در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
سلام دوستان
من در تاپیک قبلی در مورد مشکلاتم صحبت کردم و الان در جهت رفعش با مشکلات جدیدی روبرو هستم که با این وضعیتی که دارم نمی دونم باید چکار کنم.
من بعد از دعواها و مشاجرات گذشته تصمیم گرفتم دوباره از اول همه چیز رو درست کنم و عشق و محبت رو به خونمون برگردونم اما فکر میکنم تحمل هر دومون کم شده با وجود اینکه هر دو تلاش میکنیم اما شوهرم با کوچکترین مشکلی سریعا از کوره در میره و فوق العاده عصبانی میشه و با حرفهای سنگینش دلمو میشکنه و کارو واسه منم سخت میکنه.نمیدونم در مقابل خشونتهاش چطور باید رفتار کنم .فقط تنها کاری که انجام میدم سکوت و خودخوریه. راهنماییم کنید تا بتونم زندگیمو نجات بدم...
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
عزيزم سعى كن در اون لحظه تركش كنى و هيجى نكى.با حرف زدن ارومش كني و يا شوخى براه بندازى تا سنكينى جو از بين بره و وقتى حالش خوب بود بهش بكى كه سعى كن از كوره در نرى و اروم حرفتو بزنى تو هرجى بكى من كوش ميدم ... دوستم اين راه شايد موثر باشه ...
ولى اين رو هم بدون اكر خيلى هم بى تفاوت باشى به اين قضيه , يهو ميبينى كه داد زدن و جيز شكوندن شد عادت هميشكي!
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
اگه در لحظه عصبانیت سراغش برم و باهاش حرف بزنم فکر میکنه می خوام خودمو بهش تحمیل کنم و با احساساتش بازی کنم .تا زمانی هم که باهاش حرف نمی زنم اونم با من کاری نداره و کاملا نسبت به من بی تفاوته .اما بعد که پیش قدم میشم همه اشتباهات رو به گردن من می اندازه .نمی دونم تو این وضعیت چطور کمکش کنم تا خودشو پیدا کنه و هر دو با هم اشتباهاتمونو تصحیح کنیم..
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
سلام
من نیز خیلی عصبی بودم و سختی های زیادی که کشیده بودم مرا براحتی از کوره در می برد تا اینکه با آشنای با علم هومیوپاتی و مراجعه به یک متخصص خوب الان خیلی صبور و پر حوصله و بی تفاوت به مسائل بی اهمیت هستم.اگر دوست داشتید در مورد این علم و مطالب آموزنده در مورد آن برایتان مطلب می فرستم
سال خوبی داشته باشید
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
با سلام خدمت خواهر عزیزم.
زندگی مشترک یعنی " ما " شدن.سعی کنیید تا جاییکه که میتونید از من من استفاده نکنید.
بعد اینکه زندگی یعنی کوتاه اومدن.اگر برای همدیگه کوتاه نیایید سنگ روی سنگ بند نمیاد.
زندگی یعنی گذشت کردن.سعی کنید گذشت داشته باشید برای همدیگه.
تا جاییکه میتونیید برای همدیگه احترام قائلبشید.
حیفه که روزهای شیرینه با هم بودن رو تلخ کنید.
این روز به برادر عزیزم هم بگو
بخدا قدر با هم بودن رو بدونید.چرا شما زن و شوهرا میزنه به کللتون؟
خوشیتون تا زیاد میشه ، میزنه زیر دلتون.
بسازید با همدیگه ، بسازید.
که فردای روزگار پشیمون نشید.
الله نگهدار تمام شما باشد.آمین یا رب العالمین.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
ببخشید راهنماییم میکنید چطور میتونم سوالی رو طرح کنم به عنوان یک موضوع؟
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
ياسمين عزيز آخر همين صفحه نوشته شده موضوع جديد اونو بزن در صفحه ي جديدي كه باز مي شه مي توني سوالتونو طرح كني...
gloria عزيز وقتي ايشون عصباني مي شن سكوت كن و اجازه بده تا هر وقت كه نياز داره تنها باشن تا آرامش خودشونو پيدا كنن توي هر كتاب و مقاله و مشاور و همه جا مي گن هنگام عصبانين بايد مردو تنها گذاشت يه تجربه خواهرانه:
در گذشته اي نه چندان دور هر وقت همسرم از كوره در مي رفت من هم جبهه مي گرفتم و مي شد صحراي كربلا بعد از چند وقت اون لحظه سكوت مي كردم ولي به محض اين كه همسرم براي خلوت كردن مي رفت توي اتاق ديگه من دنبالش راه مي افتادم و به قول خودم مي خواستم با محبت اشتباهشو ياد آوري كنم آن چنان همه چير بهم مي خورد كه بيا و ببين تا اين كه الان بعد از سكوت و تنها گذاشتن همسرم بعد از اين كه به ارامش مي رسه خودش مياد با موضوعات مختلف سره حرفو باز مي كنه اون لحظه ديگه نبايد ياد آوري كني چون اين نشون دهنده ي اينه كه خودشون به اشتباهشون پي بردن ...
و يادت باشه مردا خيلي دوست ندارن اشتباهاتشون يادآوري بشه مطمئن باش نتيجه ي عكس خواهي گرفت.
موفق باشي...
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
عزیزم سلام، مطمئن باش که فشارهای زندگی هست که باعث میشه همسرت این جور رفتار کنه! اما متاسفانه اون قدر زمان این فشارها زیاد میشه که این جور رفتار کردن براشون میشه یه عادت که سخت میشه ترکشون داد! اما چند تا راه حل که من خودم در مقابل عصبانیت های همسرم به کار می بردم و خدا شکر الان خیلی خیلی بهتر شدن
1. وقتی عصبانی شد سر هر موضوعی چه کوچیک چه بزرگ سعی کن اون لحظه فقط به فکر آروم کردنش باشی اون هم با روش هم حسی، یعنی اگر هم حق با او نبود یا می خواست که حرف بی منطقی رو به کرسی بنشونه باز هم توی اون لحظه بگو آره! تو راست میگی! حق با توئه! اگه من هم بودم همین احساس رو میکردم! تو درست میگی نباید این کار رو میکرد! یا هزاران جمله ای که به همسرت این احساس رو بده که تو در مقابلش نیستی بلکه همراه و در کنارش هستی! تو در جبهه ای که اون قرار داره هستی و احساساتش رو کاملا درک میکنی و به قولی خودت رو اون لحظه جای همسرت قرار بده هر چند اشتباه باشه، ولی سعی نکن که مدام از کلمات ببخشید، معذرت می خوام، و این جور کلمات استفاده کنی!
2. وقتی سر موضوع کوچیکی ناراحت شد و حتی داد زد اصلا به روت نیار، یعنی در مقابلش ناراحت نشو، چون یکی از علت های کش دار شدن ماجراها و دعواها ناراحت شدن یکی از طرفین هست، پس همون لحظه ی اول اگه ناراحت شد و عصبانی، تو بدون هیچ عکس العملی و ناراحتی بعد از گذشت چند دقیقه با خوشحالی بدون اینکه اتفاقی افتاده باشه یه چایی، چند میوه ای بردار بیار و بشین کنارش و مثلا تلویزیون نگاه کنید بدون اینکه احساس کنی اتفاقی افتاده!
3. وقتی عصبانی شد باهاش بحث نکن! باهاش بحث نکن! این موضوع یعنی بحث کردن، باعث کش دار شدن موضوع و مهم تر از اون رد و بدل شدن کلماتی هست که از روی عصبانیت گفته میشه و این می تونه بعدها روی فکر و احساس شما تاثیر گذار باشه!
4. تا اون جایی که میتونید از چیزهایی که باعث عصبانیتش از جانب شما میشه یعنی عواملی به زمینه ی عصبانیت ایشون رو توسط شما فراهم میکنه جلوگیری کنید، مثلا در مورد همسر من، دیر آماده شدن من برای رفتن به میهمانی، یا موضوعاتی مثل این مثلا خیلی منتظر گذاشتنشون باعث عصبانیتش میشد که من سعی کردم که این عامل عصبانیت رو رفع کنم، مثلا زودتر از موقع آماده بشم، یا اگه کاری دارم ایشون حتما قبل از رفتن نیم ساعت، چهل دقیقه قبل به من زنگ بزنن که آماده شو که مثلا فلان جا می خواهیم بریم، یا یه ساعتی رو تعیین کنن که مثلا ساعت 7:30 دقیقه آماده باش و در این صورت خودشون با خیال راحت بشینن و مشغول کاری باشن تا ساعت 7:30 دقیقه که من هم با آرامش آماده بشم.پس حتما سعی کنید بشناسید که چه عامل هایی همسرتون رو عصبانی میکنه و از انجام دادن اون توسط خودتون جلوگیری کنید.
5. حتما بعد از یکی دو روزی که وضعیتش بهتر شده بود تو اون رو آنچنان بزرگ کن که فکر کنه خوش اخلاق ترین مرد روی زمینه! تو پیامک هایی که میزنی، تو تماس هایی که باهات میگیره، با نوشتن جملاتی مبنی بر اخلاق خوب ایشون و احساسات قشنگ شما نسبت به ایشون، شاید اولش یه کم مصنوعی به نظر برسه و همسرتون بعد از چند روز بدتر هم بشه بابت این موضوع که شما و احساساتون رو بسنجه که دارید نقش بازی میکنید یا واقعیت رو بیان میکنید که آیا وقتی بداخلاق هم باشم همسرم بازم دوستم داره؟ خیلی دقت کنید که خودتون رو لو ندید و با آرامش و خونسردی برخورد کنید و حتما این جملات و کلمات رو ادامه بدید و ببینید که واقعا در روحیات و خلقیات همسرتون تاثیرگذار هست، به مرور بهش تلقین میشه که خوش اخلاق تر شده!
6. حتما در مواقع آرامش از ویژگیهای مثبتش براش بگو و سعی کن که همسرت رو بیشتر به خودت نزدیک تر بکنی تا علاقش به شما بیشتر بشه تا حرفهای شما بیشتر در قلب و عقلش جای بگیره،
7. و بهش حتما بگید که من تو رو واقعا دوستت دارم و دلم می خواد که همیشه در کنارت باشم و همراهت، تو خیلی خوبی و حق هم داری که بعضی وقت ها سر یه چیزهایی عصبانی بشی! این طبیعیه! اما عزیز دلم من از تو توقع دارم که وقتی عصبانی میشی بتونی یه جورایی یه جورایی که بیشتر آرومت میکنه زودتر خودت رو کنترل کنی، چون وقتی که یه سری کلمات رو از زبون تو که من این قدر دوستت دارم میشنوم احساس بدی پیدا میکنم، احساس میکنم که محبتم نسبت بهت کمتر میشه،
8. و حتما یه روزی خیلی آروم ازش سوال کن که وقتی عصبانی میشی من چکار کنم که تو آرومتر بشی؟ بهم بگو: من دوست دارم که اگه کاری از دستم برمیاد واسه آرامش و خوشحالی تو انجام بدم؟
امیدوارم که موفق بشی!
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
خواهش می کنم قابل شما رو نداشت!
اما مهم اینه که در واقعی که این اتفاق می افته بتونیم این گفته رو به عمل تبدیل کنیم. اون موقع هست که همه چیز واقعا عالی میشه!
امیدوارم که روز به روز زندگی همه شاد و شادتر بشه
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
از del به خاطر راه حل منطقي و زيبايي كه داده تشكر مي كنم.
وقتي من عصباني ميشم (عصباني ميشم ها ....) دوس دارم خانمم سكوت كنه اون موقع. خيلي طول ميكشه كه من سرد بشم. حداقلش ده دقيقه اي طول مي كشه تا كاملا آروم بشم. اما خانومم انتظار داره بلافاصله بعد از يك داد و فرياد، (بعد از 3 ثانيه) همه چيز به حالت طبيعي برگرده و ما بتونيم دوباره منطقي صحبت كنيم. ولي من نمي تونم. شايد مرداي ديگه اي هم باشن كه اينطوري باشن. زود داغ ميشن اما طول ميكشه كه سرد بشن. اوايل كه خودمونو زياد نميشناختيم، خانومم سعي مي كرد با كلامش منو آروم كنه، غافل از اينكه فقط داشت هيزم به آتيش خشم من مي ريخت. كم كم نشستيم (وقتي با هم خوش بوديم) فكر كرديم. من بهش گفتم دوس دارم وقتي عصباني مي شم، شما هيچ حرفي نزني، تا وقتي كه خودم شروع كنم. حتي اگه خيلي هم طول بكشه نبايد ناراحت بشي. اونو بذار به حساب يه قهر كوچولو.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
به نظر من هم بهترین راه حل اینه که زن و مرد بشینن و خیلی راحت با هم در این مورد صحبت کنن و حتما هم سعی کنن که به اون حرفهایی که بهم گفتن و قول دادن در زمان خودش انجام بدن!
راستی! همه ی اون حرفها راه حل هایی بود که وقتی خودم با همسرم مشکل داشتم یعنی وقتی هر دو فهمیدیم که همسرم زود عصبانی میشه و عصبانیش داشت باعث جدایی ما از هم می شد، تجربه ها و راههایی بود که با مشورت با افراد دانا و متخصص بهم پیشنهاد شده بود.
به هر حال امیدوارم که سودمند بوده باشه!
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
يكي از خصوصيات مردان، "جنگجو" بودن اوناس. شايد بشه گفت خشم هم يكي از "نعمتهاي الهي" هست كه خدا به اونا داده تا در راه درست البته ازش استفاده كنن. بر همگان واضح و مبرهن است كه مثلا توي جنگ نميشه با قربون و صدقه رفتن و ناز و نوازش جنگيد. توي جنگ مردا بايد خشم و كينه خودشون رو به اوج برسونن و بتونن ساعتها در همون حالت باقي بمونن. (شايد دليل دير تر آروم شدن مردا هم همين باشه؟؟؟).
البته بايد بدونيم كه خشم يكي از سپاهيان ناداني هم هست (نمي دونم حديث "جنود عقل و جهل" رو شنيدين يا نه. يك حديث قشنگ، آموزنده و بسيار كاربردي هست درباره سپاهيان ناداني و دانش كه خدا اونا رو آفريده و راه مبارزه با هر كدوم رو بوسيله سپاهيان دانش نشون داده).
بايد خشم رو شناخت. خشم يك حالت ساختگي نيست. يك چيز مجازي نيست. يك واقعيته، موجوديه كه لحظاتي بر ما مسلط ميشه. شايد مثال خوبي نباشه ولي مثل وقتي مي مونه كه يه زنبور بياد دور يه نفر و دائم دورش وول بزنه. اونجا ديگه آدم دستش خودش نيست دائم خودش رو ميپاد تا زنبور نيشش نزنه. منظورم اينه كه وقتي خشم سراغ يه نفر مياد، از حالت طبيعي خارج ميشه. بهترين كمك اينه كه خشم رو از اون دور كرد (زنبور رو فراري داد) چون در غير اين صورت هر كار نا آگاهانه ديگه اي باعث قويتر شدن خشم و تسلط بيشتر اون به فكر و قدرت تصميم گيري ميشه. (باعث جري تر شدن زنبور و افزايش احتمال نيش زدن اون ميشه).
اگه طرف دوم هم خشمگين بشه، ديگه كار به اين راحتي ها نيست. چون ديگه اصلا خودشون نيستن. اختيار خودشون رو دادن به خشم. اونه كه داره براشون تصميم مي گيره و هر بلاي شيطاني كه بخواد سرشون در مي آره و وقتي كه آروم ميشن تازه ميفهمن كه چه كارايي كردن يا چه چيايي گفتن...
موثر ترين كار و اولين كار اينه كه طرف دوم به هيچ وجه خشمگين نشه و حالت طبيعي خودشو حفظ كنه. سعي در دور كردن خشم از طرف مقابل كنه (حتي با تاييد كارهاي اون همونطور كه del به اونا اشاره كرد).
وقتي كه خشم دور بشه، راه عقل و منطق و بحث سازنده هم باز ميشه طبيعتا.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
واقعا از همتون ممنونم اما یه سئوال دارم ،واقعا چرا خدا دو موجودی رو که قرار بوده در کنار هم زندگی کنند رو اینقدر متفاوت آفریده ؟
بعضی وقتها با همسرم در مورد تفاوتهای زن و مرد صحبت میکنیم اما شوهرم میگه من از بعضی از خصلت زنها خوشم نمیاد و نمی تونم باهاش کنار بیام ...
اینجوری هم من باید خودمو عوض کنم هم باید مردها رو خوب بشناسم و درکشون کنم ،بنظر شما این انصافه؟
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
بايد ببينيد شوهرتون از كدوم خصلتهاي زنانه خوشش نمي آد؟ شايد خصلتهاي نادرستي هستند كه اتفاقا ربطي هم به خانومها نداره ولي چون احتمالا اطرافيان ايشون (خانمها) اين خصوصيات رو دارن، آقا هم اونو به حساب خانومها گذاشتن!
اگر هم ايشون از چيزايي مثل پرحرفي و غرغر كردن و ... (كه معمولا مردا رو از خانوماشون شاكي مي كنه) ناراحت هستن، كه اين موضوع نياز به يك شناخت دوطرفه داره. هم شوهرتون بايد بدونن كه شما نياز به يك شنونده دارين و هم شما بايد مهرت آغاز صحبت و ادامه اون رو با همسرتون پيدا كنين. توي همين سايت مطالب خيلي خوبي در اين زمينه ها هست كه پيشنهاد مي كنم اونا رو پيدا كنين و بخونين.
يك خانم معمولي، نيازي نيست كه خودشو عوض كنه. فقط كافيه كه خودشو كنترل كنه. براي آقايون هم همينطور هست. شايد تا وقتي در محيط همجنس بوديم، يه سري خصلتهاي پسرونه (يا دخترونه) توي ما تشديد شده بود (دقت كنيد كه تشديد شده بوده) اما بعد از ازدواج بايد به حالت طبيعي و عادي خودش برگرده. در واقع وقتي زن و مرد با تفاوتهاي خداداي خودشون با هم زندگي مي كنن، زندگي خوب و آرومي دارن. البته شناخت داشتن در اين رابطه هم خيلي خيلي كمك مي كنه.
RE: در مقابل خشونت های شوهرم باید چکار کنم؟
به نظر من هم اینکه هر کسی یعنی توی یه رابطه ی دو طرفه زن و مرد هر کدوم سعی کنن که خودشون رو بشناسین خیلی خیلی می تونن به بهبود اون رابطه کمک کنن. اینکه من بدونم وقتی ناراحتم چه چیزی من رو از ناراحتی در میاره و اون رو به همسرم انتقال بدم و اینکه همسرم بدونه وقتی عصبانی شد چه جیزی اون رو آروم میکنه می تونه به من هم کمک کنه که در مقابلش عکس العمل خوبی رو از خودم نشون بدم!
اما یه موضوع دیگه ای که هست اینه که باید توانایی اجرای اون خواسته ها رو هم در خودمون تقویت کنیم. مثلا شاید برای من سخت باشه که همسرم وقتی عصبانی هستش و تقریبا تمام کلمات شاید پوچ و بی معنی که از روی عصبانیت داره می زنه رو بشنوم و با اینکه ناراحت میشم اما به خاطر عشقمون و زندگی مون سعی کنم که سکوت کنم و خودم رو کنترل کنم.
به هر حال به نظر من زن و مرد با توانایی های خودشون هست که می تونن زندگی شون رو زیبا کنن و البته همین تضادها و تفاوتهاست که خیلی چیزها رو برامون جذاب می کنه
به نظر من اصلا نیازی نیست که همیشه خودتو رو عوض کنی بلکه خودت رو بشناس و به همسرت هم کمک کن که خودش رو بشناسه!