رابطه جنسي در زندگي زناشويي

[align=justify]

رشد رابطه جنسي در زندگي زناشويي چيزي جز آشكار كردن خود واقعي افراد نمي باشد.

كمبود صميميت زيربناي مشكلات جنسي است. زوجين بايد توانايي بيان احساسات و خواست هاي خود را نسبت به يكديگر داشته باشند. بايد به هم بگويند كه از انجام چه كاري لذت مي برند و چه چيز مايه رنجش آنهاست. زن و شوهر هايي كه از بيان احساسات خود عاجز هستند نمي توانند در رابطه عشقي خود پيشرفت كنند و ارتباط آنها در همان مرزهاي شهواني باقي مي ماند و فراتر از آن نخواهد رفت. آنها ممكن است براي ساليان دراز در همان حدود اوليه باقي مانده و ارتباط جنسي خود را هميشه با ترس نپذيرفته شدن ادامه دهند.

درگفتگوهاي باز و عاشقانه هر يك از افراد مي تواند به راحتي خواست ها و نيازهاي خود را در راه رسيدن به ارضاي جنسي بي پرده بيان كند. اين امر به رابطه شما، انرژي و نيرويي تازه مي بخشد و روحيه اي در شما ايجاد مي كند كه هر روز پيش از گذشته طرف خود را بخواهيد. بنابراين سعي كنيد راههاي متفاوت راضي كردن همسر خود را در اين نوع ارتباطات پيدا كنيد.

زوج هايي كه در اين زمينه موفق هستند، اگر چندين فرزند هم داشته باشند باز هم مي توانند به راحتي وقت خاصي را براي اين امر اختصاص دهند حتي اگر فرزندان آنها بسيار كوچك بوده و نياز به حمايت و مراقبت بيشتري داشته باشند.

زوج هاي كارداني كه از داشتن سكس با يكديگر لذت مي برند تا هشتاد، نود سالگي نيز از هم خسته نمي شوند. آنها تغييراتي كه در اندام هاي جنسي شان به دليل بالا رفتن سن ايجاد مي شود را به راحتي مي پذيرند. مردهايي كه پا به سن مي گذارند شايد در رسيدن به نعوذ و نگه داشتن آن با مشكل مواجه شوند و خانم ها نيز دچار خشكي مهبل مي شوند. زوج هاي بالغ، كه از نظر احساسي به هم نزديك بوده و همدل مي باشند به راحتي مي توانند تغيير در نيازهاي يكديگر را درك كنند. آنها همديگر را در آغوش مي گيرند و عواطفشان را با يكديگر در ميان مي گذارند و براي هم به منزله قوت قلب هستند. نيازها و خواست هاي اين دسته از افراد براي طرف مقابل كاملا روشن است. اولويت بندي: برقراري ارتباط جنسي را اولين اولويت خود قرار دهيد و هيچ گاه آنرا به "بعدا" موكول نكنيد. اجازه ندهيد حضور بچه ها و يا مسائل كاري مانع انجام دادن اين كار شود.
زمان: براي معاشقه زمان بگذاريد يا به عبارت ديگر براي اين كار زمان به وجود آوريد. بر روي علايق خود تمركز كنيد و وقت مناسبي را صرف بازسازي اعتماد و علاقه طرف مقابل نسبت به خودتان كنيد.
لمس كردن: دست زدن نشان دهنده عشق ورزيدن است. دستهايتان را به دست يكديگر بسپاريد، با ملايمت هم را در آغوش بگيريد و همديگر را ببوسيد. به هم به حمام برويد و دوش بگيريد. عشق: ايجاد فضاي رمانتيك، بوس و كنار، و عشوه گري از مواردي هستند كه كيفيت رابطه جنسي را بالا مي برند.
بازي: هيجان داشته باشيد، با هم شوخي كنيد و راههاي جديد را در سكس كشف كنيد.
صحبت: احساسات و خواست هاي خود را با يكديگر در ميان بگذاريد، در مقابل گفته هاي او از خود واكنش نشان داده و دوباره از نو خود را نيرومند سازيد.


[/align]

به زبون اينها خيلي سادست ولي وقتي به عمل مي رسه ادم خجالت مي كشه شايد چون شما پسر هستيد اينطور فكر مي كنيد ولي بيشتر خانمها با بيان اينجور مسائل مشكل دارند
خيلي مي توان راجب اين مسائل بحث كرد حيف كه نمي توان در اينجا ادامه داد و چيزهايي بازگو كرد ولي اگر مي شد مطمئنا خيلي ها از مشكلات اين قبيلي مي نوشتند

بله دوست عزيز خانم يا آقاي هنرمند-اما اينو خدمتتون بگم كه شايد سر منشاء خيلي از اختلافات بعد از ازدواج همين درست برقرار نكردن ولذت نبردن از رابطه عاطفي بين زن وشوهر هست به عقيده بنده مساله شر م وحيا بايد بين زن و شوهر يك موضوع حل شده باشه وراههاي گوناگوني هم براي ايجاد صميميت و شوخي و طرح اين مسائل بين زن وشوهر هست كه باعث بوجود آمدن نشاط در زندگي ميشه و حتي در مقابل ديگر مشكلات هم انسان خيلي راحتتر مي تونه با همسرش صحبت كنه به قولي ديگر بايد زن وشوهر احساس كنند يك روح در دوجسم هستند اگه اين مساله اي كه در بالا عرض كردم بين همسران جا بيوفته بسياري از درگيري ها كاسته ميشه من از لحاظ روانشانسي هم روي اين مساله تحقيق كردم و سر منشاء خيلي از عصبيتهاي بيهوده وبهانه تراشي ها رو هم همين مساله ديدم. انشاءالله بعد از نظرات دوستان بازم در اين مورد صحبت خواهم كرد.

زهره هستم .عالی بود .متشکرم

عرفان خان؛با سپاسگزاری از شما،لازم دیدم موردی را به آن اشاره کنم:
چون در جامعه ما مسایل جنسی خیلی خیلی *تابو* شده و ممنوع هستند،این کم آگاهی یا ناآگاهی درباره مقولات جنسی و در نتیجه گونه ای دوری و تنفر از آن،سبب دوری یا اختلاف یا حتی جدایی زوج ها می شود.

خيلي ممنون اقا عرفان ولي خواستم بگم شما كه مي گيد راههاي گوناگوني هست طبق گفته خودتان كه در ذيل اورده ام ، جا داره كه اين راهها را به ماهم بگيد و توضيح بديد تا ما هم اگاهي پيدا كنيم در ضمن من خانوم هستم
راههاي گوناگوني هم براي ايجاد صميميت و شوخي و طرح اين مسائل بين زن وشوهر هست كه باعث بوجود آمدن نشاط در زندگي ميشه
با تشكر

سلام
درست گفتيد متاسفانه من هم دچار چنين مشكلي هستم كه نامزدم از رابطه جنسي اش با من لذتي كه در ذهنش بوده رو نمي بره اگه بتونيد يه روشهايي رو متذكر بشيد ممنون ميشم

تاثیر افسردگی بر رابطه جنسی در زندگی زناشویی

افسـردگـی بر روی کلیه جنبه های زندگی تاثیر می گذارد. در این مورد باید اذعان داشت که روابط با جنس مخالف نیز از این امر مستثنی نیستند. زمانیکه یـکی از طرفـین در یک رابطه دچار افسردگی شده باشد، رابطه آنقدر آسیب می بیند که می توان گفت بقای آن با مشکل جدی مواجه خواهد شد. البته می توان اظهار داشـت کــه یک رابطه خوب می تواند برای کسانی که دچار افسردگی هستند، نقش مرهم را بازی کند؛ زمانیکه میلی به انجام هیچ کاری نداریم، کمی عشق و محبت می تواند ما را از دلتنگی بیرون آورد.
اگر شریکتان افسرده باشد
افراد افسرده تمایلی به انجام کارهای روزمره ندارند، آنها احساس می کنند که بدنشان به اندازه کافی انرژی ندارد، از پس هر کاری بر نمی آیند، همچنین توانایی برقراری ارتباط مناسب با خانواده، دوستان و حتی شریک زندگی خود را نیز از دست می دهند.
ممکن است در یک چنین شرایطی طرف مقابل احساس بی محبتی و بی میلی کند. این سوء تفاهم نهایتاً به جدایی دو نفر از یکدیگر ختم خواهد شد.
از سوی دیگر ممکن است طرف دوم احساس کند که خودش مسبب اصلی ایجاد افسردگی در شریکش بوده است. گاهی اوقات اوضاع آنقدر وخیم می شود که دو نفر به هم مشکوک شده و تصور می کنند که نفر دیگر برای خود معشوقه گرفته.
باید توجه داشت که همه این امور تفکرات بی پایه و اساس هستند، اما به هر حال کنترل احساسات شخصی کمی مشکل است. اگر در مقابل چنین شرایطی از خود عکس العمل منفی نشان داده و کمی عصبانی شوید، واکنش های شما در این زمینه کاملاً طبیعی هستند.
اگر شریکتان نمی توانست پاسخ شما را با یک لبخند کوچک بدهد، مثل گذشته دوستتان داشته باشد، از لحظه هایی که در کنار شما سپری می کند لذت ببرد، و ... باید قبول کنید که همه این موارد علائمی از بیماری او هستند.

نحوه عملکرد پیرامون مسائل جنسی

هنوز شواهد مستدلی از فعل و انفعالات شیمیایی که در طی این بیماری در مغز رخ می دهد، در دست نیست. پژوهش های معدودی در زمینه اثر افسردگی بر روی روابط جنسی انجام شده که در این قسمت به اختصار نگاهی به آنها می اندازیم.
از بعد بالینی کاملاً مشخص است که افسردگی بر روی تمام ارگان های بدن تاثیر گذاشته، عملکرد طبیعی آنها را با مشکل مواجه ساخته، و واکنش های بدن را از حد نرمال، کند تر می کند.
افسردگی به ویژه بر روی برنامه خواب و استراحت افراد تاثیر می گذارد. در اکثر بیماران اختلالاتی در مورد خواب گزارش شده است. افسردگی همچنین بر روی هر گونه فعالیتی که نیازمند شوق و حرارت، خودجوشی، و همکاری دو جانبه باشد نیز تاثیر منفی می گذارد که در این میان می توان به رابطه جنسی نیز اشاره کرد.
می توان گفت که اغلب افرادی که افسرده هستند، به مرور زمان تمایل خود را به رابطه جنسی از دست می دهند. البته نمی توان به طور قطعی اظهار کرد که 100% بیماران افسرده، تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارند. در این میان مواردی دیده شده اند که به طور طبیعی روابط جنسی خود را حفظ می کنند و سکس تنها عاملی است که می تواند به آنها اطمینان خاطر داده و آرامشان کند.

در آقایون کاهش فعالیت ذهنی سبب ایجاد خستگی و کسالت می شود که این امر نهایتاً منجر به کم شدن شهوت شده و سبب بروز مشکلاتی در زمینه نعوظ می شود.
در خانم ها کاهش فعالیت ذهنی سبب می شود تا آنها علاقه خود را به برقراری رابطه جنسی از دست بدهند و مشکلاتی در زمینه رسیدن به ارگاسم پیدا می کنند.
البته همه این مشکلات با بهبود بیماری افسردگی خود به خود بهبود پیدا می کنند. در حقیقت می توان گفت که ایجاد علاقه مجدد به برقراری رابطه جنسی یکی از علائم اولیه بهبود بیماری است.

رابطه جنسی و داروهای ضد افسردگی
تنها خود بیماری افسردگی نیست که بر روی زندگی جنسی فرد تاثیر منفی می گذارد. داروهای ضد افسردگی مانند "پروزاک" نیز می توانند بر روی عملکرد جنسی فرد تاثیر نامطلوبی بگذارند.
یکی از رایج ترین تاثیرهای جانبی که این داروها بر روی بیمار می گذارند این است که بازه زمانی رسیدن به اوج لذت جنسی را افزایش داده و در برخی موارد فرد توانایی رسیدن به ارگاسم را به طور کلی از دست می دهد. اگر چنین اتفاق برای شما روی داد از پزشک معالج خود بخواهید نوع داروهای شما را تغییر دهد.

افراد افسرده چگونه می توانند به خود و خانواده شان کمک کنند

این افراد برخی روزها حالشان از روزهای دیگر بهتر است. باید در روزهایی که حالشان خوب است، سعی کنند عشق و محبت بیشتری به اطرافیان و به ویژه شریک زندگیشان بدهند.
یک اسم رمز انتخاب کنید مثلاً اسم یک فیلم مورد علاقه و بعد از آن برای نشان دادن این امر که تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارید و ترجیح می دهید فقط او را در آغوش بگیرید، استفاده کنید.
سعی کنید هر روز پیاده روی کنید، بهتر است این کار را با همسرتان انجام دهید. پیاده روی نه تنها شما را در معرض هوای آزاد قرار می دهد، بلکه مانند سایر فعالیت های ورزشی میزان اندروفین مغز را نیزافزایش میدهد. اندروفین نوعی ماده شیمیایی است که به آسانی می تواند حالات درونی شما را تغییر داده و احساس خوبی در بدن ایجاد کند.
حتی در روزهایی که شرایط مناسبی ندارید سعی کنید لحظه ای آرام بخش را پیدا کنید مانند صدای نغمه خوانی پرندگان و یا گل هایی که در باغچه خانه شکوفا شده اند. تمرین کنید تا حداقل روزی سه مورد از این مسائل آرامبخش را در زندگی خود پیدا کنید.
زمانیکه شما دچار افسردگی می شوید تغییراتی در آداب غذاییتان رخ می دهد. اشتهای شما ممکن است به طور کامل از بین برود و یا اینکه اشتهای سیری ناپذیری پیدا کنید. سعی کنید در طول روز 5 بار میوه بخورید. این کار به حفظ سلامت فیزیکی و ذهنی شما کمک شایان ذکری خواهد کرد.
به موزیک هایی که علاقه دارید گوش دهید.
ایمان داشته باشید که دوران افسردگی نیز به پایان خواهند رسید و دوباره روزهایی می رسند که می توانید از زندگی لذت ببرید.

چگونه می توان به شریک زندگی افسرده کمک کرد

سعی نکنید که وانمود کنید شرایط او را به طور کامل در ک می کنید، چون نمی توانید یک چنین کاری انجام دهید. در عوض به او بگویید: من نمی توانم درک کنم که تو دقیقاً چه احساسی داری، ولی تمام تلاشم را می کنم تا متوجه شرایطت بشوم و کمکت کنم."
اکثریت قریب به اتفاق افرادی که دچار افسردگی می شوند علاقه خود را به برقراری رابطه جنسی ازدست می دهند. سعی کنید به او بقبولانید که این بی میلی به دلیل مسائل شخصی نبوده و منحصراً مربوط به بیماری او می شود.
ناامید نشوید؛ شاید بعضی روزها احساس کنید که تلاشتان به جایی نمیرسد، اما مطمئن باشید که اظهار محبت دائمی بالاخره تاثیر خود را می گذارد و می توانید آنها را متوجه ارزش های واقعی شخصی شان بکنید.
او را متقاعد کنید تا به متخصص مراجعه کند و کمک های لازم را از او بگیرد. افسردگی مقوله ای نیست که بتوان یک تنه به جنگ آن رفت.
به خاطر داشته باشید: بهبود افسردگی درست مثل بهبود یک عمل جراحی است. از او به خوبی مراقبت کرده و تا جایی که می توانید عشق و محبت خود را نثارش کنید. البته انتظار نداشته باشید که به سرعت کارهایتان نتیجه بدهند.
برای خودتان کارهای جالب انجام دهید. زندگی با یک فرد افسرده کمی خسته کننده است به همین دلیل باید مراقب خودتان باشید. برای خودتان وقت بگذارید، با دوستانتان به بیرون و یا سینما بروید. بیمارانی که دچار افسردگی هستند ترجیح می دهند که در خانه بمانند و هیچ کاری انجام ندهند، اگر شما هم بخواهید این کار را انجام دهید ممکن است خودتان نیز دچار مشکل شوید.
همیشه به خاطر داشته باشید که این دوران نیز سپری خواهند شد و شریکتان هم که در حال حاضر دچار افسردگی شده، همان فرد قبلی است و هیچ چیز عوض نشده.

دوست عزیزMERKA سعی کن در زمان تنهایی با نامزدت زمان بیشتری را صرف او کنی ، اورا نوازش کن ،سعی کن مثل یک بچه به اومحبت کنی ، اگر بتوانی قبل از هم بستری اورا به اوج لذت برسانی موفق خواهی بود ، ازکلمات محبت آمیزبیشتر استفاده کن و سعی کن در هنگام رابطه با او نشان دهی که از این ارتباط خشنودی و لذت میبری ، هر چه تو بیشتر احساس لذت را ازخودت بروز دهی او بیشتر از بودن با تو لذت میبرد خجالت را کنار بگذار و تمرین کن حتما موفق خواهی شد .
خوشبخت باشی

دوستان عزیز یک سئوال هم من بپرسم ؟
بی روح و سرد بودن ارتباط زناشوئی که بعد ار 12 سال هنوز هم ادامه داره و هر روز هم کم رنگ تر می شه و درد آور تر رو چطور میشه تعبیر کرد ؟
این ضعف عشق و عاشقی یک طرفه هست من موندم و یک زن بی حس و نادون عشق
برای حتی بوسیدن میگه : وظیفه مرد هست
این رفتار رو چطور تحمل کنم ؟ چکار کنم دلم زده شده راهی دارم که بتونم دوباره زندگی رو بسازم ؟ یا باید ازش بکنم و برم ؟

سلام ليدر عزيز وردودت را به سايت خودت تبريك مي گم
بايد بگم نه به جدايي فكر نكن اخه حيف نيست بعد از 12 سال حرف جدايي بزني دلت مي ياد ؟
شايد خانوم شما هم در اين رابطه مثل ساير خانومها مشكل داره و از درستي اون باخبر نيست شايد هم بيش از حد مغروره ولي تو خودت بايد از اول درستش مي كردي چرا بعد از اين همه مدت به يادش افتادي ؟ تا حالا كاري براي بهبود اين رابطه انجام ندادي ؟ بقيه كارهاي خانومت چطوره ؟

سلام دوست عزیزم
مرسی از خوش آمدگویی :16:
عزیز متاسفانه امروز به این فکر نیفتادم
عزیز بارها و بارها در این سالیان زندگی خواهش کردم و گفتم که چه چیزی برای من جالب هست . چه چیزی مهم . ولی دریغ
احساس میکنم اشتباه کردم در زندگی پشیمونم حس بد زندگی حس بد عدم تفاهم
غرور این خانم هم وای وای نگو
دلم گرفته بود و اتفاقی سایت شمارو دیدم شروع کردم به خوندن مطالب دیگران گفتم من هم مشکلم رو عنوان کنم شاید حل بشه ( که نمیشه )
در حال حاضر مدتی هست سردی بدی در زندگی ما حکمفرماست
من دیر و دیرتر از کار به منزل می رم
اونم نه سلامی نه خسته نباشید نه ابراز احساساتی
در حال حاضر دارم رو میارم به یه خانم مطلقه
کسی که حس مس کنم تمام ناتوانی این همسر من می تونه جبران کنه و .... بماند دوباره می گم
چکار کنم کمی هم نگرانم ؟ چون نمیخوام وابسته بشه یا من بشم
؟ ؟ لطفا راهنمایی کنید

ممنونم
ولی کاش همه میتونستن احساساتشونو بیان کنند.

آقای leader عزیز بهتر نیست بنشینید مشکلتونو باهاش در میون بگذارید
یادتون باشه این کاری که شما دارید میکنید آخرین راهه اونم نه موقعی که هنوز همسر دارید
اگه نتیجه نگرفتید حتما" به یه مشاور مشورت کنید ایشاالله مشکلتون برطرف شه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elina

آقای leader عزیز بهتر نیست بنشینید مشکلتونو باهاش در میون بگذارید
یادتون باشه این کاری که شما دارید میکنید آخرین راهه اونم نه موقعی که هنوز همسر دارید
اگه نتیجه نگرفتید حتما" به یه مشاور مشورت کنید ایشاالله مشکلتون برطرف شه

---

عزیز برای چند صد بار گفتم و گفتم و خواهش کردم
یه جورهایی شلخته یه جورهایی مغرور اونم از نوع پر افاده ..
همیشه میگه دیگه کی از من بهتر .من اگه نبودم . تو کجا دیگه مثل من پیدا می کنی .
وای وای هر چی بگم کلافه تر میشم
شما جای من
بگین و جواب چرند بشنوید ؟

leaderعزيز سلام من هم به نوبه خودم ورودت رو به جمع دوستان خوش امد ميگم از خوندن مشكلت متاثر شدم چون خودم بچه طلاقم هر وقت با خانوم يا اقايي مواجه ميشم كه تصميم به جدايي داره دلم ميلرزه ميدونم توي شرايط سختي زندگي ميكني باور كن كه كاملا دركت ميكنم چون خودم هم 6 سال توي متن يك زندگي سرد و خالي از عشق بودم اما حتما چيزي توي وجود خانومت هست كه اين همه سال تحمل كردي و باهاش زندگي كردي فكر كن مطمئنا خيلي چيزها يادت مياد كه شايد توي ذهنت كمرنگ شده ضمنا رو اوردنت به اون خانوم مطلقه اصلا راه حل مناسبي نيست و تو رو از زندگيت دور تر و نسبت به همسرت سرد تر ميكنه به نظرم باهاش جدي صحبت كن اولتيماتوم بهش بده بگو كه اگر به خواسته هات بي توجهي كنه ازش جدا ميشي .راستي بچه چي اميدوارم با اين شرايط بچه اي در كار نباشه

سلام به تمامي دوستان عزيز
[/quote][/size]

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گرد آفرید

عرفان خان؛با سپاسگزاری از شما،لازم دیدم موردی را به آن اشاره کنم:
چون در جامعه ما مسایل جنسی خیلی خیلی *تابو* شده و ممنوع هستند،این کم آگاهی یا ناآگاهی درباره مقولات جنسی و در نتیجه گونه ای دوری و تنفر از آن،سبب دوری یا اختلاف یا حتی جدایی زوج ها می شود.

---

[size=medium]

خدمت گرد آفريد جان عرض كنم كه بله متاسفانه مسأئل جنسي هر گاه ازش در جامعه ما صحبت ميشه مخالفان و منتقدان زيادي داره كه زود آشفته مي شن و فكر مي كنند وقتي از مسائل جنسي در زندگي زناشويي سخن گفتن ديگه معنويت عشق و پاكي حقيقي مي ره كنار، در صورتي كه اينجور نيست و اگه ما اين احساس نياز رو در انسان موشكافي كنيم مي بينيم كه نه تنها صميميت و عشق رو از بين نمي بره بلكه اون رو صد چندان مي كنه به شرطي كه زوجين از همبستر بودن لذت كافي رو ببرند.

و اما چند توصيه وراهكار براي برقراري ارتباط اين راهكارها هم به خانمها توصيه مي شه هم به آقايان من كاملا به زبان عاميانه بيان مي كنم كه همه فهم باشه يا لا اقل خودم بفهمم كه چي ميگم:43: :

1- از شرم وحيا و غرور بيجا در برقراري ارتباط به همسرتون جدا اجتناب كنيد :46:، مرد هيچ گونه شرم وحيايي در برقراري ارتباط با همسرش نبايد داشته باشه از لحاظ اسلام اين همبستر بودن با زوجين نه تنها حلال است بلكه ثواب هم دارد پس انسان براي كار ثواب شرم و حيا و غرور رو بايد بزاره كنار.

2-:305: لازم نيست دلهره و استرس داشته باشيد كه آيا طرف مقابل قبول خواهد كرد يا خير،طرز فكر در برقراري ارتباط بايد هميشه مثبت باشد يعني اصلا نبايد به ذهن خودمون خطور كنيم كه نكنه طرفمون خسته است نكنه قبول نكنه نكنه فلان و ..... اين حرفا همش كشكه ببخشيد كه من اينجوري حرف مي زنم سفارش من به آقايان اينه كه هر گاه به مقدار خيلي خيلي خيلي كم هم هوس كرديد كه با همسرتون همبستر بشيد حتما اينكار رو انجام بديد :shy:

3- بنده خيلي عذر مي خوام و از محضر خيلي از روحانيون و اساتيد كه ميگن عمل جنسي و همبستر بودن بايد هفته اي يه بار اونم شب جمعه انجام بشه ، از نظر بنده زن و مرد هر شب بايد در كنار هم بخوابن نه به اون معنا كه همبستر بشن ولي در كل هر موقع كه احساس نياز كردند بايد بدون تعارف همديگه رو ارضاء كنند.

4- قابل توجه خانمها، آهاي خانمهايي كه مي گيد همسرمون هميشه فكر يه زن ديگه به كله اش هست هميشه حرف از يه زن ديگه مي زنه چرا نمي خوايد قبول كنيد كه خيلي از اين مسائل به خاطر عدم رضايت از همبستر بودنه و الا مرد كه حالش بد نيست يا به قولي مرض نداره كه بره زن دوم بگيره ( مگه اينكه هوس كرده باشه يه نون خور اضافه داشته باشه):D

5- توصيه من به زن و شوهر اينه كه هيچ وقت خودشون رو از هم دور نگيرند و براي هم كلاس بيخودي نزارن ( من سرم درد ميكنه ، امروز خيلي خسته ام ، برو بابا كي حالشو داره، تو هم دلت خوشه ها ، بابا من هزار گرفتاري دارم فكرم آزاد نيست، اي بابا چيه هر شب هرشب ، كي حال داره بره حموم اول صبحي، نمي تونم بابا حوصلشو ندارم ، خيلي خوشم مياد ازت بيام پيشت هم بخوابم) خلاصه و خيلي از اين حرفهايي كه ممكنه بين زوجين رد و بدل بشه شما هيچ وقت در برقراري ارتباط نبايد خود خواهانه عمل كنيد شايد زماني كه شما اصلا حس وحال همبستر شدن رو نداشته باشيد طرف مقابل اين احساس رو داشته باشه پس هميشه طرف مقابلتون رو در نظر بگيريد و هر گاه بي حوصله بوديد با خودتون بگيد شايد همسرم الان دلش بخواد كه.....

6- هيچگاه براي برقراي ارتباط از همسرتون سوال نكنيد كه آيا مي تونيد يا مي خوايد خب احتمال 80 درصد جواب همسرتون منفي خواهد بود.

7- ابتدا بايد زمينه چيني كنيد........ بهترين راه و مقدمه شوخي و خنده و بذله گويي است تا مي تونيد براي همسرتون جك تعريف كنيد ..... و او رو شاد كنيد خانمها از خنده و شوخي خيلي خوششون مياد سعي كنيد هميشه خانمهاتون رو خوشحال كنيد.

8- توصيه به خانمها هميشه لباس قشنگ بپوشيد و تميز و مرتب شبها با آرايشي ملايم به كنار شوهرتون بيايد و كمي به چشماي اون خيره بشيد و با خنده هاي زير لب و با چشم با همديگه حرف بزنيد ، كمي سر به سر شوهرتون بزاريد نه با حرف با عكس العمل با حركات ، خانمها اين رو بدونن كه لازمه براي به تهيج در آوردن مرد كمي اون رو ابتدا اذيت كنند مثلا اگه روزنامه مي خونه و نشسته يه گوشه لم داده واسه خودش ابتدا كمي باهاش حرف بزنيد و اينكه بابا بسه ديگه چقدر روزنامه مي خوني حوصلمون رو سر بردي .......... و بعد نزديك تر بريد و بگيد اصلا بيا جدولش رو حل كنيم ......... بعدش كمي با دكمه هاي پيرهن شوهرتون ور بريد......... كمي دست به موهاش بكشيد.......... و يه كم حرف بزنيد از هر چي دوست داريد ولي تو رو خدا از مشكلات نگيد بيشتر احساسي صحبت كنيد و........

9- خانمها تا مي تونند سعي كنند هنگام غروب به بعد ديگه غيبت كردن و پشت سر ديگران حرف زدن رو بزارن كنار البته بعضي از خانمها بگم بهتره ، سعي كنيد هنگام غروب به بعد فضاي خونه آرامش بيشتري داشته باشه و ديگه از هيچ كس و هيچ چيز به غير از خودتون حرف نزنيد آقايان بسيار حساس هستند و دوست ندارن كه دائم زنها از اين واون حرف بزنند ولي به اونها بي توجه باشند . سعي كنيد بيشتر از خودتون حرف بزنيد و خاطره هاي گذشته مخصوصا خاطرات ابتداي آشنايي.

10- هميشه قبل از برقراري ارتباط ذهن خودتون رو به روزهاي خوش گذشته و اويل آشنايي ببريد به خاطرات خوش اون رو براي همديگه تعريف كنيد اولين باري كه با همسرتون تماس برقرار كرديد حتي ازبوسه كوچولو اولين بارتون ، و از شرم وحياي اون زمان صحبت كنيد . و به همسرتون بگيد ببينيد الان ديگه اينقدر صميمي شديم كه من راحت ميام و تو رو مي بوسم و همين كار رو هم بكنيد.

11- خانها معمولا ناز مي كنند ، آقايان بايد اينو درك كنند كه ناز كردن جز فطرت خانمهاست و نبايد از اين ناراحت بشند و بهشون بر بخوره هميشه اولش خانمها اينجوري هستند ولي شما با خونسردي و با ملايمت شروع كنيد و با خنده وشوخي ادامش بديد درست ميشه:D

12- و اما براي همبستر شدن چگونه شروع كنيم اين رو ترجيح مي دم فعلا نگم تا ببينم نظرات دوستان چيه شايد اصلا مدير محترم موافق با بحثاي بنده نباشه منم نمي خوام خداي ناكرده باعث رنجش خاطر ايشون بشم.:43:

پس تا بعد................

سلام
آقاي محترم تمامي حرفاتون رو قبول دارم خيلي عذاب آور با كسي زندگي كني كه سرد و بي روحه ولي شما هم در اين سردي و بي روحي نقشي هم داشتيد اگر همسرتون به شما هيجان نمي ده شايد به اين خاطر كه نمي تونه تواناييش رو نداره يا شما انتظاراتتون خيلي بيشتر از واقعياته آيا تا به حال به مشاور مراجعه كرديد؟ مشكل من با نامزدم بلد نبودن يا بي روح بودن نيست نامزد من دنبال چيزهاي جديده دلش مي خواد هر روز يه سورپرايزي براش داشته باشم آقاي سنگتراشان تا حدي تونستن يه راهي به من نشون بدن كه هم بتونم دليل اين مشكل رو پيدا كنم و هم بتونم اين لذت رو در نامزدم به نهايت خواسته هاش برسونم (البته الان در اول راه هستم اون هم يك راه خيلي طولاني و سخت) خيلي مواقع شما بايد اين حس لذت رو در همسرتون بيدار كنيد مثلا من به بوي دهان بسيار حساسم اگه روزي نامزدم چيزي خورده باشه كه دهانش بو بده با اكراه مي بوسمش يا در آغوش مي گيرمش يا مواقعي كه از دستش ناراحتم يا حتي مواقعي كه مضطربم اصلا نمي تونم عكس العمل درستي نشون بدم و خيلي مواقع پسش مي زنم آيا شما توي اين موارد ريز شديد ببينيد همسرتون در چه شرايطي لذت مي برن و نسبت به لذت ايشون شما هم لذت ببريد
در يكي از كلاس هاي آموزشي شنيدم كه مجرد ها انجام يك سري اعمال را در بستر چندش آور و يا مزخرف قلم داد مي كردن در صورتيكه در همان جمع متاهلين اين اعمال رو بسيار هيجان آور و لذت بخش توصيف مي كردن خب دليل اين مطلب تمايل و احساس طرفين به يكديگره اگه شما از خانمي بدت بياد حتي براي ثانيه اي حاضر نمي شيد كنارش بنشينيد چه برسه به اينكه بخواهيد با ايشون همبستر بشيد شايد اين مطلب درمورد همسرتون هم صدق بكنه
آقاي ليدر غلط غلطه آيا دوست داريد حالا كه همسرتون از شما لذت نمي بره و شما خواسته هاي اون رو اجابت نمي كنيد با مرد ديگري همبستر بشه؟اين كار دو نتيجه بيشتر نداره همسرتون از شما بيشتر دور ميشه و شما به آن خانم مطلقه وابستگيتون بيشتر ميشه و در نهايت زندگيتون خراب ميشه بد نيست با آدمهاي كه طلاق رو تجربه كردن صحبت كنيد خواهيد ديد كه ميگن نمي تونن ديگه از زندگي لذت ببرن از ازدواج مجدد مي ترسن و بخاطر ازدواج قبلي و يك سري عادتها نياز به همسر دارن اين قسمت ديگه بهعهده خودتونه مي خواهيد اداي زندگي رو در بياريد به اميد اينكه يه روزي بتونيد زندگي كنيد و يا دور خودتون بگرديد و بگرديد و بگرديد بدون اينكه به نتيجه اي برسيد و يا هدفي داشته باشيد

آقای LEADERمحترم سعی کنید به نکات مثبت زندگی خود با همسرتان بیشتر دقت کنید ، شاید همسرتان از هم بستری با شما لذت نمی برد که مشتاق نیست، سعی کنید در هنگام خواب بیشتر به او توجه کنید این که همسرتان مغرور است را بپذیرید و شما پیش قدم شوید ولی اول سعی کنید او را به اوج لذت برسانید تا کم کم علاقه او بیشتر شود .
برادر محترم نمیدانم فرزندی دارید یا نه که اگر باشد رابطه شما با آن خانم مطلقه به مراتب بدتر خواهد بود ودر هر صورت این ارتباط زندگی شما را نابود میکند پدر من شرایطی بسیار مشابه شما داشت و به همین کاری دست زد که شما روی آوردید ونتیجه آن عذاب من واز بین رفتن زندگی خودش بود .از این ارتباط اجتناب کنید :305:

دوستان عزیز ممنون برای خاطر اینکه با گرمی بمن جواب دادید
دارم همین کار رو می کنم و از خانم مطلقه هم خواستم از من دوری کنه
برای خاطر تنها فرزندم و برای اینکه زندگی ما دچار سر در گمی و نوسانات شدید نشه باز هم سعی می کنم .
neda-ghazal خانم محترم ممنون باز هم سپاس از توجه شما .

MOGHADDAM عزیز ممنون از راهنمایی .
merka عزیز باز هم تشکر .

آقاي ليدر
نظرتون درمورد يه سفر دونفره(خودتون و همسرتون)به يه جاييكه گوشي موبايل آنتن نده و كسي شما رو نشناسه و دور از همه و شلوغي شهر چيه؟فكر كنم شروع خوبي باشه البته كنار اومدن و گوش كردن به حرفهاي خانومتون (منظورم اجابت كردن خواسته هاي همسرتونه) رو فراموش نكنيد امتحان كنيد خيلي سخت نيست شما مي تونيد اين روحيه و انرژي در شما وجود داره فقط كافيه كه اون رو به جريان بندازيد مطمئن باشيد كه به خواسته هاتون اون هم به بهترين شكل مي رسيد چون شما مي خواهيد
شما فعل خواستن رو مي خواهيد پس موفق ميشيد
سوغاتيه بچه هاي سايت هم فراموش نشه
سوغاتي خبر خوش يا لبخند بر روي لبان شما و همسرتونه
خوش باشيد

عزيز ممنون
واسه سفر دونفره مي تونم بگم چيزي تا نوروز نمونده حتما خواهيم رفت
اما چه کنم با خساست اين زنها تو خريد آدمو کلافه مي کنند
شما دعا کن اين عيال ما حرف گوش کن بشه غرور و لجبازي رو بذاره کنار ,
واسه شيريني يک ماه پرميم راپيد شير مهمون من :43:

سلام من فکر میکنم دیدن فیلم های عاشقانه خیلی میتونه کمک کنه حتما امتحانش کنید

سلام اقا
درکتون می کنم و بهتون حق می دم من مادرم دقیقا مثل خانم شما فکر و عمل می کنه بابا هم رفت یک زن و صیغه کرد . ما بچه ها زمانی که بچه بودیم فکر می کردیم بابا یک ظالم ولی بعد که برگتر شدیم فهمیدیم که بابا حق داره چون مادر من بنده خدا خیلی خوبه و زحمتکش ولی در مورد مسائل عاطفی و جنسی صفر هست و این کارها رو مسخره می دونه و هر چی ما بهش می گیم میگه شماها دخالت نکنید این کارا همش مسخره بازی . ولی من خیلی خیلی خیلی به این مسائل ایمان دارم. شما با خانمت صحبت کن و بگو که این کمبود را احساس می کنید اگر اهمیتی نداد در مرحله بعد ببریدش پیش مشاور و اگر باز هم اهمیت نداد بهش اخطار کنید که می رین با زنی که درکتون کنه رابطه برقرار می کنید البته قانونی نه نامشروع. . شما به عنوان یک انسان این حق رو دارین که نیازهای خود را برطرف کنی. موفق باشین

سلام
آقای لیدر :
تو دوران آشنایی قبل از ازدواجتون دوران نامزدی و... متوجه این مسئله شده بودید؟ یعنی 12 سال پیش این غروربیجا و لجبازیها و... حتی کم یا مثل یه نشونه وجود داشت؟ اگه اون موقع هم پیش زمینه این رفتارها بوده چی باعث شد که همونجا حلش نکنید وتو این مدت احتمالا بیشتر شه؟ شاید اونموقع خواستنیهای شما با این کیفیت و کمیت نبوده و احساس نمیکردید تو طول زندگی تبدیل به مسئله ای بشه که بخواد... اینطور نبوده؟ یه کم راجع به این موضوع صحبت کنید سیر تغییرات احتمالی احساسات هر دوی شما خیلی مهمه.فرضیه های خیلی زیادی واسه این مسیرچندساله هست که هرکدوم یه دید خاص و یه راه احیاناً منحصربه فردی میتونه داشته باشه... این مسیر رو واسه خودتون بازنگری کنید مطمئنم متوجه خیلی چیزا میشید اگر هم بعضی جاها تونستید بلند بلند فکر کنید! و ما رو هم از تجربتون مستفیذ کنید اگر هم فکرکردید و به یه جاهایی رسیدید ولی هیچکدومو نخواستید اینجا بگید یا نتونستید بگید خبر موفقیت حداقل نسبی! شما خوشحالمون میکنه
آقای عرفان اول ممنون بعد هم منتظر بقیشیم مگه مدیر مخالفتی کرده؟! که ادامه نمیدید

آقای لیدر حق شما به عنوان یک انسان متاهل و دارای همسر در برخورداری از لذت جنسی کاملاً به جاست و هر توصیه ای هر چند دلسوزانه در جهت محروم سازی یا نادیده گرفتن این حق است مردود است و راه حل مشکل شما نیست. اگر واقعاً تمام روش ها را برای برقراری یک رابطه ی عاطفی صحیح با همسر خود امتحان کرده اید و هر نوع راه حل ممکن برای تغییر روش همسرتون تا بحال امتحان کرده اید به نظر من این حق شماست که هر طور که صلاح می بینید در جهت رفع این نیاز اساسی تان اقدام کنید و بر شما ملامتی نیست. حرف خاله زنک هایی که را که به همه چیز توجه دارند جز شما و نیاز مشروعتان، را هم نشنیده بگیرید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط wintersun77

آقای لیدر حق شما به عنوان یک انسان متاهل و دارای همسر در برخورداری از لذت جنسی کاملاً به جاست و هر توصیه ای هر چند دلسوزانه در جهت محروم سازی یا نادیده گرفتن این حق است مردود است و راه حل مشکل شما نیست. اگر واقعاً تمام روش ها را برای برقراری یک رابطه ی عاطفی صحیح با همسر خود امتحان کرده اید و هر نوع راه حل ممکن برای تغییر روش همسرتون تا بحال امتحان کرده اید به نظر من این حق شماست که هر طور که صلاح می بینید در جهت رفع این نیاز اساسی تان اقدام کنید و بر شما ملامتی نیست. حرف خاله زنک هایی که را که به همه چیز توجه دارند جز شما و نیاز مشروعتان، را هم نشنیده بگیرید.

---

دوست محترم، اگر خانم لیدر به جای ایشان با چنین مشکلی روبرو باشند، توصیه شما برای ایشان چیست؟

دقیقاً همین توصیه را دارم دوست عزیز. آن خانم هم باید بعد از امتحان تمام راهکارها و وقتی که به این نتیجه رسید که شوهرش از روی غرور یا بی میلی یا عدم توانایی جنسی( که سعی در رفع آن نکرده)نیاز زن رو برآورده نمی کنه، اقدام به جدایی کند. البته بستگی به این دارد که این رابطه ی جنسی چه اهمیت و جایگاهی در زندگی آن خانم دارد. اما بحث من در مورد جنس خاصی نبود. هر انسانی با ازدواج این حق را دارد که این نیاز را که کاملاً شرعی و قانونی هم هست توسط همسرش رفع کند. خانم هم این حق رو داره که با کسی ازدواج کنه که این بدیهی ترین نیازش رو نادیده نگیره و با غرور و سردی اون رو از خودش نرونه.همانطور که یک خانم بی محبتی و سردی و عدم ابراز علاقه از سوی همسرش رو نمی تونه در زندگی مشترک تحمل کنه مسئله نیاز جنسی هم برای مرد (و حتی زن همینطوره.) بحث رو جنسیتی نکنید. با ازدواج زن و مرد حق دارند که از هم لذت جنسی ببرند. هر کسی هم که این مسئله رو نفی کنه یا از غریزه ی جنسی محرومه یا اینکه اصلاً نمی دونه ازدواج یعنی چه.

سلام ابتدا بايد ديد ايا مهارتهاي ارتباط جنسي را شخص ياد گرفته يا نه بعد قضاوت كرد

شوهرم به من خيانت كرده شما بكوييد جه كنم؟

من نميدونم در اين باره جيزي بكم متاسفانه خودم شوهري دارم كه از هر لحاظ بده.خواهش ميكنم كسي بهم كمك كنه دارم از غصه دق ميكنم

لطفا تو یه تاپیک جدا در قسمت اختلاف زن وشوهر مشکلتونو شرح بدین تا بتونیم بیشتر با هم همفکری کنیم. و به یه راه حل برسیم

سلام
کاملا درسته، اگر بخواهیم واقع بینانه برخورد کنیم، سرمنشا همه مشکلات و اختلافات بعد از ازدواج عدم ایجاد رابطه عاطفی و جنسی صحیح بین زن و مرد هست.
کسانی که از زندگی خود ناراضی اند غالبا به سه دسته تقسیم می شن:
1: گروهی که نمی دونن ، اما بخاطر عدم ارضاء جنسی ناراضی اند و فکر می کنن که مثلا سطح زندگیشون به هم نمی خوره!
2: گروهی که می دونن اما نمی تونن به اون سطح ارضای جنسی مورد انتظار خودشون یا همسرشون برسن و معمولا به زبان هم نمیارن.
3: گروهی که بعد از بروز اختلافات جزئی تر و حاشیه ای مثل یک اختلاف ساده، به یکی ار دو گروه 1 یا 2 می پیوندند.

رابطه جنسی، یک رابطه دوطرفه هست که هیچگاه یک طرف به تنهائی نمی تونه بطور کامل اون رو درک کنه مگر اینکه طرف مقابلش رو بشناسه و با اون همراه باشه.
سکس یک بازی تیمی است. یک تیم دونفره که افرادش باید همه ریزه کاری های بازی تیمی رو بلد باشند. بدیهی است برای رسیدن به هدف باید هماهنگ ، با حوصله و با درک و دانائی کافی از هم تیمی خود عمل کرد.

به نظر من سکس در زندگی زناشوئی کاملا مثل کوهنوردی دونفره هست برای رسیدن به مثلا قله توچال.
مرد باید بدونه که همراهش- زنش - پای کند تری رو داره و قدمهای کوتاهتر و نیاز به زمان بیشتری برای اینکه بتونه هماهنگ با اون حرکت کنه. هرگونه فشار و سرعت اضافه باعث می شه که زن از روند عاطفی خارج بشه و یکی از بهترین و شیرین ترین لذت های زندگی مشترک ، براش تبدیل بشه به یک رنج، یا یک روزمرگی، یا یک عامل سرکوب.

رنج، یعنی وقتی شما از حال آمادگی برای سکس خارج شده ای و یخ کردی، طرفت تازه گرم و پرانرژی باشه و از تو بیشتر بخواد. اونوقت لذت سکس دقیقا مثل لذت سوهان زدن به یک تیکه چوبه!چه برای مرد و چه برای زن.
روزمرگی یعنی اینکه نتونی ارضا کنی یا ارضا نشی از رابطه عاطفی و این هی ادامه پیدا کنه و تو نقش خودت رو ببازی. این یعنی که نصف لذت طرف مقابل رو هم ازش گرفتی.
عامل سرکوب وقتی میشه که تو با زحمت و بدبختی به نزدیکی نقطه ارضا رسیده باشی و یک هل دیگه نیاز داری که به اوج برسی ، آنگاه ببینی هم تیمی تو در کنارت داره خواب پادشاه هفتمش رو می بینه!
این رویه ها در بهترین حالت به خودارضائی منجر میشه و خودارضائی مجددا فرصت ارضاء جنسی مشترک و صحیح رو ازبین میبره. کاری به حالت های بدترش نداریم!

یکی از عوامل بزرگ برای رسیدن به اوج لذت جنسی در زنها اینه که ببینن و حس کنن که شوهرشون داره از سکس با اونها لذت می بره. بنابراین نقش کلمات در سکس بسیار بیش از حد تصور ماست. به همسرتون بگین که دارین لذت می برین، یا ازش بخواین که بهتون بگه از حظ و لذتی که در بودن و همبستر شدن با شما می بره. گو اینکه مردان در زمان سکس تمایل زیادی به حرف زدن ندارند و بیشتر ترجیح می دن عمل کنن تا حرف بزنن!
ا ز جمله عوامل محرک جنسی می توان به آرایش و پیرایش مناسب،استفاده از رایحه و عطر تحریک کننده، تمیز بودن بدن از عرق، موهای زائد، کثافات...تنوع در ارتباط جنسی، خسته و خواب آلود نبودن، شناخت روحیات جنسی طرف مقابل و آشنائی با عوامل هیجان زا در اون، انجام سکس در یک محیط با آرامش مطلوب طرفین، دوری از مشاهده فیلم ها و عکس ها و عناصر پورن اشاره کرد...باز هم بگم؟
هیجان سکس در زن، ریشه در فکر و درون اون داره و در مرد ریشه در جسم و فیزیک. پس راه هائی رو انتخاب کنید که طرفتون رو به هیجان و چلنج جنسی بکشید. برای یک زن روح خودتون رو طعمه تحریک قرار بدید و برای یک مرد جسم خودتون رو.
وقتی که قراره زنتون رو تحریک کنین، باید لباستون، صورتتون، بدنتون، دستانتون ...همه تمیز و شاداب باشن. نشونش بدین که دارین برای سکس با اون وقت می ذارین، خودتون رو تمیز می کنین و عطر می زنین.
یک عطر خوب می تونه عطر محبوب و مورد استفاده سکس برای شما باشه، با این علامت شما به زنتون میرسونین که نیاز به سکس دارین. و انتخاب یک عطر بد، میتونه زنتون رو از همون ابتدا -بدون اینکه بفهمین و بهتون بگه - سرد و بی هیجان کنه.
برای داشتن یک ارتباط متقابل و لذت بخش، تنها نیاز دارید که به تفاوت نیاز ها و منشاء سکس در جنس مقابل خودتون پی ببرید.
زنها در به زبان آوردن نیاز جنسی خود در برابر همسرانشون دچار تردید و تضاد می شن. و معمولا هم از این نیاز چیزی نمیگن. باید حرف بزنید و نیاز خودتون رو به همسرتون بگین. برای ارتباط با مردها بهترین راه حرف زدن و تبادل کلماته.
فراموش نکنیم که زن وشوهر تنها افرادی هستن که شرعا و عرفا و قانونا می تونن لخت در کنار هم باشن و هرکاری با هم بکنن! این یه مفهوم معنوی هم داره، یعنی اینکه شما با هرکسی که هر نوع رو دروایسی دارید، با همسرتون نباید هیچ رودروایسی داشته باشید. از نیازهاتون بهش بگین، از اینکه چه کاری در ارتباط جنسی شما رو به اوج لذت می رسونه، از اینکه چه عاملی روند صعودی سکس رو در شما از بین می بره.بین همسران پرده ای وجود نداره، حتی به نازکی لباس زیر!
و البته لباس زیر: مردها از طریق دیدن تحریک می شن و وای که چه شود اگر همسرشون در انتخاب و پوشیدن لباس های مناسب و ست برای سکس سلیقه به خرج بده!!
آری، کسی که دیدن و لذت بردن از همه جسمش حق شماست، دیدن و آشکار کردن همه زوایای روحش هم حق شماست.

با کمی دقت و مطالعه و تجربه، می تونین بهترین لحظات زناشوئی رو توی بغل هم و در حال سکس با همسرتون تجربه کنین.

ببخشید که زیاده گوئی شد،
پیروز باشید

آقا اینجا مجردم هستا! نمیگین یه وقت دلشون بخواد؟ اقلش بالاش بنویسین " خانوادگی" که مجردا نیایم تو دیگه.

شما هم بخونید بد نیست وقتی که متاهل شدی به دردت می خوره و به کارت میاد
دونستن بعضی چیزا واجب و از نون شب لازم تر!

حاجی فیروز نازنین و سایر دوستان، سلام!
امان از خجالت و شرم و حیا ی بی مورد که طبعاتش جبران ناپذیره...

پیروز باشید