مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام به همه دوستان و مشاوران عزیز.
من برای ازدواج به مشکلی برخوردم که شاید کمتر پیش بیاد برای هر کسی
من با دختری که یک نفر معرفی کرده بود در یک نمایشگاه کتاب آشنا شدم و با اون دختر در مورد ازدواج صحبت کردم . اون دختر هم شرایط من رو پذیرفت و قرار شد با خانواده به خاستگاری بریم . مشکل اینجاس که پدر دختر آدم سختگیر و مذهبی هست که به همین دلیل ما نتونستیم بگیم که باهم ملاقات داشتیم وفقط گفتیم کسی معرفی کرده . ما برای خاستگاری رفتیم و متاسفانه به دلیل اینکه پدردختر کسی رو برای خودش تو ذهنش داشت مارو رد کرد البته بدون نظر از دخترش
بعد از اون قضیه دختر از ناراحتی تمام خاستگارهارو رد کرده . و من هم چون دلیلای پدرش رو قانع کننده نمیدونستم توسط مادرم با دختره در تماس بودم که بعد مدتی هم مستقیما با دختره تماس داشتم و فهمیدم که دختره به خاطر من خاستگارهارو رد میکنه . این ارتباطها آروم آروم زیاد شد و باعث شد من و اون دختر به هم شدیدا علاقه مند بشیم . مادر دختر از ارتباط ما با هم اطلاع داره و ظاهرا با ازدواج ما موافقه ولی میمونه پدرش که نمیدونم چطور قانعش کنم که من و دخترش دوس داریم باهم ازدواج کنیم .
لازمه بدونید که پدرش اگه از ارتباط ما چیزی بفهمه ممکنه دردسر بشه و بدتر بشه برای همینه که من نمیدونم به چه دلیلی بگم که دخترشو میخام
اگه کسی میتونه راهنماییم کنه خیلی ازش ممنون میشم .
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام
نمیدونید پدر دختر چه کسی رو برای اون در نظر گرفته ؟ دلایل مخالفتش با ازدواج شما دونفر چیه ؟
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
یکی از فامیلهاشون که آشنا بود در نظر داشت که البته با مخالفت دختره اونارو هم مجبور شد رد کنه . دلیل منطقی نیاورد . در صورتی که از سن من قبلا خبر داشت ولی گفت اختلاف سنیتون زیاده . ما 9 سال اختلاف سنی داریم ولی میدونم این فقط بهونه بود برای رد کردن ما
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
حالا که اون فرد هم رد شده شاید پدر دختر خانم کمتر مخالفت کنه . الان هم شما دلیل اصلی مخالفت پدر را باید بفهمید و رفعش کنید .
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام!
من یه سوال داشتم میخواستم بدونم شما اگه میخواستین به پدر اون خانم بگین به چه دلیل به اون خانم علاقه مندین فقط از علاقه متقابل اشون با خوتون یا ار تباطی که باهم داشتین میخواستین مایه بگذارین یا علاقه واقعی و انکار ناپذیری که با توجه به شناخت کلی و علاقه مندی خودتون از ایشون بدست آوردین!؟!
این خیلی مهمه که تا خودتون مطمئن نباشید کسی رو هم نمیتونید قانع کنید!در ضمن شما بزرگترین یا اون خانم!
ممنون وموفق باشد!
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
خوب ما مثلا معرفی شدیم و کسی که معرفی میشه و جواب رد میشنوه به چه دلیل قانع کننده ای میتونه باز اقدام کنه ؟ اگه پدرش ببینه که ما گیر دادیم ممکنه شک کنه و این برای ما بده . دلیل اصلیه پدرش اینه که ما فامیل نیستیم و اعتقاد داره دخترش رو باید به فامیل بده که بشناستش
ما به هم علاقه مند شدیم برای اینکه مدتی همدیگه رو شناختیم و دیدیم که خیلی از نظر عقیده به هم نزذیکیم . ارتباط ما هم کاملا سالم بوده و علاقه ای که بوجود اومده عشق زودگذر نیس و منطقیه که 2 نفر که با هم میخان ازدواج کنن و با هم ارتباط دارن به هم علاقمند بشن . مشکل اینه که پدر اون خانوم نمیتونه ارتباط دخترش رو با یه پسر حتی اگر سالم باشه و برای ازدواج بپذیره و نمیتونم بهش بگم به چه دلیل به دخترش علاقمند شدم . در ضمن من بزرگترم
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
خواستگاری برای بار دوم و یا سوم غیر عادی نیست و خیلی ها اینکارو میکنند . شما هم بگذارید چند وقت بگذره بعد دوباره به مادرتون بگید تماس بگیره و درخواست خواستگاری دوباره کنه .
در این مدت هم اگر دختر خانم بتونه از طریق مادرش کمی پدرش رو نرم کنه کار شما خیلی راحت تر میشه . با توجه به اینکه پدر دختر خانم مذهبی هستند خانواده شما هم بهتره به ایشون یاد آوری کنند که در اسلام به آسان گرفتن ازدواج سفارش شده .
موفق باشید .
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
ببنيد خواستگاري دوباره عاديه اما نه براي شرايط ما
اون دخترو يكي معرفي كرده و درظاهر ما شناخت چنداني از هم نداريم
پس من به چه بهانه اي ميتونم دوباره پا پيش بذارم و اصرار كنم بدون اينكه از علاقم حرفي بزنم
در ضمن ما از طريق مادر دختر يك بار ديگه اعلام كرديم خواستاريم اما پدرش بازم گفت حاضر نيست دخترشو به غريبه بده
با اين اوضاع بهونم براي اقدام چي ميتونه باشه؟
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
برادر خوبم سلام
به نظر من خانواده شما به پدر محترم بگن که ما در این مدت در رابطه با خانواده شما پرس و جویی بیشتری کردیم و ویژگی های رو در خانواده و دختر شما شنیدم که فکر کردیم مجدد خواستگاری کنیم و اینکه دختر شما رو به عنوان شایسته ترین مورد برای پسرمون شناختیم . همیشه نباید تمام مسائل رو مستقیم مطرح کرد . ویژگی هایی مثل شرافت و ابروی خانواده دختر خانم و صفات خوب اون دخترخانم رو به عنوان مثال متانت شون رو دلیل اصلی اصرارتون مطرح کنید. مطمئنم که موفق و خوشبخت میشید
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام وست گرامی...
ببینید وظیفه پدر مخالفته و وظیفه خواستگار هم تلاش برای رد این مخالفت....
به نظر بنده مخالفت پدر ایشان(با توجه به شرایط و در نظر گرفتن فرد دیگر) طبیعی است....ولی به شما اطمینان می دهم این مخالفت زودگذر است اگر شما دست از تلاش و خواستن آن دختر برندارید....
وقتی پدر گرامی ایشان متوجه شدند که شما دست بردار نیستید(البته از راه معمول و با رعایت احترام).....و برای پدر ایشان ثابت شد که شما مرد زندگی هستید و در اول با برخوردن به یک مشکل جا نمی زنید....قطعا تغییر عقیده خواهد داد...این گونه مخالفت ها با گذر زمان و تلاش هر دو طرف حل شدنی است...پایدار باشید.
به: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
از راهنماییهای همه دوستان ممنونم
ولی مشکل من با این مطالبی که شما گفتین حل نمیشه و همه این کارهایی که گفته شده هم فکرشو کردم هم بعضیشون رو امتحان کردم .
ببینید امید من به مادر دختره. مدتهاس مادر دختر قراره با شوهرش در مورد ما صحبت کنه و اون رو متقاعد کنه ولی چون خودش از ته دل راضی نیس میخاد موضوع رو کش بده تا به اعتقاد خودش خونواده مارو سرد کنه از خاستگاری مجدد. چون میدونه من نمیتونم مستقیما با پدرش صحبت کنم .
از یه طرف مادر دختر داره موضوع رو کش میده از طرف دیگه نمیدونم به فرض اگه مادرش به شوهرش بگه موضوع رو و با مخالفت مجدد روبرو بشیم دیگه به چه بهونه ای میتونیم بگیم که همدیگه رو دوس داریم . فک کنم خیلی موضوع پیچیدس که کسی نمیتونه کمکمون کنه :54:
دیگه دارم دیوونه میشم . دیگه به هیشکی امید ندارم . فکر کنم تنها کسی که بتونه کمکمون کنه خداس البته اگه بخاد
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام...
ببین بگو دخترش رو که دیدی ازش خوشت اومده...
بگو که از خونوادش خوشت اومده...اصلا بگو دوسش داری...
خودت با باباش صحبت کن...
منم مثل توام...باباش میدونه باهاش دوست بودم...هی مخالفت میکنه واسه همین می خوام خودم برم پیش باباش...
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
سلام دوست عزيز
من تا حالا نديده بودم كه اگه كسي چند بار بره خواستگاريه يه نفر پدر اون خانوم شك كنه كه حتما اينا از قبل با هم آشنا و دوست بودن!!!!! اين كه نشد............من تو اطرافيان خودم خيليها رو به شخصه ديدم كه اصلا با هم از قبل رابطه ي عاشقانه نداشتن ولي تو همون جلسات خاستگاري عاشق و شيفته ي طرفشون شدن و 2 بار كه خوبه 20 بار رفتن خاستگاريو پيغام پسغامم ميفرستن............شما خيلي راحت ميتونين به پدرشون بفرمائين كه در همين جلسه ي خاستگاري شيفته ي وجنات و حسن هاي دخترشون و خانواده ي محترمشون شدين................اين مساله فكر نميكنم در ذهن ايشون شك و شبحه اي رو ايجاد كنه چون در اطرافمون بسي بسيار اين موردها بوده و هست............
چون شما خودتون ميدونين كه از قبل رابطه داشتين همين طوري مرتب اين ترس در وجود مباركتون ايجاد ميشه كه حتما اگه طرف مستقيم تو چشمام نگاه كنه حتما به اين مساله پي ميبره.......برادر گلم اين فقط هراسيه كه تو وجود شماست و اون قدرها هم كه فكر ميكني نه تنها تابلو نيست بلكه بسيار بسيار هم طبيعي به نظر ميرسه......آخه كي گفته اگه كسي چند بار بره خواستگاريه كسي و جواب رد هم بشنوه و دوباره پا فشاري كنه پس حتما كاسه اي زير نيم كاسه بوده!!! ........به والله كه من اولين باره كه اينو ميشنوم...اينقدر از كاه براي خودتون كوه نسازين..........ميترسم اينقدر اين هراس در شما سايه بيافكنه كه خودتون ناخواسته خودتون رو لو بدين..........
سعي كنين كه ابتدا مادر اين خانوم رو به صورت كامل از طرف خودتون مطمئن كنين تا ايشون بتونن با عزمي راسخ و با ايمان قلبي به شما با پدرشون صحبت كنن........خصلتاي خوب شما رو به ايشون بگن. درست روي موردهايي كه ميدونن پدر ايشون در رابطه با اين مسائل حساسيت خاصي دارن و هميشه دوست داشتن كه دامادشون در آينده اين ويژگيها رو داشته باشه.............از اون دختر خانوم بپرسين كه خاستگار قبليشون كه تو فاميلشون بوده و پدرشون ايشون رو براي دخترشون ميخواستن چه ويژگيهاي بارزي داشته كه باعث جلب نظر پدرشون شده! همونها رو البته يه ذره كمو زياد در خودتون ايجاد كنين و به مادرشون هم بگين كه به پدرشون بفرماين كه اين خصلتها در شما هم يافت ميشه...........بگن كه فقط آدم از فاميلش نميتونه شناخت داشته باشه خيلي خوب و راحت ميتونن با تحقيقات جامع و درست و كافي از ديگر خاستگاراي دخترشون هم شناخت پيدا كنن كه البته و صد البته ميتونن ويژگيهاي بسيار بارزتري هم نسبت به پسرهاي فاميل داشته باشن.........چون پدرشون فرد مذهبي هم هستن بهتره از اين راه وارد بشين همه جوره سنگ تموم بذارين...""""البته در حد معقول و نه به صورتي كه جنبه فريبكاري و دورويي پيدا كنه ها""""
اميدوارم به مراد دلتون هر چه زودتر برسين:72: :203:
RE: به: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط adineh
از راهنماییهای همه دوستان ممنونم
ولی مشکل من با این مطالبی که شما گفتین حل نمیشه و همه این کارهایی که گفته شده هم فکرشو کردم هم بعضیشون رو امتحان کردم .
ببینید امید من به مادر دختره. مدتهاس مادر دختر قراره با شوهرش در مورد ما صحبت کنه و اون رو متقاعد کنه ولی چون خودش از ته دل راضی نیس میخاد موضوع رو کش بده تا به اعتقاد خودش خونواده مارو سرد کنه از خاستگاری مجدد. چون میدونه من نمیتونم مستقیما با پدرش صحبت کنم .
از یه طرف مادر دختر داره موضوع رو کش میده از طرف دیگه نمیدونم به فرض اگه مادرش به شوهرش بگه موضوع رو و با مخالفت مجدد روبرو بشیم دیگه به چه بهونه ای میتونیم بگیم که همدیگه رو دوس داریم . فک کنم خیلی موضوع پیچیدس که کسی نمیتونه کمکمون کنه :54:
دیگه دارم دیوونه میشم . دیگه به هیشکی امید ندارم . فکر کنم تنها کسی که بتونه کمکمون کنه خداس البته اگه بخاد
امیدتون به خدا باشه نه مادر دختر در ضمن چرا نمی تونید مستقیم با پدر دختر صحبت کنید ؟ شما خواستگار هستی نه مادر دختر ! به فرض که مادر دختر سعی کنه شوهرشو راضی کنه این شک و سوال میشه برای پدر و ممکنه بگه چرا خود پسره تلاشی نمی کنه شما که به اطمینان رسیدید که دختر خانم شما رو دوست داره و خواستگاراشو رد کرده پس ارزش تلاش بیشتر رو داره .همین خواستن شما بهترین بهانه هست .اینقدر از مخالفت پدر دختر واهمه نداشته باشین به قول دوستان زود گذره .
RE: مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
چی شد دوست عزیز به عشقت رسیدی یا نه امیدوارم که هر چه زودتر به مراد دلت برسی وموفق بشی :203:همواره با خدا باش و با توکل به خدا امید داشته باش که کارت بی شک درست میشود پدر اون خانم هم حتما شرایطی برای خودش دارد شما باید خواسته های ایشون رو براورده کنی وبهتر بری وبا اون اقا خودت حضوری صحبت کنی وبه دختر خانمم بگی که اونم با پدرش صحبت کنه نه اینکه بگه شما رو میخواد به طور مثال بگه شما از دوستان یا اشنایان یکی از دوستانش هستین و خیلی از شما تعریف کرده و.......از این راه ها وارد شوید که نگه غریبه هستید به لطف خدا ویاری دوستان موفق میشی راستی سن خودت و اون خانم رو به ما بگو :72:
مخالفت پدر کسی که دوسش دارم
:54: همونی که ازش میترسیدم شد
دیگه دل و زدم به دریا و به باباش گفتم که من دخترشو دوس دارم ولی انگار نه انگار که ما 8 ماه کشمکش داریم و تلاش میکنیم که پدر و مادرش رضایت بدن ما به هم برسیم .
شاید هیشکدوم باورتون نشه که من چه جوابی از مادرش شنیدم ولی اون به راحتیه هر چه تمامتر بهمون گفت به هیچ وجه امکان نداره ما رضایت بدیم شما با دخترمون ازدواج کنید . هیچ دلیل خاصی هم نیاورد واسه این مخالفتش ولی از حرفای گذشتش میدونم که پدرش تصمیم داره دخترش رو به کسی بده که خودش میخاد و میپسنده نه کسی که دخترش پسندیده.
اینم از اقبال ما
لعنت به این زمونه ی بیرحم :54::54::54::54::54::54::54::54::54: