راهنمايي در يك تصميم گيري؟؟؟

سلام بچه ها.سال نوي همگي مبارك
راستش در مورد يه موضوعي نمي تونم تصميم بگيرم و به راهنمايي شمادوستان نياز دارم:
من 4 ماهه نامزد كردم(عقديم) و الان به فكر خريد خونه هستيم تا عروسي بگيريم و بريم سر خونه زندگي خودمون.چند تا بنگاه هم رفتيم و خونه هايي هم ديديم.از طرفي هم طبقه بالاي خونمون كه مال خودمونه خاليه و بابام براي فروش گذاشته و حالا اصرار مي كنه كه همونو بخريم كه پيش هم زندگي كنيم.اونجا نوساز و قشنگه ولي مساله اينه كه نمي دونم اگه اينقدر نزديك به هم زندگي گنيم مشكلي پيش نمياد؟
نامزدم فعلا روابطش با مامانم اينا خوبه
البته ته دلش راضي نيست كه اينقدر نزديك هم زندگي كنيم ولي چيزي نميگه كه من ناراحت نشم.ضمنا ما تو شهر كوچيكي هستيم و اگه جاي يگه اي هم خونه بگيريم باز همنزديك هم هستيم و با طي يه ربع مسافت يا كمتر مي تونيم بيايم خونه هم
خواهشا نظراتونو بگين.چون همه منتظر تصميم من هستن.
راستي اين رو هم بگم كه مامانم يه اخلاقي داره كه خيلي هميشه نگران مي شه(البته مثل همه ي مادر ها)چون من يدونه دخترم تو اين مدت نامزديم هم كافيه يه روز مثلا بي حرف يه جا بشينم همش سعي ميكنه خودشو به من نزديك كنه و از زير زبونم بكشه كه ببينه دعوايي چيزي نشده باشه.
حالا با اين اوصاف ميگيد من چه تصميمي بگيرم؟

عزیزم به نظر من بهتره یه جایی نزدیک خونه پدریت زندگی کنی نه طبقه بالا!!! چون ممکنه باعث ایجاد سوء تفاهم بشه و چه بخواهی و نخواهی دخالت و اختلاف پیش میاد و نمیتونی کاملا مستقل باشی. از قدیم میگن دوری و دوستی.
موفق و خوشبخت باشی گلم.

نگار جون من هم با مثل من موافقم چون هميشه اختلاف سليقه وجود داره اما شما با مادرتون مشكلي پيدا مي كنيين خداي نكرده اما به خاطر رابطه مادر فرزندي درست مي شه و از يادتون مي ره اما باعث ميشه هم مادرتون از همسرتون دلچركين بشه و بالعكس كه اين موقعه به نظر من شروع تمام مشكلاته اميدوارم خوشبخت بشي. اشتباه منو نكن چون تجربه دارم گفتم البته من خونه مادر شوهر زندگي مي كنم موفق باشي.

خدا رو شكر كه وضع آقا داماد اونقدر خوب هست كه بتونه اول زندگي خونه بخره و توي خونه ي خودش زندگي كنه. به نظر من هم بهتره كه حالا كه قراره خونه اي خريداري بشه، حتما جدا باشه. پيشنهادات و نظرات مادرزن (نگفتم دخالت) هر چند هم كه سازنده و واقعي باشند، به تدريج احساس استقلال و تصميم گيري رو در آقا داماد كم خواهد كرد. (اين مساله در مورد عروس و مادر شوهر نيز صادق است !) اين مساله هم كه آتشي مي شود زير خاكستر.
مادري كه دخترشو شوهر ميده، بايد قبول كنه كه ديگه بايد ازش جدا بشه. در صورت دور بودن فاصله شما هم تعلق بيشتري به شوهر خودتون پيدا مي كنين و احساس مي كنين كه يك خانواده جديد تشكيل دادين.
اگه توي خونه (ببخشيد روي خونه) پدريتون زندگي كنين، ممكنه اين حس بهتون دست بده كه توي خونه قبليتون دارين زندگي مي كنين و فقط يك غريبه (شوهرتون) به اون خونواده اضافه شده.
آدم توي خونه خودش مي تونه تغيير كنه.

به نظر من هم بهتره که خونه ای که می خرید با مسافت باشه تا طبقه ی بالا! ممکنه بین شما و همسرتون سر مساله ی کوچیکی بحث پیش بیاد و شما اگه حضور مادرتون نباشه خیلی سریع تر این موضوع بین خودتون رو حل کنید تا با حضور مادرتون. این رو به این خاطر میگم که شوهر من که حالا مرده و یکدونه پسر، وقتی چند روز مادرش مسافرت باشه و اختلافی بین مون پیش بیاد خیلی زود سعی می کنه رابطه مون رو بهتر کنه و براش کم محلی های من البته _اگه اشتباهی کرده باشه _ سخت تر می یاد تا وقتی مادرش هست. وقتی مادرش هست همش سعی می کنه مثل یه بچه باشه که با داد و بیدا می خوان حرفهاشون رو به کرسی بنشونن ، متاسفانه ما هم طبقه ی پایین مادرشوهرم این ها زندگی می کنیم و بعضی وقت ها آرزو می کنم که ای کاش از اول قبول نمی کردم که اینجا زندگی کنم. پس نگار جان حتما به خاطر خودت و همسرت و زندگی تون به نظر من خونه ی جدا بهتره

سلام
خانومی منم با نظر بچه ها موافقم سعی کن توی یک ساختمان نباشید و جدا از خانواده ها زندگی کنین اینجوری هم مستقل هستین هم بهشون نزدیکین هم احترام همه سر جاشه وقتی کنار مادرتون باشین نا خودآگاه بعد از چند وقت حرف های پدر مادرتون دخالت تلقی می شه اون موقع این تویی که مجبور می شی رفتارها رو هم برای شوهرت و هم برای خانوادت توجیه کنی ولی وقتی دور تر باشی این برخورد ها کمتره
موفق و پیروز باشی

سلام
خانومی منم با نظر بچه ها موافقم سعی کن توی یک ساختمان نباشید و جدا از خانواده ها زندگی کنین اینجوری هم مستقل هستین هم بهشون نزدیکین هم احترام همه سر جاشه وقتی کنار مادرتون باشین نا خودآگاه بعد از چند وقت حرف های پدر مادرتون دخالت تلقی می شه اون موقع این تویی که مجبور می شی رفتارها رو هم برای شوهرت و هم برای خانوادت توجیه کنی ولی وقتی دور تر باشی این برخورد ها کمتره
موفق و پیروز باشی

ممنون از نظر همتون.خودم هم همينطور فكر مي كنم ولي بابام خيلي اصرار داره.همش مي گه اگه بري يه جا ديگه پشيمون ميشي . ببين كي بهت گفتم.خونه من اطميناني و محكمه.درست ساخته شده.فردا مريض ميشي مامانت هست .بچه دار ميشي مامانت پيشته.شوهرت سفر كاري داره تنها نمي شي و...

سلام به نظر من هم اگه یه مکانی نزدیک خونه مادرت خونه بگیری بهتره چون ممکنه واسه تو مشکلی در ارباط با خانواده پیش بیاد بتونی حل کنی اما همسرت شاید نتونه باهاش کنار بیاد .در ضمن اول از ششوهرت بپرس شاید واقعا دوست داره در کنار خانوادت باشه.

سلام به نظر من هم اگه یه مکانی نزدیک خونه مادرت خونه بگیری بهتره چون ممکنه واسه تو مشکلی در ارتباط با خانواده پیش بیاد بتونی حل کنی اما همسرت شاید نتونه باهاش کنار بیاد .در ضمن اول از شوهرت بپرس شاید واقعا دوست داره در کنار خانوادت باشه.

نگار جون اشتباه نكن درسته حسن زياد داشته باشه اما مطمئن باش معايبش خيلي بيشتره..... خيلي دور نشو اما طبقه بالا اصلا درست نيست ...

سلام
شرایط امروز اجتماعی و تغییرات فرهنگی ایجاب می کند که شما دور تر باشید
قطعاًدر یک مکان ساکن شدن مسائلی را به دنبال دارد که ممکن است بعدآ شما را به جایی برساند که جدا شوید و نقل مکان کنید ، پس بهتره از همین ابتدا این کار را بکنید .
با توجه به اینکه شما یه دونه دختر هستید و با صفاتی که از مادرتان گفتید قطعاً اون شما را در زندگی بصورت بی رویه ای ساپورت خواهد کرد که این باعث خواهد شد شما در اداره زندگی شخصی متکی به خانواده باشید و این جلوی رشد فردی شما را به خصوص در آینده که بچه دار خواهید شد را خواهد گرفت .
و با توجه به دلسوزیهای مادرتان شما استقلال لازم را در تربیت فرزند نخواهید داشت و.....مسائلی از این دست که اگر کمی آینده نگر باشید خودتان هم پی خواهید برد.
پدر را هم به طور منطقی مجاب کنید ، به اون بگویید که می دانید در زندگی مادر جور شما را خواهد کشید و این باعث زحمته برای مادرتان و اینکه دوست دارید در برابر مشکلات زندگی روی پای خود بایستد و زمانی که خیلی ضروری بود از خانواده کمک بگیرید و این با دور بودن بهتر ممکنه.
بگویید که فامیل های همسر با ما رفت و آمد می کنند نمی خوام یه وقت چیزی احیاناً پیش بیاد و... با اینگونه حرفها متقاعدش کنید که اگه دور باشید و کمتر به خانواده زحمت بدید و روی پای خود بایستید بهتره.
موفق و خوشبخت باشید

منمنون از رهنمايي همگي.دوستان كار خونه خريدن ما هم تموم شد و يه خيابون اونطرف تر از خونه ي پدري خونه گرفتيم.
راست مي گيد.اينجوري خيلي بهتر شد

مباركه . . .
دعا كنين وضع ما هم خوب بشه بتونيم خونه بخريم.

نگار عزیز
از قدیم گفتن دوری و دوستی
موفق باشی[hr]
به به مبارکه عا قلا نه ترین کار و کردی
موفق و پیروز باشین

مبارکه:


:104: :104:

:227::73:
مباركه عزيزم،ان شالله به خير و خوشي.

ممنون دوستان.
انشالله همه ي اونايي كه مشكل مسكن دارن به زودي مشكلشون حل شه و برن خونه خودشون.

سلام
منم با بچه ها موافقم .خونه ما تا خونه مامانم یه کوچه فاصله داره و به جرات می تونم بگم از موقعی که به اونها نزدیک شدم مشکلاتم چند برابر شده .نه بخاطر اینکه اونها دخالت می کنند ،اصلا خاصیت نزدیک بودن اینه .یه دفعه میای می بینی همه از مشکلات خصوصیت خبر دارن و این هم برای خودت سخته هم برای شوهرت .
خوشبخت باشی و شاد.