اختلاف با مادر در مورد ازدواج

با درود به همه دوستان؛همراهان ارجمند بنده یک مشکل مهمی با عزیزترین کس ز

ندگیم یعنی:مادر گرامیم دارم و آنهم مربوط به برخی موارد اصلی در ازدواج است . . .

اول اینکه من همانطور که می دانید از مهریه و زیاد بودنش شدیداً می ترسم،و

می گویم که باید در توانم باشد ولی خانم والده می گویند که این حرفها هیچ ربطی

به حقیرندارد و خود*بزرگترها*=!!! آن را تعیین می کنند!!!:97:

من هم می گویم که آن وقت من می آیم و نظر منطقی خودم را می گیم.اکنون

مشکل اساسی اینجاست که: میان نظر من و مادرم متفاوت از زمین

تا اسمان است.:161:

دوم آنکه:بنده میگویم باید از همسر آینده ام شناخت کافی داشته باشم و این را در

یک پروسه *زماندار* می دانم که باز مادرم می گوید:آخر کدام

خانواده می گذارند تو با دخترشان مدتی باهم باشید و پس از آن اگر به توافق

نرسیدید،دختر را ول کنی؟:47:

تازه این اختلاف عقیده به داد و بیداد هم ختم می شدود و البته پشیمانی مرا هم به

دنبال دارد.:302::54:

این برنامه چندین سال است که ادامه دارد و من هم،هم سنم بالا رفته و هم خیلی

به مادرم و پدرم وابسته شده ام و البته دارم بتدریج بی مسئولیت هم می شوم!!!:227:

اکنون می گویید چکار کنم تا دستکم این شرایط بهتر و خردمندانه تر گردد؟؟؟بدرود.

با سلام
با تشكر از شما بايد عرض كنم كه از صحبتهاي شما بنده متوجه اين شدم كه شما فعلا نه كسي را تحت نظر داريد نه موردي را انتخاب كرده ايد ونه اينكه هنوز قدمي برداشته ايد ولي خودتون رو درگير موضوعاتي ميكنيد كه فعلا جاي بحث در مورد اون نيست دوست من بهتره شما اول كسي رو در نظر داشته باشيد يا از طريق خانواده شخصي به شما معرفي بشه بعد خودتون در مورد ايشون به راحتي مي تونيد اطلاعات كسب كنيد وبه خودي خود با ديدارها گفتگوها و آشنايهها شناخت نسبي هم بوجود خواهد آمد وشما تر س از اون نداشته باشيد و خدمت شما دوست عزيز عرض كنم كه مادر و بزرگان شما حتما تجارب بيشتري نسبت به شما دارند وشما بهتره در اين مورد فعلا به حرف مادرتون توجه كنيد ولي وقتي كه قدم اول برداشته شد سعي كنيد استقلال خودتون رو حفظ كنيد و اونجا كنترل رو با مشورت بزرگان خودتون به دست بگيريد و سرانجام انشاءالله بعد از آشنايي و شناخت كافي هنگامي كه قصد ازدواج داشتيد با مشورت با همسر وخانواده ايشان و خودتون مساله مهريه هم به خودي خود حل شدني است و هيچ گونه مشكلي پيش نمياد . بهتره كه فكرتون رو دردگير مسائل جانبي نكنيد وبه خود مساله ازدواج توجه بيشتري داشته باشيد. با توجه به نظرات ارزشمندتون در پاسخ به مشكلات دوستان مطمئن هستم كه بهترين راهكار رو انتخاب ميكنيد و مادرتون هم از شما راضي وخشنود ميشه انشاءالله قدرش رو هم بيشتر بدونيد . ممنون ومچكر از شما

دروووود گرآفرید:72:
معمولا مادران ایرانی از نوع دلسوز ترین مادران دنیاییند:43:.....و تمام جوانب هر امر رو در نظر میارن....مرحبا به مادری چون مادر دلسوز شما......:73:
اما شما هم بهتره شفاف تر منظورتونو اعلام کنید..مثلا منظور از شناختی که شما مطرح کردید با اونی که مادر برداشت کرده زمین تا آسمون متفاوته نه خواسته های شما که هر دو مبنی بر بهترین انتخابه:P...
سوال؟اینارو جواب بدید....
شناخت یعنی من بفهمم که ؟؟؟؟
راههای شناخت مد نظر من اینه که؟؟؟؟؟

نکنه خدایی نکرده تسلط شما بر دنیای مجازی باعث بشه انتظاراتی از دنیای واقعی داشته باشید که شما رو با مشکل روبرو کنه....از ملاکهات چیزی نگفتی ولی مشخصه خیلی سخت گیر هستید....البته اگه مامان ما هم نازمونو بکشه همین قدر احتمالا ناااااز خواهیم کرد.
بهر حال برای شناخت همکف بودن راههای زیادی هست ولی اول باید با دل خودت کنار بیای.....:72:
معيار اصولي و متناسب براي ازدواج
(کدام معيار براي انتخاب همسر مناسب تر است ):228:
ضرورت چند نکته : :72:
خانواده هر دو نفراز نظر فرهنگي و سنت هاي رايج نزديك به هم باشند.
تا سر حد امكان، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد.
اگر هر دو نفر اهل يك شهر نيستند حداقل در ساير زمينه ها و آداب و رسوم نزديك به هم باشند.
ديدگاه هاي دو خانواده از نظر مذهبي – سياسي – اجتماعي و معاشرت نزديك به هم باشند.
در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد.
تناسب جسمي – شكل – قيافه و اندام هر دو نفر به هم نزديك باشد تا حدي كه تفاوت هاي موجود خيلي چشمگير نباشد.
از نظر سن و سال متناسب باشند و به اصطلاع عامه «به هم بيايند».
از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند.
در انتخاب محل سكونت يا محل كار اختلاف سليقه نداشته باشند.
از نظر طرز تفكر و انديشه اجتماعي به هم نزديك باشند.
ديدگاهشان نسبت به زندگي يكسان باشد.
تفاوت هاي شخصيتي و خصوصيت هاي رفتاري فاحشي نداشته باشند.
تا آنجا كه مقدور است بهره هوشي آنها نزديك به هم باشد.
داراي ديدگاه هاي سياسي گرايش هاي اعتقادي و افق هاي فكري نزديك به هم باشند.
هر دو نفر استقلال رأي داشته باشند؛ يعني شخصاً در امور زندگي تصميم بگيرند نه با دهن بيني و تقليد از ديگران.
از نظر تفكرات مذهبي در دو قطب مخالف هم نباشند كه اين مورد بسيار مسئله ساز است.
داشتن اختلافاتي در موارد اشاره شده گرچه زندگي را سخت مي كند و امكان تفاهم را به حداقل مي رساند ولي به شرطي كه طرفين اهل تغيير، رشد، تكامل و پيشرفت باشند، همزيستي را غير ممكن نمي سازد.
كساني كه در زندگاني خويش درجا مي زنند و به فكر پيشرفت نبوده و اهل تغيير و تحول نيستند بايد سعي كنند گرد همسري كه با او اختلافات طبقاتي و فرهنگي زيادي دارند نگردند. آموخته هاي طول زندگي را مي توان تغيير داد زيرا همه آنها اكتسابي هستند و كافي است غلط بودنش به فرد ثابت شود تا ميل به تغيير آنها فزوني يابد ولي عوامل روان شناختي و ساختاري شخصيت افراد را به سختي مي توان تغيير داد.
تغيير اين گونه عوامل و مواردي كه در شخصيت آدمهاست در صورتي حاصل مي شود كه هر دو طرف قبول كنند وجود تفاوت هاي فاحش مسئله ساز است، پس شخص بايد تغيير كند.
اين تغييرات نياز به طول زمان، آموزش علمي، خواستن و به كاربردن تمرينات لازم دارد. تنها «خواستن» كافي نيست؛ گذشت آگاهانه در زندگي و پاكسازي ذهن از تعصبات، نقش اساسي در تفاهم و سازندگي دارد.
اين همه تلاش زماني ثمربخش است كه عشق و علاقه در ميان باشد. عشق و علاقه زمينه ساز گذشت مي شود و نقش مؤثري در ميل به تغيير آدمي بازي مي كنند. اگر اينها نباشند هيچ كس براي هدفي اين چنين سخت تلاش نمي كند و اگر مهر و محبت باشد و سازندگي هم در پي آن بيايد، آن وقت زندگي معناي واقعي اش را پيدا مي كند و اين مهم نيز ميسر نيست مگر به لطف فداكاري هر دو طرف؛ كه تغيير در يك طرف هرگز كافي نبوده و نيست .
روش هاي مطالعه براي انتخاب همسر :72:
روش هاي مطالعه براي انتخاب همسر به دو گروه تقسيم شده است :
الف : روش هاي غيرمستقيم
در ابتدا براي شناخت فرد مورد نظر بايد از افرادي كه با وي در تماس هستند اطلاعات لازم كسب شود .
منابع كسب اطلاع به روش غيرمستقيم عبارت اند از: :72:
1- همسايگان
2- خويشاوندان و دوستان خانواده
3- همكاران پدر و مادر و ساير اقوام
4- محل تحصيل و شغل
5- همكلاس ها و…
معمولاً كسي كه مي خواهد ازدواج كند بايد در اطراف و جوانب به تفحص و جستجو بپردازد و درباره خانواده و همكاران، همكلاسي ها و دوستان فرد تحقيق و بررسي كند و از بين افراد ذي صلاح براي تكميل اطلاعات خود اقدام كند.
براي انتخاب بايد در زمينه هاي اجتماعي – فرهنگي – تحصيلات – وضعيت مالي – اخلاق و سن و شغل اطلاعات لازم كسب شود و فرد از نظر تطبيق وضعيت طرف مقابل با شرايط خودش بررسي هاي كافي به عمل آورد.
ب : روش هاي مستقيم
دين اسلام بررسي هاي مستقيم زن و مرد را در صورتي كه قصد ازدواج داشته باشند مجاز دانسته است. پيغمبر اكرم (ص): در حديثي فرموده اند: «وقتي خداوند خواستگاري زني را به دل كسي انداخته باشد مانعي نيست كه او را بنگرد».
با توجه به مطالب فوق مطالعه حضوري از نظر ديدن و كسب اطلاعات قبل از ازدواج (اگر هدف ازدواج باشد، نه كسب لذت) مانعي ندارد.

موفق باشید:72:

سلام گرد آفرید...
این که شما گفتید چند ساله که این جریان ادامه داره و به قول معروف شما هنوز اندر خم یک کوچه هستید...این مساله جای نگرانی داره.یعنی نه شما و نه خانواده شما تغییر رویه ندادید و هر کدام سر موضع اولیه خودتون هستید..به نظر من شما باید روش تون رو عوض کنید. شاید استفاده از روش های منطقی توی برخی مسایل جواب نده!! مخصوصا در ارتباط با مادر ...شما می تونید از ابزارهای دیگه ای برای هم رای کردن ایشون با خودتون استفاده کنید ...به نظر من از راه های احساسی وارد بشید و با مادرتون با یه ادبیات دیگه صحبت کنید...یه ادبیات متفاوت از دفعه های قبل...اگه هم دیدید که از این راه هم نمیشه وارد شد باید فکر دیگه ای کرد...یه راه پدرتونه...یا بزرگتری که روی مادرتون نفوذ داره و ایشون به حرفشون گوش میدن.می تونید این موضوع رو باهاشون مطرح کنید و ازشون بخواهید که مادرتون رو راضی کنند..در ضمن گفتن بعضی از تجربه های دیگران در مورد مهریه های بالا فکر کنم بی اثر نباشه!

در مورد موضوع دومی که مطرح کردید ..نظر شما کاملا منطقیه و نشون دهنده سطح فکری بالای شماست..ازدواج مهمترین انتخاب زندگیه آدمه و هر چه قدر وقت بیشتری برای شناخت همدیگه قبل از ازدواج داشته باشید ...قطعا انتخاب بهتر و موفق تری خواهید داشت..الان تا اونجایی که من در اطرافیانم دیدم هیچکدومشون با مساله ارتباط بین دختر و پسر قبل از حتی نامزدی مشکلی ندارند و جالب اینه که بیشتر خانواده دختر روی این ارتباط و شناخت تاکید دارن!چون اگر خدای نکرده ازدواج به مشکل بر بخوره و بعد از ازدواج دختر و پسر متوجه بشن که به درد هم نمی خورن در اکثر مواقع به دلیل شرایط فعلی جامعه ما ...این دختره که آسیب بیشتری میبینه!
پس فکر نکنم از نظر خانواده دختر مشکلی وجود داشته باشه!!البتهبه شرطاینکه مساله ارتباط شما که به منظور شناخت بیشتره درفامیل نپیچه و به اصطلاح اسم شما روی اون دختر خانم نباشه!اگه فقط خانواده اون دختر خانم و خانواده شما از مساله ارتباط مطلع باشند و شما و اون دختر خانم در جمع فامیل به عنوان فرد مجرد باقی بمونید...(البته تا زمانی که به توافق کامل نرسیدید)اون مساله ای که مادرتون مطرح کردند دیگه موضوعیت پیدا نمیکنه...چون کسی از ماجرا خبر نداره بجز خانواده!منظورم از خانواده پدر و مادر است.
به نظر من شما مساله ارتباط رو با خانواده دختر خانوم مطرح کنید .(البته با ذکر شرایط و هدف ارتباط و عواقب عدم شناخت صحیح قبل از ازدواج!!).اگه انها موافقت کردند انشالله مادرتون مخالفتی نخواهد کرد ..چون دلیل مخالفت مادرتون خانواده دختر خانومه!
براتون آرزوی موفقیت میکنم..امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید..
ما رو بی خبر نگذارید!

psy 133؛با سپاس از شما و احترام به آرای تان،پرسشی از شما دارم:برای انجام روشهای مستقیم که آدم باید کار و زندگیش را تعطیل کرده و همچون کاراگاه خصوصی در زندگی طرف سرک بکشد!!
یا اینکه اگر طرف در شهر دیگری درس خوانده بود،باید که رخت سفر بست؟؟!!
بعدشم کسی را که نمی شناسیم،چگونه همکلاسیهای او را بیابیم؟؟؟؟؟؟؟
مادر و پدرشم که حتماًمی گویند:ماست ما ترش نیست.
اگرم بریم محل کار طرف که می گویند: مرتیکه به تو چه!!یا اینکه: ما نمی توانیم راجع به کارکنانمان به کسی اطلاعات بدهیم!!!
همسایه نیز که اگر پسری که خواستگار طرف باشد را داشته باشد یا با خانواده او سر جای پارک یا کیسه زباله دعوا کرده باشد،حرف راست که نمی زند.
بعدشم تمام آن ویژگیها و اخلاقیاتی را که برشمردید من ممکن است درباره خودم درستی آنها را بدانم،ولی درباره دختر مردم چگونه بفهمم؟؟؟؟!!!!!!به گفته ها و تعاریف هر فرد از خودش هم که عقل و منطق می گوید نباید اعتماد کرد؛زیرا دیگران باید نظر داده و داوری نمایند.
لذا من این بیانات سرکار را گونه ای ایده آلیسم در امر زناشویی می دانم که در دنیای واقعی نه من و نه شما و نه هیچ کس دیگری نمی تواند تسلطی در دانستن آنها داشته باشد.
ای کاش دستکم من بیست سال پیش می خواستم ازدواج نمایم،نه اکنون که در دوران گذاریم و با این همه نابسامانی،بلبشو،پیچیدگی و عدم اعتماد ها؛؛؛بدرود.

درود گرد آفرید:72:
یقینا برای داشتن یک عمر آرامش اگر لازم شد حتماً کاراگاه خصوصی هم میشیم در غیر این صورت یک عمر سرو کارمون با کارگاهان خصوصی خواهد بود:D....
شما ظاهرا مورد خاصی رو در نظر ندارید و از ترس اینکه نترسید گامی هم جلو نمیذارید....وکمی هم دید مثبتی بر صداقت تحقیقات میدانی ندارید....البته ممکنه تا حدی این مواردی رو که ذکر کردید مصداق داشته باشه ولی اصل قضیه رو نمیتونه زیر سوال ببره...
میدونی مشکل کجاست ....چون هنوز پای معشوقی خوشبخت این وسط نیست برای شما رفتن به محل کار کمی دور از انصاف مینماید در حالیکه زمانی که عشق وارد شد نفس کشیدن در محل کار معشوقه خوشبخت هم برای شما زیباست:227: و زیاد نگران نگرش دیگران نخواهید بود....
جناب گردآفرید ....
ما اگر قدرت پیش بینی قوی داشته باشیم خیلی خوبه اما اگر قرار باشه که از همون ابتدا به ساکن به تمام امورات شک کنیم ,صداقت نداشتن اعتماد نکردن ,رو در ذهن مرور کنیم نکات مثبتی هم که احتمالا وجود داره نخواهیم دید:302:....
در معقوله ازدواج ما همیشه ایده ال ها رو در نظر میگیریم و امیدواریم با مدیریت درست به اون دست پیدا کنیم ولی این به آن معنی نیست که فردی کامل و بدون نقصی فقط میتونه مارو جهت رشد کمک کنه......اتفاقا اینجا باید این تاکید رو به کار ببرید که نه من و نه شما و نه هیچ کسی دیگه کااااااااااااااااااااامل نیستیم....من فکر میکنم شما در مورد معیارهای انتخاب هسمراطلاعات کافی رو دارید ولی دو نکته که در زیر به عرضتون میرسه خالی از لطف نیست....
البته شما در هر امری با خانواده هماهنگ باشید:73: .....و ترسی به دلتون از موارد حاشیه ای به دل راه ندید......
.و بعد....
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری برحذر باش که سر میشکند دیوارش....:72:
از کتک خوردن هم نترسید:227:.....
این موارد بعد از انتخاب گزینه مناسبه......:123:

از مهم ترين و مؤثرترين راه هاي شناخت يكديگر قبل ازدواج صحبت و گفت و گوي رو در روي دختر و پسر است. لازم و ضروري است كه دختر و پسر، " مذاكره ي مستقيم " داشته باشند و در فضايي آرام و بدون خوف و فشار از طرف ديگران، مسائل و نظرات خود را بررسي كنند. اين گفت و گو بايد خونسردانه و با آمادگي قبلي باشد. بين تصميم گفت و گو و انجام آن ، بايد فاصله باشد تا طرفين بتوانند خود را آماده كنند و آنچه را مي خواهند مطرح كنند، يادداشت نمايند.
اگر اين مذاكرات ، چند جلسه و با فاصله ي زماني بين جلسات باشد ، بهتر است . به طور كلي ، هرچه" وقت " نياز دارند ، بايد در اختيارشان گذارده شود.
يكي از فايده هاي مهم اين گفت و گوها اين است كه : از سخنان شخص و صحبت با او، مي توان تا حد زيادي به مكنونات دروني اش پي برد و از احوال و صفاتش آگاه شد .
اميرمؤمنان (ع) دراين باره مي فرمايند:

" انسان هرچه را در دل و درونش پنهان كند، از لغزش هاي زبان و حالت هاي چهره اش آشكار مي شود!".اين يكي از اصول روان شناسي است كه امام به اين گونه بيان فرموده اند كه : مسائل پنهاني و احوال دروني انسان، گاهي از زبان او مي پرد و گاهي قيافه و حالات چهره اش به آن گواهي مي دهد. و اين دريچه ي خوبي براي راه يافتن به درون و ضمير باطن اشخاص است .
پدران و مادران – كه سعادت فرزندانشان را مي خواهند – بايد آنان را در اين مسئله ي مهم ياري كنند و زمينه ي انجام آن را فراهم نمايند و آرامش لازم را برايشان به وجود آورند. مبادا – خداي ناخواسته – از اين كار جلوگيري كنند و تعصب بي جا به خرج دهند. اين گفت و گو ، از نظر اسلام و عقل ، پسنديده است . مبادا از اسلام ، داغ تر شويم و از پيغمبر اكرم ، مسلمان تر! بسيار ديده ايم كه پدر و مادر دختر، از اين گفت و گو ممانعت مي كنند و اين كارشان را به حساب اسلام و غيرت مي گذارند! در صورتي كه اسلام و غيرت ، حكم مي كنند كه وسائل سعادت و خوشبختي فرزندان را فراهم كنيم . و اين گفت و گو، در سعادت و تفاهم بين زن و شوهر ، تأثير به سزايي دارد.

دستور كار جلسه!
موضوعات قابل طرح در اين گفت و گو و مذاكرات ، مختلف است ؛ زيرا افراد ، عقيده ها ، آرمان ها ، هدف ها و خواسته هاي آنان ، گوناگون هستند. اما بعضي از مطالب، عمومي است و لازم است مطرح شود و روي آنها مباحثه صورت گيرد . بنابراين بعضي از آنها را بيان مي كنيم تا جوان بتوانند از آنها به عنوان "دستور كار جلسه !" استفاده كنند:
1- بيان خط مشي كلي زندگي آينده
2- گفت و گو درباره ي اهداف آينده :بيان هدف هايي كه قصد دارند در زندگي آينده شان دنبال كنند. هدف ها و آرمان هاي علمي ، اخلاقي ، اجتماعي ، شغلي و...
3- بيان صادقانه صفات و اخلاق و خصوصيات خود
4- بيان خواسته ها و انتظارات طرفين از يكديگر
5- بيان نظرات خود درباره ي چگونگي برخورد و رفتار و رابطه با خانواده و بستگان و خويشان يكديگر
6- طرح نظرات خود درباره ي شيوه ي تربيتي فرزندان آينده
7-بيان عيب ها و نواقص و بيماري هاي خود ( دقت!)
اگر دختر و پسر، بيماري يا عيب و نقصي دارند، صادقانه و بدون كم و زياد، به يكديگر بگويند؛ زيرا:
اولاً : اين كار، واجب است و پرده پوشي و مخفي كردن عيب ها ، " تقلب " و " تدليس" و " كلاه گذاري " و" خيانت " محسوب مي شود و حرام است.
ثانياً: اگر از اول گفته شود، طرف مقابل ، يا او را با همان عيب مي پذيرد و يا رد مي كند . اگر پذيرفت ، خود را براي تحمل آن آماده مي كند و او را انساني صادق و بي تقلب و با شهامت مي بيند و محبتش را به دل مي گيرد و خود را در آينده " فريب خورده" احساس نخواهد كرد . اما اگر گفته نشود و بدون آگاهي طرف، وصلت صورت گيرد، در آينده از آن عيب و نقص باخبر خواهد شد و خود را " فريب خورده " و " خسارت ديده " و همسر و خانواده ي او را " فريبكار" و " خيانتكار " مي بيند ... و آن گاه مشكلات فراواني به بار خواهد آمد. محبت همسر از دلش بيرون مي رود و كينه ي اورا به دل مي گيرد ؛ زيرا انسان نمي تواند فردي " فريبكار" را دوست داشته باشد. اگر همين عيب و ايراد را قبلاً صادقانه به او گفته بودند، ممكن بود بپذيرد ، اما حالا مسئله فرق مي كند.
توجه!
بعضي از عيب ها و بيماري ها و اشتباهات گذشته ، كه هيچ ربطي به حقوق همسر و زندگي آينده ندارد ، لازم نيست بيان شود.
اگر عيب و اشتباهي بوده و يا هست و نمي دانيد به حقوق همسر و زندگي آينده مربوط مي شود تا بيان كنيد، يا مربوط نمي شود تا بيان نكنيد ، درچنين حالتي با " راهنمايي دانا" مشورت كنيد.
شروط و خواسته هاي " ناحق " را نپذيريد!
گاهي مشاهده مي شود كه دختر و پسر قبل از ازدواج شرط ها و خواسته هايي را براي هم مطرح و بر يكديگر تحميل مي كنند كه ناحق است و طرف را از حقوق مسلم و حتمي خود محروم و از او سلب اختيار مي كند .
اين شرط ها و خواسته هاي ناروا را به هيچ وجه نبايد پذيرفت . اختيارات و حقوقي را كه خداوند به هركدام از مرد و زن داده است ، نبايد با پذيرفتن شرط از دست داد . با خود نگوييد : " فعلاً مي پذيرم اما بعداً عمل نمي كنيم. " زيرا پذيرفتن شرط تعهد مي آورد . "المومنون عند شروطهم" مؤمنان بايد به شرط هايشان عمل كنند .
اختيارات و حقوق مرد و زن به دو گونه است : "مسلم و واجب" و "غير واجب" . درباره ي غير واجب ها مي شود گذشت كرد و با شرط از آنها صرفنظر نمود. اما حقوق و اختيارات مسلم و واجب را نبايد به كسي واگذار كرد. خداوند از روي حكمت و مصلحت آنها را واجب كرده است و از دست دادن آنها خلاف حكمت و مصلحت است و به زندگي لطمه مي زند و زندگي را از مسير طبيعي خود منحرف مي كند .
منبع:سایت تبیان

در امر ازدواج بعد از انتخاب مورد ,تحقیق,.....توکل.. توکل ..توکل:72:
هم دنیا زیباست هم زیبا رویان زیاد .....اما باید برای دریافت بهترین هزینه ی زیادی کنیم....:43:
موفق باشید...

سلام بر گردافريد
من هم كم و بيش با گفته هاي اقا عرفان موافقم چرا كه شما هنوز كسي را انتخاب نكرده ايد و همچنينن با نظر شما هم براي رفت و امد با دختر موافقم پس به نظر من :
شما اول به خاستگاري برويد :203::73:
بعد از اينكه به خاستگاري رفتين و معيارهاي سطحي همديگر را كه مي شود در جلسات اول فهميد مورد بررسي قرار دهيد و به قول معروف ببينيد به دل همديگر مي نشينيد يا خير ؟
بعد از اينكه به دل هم نشستين و ديديد كه از نظر ظاهر قضيه (مثل شغل ، تحصيلات ، درامد ، و غير ..... ) به هم مي خورين ، اون موقع مي شه گفت كه جرو بحث هاي شما تازه مي ياد رو كار يعني اون موقع ديگه بايد مهريه را تعيين كنيد و با دختر اشنا بشين كه البته به نظر من مهريه زياد مهم نيست به خاطر اينكه خودش حل مي شه يعني ممكنه خانواده دختر يك چيزي بگن كه براي شما هم معقول باشه در ثاني اگر يك كم زيرك باشيد مي بينيد كه براي اين مسئله اصلا نبايد بحث كنيد . در اين صورت مشكل اصلي شما مي شه صحبت با دختر . يعني اگه با ايشون صحبت مي كنيد مي تونيد نظر خودتون رو در مورد مهريه ( بعد از اشنايي و چند جلسه صحبت ( نياي روز اول صحبت بهش بگي كه خيلي بهش بر مي خوره:199: ) به ايشون بگين مطمئنا اگر ايشون هم از شما خوشش امده باشه به نظر شما احترام مي گذاره و خانوادشو متقاعد مي كنه البته اگه درخواست شما منطقي باشه و يك هو نياي بگي 5 سكه :305::P:47:
و براي اشنايي با دختر هم لازم نيست كه مادرت بحث كني بايد با خانواده دختر بحث كني اونم وقتي براي چندمين بار رفتين خونشون مي گي كه اگه اجازه بدين من و دختر شما بايد بيشتر با هم اشنا شيم تا بتونيم تصميم سازنده تري بگيريم بالاخره صحبت يك عمر زندگيه و يك جوري بايد نظرشون و جلب كني و توافقشون و بگيري ديگه اينا ديگه به زرنگي خودت بر مي گرده :103: اين صلوات اخر مجلس و شيريني خورون
حالا تو پا پيش بزار اينا خودش درست مي شه اگه قسمتت باشه مطمئن باش همچين كارا درست بشه كه خودت نفهمي يك دفعه چي جوري زن دار شدي و يكهو چي شد و چي جوري شد .
البت نگفتي چند سالته ؟ اختلافاي ديگه ايي كه با مادرت داري چيه ؟ ( اينهايي كه گفتي همه خيلي ساده بود و اونقدر مشكل ساز نبود اونم الان كه هنوز مسئله جدي هم نيست و خاستگاري هم نرفتي . نكنه مارو سر كار گذاشتي:97::227: )و چرا تا حالا خودت كسي رو سراغ نداري ؟

هنرمند جان؛پاسخ پرسشهایت اینها هستند:
32 سال دارم.
کل کلای الکی در خانه و درباره اخلاقم.:101:
به جااااااااااان خودت سرکار نگذاشتم و خوب یک چند نفری بودن که شرم و حیا مانع شد و آنها هم رفتن خانه بخت و تمام شد رفت پی کارش.:43:
یک چهار ماهی هم *عاشق* شدم که حتی خانواده او هم فهمیدند و کل فامیل و دوست و آشنا(حدوددو هزار نفر!!به جان جفتمون!!! وای وای وای عجب حالی بود!!!!:43::16:) ولی نامرد(ببخشید نازن) جیگرمو سوزوند و منم چون می خواستمس ولی نمیخواستم از او *گدایی عشق* کنم،جریان را تمام کردم.:47:
اکنون هم پاک پاک و آماده در خدمتیم!!!!:72::shy:

گرد آفريد جان هر چقدر سن بالا بره گزينش هم سختتر ميشه بهتره يه نفر رو زير سر بگيريد و دنبال يه كيس مناسب باشيد . و اين فكرها رو بزاريد
يه مثال عاميانه
من مي خوام برم ميوه از بازار بگيرم ---- و تو خونه نشستم ميگم اي بابا من كه نمي دونم چه ميوه اي خوبه چه ميو ه اي بده اگه ميوه فروشيه ميوه بد بهم داد چيكار كنم اگه ميو ه هاش گرون بود اگه نارس بود اگه اگه اگه .... اصلا ولش كن ميوه برا چي ......... اما اگه قدمي بر داريم وبريم تا سر كوچه يا بازار و ميوه ها رو ببينم با مرغوبيتش قيمتش آشنا مي شيم و تازه انتخابش هم دست خودمون كه از چه نوع ميوه اي بگيريم عزيزم برادر بزرگ من اينقدر سخت نگير بابا برو زن بگير اصلا به اعتقاد بنده انسان بايد اينقدر توانايي داشته باشه كه حتي اگه انتخابش هم مطابق ميلش نبود خود انسان طرف رو اونجوري كه هست بار بياره اينا كه مشكلي نيست. همه حل شدنيه

هاااااااااااااااااااااا !!!این درسته،حرفت به دلم عجیب نشست . . . . .

:16: :73:پس مباركه انشا ءالله:73::16:

http://i31.tinypic.com/21chyfm.jpg

سلام به همه::72:
صحبت از اختلاف و مادر و.....شد.:97:
پیامبر گرامی مون می فرمایند «نگاه محبت امیز فرزند به پدر ومادرش عبادت است»:203:
خواستم اینجا یه قدر دانی بشه از همه ی مادرهای مهربون و زحمت کش .
مادرم بردستان پر مهرت بوسه می زنم.:46:
می گن در خدمت مادر باش زیرا بهشت زیر پای مادر است.:305:
ویک جمله از خودم:دعای پدرو مادر روی خوشبختی فرزند خیلی تاثیر گذاره.پس چون بزرگ شدم این نیست که دیگه محتاج شون نیستم نه هنوزم ....وتا اخر محتاج توجه شون هستم.بیاییم تا هستند قدر بدانیم.
مادرم نگاه پر مهرت را دوست دارم.مرا ببخش!!!:203:
و در اخر ایا مادری را سراغ دارید که بد فرزندش را بخواهد؟:162:
مادری که اجازه نمی دهد بال مگسی به صورت فرزندش اصابت کند.مادری که حاضر است خار در چشمش برود ولی در پای فرزندش نه.مادری که...................

گل گفتی ستاره خانم؛ من هم در همان حالی که با مادرم اختلاف دارم،البته من به او بسیار وابسته ام و او هم خیلی من را دوست دارد.
یک چند باری هم صدایم را بلند کردم که سپس تر مثل . . . پشیمان شدم و از او پوزش خواستم.الانم اصلا حتی تصور فقدان او را نمی توانم به ذهنم بیاورم!!!

سلام گردآفرید
میدونی که دوستت دارم همان طور که با همه اعضاء این تالار اینطور هستم. اما انتظار نداشته باش، برای مقبولیت خودم چیزی که را باور ندارم ، در جهت خوشایند شما بیان کنم.
لذا چند نکته را بیان می کنم که به نظرم الویت داره بر ازدواج شما:
1 - دختر و پسر ها باید بدانند که اکثرا مسیر و جهت ما پس از ازدواج در امتداد قبل از آنست، لذا اگر قبل از ازدواج در فشار یا نگرانی باشیم، ازدواج مشکلی را حل نمی کند. باید توان لذت بردن از نفس کشیدن، فهمیدن و حتی رنج بردن را پیدا کنیم، تا آماده مسئولیت پذیری در ازدواج باشیم.
2 - شما باید به جای دنبال پاسخ گشتن به سئولهایت در خصوص مهریه، نحوه انتخاب، نگرانی هات ، معیارهایت و ....، سئوال مهم دیگری از خودت بکنی. و این سئوال به صورت شکلی هست:
شما باید سئوال کنید از خود:
چرا من این همه نگرانی دارم؟
چرا نسبت به آینده بخش منفی را مد نظر قرار می دهم؟
چه تجاربی در حال و گذشته من نهفته است، که نمی گذارد رها از آنها تصمیم بگیرم؟
نقش نحوه افکارم و شیوه زندگی ام چه موانعی را در مسیر انتخاب همسر ایجاد می کند؟
کمالگرایی من تا چه میزان در انتخاب همسر مرا با مشکل روبرو می سازد؟
چرا از مادر من ، تا اعضاء ، تا مدیر همدردی سعی در مثبت نشان دادن آن چیزهایی می کنند که من تصور منفی بودن از آنها دارم.
آیا همین که سنم بالا رفته ،کافیست که سراغ ازدواج بروم؟
آیا مسائل عاطفی گذشته من به نوعی در این تردیدهای من دخیل نیستند؟
چرا بیشتر به جای اجرایی کردن، عملی کردن و قدم در راه ازدواج نهادن، در مورد آن صحبت می کنم؟
آیا فاصله دانسته ها و ایده آلهای من از طرفی و واقعیات و توانی هایی من از طرف دیگر، آنقدر زیاد نشده است که نمی توانم آنرا پر کنم؟ و نه حاضرم ایده آلها را کاهش دهم؟ نه حاضرم پتانسیل و سعه صدر خود را افزایش دهم؟ و نه حاضرم با بازتفسیر و نگرشهای جدید، نگاه مثبتی به زندگی کنم؟
آیا کم انعطافی من، و شکنندگی در برابر مواضع احتمالی همسر آینده ام، ترس فرار از ازدواج را به شیوه و بیان مدرن به من تحمیل نمی کند؟
آیا نگرانی من نسبت به آینده و همسر آینده ام، بازتاب نگرانی خودم نسبت به خودم و گذشته خودم نیست؟

و صدها سئوال از این دست کلید طلایی در مورد بحث و بررسی ازدواج شماست. واقعا پاسخ این سئوالت را از من نخواهید، چرا که بارها گفته ام هرکسی بهترین کسی هست که می تواند خود را بکاود، فقط باید بداند به چه چیزهایی باید توجه کند.
باز هم از تو دوست خوبم، به خاطر اینکه خیلی بی احساس، مطالب خود را بیان کردم معذرت می خواهم، و امیدوارم کلامی در نوشتارم نباشد که خدایی نکرده بوی بی ادبی بدهد.

والا تا اونجايي كه من از نوشته هاي قبلي شما فهميدم شما نبايد ادم خجالتي باشين :227:
ولي خب در مورد عشق و ازدواج ممكنه مسئله فرق كنه ولي به نظر مي ياد شما مشكل اصليتون جا ديگه است يعني اخه اين مسائل كه شما مي گيد بايد بعد از كانديد كردن و مراحل اوليه پيش بياد اصلا از كجا مي دوني كه پيش بياد شايد همه چي اونجور كه خودت خواستي پيش بره
به قول اقاي سنگ تراشان بايد ريشه ايي با اين قضيه رفتار كني :303:
بابا يكي رو انتخاب كن ما هم يك عروسي بيافتيم ديگه چقدر سخت مي گيري :199:
شوخي كردم ايشالله كه هميشه تصميم درست بگيري و زياد مته به خشاش ندي :123:وقتي هنوز مشكلي نيست تو چرا براي خودت مشكل درست مي كني خب حقم داري مشكل نداري الكي مي خواي ذهن خودتو مشغول كني :97:223:

سلام.
امیدوارم فرد مناسب رو هر چه زودتر پیدا کنید. در مورد شمااین اولین قدمی هست که میشه برداشت.
امیدوارم خوشبخت بشین و خوشبخت کنین