاوار منفعل بودن و منتظر گذشت نشستن!! فقط درک کنید تفاوتهای بین افراد را و سپس تصمیم بگیرید.
من همسر شما را مثال زدم به عنوان یک مرد. از این بابت پوزش می خواهم.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
مرسی آقای سورنا شما درست می گید، حتی یه بار امید هم این حرف رو به من زد «باور کن من مثل پدرت نیستم»، از وقتی این حرف رو ازش شنیدم خیلی شرمنده شدم، البته این حرف رو در مقابل عملی از من نزد داشتم براش درد دل می کردم و به این احساسم اشاره کردم و اون این حرف رو زد، وگرنه در مواقع معمولی سعی می کنم گذشت کنم اما بیشتر مواقع گذشتم با رضایت کامل نیست، ته دلم ناراحتم، ته دلم اون ترس هست، امید هم بهم میگه زیادی حساسی و تو گذشتت رو بهم ثابت کردی اما اون از ته دل من با خبر نیست! من از این حس خودم متنفرم، میترسم تا آخرین لحظه عمرم باهام باشه و هیچ وقت طعم واقعی گذشت رو نچشم و تلخی اون ترس همیشه همراهم باشه. مشکل من اینه که من از امید واقعا راضی ام اما از خودم راضی نیستم.. این باعث عذابم میشه، دوست دارم امید واقعا احساس خوشبختی کنه همونطور که من می کنم، می ترسم این احساس یک طرفه باشه، می ترسم فشار زندگی بیشتر از من روی امید باشه، دوست دارم همونطور که امید به من انرژی میده من هم به اون انرژی بدم، باعث خوشحالیش بشم. حرفهای شما خیلی به من کمک می کنه، شاید باورتون نشه اما منو به بهتر و بهتر شدن تشویق می کنه و بهم نیرو می ده.. ممنونم خیلی ممنونم..
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط روزن
...یعنی باید بگم اونقدر که همسر من توی زندگیمون گذشت داره من ندارم! برای همین می خوام خودم رو اصلاح کنم و کاری کنم که لیاقت این همه محبت اون رو داشته باشم یعنی میخوام این رابطه رو صمیمانه تر کنم به طوری که خودم بیشتر از اون جرأت گذشت داشته باشم! شاید بهتره بگم من از گذشت کردن می ترسم! چون احساس می کنم اگه از چیزی بگذرم یا کوتاه بیام میشم مثل مادرم! مثل مادرم که همیشه پدرم خردش می کرد و مثل یه کلفت بهش نگاه می کرد، یه نیروی توی وجود من هست که بهم اجازه نمی ده راحت باشم، همه اش می ترسم که نکنه اون هم مثل پدر خودم بشه، نکنه بعد از چند سال زندگی من تبدیل به یه موجود وابسته و زائد بشم!
آیا گذشتهای بیش از حد یک زن، در برابر یک مرد نرمال، باعث سلطه اون مرد میشه؟ آیا اگه من از حقم بگذرم و به دل اون راه بیام کم کم همسرم رو تبدیل به انسانی خودکامه نمی کنم؟ چطور برخورد کنم که هم همسرم خوشحال و راضی باشه و هم نظر من رو محترم بشمره؟ چطوری با این احساس لعنتی خودم کنار بیام و بدون ترس از اینکه به سرنوشت مادرم دچار بشم گذشت داشته باشم و نتیجه مثبت بگیرم؟
اگه سایر اعضا هم تجربیاتشون رو در اختیار بگذارند متشکر میشم.
روزن عزيز
فعلا يه مطلبي رو عرض کنم که تفاوت بين فداکاري وگذشت رو نشون ميده.
فداکاري قبل از انجام يه عمل اتفاق ميفته ،مثلا شما از حق خودتون مي گذرين و طبق خواسته همسرتون عمل مي کنين. يا بالعکس
اما گذشت اونه که همسرتون يه کار اشتباهي رو انجام ميده و يا حقي رو ازتون ضايع مي کنه ..... اينجا اگه اونو بخشيدين گذشت کردين.
حالا بنظر من نيازي نيست خيلي فداکاري کنين تو زندگي (که به شخصيتتون هم بربخوره - هموني که ازش نگراني هم داريد) وبعنوان يه شخصيت مستقل خواسته هاتونو مطرح مي کنين. اينا ميشه تفاوتها در زندگي.
اما تو زندگي گذشت خيلي لازمه ، زود ببخشيد. مسائلي که پيش مياد رو خيلي کشش نديدو...
واما انتظارات:
- نشون بده که از زندگي باهات راضيه.
- بنابراين گريه وقهر شديدا به اين رابطه دوستانه لطمه ميزنه.
- واقعيات رو بپذيره.
- يه مقداري اهل منطق باشه. ، مي گم يه مقدار برا اينکه احاساسات يه زن مي تونه برا زندگي مفيد باشه.
خب اگه بخوام بنويسم بنظرم خيلي کليشه اي ميشه
" خلاصش اينه که زن بايد زن باشه"
خودتون باشين ، از لحاظ احساس ودرک متقابل و.... اخلاقيات رو رعايت کنين.(حالا ديگه اينجا مي تونيم بگيم
- صداقت داشته باشد.
- غيبت نکند (مگه ميشه يه زن غيبت نکنه!!!!)
- تخم نفاق رو نکارد (درخصوص ارتباط با فاميل شوهر ، البته مي دونم نشدنيه چون از زمان آدم همينطوري بوده ، ارتباط عروس ومادر شوهر)
با پارچ آب آدمو بيدار نکنه !!!!!!!!! - هنوز نمي تونم شکلک دربيارم.
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
مرسی آقای بی بی، شما درست گفتید من حواسم به تفاوت گذشت و فداکاری نبود، در واقع باید بگم همسر من فداکاریهاش زیاده اما گذشتش کمه! اما من گذشتم زیاده و فداکاریهام کم.
در ارتباط با دو مورد آخر مشکلی ندارم اما نمیدونم چرا نمیتونم گریه نکنم :54: :54:
RE: آقایون تالار لطفا نظر بدین
دوست عزيز
هر چي مي خواي گريه کن ، ... گريه برهر درد بي درمان دواست
اما گريه پيش همسرت اين پيام ناخواسته رو ميده که تو از بودن با اون شاد نيستي واين خيلي تاثير بدي روش ميذاره.
يه تجربه هم بگم " زندگي به گذشت بيشتر نياز داره تا فداکاري"