نمایش نسخه قابل چاپ
به نظر من ازدواج خیلی مهمه.از این نظر که بخوای با کی ازدواج کنی.
میدونید وقتی آدم تو این مسیر میوفته خیلی مسائلش عوض میشه.زندگیش کلا تغییر میکنه.
از کجا باید بفهمی کی لیاقتتو داره ؟ خیلی دلم شور میزنه.
روزگار عوض شده..........................
(فقط میخواستم حرف دلمو بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
درود بر شما
و البته از آن سوی باید کمینه خودداوری را داشت که آیا ما هم لیاقت دیگران را داریم.هنگامی که انگشت اتهام را به سوی دیگران گرفته ایم،دقیقاً سه تای آنها به سوی خود ما هستند!؟
این را کلی گوشزد کردم و منظورم شما نبودید و خودم و شما و همگان در این دایره قرار داریم.بدرود./
سلام آقای گردآفرید.
اتفاقا منتظر چنین حرفی بودم ،من آدم مغروری نیستم و منظوری ازاین حرف نداشتم.
خوشبختانه شما آدم دانایی هستید و متوجه حرف من شدید.
و حالا دلم میخواد نظر شما رو راجع به این موضوع بدونم.ممنون.
از کجا باید بفهمی کی لیاقتتو داره ؟
این جمله ایست که معمولاً فقط از دهان خانم ها شنیده می شه. من به شخصه اگر بخوام با خانمی ازدواج کنم و ایشون بگه من دنبال کسی هستم که "لیاقتمو" داشته باشه تو دلم می گم مگه تو خودت کی هستی حالا که اینجوری حرف میزنی و اون خانمو یه جوری میپیچونم و دیگه هم اونطرفا پیدام نمی شه.
(فقط میخواستم حرف دلمو بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
دوستان این حرف دلم بود.ولی انگار طور دیگه ای متوجه شدید.
برای اینکه سوء تفاهم نشه تغییرش میدم.
از موضوع اصلی خارج شدید.
به نظر من ازدواج خیلی مهمه.از این نظر که بخوای با کی ازدواج کنی.
میدونید وقتی آدم تو این مسیر میوفته خیلی مسائلش عوض میشه.زندگیش کلا تغییر میکنه.
خیلی دلم شور میزنه.
روزگار عوض شده..........................
(فقط میخواستم حرف دلمو:72: بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
ممنون میشم.:72:
دوستان من منتظرتونم.
سو تفاهمی در کار نیست! شما واقعیت درونی خود را گفتید! به دنبال کسی هستید که لیاقت شما را دارد! من اصلا هدفم این نیست که شما را مواخذه کنم . چون هر کس به هر روشی که می خواهد زندگی می کند. ولی این که در اولین واژه هایی که می آورید یا صحبت از خوشبختی می کنید یا صحبت از کسی که لیاقت شما را دارد یقین پیدا کنید از درونتان بر می آید . خویش را عوض کنید و یقین داشته باشید زندگی به شما لبخند می زند.
روزگار عوض شده ولی قبول کنید بهتر شده(لااقل برای خانومها) آیا لحظه ای حاضر هستید مانند مادران و با همان توقعات زندگی کنید و با همان حقوق؟ پس دلشوره شما از چه بابت است؟
اگر از بابت این است که کسی لیاقت شما را دارد یا خیر ، شما هر کسی که باشید کسانی هستند که لایق شما باشند.
اگر از بابت تغییر روزگاره که عرض کردم روزگار بهتر شده.
و اگر از بابت اینکه مسئولیتهایی در زندگی پیدا می کنید دچار دلشوره شدید باید عرض کنم مسلما اگر در زندگی خویش به نحو احسنت بشناسید و ابتدا خویش را بشناسید و توقعات خود را نرمال کنید و سپس مطابق با این توقعات نرمال شده و نه منطبق بر آرزوهای خویش مبنی بر تغییر آن فرد به سمت ایده آل خود شناخت پیدا کنید و انتخاب کنید بی شک مسئولیتها شیرین خواهد بود!
آفرین؛آقرین بر سورنای ارجمند که سخن اول و اخر را کامل بیان کرد.نیلوفر جان،بالفرض که منظور شما چیز دیگری بوده است-هر چند که بعید است،زیرا گفتید حرف دلتان را دارید می زنید-اما ایم نگرانی و این حرفها چه مشکلی را از شما حل می کند؟مسلم است که هیچ؛
شما باید نخست پیش از ازدواج با خرج هزینه ای در حدود یکی دو میلیون نزد روانشناس و روانکاو رفته تا کبودها و امراض روانی خودتان را شناخته و درمان و البته همه باید این کار را بکنید و سپس یک خانواده هم کفو که پسرشان از نظر مال،قد،زور،سواد و هوش از شما سرتر باشد یافته و حدود یک سالی با آنها رفت و آمد کرده و سپس مورد رفتن پیش متخصصین روان درمانی و درمان مشکلات روانی را به آن پسر نیز گفته و او هم آن را انجام دهد و آنگاه با خود این پسر دستکم یک شش ماهی رابطه با کنترل خانواده ها در درون و بیرون خانواده داشته باشید تا آن وقت شاید تا 60% نگرانی تان از زندگی مشترک برطرف گردد.این تنها راه منطقی،تقریباً مطمئن و درست ازدواج است.
بنده واقفم که شاید در نگاه نخست این دیدگاهم طنز یا نشدنی است،اما باید و هزار بار هم باید دقیقاً و مو به مو این روش را بروید تا تازه اندکی اطمینان حاصل کنید.بنده به شما حق می دهم،جامعه .... داریم و پر از شک؛پیش و بیش از همه اینها مدد از خداوند را فراموش نکنید.
ممنون جالب بود ... بله حق با شماست با این کار شاید 60 درصد نگرانی حل بشه البته باز فکر کنم خیلی خوشبینانه استنقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
با درود.
بله،درست است،بنده هم همین باور را دارم و این به دلیل عدم اعتواد بین مردم و دختر و پسر است.دختره می گه این مرتیکه نره زن صیغه ای بگیره یا دائمی یا طلافم بده و پسره می گه این زنیکه مهریه چند صد یا چند هزار سکه ایشو به اجرا نزاره یا قر بزنه-که مردها از آن بیزارند- و . . .
از سورنای عزیز ممنون.
متاسفانه در اینجا وقتی یک جمله بیان میکنی از آن هزاران برداشت میکنن .
وجواب درست ودلنشین کم پیدا میشه.
آقای گرد آفرید درسته مرا راهنمایی کردید ولی میتوانستید به شیوه ی زیباتری آن را بیان کنید.
(شما باید نخست پیش از ازدواج با خرج هزینه ای در حدود یکی دو میلیون نزد روانشناس و روانکاو رفته تا کبودها و امراض روانی خودتان را شناخته)>>درسته بعد از گفتن این جمله آن را برای دیگران هم بیان کردید ولی من این را از شما که آدم فهمیده ای هستید توقع نداشتم.
اینجا باید به چشم یه خواهر و برادر به هم نگاه کنیم وبه هم کمک کنیم نه اینکه در مقابل هم قرار بگیریم.
من الحمدالله خانواده ای دارم که در تمام موارد من را حمایت میکنن.حتی در سخت ترین مشکلات به من کمک بزرگی کردند و تا به حال به روانشناس و روانکاو مراجعه نکردم
که بخوام هزینه ی گزافی بدهم.
دوستان ممنونم از راهنماییتان استفاده کردم.
گرد آفرین شما رفتین؟ اگه نرفتین حتما این کارو بکنید نتیجشو به ما هم بگید استفاده ببریم !نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
قبل این که به روانکاو و روانپزشک مراجعه کنید یادتون باشه تا کاریو خودتون انجام ندادین به دیگران توصیه نکنید مگر این که خودتون بهش عمل کرده باشین.
موفق باشید.
چه ربطي داره راز دل!!
اينكه به كسي كه فلان مشكل جسمي را دارد كه من ندارم(مثلا كليه او مشكل دارد) توصيه كنم كه به نزد يك دكتر متخصص كليه برود خودم هم بايد رفته باشم؟!!
باز هم عرض مي كنم مشكل تهوع آور برخي تاپيكهاي اين تالار اين است كه برخي فقط تاييد مي خواهند وبس!! كه به بقيه قسمتهاي تالار ضربه بسيار بزرگي زده است.
اينكه يك نفر بيان كند كه آيا كسي لياقت من را دارد ديگر سوتفاهم يا درستي برداشت مي شناسد؟ اين شخص دچار خود بزرگ بينيست. ايشان بايد با يك مشاور صحبت كند تا مشاور به او بگويد واقعا چه هستي!!! و بعد كه ايشان خود را شناخت و فهميد در چه حدي است و چه ابعادي را دارد انتظارات خود را"" با توجه به موقعيت خود" نرمال مي كند. سپس كسي را پيدا مي كند كه توان بر طرف نمودن اين انتظارات را دارد نه كسي كه آرزو مي كند انتظاراتش را برآورده كند!!!!
دوستان سعي كنند در اولين پست هر تاپيك قصد خود را از زدن تاپيك بيان كنند. قصد آنها همدردي با آنهاست و تاييد شدن يا راهنمايي ؟
البته بستگي دارد ايشان(نيلوفر) به قصد همدردي و تاييد شدن اين تاپيك رو زده يا خير!!اگر زده اند كه ما كام مي بنديم كه ديگر دوستان در اين زمينه يد طولايي دارند!
سورنای عزیز این مسئله هم برای همدردی وهم راهنمایی است.
میدونید دوستان یه مسئله ای که اینجا هست اینه که ما فقط از روی چند تاجمله برداشتی راجع به شخصیت کسی که تاپیک را زده داریم .
متاسفانه دوباره برگشتید به مسئله قبل.
اینجا باید به چشم یه خواهر و برادر به هم نگاه کنیم وبه هم کمک کنیم نه اینکه در مقابل هم قرار بگیریم.
متاسفانه قضاوتها بعضی موقع ها بسیار عجولانه است.
به علت اینکه اکثریت فقط یک جمله من را زیر ذره بین گذاشتند دیگر نیازی به پاسخ دوستانم ندارم.
دوستان خودتان را اذیت نکنید.ناراحت نباشید.
این تاپیک به خاتمه رسید.
نیلوفر جان ممکنه واقعاً ابعاد شخصیتی شما اون طور نباشه که دیگران با برداشت از جملتون به اون پی بردند ولی تنها دریچه ای که دیگران میتونند توسط اون به برداشت از شخصیت و طرز تفکر ما پی ببرند کلام و نوع رفتار ماست. به احتمال زیاد شما دارای محاسن بی شماری هستید ولی به نظر من جوابها میتوته براتون خالی از لطف نباشه. شاید این یک تجربه ی مفید باشه که بدونید و بدونیم حتی یک جمله ی کوتاه و به نظر ساده که ما بدون تفکر لازم بر زبان میرانیم ممکنه باعث برداشتها و بازخوردهایی بشه که با کلیت شخصیت ما متفاوته. چه بسا با جمله های ساده و بدون دقت کافی رابطه هایی به هم خورده. پس همین که این یک نکته ی مهم براتون یاد آوری شد میتونه نشانگر این باشه که تاپیک شما آنچنان هم که فکر کردید بی نتیجه و بی فایده نبوده.
با درود؛
نیلوفر جان،خواهر کوچکتر و شتابزده و بی دقتم اگر توجه می کردی بنده گفتم که همه باید بروند----->> *البته همه باید این کار را بکنید* و این را باور دارم.زیرا این جامعه شلوغ و بیماری زا سبب انواع امراض پنهان و آشکار روانی در انسان شده و برای داشتن یک زندگی بهتر لازم است که به روانکاو یا روان شناس مراجعه نمود.همین ناآگاهی شما و بکار بردن واژگانی که معنای آنها را درک نمی کنید،دلیلی است بر نیاز شما به یک ناصح در درجه نخست و سپس متخصص روان.
عضو ناشی و تاآگاه:رازدل؛حدس می زدم که دستکم اگر کسی در این تالارهست که درکش نمی رسد،اما می تواند جلوی زبانش(انگشتانش) را بگیرد ولی وااسفا که هنوز هم کسانی پیدا می شوند که پیشنهاد رفتن نزد متخصصین روانی را گونه ای ناسزا یا متلک می دانند و باید هم در همان جهالتشان باشند تا چوبش را بخورند.شما از آن دسته اید که رفتن نزد روانکاو یا رواشناس را به دلیل دیوانگی می دانند!!؟اما وای بر دل غافلشان که نادانند و این از داشتن مشکلی روانی که همه و همه بی برو برگرد به هر حال گونه ای از آن را دارند،بسی بدتر است.
به هر حال ضمن اعلام با صدای بلند از ورای واژگان که: بنده هرگاه نیاز داشته باشم،نزد متخصصین روانی می روم،از همه و بویژه جوانان این امر مهم را می خواهم.در پایان رازدل ناآگاه و کم تجربه شما بیش و پیش از مشاوره روانی،نیاز به تلاش وافر در افزایش دانش و شعور خود دارید.جدا برایتان لازم است.بدرود./
با عرض سلام
حال كه اينگونه برخي دوستان همه را سفارش مي كنند كه به نزد متخصصين روانشناس بروند وقبل از ازدواج يكي دوملييوني خرج خودشون نمايند- بنده هم از دولت خدمتگذار و مسئولين مملكتي تمنا دارم يك فقره وام دومليون توماني براي عموم جوانان درشرف ازدواج ، جهت همين بابت (مراجعه به روانشناس ) در نظر بگيرند تا اينكار به سهولت هر چه تمامتر انجام شود . مي تونيد اسمش رو بزاريد وام (( رفع عيب مخ جوانان ))
مچكر و سپاسگذارم
با درود.
البته آرمان جان به دلیل سختی دریافت هر گونه وام در حد یکی دو میلیون(چون چند میلیاردیش آسونتره) و خرد شدن اعصاب و روان باید به فکر پول بیشتری بود!البته نادانی در درجه نخست،حرص و آز،حس مالکیت،تکبر و حسادت در سرلوحه امراض روانی هستند.
اینجا هم بحث وااااااااااااااااااام ... خواهشا این یه مورد را به بحث وارد نکنید چون دو میلیون پولی که برای وام ازداج میدن یه جورایی ادم را قلقک میده...
از همه دوستان ممنونم.
آقای گرد آفرید خودتان را ناراحت نکنید.درسته اگر وضعیت واقعا وخیم باشه هر کسی باید برای راهنمایی به مشاوره برود.
آقای wintersun77ممنون بخاطر نکته ای که به آن اشاره کردید خوشبختانه از نصیحتهای بجا فرار نمیکنم.
امیدوارم همه دوستانم در تمام مراحل زندگی همیشه موفق باشند و به هر آنچه میخواهند برسند.
سلام بر نیلوفر عزیز.
دوستان نیلوفر منظوری از حرف هایش ندارد و دلیل اینکه گفته است فردی لایق را می خواهد به معنای آن نیست که کسی را می خواهد یا به دنبال کسی است که بهترین امکانات را داشته باشد یا آن کس از هر گونه عیبی بدور باشد.....
آقای گردآفرید لازم نیست همه به روان شناس یا مشاور مراجعه کنند چون روان شناس معجزه نمی کند بلکه فقط راه را نشان می دهد (آن هم با این هزینه های بالا) این راه ها را هم می توان به صورت آسان و با تهیه سی دی های مربوط به آن تهیه نموده و استفاده کرد. تا خود آدم نخواهد حتی بزرگترین روان شناسان نیز نمی توانند کاری انجام دهند.
این حرف شما در صورتی بهترین شیوه خواهد بود قبل از ازدواج چند میلیونی برای این کارها کنار گذاشت.
رشته خود من روان شناسیه چند ماه قبل هم به روان شناسی برای مشکلی که برایم پیش آمده بود مراجعه کردم بعد از کلی هزینه نتیجه ای نگرفتم اما شاید باورتان نشود به پیشنهاد استاد خود کتابی تهیه کردم و مطالعه آن توانستم مشکلم را بر طرف کنم.
من خود نیز اعتقاد دارم قبل از ازدواج هر دو طرف (دختر و پسر) باید نزد مشاور بروند اما با این هزینه های سر سام آور می توان راه های ارزان تری را امتحان کرد.
سلام به همگي دوستان!
اميدوارم ايام به كام باشه!:72:
از اونجايي كه مثل خيلي از اعضاي اينجا مجردم بعد از خوندن تاپيك اين قسمت ترغيب شدم بيام اينجا و اطلاعاتم بيشتر بشه!
اما ظاهرا بحث يك جمله به درازا كشيده شده!و از موضوع تاپيك خارج شديم:303:
واقعا بياييم موانع ازدواجو بيشتر بحثش كنيم
همه ما مي دونيم مهمترين تصميمه زندگيه و خودبه خود انسانها تو اين مرحله نگرانند.
طبق مقياس ارزشيابي هلمز و راهه ،خود موضوع ازدواج 50 درجه فشار رواني به فرد وارد مي كنه!
حال، جدايي بدون طلاق از همسر 65 درجه،آشتي مجدد با همسر 45 درجه،و.....
قصدم اين نيست كه نگران ازدواج باشيم.
ولي بياييم موانعو بشناسيم تا اين مرحله رو با موفقيت پشت سر بگذاريم
خود بنده به خاطر مشكلات مالي فكر ازدواج نيستم فعلا!
حالا اين يه موردشه!چيزاي ديگه هم هست!
كه ميشه نتايج خوبي از اين صحبت ها بدست بياد!
ببخشيد قصدم همراهي با عزيزان هست نه ..
:72:
ممنون از دوست عزیزم نقاب.
با سلام .
amir05خوشحالم که شما هم فهمیدی که
این تاپیک از موضوع خارج شده.
موفق باشی.
سلام نیلوفر/ازدواج سخت شده البته سخت هم بوده/سخت تر شده/چون خودمون سخت میگیریم/فرقی هم نمیکنه/دختر خانوم ها به شکلی/آقا پسر ها هم به شکلی دیگه/اضطراب نداشته باش/ازدواج هم تصمیم مهم هست/از این تصمیم های مهم همه ما داشتیم/همیشه وقتی مسیر کمی در حال تغییر باشه اضطراب داریم/زمان کنکورو به یاد داری/اضطراب داشتی/البته ازدواج شاید مهم تر باشه/ولی سختش نکن/بزرگش نکن/مثل خیلی از هم سن و سالامون که کنکور یک غوله براشون/این که با کی ازدواج کنی به خودت بستگی داره/به دیدگاهت/به میزان شناختت از خودت/از علایقت/از تواناییهای تو/به انتظاراتت از زندگی مشترک/چی داری برای همسر آیندت که بهش بدی/در عوض چی ازش میخوای/همه را روشن کن برای خودت/به اندازه ای که میتونی برای طرف مقابلت قدم بر داری/فدا کاری کنی/گذشت کنی/به همون اندازه انتظار داشته باش/شاید حتی کم تر هم انتظار داشته باشی بیشتر آرامش داشته باشی/هر اندازه توقعاتت از زندگی آیندت بیشتر باشه سخت تر میگذره/واقع بین باش/از یک پسر 26 یا 27 ساله حالا کمتر یا بیشتر مخصوصا مالی چه انتظاری میشه داشت/به نظر خودت واقع بینانست/هر اندازه توقعاتت واقع بینانه باشه و بر اساس واقعیت انتخابت درست تر میشه.
نیلوفر جان اشتباهاتتو در زنگیت بشمار/به طرفت هم به همون اندازه (از نظر من 2 برابر)حق اشتباه بده/اگر کسی باشه عاری از هر اشتباه/او هم به دنبال کسیست بدون هر اشتباهی/اگر کسی بی عیب است/او هم به دنبال کسییت بی عیب باشه/خودت را بشناس /با توجه به شناختت از خودت منتظر طرف مقابل باش/کسی که برای ازدواج پا پیش میگذاره را انتخاب کن/اگر خوب خودتو بشناسی/اشتباهاتتو/عیب هاتو/نقاط قوتتو/میتونی بدون استرس انتخاب کنی.
اصلا" یکی بگوید چه کاری راحت است ؟ مگر زندگی معجونی از سختی و راحتی نیست ؟الحمدا.. بعد از مدتها دولت هم وارد شده است که سازمان ملی جوانان را مامور تشکیل موسسات همسر یابی نموده است ! باز هم خوب است. ولی اصل خود دختر یا پسر است که باید با استفاده از تجربه آدمهای دلسوز وکار بلد واعتماد به نفس واز همه مهمتر توکل تصمیم بگیرد .الان پول در آوردن سخت است ،سالم بودن چه روحی چه جسمی هم سخت است هم هزینه دارد ،ارتباط مفید ومناسب چه با جنس مخالف وچه همجنس سخت است پس به نظر من زیبایی زندگی در همین است ،سختی _آسانی تلاش _نتیجه غم _ شادی
ممنون از sogol93.:43:
(پس به نظر من زیبایی زندگی در همین است ،سختی _آسانی تلاش _نتیجه غم _ شادی):104:>> آنچه از دل برآید بر دل نشیند.ممنون.:104:
سلام
نیلوفر عزیز به نظرم تعداد کمی از دوستانی که نظر دادن متوجه منظور شما شدند ,
من منظور شما رو درک می کنم , شما از بی معرفتی پسرها میترسید , و اینکه بعد از ازدواج چه داستانها و اتفاقهایی قراره بیوفته ,
من خودم پسر هستم و به شما پیشنهاد میکنم که به اطرافتون خوب نگاه کنید , پسرهایی رو میبینید که به محض دیدن شما به دنبال شما میان و می خوان از طریقی با شما دوست بشن , اگر باهاشون دوست شید بدترین و اشتباه ترین کارو در زندگیتون انجام دادید , اما اگر با ادبانه به راه خودتون ادامه بدید و نه باهاشون بد رفتاری کنید و نه باهاشون خوش رفتاری , میبینید که همین پسرها عاشق و دلباخته شما میشن ,
درباره پسرهای خوب و با معرفت باید بگم که سربه زیر هستند و سرشون تولاک خودشون هست , البته اثتثنا هم وجود داره , البته این پسرا دنبال شما راه نمیوفتن اینجا شما باید اونها رو از اینکه شما دوستشون دارید با نگاهتون آگاه کنید ولی بیشتر از این جلو نرید , چون درباره شما فکر بد میکنن ,
موفق باشید دوستان :72:
با درود؛
نخست بگویم که بنده اصلاً و به هیچوجه روی سخنم با نیلوفر نیست.بگذریم . . . .با این حرفها و باورها نمی توان به موفقیت در ازدواج اندیشید.به دلیل وجود عوامل صدمه زننده به روان و دخالت ژن در این امر و نیز حانواده های بیمار ایرانی که البته به دلیل فرهنگ غلط رایج درباره برخی باورها و نوع تربیت کودک است و نیز اجتماع خرابتر،زیرساخت شخصیتی یک جوان در سن ازدواج در سال 1387 دارای کمبودها،سیاهی ها،صدمات و بیماری هایی است.
اکنون نه فرصت و نه جایگاه شرح مفصل دلایل سخنم را دارم.این نکته مهم را گوشزد می کنم که لزوم بهره گیری از خدمات روان درمانی نه به دلیل بیماری های آشکار یا دیوانه بودن بدان معنایی است که در بیشتر اذهان وجود دارد و از سویی شرط لازم یک زندگی مشترک نسبتاً موفق درمان بیماری های پنهان و بسیار مزمن روانی است.شکا همین سایت را بنگرید،اگر یک انسان سالم از نظر روانی داشته باشیم،این همه مشکلات خاله زنکی و بیخودی و افراد مستاصل و درمانده و ناآگاه نخواهیم داشت.در یک آمار گفته شد که 70% مردم دچار گونه ای از یماریهای روان هستند.
حتی با وجود یک انسان هوشیار و تندرست،به دلیل أدثیر اجتماع،فرهنگ عمومی و فضای زندگی بازهم باید همواره هر دو سوی یک زندگی مشترک به طور مدام خود را بسازند و مراقب زندگی شان باشند.دوستان در کشورهای مترقی هر انسان متوسط از نظر درامدی یک وکیل و یک روانکاو دارد.
بدرود./
سلام دوستان خوبم
گرد آفرید عزیز درست میگن , اما اینجا یک مشکل دیگه ای هم هست و اون این هست که در ایران حتی روانکاوها هم مشکل روانی دارن چون در همین محیط بزرگ شدن وزندگی کردن , در کل به نظر من مدرکی که گرفته اند تنها نشان دهنه سالها حفظ کردن درس و پیاده کردن اون روی برگه امتحانی هست ,
ببینید دوستان دانشگاههای ما مشکل دارن , هدف دانشگاه های ما فقط دادن مدرک هست , نه پرورش افراد متخصص و ماهر , کشور ما از هسته و مرکز مشکل داره چه برسه به مردم بی چاره که نمیدونن ... , بهتره این بحث رو تموم کنم چون ربطی به موضوع اینجا نداره
هادی جان به قول خودت چشمه بدجور گل آلود است. خانه از پایبست ویران است / خواجه دربند نقش ایوان است
با درود؛
وینترسون77 ارجمند،بنده به سبب دیدگاه منطقی و دانشیم،در هر چیزی استثناها را در نظر می گیرم.بنده با بیانات شما نمی توان موافق باشم.هر چند که متأسفانه حرفهای شما در مواردی که اندک هم نیستند،درست است؛اما نه همه یا بیشتر موارد.بدرود./
سلام جناب گرد آفرید. اصولاً زیبایی بحث و استدلال های انسانی به تضارب آرا و عقاید گوناگون و به پیش بردن این فضا توام با احترام و تحمل عقاید متفاوت است. من هم در بسیاری موارد در این تالار با شما هم نظر و در معدودی موارد نظر متفاوتی داشته ام. در مورد پست بالایی هم صحبت من معطوف به عمومیت و کلیت مساله بود و البته می دانم که هچگاه هیچ چیز مطلق نیست و تبصره های زیادی وجود دارد. و البته در مورد روانشناشان نظر ندادم. منظورم چشمه ای بود که تصمیم سازی های کلان اجتماع در آن جوشش پیدا می کند.
ممنون از همه دوستان.