پدر مخالف

با سلام خدمت شما دوستان عزيز.
من توي يه تاپيك ديگه هم يه مطلبي رو نوشته بودم و حالا مسئله ديگه راجع به اون قضيه. خانواده فردي كه من مي خوام با ايشون ازدواج كنم همه موافق ازدواج ما هستند بجز پدرش. تمام خانوادشون خيلي دوست دارند اين ازدواج سربگيره طوري كه بعد از 2بار جواب منفي دادن من باز هم پا پيش گذاشتند. خانواده خيلي خوبي هستند ولي پدرشون دوست دارند كه پسرشون با يكي از دختراي فاميل ازدواج كنه و انتخاب من براي ازدواج از طرف خانوادشون بوده يعني خانوادشون پيشنهاد دادن و من و ايشون بعد از چند جلسه به توافق رسيديم. رضايت پدرشون خيلي برام مهمه طوري كه چندبار من با مادرشون راجع به اين مسئله صحبت كردم و گفتم من اگه بخوام عروس يك خانواده بشم دوست دارم از طرف همه خانواده همسرم مورد تاييد باشم. به نظرمن ايشون مخالفند چون طي چند جلسه اي كه خانواده اين آقا تشريف آوردن پدرشون نيومدن ولي مادرشون گفتن پدرشون خيلي سرش شلوغه. البته ناگفته نماند پدر اين آقا چون مسافرتهاي خارجي دارن سرشون شلوغه ولي خوب يه وقت كوچك نداشتن؟؟؟؟؟؟ من رضايت دو خانواده برام خيلي مهمه ولي اين موضوع منو نگران كرده. حالا موندم چيكار كنم.؟ اميدوارم شما دوستان و همچنين مشاور محترم راهنماييم كنيد. با تشكر

نمي خوان نا اميدتون كنم ولي اگر اينقدر با شما مخالف هستند اين در آينده براي شما مشكل ساز خواهد بود و البته اين مشكل را شما نمي تونيد حل كنيد تنها راهش اينه كه خود خانواده طرف مقابلتون پدر خانواده را راضي كنند و البته اينكه بدونند شما خيلي براتون اين مسئله مهم هست كه البته همه كه همينطور بايد باشه ... شايد اگر خانواده ايشون بتونن پدرشون را راضي كنند كه شما را يه بار ببينه و شايد اون موقع نظرش عوض بشه يا به اجبار موافقت كنه

بنظر من یکبار پدر ایشان را دعوت کنید تا همراه خانواده بیایند اگر نیامدند معلوم میشود که رضایت ندارند و باید فکر دیگری کنید .

واقعا نميدونم. چطوريه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون پدر شون براي انجام تحقيقات خودشون رفته بودن و وقتي پدر و مادر من رفته بودن خونشون رفتار خوبي داشتن. حالا موندم چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هفته ديگه قراره بيان!!!!!!

هفته ی دیگه قراره با پدرشون بیان؟؟ فکر نمی کنم زیاد مخالفت داشته باشند... اگر رفتارشون خوب بوده و هفته ی دیگه هم بیان ، همه چی حله.... فقط سعی کن توی دلش جا باز کنی http://qsmile.com/qsimages/85.gif

فكر كنم!!!!!!! فقط مي خوام برام دعا كنين! جناب مشاور از شما هم تقاضا مندم نظرتونو بگين و منو راهنمايي كنين. با تشكر از دوستان

:302::302:چرا هيچ كي نظر نظر نميده؟؟؟؟؟؟؟ راهنماييم كنين ديگه

عزيز دل

شما يكم منتظر باش تا با پدر خانواده بيان و سعي كن خود واقعي ات باشي و نشان بدي كه رفتار كاملا معقول و پسنديده اي داريد و ايشان مي تونن بفهمند كه با بقيه افرادي كه تحت نظر داشته قابل رقابت و نهايتا از شما خوشش بياد ان شاالله توكلت به خدا باشه و اينكه هر چي كه قسمت باشه پيش مي آيد فقط يه چيز را بدون سعي كن بخاطر اينكه خودت را توي دلش به قولي جا كني از خود خودت دور بشي و كلا صداقت و درستي شرط اوله كه خودت مي دوني و اگر هم مقبولش نبودي كه انشاالله اينطور نباشه اينو بايد بگذاري پاي قسمت و تقدير و ناراحت نباش

سلام. بخدا خسته ام. نميدونم چيكار كنم. خانوادشون اومدن. پدرشم اومد.ولي وقتي من و اقا داماد با هم صحبت كرديم از اونجايي كه ايشون خيلي صادقن گفتن الان كه پدرم اومدن با كلي خواهش اومدن و ايشون قلبا راضي نيستن. و من اگه مي خوام وارد اين زندگي بشم بايد انتظار بي احترامي رو هم داشته باشم. مامان بابام ميگن هنوز جوني .نميخواد خودتو بدبخت كني. پدر اين اقا با من مخالف مخالف نيستن ايشون با غريبه ها و از جمله من مخالفن. ولي كل خانوادش بجز پدرش فوق العاده خانواده خوبين. حالا چيكار كنم. امشب جواب مي خوان.نظر نهايي چي بدم؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فردا هم قراره يك خواستگار ديگه برام بياد.با اين وضعيت روحي چيكار كنم؟ كمكم كنين

سلام
بنظر من شما امشب بهشون بگو هنوز نمیتونی جواب بدی و یک هفته دیگه زنگ بزنن .
اگر این آقا را واقعا قبول داری و تصمیمت را گرفتی خواستگار دیگه قبول نکن . ولی اگر هنوز مردد هستی اجازه بده اون یکی هم بیاد و باهاش صحبت کن .
توی همه این مراحل هم منطقی باش . نمیگم احساست را نادیده بگیری ولی با عقلت تصمیم بگیر .
به اون آقا هم بگو که باید مشکل پدرش را حل کنه و نظر پدرش را جلب کنه . بنظرم اگر این مشکل حل نشد و پدرشون کاملا مخالف بود روی تصمیمت بیشتر فکر کن .
اگر نامزد کردید خودت هم سعی کن با پدرش رابطه خوبی برقرار کنی .
موفق باشی.

چقدر تصميم گرفتن سخته. قراره پدرم با پدرش حرف بزنه ببينه واقعا نظرش چيه. نميدونم موندم چيكار كنم!!!!!! از شما دوست عزيز هم به خاطر جواب ممنونم

دوست خوبم عجله نكن اين پاي يه عمر زندگي است نه يكي دو روز
نمي توني بعدا اگر راضي نبودي مثل لباس تنت درش بياري پس عاقل باش و احساساتي نشو ، همه جوانب كار را در نظر بگير تو علاوه به اون آقا بايد با خانواده اش هم رابطه خوبي داشته باشي و از همه مهمتر پدر يه خانواده كه مي تونه رفتار بقيه را تحت تأثير قرار بده ... به نظر من هم اجازه بده خود اون آقا با پدرش صحبت كنه و اگر از خانواده هايي هستند كه از غريبه ها خوششون نمي ايد واقعيت را قبول كن البته الان صبر كن و به گفته ديجيتال من گوش كن و يه هفته ازشون مهلت بخواه اما به نظر من خواستگار ديگه ات را ببيني و شرايط اونها را هم محك بزني در نظر داشته باش كه قسمت و تقدير را با فشار و زور نمي شه عوض كرد بنابراين وقتي در كاري مشكلي هست و يا سنگي كه برطرف نمي شه از حكمت خدا در اون كار غافل نباش و فقط زير پاتو نگاه نكن و چند قدم جلوتر را هم ببين و منطقي باش ... موفق باشي

با سلام و تشكر . اين روزا خيلي افسرده شدم. بالاخره جواب منفي دادم . گرچه اين خواستگارم اكثر معيارهاي من رو داشت ولي من نتونستم با مخالفت پدرش كنار بيام چون بالاخره مخالفت پدر ايشون يك روزي به ضرر من تموم ميشد . و هرچند خواستگارم خيلي تلاش در جهت اين ازدواج داشت ولي بالاخره يك روزي تحت تاثير پدرش قرار مي گرفت و ممكن بود زندگي مشتركش رو بخاطر پدرش از بين ببره. و چون قضيه خواستگاري اين اقا چند ماه طول كشيد من نمي تونم ايشون رو از صفحه ذهنم پاك كنم . و 2 ترم افت تحصيلي پيدا كردم. مي خوام اين ترم دوباره درس بخونم ولي نمي تونم . از ياد بردن اين قضيه برام خيلي سخته.از طرف ديگه چون تعداد خواستگارهام خيلي خيلي كم شده دچار افسردگي شدم. چيكار كنم. تا با اين قضايا راحت كنار بيام.?