-
اگه من یک زن بودم..........
سلام به همه اعضا
مدتیه که این سئوال خیلی ذهنمو مشغول کرده اگه شوهری به جای زنش بود چی کار میکرد؟؟
آقایی که بد دهنه و خانومش نمیدونه باید چی کار کنه:302:
آقایی که دست بزن داره و خانومش خیلی ناراحته:54:
اقایی که تنبل کار نمیکنه:300:
آقایی که به دنبال خانومه دیگه ای!!:54:
آقایی که ابراز احساسات نمیکنه و خانومش حسابیییییییییییی رنجیده:302:
آقایی که اس ام اس مشکووووووووووووووک داره!!:305:
وووووووووووووووووو
میخوام از آقایون بپرسم چه مجرد چه متاهل اگه به جای هر کدوم از این خانوما بودین شما برای اصلاح همسرتون شوهر عزیزتون چی کار میکردین؟؟؟
این سئوالو پرسیدم شاید راه حل هایی طلای بدست بیاریم بلا خره هر جنسی نسبت به خودش شناخت یبشتری داره؟نه؟
مثلا بگید اگه من زن بودم:......................................... ....
ممنونم.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام
به نطر من اگه بتونی از نطر جنسی سیرش کنی تمام اینها حل می شه فقط سیر سیز سیر . دیگه همه چیز درست می شه
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pantea_8
سلام
به نطر من اگه بتونی از نطر جنسی سیرش کنی تمام اینها حل می شه فقط سیر سیز سیر . دیگه همه چیز درست می شه
مطمئنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این چیزها دلیل پشت کار و خوش اخلاقی و... مرد میشود؟؟؟؟؟ به نظر من پشت کار و اخلاق و... ذاتی است ربطی به ... ندارد.
آقایون کجایید؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
آقایون پس کجایییید؟؟؟؟؟؟؟؟
نکنه خودتونم نمیدونید اگه یک زن بودین باید با آقایون چه برخوردی میکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!! !!
یعنی اینقدر پیچیده هستین!
به نظر من پانته آ به این شوری هم که شما میگید نیست البته رابطه جنسی در زندگی زناشویی مهم هست ولی نه به شوری!!!
بهتر نیست رفتار درستئ از زبون خود آقایون بشنویم؟
من خودم جایی از اقای شنیدم که میگفت:اگه من زن بودم میدونستم چی کار کنم که شوهرمو!!! توی مشتم بگیرم بدون من آب!!! نخوره(شاید نون بخوره!)حیف که زن نیستم !!تا به زنم نشون بدم زن بودن یعنی چی؟!
حالا من میخوام نظر شما رو بدونم زن بودن یعنی چی؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام
من اگه زن بودم شوهرمو می پرستیدم.
باور کنید.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sedmammad
سلام
من اگه زن بودم شوهرمو می پرستیدم.
باور کنید.
ببخشید میشه بگید رو چه حسابی؟؟؟؟؟؟؟
تاپیکو از اول بخون آقا، ما شوهری رو میگیم که دست بزن داره و بد اخلاقه ها!!! حواست هست؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام سید محمد
یعنی چی میپرستیدید؟
ببخشیدا از در میومد خونه سجدش میکردین!!!
خیلی کلی گفتین
من میخوام جزیی تر باشه
ببنید مثالی میزنم
آقایی میگفت من اگه جای زنم بودم وقتی شوهر نازنین خسته از در وارد میشد میرفتم جلو میبوسیدمش کیفشو از میگرفتم یک لیوان شربت یا چای یا قهوه واسش میاوردم.................................
سئواله دیگه؟
اگه هر کدوم از مشکلات مثل دست بزن...ببخشید چشم چرونی!!!!....خساست!!با عرض معذرت فراوان بچه نه نه یا مامانی!!!
بی احساس...تنبل وووووووووووووووووو غیره
میخوام بگید اگه جای خانومتون بودین برای بهتر شدن اوضاع چی کار میکردین؟؟؟؟؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
ester ِ عزیز
بین اینکه من اگر زن بودم چی کار می کردم با اینکه چه کار باید بکنم توفیر هست. کدوم رو بگم؟ اینکه چی کار باید بکنم، یا اینکه چی کار می کردم.
ظاهر اولی- اینکه چیکار باید کرد- چندان خوشایند خانوما نیست اما محتواش دقیقا دلخواهشونه . اما دومی- اینکه چیکار میکنم- خب یه موضوع سلیقه ای و نسبی هست. حالا کدوم رو عرض کنم؟
در هر حال من در هر دو مورد می پرستیدمش...
شاید سجده اش هم می کردم!
و خیلی کارهای دیگه...
پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مثل من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sedmammad
سلام
من اگه زن بودم شوهرمو می پرستیدم.
باور کنید.
ببخشید میشه بگید رو چه حسابی؟؟؟؟؟؟؟
تاپیکو از اول بخون آقا، ما شوهری رو میگیم که دست بزن داره و بد اخلاقه ها!!! حواست هست؟
حتی اگر دست بزن می داشت، یا بداخلاق بود. باز هم می پرستیدمش.
باور کنید.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
فرقی نمیکند چه زن چه مرد یکسری خطوط است که تکلیف را معلوم میکند :1-انسانیت 2-اخلاقیات 3- مذهب 4-قانون پس فرقی ندارد. ولی خانمها چون کمی احساساتی هستند فوری واکنش نشان میدهند ولی اقایان اکثرا"تودارترند وسعی میکنند مردانه مشگل را حل کنند!!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
ای بابا من از شما توقع نداشتم sedmammad. لطفا دلیل بیار که ما هم قانع شویم. چه دلیلی واسه این کار داری؟ از خود گذشتگی حتما.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
اسم تاپيك رو عوض كن تا نظر بديم! به شيوه هوشمندانه اي اسم تاپيك حالت كلي "اگر من يك زن بودم" انتخاب شده و در متن تاپيك آورده شده" اگر زن يك مرد بي احساس با دست بزن و... بودم " !!!
اين كار به عمد و به اين منظور انجام شده كه بعد از مدتي دوستان در مورد زن يك مرد عصبي و بد دهن نظر بدن در حاليكه كسي كه مياد تاپيكو مي خونه تصور مي كنه كه موضوع در مورد همه زنهاست!
آقاي استر اين روش براي جلب نظر ديگران قديمي شده!!! حناي امثال شما هم ديگه رنگي نداره!!
من اگر يك زن بودم در درجه اول به اين فكر مي كردم كه براي طرف مقابلم چه كاري رو انجام دادم و چه توقعاتي رو از اون دارم!! يك تعادل در حقوق و وظايف! همين. نمي تونم در گوشه منزل بيارامم و انتظار داشته باشم كه همسر خسته و كوفته من كه تا پاسي از شب بيرونه به محض رسيدن به خونه احساسات منو درك كنه و به گريه هاي من توجه كنه كه نصفش به اين خاطره كه خواهر فلان حرف زده و مادر بهمان حرفو!!
به تبع اگر مرد من انسان زورگويي بود يا با سياست اون رو اصلاح مي كنم كه بايد اصلاح بشه و اگر نشد به شيوه خودش برخورد مي كنم. اما تا زورگويي چي تعريف بشه. گاهي زنها كمك نكردن يك مرد در آشپزي رو زورگويي مرد مي دونند !! اين مشابه اينه كه مرد كمك نكردن زن رو در تعويض تايرهاي ماشين يا درست كردن كولر خونه رو زورگويي اون بدونه!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
پريروز بود داشتم به دوستم مي گفتم اگر تو كاملا خونه رو مرتب كني اما غذات حاضر نباشه و خونه ات آروم نباشه شوهرت متوجه تميزي خونه نمي شه و تو رو به خاطر حاضر نبودن غذا ملامت مي كنه البته اگر اين كار چند روز پشت سر هم اتفاق بيافته البته نه اينكه مردها شكمو باشن نه! مسئله ايجاد امنيتيه كه اونها دنبالشن اين غذا مي تونه يه حاضري مختصر با چاشني محبت باشه و سكوت يك ساعته و بس
اما ...
ديروز من اين قاعده رو رعايت نكردم خونه مرتب بود اما آسايشي در كار نبود (خانم ژوليده و عصباني و خسته بچه ها كلافه از گرفتاري مامان و بهانه گيري هاي كودكانه و نق نق و بي غذايي ! چه شود؟؟؟)
شوهرم تذكر رو دادن و خانم ابرو در هم كشيدن و زندگي زهر شد اما
من اگر جاي يه زن عاقل بودم نه با سياست كه هرگز قبولش ندارم چون عشق سياست نمي پذيره. بلكه با محبت دليل موجه ام رو كوتاه و خلاصه به زبان مي آوردم و ...
مردها اصولا آدم هاي بدي نيستن اما به نظر من نوع صحبت كردن خيلي پيچيده رو دوست ندارن و همينطور بچه بازي هاي زنشون رو مردي كه خانم بازي مي كنه و هرزه است و توي سكس آزار مي رسونه و يا دست بزن داره دو دليل داره يا زنش به دليل مشكلات اساسي خاله زنك بازي از زندگي دور شده يا خودش مشكل داره پس هر دو طرف قضيه به بيماري مي رسيم . و اين بيماري تا علاج نشه راه زندگي بن بسته . و اينكه امروز تاپيكي ايجاد بشه كه آقاي محترم تو اگر زن بودي با زنت چه رفتاري مي كردي اساسا اشكال داره چون اين سوال از يك مرد سالم پرسيده مي شه و اون مرد جواب مي ده من چون خودم سالمم يا همسر بيمارم رو علاج مي كردم يا اين تاپيك به خودي خود بسته مي شد چون مشكل از بين مي رفت.
و حالا من به عنوان يه زن با قاطعيت مي گم اگر من زن مشكلات روحي امروز و گذشته ام رو رفع كنم و از تجاربم در هر زمنه اي توي زندگي ام درست استفاده كنم و دنبال مقصر و ببخشيد ها نباشم و گاهاً گوشي بشم براي درد و دل مردي كه دوستم داره و بعضا ً يادم بياد كه براي عشقم حرمت قائلم و يادم بمونه بزرگ شده ام و دوره لوس بازي ديگه تموم شده و جاي جاي زندگي ام و لحظه لحظه عمرم حرمت داره و مقدسه 90 درصد مشكل حل شده اون 10 درصد هم به خودي خود حل مي شه و .
من به عنوان يه زن همسرم رو مي پرستم چون تنها زن زندگي اونم چون همسرم موادي نيست چون همسرم نمي ذاره كسي توي زندگي اش دخالت كنه چون حريم شخصي منو محترم مي شماره چون دوستم داره حالا من براي اون مرد عصباني مزاج چكار كنم ؟ اون كه اين همه خصايص خوب داره اما با اين نقطه ضعفش چه كنم ؟ وقتي خسته مي ياد و حتي نمي تونه از حال بچه هاش مطلع بشه وقتي تمام بار مسئوليت بچه ها به عهده منه وقتي من هم خسته ام وقتي من هم ...
بهترين كار به خدا مي گم خدايا توانم رو زياد كن و صبرم و بيش از پيش و بصيرتي بهم بده كه همه داشته هام رو بهتر ببينم اين مي شه كه وقتي شوهرم مي ياد خونه و با آرامش مثال زدني خونه اش كه بوي نور مي ده مواجه مي شه
تمام سختي ها رو حتي اگر شده براي چند لحظه فراموش مي كنه و براي خانواده اش بهترين مي شه .
مردها بد نيستن مردها كودكاني هستند دلاور كه وجودشان نياز هر زندگي است . مردها چراغ خونه ان و هارت و پورتشون هارموني زيباي زندگي تشرشون هم نوايي محبت و قدرت و شعور و منطقشون در كنار احساس پاك زن ترنم عشق.
من هرگز هرگز قبول نمي كنم زن و شوهرهايي كه روان سالمي دارن به بن بست برسن شما چطور؟
احتمالا سِد ممد هم مي خواست همين رو بگه
موفق و مؤيد در پناه حق
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام آقا سورنا ممنون از پاسختون ولییییییییییییییییییییییی یییی من مرد نیستم من خودم دخترم!!!
اسم تایپیکو اتفاقا پشیمون شدم بهتر مینوشتم آقایون اگر شما یک زن بودید....... شاید این طوری بهتر بود
از حنا و این حرفا هم راستش سر در نیاوردم!!!
از این حرفا گذشته دقیقا نظور من همون سیاست هستش من خودم به شخصه دوست دارم همون سیاستی که فرمودینو بدونم شاید در اینده سبب خیر در زندگیه مشترک من بشید
البته منظور من فقط آقایونی نبود که به شکلی از نظر خانومشون مشکل دارن کلا منظورم این بود توقعات روشن بیان بشه
شما میگید توقعات من میخوام اگر میشه همین توقعاتی که یک مرد از زنش داره به این شکل بیان بشه که اگه من به جای خانوم ایندم باشم.......................................... ............
در اخر هم ممنونم..
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
n.delnaz از شما هم منون
آقا sorena_arman
این نکته ای که فرمودین""نمي تونم در گوشه منزل بيارامم و انتظار داشته باشم كه همسر خسته و كوفته من كه تا پاسي از شب بيرونه به محض رسيدن به خونه احساسات منو درك كنه و به گريه هاي من توجه كنه كه نصفش به اين خاطره كه خواهر فلان حرف زده و مادر بهمان حرفو!!
عالیییییییییییییییییییییی بود
2 تا نکته داره:1
)گریه کردن ممنوع
2)غیبت مادر شوهر و خواهر شوهر ممنوع
آقایون خسته از درمیان خونه توقع آرامش دارن(به جا هم هست) خانوم نشسته گوشه خونه اب غوره میگیره!!!!! خانوم عزیز بعد یک مدت شوهرتون خسته میشه اون جاست که دیگه نازتو نمیکشه هیچچچچچچچچچچ داد و بیداد هم راه میندازه!!!
بعد شاکی هم میشین که شوهرم ناز منو نمیکشه وقتی گریه میکنم بی تفاوته......
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام
درود خاص به خانم delnaz و همه خانمهای بزرگوار و عاشقی که همه چیزشون رو به شوهرشون می بخشن. عشق، احساسات، عاطفه، صبر و حوصله خودشونو...
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
دلناز فقط می تونم بگم بی نظیر بود! واقعا به حال همسر شما که یک استثنا در زندگی های امروز مردان رو داره تجربه می کنم غبطه می خورم. همین!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام مجدد
یک چیزی از اون نوع اولی بگم خدمت دوستان.اما قبلش یه سوال، قبول دارین که خداوند از همه انسانها بیشتر سرش می شه؟
اگر قبول دارین بسم الله:
سوره نساء آیه 34
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
و اما ترجمه و تفسیر.
اول ترجمه:
ترجمه تحت اللفظی
مردان ، از آن جهت که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده است ، و از آن ، جهت که از مال خود نفقه می دهند ، بر زنان تسلطدارند پس زنان شايسته ، فرمانبردارند و در غيبت شوی عفيفند و فرمان خدای را نگاه می دارند وآن زنان را که از نافرمانيشان بيم داريد ، اندرز دهيد و از خوابگاهشان دوری کنيد و بزنيدشان اگر فرمانبرداری کردند ، از آن پس ديگر راه بيدادپيش مگيريد و خدا بلند پايه و بزرگ است
ترجمه فولادوند
مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مىكنند. پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مىكنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است.
ترجمه مجتبوی
مردان بر زنان كارگزاران و سرپرستانند از آن روى كه خدا برخى از ايشان- مردان- را بر برخى- زنان- فزونى و برترى داده و بدان سبب كه از مالهاى خويش هزينه مىكنند. پس زنان نيك و شايسته [خداى و شوهران خود را] فرمانبردارند و [عفّت خويش و حق شوهران را] در حال غيبت [آنان] به نگاهداشت [حقوقى كه] خدا [براى آنان قرار داده است] نگهدارندهاند. و زنانى كه از سركشى و نافرمانيشان بيم داريد، [نخست] پندشان دهيد و [اگر مؤثر نيفتاد] جامه خواب را از آنها جدا كنيد و [اگر باز سودمند نشد] بزنيدشان. پس اگر از شما فرمان بردند، راهى- بهانهاى- بر آنان- براى ستم و آزار- مجوييد. همانا خداوند والا و بزرگ است.
ترجمه مشکینی
مردان سرپرست زنانند به سبب آنكه خداوند برخى را بر برخى ديگر (مردان را بر زنان در نيروى فكرى و روانى و جسمى) برترى بخشيده (و از اين رو ولايت امر جامعه را در رتبه نبوّت و امامت و ولايت انتصابى از جانب معصوم، از آن مردان قرار داده است) و نيز مردان سرپرست همسران خويشاند به خاطر آنكه از اموالشان (براى زنان) خرج مىكنند. پس زنان شايسته مطيع و فرمانبرند و به پاس آنكه خداوند (حقوق آنها را) نگه داشته آنها هم (در غياب شوهر حقوق و اسرار و اموال او را) نگه دارندهاند. و زنانى كه از نافرمانى آنها (نسبت به مسائل معاشرت) مىترسيد (نخست) آنها را موعظه كنيد و (بعد) در خوابگاه از آنها دورى نماييد و (اگر سود نبخشيد، در محدوده دستور شرع) آنها را بزنيد، پس اگر از شما اطاعت نمودند، ديگر بر (آزار) آنها راهى نجوييد، كه همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
ایضا تفسیر آیه 34تا38 سوره نساء
تفسیر مجمع البيان
ترجمه 34 - مردان، كارگزار[و تدبيرگر امور] زنانند، از آن روى كه خدا برخى از آنان را بر برخى [ديگر] برترى بخشيده، و بدان جهت كه از دارايىهاى خويش[براى تأمين زندگى زنان] هزينه مىكنند؛ بنابراين زنان شايسته [آنانى هستند كه در زندگى مشترك، همسرانشان را با رعايت حقوق و احترام متقابل ]فرمانبردارند؛ و از آن روى كه خدا [حقوق آنان را] پاس داشته است، در غياب [شوهرانشان] نگاه دارنده [اسرار و حقوق آنان و عفت و كرامت ]خويشاند؛ و آن زنانى كه از ناسازگارى [و سركشى ]آنان بيم داريد، اندرزشان دهيد، و [اگر سودبخش نبود] در خوابگاهها از آنان دورى گزينيد؛ و [اگر باز هم به حق و عدالت باز نگشتند] آنان را [به صورت انسانى و عادلانه، به عنوان تنبيه ]بزنيد. پس اگر [به منظور انجام وظايف] از شما پيروى نمودند، [هشدارتان باد كه ديگر] راهى بر[زيان] آنان مجوييد، كه خدا بلند مرتبه و بزرگ است. 35 - و اگر از [ناسازگارى و ] دشمنى ميان آن دو بيم داريد، داورى از خانواده مرد، و داورى از خانواده زن برانگيزيد [ تا در ميان آنان صلح و سازش پديد آورند]. اگر آن دو [همسر] بخواهند [آن زندگى مشترك را سر و ]سامانى دهند، خدا ميانشان سازگارى [وصفا] پديد مىآورد؛ چرا كه خداوند هماره دانا و آگاه است. 36 - و خداى [يكتا]را بپرستيد و چيزى را شريك او نسازيد و به پدر و مادر نيكى كنيد؛ و [نيز به] نزديكان، يتيمان، بينوايان، همسايه نزديك، همسايه دور، يار همراه، در راه مانده و بردگانى كه مالك[آنان] شدهايد [نيكى نماييد]؛ چرا كه خدا كسى را كه تكبّرورز و فخرفروش است دوست نمىدارد. نگرشى بر واژهها «قوّام»: در بردارنده معناى مبالغه و به مفهوم سرپرست،كارگزار، عهدهدار امور و تدبيرگر شئون آمده است. «قنوت»: فرمانبردارى فروتنانه و از دل و جان. «نشوز»: سركشى و سرپيچى از انجام وظيفه و رعايت حقوق ديگرى. «هجر»: دورى گزيدن. «ضجوع»: خوابيدن، و «مضاجع»به مفهوم بسترها و خوابگاهها آمده است. «بغيه»: جستن و خواستن. «شقاق»: شكاف، جدايى، ناسازگارى و دشمنى. «توفيق»: سازگارى، توافق، آشتى و مهر و يارى خدا به انسان در راه انجام كارهاى شايسته «جار»: همسايه «جنب»: دور «قرين»: نزديك «مختال»: خودخواه، خودبزرگ بين، كسى كه با پندارهاى پوچ و بىاساس براى خويش مقام و موقعيتى مىپندارد كه فاقد آن است. «فخور»: فخرفروش و كسى كه امتيازات و نقاط قوّت خويش را به منظور خودنمايى به رخ ديگران مىكشد و به انگيزه خودبزرگ بينى بر مىشمارد؛ امّا به كسى كه گاه نعمتهاى خدا را به خود بر مىشمارد و سپاس مىگزارد، سپاسگزار گفتهاند. شأن نزول در شأن نزول و داستان فرود نخستين آيه مورد بحث سه روايت آمده كه بيانگر يك داستان است و تفاوت در چهرههاست: 1 - برخى آوردهاند كه آيه شريفه در مورد مردى به نام «سعدبن ربيع» و همسرش «حبيبه» فرود آمد؛ چرا كه آن دو، كه خاندانشان از يارانِ «مدنى» پيامبر بودند، در زندگى مشترك دستخوش كشمكش شدند؛ و آن مرد همسرش را به خاطر سركشى و نافرمانىاش كتك زد. آن زن به همراه پدرش «زيد» نزد پيامبر شكايت برد، و آن حضرت پس از رسيدگى، دستور قصاص داد. آنان را براى اجراى دستور بردند كه درست در همان لحظات اين آيه شريفه بر قلب مصفّاى پيامبر فرود آمد و پيامبر پس از تلاوت آيه شريفه فرمود: ما چيزى را خواستيم و خدا دستورى ديگر داد، و آنچه خدا مقرر فرموده بهتر است و آنگاه حكم خويش را برداشت. 2 - «كلبى» در اين مورد آورده است كه: آيه شريفه در مورد«سعد» و همسرش «خوله» فرود آمد و داستان فرود آن همانگونه است. 3 - برخى ديگر آوردهاند كه آيه شريفه در مورد «جميله» و شوهرش «ثابت» فرود آمد؛ و آنگاه داستان فرود آن را همانگونه كه گذشت روايت كردهاند. تفسير مديريت در خانواده در دو آيه پيش، ضمن بيان برابرى زن و مرد در اصل انسانيت، به پارهاى از تفاوتهاى ظاهرى و حقوقى آنان اشاره رفت، اينك در اين آيه شريفه مىفرمايد: اَلرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما اَنْفَقُوا مِنْ اَمْوالِهِمْ مردان در نظام خانواده كارگزار و تدبيرگر امور زنانند، و سرپرستى و مديريت جامعه كوچك خانواده را به عهده دارند؛ و اين به خاطر تفاوتها و برترى برخى از انسانها بر برخى ديگر است كه دستگاه حكيمانه آفرينش بر اساس مصلحت در نظر گرفته است. راز مديريت مرد در اين فراز از آيه شريفه، نخستين رمز كارگزار بودن مردان را در جامعه كوچك خانواده بيان مىكند و خاطر نشان مىسازد كه دليل اين كار اين است كه مردان به طور عادى از نظر دانش و خرد و استوارى ديدگاه و تصميم بر كارها، بر زنان برترى دارند؛ و ديگر بدان جهت است كه از دارايى و ثمره تلاش خود، هم به زنان مهريه مىپردازند، و هم هزينه خانه و خانواده را تأمين مىكنند. فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ به باور برخى از مفسران، منظور اين است كه زنانِ شايسته، فرمانبردار خدا و همسران خويشاند؛ و اين آيه را گواه ديدگاه خود آوردهاند كه مىفرمايد: يا مريم اقنتى لربّك...»(35) هان اى مريم! در زندگى هماره فرمانبردار پروردگار خويش باش! و نيز، در غياب همسرانشان عفت خويش را پاس مىدارند. و به باور برخى، حقوق و دارايى و حرمت شوهران را نگاهبانند. به باور ما همه اين مفاهيم در آيه موجود است و هيچ ناسازگارى ميان دو ديدگاه نيست. و اين پاسداشتن حقوق همسر و عفت خويش از سوى زنان بدان دليل است كه خدا حقوق آنان را كه از جمله آنها پرداخت مهريه و تأمين هزينه زندگى و رفتار عادلانه با آنان است برايشان پاس داشته و همه را بر عهده شوهرانشان نهاده است. برخى بر آنند كه به بركت پاسداشتن خدا از اين حقوق و حدود است كه زنان مىتوانند آنها را پاس دارند. وَ اللّاتى تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فىِ الْمَضاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَ منظور اين است كه: آن زنانى كه شما شوهران از سركشى و حق ناپذيرىشان بيم داريد و به راستى مىترسيد و مىدانيد كه در انديشه سلطهجويى در جامعه كوچك خانه و خانواده هستند و با شما به ناسازگارى مىپردازند، با مِهر و صفا اندرزشان دهيد؛ و اگر گفتگو و خيرخواهى سود نبخشيد، در بستر و خوابگاه از آنان دورى گزينيد. به باور «سعيدبن جبير» پيام اين جمله اين است كه از آميزش با آنان خوددارى ورزيد؛ امّا به باور گروهى، از نزديكى و همخوابگى با آنان خوددارى كنيد. در اين صورت روشن مىشود كه آنان از نظر مِهر به شما و ادامه زندگى مشترك چگونهاند؛ اگر به راستى شما و زندگى با شما را دوست دارند، اين جدايى شما بر آنان گران مىآيد و راه عادلانه و رعايت حقوق و حدود را برمىگزينند، وگرنه به دورى گزيدن شما نيز بها نمىدهند. و در روايتى از حضرت باقر عليه السلام در اين مورد رسيده است كه به اينگونه زنان سركش، به هنگام خواب پشت كنيد و توجّه ننماييد؛ به همين مفهوم تفسير شده است. «فرّاء» بر آن است كه در آيه شريفه، «بيم از نافرمانى» به مفهوم آگاهى از نافرمانى و سركشى آمده است و واژه خوف گاه به مفهوم علم به كار مىرود. از«ابنعباس» آوردهاند كه: زنان را در صورت سركشى با بهرهورى از كتاب خدا اندرز دهيد و به آنان خاطر نشان سازيد كه از خدا بترسند و در قلمرو مقررات نظام خانواده با شما سازگار و فرمانبردار باشند؛ اگر نپذيرفتند، با آنان اندكى درشتى كنيد؛ و اگر سود نبخشيد به گونهاى كه زخم و شكستگى پديد نيايد، آنان را تنبيه نماييد. و از ششمين امام نور آوردهاند كه منظور از تنبيه، زدن با ساقه گياه يا نى است. فَاِنْ اَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً و اگر آنان از سركشى خويش بازگشتند و راه سازگارى و انجام وظايف برگزيدند، ديگر راهى براى زيان رساندن به آنان براى شما نخواهد بود. به باور برخى منظور اين است كه ديگر هيچ راهى براى دورى گزيدن و يا هشدار و تنبيه نمىماند. و به باور برخى ديگر، هنگامى كه آنان سرسازگارى و انجام وظايف داشتند، ديگر به ژرفاى جان آنان كار نداشته باشيد و آنان را به مهر و محبت قلبى مكلّف نسازيد. اِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً به يقين خدا بلند مرتبه و بزرگ است. او برتر از آن است كه كسى را به كارى فراتر از توان و امكاناتش موظّف سازد. به باور برخى منظور از بيان دو وصف از اوصاف خدا در آخر آيه شريفه اين است كه به مردان هشدار مىدهد كه مراقب رفتار خويش باشند؛ چرا كه خدا مىتواند زنان را در صورتى كه به آنان ستم كنيد، يارى نمايد وبر شما پيروز سازد. و به بارور برخى منظور اين است كه: هان اى مردان با ايمان! خدا شما را به اندازه توانتان مكلف ساخته است؛ بنابراين شما نيز از زنان چيزى فراتر از توان آنان و مقررات و حقوق خويش نخواهيد. طرح حكيمانه براى ايجاد سازش در آيه شريفه آفريدگار انسان، مردان جامعه را راه نمود كه به هنگام پديدار شدن نشانههاى سركشى و وظيفهناشناسى همسرانشان چگونه رفتار كنند؛ اينك در اين آيه راه مىنمايد كه اگر آن تدابير سودى نبخشيد و خطر جدايى احساس گرديد، چه بايد كرد. وَ اِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ اَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ اَهْلِها و اگر نشانههاى دشمنى و شكاف پديد آمد و از ناسازگارى آن دو بيمناك شديد، داورى از خاندان مرد و داورى نيز از خانواده زن برانگيزيد تا ميان آنان سازش پديد آورند. در اين مورد كه روى سخن در آيه شريفه با كيست، ديدگاهها متفاوت است: 1 - برخى بر آنند كه مخاطب آيه همان كسى است كه سرپرستى نظام خانواده به عهده اوست. 2 - امّا برخى از مفسّران و بيشتر فقها بر اين عقيدهاند كه روى سخن با كسى است كه اين كشمكش خانوادگى در برابر او طرح مىگردد و توانايى حلّ آن را دارد. روايات رسيده از حضرت باقر و صادق نيز بيانگر اين ديدگاه است. 3 - به باور پارهاى از مفسران نيز روى سخن با دو عضو اصلى خانواده، يعنى زن و مرد و بستگان نزديك آنان است. يك پرسش آيا دو داورى كه براى ايجاد سازش و رفع كشمكش برگزيده مىشوند، در صورت نيافتن راه ادامه زندگى مشترك، مىتوانند آن دو را ازهم جدا كنند و به گونهاى شرافمتندانه زن را طلاق بدهند و انحلال خانواده را اعلان كنند؟ پاسخ از روايات رسيده از امامان نور چنين دريافت مىگردد كه آنان تنها با رضايت زن و مرد مىتوانند انحلال خانواده و جدايى زن و مرد را اعلان كنند؛ امّا برخى بر آنند كه مىتوانند؛ و روايتى نيز از امير مؤمنان در اين مورد آوردهاند. طرفداران اين ديدگاه بر اين عقيدهاند كه دو داور از سوى زن و مرد وكالت دارند. بنابر اين در صورت عدم امكان سازش و راه نبودن براى ادامه زندگى مشترك مىتوانند جدايى آنان را اعلان كنند. اِنْ يُريدا اِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما اِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً به باور برخى منظور اين است كه اگر آن دو داور به راستى در انديشه سازش آن زن و مرد، و يافتن راه حلّ مشكل آنان باشند، خداوند ميان آنان سازش پديد مىآورد تا بر اساس عدالت و مصلحت داورى كنند؛ امّا برخى بر آنند كه اگر دو داور در انديشه ايجاد سازش ميان زن و شوهرش باشند، خدا ميان آن زن و مرد سازش پديد مىآورد و دشمنى و شكاف را از ميان بر مىدارد؛ چرا كه او به نيتهاى قلبى و خواستههاى آن دو، دانا و به مصالح و منافع خانواده و جامعه آگاه است. زنجيرهاى از كارهاى شايسته قرآن پس از سفارش به عدالت و نيكوكارى در مورد يتيمان، و توصيه به رعايت ارزشهاى انسانى و اخلاقى در نظام خانواده و ميان دو همسر، اينك به بيان يك سلسله امور معنوى و شمارى از كارهاى شايسته و پسنديده كه از ضروريات زندگى اسلامى و انسانى است پرداخته و در آغاز از توحيدگرايى و يكتاپرستى شروع مىكند و مىفرمايد: وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً خداى را به يكتايى بپرستيد و او را به شكوه و عظمت ياد كنيد و در عبادت و پرستش، شريكى براى او مگيريد؛ چرا كه پرستش و بندگى تنها در خور اوست كه آفريدگار تواناى جهان و انسان و ارزانى دارنده نعمتهاست. وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْساناً وَ بِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ و به پدر و مادر، هم خودتان نيكى كنيد و هم ديگران را در مورد آنان جز به نيكى و احترام سفارش نكنيد، و به همه نزديكان، يتيمان و بينوايان نيز احسان كنيد، و بدانيد كه نيكى واقعى در مورد يتيمان، حراست از حقوق و شئون و تربيت درست آنان است؛ و نيكى به بينوايان اين است كه حقوق آنان را پايمال نسازيد و در رفع گرفتارى و محروميت آنان بكوشيد. وَالْجارِ ذِى الْقُرْبى وَالْجارِ الجُنُبِ به باور گروهى منظور از اين دو تعبير، همسايه خويشاوند و بيگانه است؛ امّا به باور برخى منظور همسايه توحيدگرا و غير مسلمان است. از پيامبر گرامى در اين مورد آوردهاند كه فرمود: الجيران ثلاثة: جار له ثلاثة حقوق، حق الجوار و حق القرابة و حق الاسلام، و جار له حقّان: حق الجوار و حق الاسلام؛ و جار له حق الجوار، المشرك من اهل الكتاب.(36) همسايگان انسان سه گروهند: دستهاى از آنان از حقّ همسايگى، خويشاوندى و مسلمانى برخوردارند؛ و دستهاى از حقّ همسايگى و همدينى؛ و گروه سوم تنها از حقّ همسايگى و انسانى، چرا كه خويشاوند يا همدين نيستند. «زجاج» بر اين باور است كه منظور از همسايه نزديك، كسى است كه از نظر مسافت به شما نزديك است و او را مىبينيد و مىشناسيد؛ و همسايه دور به عكس آن است. در روايت است كه مرز همسايگى تا چهل منزل است؛ و نيز روايت آوردهاند كه تا حدود چهل متر است. با اين بيان، به باور ايشان منظور از همسايه نزديك، خويشاوند نيست؛ چرا كه قرآن شريف در مورد خويشاوندان در صدر آيه سفارش فرموده است. امّا ممكن است در پاسخ گفته شود كه خويشاوند در صورتى كه همسايه انسان گرديد، حقّ ديگرى نيز پيدا مىكند. با اين بيان در آيه تكرارى به چشم نمىخورد. وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ و به يار همراه و يا همنشين نيز نيكى كنيد. در مورد اين فراز، ديدگاهها متفاوت است: 1 - گروهى از جمله «ابن عباس» برآنند كه منظور رفيق راه است، و نيكى به او برخورد درست و رعايت حقوق و حدود و مواسات با او است. 2 - و گروهى بر اين باورند كه منظور همسر انسان است. 3 - پارهاى بر آنند كه منظور، كسى است كه به شما روى آورده و انتظار يارى دارد. 4 - و پارهاى نيز مىگويند منظور كارگر و خدمتگزار انسان است. به باور ما آيه همه اينها را در بر مىگيرد و نيكى به همه اينها سفارش شده است. وَابْنِ السَّبيلِ در اين مورد برخى بر آنند كه منظور اين است كه به در راهماندگان نيز نيكى كنيد. و برخى ديگر مىگويند منظور نيكى به ميهمان است. ابن عباس مىگويد: ميهمانى سه روز است، و فراتر از آن نيكى است، و هر نيكى نيز صدقه است. «جابر» از پيامبر گرامى آورده است كه فرمود: هر نيكوكارى صدقه محسوب مىگردد و يكى از آن نيكىها اين است كه با برادرت با چهرهاى باز روبهرو گردى و آب ظرف خويش را به ظرف او و به سود او بريزى. وَ مامَلَكَتْ اَيْمانُكُمْ و به بردگان خويش نيز نيكى كنيد و با تأمين نيازهاى آنان از واگذار نمودن كارهاى سخت و طاقتفرسابه آنها خوددارى نماييد. اِنَّ اللَّهَ لايُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوْراً و بهوش باشيد كه خدا مردم متكبر و فخرفروش را دوست نمىدارد. ابن عباس مىگويد: دليل بيان دو صفت منفى تكبر و فخرفروشى اين است كه مردم متكبر و فخرفروش از بستگان و همسايگان نيازمند خويش متنفّرند و با آنان رفتار شايسته ندارند. گفتنى است كه آيه شريفه در بردارنده همه محتوا و اركان اسلام است و انسان را به سوى ارزشهاى انسانى راه مىنمايد؛ و اگر كسى درباره اين آيه شريفه درست بينديشد، از هر نوع پند و اندرز سخنوران بىنياز است و به علوم و دانشهاى گوناگون دانشوران دست مىيابد. پرتوى از آيات در آياتى كه گذشت، قرآن شريف يك سلسله تدابير ظريف و سازنده را براى استحكام و استوارى نظام خانواده و حلّ بحرانها ترسيم مىكند كه اگر به هنگام پديدارشدن نشانههاى بحران در روابط خانواده، و به صدا در آمدن زنگ خطر، اين تدابير به شيوهاى شايسته مورد عمل قرار گيرد، بسيارى از بحرانها و زيانهاى برخاسته از آن به خوبى برطرف شده و يا به صورت شرافتمندانهاى انحلال آن اعلان و به انبوهى از بدبختىها خطّ پايان خواهد كشيد. اين تدابير عبارتند از: 1 - اصل مديريت در جامعه كوچك خانواده جامعه جهانى از جامعههاى گوناگون، و هر كدام از اين جامعهها از واحدهاى خانواده پديد آمدهاند. اگر خانواده بزرگ بشرى يا جامعههاى كوچكتر براى جلوگيرى از هرج و مرج و بىبرنامهگى و انحطاط و از همگسيختگى و پيدايش راه تكامل و پيشرفت، نيازمند به اداره و مديريت وكارگزارند، به همان دليل جامعه كوچك خانه و خانواده نيز براى اوج گرفتن به پرفرازترين قله تكامل مادى و معنوى و اخلاقى و انسانى و مبارزه با آنها و از همگسيختگى خانواده نيازمند به نظام و مديريت و مدير و معاون و مشاور است. ضرورت مديريت در جهان كنونى بهگونهاى روشن است كه پيش از شكلگيرى هر حزب و گروه در هر واحد اقتصادى و اجتماعى و ادارى و خدماتى، نخست به مديريت آن مىانديشند و اميرمؤمنان قرنها پيش فرمود: «لا بدّ للنّاس من امير...»(37) مردم هر جامعه و تمدنى، ناگزير از مديريّت و اداره و كارگزارند. و نخستين درس اين آيات اين است كه جامعه كوچك خانواده نياز به مديريت و مدير و مشاور و معاون دارد. 2 - مدير و معاون در اين جامعه كوچك در گام دوم از اين آيات اين پيام را دريافت مىداريم كه ضمن رعايت احترام و حقوق متقابلِ دو ركن اساسى اين جامعه كوچك كه زن و مرد مىباشند، و با در نظر گرفتن شرايط جسمى و فكرى و عاطفى هر كدام از يكسو، و تعهدات اقتصادى مرد بر تأمين هزينه خانواده و پرداخت مهريه به زن، مناسبترين و طبيعىترين راه اين است كه مديريت اين جامعه كوچك را به شايستهترين و كارآمدترين و لايقترين آن دو بسپاريم. با اين بيان اگر مرد شايستهترين آن دو بود، مديريت را بر اساس شايستهسالارى به مرد بسپاريم و معاونت آن را به زن، تا با به هم پيوستن نيروى بيشتر جسمى و فكرى و قدرت شگرف هنرى و عواطف سرشار و زندگى ساز انسانىِ زن و مرد در نظام خانواده، هم براى آن برنامه و نقشه تكامل ترسيم مىگردد و هم هزينه اين پيشرفت تأمين شود، و هم در فراز و نشيبها به شايستگى از آن دفاع گردد.آرى، الرّجال قوّامون على النّساء بما فضّل اللّه بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم... 3 - رعايت حقوق متقابل در هر جامعهاى دو اصل اساسى جدايى ناپذيرند: 1 - انجام وظيفه 2 - ايجاد وظيفه هنگامى كه مديريت در نظام خانواده به انجام شايسته وظايف مادى و معنوى و اقتصادى و عاطفى و انسانى خويش قيام كرد و حقوق معاونت را كه در دين، ركن اين جامعه كوچك است پاس داشت، در برابر اين انجام وظيفه براى او تكليف ايجاد مىكند و اين جاست كه حقوق متقابل در خانه و جامعه بشر شكل مىگيرد و از هم گسست ناپذير مىگردد؛ و اين سومين درس در پرتو اين آيات است كه مىفرمايد: «فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه...». و زنان شايسته زندگى و درستكار، آنانى هستند كه در برابر حقوقى كه خدا براى آنان مقرر داشته است در برابر مديريت خانه فروتن هستند و نه سركش و ماجراجو، و در غياب مردِ خانه يا حضور او، اسرار و حقوق و عفت خويش و آبروى خانواده را پاس مىدارند. 4 - راه رويارويى با بحرانها هر جامعهاى در فراز و نشيبهاى زندگى ممكن است به آفتها و بحرانهايى گرفتار آيد كه بقا و حيات آن در گرو رويارويى شايسته مديريت و معاونت آن با آفتهاست. درس ديگرى كه از آيات مورد بحث مىگيريم اين است كه در صورت بروز نشانههاى بحران و سركشى زن يا مرد و پايمال ساختن حقوق و ناديده گرفتن وظايف چه بايد كرد؟ اينك در اين جا چگونگى رويارويى مرحله به مرحله با قانونشكنى زن يا معاونت نظام خانواده طرح مىگردد كه به ترتيب عبارتند از: 1 - اندرز وگفتگوى شايسته و انسانى براى حلّ مشكل. 2 - مبارزه منفى و قطع رابطه محدود. 3 - و آخرين راه براى مديريت، اندكى «شدت عمل» با رعايت همه مقررات انسانى. 4 - و پس از آن مراجعه به محكمه خانوادگى و فاميلى تا داورى نمايند و راه ادامه زندگى مشترك و نظام خانواده را ارائه و موانع همكارى را بر طرف يا انحلال آن را اعلان كنند
پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ester
سلام آقا سورنا ممنون از پاسختون ولییییییییییییییییییییییی یییی من مرد نیستم من خودم دخترم!!!
اسم تایپیکو اتفاقا پشیمون شدم بهتر مینوشتم آقایون اگر شما یک زن بودید....... شاید این طوری بهتر بود
از حنا و این حرفا هم راستش سر در نیاوردم!!!
از این حرفا گذشته دقیقا نظور من همون سیاست هستش من خودم به شخصه دوست دارم همون سیاستی که فرمودینو بدونم شاید در اینده سبب خیر در زندگیه مشترک من بشید
البته منظور من فقط آقایونی نبود که به شکلی از نظر خانومشون مشکل دارن کلا منظورم این بود توقعات روشن بیان بشه
شما میگید توقعات من میخوام اگر میشه همین توقعاتی که یک مرد از زنش داره به این شکل بیان بشه که اگه من به جای خانوم ایندم باشم.......................................... ............
در اخر هم ممنونم..
ببینید من هنوز منظور شما رو نمی فهمم! عنوان تاپیک یه چیزی می گه این جمله های اخیرتون یه چیز دیگه.
به هر حال من اگر زن بودم خودم رو مسئول می دونستم نسبت به ساخت زندگی! طرف مقابل رو مسئول خوشبختی خودم نمی دونستم. یقینا ظلم رو تحمل نمی کردم و واکنش نشون می دادم. خیانت رو هم تحمل نمی کردم. وقتی من پای بندم به زندگی اون هم باید باشه.محکم کنارش وای میستم نه مثل یک مرد. مثل یک شیر زن.
البته که ناز می کردم، البته که گاهی اوقات قهر می کردم ، این طبیعت من زنه و اون طبیعتش در این موارد نازکشیه. ولی رو مخ مردم سورتمه سواری نمی کردم!! اون رو در احساسات آدم حساب می آوردم و خودم رو در منطق.
در روابط جنسی گرم برخورد می کردم و عاطفم رو در همه زندگی نشون می دادم. از خودم سعی نمی کردم مرد بسازم.
مرد من ، زن انتخاب کرده و نه مرد!
مسلما یک مرد حق زدن یک زن رو نداره! ولی یک زن هم حق داد کشیدن و جیغ زدن و گریه زاری و مویه گرفتن نداره!! کی می دونه از کجا مشخصه که این زنی که جیغ می زنه و زار می زنه شب و روز اگر قدرت مرد رو داشت روزی هزار بار مردشو نمی زد؟!! الان که قدرت نداره جسم مردشو از کار بندازه روانشو از بین می بره. زنی که جیغ می زنه و شب و روز مویه و گریه راه می ندازه یا روانیه که باید بردش تیمارستان یا اینکه دوست داره کتک بخوره که البته نباید به این آرزوش رسوندش!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
ایضا یک مقاله جالب که نه همه اون، اما خیلی جاهاش دلایل عرض بنده مبنی بر پرستش شوهر نداشته ام رو! روشن تر عنوان می کنه. شخصا فقط به آیات و روایات ارائه شده بعنوان سند توجه می کنم و به تفسیر شخصی افراد از اونها چندان توجهی ندارم. به هر حال آفریننده من و فرستادگان معصوم وی بهتر از من بر اینگونه امور آگاهی دارند.
" مسائل جنسی، ریشه بسیاری از طلاقها
آمارها بیانگر آن است كه بیش ترین علل و عوامل مستقیم و یا غیرمستقیم افزایش طلاق در میان خانواده ها عدم تعامل سازنده و مفید میان زن و شوهر است. زنان بر این باورند كه با اختیار شوهر، توانسته اند به همه چیزهایی كه می خواستند دست یابند و ستون استوار بنیاد خانواده را در اختیار گرفته اند و به اهداف خود رسیده اند. در حالی كه نگه داشت چیزی سخت تر از به دست آوردن آن است. مردان در دست زنان و یا در كنار ایشان همانند ماهی بسیار لغزنده هستند. از این رو نمی توان از گریزپایی آنها سخن نگفت و امید داشت كه همواره پای بند خانه و خانواده باشند مگر آن كه انگیزه های قوی و شدید آنان را در محیط خانواده حفظ كند.
در ریشه یابی طلاق همواره از مسایل جنسی به صراحت و یا كنایه سخن گفته شده است. بطوری كه از نظر برخی كارشناسان مسائل خانواده، بیش از 50درصد طلاقها ریشه در مسائل جنسی دارد.
مردان پیش از آن كه به جا و مكان و غذا اهمیت دهند به مسایل جنسی اهمیت می دهند. از این رو گفته اند ریشه مشكلات خانوادگی را می بایست در خلوت گاه ایشان جست.
بر پایه آموزه های قرآنی و فرمان الهی، زنان و مردان می بایست در شبانه روز سه وعده را خلوت كنند و در این سه زمان حتی فرزندان نیز نباید در خلوت گاه ایشان وارد شوند. (سوره نور 58) در این سه خلوت زن می بایست خود را به اشكال مختلف بیاراید و از هرگونه آرایش و زینت بهره برد.
نحوه تعامل خصوصی زن و شوهر
در روایات و روان شناسی جنسی درباره خلوت گاه و تعامل زن و شوهر در این مدت، گفته شده كه آنان در این مدت با یك دیگر درباره مسایل خصوصی سخن بگویند و معاشقه نمایند و هرگز درباره مسایلی سخن نگویند كه كدورت زا باشد و مشكلات بیرون از خلوتگاه را به درون خلوتگاه بكشاند و عیش را منقص گرداند و آتش محبت را به آب سرد سخنان درشت خاموش سازد بلكه هر سخنی كه مهر و محبت را بیافزاید و عاملی برای جذب و جلب به سوی یك دیگر باشد بر زبان رانند.
به هر حال عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حریم كاملا خصوصی، اصلی قرآنی و حكمی الهی است كه نمی توان از آن چشم پوشید. از این رو گفته اند بسیاری از مشكلات و درگیری های میان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگی با خلوت گاه ایشان دارد. هرگاه مسایل خلوتگاه حل شود اغلب مشكلات دیگر به خودی خود حل می شود. اگر مردی درباره پوشش زن و یا غذا و نحوه بچه داری و مانند آن اشكالی می گیرد ریشه آن را می بایست در جای دیگر جست و این گونه چیزها بهانه هایی بیش نیستند.
در این حریم خصوصی، بچه ها و دیگر كسان حاضر در محیط خانواده نمی بایست وارد شوند. در دستورهای قرآنی و نبوی این مسئله بارها مورد تأكید قرار گرفته كه زن و شوهر می بایست از خوابگاه مستقل و مجزایی برخوردار باشند تا از هر حیث آسوده خاطر باشند.
حسن التبعل، رفتاری جهادی
اما علی(ع) در كلمات قصار نهج البلاغه (شماره 136) در عبارتی كوتاه اما پرمغز می فرماید: جهاد المرآه ، حسن التبعل= جهاد زن، نیكوشوهرداری كردن است. به تحقیق و با اطمینان می توان گفت تمام رمز و رازهای خوشبختی و سعادت یك زوج مسلمان و مؤمن در همین عبارت كوتاه نهفته است و شاید بتوان ادعا كرد كه پیرامون همین عبارت موجز، مقالات متعدد و حتی كتاب ها نوشت.
تجربیات زندگی بسیاری از خانواده های مسلمان نشان می دهد كه اغلب معضلات و ناهنجاریهای خانوادگی و اختلافات میان همسران ناشی از عمل نكردن به این جمله نورانی امیر بیان است ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع و در ادامه مقاله، به بازخوانی حسن التبعل یعنی نیكوترین شیوه شوهرداری در آموزه های قرآنی می پردازیم.
تبعل و بعل در لغت
بعل در زبان عربی به معنای رئیس و رب النوع و بت و صنم و مانند آن آمده است. در آیات قرآن هرگاه این واژه به كار رفته مراد از آن شوهر و جفت زن است به جز در آیه 125 سوره صافات كه به معنای بت و صنم می باشد. خداوند در این آیه می فرماید: اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقین؛ آیا بعل را به عنوان خدای خویش می خوانید و از او درخواست كمك دارید و خدایی را كه بهترین آفریدگان است رها می سازید؟ به نظر می رسد كه در این آیه مراد از بعل، خدایی است كه در میان اقوام قدیمی لبنان در منطقه بعلبك مورد پرستش بوده است. حضرت الیاس(ع) كه مأمور به سوی ایشان بود آنان را به پرستش خدایی دعوت می كند كه بهترین آفریدگار است ولی آنان نمی پذیرند.
به نظر طبری در تفسیر كبیر او، بعل در این كاربرد واژه ای عربی از واژگان اهل یمن است كه به معنا ومفهوم رب و پروردگار وخدایگان است. از این رو می توان گفت كه معنای آن چندان تفاوتی با معنای مالك و صاحب كه در آرامی و یا سامی ریشه داشته نخواهد داشت؛ زیرا محققان براین باورند كه واژه بعل از ریشه سامی و یا آرامی است و در زبان وادبیات ایشان به معنای مالك و صاحب و پروردگار به كار می رفته است. برخی دیگر براین باورند كه اقوام سامی به زمینی كه دارای آب كافی بود و نیازی به آبیاری نداشته و در آن زمین درختان میوه خوبی به عمل می آمد سرزمین بعل می گفتند كه در حقیقت پروردگار و رب درختان و گیاهان خود بوده و نیازی به آبیاری آسمانی (باران) یا زمینی از راه نهر ندارد.
از این رو شوهر و جفت زن را بعل گفته اند كه در حقیقت خدایگان زن و پروردگار اوست و به نوعی مالكیت و سروری دارد. در كاربردهای اقوام كهن برای بیان مفاهیمی مهم چون شوهر، احترام و بزرگی و سیادت و آقایی مطرح و مهم بوده است. از این رو از واژگانی بهره گرفته می شد كه در حد و اندازه پرستش بوده است.
در برخی از اقوام، شوهر چنان از جایگاه بلند برخوردار بود كه در حكم خدایگان و در شأنیت پرستش بوده است. از این رو واژه ای كه برای بیان پروردگاری و رب النوعی و یا صنم و بت استفاده می شد برای شوهر نیز به كار می رفته است. بنابراین معنا و مفهوم بعل در كاربردهای اصیل آن به معنای پروردگار خانه و سرور و سالار بوده است.
معناشناسی حسن
اما واژه حسن به ضم حاء كه در زبان پارسی به معنی نیكویی است، در حوزه های مختلف، معنایی متنوع و متعدد دارد. با این همه در یك امر مشترك می باشد و آن مسئله زیباشناختی به عنوان مؤلفه و مقوم اصلی است. هر چیزی هر چند خیر و خوب باشد ولی نیكو نیست. نیك و نیكو چیزی است كه از نظر ذوقی و عاطفی و زیبایی، شخص را به وجد و ذوق می آورد. از این رو تاكید بسیاری در این واژه بر جنبه های روان شناختی و زیباشناختی آن شده است. نیكو، هر امر پسندیده ای است كه زیبایی را نیز همراه خود دارد و زمینه اعجاب و شگفتی دیگران را فراهم می كند و عواطف و احساسات آنان را برمی انگیزد.
حسن خلق كه در آیات قرآنی از آن سخن به میان آمده و حتی پیامبر با عنوان «علی خلق عظیم» مورد تمجید و ستایش خداوند قرار گرفته به معنای نرم خویی، پاكیزه گفتار بودن و با روی گشاده و زیبا با دیگران برخورد كردن است.(جامع السعادات، ج1، ص 306)
بنابراین با توجه به كاربردها و مصادیقی كه قرآن برای حسن خلق بیان داشته می توان گفت كه حسن التبعل چیزی در مایه های رفتارها و هنجارهای نیك و حتی فراتر از آن است.
خلوت سه گانه و اهمیت آن
یكی از بهترین و نیكوترین روش های همسرداری به طور كلی و شوهرداری به طور خاص آن است كه زن و شوهر در شبانه روز سه وعده با یكدیگر تنها باشند: پیش از نماز صبح و سحرگاهان، هنگام چاشت(ظهر) و هم چنین بعد از نماز عشاء.( نور 58)
در این زمان هیچ یك از بستگان از كوچك و بزرگ نباید راه یابند و اگر فرزندان به بلوغ جنسی رسیده اند می بایست همانند دیگران هنگام ورود به خلوت، از پدر و مادر اجازه ورود بگیرند.
خلوت های سه گانه آن چنان مهم و اساسی است كه پیامبر اكرم(ص) می فرماید: نشستن مرد در كنار همسر خود در پیشگاه خداوند دوست داشتنی تر از اعتكاف و شب زنده داری در مسجد خود (مسجدالنبی در مدینه) است. (تنبیه الخواطر ج2 ص 122)
مرد در این خلوت گاه، باید محبت خود را به زن ابراز كند و از پنهان كردن آن بپرهیزد؛ زیرا زنان با شنیدن محبت مردان اعتماد به نفس خاصی می یابند. از این رو پیامبر بزرگوار(ص) می فرماید: این گفته مرد به همسر خویش كه دوستت دارم هیچ گاه از قلب او بیرون نمی رود. (كافی ج5 ص 569)
هر یك از زن و مرد باید به اشكال مختلف مهر و محبت خویش را بیان و آشكار سازند. چه این مسئله با گفتن كلمه ای باشد و یا دادن شاخه گلی و یا هر چیزی كه زن از آن خوشش می آید. از این رو حتی خریدن تنقلاتی جزئی و چیزهایی كه زن بدان علاقه مند است یكی از شیوه های بیان و ابراز مهر و محبت بشمار می رود. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: مردی كه برای همسرش لقمه می گیرد نزد خداوند پاداش دارد. (المحجه البیضاء ج3 ص 7) به این معنا كه این عمل وی نه تنها بازتاب دنیوی و افزایش مهر و محبت میان زن و شوهر خواهد داشت بلكه بازتاب اخروی نیز به ارمغان می آورد و شخص در آخرت از پاداش آن بهره مند می شود.
زن در خلوت گاه باید خود را عرضه كند. و لذا در اسلام پیش قدمی زن در مسایل جنسی و عرضه كردن پیشنهاد از سوی او امری مستحب دانسته شده است. استحباب به این معنا خواهد بود كه این عمل وی مانند لقمه گرفتن مردان برای زن، آثار دنیوی و اخروی و پاداش را دربردارد و فقط یك رفتار اجتماعی و هنجاری نیك به شمار نمی رود بلكه امری مورد تایید و تاكید دین و شارع به عنوان یك عمل دینی و حكم شرعی شمرده می شود.
پیامبر(ص) در بیان ضرورت اعلام آمادگی جنسی زن می فرماید: «علیها ان تطیب باطیب طیبها و تلبس احسن ثیابها و تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عیشه و اكثرمن ذلك حقوقا بر زن به عنوان یك واجب (یا حكم استحبابی) شرعی است كه از خوشبوترین عطرها استفاده كند و زیباترین لباس ها را بپوشد و خود را به نیكوترین وجه بیاراید و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه كند و اعلام آمادگی نماید. این از حقوق شوهر می باشد و حقوق شوهر بیش از این چیزی است كه گفته شد.
تاكید آن حضرت بر عرضه كردن در دو وقت به معنای مخالفت با حكم سه وقت قرآن نیست بلكه تنها از باب نمونه مواردی را مطرح می سازد و از بیان بسیاری از موارد و مصادیق خودداری می ورزد و در یك كلمه می افزاید كه حقوق شوهر بیش از آن چه گفته شده می باشد تا زن خود با توجه به شرایط شوهر و علاقمندی وی اقدام كند تا شوهر وی نیازی به دیگری پیدا نكند و در دام وسوسه های شیطانی نیفتد.
چنان كه گفته شد و آمارها نیز نشان می دهد، بسیاری از اختلافات میان زن و شوهر از این ناحیه است. شما زنانی را دیده اید كه در هنگام بیرون رفتن گویی، خود را برای عروسی و میهمانی آرایش می كنند و جامه های بسیار زیبا و آرایش بسیار نیكو می كنند و از همه روش های خودنمایی بهره می گیرند ولی همین كه به خانه می آیند آرایش را با توجیه بد بودن در نزد فرزندان می شویند و جامه های زیبا را از تن خارج می كنند و به شكلی معمولی در خانه می گردند. مردی كه در بیرون با چنین زنانی حتی بطور لحظه ای و گذرا مواجه شود سپس درخانه با شكلی دیگر روبه روگردد در درون خویش احساس كمبود می كند و به شكل مطلوب ارضا نمی شود در حالی كه دیدگاه اسلام عكس این رفتار را تأیید می كند .
آماده باش دایمی
یكی از حقوق مردان بر زنان به عنوان حسن تبعل آن است كه زن خود را همواره در حوزه مسائل جنسی آماده نشان دهد مگر در مواردی كه دین از آن بازداشته است. البته در همان موارد خاص و ممنوع نیز به اشكال دیگر خود را درمعرض بهره برداری جنسی قرار دهد و زمینه های استمتاع شوهر را فراهم آورد به گونه ای كه مرد هیچ احساس كمبود و نیاز جنسی نكند. این آماده باش هرچند كه در آیه 57 سوره نور نیز بیان شده ولی در روایات به شكلی مشخص مطرح شده است. در بسیاری از روایات بر این نكته تاكید شده كه زن می بایست همواره درحالت آماده باش دایم جنسی باشد.
در روایت است كه زنی از پیامبر(ص) درباره حقوق شوهر پرسید: آن حضرت فرمود: ولاتمنعه نفسها و ان كانت علی ظهر قتب؛ بر زن است كه خود را از شوهرش بازندارد و بگذارد تا وی از او كام بگیرد حتی اگر بر روی كوهان شتر باشد.
این روایت بدترین حالت را تجسم كرده كه در جریان سفر و آن هم در روی شتر و بار كجاوه اگر مردی از زن خویش بخواهد كه از وی كام گیرد می بایست خود را آماده كند و از آن بازندارد.
در حقیقت آماده باش دایمی جنسی برای جلوگیری از هرگونه احساس نیاز، امری است كه می بایست زن به عنوان حق شوهر بشناسد و از آن كوتاهی نكند. از این رو گفته اند یافتن شوهر آسان تر از حفظ آن است؛ زیرا مردان با دیدن غرایز جنسی شان تحریك می شوند و احساس نیاز می كنند و اگر این نیاز برآورده نشود، از راههای دیگر ارضا می شوند كه یا گناه است و یا با عقد موقت و دایم با زن دیگری برآورده می شود.
تاكید آیات و روایات بر خودنمایی و آراستگی زنان برای شوهران از این روست كه مردان با مشاهده و دیدن، عواطف و احساسات جنسی شان برانگیخته شود. از این رو زن موظف است خود را در حالت آماده باش قرار دهد تا شوهر وی به زنی دیگر گرایش نیابد و استمتاع نجوید.
مسائل جنسی در خانواده هم در حوزه تشكیل و هم بقای آن نقش اساسی دارد. تفكر این كه این امور در زمانی كاسته می شود و یا تقلیل می یابد و یا از میان می رود تفكر نادرست و دور از واقع است. مردان برخلاف زنان دارای تمایلات جنسی قوی ای هستند. شاید یكی از علل و حكمت های تعدد زوجات و عقد موقت مسئله گرایش های شدید جنسی مردان باشد كه هرگز فروكش نمی كند و زنان گاه به عللی نمی توانند آن را برآورده سازند و مشكلات خانوادگی را سبب می شود. خانه غالبا زمانی آرامش می یابد كه مرد از نظر جنسی ارضا شود و نیازهای جنسی او برآورده گردد.
اگر این تمایلات جنسی در خانه و به شكل صحیح و محبت آمیز تأمین نشود به اشكال مختلف در جامعه خود را نشان می دهد و فساد و تباهی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
از این رو زن باید پروانه وار پیرامون شوهر بچرخد و همه گونه وسایل و آرامش روحی و روانی و جنسی وی را برآورده سازد. امام باقر(ع) می فرماید: هر زنی كه یك لیوان آب به شوهرش بدهد از یك سال روزه داری و شب زنده داری برایش برتر است. (وسایل الشیعه ج 14 ص 123)
اصولا جهاد نفس و جهاد اكبر و اصغر زن در زندگی خانوادگی و در شوهرداری و حسن التبعل وی می باشد. زنان اگر بخواهند ثوابی كسب كنند نیازی نیست كه شب زنده داری كنند و برای نماز شب برخیزند و یا روزهای بلند و گرم را روزه مستحبی بگیرند و یا برای جنگ و جهاد در راه خدا به جبهه بروند. برای به دست آوردن پاداش اخروی همه این امور كافی است كه فقط خوب شوهر داری كنند. از این رو یك لیوان آب به شوهر دادن برابر با ثواب و پاداش یك سال شب زنده داری و روزه داری می باشد. (ر.ك به: زن در آینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی ص 398)
امام باقر(ع) هم چنین می فرماید: زن برای رضا و خشنودی خدا تنها رضایت شوهر را اصل قرار دهد. با این كار است كه رضایت و خشنودی خدا را نیز به دست می آورد و اگر شوهر خشمگین شود خشم الهی را به دنبال خواهد داشت.
رضایت شوهر، عامل ثبات خانواده
زنان می بایست به هر شكلی شده رضایت شوهر را به دست آورند. از این رو شوهر در اندیشه و تصویر اسلامی چون پروردگار صاحب حق و مالك شمرده شده است و از جایگاه بلندی برخوردار می باشد. زن برای به دست آوردن رضایت و خشنودی خدا نمی بایست نمازهای بسیار و یا طولانی بخواند و یا روزه های مستحبی بگیرد. همین كار را می تواند با رضایت شوهر به دست آورد و از پاداش آن بهره مندگردد. از این رو در اسلام جز نمازهای واجب و آن هم در خانه از آنان خواسته نشده و حتی نهی شده است كه زنی نمازش را طولانی كند و شوهر را سركار بگذارد و خود را در كنار شوهر ننشاند و عشوه نكند و روزه های مستحب حتی بی اذن شوهر باطل و گناه است و نمازهای مستحبی از استحباب خارج می شود.
به هر حال جهاد و دین داری زن در شوهرداری وی خلاصه می شود. چنانكه امیر مومنان علی(ع) می فرماید: جهاد زن آن است كه خود را بیاراید و زیبایی خویش را آشكار كند و برای شوهرش آراستگی نماید. (نهج البلاغه كلمات قصار شماره 136)
آنچه بیان شد تنها نمونه هایی كوچك از روش های نیك شوهرداری است و حتی اگر این كوچك ترین و مصادیق مطرح شده مراعات گردد بسیاری از خانه ها از وضعیت كنونی بیرون می رود و آرامش در خانه ها حكمفرما می شود ولی مساله این است كه حتی در همین اندازه مسایل رعایت نمی شود و در نتیجه طلاق و جدایی در جامعه افزایش می یابد. به سخن پیامبر(ص) آنچه گفته شده، بخشی از حقوق شوهران است و حق شوهر بیش از این چیزهایی است كه بیان شده است. البته بدیهی است كارها و رفتارهای دیگری نیز وجود دارد كه از مصادیق حسن التبعل است كه برای آشنایی با آنها می توان به كتابهای مربوط به اخلاق خانواده مراجعه كرد.
یك نكته ضروری
مجموع آنچه بیان شد ممكن است برای خواننده مقاله چنین القا كند كه نگارنده این سطور فردی متعصب و یا مردسالار و یا دارای گرایشاتی از این قبیل است و یك طرفه به قاضی رفته است در حالی كه چنین قضاوتی قطعا بدور از انصاف و واقعیت است و باید به این نكته اذعان كرد كه اگر اسلام این همه بر حقوق مرد تأكید می كند، متقابلا بر حق فراوان زن نیز در زندگی زناشویی تأكید دارد و آیات قرآن و روایات بسیار بر ضرورت رعایت حقوق زن در زندگی و فراهم كردن آسایش و آرامش او، خوشرفتاری با وی و عدم ظلم و اجحاف در حق او تأكید می ورزند كه پرداختن به این مقوله نوشتار مستقل و جداگانه ای را می طلبد و شاید در آینده به آن نیز بپردازیم. بدون تردید هدف نگارنده از نگارش این مقاله و مقالاتی از این دست، آشناكردن هر یك از زن و شوهر نسبت به حقوق و وظایف یكدیگر است تا از رهگذر آموزه های حیاتبخش دینی، زندگی توأم با آرامش، رفاه و محبت و دور از تنش و نابهنجاری را بدست آورند و لذت زندگی را بطور واقعی تجربه كنند."
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
من اعتراض دارم سید محمد!
من به عنوان یک مرد نمی خوام زنم مرا بپرستد و از خود برتر بداند! من به این راضی هستم که او مرا در کنار خود بداند و خود را در کنار من. نمی خواهم یک نفر ضعیف با من زندگی کند. من کسی را می خواهم که لایق عشق ورزیدن باشد. کسی که کمکم کند. به یک روش زنانه! نه مردانه. با بوسه ، با محبت، با گوش کردن به من ، با عاطفه زنانه (البته عاطفه ای که به قصه ها پیوسته و تنها واژه ای شده برای سواستفاده،" زنه روزی 5 بار گریه می کنه تا به خواستش برسه می گی چی شده ، می گه این عاطفه زنانست! مردشور این نوع عاطفه رو ببرن که حالم به هم می خوره ازش"). یقین بدونه کنارش هستم . با امنیت مردونه، با محبت مردونه، با در آغوش کشیدن های مردونه.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
شرمنده، اما چند تا مطلب دیگه در راستای ارائه دلائل برای پرستش شوهرم!
روایات و احادیثی از بزرگان دین:
از رسول خدا است که " اذا الرجل دعا زوجته لحاجته فلتأته و إن کانت علي التنور" يعني: " هنگاميکه يک مرد همسرش را جهت ارتباط عاطفی و جنسی فرا مي خواند، باید که او نزد شوهرش بيايد هرگاه او (زن) مشغول در مطبخ باشد."
از رسول خدا است که " إذا دعا الرجل امرأته الي فراشه فأبت فبات غضبان لعنتها الملائکه حتي تصبح." (متفق عليه) يعني: " پيغمبر خدا فرمود: هرگاه مردي زنش را جهت ارضاي تمايلش فرا خواند، و او (زن) رد کند، و مرد شب را با خلق تنگي سر کند، فرشتگان تا هنگام سحر آن زن را نفرين کنند"
ایضا از رسول خدا در حديث ديگر منقول است: زني به خدمت حضرت رسول (ص) آمد و سوال کرد حق شوهر بر زن چيست؟ فرمود: زياده از آن که توان گفت، پس فرمود: از جمله حق ها آن است که روزهٌ سنت بي رخصت او ندارد و از خانه بي رخصت او بيرون نرود و به نيکو ترين بو هاي خوش خود را خوشبو کند و نيکو ترين جامه هاي خود را بپوشد و به بهترين زينت ها خود را بيارايد و هر بامداد و شام خودرا بر او عرض کند که اگر ارادهٌ جماع داشته باشد ابا نکند. در حديث ديگر فرمود: هيچ چيز بي رخصت او به کسي ندهد و اگر بدهد گناهش براي زن است و ثوابش براي شوهر و هيچ شب نخوابد که شوهر از او خشمناک باشد. زن گفت: هر چند شوهر بر او ظلم کرده باشد؟ فرمود بلي." (حلية المتقين، ص ۱۱۵، محمد باقر مجلسي)
حضرت رسول فرمود . . . که زن نماز خود را طول ندهد براي آنکه منع کند شوهر او را از آنچه از وي خواهد و فرمود که هر زني که شوهر او را براي مجامعت بطلبد و او تأخير کند تا شوهر بخواب رود پيوسته ملائکه او را لعنت کنند تا شوهربيدار شود." ( حليه المتقين، ص ۸٠ ، محمد باقر مجلسي )
حضرت رسول فرمود . . . که زن نماز خود را طول ندهد براي آنکه منع کند شوهر او را از آنچه از وي خواهد و فرمود که هر زني که شوهر او را براي مجامعت بطلبد و او تأخير کند تا شوهر بخواب رود پيوسته ملائکه او را لعنت کنند تا شوهربيدار شود." ( حليه المتقين، ص ۸٠ ، محمد باقر مجلسي )
حضرت رسول فرمود . . ." لو کنت آمر أحداً أن يسجد لأ حد لأمرت النساء أن يسجدن لأزواجهن لما جعل الله لهم عليهن من الحق." يعني : " اگر به کسي دستور ميدادم کسي را سجده کند، بزنان دستور ميدادم شوهران خويش را سجده کنند از بس که خدا براي شوهران حق به گردن زنان نهاده است."
حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر (ص) منقول است: زني آمد به خدمت حضرت رسول (ص) و گفت يا رسول الله چيست حق شوهر بر زن، فرمود لازم است که اطاعت شوهر بکند و نا فرماني او نکند واز خانهٌ او بي رخصت تصديق نکند و روزهٌ سنت بي رخصت او ندارد و هروقت ارادهٌ نزديکي او کند مضايقه نکند، اگر چه بر پشت پالان شتر باشد و از خانه ٌ او بي رخصت او بدر نرود و اگر بي رخصت بدر رود، ملائکه ٌآسمان و زمين و ملائکهٌ غضب و ملائکهٌ رحمت همه او را لعنت کنند تا به خانه برگردد." (حلية المتقين، ص ۱۱٤ و ۱۱۵ محمد باقر مجلسي) حسين عماد زاده حديث زير را از کافي نقل مي کند که مي گويد: " زن بايد صبر و شکيبائي داشته باشد در شدائد بردبار شود تا خداوند او را بيامرزد." (زنان پيغمبر اسلام، ص ١٤۸ عماد زاده)
شرمنده از زیاده گوئی مجدد.
پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
من اعتراض دارم سید محمد!
من به عنوان یک مرد نمی خوام زنم مرا بپرستد و از خود برتر بداند! من به این راضی هستم که او مرا در کنار خود بداند و خود را در کنار من. نمی خواهم یک نفر ضعیف با من زندگی کند. من کسی را می خواهم که لایق عشق ورزیدن باشد. کسی که کمکم کند. به یک روش زنانه! نه مردانه. با بوسه ، با محبت، با گوش کردن به من ، با عاطفه زنانه (البته عاطفه ای که به قصه ها پیوسته و تنها واژه ای شده برای سواستفاده،" زنه روزی 5 بار گریه می کنه تا به خواستش برسه می گی چی شده ، می گه این عاطفه زنانست! مردشور این نوع عاطفه رو ببرن که حالم به هم می خوره ازش"). یقین بدونه کنارش هستم . با امنیت مردونه، با محبت مردونه، با در آغوش کشیدن های مردونه.
گرامی،
من اگر زن بودم واقعا شوهرمو می پرستیدم. این نظر منه! تازه زن که نیستم، فلذاست! که اتفاق خاصی نمی افته. یه چند خط بالاتر عرضی کردیم، فرمودند واضح تر بگو، من هم رزولوشن رو یه پرده بیشتر کردم. البته چیزی که زیاده پرده، بازم هست اما می ترسم ادامه بدم. هنوز جای برادرمون gazza درد می کنه! نمی خوام کس دیگری برنجه.
اما شما، مطمئن هستم که تقدیر همونی که می خوای و حتی بهتر و بالاتر از اونی رو که می خوای بهت می رسونه.
شرط می بندم. می بندی؟ سرچی؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
قصد نداشتم امروز دیگه ادامه بدم، اما توهم خود زن بینی! آنقدر بالا گرفته در من که باز هم دستم به یه پست دیگه گرفتار شد و ...
این هم جواب پولس ، رسول مسیحی به تاپیک شما:
اول اینکه پولس کیه:
پولس یا بولوس(عبری:שאול התרסי شائول طرسوس، یونانی:Σαούλ شائول و Σαούλ سوئولوس و Παῦλος پولوس) از رسولان و مبلغان مسیحیت و بنیانگذار الهیات و خداشناسی این آئین بود؛ برخلاف حواریون، پولس هرگز با عیسی دیدار نداشته است؛ با این حال این پولس بود که مسیحیت را از یهودیت جدا ساخت، همچون دینی جداگانه.
زندگی
پولس در شهر طرسوس در کیلیکا، در حدود سال دهم میلادی، در خانواده ای فریسی زاده شد. وی پس از کارمندی روم نام یونانی پولس(که به معنی کوچک است) را به جای نام عبری شائول برگزید. پولس، زبان یونانی و رومی را آموخت و با نوشته های شناخته شده ادبیات باستانی یونان آشنا شد؛ وی حرفه چادردوزی را آموخته بود و چندین سفر نیز به اورشلیم داشت. وی در اورشلیم، از گملیئل بن هیلل علوم دینی و تلمود را آموخت. او نخست به نام آئین یهود به مبارزه با مسیحیت پرداخت و در اورشلیم بسیاری از مسیحیان را کشت، سرانجام خود آئین یهود را کنار گذاشت و به مسیحیت گروید. یهودیان، فرماندار دمشق را به دستگیری پولس واداشتند. بنا به روایت مسیحی، پولس در میان سبدی از فراز دیوارهای شهر گذشت. پولس، چندی به عربستان رفت و به نام مسیح به سخنوری پرداخت. برنابا، دست موافقت به او داد و کلیسای اورشلیم را ترغیب کرد تا بشارت عیسوی را ابلاغ کند. برنابا، همچنین، برای اداره کلیسای انطاکیه از او یاری جست. بر اساس کتاب اعمال رسولان، پولس یک سفر تبلیغی به اورشلیم نیز داشته است.ولی اندکی پس از آن عازم سومین سفر تبليغی خویش شد، از مسیحیان در انطاکیه و آسیای صغیر بازدید کرد، دو سال را در افسوس گذرانيد،چند ماه را در فیلیپی، تسالونیکا، و بیریه تأسيس كرده بود گذرانيد.
این لینک هم کمک می کنه برای شناختن پولس: http://www.youtube.com/watch?v=s5VZh5rvW9g&feature=related
دیّم یا همون دوّم ، کامنت احتمالی ایشون برای این تاپیک:
بخشی از ترجمه نامه اول به قرنتیان
" شریف اول قرنتیان
1. از من پیروی کنید همانطور که من از مسیح پیروی میکنم.
قواعدی دربارۀ عبادت زنان
2. اکنون باید شما را تحسین کنم زیرا همیشه بیاد من هستید و از آن تعالیمی که به شما سپردم پیروی میکنید.
3. اما میخواهم بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر هر زن شوهر اوست و سر مسیح خدا است.
4. پس مردی که با سر پوشیده دعا کند یا پیامی از طرف خدا بیاورد سر خود یعنی مسیح را رسوا میسازد.
5. همچنین زنی که با سر برهنه دعا کند یا پیامی از خدا بیاورد سر خود یعنی شوهرش را رسوا ساخته و با زنی که سرش تراشیده شده ، هیچ فرقی ندارد.
6. اگر پوشانیدن یا نپوشانیدن سر برای زنی مهم نیست پس سر خود را هم بتراشد و اگر تراشیدن موی سر برای زن رسوایی ببار میآورد بهتر است که سر او هم پوشیده باشد.
7. لازم نیست که مرد سر خود را بپوشاند زیرا او صورت و جلال خدا را منعکس میسازد اما زن ، جلال مرد را منعکس میسازد ،
8. زیرا مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد بوجود آمد
9. و مرد نیز بخاطر زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد خلق شد.
10. باین جهت و همچنین بخاطر فرشتگان زن باید سر خود را بپوشد تا نشان دهد که تحت فرمان است .
11. بهر حال در اتحاد ما با خداوند زن از مرد یا مرد از زن بی نیاز نیست
12. زیرا چنانکه زن از مرد بوجود آمد مرد از زن متولد میشود. نه تنها هردوی آنها بلکه همه چیز متعلق به خداست.
13. خودتان قضاوت کنید ـ آیا شایسته است که زن با سر برهنه در پیشگاه خدا دعا کند؟
14. مگر خود طبیعت بشما نمی آموزد که گیسوی بلند برای مرد شرم آور است
15. اما برعکس ، گیسوی بلند زن ، مایه افتخار اوست و برای این باو داده شده است تا با آن سر خود را بپوشاند.
16. اگر کسی بخواهد در این خصوص مجادله کند تنها چیزی که به او میگویم این است که ما و کلیساهای خدا روش دیگری غیر از این نداریم."
مجددا شرمنده از زیاده گوئی این زبان سرخ...
و همیشه پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
ایول، دست مریزاد سید. با اینحال کاش منم زن بودم. حاجیه فیروزی بودم برای تمام فصول. عشقمو میکردم، حالمو میکردم، شوورداری و بچه داریمو میکردم.وااااه چه حالی میدادا!!
اما همچنان ارادتمندم
و همچنان حاجی ( بدون ه تانیث) فیروزی برای تمام فصول
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام سید محمد
ممنون از مطالبت
ولی ازین قبیل مطالب توی همین سایت و کلا سایت های دیگه فراوونه
اما من میخواستم حرف آقایونو از زبونه خودشون بشنوم
آقای سید محمد شما فرمودین همسرتونو اگر زن بودین حتی کتکتون هم میدن باز هم میپرستیدش!!!! زن و شوهر به کنار شما اگه با یکی از رفیقاتون ببخشیدا یک چک بزنه زیر گوشتون باز هم میتونید مثل قبل دوستش داشته باشید به عنوان یک رفیق؟خوبه که زن نستید والا به بخشید شوهر ذلیل میشدید!!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
آقای سورنا عنوان تایپیک مشکلش چیه؟
اگر در اولین پستم نتونستم منظورمو برسونم ببخشید بزارید به حساب کم تجربگی
ولی من اولین شئوالم این بوده""مدتیه که این سئوال خیلی ذهنمو مشغول کرده اگه شوهری به جای زنش بود چی کار میکرد؟؟""
و بعدش دومین سئوالمو پرسیدم در رابطه با آقایونی که در بعضی از موارد مشکل داشتن.....
بازم ممنون....
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
یک ضرب المثل امریکایی میگه""قبل اینکه به در باره کسی قضاوت کنید 3 ماه با دمپایی های او راه بروید""
اگر میخواید بدونید زنتون یا شوهرتون باید چه طوری رفتار کنه یک لحظه خودتونو به جای اون بگذارید
حالا حتما لازم نیست با دمپایهاش راه برید !!
یک لحظه توی ذهنتون نقش خانومتون یا شوهرتونو بازی کنید
اگه میشه هر آقایی اینجا یک لحظه توی ذهنش نقش خانوم ایندشو بازی کنه به نظرم هم برای خانوم ها و هم برای اقایون تجربه جالبیه!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نمیدونم چرا بعضی ها دوست دارن یا خورده بگیرن یا فکر کنن تایپیک با قصد و غرض خاصی باز شده!!!
من خودم به عنوان دختری که در شرف ازدواجم تنها دلیلم این بود خیلی بهتر بفهمم در زندگی جدیدم چطوری باشم
و چه کار هایی میتونه یک مردو برنجونه و چه کاری میتونه خوشحالش کنه....
بازم ممنون
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
2. اکنون باید شما را تحسین کنم زیرا همیشه بیاد من هستید و از آن تعالیمی که به شما سپردم پیروی میکنید.
3. اما میخواهم بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر هر زن شوهر اوست و سر مسیح خدا است.
4. پس مردی که با سر پوشیده دعا کند یا پیامی از طرف خدا بیاورد سر خود یعنی مسیح را رسوا میسازد.
5. همچنین زنی که با سر برهنه دعا کند یا پیامی از خدا بیاورد سر خود یعنی شوهرش را رسوا ساخته و با زنی که سرش تراشیده شده ، هیچ فرقی ندارد.
6. اگر پوشانیدن یا نپوشانیدن سر برای زنی مهم نیست پس سر خود را هم بتراشد و اگر تراشیدن موی سر برای زن رسوایی ببار میآورد بهتر است که سر او هم پوشیده باشد.
7. لازم نیست که مرد سر خود را بپوشاند زیرا او صورت و جلال خدا را منعکس میسازد اما زن ، جلال مرد را منعکس میسازد ،
8. زیرا مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد بوجود آمد
9. و مرد نیز بخاطر زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد خلق شد.
10. باین جهت و همچنین بخاطر فرشتگان زن باید سر خود را بپوشد تا نشان دهد که تحت فرمان است .
11. بهر حال در اتحاد ما با خداوند زن از مرد یا مرد از زن بی نیاز نیست
12. زیرا چنانکه زن از مرد بوجود آمد مرد از زن متولد میشود. نه تنها هردوی آنها بلکه همه چیز متعلق به خداست.
13. خودتان قضاوت کنید ـ آیا شایسته است که زن با سر برهنه در پیشگاه خدا دعا کند؟
14. مگر خود طبیعت بشما نمی آموزد که گیسوی بلند برای مرد شرم آور است
15. اما برعکس ، گیسوی بلند زن ، مایه افتخار اوست و برای این باو داده شده است تا با آن سر خود را بپوشاند.
16. اگر کسی بخواهد در این خصوص مجادله کند تنها چیزی که به او میگویم این است که ما و کلیساهای خدا روش دیگری غیر از این نداریم."
فقط میتونم اینو بگم:
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!8. زیرا مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد بوجود آمد
9. و مرد نیز بخاطر زن آفریده نشد بلکه زن برای مرد خلق شد.
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
مگر شوهر بت یا خداست که او را پرستش کرد
ما اصولا خدا پرست هستین نه شوهر پرست
من ارزویم این است که رابطه ام با همسر اینده ام براساس عشق باشد نه عابد و معبود
اصولا ما کسی را میپرستیم که از اشتباه مصون باشد اما یک مرد هم انسا نست و امکان اشتباه دراد
او هم نیاز دارد که ما بپذیریم که اشتباه میکند
نیاز دارد که خسته شود و به زنش پناه بیاورد و با او درد دل کند
نیازدارد که گریه کند
نیار دارد که مثل یک دوست با او مشورت کنیم نه مثل یک موجود بی مصرف اورا پرستش کنیم
نیاز دارد که احساس کند با یک انسان که میتونه روش حساب کنه با او زندگی کنیم نه یک کسی که عبادتش کنه
تو این تالار حرفهای عجیبی زده میشه!!!!!!
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sedmammad
سلام
درود خاص به خانم delnaz و همه خانمهای بزرگوار و عاشقی که همه چیزشون رو به شوهرشون می بخشن. عشق، احساسات، عاطفه، صبر و حوصله خودشونو...
سلام دوستان
سد ممد گرامي من بيش از اونكه چيزي ببخشم درحال دريافتم دريافت يه زندگي كه با همه فراز و نشيب هاش يادم داده نفس كشيدن مقدسه و بس
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
سلام
چند مطلب:
1 تا شوهر نکرده اید لطفا زیاد به شناختتون از شوهر تکیه نکنید کاترین.
2: کما فی السابق عرایض بنده مستند بود. گفتین توضیح بده، توضیح مستند دادم و چه سندی بالاتر از قرآن و گفتار امامان معصوم؟ چرا بر خورده بهتون؟ سند مستند تر دارین، بفرمائین استفاده کنن دوستان.ester
3: حتما - حتما - حتما شوهر ذلیل می شدم. ردخور نداره و در این موضوع شک نکنید.ester
4: حالا فهمیدی چرا آقایون با شما خانمها طرف بحث نمی شن؟ester
5: این روزها کمتر زنی هست که متوجه بشه حتی نفس کشیدن توی فضای خونه اش مقدسه، چه برسه به کار کردن، چه برسه به همسرداری و بچه داری...هر کس اینجوریه دانسته یا ندانسته شامل یک لطف بزرگ خداست.delnaz
و یک خبر خوش اینکه بخاطر تجربه بدی که داشتم و نمی خوام این تجربه تکرار بشه، دیگه حرفی برای گفتن ندارم.کما اینکه داستان خیلی مفصل تر از اینهاست که نوشتم.
پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
تجربه ثابت کرده نباید بیش از حد به آقایون محبت کرد چون سریع خودشون رو گم می کنند . اگر دوست داشتنی هستند بهتره که بیشترش توی دلمون بمونه و زیاد ابرازش نکنیم
آقایون هم خودشون به این موضوع واقف هستند.
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
من اعتراض دارم سید محمد!
من به عنوان یک مرد نمی خوام زنم مرا بپرستد و از خود برتر بداند! من به این راضی هستم که او مرا در کنار خود بداند و خود را در کنار من. نمی خواهم یک نفر ضعیف با من زندگی کند. من کسی را می خواهم که لایق عشق ورزیدن باشد. کسی که کمکم کند. به یک روش زنانه! نه مردانه. با بوسه ، با محبت، با گوش کردن به من ، با عاطفه زنانه (البته عاطفه ای که به قصه ها پیوسته و تنها واژه ای شده برای سواستفاده،" زنه روزی 5 بار گریه می کنه تا به خواستش برسه می گی چی شده ، می گه این عاطفه زنانست! مردشور این نوع عاطفه رو ببرن که حالم به هم می خوره ازش"). یقین بدونه کنارش هستم . با امنیت مردونه، با محبت مردونه، با در آغوش کشیدن های مردونه.
:104:
شما خیلی منطقی فکر میکنید که نمیخواهید زنتون شما را بپرسته بلکه دوست دارید همراه شما باشه کمتر مردی این طوریه، کسی از پرستیده شدن بدش نمیاد! البته باور کنید تعداد زنان گریه کن کمتر از تعداد زنانی ست که همراه شوهرشون هستند. لطفا بدبین نباش سورنا جان (البته حق میدم بهت).:72:
سوال از سید ممد شما دوست دارید زنتون شما را بپرسته؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
جواب به مثل من
قرار نیست زن من کاری بکنه، قراره اگه من زن باشم، شوهرمو بپرستم. همین!
بده؟
یه سوال : چند نفر از دوستان مون که اینجا نظر میدن متاهلن؟ یه آمار بدین لطفا.
پیروز باشید
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
آقا محمد چون جای خانمتون نیستید همچین حرفی رو می زنید .
یه کاری کنید تا تلاشتون بیهوده هدر نره ، بهتره جای خودتون باشید و خانمتون رو بپرستید اون موقع معنی واقعی زندگی رو می فهمید.
امتحان کنید امتحانش مجانیه
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
آقای سید ممد جان من با پرستیدن یا نپرستیدن مشکلی ندارم میخواهم بدانم شما حاضری زنتو بپرستی؟
من مجرد هستم شما چه طور؟
-
RE: اگه من یک زن بودم..........
زن امروز با زناني كه قرنها پيش در گوشه خانه مي نشستند تا شوهر برايشان طعام بياورد و به پاس جيره اي كه خوردند كتك بخورند و سجده كنند مسلما" خيلي فرق مي كند زن و مرد هر دو به گردن هم حق دارند وهر دو بنده خدايند پس خداوند آن دو رو براي آرامش كنار هم قرار داده نه اينكه همديگه رو پرستش كنند . بدون شك مرد چون در همه دوران ها تكيه گاه بوده هميشه قابل احترام است . .و در كل رضايت زن وشوهر از همديگر يك نوع پرستش در برابر خدا محسوب مي شه .نه اينكه پرستيده شدن مرد توسط زن موجبات رضايت خدا باشد .