-
شوهرم دست بزن داره ...
[/size]سلام به همه ء دوستان... من يه دختر25سالم كه ايران نيستم و 3 سالي ميشه كه ازدواج كردم بجه هم ندارم همسرم دست هرزى داره و دائما" در حال جيز برت كردن يا كتك زدن منه! من اينجا خيلي تنهام و مشاوره خانواده هم نميتونم برم در عين حال با خانواده ام هم نميتونم حرفي بزنم جون از من دورند و غصه ميخورن. امروز هم سر يه موضوع بيخود و الكى شروع كرد به زدن من! و من ديكه واقعا" طاقتم سراومده نميدونم جي كار كنم تصميم كرفتم بيام تو سايت عضو بشم شايد يه كمكي به من بشه... نميتونيد تصور كنيد كه غربت و تنهايي جقدر سخته مخصوصا" اينكه يه محرم راز نداشته باشى. امروز براى اولين بار به طور خيلي جدى به جدايي فكر كردم! ولي اونهم يه ارادهء فولادي ميخواد.
نا سلامتى ما با هم 5 سال دوست بوديم و عاشق و معشوق و اون هركز نشون نداد كه مرد عصبي و برخاشكريه!!!
خيلي مستاصلم ...
خيلي تنهام...
و خيلي راهنمايي ميخوام..
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سلام دوست عزيز
من نمي دونم كجا هستيد ولي اگر سمت ما هستيد (اورپا ) موضوع را به پليس گزارش دهيد حتي اگر در دعوا هم مقصر شما باشيد چون همسر را زده چنان بلايي سرش مي اورن كه به حالش بايد
گريه كردو بر اساس قانون اينجا اگر خطر برخورد فيزيكي دوباره باشه 4 تا پليس به منزل شما ميان و صبر مي كنن تا لوازمش را جمع كند و او را به پانسيون مي برن حتي اگر خانه هم مال
مرد باشه مرد بايد تا حل شدن مشكلات زن شوهر خانه را ترك كند و در اين مدت هم تمام هزينه ها از منزل تا خرجي را پليس از او ميگيرد و به شما ميدهد پس نگران نباشيد اينجا تنها نيستيد
پليس و دولت مثل پدر شما با شما برخورد ميكند چون شما را هم زده پس محكوم است و بلايي سرش مي اورن كه از حالا من دلم برايش مي سوزد مثل ايران نيست كه دستتان به جايي بند نباشد
خود انها شما و همسرتان را مي برن پيش مشاور خانواده و قاضي و كمك به حل مشكل مي كنن
اگر هم تصميم به جدايي شد اول بايد تمام دارايهايش هر چه كه دارد را دولت چه مرد بخواهد چه نخواهد با شما نصف كند سپس اقدام به جدايي بكند
اينها را گفتم كه فقط ارام باشي و نگران نباشي و در ارامش تصميم بگيري اينجا دولت پدر دوم شما است پس تنها نيستي و ميداني در اينجا قانون مال زنان است ولي قبل از همه اين حرفها
پس از حفظ ارامشت به ما توضيح بده و از همسرت و زندگيت بگو تا قبل از اينكه نياز به اين مسايل باشد شايد توانستيم راهنماييت كنيم
علت شروع مشاجره يك چيز است .دست بزن داشتن چيز ديگر .اون پرخاشگري شوهرت را اول بايد علتش را به دانيم اگر جز رفتارش است با كمك مشاوران روانشناس پليس حل مي شود
ضمنا به دوستاني هم كه راهنمايي مي كنن بگو ايران نيستي چون راه حل ها براي شما چيز ديگري است در انجا
منتظر صحبتهات هستيم
نگران نباشيد
ارادت
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
عزيزم ... واقعا" ممنوننتم ازينهمه اطلاعات اكه اروبا بودم كه دردي نداشتم! ازكيبوردم كه بعضى حروف رو ندارم نفهميدي كه كشور عربى هستم و تقريبا" همهء اين جيزايي كه كفتي براي خانم ها بر عكسش اينجا هستز اينجا اصلا جيزى به نام طلاق ندارند!
ما 5 سال با هم دوست بوديم و هيج مشكلى نداشتيم و حتى 1 بار هم صداش رو روي من بلند نكرد. شوهرم از لحاظ ظاهرى يك مرد ايده اله و محاله كسي فكر كنه كه اين يه ادم عصبيه دمدمي مزاجه بد دهنه كه توى خونه بت كوجكترين جيزي از كوره در ميره همه جيزو برتاب ميكنه طرف من يا اينكه خودم و له ميكنه... خوش تيب, خوش قيافه, وضع مالى خوب, ورزشكار, تا دلت بخواد نجيب و وفادار... ولي خب جه فايده ؟ كي حاضره به قيمت اين جيزايي كه كفتم هفته اي 1 بار كنك بخوره؟ احساس ميكنم ديكه هيجي نيستم... ايران كه بودم خانوم خودم بودم كار ميكردم درس ميخوندم ولي حالا ميبينم كه تبديل شدم به يه زن خونه داره تو سرى خوره بد بخت!!!! مشكل بزركش اينه كه فوري از كوره در ميره و ديكه هيجى نميفهمه ! البته بكم كه منم كم نميزنمش! جون بايد شئ خودم دفاع كنم. اول ها فرار ميكردم ميرفتم تو اتاق ولي نتيجه نداد بدتر شد. بعد ها وقتي ميزد محكم وايميسنادم جلوش ميكفتم بازم بزن ! افرين خيلي مردى كه زورت به من ميرسه! ولي اينهم نتيجه ندادز حالا وقتى ميزنه منم ميزنم و عصباني هم ميشه ميكه دست دراز نكن!!! منضورش اينه كه تو نزن بزار فقط من بزنم!
من خيلي باهاش خوبم وقتي خوبيم حسابي سنك تموم ميزارم براش ولي جه فايده؟
با كوجكترين جيزي وحشى ميشهزالان كه تابيك ميزارم 1طرف بام سياهو كبوده! ازش متنفر شدم من با جه اميد و ارزو هايي اومدم اينجاز البته از هيج لحاظى برام كم نميزاره ولي وقتي مثل يه برده كتك بخوري تو قصر طلا هم باشي برات مثه زندون ميمونه!
1000 بار كفتم بهش همه جيت خوبه جرا انقدر وحشي ميشى من امنيت جانى ندارم خيلي راحت ميكه من همينم تحمل كن تو خوشى زده زير دلت! اقا بجه هم ميخواد تازه!!!!اخه كم منو ميزنه يه طفل معصوم هم بياد تا 2 تامونو باهم بزنه!! كلي كتاب روش برخورد با افراد عصبانى رو خوندم ولي وقتي نميخواد تغيير كنه جه فايده؟
درضمن اينو هم بكم كه توى زندكيش فقط با من اينجوره و كلا" يه شخصيت خيلي ضعيف و خيلي ترسويي تو اجتماع دارهز هيج دوستي نداره و من كه 3 سال اينجا هستم كلي دوست بيدا كردم!!
اولين بار كه تازه از ايران اومدم و بذيرايي خوبي از تازه عروسش كرد و شيشهء عطرش و به صورتم برتاب كرد من از ترس و وحشت ميلرزيدم و زنك زدمبه مامانش و كفتم منو زده!
مامانش اخه همش ميكفت تو مثه دخترام ميمونى منم كفتم زنك بزنم بهش بكم تا بيان نجاتم بدند ولي اون كفت: اوووووووووووووووو حالا فكر كردم جي شده؟ منن وقتي جوون بودم انقدر از باباش كتك خوردم كه نكو و نبرس!!!!!!!! منم شوكه شده بودم و همونجا فهميدم كهجه بلايي سرم اومده!
خلاصه ديكه داغونم ...
البته 1 بار كه منو زده بود رفتم سفارت ايران و كفتم كه ازت شكايت ميكنم و انقدر ترسيده بود كه حد نداشت راستش من جون ميدونستم كه اونجا برى جز اينكه بهت بكن: خواهرم اشكال نداره برو زندكيتو بكن , كارى نكردم ولي تهديدش كردم و اونهم همون شب برام يه كادو كرفت كه همه جيزو فراموش كنم ولي باز هم روز از نو روزى از نو...
نميدونم با خونوادم در ميون بذارم يا نه؟ امروز كفت اكه طلاق ميخواى برو ايران خودم ازينجا طلاقت ميدم ولي ميدونم حرف الكى ميزنه...ميخواد منو بفرسته ايران تا يه بادى تو سرم بخوره!
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
اگه قصدتون طلاق هست زودتر و اگه قصدتون ادامه هست ، زود تربچه دار شین ، شاید یک کم مهربون تر شد .
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
بچه!!!!!!!
با این بابا و تو اون خونه!!!!!!!!!!!!!!!!
دیگه چی!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
نگفتي براي چي بحثتون شروع مي شه سر چه موضوعي بحث بالا مي گيره يه نمونه بگو چون من هم برخورد فيزيكي با شوهرم داشتم ولي همش سر اين بود كه هيچكدوممون كوتاه نمي اومديم. حالا سعي مي كنم وقتي چيزي مي شه بهش بگم تو درست مي گي بعد كه اوضاع آروم شد مي گم كه فلان حرفت يا كارت من رو ناراحت كرده. چون تجربه كردم اون موقع حرف بيشتر روش اثر مي ذاره...
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سلام
این مردی که شما تعریفش می کنید دو حالت داره یا روانی یا از شما سیر شده. کار درست شکایت از ایشون در سفارت ایران بدون اینکه به خودش بگی 2- با خانوادت حتما در میون بذار و مهریت رو هم به اجرا بزار.اون حق نداره تو رو بزنه.حسابی تنبیه اش کن تا بفهمه یه من ماست چقدر کره داره. و اما در جواب صدرای عزیز.در ایران اگر مردی زنش رو کتک بزنه و زن ازش شکایت کنه باید دیه بده، مهریه رو هم پرداخت کنه. اونجوری که صدرا جون می گن نیست. البته بگذریم بعضی از زنان ما کتک میخورن و حرفی هم نمی زنن و شکایتی هم در کار نیست.شاید صدرا جون منظورش اون زنها هستند.(ولی گذشته از این حرفها مردهایی که زن خودشون رو کتک می زنند آخر و عاقبت خوبی نداشتند و توی همین دنیا تقاص پس دادن.اینو به چشم دیدم.فابل توجه آقایونی که دست بزن دارن
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
شادزی جان چیزهایی که در مورد ایران گفتید، درست. اما یک اشکال وجود دارد و آن هم شاهد است. اگر زنی از شوهرش شکایت کند که او را کتک زده است، برای اثبات ادعایش حتما باید شاهد بیاورد. حالا در جمع دو نفره زن و شوهر که اغلب اینگونه مشاجرات چنین است، شاهد از کجا باید پیدا کرد، خدا عالم است!!
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
مهات جان
تا انجایی که من می دانم برای ضرب و شتم شوهر شاهدی لازم نیست. چون زنی که کتک خورده اول می ره پزشک قانونی و اونجا تایید میشه که ایشون تا چه حد به بدنشون ضربه وارد شده و بر اون اساس دیه تعیین میشه.کبودی بدن، شکستگی اعضاء هر کدام دیه جداگانه دارن. . مشکل اینجاست که زنان ما از حق و حقوق خود کوچکترین اگاهی ندارن و تنها چیزی را که می دانند طلاق و مهریه است.و مردان هم از این ندانستنهای ما سوء استفاده می کنن.چرا باید یک مرد جرات کند زن خود را بزند؟چون ضعف از خودمان هست و کوتاهی از خودمان است.در ایران شاید مثل اروپا حق طلاق با زن نباشد ولی اونجوریا هم که شما فکر می کنید نیست.
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سوفياي عزيز،
اقدام به پليس و دادگاه اخرين راهه و براي کسي هست که قصد جدايي داشته باشه ،اگر زندگيت رو دوست داري ،وهمسرت رو تلاش کن .دست يابي به زندگي سالم هيچ گاه با مبارزه وجنگ به جايي نمي رسه.
در نوشته ات اشاره نکردي مطعلق به چه کشوري هستي و چند سال است که در کشور ديگه به سر مي بريد ،اگر هر دو شما در ان کشور غريب باشيد ،ممکن است همان طور که شما غربت برايتان سخت هست ، همسرت هم دچار فشارهايي هست،واين وضعيت در اثر اين مشکلات باشد ،بررسي کن ببين اين عمل(کتک زدن =که عمل زشتي هست)موقتا در همسرت ايجاد شده يا جزو خصلت ايشونه،ممکنه گاهي سختي ها روي عملکرد ايشون تاثير گذاشته و نه تنها همسرت بلکه شما هم نتوني درست عمل کني(صبوري ،روحيه شاد داشتن و.....)
(((سوفيا:نميتونيد تصور كنيد كه غربت و تنهايي جقدرسخته))))
درکت مي کنم ،سعي کن خودت رو به کارهاي موردعلاقت مشغول کني و با اينکه سخته اما سعي کن از اين غربت و تنهايي براي خودت غولي نسازي وبه خدا توکل و روحيه ات را حفظ کن،
(((پسر بهاري: اگه قصدتون طلاق هست زودتر و اگه قصدتون ادامه هست ، زود تربچه دار شین ، شاید یک کم مهربون تر شد . ))))
اقاي پسربهاري
چراانقدرعجله !!!
براي هر کاري بايد مراحلي روطي کرد ،براي بچه دارشدن همانطورکه خودتون اشاره کرديد(شايد يه کمي مهربونترشد)ايااين کاردرستي هست فرزندي قرباني رابطه پدر و مادربشه؟
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
وقتی با نامه پزشک قانونی به کلانتری بروی، شاهد هم می خواهند که معلوم شود که ضرب و شتم کار همسر خانم بوده است و نه کس دیگر و تازه اعضای درجه یک خانم هم بعنوان شاهد قبول نیستند. این را من با اطمینان می گویم.
من که به این نتیجه رسیدم که یا باید بی حیا باشی و وقتی که همسرت رویت دست بلند کرد، سر و صدا راه بیاندازی و همسایه ها را خبر کنی تا شاهد ادعایت شوند و یا اینکه بی خیال قانون، شخصی را اجیر کنی تا در ازای دریافت پول شوهرت را همانقدر که تو را زده، بزند. موشک جواب موشک!!!!!!!!!
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
من قبل ازارسال پستم متوجه پست شماره 3 نشدم،الان خوندم.
سوفياجون پيشنهاد ميدم از مشاور کمک بگيري.
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
بهتره فعلا فكر بچه رو از سرش دربياري تا بعد....اما خوب ميتوني تهديدش كني كه اگه يه بار ديگه دستتو رو من بلند كني ميرم و ديگه برنميگردم و .....طلاق ميگيرم .....شايد تهديد به طلاق جواب بده نظر استادان گرامي همدردي چيه!؟
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سلام دوستاى خوبم از اون هفته تا اين هفته نتونستم بيام اما عوضش خبراى داغ دارم ! و اونهم اين كه امروز هم يه دعواى مفصل و يه كتك حسابي خوردم! واقعا" كلافم ايندفعه حتا مثل دفعه هاى قبلى خيلى هم كريه نكردم شايد دارم كم كم عادت ميكنم ولى عوضش نميدونين جقدر كينه تو دلم جمع شده...
من 5 سال هست كه از ايران امدم امارات و همسرم هم اينجا بدنيا اومده و اينجا در اصل زادكاهش هست و هركز احساس غربت نميكنه!
كفتم كه ادم عصبي و به شدت برخاشكرى هست و براى اينجور ادم ها بهانه تراشيدن خيلي هم كار سختى نيست! نميدونم جرا انقدر اصرار دارين بدونين موضوع سر جى شروع ميشه ولي خب حالا ميكم تا كمي هم بخنديد! هفته ء قبل كتك كارى كرد به خاطر اينكه تخم مرغ خريده بود و توى ماشين نصفش شكشسته بود و وقتى اورد تو اشبزخونه به من كفت: جند تاييش توى راه شكست و بلافاصله جندتايي هم از دستش افتاد زمين و شكست! من خيلي اروم كفتم : عيبى نداره خودم جمع ميكنم تو برو بيرون و اون درحاليكه ميرفت كفت : جيه لجت كرفته كه مجبورى زمين و pak كنى؟ من هم كه ديكه عصباني شده بودم كفتم: نه ! لجم ميكيره كه وقتى نميتوني سالم بياريش خونه جرا تخم مرغ شونه اى ميكيرى؟ خب مدل جعبه اي بكير كه نشكنه! و بعد شروع كردم تخم مرغاى شكسته رو سوا كردن و انداختم محكم توي سطل... و ديكه نفهميدم جى شد! خون جلوى جشماشو كرفته بود منو محكم ميكوبيد به در وديوار و ميكفت تو goh ميخورى برت ميكنى! تو غلط ميكنى برت ميكنى! هر جى داد ميزدم كه بابا شكسته شكسته ميكفت حتا شكسته رو هم غلط كردى برت كنى .... و خلاصه دست هرزش رو روى من دراز كرد...
تورو خدا بجه ها اين موضوعيه كه ادم زنش و به خاطرش بزنه؟!
يعني من واقعا" بايد سر موضوع به اين سادكى كتك بخورم؟! واقعا" شادزى حرف قشنكى زدى شزهرم يه مرد روانيه اينو كم كم دارم ميفهمم و من رو هم مثل خودش روانى كرده...
امروز هم دعوامون شد سر اينكه اقا تصميم كرفت بدون من عيد بره كنسرت !!!!!!!!! حالا حتما: ميخندين ولي اينارو ميكم كه باورتون شه كه اين مرد جنون داره و نميتونه خودش روكنترل كنه! اولش با عزيزم و جونم و قربونت برم شروع كردم بعد يواش يواش كفتم كه تو مرد متأهلى و اكر هم قرار باشه برى با هم ميريم . هرجى كفتم زير بار نرفت كه نرفت و وقتى كفتم حق ندارى برى اكر ازدواج كرديم و براي من محدوديت هايي كذاشتى بس براى تو هم بايد محدوديت هايي باشه كفت ok! بس تو هم ديكه حق ندارى از خونه برى بيرون!( اينم بكم كه من هيج كجا بدون اون نميرم حتا كلاس هامو. منظورش از هيج جا نميرى همين جاهايي كه خودش ميبره و مياره بود!!!!!!!!!!!) منم كفتم تو اين سن و سال تازه بايد بشينم تعهد يادت بدم! كفت: وقتي به من اعتماد دارى و من هم قرار نيست اونجا كارى كنم بس نميتونى جلوم و بكيرى! خب من ميكم اكه قرار نيست كارى كنى مشكل جيه؟ با هم ميريم! اما اون همجنان در موضع خودش بود تا اينكه بعد از بك بكو مكوى طولانى درحاليكه همه جيز نرمال بود و داشتيم بحث ميكرديم يهو بريد روم و ايندفعه شاهكار بود جون لباسم و تيكه تيكه كرد و با مشت محكم ميزد توى سرم... درضمن حرفه اي هم شده ديكه به صورتم كاري نداره جون يه بار لبهام و تركوند و جون در معرض ديد بود خودش خيلي اعصابش خورد بود!
خلاصه اينم از بدبختى من شب عيدي! از صبح تا حالا دارم راه ميرم نفرينش ميكنم هرجند كه ميدونم انرزى نفرين به خود ادم برميكرده ولي از خدا خواستم حق اين مرد زور كو و وحشى رو كه من افتادم زير دستش رو بزاره كف دستش . و من باشم و ببينم كه اين تقاصش و بس بده...
امروز كفت برو كم شو ايران كفتم ok بس مهريم رو بده تا دست خالى نرم! بااينكه وضعش خوبه و خيلي هم براي من ولخرجه كفت: goh خوردى كه مهر ميخواى برو ايران ماهى 1 سكه برات ميفرستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !
این مردی که شما تعریفش می کنید دو حالت داره یا روانی یا از شما سیر شده. نه عزيزم به قول خودش دوستم داره ولي نه بودنم و ميخواد نه نبودنم!
ايكاش دختر بودم و هيجوقت ازدواج نميكردم ولى جيزي كه الان بهش فكر ميكنم اينه كه : كى ضمانت ميكنه من بعد از طلاق اوضاع بهترىداشته باشم؟؟ هيج كس.....
اگه قصدتون طلاق هست زودتر و اگه قصدتون ادامه هست ، زود تربچه دار شین ، شاید یک کم مهربون تر شد .
بخاطر شايد ها و ممكن ها حاضر نيستم ريسك كنم... بجه جه كناهى داره كه يه باباى وحشي داشته باشه؟ درثانى من الان كتك خوردنهاى خودم رو تحمل ميكنم بس فردا اكه بخواد با بجم هم اينكارو بكنه امكان نداره بشينم تماشا كنم اونموقع يه كارى دست جفتمون ميدم....
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
به من بكيد جه جورى به خونوادم بكم سكته ميكنن بفهمن! همينجورى بى مقدمه كه نميتونم بكن الو سلام خوبي مامان جون؟ من جند سال كه دارم اينجا تو سرى ميخورم حالا هم با اجازتون ميخوام طلاق بكيرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اخه كفتم كه همه, جه فاميل خودم ,جه فاميل همسرم , فكر ميكنن ما ليلى و مجنون هستيم از بس كه اين مرد مارموذيه! انقدر نجيب و سر بزيره كه اكه ببينيدش قسم ميخوريد حرفاى من دروغ بوده!
درضمن اينرو هم بكم توى خونواش تنها بجه اي هست كه سرتا سر كودكيش از باباش كتك ميخورده. تا سن نوجوانى هم كتك هاي شديدى ميخورده البته بماند كه الان محبوب ترين بجهء بابا مامانش هست ولي يه جورايي حس ميكنم از درون سر خورده شده و من قربانى باز شدن اين سرخوردكي هام....
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
راستي تهديد به طلاق هم براى مردهاى توى ايران كارسازه اينجا من هر موقع كفتم طلاق بدون اينكه بترسه با روى باز استقبال كرد ! در هر حالتى بازنده منم و ازين بابت از خودم متنفرم... امروز به من كفت طلاقتو بكبر و وقتى كفتم: نه عزيزم طلاق بدون مهريه نميكيرم كفت : خيالت راحت, انقدر ميزنمت تا خودت فرار كنى...نميتونيد 1 لحظه هم جاي من باشيد... امشب منو شام برد بيرون كه مثلا" خرم كنه . نميدونم جرا وقتي دختر بودم هميشه فكر ميكردم اين مسائل فقط يا مال زن همسايه ست يا مال تو مجلهء خانواده..! هركز تصور روزهاي وحستناكى مثل امروز رو نداشتم و امروز به خدا كفتم : خدايا اكه اشتباهي تو زندكي كردم كه حالا دارم تقا ص بس ميدم ديكه بسه خواهش ميكنم بسه ...ياد حرفاى قبل از ازدواجش مىافتم دلم ميخواد بكشمش جون اين حس به من دست ميده كه فريب خوردم... يادمه هميشه ميكفت: زندكى اي برات ميسازم مثل فيلم ها...
خب البته راست هم ميكفت, من بايد ميفاميدم كه سوفيا خانوم! همهء فيلم سينمايي ها عشق و عاشقي نيستند... اكشن هم داريم... درام هم داريم...
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سوفياي عزيز واقعا خدا به دادت برسه!!!در مورد اينكه گفتي شوهرت اونقدر موذيه كاملا دركت ميكنم چون شايان هم همينطوريه ظاهر آروم و مظلوم.
من كه ديروز براي اولين بار دو روز پيش براي اولين بار كتك خوردم دارم ديونه ميشم.عزيزم بهتره خانواده ها رو در جريان قرار بدي شايد فكر كرده بيكس و كاري و هر كاري بخواد ميتونه بكنه.
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
به نظر من اون آقا حق چنین کاری رو نداره و سریعا یه تصمیم جدی بگیر و اجراش کن اون چه حقی داره که شما رو کتک بزنه حتی اگر شما مقصر باشید به نظر منم باید خانوادتونو در جریان بزارین و سریع خام حرفای بی اساسش نشین اون اگه شمارو دوس داشته باشه نه شما رو میزنه نه بدون شما میره تفریح به نظر من باید یه فکر اساسی کنی اینکه نشد بیاد کتک بزنه ببرتت بیرون شام بهت بده دوباره روز از نو روزی از نو ایندفعه اگر حرفی برای جدایی بهش میزنی رو حرفت وایستا من فکر میکنم اون احساس میکنه شما رو حرفت نیستی اگر بفهمه که تصمیمت جدی یا خودش میره پیش روانپزشک تا مداوا شه یا یه فکری می کنه این که نشد زندگی
-
به: شوهرم دست به زن داره ...
سوفیای عزیز
تو زورت بهش نمی رسه؟
به نظر من به مردها نبایدرو داد
از فکر بچه هم که یکی از دوستان گفته بود بیا بیرون.
لپ کلام جلوش کم نیار
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سوفیا حان تا اونجا که من فهمیدم کلا خون کتک زدن تورگای مردان عرب است کلیت نداره ولی اونجورکه من دیدم اکثریتشون اینگونند.همینطورخشن وعصبانیت با همسرانشان درخانه..
عزیزدلم آدم یا باید بتونه توروابط باهمسرش بهبودی ببخشه واگر نمیتونه دورش را خط قرمز بکشه ...وحال اگر عاشقی پس باید همینطور یک کیسه بوکسی برای همسرت باشی تا دیگران همچنان درخیال واهی شما را لیلی ومجنون ببینند...(به عبارتی بسوزه وبسازه!!)
شما حق نداری آسایش را ازخودت بگیری به خاطر حرف دیگران چون به اندازه یه نخود فکرهای دیگران ارزش نداره جایی که شما تو این همه عذاب می کشی!!
اگر شما با حمایت خانوادت ازدواج کرده باشی راحتر میتوانی حرفهای چندساله دلت را بهشون بزنی اما اگر سرخود وبدون خواسته خانوادت ازدواج کردی بهت حق میدم نگران زندگی بعدازطلاقت باشی...اما خانمی بشین ببین شرایطت بعداز طلاق بهتر ازقبل از طلاقت نمیشه ..؟اگر قرارباشه به پاش بسازی ایشون یک مدت درمورد بچه دار شدن باهات راه میاد ولی بعدازمدتی بالاخره اون بچه را به زورهم که شد ازت میخواد....اینجورکه شما گفتی استنباط من براین است که شما طلاق بگیری شرایط بعداز طلاقت بهترازقبل از طلاقت نباشه بدتر هم نیست...دیگه ازسیاهی که رنگی بالاترنیست...اگر نمیتوانی جلوی شوهرت نیم من بشی و من من می خوای بکنی باید بهت بگم کاری را که آخر انجام میدی اول انجام بده ...متاسفانه قبح کاررا برایش ازبین بردی وقتی یک دفعه دودفعه دیدی دست برویت بلند می کنه نباید دیگه کار وبحث را به جایی می کشاندی که اینقدر خونسرد این حرکات زشتش را انجام دهد...کاری که نباید میشده شده اگر قراره به همین روال زندگیت ادامه پیدا کنه عزیزم فاتحه این زندگی را بخون وخودت را بیاربیرون ازاون معرکه....باور اگر مهارت زندگی داشته باشی قول میدم بعدازطلاق می توانی یک زندگی شیرینی روشروع بکنی ولی اگه می گی کشته مردش هستی باید باهاش کنار بیایی وبسازی.....
-
RE: شوهرم دست به زن داره ...
سلام دوست عزيز
قبل از هر چيز خدار را شكر مي كنم كه اينجا هست و ما همه كنار هم هستيم .
از حرف هات اين طور به نظر مي رسه كه خودت هم مايل به ادامه زندگي هستي چون مهريه را مطرح كردي و ميخواي بگيريش اگه شرايط اونقدر پرفشار و غير قابل تحمله همريه چه ارزشي مي تونه داشته باشه؟
پس اول از همه درباره خودت خوب فكركن ببين چي مي خواي ؟
در خيلي از موارد مهم اينه كه آدم در شرايط فعلي بهترين تصميم رو بگيره نبايد به بعدش فكر كرد چون اگه الان تصميم درست رو بگيري بعدش درست مي شه .
فكر كنم نياز باشه اون 5 سال دوستي بيشتر تحليل بشه اگه اون اهل ائنجاست و شما ايران چطور رابطه اي با هم داشتيد.
اما در كل احتمال سرخوردگي دوران كودكيش بيشتره از هر چيز ديگه اي واقعي و مي تونه دليل كارهاش باشه
به نظر من دو راه دارين يا طلاق يا ادامه اما نه با شرايط فعلي با تغييرات اول از همه اگه خودت مصمم باشي مطمئن باشه مي توني همسرت رو هم مجبور كني كه تغيير كنه (اگه ليلي و مجنون هستيد) و اگه عشق شما در دلش باشه مطمئن باش براي از دست ندادنش هر كاري مي كنه.در ضمن يادت باشه نترس اصلا نترس.
يه موضوع ديگه اي كه مي تونه وجود داشته باشه بحث مردانگي و اقتداري كه هر مردي دوست داره تو زندگيش داشته باشه آيا شما براي اين مردانگي فضا باز كرديد؟
در آخر اينكه اول راه تغيير رو پيش بگير جدي و مصمم در حدي كه شوهرت باور كن اگه تغيير نكنه شمارو ازدست ميده اگه اين باور رو كرد و تغيير نكرد بهتر اينكه كه شما بيش ازاين شخصيت انساني خودتون رو پايمال نكنيد در ضمن نگفتن شما بقه خانوادتون در ابتدا كار درستي بوده اما با اين زمان طولاني سه سال ....؟؟؟ شايد اگه به خانوادتون مي گفتيد اون خودشو جمع و جور مي كرد.
راستي حتي يه لحظه هم فكر بچه رو نكن.
-
RE: شوهرم دست بزن داره ...
به نظر من هم سعی کن یه مدت روشهایی رو که در مورد عصبانیت و راه های پیشگیری از اون رو میشه انجام داد_ البته اگه سرچ کنی حتما در همین تالار خیلی از اونها رو پیدا خواهی کرد _ امتحان کن، ببین واقعا تو می تونی جلوی عصبانیت همسرت رو بگیری یا نه؟ می دونم سخته با اون کینه هایی که شما میگی از همسرت به دل داری باید هم سخت باشه که بخوای برای ادامه ی این زندگی تلاش کنی! ولی لااقل به خودت ثابت میکنی که همه ی راه حلها رو رفتی و سعی و تلاش خودت رو انجام دادی پس یه مدت تغییر کن و تغییر رو هم از خودت شروع کن!
به همسرت با زبون خوش و نرم و مهربون بگو که : من دوست دارم که زندگیمون از اینی که الان هست بهتر بشه، خیلی فکر کردم دیدم این جور زندگی کردن هم برای من سخته هم برای تو، می خوام که یه جور دیگه زندگی کنیم. وقتی فکر کردم به این نتیجه رسیدم که شاید مشکل از من هست که زندگی قشنگی نداریم، از تو می خوام که بهم کمک کنی تا تغییر کنم، تا زندگی شادتری داشته باشیم.
بعد خیلی عاقلانه چند تا از ویژگی های خوبی رو که داره ، مطمئنا هر انسانی یه سری ویژگی ها و خصوصیات مثبت داره که میشه براش عنوان کرد خیلی صادقانه ویژگیهای خوبش رو براش بگو و همین طور براش بگو که من می دونم که تو من رو دوست داری و نمی خوای که من توی زندگیمون سختی بکشم و از کلمات و جملاتی که در ابتدای زندگیتون و روابطتون برات میگفت براش بگو.
یه چند وقتی تا اونجا که می تونی باهاش بحث نکن و کارهایی رو که عصبانیش میکنه لطفا انجام نده و لطفا لطفا باهاش لج نکن! من احساس کردم که شما این حس لج بازی در وجودتون هست و شاید یکی از عواملی که باعث تقویت حس عصبانیت ایشون میشه همین لج بازی های شما باشه، خواهشا تا اونجا که می تونید برای چند وقت کوتاه بیاید و تنها از طریق بازی با کلمات با همسرتون و رفتارهاش کنار بیایید تا یه آرامش نسبی به زندگیتون بازگرده و یه کم روابط لااقل ظاهر رابطه بهتر بشه و بعد کم کم به فکر تغییر رفتار و عادات ناپسند ایشون بخصوص کتک زدنشون بشید!
سعی خودتون رو بکنید مطمئنم که خواستن، توانستن است!
-
RE: شوهرم دست بزن داره ...
سلام سوفيا جون،چي كار كردي عزيزم؟از راهنمايي بچه ها تونستي استفاده كني؟
من نگرانت شدم،بيا بگو چي شد؟چي كار كردي؟به خانواده ات گفتي؟
بالاخره چي شد عزيزم؟
-
RE: شوهرم دست بزن داره ...
سلام عزیزم ما همه نگرانتیم لطف کن و جواب بچه ها رو بده :302: ما همه منتظریم حالت چه طوره خانمی زندگیت چی شد ما رو بی خبر نذار موفق باشی :203::72:
-
RE: شوهرم دست بزن داره ...
سلام به همه دوستان عزيز 28 سالمه 4 ساله ازدواج كردم و يك دختر سه ساله دارم همسرم 5 سال از خودم بزرگتره خودم شاغلم و او حدود 6 ماهه كه بيكارشده در واقع تمام مخارج زندگي رو تو اين مدت خودم تأمين ميكنم و در اين مورد هيچوقت منتي به سرش نزاشتم چون او داره دنبال كار ميگرده ولي كاري در حد مدركش نميتونه پيدا كنه تو اين مدت تموم قسطها رو خودم پس ميدم و او از هيچي خبر نداره تموم مسئوليت زندگي رو دوش منه يعني هم زن خونم هم مرد خونه و همين باعث شده فشار زيادي بهم بياد و اصلاً احساس خوبي ندارم اما مشكلات اصلي من چيزهاي ديگس... شوهرم فكر ميكنه هر كاري كه من انجام ميدم وظيفمه هنوز يكبار ازم تشكر نكرده سال به سال يك كلمه محبت آميز از دهنش نميشنوم تو اين مدت 4سال هيچوقت مسافرت نرفتيم وقتي اعتراض ميكنم ميگه از سن تو گذشته بخوام حرف محبت آميز بهت بزنم، ميگم بريم مسافرت مسخرم ميكنه، همه ي حرفهاش رو ازم قايم ميكنه ولي من هميشه راز دلم رو بهش ميگم هيچ وقت بهم نگفته بريم جايي هميشه بايد چند بار من بهش بگم بريم تا اون حاضر بشه بياد، اصلاً حاضر نيست تو خيابان يك قدم باهام راه بره ، وقتي ميره بيرون و بر ميگرده انتظار داره خونه و دخترمون مثل گل برق بزنن غذا آماده باشه و هيچ كم و كثري تو خونه نباشه اصلاً اين درك رو نداره من از صبح سركارم و 4 بعداز ظهر ميام خونه خستم بايد كمي استراحت كنم خودشم هيچ كمكي بهم نميكنه حتي يك قاشق سر ميز نمياره خلاصه از زندگي عاجزم تا حرفي هم ميزنم سريع شروع ميكنه به كتك كاري كه منم بايد خدا و پيغمبر رو قسمش بدم كه كم تو سرم بزنه نميدونم چكار كنم به خاطر شرايط خانوادم نميتونم طلاق بگيرو و اصلاً بهش فكر نكردم از طرفي خيلي بهش وابستم هر چه او بيشتر بي محلم ميكنه من وابسته تر ميشم بخدا وقتي باهاش حرف ميزنم حتي يكبار تو صورتم نگاه نميكنه و من مجبورم مرتب بهش بگم نگام كنه خلاصه خيلي وضعيتم افتضاحه و بزور خوم رو تو در و فاميل نگه داشتم و اداي آدمهاي خوشبخت رو در ميارم ديگه بريدم ترا بخدا كمكم كنيد بگيد چكار كنم.اين را هم اضافه كنم امكان رفتن پيش مشاور صفر درصده پس لطفاً اين رو ننويسيد
-
RE: شوهرم دست بزن داره ...
دوست عزیز شکست جان
چرا در تاپیک کس دیگه ای موضوعت رو مطرح کردی
یک تاپیک جدید باز کن خانومی و اونجا مطرح کن
http://www.hamdardi.net/newthread.php?fid=23
به اینجا مراجعه کن